سوره انبیاء در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[سوره انبیاء]]''' است. "'''[[سوره انبیاء]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = سوره انبیاء
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سوره انبیاء در علوم قرآنی]]</div>
| عنوان مدخل  = سوره انبیاء
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[سوره انبیاء در علوم قرآنی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[سوره انبیاء]] مکّی و هفتاد و سومین [[سوره]] در [[ترتیب نزول]] است که پس از [[سوره ابراهیم]]{{ع}} و پیش از [[سوره مؤمنون]] نازل شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۹.</ref> در روایتی که [[سیوطی]] آن را نقل کرده این سوره هفتآدمین سوره شمرده شده است؛<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۸.</ref> ولی [[ابن مسعود]] آن را از نخستین سوره‌های نازل شده در [[مکه]] (العتاق‌الأول) دانسته است.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۲۴۰؛ ج ۶، ص۱۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۶۸۱؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۶۱۵.</ref>
[[سوره انبیاء]] مکّی و هفتاد و سومین [[سوره]] در [[ترتیب نزول]] است که پس از [[سوره ابراهیم]] {{ع}} و پیش از [[سوره مؤمنون]] نازل شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۹.</ref> در روایتی که [[سیوطی]] آن را نقل کرده این سوره هفتآدمین سوره شمرده شده است؛<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۸.</ref> ولی [[ابن مسعود]] آن را از نخستین سوره‌های نازل شده در [[مکه]] (العتاق‌الأول) دانسته است.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۲۴۰؛ ج ۶، ص۱۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۶۸۱؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۶۱۵.</ref>


این سوره دارای ۱۱۲ [[آیه]] و ۱۱۶۸ کلمه است.<ref>بصائر ذوی‌التمییز، ج ۱، ص۳۱۷؛ البیان فی عد آی‌القرآن، ص۱۸۷.</ref> [[قاریان]] [[بصره]] و [[مدینه]] {{متن قرآن|مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ}}<ref>« برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.</ref> را آیه‌ای مستقل ندانسته و در نتیجه [[آیات]] این سوره را ۱۱۱ گفته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۲۰۱؛ البیان فی عد آی القرآن، ص۱۸۷.</ref>
این سوره دارای ۱۱۲ [[آیه]] و ۱۱۶۸ کلمه است.<ref>بصائر ذوی‌التمییز، ج ۱، ص۳۱۷؛ البیان فی عد آی‌القرآن، ص۱۸۷.</ref> [[قاریان]] [[بصره]] و [[مدینه]] {{متن قرآن|مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ}}<ref>«برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.</ref> را آیه‌ای مستقل ندانسته و در نتیجه [[آیات]] این سوره را ۱۱۱ گفته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۲۰۱؛ البیان فی عد آی القرآن، ص۱۸۷.</ref>


در آیات ۴۸ ـ ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از [[پیامبران]] ([[موسی]]، [[هارون]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[نوح]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[ایّوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذوالکفل]]، [[ذوالنون]] [[یونس]]، [[زکریا]] و [[یحیی]]) آمده است، افزون بر این از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[عیسی]]{{ع}} بدون تصریح به نامشان سخن رفته است، از همین‌روی به «[[انبیاء]]» موسوم شده است.<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۳۱۷.</ref> در وجه [[ارتباط]] این سوره با سوره پیشین گفته‌اند که [[سوره طه]] با [[وعید]] پایان یافته و این سوره با یاد [[قیامت]] (ظرف تحقق وعید) آغاز شده است<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
در آیات ۴۸ ـ ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از [[پیامبران]] ([[موسی]]، [[هارون]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[نوح]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[ایّوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذوالکفل]]، [[ذوالنون]] [[یونس]]، [[زکریا]] و [[یحیی]]) آمده است، افزون بر این از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[عیسی]] {{ع}} بدون تصریح به نامشان سخن رفته است، از همین‌روی به «[[انبیاء]]» موسوم شده است.<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۳۱۷.</ref> در وجه [[ارتباط]] این سوره با سوره پیشین گفته‌اند که [[سوره طه]] با [[وعید]] پایان یافته و این سوره با یاد [[قیامت]] (ظرف تحقق وعید) آغاز شده است<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 432-433.</ref>


==فضای [[نزول]] و [[هدف]] سوره==
== فضای [[نزول]] و [[هدف]] سوره ==
این سوره اندکی پیش از [[هجرت]] (حدود [[سال دوازدهم بعثت]]) نازل گردید و این برهه [[تاریخی]] زمانی بود که مکّیان در اوج [[تکبّر]] و [[بی‌اعتنایی]] به [[قرآن]] به سر می‌بردند و سوره همین [[کافران]] را به نزدیک شدن [[عذاب]] [[تهدید]] کرد و همانند سایر سوره‌های مکی به تثبیت [[امور اعتقادی]] ([[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]])<ref>اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۱.</ref> پرداخته است. به گفته [[علامه طباطبایی]] غرض این [[سوره]] تثبیت [[نبوت]] است که آن را بر پایه [[توحید]] و [[معاد]] بنا نهاده است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۲۴۵.</ref>
این سوره اندکی پیش از [[هجرت]] (حدود [[سال دوازدهم بعثت]]) نازل گردید و این برهه [[تاریخی]] زمانی بود که مکّیان در اوج [[تکبّر]] و [[بی‌اعتنایی]] به [[قرآن]] به سر می‌بردند و سوره همین [[کافران]] را به نزدیک شدن [[عذاب]] [[تهدید]] کرد و همانند سایر سوره‌های مکی به تثبیت [[امور اعتقادی]] ([[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]])<ref>اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۱.</ref> پرداخته است. به گفته [[علامه طباطبایی]] غرض این [[سوره]] تثبیت [[نبوت]] است که آن را بر پایه [[توحید]] و [[معاد]] بنا نهاده است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۲۴۵.</ref>


این سوره با بیان اوصاف [[پیامبران پیشین]]، اتهامات [[مشرکان]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را رد کرده و تأکید می‌کند که آن [[حضرت]] نیز دارای همان ویژگی‌ها و [[رسالت]] او نیز هماهنگ با رسالت آنان است. به نظر می‌رسد بیان احوال [[پیامبران]] در این سوره با این [[هدف]] است که [[پیامبر اسلام]] را برای بر دوش کشیدن بار سنگین رسالت آماده سازد.
این سوره با بیان اوصاف [[پیامبران پیشین]]، اتهامات [[مشرکان]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را رد کرده و تأکید می‌کند که آن [[حضرت]] نیز دارای همان ویژگی‌ها و [[رسالت]] او نیز هماهنگ با رسالت آنان است. به نظر می‌رسد بیان احوال [[پیامبران]] در این سوره با این [[هدف]] است که [[پیامبر اسلام]] را برای بر دوش کشیدن بار سنگین رسالت آماده سازد.


به گفته برخی [[مفسران]] [[آیات]] این سوره با بیان مظاهر [[آفرینش]] همچون [[آسمان]] و [[زمین]]، [[شب]] و [[روز]]، [[خورشید و ماه]] و... نگاه‌ها را به [[هماهنگی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر [[نظام آفرینش]] جلب می‌کند و از این طریق به [[وحدت]] [[خالق]] و مدبّر [[جهان]] توجه می‌دهد: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>، چنان‌که توجه [[آدمیان]] را به وحدت منشأ [[زندگی]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>« هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمی‌آورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.</ref> و به وحدت فرجام [[حیات دنیوی]]: {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ}}<ref>«هر کسی مرگ را می‌چشد » سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.</ref> و به وحدت مقصدی که همه به سوی آن رهسپارند: {{متن قرآن|وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref> معطوف می‌سازد. [[عقیده]] نیز [[ارتباط]] محکمی با این قوانین دارد، از همین‌رو عقیده نیز «واحد» است، اگرچه پیامبران در طول [[تاریخ]] فراون بوده‌اند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}}<ref>«و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.</ref> و لوازم این عقیده در زمین نیز با قوانین هستی ارتباط وثیقی دارد، بنابراین، سنتی که تغییرناپذیر است [[غلبه حق بر باطل]] و [[نابودی باطل]] است؛ زیرا [[حقّ]] [[قانون]] آفرینش است و [[غلبه]] آن [[سنت]] خداست: {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}}<ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.</ref>؛ همچنین [[هلاکت]] [[ظالمان]] و مکذّبان و [[نجات]] پیامبران و [[مؤمنان]]، [[سنّت الهی]] است: {{متن قرآن|ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.</ref> و [[وراثت]] [[بندگان]] [[صالح]] بر [[زمین]] نیز [[سنت الهی]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> و از همین‌روست که این [[سوره]] [[امت واحد]] [[پیامبران]] را به نمایش می‌گذارد.<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۶۵.</ref>
به گفته برخی [[مفسران]] [[آیات]] این سوره با بیان مظاهر [[آفرینش]] همچون [[آسمان]] و [[زمین]]، [[شب]] و [[روز]]، [[خورشید و ماه]] و... نگاه‌ها را به [[هماهنگی]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر [[نظام آفرینش]] جلب می‌کند و از این طریق به [[وحدت]] [[خالق]] و مدبّر [[جهان]] توجه می‌دهد: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>، چنان‌که توجه [[آدمیان]] را به وحدت منشأ [[زندگی]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمی‌آورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.</ref> و به وحدت فرجام [[حیات دنیوی]]: {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ}}<ref>«هر کسی مرگ را می‌چشد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.</ref> و به وحدت مقصدی که همه به سوی آن رهسپارند: {{متن قرآن|وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref> معطوف می‌سازد. [[عقیده]] نیز [[ارتباط]] محکمی با این قوانین دارد، از همین‌رو عقیده نیز «واحد» است، اگرچه پیامبران در طول [[تاریخ]] فراون بوده‌اند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}}<ref>«و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.</ref> و لوازم این عقیده در زمین نیز با قوانین هستی ارتباط وثیقی دارد، بنابراین، سنتی که تغییرناپذیر است [[غلبه حق بر باطل]] و [[نابودی باطل]] است؛ زیرا [[حقّ]] [[قانون]] آفرینش است و [[غلبه]] آن [[سنت]] خداست: {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}}<ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.</ref>؛ همچنین [[هلاکت]] [[ظالمان]] و مکذّبان و [[نجات]] پیامبران و [[مؤمنان]]، [[سنّت الهی]] است: {{متن قرآن|ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.</ref> و [[وراثت]] [[بندگان]] [[صالح]] بر [[زمین]] نیز [[سنت الهی]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> و از همین‌روست که این [[سوره]] [[امت واحد]] [[پیامبران]] را به نمایش می‌گذارد.<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۶۵.</ref>


برخی با مقایسه این سوره با دو سوره پیش از آن ([[مریم]] و طه) برآن‌اند که [[نظم]] و آهنگ [[سوره انبیاء]] با محتوا و فضای [[نزول]] آنکه تأکید می‌باشد هماهنگ است، از همین‌رو [[آیات]] این سوره با میم یا نون تمام می‌شود، درحالی‌ که محتوای آن دو سوره نرم است و از همین‌رو نظم و آهنگ آن دو سوره روان و نرم است و آیات آن معمولاً با الف لیّنه (نرم) ختم می‌شود؛ مثلاً در داستان ابراهیم{{ع}} آن بخشی که مشتمل بر گفت‌وگوی [[آزاد]] و به دور از [[شدت عمل]] است در [[سوره مریم]] آمده و معمولاً با الف لیّنه پایان یافته است؛ اما آن بخش از داستان که مربوط به [[درهم]] شکستن بت‌ها و افکندن ابراهیم در [[آتش]] است در سوره انبیاء آمده است <ref> اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۶.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
برخی با مقایسه این سوره با دو سوره پیش از آن ([[مریم]] و طه) برآن‌اند که [[نظم]] و آهنگ [[سوره انبیاء]] با محتوا و فضای [[نزول]] آنکه تأکید می‌باشد هماهنگ است، از همین‌رو [[آیات]] این سوره با میم یا نون تمام می‌شود، درحالی‌ که محتوای آن دو سوره نرم است و از همین‌رو نظم و آهنگ آن دو سوره روان و نرم است و آیات آن معمولاً با الف لیّنه (نرم) ختم می‌شود؛ مثلاً در داستان ابراهیم {{ع}} آن بخشی که مشتمل بر گفت‌وگوی [[آزاد]] و به دور از [[شدت عمل]] است در [[سوره مریم]] آمده و معمولاً با الف لیّنه پایان یافته است؛ اما آن بخش از داستان که مربوط به [[درهم]] شکستن بت‌ها و افکندن ابراهیم در [[آتش]] است در سوره انبیاء آمده است <ref> اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۶.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 433-434.</ref>


==محتوای سوره==
== محتوای سوره ==
آیات نخست این سوره [[کافران]] [[غافل]] و بی‌توجه به [[رسالت]] [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} را [[تهدید]] می‌کند و به سخنان واهی آنان در [[انکار وحی]] و ساحر و شاعر خواندن [[پیامبر]] اشاره دارد و تأکید می‌کند که در گذشته نیز پیامبران را فرستادیم و وعده‌های خود را نسبت به آنان عملی کردیم و آنان و هر که را خواستیم [[نجات]] دادیم و کسانی را که از [[دعوت]] آنان سر باز زدند نابود کردیم. سپس غافلگیر شدن برخی از اُمم پیشین در برابر [[عذاب الهی]] و فرار و [[گریز]] بی‌نتیجه و [[سرگشتگی]] و در نهایت نابودی آنان را به تصویر می‌کشد (آیات ۱ ـ ۱۵)، آنگاه به [[آفرینش آسمان]] و زمین و سایر مظاهر هستی در آن دو همچون کوه‌های [[استوار]]، راههای فراخ، [[شب]] و [[روز]]، [[خورشید و ماه]] اشاره دارد و از [[وحدت]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر این پدیده‌ها بر وحدت [[خالق]] و مدبّر آنها [[استدلال]] می‌کند و [[مشرکان]] را در [[اعتقاد]] به [[شرک]] و دوگانه‌پرستی بدون [[برهان]] و دلیل می‌داند. سپس اشاعه [[توحید]] را [[رسالت]] همه [[پیامبران]] معرفی می‌کند و در این راستا به [[شبهات]] مشرکان پاسخ می‌گوید و در پایان این بخش به وحدت فرجامی که همه [[انسان‌ها]] به سوی آن در حرکت‌اند اشاره دارد.  
آیات نخست این سوره [[کافران]] [[غافل]] و بی‌توجه به [[رسالت]] [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} را [[تهدید]] می‌کند و به سخنان واهی آنان در [[انکار وحی]] و ساحر و شاعر خواندن [[پیامبر]] اشاره دارد و تأکید می‌کند که در گذشته نیز پیامبران را فرستادیم و وعده‌های خود را نسبت به آنان عملی کردیم و آنان و هر که را خواستیم [[نجات]] دادیم و کسانی را که از [[دعوت]] آنان سر باز زدند نابود کردیم. سپس غافلگیر شدن برخی از اُمم پیشین در برابر [[عذاب الهی]] و فرار و [[گریز]] بی‌نتیجه و [[سرگشتگی]] و در نهایت نابودی آنان را به تصویر می‌کشد (آیات ۱ ـ ۱۵)، آنگاه به [[آفرینش آسمان]] و زمین و سایر مظاهر هستی در آن دو همچون کوه‌های [[استوار]]، راههای فراخ، [[شب]] و [[روز]]، [[خورشید و ماه]] اشاره دارد و از [[وحدت]] [[قوانین]] [[حاکم]] بر این پدیده‌ها بر وحدت [[خالق]] و مدبّر آنها [[استدلال]] می‌کند و [[مشرکان]] را در [[اعتقاد]] به [[شرک]] و دوگانه‌پرستی بدون [[برهان]] و دلیل می‌داند. سپس اشاعه [[توحید]] را [[رسالت]] همه [[پیامبران]] معرفی می‌کند و در این راستا به [[شبهات]] مشرکان پاسخ می‌گوید و در پایان این بخش به وحدت فرجامی که همه [[انسان‌ها]] به سوی آن در حرکت‌اند اشاره دارد.  


[[آیات]] ۱۶ ـ ۳۵ در بخش بعدی به چگونگی برخورد مشرکان با [[رسول خدا]]{{صل}} می‌پردازد و [[تمسخر]] و استهزای آنان نسبت به [[رسول مکرم اسلام]] را گزارش می‌کند. مشرکان از سرِ [[استهزا]] در رسیدن عذابی که به آن [[تهدید]] می‌شدند [[شتاب]] می‌ورزیدند و [[خداوند]] به آنان هشدار می‌دهد که [[عذاب]] آنها نزدیک است، آنگاه پس از اشاره به یکی از صحنه‌های [[قیامت]] نظرها را به عذابی که بر استهزاکنندگان [[انبیای پیشین]] فرود آمد جلب می‌کند و آنان را به مطالعه در [[قدرت خداوند]] در [[نزول عذاب]] و دفع آن و [[تأمّل]] در [[ناتوانی]] [[خدایان دروغین]] فرا می‌خواند و هشدار می‌دهد که [[فراوانی نعمت]] موجب [[غفلت]] آنان نشود و به [[پیامبر]] اعلام می‌کند که گروهی در هر حال [[دعوت]] و [[انذار]] تو را که [[وحی الهی]] است نمی‌شنوند و از [[خواب غفلت]] بیدار نمی‌شوند. البته اینها اگر گوشه‌ای از عذاب را ببینند زیانکار بودن خویش را درمی‌یابند. در پایان این بخش خداوند آنان را به نهادن ترازوی [[دادگری]] در [[روز رستاخیز]] و [[محاسبه]] دقیق تهدید می‌کند.
[[آیات]] ۱۶ ـ ۳۵ در بخش بعدی به چگونگی برخورد مشرکان با [[رسول خدا]] {{صل}} می‌پردازد و [[تمسخر]] و استهزای آنان نسبت به [[رسول مکرم اسلام]] را گزارش می‌کند. مشرکان از سرِ [[استهزا]] در رسیدن عذابی که به آن [[تهدید]] می‌شدند [[شتاب]] می‌ورزیدند و [[خداوند]] به آنان هشدار می‌دهد که [[عذاب]] آنها نزدیک است، آنگاه پس از اشاره به یکی از صحنه‌های [[قیامت]] نظرها را به عذابی که بر استهزاکنندگان [[انبیای پیشین]] فرود آمد جلب می‌کند و آنان را به مطالعه در [[قدرت خداوند]] در [[نزول عذاب]] و دفع آن و [[تأمّل]] در [[ناتوانی]] [[خدایان دروغین]] فرا می‌خواند و هشدار می‌دهد که [[فراوانی نعمت]] موجب [[غفلت]] آنان نشود و به [[پیامبر]] اعلام می‌کند که گروهی در هر حال [[دعوت]] و [[انذار]] تو را که [[وحی الهی]] است نمی‌شنوند و از [[خواب غفلت]] بیدار نمی‌شوند. البته اینها اگر گوشه‌ای از عذاب را ببینند زیانکار بودن خویش را درمی‌یابند. در پایان این بخش خداوند آنان را به نهادن ترازوی [[دادگری]] در [[روز رستاخیز]] و [[محاسبه]] دقیق تهدید می‌کند.


آیات ۳۶ ـ ۴۷ در بخش بعد به داستان پیامبران و [[کوشش]] آنان در انجام [[رسالت الهی]] خویش می‌پردازد و [[مصائب]] و [[گرفتاری]] آنان در این راه را یادآور می‌شود. ابتدا به اختصار از [[حضرت موسی]] و [[هارون]]{{ع}} و اعطای [[تورات]] یاد می‌کند و به همین مناسبت از فرو فرستادن [[قرآن]] سخن می‌گوید و [[منکران]] آن را [[نکوهش]] می‌کند.
آیات ۳۶ ـ ۴۷ در بخش بعد به داستان پیامبران و [[کوشش]] آنان در انجام [[رسالت الهی]] خویش می‌پردازد و [[مصائب]] و [[گرفتاری]] آنان در این راه را یادآور می‌شود. ابتدا به اختصار از [[حضرت موسی]] و [[هارون]] {{ع}} و اعطای [[تورات]] یاد می‌کند و به همین مناسبت از فرو فرستادن [[قرآن]] سخن می‌گوید و [[منکران]] آن را [[نکوهش]] می‌کند.


[[آیات]] ۴۸ ـ ۵۰ سپس از ابراهیم{{ع}} یاد می‌کند که [[خداوند]] وی را از [[هدایت]] و [[رشد]] بهره‌مند ساخت. او [[آزر]] و [[قوم]] خود را بر اثر [[بت‌پرستی]] و [[تقلید کورکورانه]] از نیاکانشان نکوهش کرد و آنان را [[گمراه]] خواند و در فرصتی مناسب بتهای آنان را [[درهم]] [[شکست]]. سپس به [[احتجاج ابراهیم]] با [[بت‌پرستان]] می‌پردازد و از افکنده شدن ابراهیم در [[آتش]] و سرد و [[سلامت]] شدن آتش به [[فرمان خدا]] و نیز [[نجات]] ابراهیم و [[لوط]] از آن [[سرزمین]] و بخشیدن [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به وی و اعطای [[مقام امامت]] به آنها خبر می‌دهد.
[[آیات]] ۴۸ ـ ۵۰ سپس از ابراهیم {{ع}} یاد می‌کند که [[خداوند]] وی را از [[هدایت]] و [[رشد]] بهره‌مند ساخت. او [[آزر]] و [[قوم]] خود را بر اثر [[بت‌پرستی]] و [[تقلید کورکورانه]] از نیاکانشان نکوهش کرد و آنان را [[گمراه]] خواند و در فرصتی مناسب بتهای آنان را [[درهم]] [[شکست]]. سپس به [[احتجاج ابراهیم]] با [[بت‌پرستان]] می‌پردازد و از افکنده شدن ابراهیم در [[آتش]] و سرد و [[سلامت]] شدن آتش به [[فرمان خدا]] و نیز [[نجات]] ابراهیم و [[لوط]] از آن [[سرزمین]] و بخشیدن [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به وی و اعطای [[مقام امامت]] به آنها خبر می‌دهد.


آیات ۵۱ ـ ۷۳، آنگاه دادن [[نبوّت]] و [[علم]] به لوط و نجات او از دیار قوم [[تجاوز]] پیشه و نجات [[نوح]] و پیروانش از [[طوفان]] و [[غرق]] شدن [[تکذیب]] کنندگان را حکایت می‌کند.  
آیات ۵۱ ـ ۷۳، آنگاه دادن [[نبوّت]] و [[علم]] به لوط و نجات او از دیار قوم [[تجاوز]] پیشه و نجات [[نوح]] و پیروانش از [[طوفان]] و [[غرق]] شدن [[تکذیب]] کنندگان را حکایت می‌کند.  
خط ۳۳: خط ۳۵:
آیات ۷۴ ـ ۷۷ سپس به [[داوری]] [[داود]] و سلیمان و اعطای [[حکمت]] و [[دانش]] به آنان و نیز مسخّر کردن کوهها و پرندگان برای [[داود]] به‌گونه‌ای که به همراهش [[تسبیح]] می‌گفتند <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۹۲.</ref> و [[آموختن]] فن زره‌سازی به آن [[حضرت]] و رام کردن تند باد و [[تسخیر]] [[شیاطین]] و جنّیان برای سلیمان می‌پردازد.
آیات ۷۴ ـ ۷۷ سپس به [[داوری]] [[داود]] و سلیمان و اعطای [[حکمت]] و [[دانش]] به آنان و نیز مسخّر کردن کوهها و پرندگان برای [[داود]] به‌گونه‌ای که به همراهش [[تسبیح]] می‌گفتند <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۹۲.</ref> و [[آموختن]] فن زره‌سازی به آن [[حضرت]] و رام کردن تند باد و [[تسخیر]] [[شیاطین]] و جنّیان برای سلیمان می‌پردازد.


آیات ۷۸ ـ ۸۲ و در ادامه به [[تضرع]] ایوب و [[اجابت]] دعای او اشاره می‌کند و [[اسماعیل]] و [[ادریس]] و [[ذوالکفل]] را به‌سبب [[شکیبایی]] و [[شایستگی]] می‌ستاید. سپس دعای [[ذوالنون]] ([[یونس]]) و رهانیدن او از [[اندوه]] و نیز دعای [[زکریا]] و بخشیده شدن [[یحیی]] بدو را نقل می‌کند و [[پاکدامنی]] [[مریم]] و [[آیت]] بودن او و فرزندش عیسی{{ع}} برای جهانیان را اعلام می‌کند و در پایانِ داستان [[پیامبران]] نتیجه می‌گیرد که همه این رسالتها در روش و [[هدف]] یکی هستند و خداوند همه را «[[امت واحده]]» قرار داده است؛ ولی گروهی [[اختلاف]] کرده‌اند.  
آیات ۷۸ ـ ۸۲ و در ادامه به [[تضرع]] ایوب و [[اجابت]] دعای او اشاره می‌کند و [[اسماعیل]] و [[ادریس]] و [[ذوالکفل]] را به‌سبب [[شکیبایی]] و [[شایستگی]] می‌ستاید. سپس دعای [[ذوالنون]] ([[یونس]]) و رهانیدن او از [[اندوه]] و نیز دعای [[زکریا]] و بخشیده شدن [[یحیی]] بدو را نقل می‌کند و [[پاکدامنی]] [[مریم]] و [[آیت]] بودن او و فرزندش عیسی {{ع}} برای جهانیان را اعلام می‌کند و در پایانِ داستان [[پیامبران]] نتیجه می‌گیرد که همه این رسالتها در روش و [[هدف]] یکی هستند و خداوند همه را «[[امت واحده]]» قرار داده است؛ ولی گروهی [[اختلاف]] کرده‌اند.  


آیات ۷۵ ـ ۹۳ در آیات پایانی بار دیگر [[کافران]] را [[تهدید]] می‌کند و از برخی [[نشانه‌های قیامت]] ([[اشراط الساعة]]) مانند از میان رفتن سدّ [[یأجوج و مأجوج]] [[سخن]] می‌گوید و فرجام [[بت پرستان]] و بتها را هیزم [[دوزخ]] و در مقابل، پایان کار [[مؤمنان]] را [[مصونیت]] از [[آتش]] و [[دلهره]] [[قیامت]] و استقبال [[فرشتگان]]، معرفی می‌کند، آنگاه [[وعده]] [[فرح]] بخش [[حکومت صالحان بر زمین]] را می‌دهد. در پایان، [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را رحمتی برای جهانیان معرفی می‌کند و [[پیامبر]] را [[مأمور]] [[ابلاغ]] و [[دعوت]] [[مردم]] به خدای یگانه می‌داند و تأکید می‌کند که اگر [[مشرکان]] گوش فرا ندادند با [[حکم]] عادلانه [[خدا]] در [[روز قیامت]] روبه‌رو خواهند شد.  
آیات ۷۵ ـ ۹۳ در آیات پایانی بار دیگر [[کافران]] را [[تهدید]] می‌کند و از برخی [[نشانه‌های قیامت]] ([[اشراط الساعة]]) مانند از میان رفتن سدّ [[یأجوج و مأجوج]] [[سخن]] می‌گوید و فرجام [[بت پرستان]] و بتها را هیزم [[دوزخ]] و در مقابل، پایان کار [[مؤمنان]] را [[مصونیت]] از [[آتش]] و [[دلهره]] [[قیامت]] و استقبال [[فرشتگان]]، معرفی می‌کند، آنگاه [[وعده]] [[فرح]] بخش [[حکومت صالحان بر زمین]] را می‌دهد. در پایان، [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را رحمتی برای جهانیان معرفی می‌کند و [[پیامبر]] را [[مأمور]] [[ابلاغ]] و [[دعوت]] [[مردم]] به خدای یگانه می‌داند و تأکید می‌کند که اگر [[مشرکان]] گوش فرا ندادند با [[حکم]] عادلانه [[خدا]] در [[روز قیامت]] روبه‌رو خواهند شد.  


[[آیه]] ۱۰۵ این [[سوره]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> در میان [[مفسران]] از [[شهرت]] برخوردار است؛ زیرا براساس برخی [[روایات]] این آیه بر [[حکومت امام مهدی]] تطبیق شده است.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۷۷؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۰۷.</ref>
[[آیه]] ۱۰۵ این [[سوره]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> در میان [[مفسران]] از [[شهرت]] برخوردار است؛ زیرا براساس برخی [[روایات]] این آیه بر [[حکومت امام مهدی]] تطبیق شده است.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۷۷؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۰۷.</ref>


دعای [[حضرت یونس]]{{ع}} در آیه {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref> معروف به «ذکر یونسیه» است و هرکه آن‌را بگوید از هر [[غم]] و همّی که دارد [[نجات]] می‌یابد.<ref>اطیب‌البیان، ج ۹، ص۲۳۲ ـ ۲۳۳.</ref> براساس روایتی از پیامبر اکرم{{صل}} هیچ اندوهگینی خدا را بدین [[دعا]] نمی‌خواند، مگر اینکه دعای او [[مستجاب]] می‌شود <ref>منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.</ref> و نیز به [[نقلی]] [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در شگفتم از کسی که در او غمی باشد و به این کلمات [[پناه]] [[نبرد]] و حال آنکه می‌شنود که [[خداوند]] پس از دعای او می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref>.<ref>منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
دعای [[حضرت یونس]] {{ع}} در آیه {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref> معروف به «ذکر یونسیه» است و هرکه آن‌را بگوید از هر [[غم]] و همّی که دارد [[نجات]] می‌یابد.<ref>اطیب‌البیان، ج ۹، ص۲۳۲ ـ ۲۳۳.</ref> براساس روایتی از پیامبر اکرم {{صل}} هیچ اندوهگینی خدا را بدین [[دعا]] نمی‌خواند، مگر اینکه دعای او [[مستجاب]] می‌شود <ref>منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.</ref> و نیز به [[نقلی]] [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: در شگفتم از کسی که در او غمی باشد و به این کلمات [[پناه]] [[نبرد]] و حال آنکه می‌شنود که [[خداوند]] پس از دعای او می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref>.<ref>منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 434-436.</ref>


==[[فضیلت سوره]]==
== [[فضیلت سوره]] ==
برپایه روایتی از امام صادق{{ع}} هرکس این سوره را از روی علاقه بخواند در [[بهشت]] [[همنشین]] [[پیامبران]] و در [[دنیا]] در چشم مردم با [[هیبت]] است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
برپایه روایتی از امام صادق {{ع}} هرکس این سوره را از روی علاقه بخواند در [[بهشت]] [[همنشین]] [[پیامبران]] و در [[دنیا]] در چشم مردم با [[هیبت]] است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 436.</ref>


==سوره انبیاء در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
== سوره انبیاء در دانشنامه معاصر قرآن کریم ==
بیست و یکمین [[سوره]] [[قرآن]] و هفتاد و سومین سوره در [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]] با محتوای بیان [[غفلت]] [[مردم]] و [[تذکر]] آنان توسط قرآن و [[پیامبران]].
بیست و یکمین [[سوره]] [[قرآن]] و هفتاد و سومین سوره در [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]] با محتوای بیان [[غفلت]] [[مردم]] و [[تذکر]] آنان توسط قرآن و [[پیامبران]].


[[سوره انبیاء]] در ترتیب فعلی قرآن، بیست و یکمین سوره، دارای ۱۱۲ [[آیه]]، ۱۱۶۸ کلمه است. در ترتیب نزول [[سوره‌ها]]، هفتاد و سومین سوره است که در مکه در حدود [[سال دوازدهم بعثت]] و اندکی [[قبل از هجرت]]، بعد از [[سوره ابراهیم]] و قبل از [[سوره مؤمنون]] نازل شده است<ref>التمهید، ج۱، ص۱۳۷؛ تفسیر قرآن مهر، ج۱۳، ص۱۳۷.</ref>.
[[سوره انبیاء]] در ترتیب فعلی قرآن، بیست و یکمین سوره، دارای ۱۱۲ [[آیه]]، ۱۱۶۸ کلمه است. در ترتیب نزول [[سوره‌ها]]، هفتاد و سومین سوره است که در مکه در حدود [[سال دوازدهم بعثت]] و اندکی [[قبل از هجرت]]، بعد از [[سوره ابراهیم]] و قبل از [[سوره مؤمنون]] نازل شده است<ref>التمهید، ج۱، ص۱۳۷؛ تفسیر قرآن مهر، ج۱۳، ص۱۳۷.</ref>.


[[آیات]] و محتوای آنها که بیشتر سخن از [[توحیدگرایی]]، [[یکتاپرستی]]، [[شناخت]] [[معاد]] و [[جهان]] پس از [[مرگ]]، اصل [[رسالت]] و دعوت‌های [[توحیدی]] است، [[گواه]] بر مکی بودن این سوره می‌باشد. در همه قرآن، نام ۲۶ [[پیامبر]] آمده است که در این سوره، به [[تنهایی]] از ۱۶ تن از آنان یاد شده است. آیه {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref> در [[نماز]] غفیله خوانده می‌شود. و ذکر یونسیه که [[عارفان]] به خواندن آن سفارش می‌کنند در این سوره آمده است.
[[آیات]] و محتوای آنها که بیشتر سخن از [[توحیدگرایی]]، [[یکتاپرستی]]، [[شناخت]] [[معاد]] و [[جهان]] پس از [[مرگ]]، اصل [[رسالت]] و دعوت‌های [[توحیدی]] است، [[گواه]] بر مکی بودن این سوره می‌باشد. در همه قرآن، نام ۲۶ [[پیامبر]] آمده است که در این سوره، به [[تنهایی]] از ۱۶ تن از آنان یاد شده است. آیه {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref> در [[نماز]] غفیله خوانده می‌شود. و ذکر یونسیه که [[عارفان]] به خواندن آن سفارش می‌کنند در این سوره آمده است.


نام‌گذاری این سوره به سوره انبیاء به دو جهت است: نخست این که در آیات این سوره، به مناسبت‌های گوناگون از اصل [[وحی]]، [[رسالت]] و آمدن پیامبران مختلف به سوی جامعه‌ها و [[هدف]] از آمدن آنان و واکنش‌های موافق و مخالف در برابر [[دعوت]] و [[منطق]] و [[راه و رسم]] آنان سخن رفته است. جهت دوم این که در آیات ۴۸ - ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از پیامبران [[موسی]]، [[هارون]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[نوح]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[ایوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذوالکفل]]، [[ذوالنون]] ([[یونس]])، [[زکریا]] و [[یحیی]] آمده است. افزون بر این از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز بدون تصریح به نام‌شان سخن رفته است از همین جهت نام‌گذاری این سوره به «[[انبیاء]]» بسیار مناسب است.
نام‌گذاری این سوره به سوره انبیاء به دو جهت است: نخست این که در آیات این سوره، به مناسبت‌های گوناگون از اصل [[وحی]]، [[رسالت]] و آمدن پیامبران مختلف به سوی جامعه‌ها و [[هدف]] از آمدن آنان و واکنش‌های موافق و مخالف در برابر [[دعوت]] و [[منطق]] و [[راه و رسم]] آنان سخن رفته است. جهت دوم این که در آیات ۴۸ - ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از پیامبران [[موسی]]، [[هارون]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[نوح]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[ایوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذوالکفل]]، [[ذوالنون]] ([[یونس]])، [[زکریا]] و [[یحیی]] آمده است. افزون بر این از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[حضرت عیسی]] {{ع}} نیز بدون تصریح به نام‌شان سخن رفته است از همین جهت نام‌گذاری این سوره به «[[انبیاء]]» بسیار مناسب است.


در مورد [[فضیلت]] و [[عظمت]] این [[سوره]] [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «هر کس [[سوره انبیاء]] را از روی [[عشق]] و علاقه بخواند با همه [[پیامبران]] در باغ‌های پرنعمت [[بهشت]]، [[رفیق]] و هم‌نشین می‌گردد و در [[زندگی دنیا]] نیز در چشم [[مردم]] پرابهت خواهد بود»<ref>ثواب الأعمال، ص۱۰۸.</ref>. همین عشق و علاقه به این سوره کلید [[فهم]] محتوی و [[هدف]] سوره و سپس [[عمل به دستورات]] آن است. همچنین از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در فضیلت [[تلاوت]] این سوره چنین نقل شده است: «هر کس سوره انبیاء را بخواند [[خداوند]] در [[محاسبه]] اعمالش در [[روز قیامت]] [[سخت‌گیری]] نخواهد کرد و هر [[پیامبری]] که نام او در [[قرآن]] ذکر شده با او [[مصافحه]] کرده و [[سلام]] می‌فرستد»<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۱.</ref>.  
در مورد [[فضیلت]] و [[عظمت]] این [[سوره]] [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «هر کس [[سوره انبیاء]] را از روی [[عشق]] و علاقه بخواند با همه [[پیامبران]] در باغ‌های پرنعمت [[بهشت]]، [[رفیق]] و هم‌نشین می‌گردد و در [[زندگی دنیا]] نیز در چشم [[مردم]] پرابهت خواهد بود»<ref>ثواب الأعمال، ص۱۰۸.</ref>. همین عشق و علاقه به این سوره کلید [[فهم]] محتوی و [[هدف]] سوره و سپس [[عمل به دستورات]] آن است. همچنین از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در فضیلت [[تلاوت]] این سوره چنین نقل شده است: «هر کس سوره انبیاء را بخواند [[خداوند]] در [[محاسبه]] اعمالش در [[روز قیامت]] [[سخت‌گیری]] نخواهد کرد و هر [[پیامبری]] که نام او در [[قرآن]] ذکر شده با او [[مصافحه]] کرده و [[سلام]] می‌فرستد»<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۱.</ref>.  


در [[آیه]] {{متن قرآن|اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ}}<ref>«(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند* هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی پروردگارشان به آنان نمی‌رسد مگر که آن را شنیده‌اند و سرگرم بازی‌اند» سوره انبیاء، آیه ۱-۲.</ref> هدف سوره را [[تذکر]] به مردم نسبت به [[غفلت]] و [[سرگرمی]] آنان از [[معاد]]، مبدأ، [[وحی]] و [[رسالت پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} بیان می‌کند. در دایره [[علم]] معنی [[شناختی]] [[قرآنی]]، [[تقابل]] غفلت با تذکر و تصویر تذکردهندگان که قرآن، [[پیامبر اکرم]] و سایر پیامبران باشند و نیز افرادی که از پیامبران حرف‌شنوی دارند و متذکر می‌شوند و [[عاقبت]] افرادی که حرف‌شنوی ندارند و متذکر نمی‌شوند، سبب شده که تمام مطالب سوره با هم کاملاً مرتبط شود. در این سوره، نمونه‌هایی از تذکرات انبیاء و غفلت مردم بیان شده است. با توجه به این که سوره انبیاء در اواخر اقامت پیامبر اکرم{{صل}} در [[مکه]] نازل شده لحن آن نسبت به [[مشرکان]] کوبنده است. این لحن برای تذکر دادن نسبت به نزدیک شدن وقت حساب مردم و [[غفلت]] آنان متناسب است.
در [[آیه]] {{متن قرآن|اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ}}<ref>«(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند* هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی پروردگارشان به آنان نمی‌رسد مگر که آن را شنیده‌اند و سرگرم بازی‌اند» سوره انبیاء، آیه ۱-۲.</ref> هدف سوره را [[تذکر]] به مردم نسبت به [[غفلت]] و [[سرگرمی]] آنان از [[معاد]]، مبدأ، [[وحی]] و [[رسالت پیامبر]] [[اکرم]] {{صل}} بیان می‌کند. در دایره [[علم]] معنی [[شناختی]] [[قرآنی]]، [[تقابل]] غفلت با تذکر و تصویر تذکردهندگان که قرآن، [[پیامبر اکرم]] و سایر پیامبران باشند و نیز افرادی که از پیامبران حرف‌شنوی دارند و متذکر می‌شوند و [[عاقبت]] افرادی که حرف‌شنوی ندارند و متذکر نمی‌شوند، سبب شده که تمام مطالب سوره با هم کاملاً مرتبط شود. در این سوره، نمونه‌هایی از تذکرات انبیاء و غفلت مردم بیان شده است. با توجه به این که سوره انبیاء در اواخر اقامت پیامبر اکرم {{صل}} در [[مکه]] نازل شده لحن آن نسبت به [[مشرکان]] کوبنده است. این لحن برای تذکر دادن نسبت به نزدیک شدن وقت حساب مردم و [[غفلت]] آنان متناسب است.


بخش‌های هجده‌گانه [[سوره]]:
بخش‌های هجده‌گانه [[سوره]]:
#[[آیات]] ۱ - ۵: غفلت [[مردم]] از [[معاد]] و [[خدا]] و [[تذکر]] و یادآوری آنان توسط [[پروردگار]] به واسطه [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] و سایر [[پیامبران]]؛
# [[آیات]] ۱ - ۵: غفلت [[مردم]] از [[معاد]] و [[خدا]] و [[تذکر]] و یادآوری آنان توسط [[پروردگار]] به واسطه [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] و سایر [[پیامبران]]؛
#[[آیه]] ۶: حکایت اجمالی از [[سرنوشت]] شهرهایی که براثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛
# [[آیه]] ۶: حکایت اجمالی از [[سرنوشت]] شهرهایی که براثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛
#آیات ۷- ۹: [[ارسال پیامبران]] گذشته به صورت [[بشر]] برای تذکر دادن به مردم؛  
# آیات ۷- ۹: [[ارسال پیامبران]] گذشته به صورت [[بشر]] برای تذکر دادن به مردم؛  
#آیه ۱۰: انزال قرآن برای تذکر و رفع غفلت‌های مردم؛  
# آیه ۱۰: انزال قرآن برای تذکر و رفع غفلت‌های مردم؛  
#آیات ۱۱ - ۱۵: حکایت اجمالی از سرنوشت شهرهایی که بر اثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛  
# آیات ۱۱ - ۱۵: حکایت اجمالی از سرنوشت شهرهایی که بر اثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛  
#آیات ۱۶ - ۲۰: هدفمند بودن [[خلقت جهان]] و [[انسان]] برای تذکرپذیری و [[اثبات معاد]] و سپس [[پرستش خدا]]؛  
# آیات ۱۶ - ۲۰: هدفمند بودن [[خلقت جهان]] و [[انسان]] برای تذکرپذیری و [[اثبات معاد]] و سپس [[پرستش خدا]]؛  
#آیات ۲۱ - ۳۳: [[تذکر]] نسبت به [[وحدت]] [[خالق]] و بطلان قول به تعدد [[خدایان]] و سفارش تمام پیامبران به [[توحید]]؛  
# آیات ۲۱ - ۳۳: [[تذکر]] نسبت به [[وحدت]] [[خالق]] و بطلان قول به تعدد [[خدایان]] و سفارش تمام پیامبران به [[توحید]]؛  
#آیات ۳۴ - ۳۵: [[مرگ]] و معاد و سپس [[پاداش]] و [[کیفر]] پایان کار همه [[انسان‌ها]]؛  
# آیات ۳۴ - ۳۵: [[مرگ]] و معاد و سپس [[پاداش]] و [[کیفر]] پایان کار همه [[انسان‌ها]]؛  
#آیات ۳۶ - ۴۷: غفلت از معاد و [[استهزاء]] پیامبر اکرم{{صل}} و سایر پیامبران و فرارسیدن مرگ و [[عذاب]] به طور ناگهانی؛  
# آیات ۳۶ - ۴۷: غفلت از معاد و [[استهزاء]] پیامبر اکرم {{صل}} و سایر پیامبران و فرارسیدن مرگ و [[عذاب]] به طور ناگهانی؛  
#آیات ۴۸-۴۹: اعطای [[تورات]] به موسی و [[هارون]] برای تذکر دادن به افرادی که میپذیرند؛ #آیه ۵۰: فرستاده شدن قرآن نیز برای تذکر و [[مبارک]] بودن آن؛  
# آیات ۴۸-۴۹: اعطای [[تورات]] به موسی و [[هارون]] برای تذکر دادن به افرادی که میپذیرند؛ # آیه ۵۰: فرستاده شدن قرآن نیز برای تذکر و [[مبارک]] بودن آن؛  
#آیات ۵۱ - ۷۳: فرستاده شدن ابراهیم{{ع}} برای تذکر و سپس [[اعراض]] مردم و [[خسران]] آنان و [[نجات]] ابراهیم؛  
# آیات ۵۱ - ۷۳: فرستاده شدن ابراهیم {{ع}} برای تذکر و سپس [[اعراض]] مردم و [[خسران]] آنان و [[نجات]] ابراهیم؛  
#آیات ۷۴ - ۷۵: فرستادن [[لوط]] برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات لوط و [[مؤمنان]]؛  
# آیات ۷۴ - ۷۵: فرستادن [[لوط]] برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات لوط و [[مؤمنان]]؛  
#آیات ۷۶ - ۷۷: فرستادن [[نوح]] برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات نوح و مؤمنان؛  
# آیات ۷۶ - ۷۷: فرستادن [[نوح]] برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات نوح و مؤمنان؛  
#آیات ۷۸ - ۸۲: فرستادن [[حضرت داوود]] و سلیمان برای تذکر و [[حکم]] بین مردم؛  
# آیات ۷۸ - ۸۲: فرستادن [[حضرت داوود]] و سلیمان برای تذکر و [[حکم]] بین مردم؛  
#آیات ۸۳ - ۹۱: [[فرستادن پیامبران]] فراوان برای تذکر ([[ایوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذالکفل]]، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]]). سپس [[نجات]] آنان از [[مشکلات]] و [[دلداری]] دادن به [[پیامبر]] و [[مؤمنان]]؛  
# آیات ۸۳ - ۹۱: [[فرستادن پیامبران]] فراوان برای تذکر ([[ایوب]]، [[اسماعیل]]، [[ادریس]]، [[ذالکفل]]، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]]). سپس [[نجات]] آنان از [[مشکلات]] و [[دلداری]] دادن به [[پیامبر]] و [[مؤمنان]]؛  
#[[آیات]] ۹۲ - ۱۰۶: همه [[پیامبران]] و [[مردم]] یک [[امت واحد]] هستند و هر که متذکر شود و [[ایمان]] و [[عمل صالح]] انجام دهد [[نجات یافته]] وگرنه در [[قیامت]] دچار [[عذاب]] می‌شود؛
# [[آیات]] ۹۲ - ۱۰۶: همه [[پیامبران]] و [[مردم]] یک [[امت واحد]] هستند و هر که متذکر شود و [[ایمان]] و [[عمل صالح]] انجام دهد [[نجات یافته]] وگرنه در [[قیامت]] دچار [[عذاب]] می‌شود؛
# آیات ۱۰۷ - ۱۱۲: [[رسالت پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} به عنوان [[رحمت]] و نجات [[پیروان]] او.
# آیات ۱۰۷ - ۱۱۲: [[رسالت پیامبر]] [[اکرم]] {{صل}} به عنوان [[رحمت]] و نجات [[پیروان]] او.


بر اساس رویکرد کل‌نگرانه و روش ساختارشناسی، [[سوره انبیاء]] متشکل از هجده بخش و سه بلوک است. هر بخش متشکل از یک یا چند [[آیه]] است که با همدیگر [[وحدت]] موضوعی دارند. بلوک اول شامل آیاتی است که به توضیح [[غفلت]] مردم از [[معاد]] و تذکرات [[پروردگار]] پرداخته است و فرستادن [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] و پیامبران را برای [[تذکر]] دادن و رفع غفلت آنان می‌داند.
بر اساس رویکرد کل‌نگرانه و روش ساختارشناسی، [[سوره انبیاء]] متشکل از هجده بخش و سه بلوک است. هر بخش متشکل از یک یا چند [[آیه]] است که با همدیگر [[وحدت]] موضوعی دارند. بلوک اول شامل آیاتی است که به توضیح [[غفلت]] مردم از [[معاد]] و تذکرات [[پروردگار]] پرداخته است و فرستادن [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] و پیامبران را برای [[تذکر]] دادن و رفع غفلت آنان می‌داند.
خط ۸۲: خط ۸۴:
بخش‌های ۲، ۳، ۵، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ در بلوک دوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند. بلوک سوم به تذکر نسبت به معاد و [[توحید]] پرداخته و [[براهین عقلی]] برای [[اثبات معاد]] و وحدت [[خالق]] و [[نفی]] [[خدایان]] متعدد را بیان نموده است. بخش‌های ۶، ۷ و ۸ در بلوک سوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند.
بخش‌های ۲، ۳، ۵، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ در بلوک دوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند. بلوک سوم به تذکر نسبت به معاد و [[توحید]] پرداخته و [[براهین عقلی]] برای [[اثبات معاد]] و وحدت [[خالق]] و [[نفی]] [[خدایان]] متعدد را بیان نموده است. بخش‌های ۶، ۷ و ۸ در بلوک سوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند.


==محتوای سوره انبیاء==
== محتوای سوره انبیاء ==
#[[عقائد]]: [[هدف]] این [[سوره]] تذکر دادن به مردم نسبت به غفلت آنان از معاد، [[وحی]] و [[رسالت]] است؛ لذا آیات مختلف این سوره به معاد، [[نبوت عامه]]، [[نبوت خاصه]] و قرآن پرداخته و در آیات ۱۶ تا ۳۵ به براهینی برای [[اثبات]] توحید و هدفمند بودن [[جهان]] و تحقق [[معاد]] و [[قدرت خدا]] جهت محقق ساختن معاد پرداخته است.
# [[عقائد]]: [[هدف]] این [[سوره]] تذکر دادن به مردم نسبت به غفلت آنان از معاد، [[وحی]] و [[رسالت]] است؛ لذا آیات مختلف این سوره به معاد، [[نبوت عامه]]، [[نبوت خاصه]] و قرآن پرداخته و در آیات ۱۶ تا ۳۵ به براهینی برای [[اثبات]] توحید و هدفمند بودن [[جهان]] و تحقق [[معاد]] و [[قدرت خدا]] جهت محقق ساختن معاد پرداخته است.
#داستان ها: داستان‌هایی که در این [[سوره]] آمده است [[غفلت]] [[مردم]] در برابر [[دستورات]] [[انبیاء]] و نپذیرفتن تذکرات آنان و سپس [[خسران]] و هلاکت‌شان را یادآور می‌شود. مثل داستان [[قوم حضرت ابراهیم]]{{ع}} در [[آیات]] ۵۱ تا ۷۳. و اشاره‌های کوتاه به سایر [[پیامبران]] و [[قوم]] آنان.<ref>[[رضا محققیان|محققیان، رضا]]، [[سوره انبیاء - محققیان (مقاله)|مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
# داستان ها: داستان‌هایی که در این [[سوره]] آمده است [[غفلت]] [[مردم]] در برابر [[دستورات]] [[انبیاء]] و نپذیرفتن تذکرات آنان و سپس [[خسران]] و هلاکت‌شان را یادآور می‌شود. مثل داستان [[قوم حضرت ابراهیم]] {{ع}} در [[آیات]] ۵۱ تا ۷۳. و اشاره‌های کوتاه به سایر [[پیامبران]] و [[قوم]] آنان.<ref>[[رضا محققیان|محققیان، رضا]]، [[سوره انبیاء - محققیان (مقاله)|مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انبیاء - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
# [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[رضا محققیان|محققیان، رضا]]، [[سوره انبیاء - محققیان (مقاله)|مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[رضا محققیان|محققیان، رضا]]، [[سوره انبیاء - محققیان (مقاله)|مقاله «سوره انبیاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سوره انبیاء]]
[[رده:سوره انبیاء]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۵

مقدمه

سوره انبیاء مکّی و هفتاد و سومین سوره در ترتیب نزول است که پس از سوره ابراهیم (ع) و پیش از سوره مؤمنون نازل شده است.[۱] در روایتی که سیوطی آن را نقل کرده این سوره هفتآدمین سوره شمرده شده است؛[۲] ولی ابن مسعود آن را از نخستین سوره‌های نازل شده در مکه (العتاق‌الأول) دانسته است.[۳]

این سوره دارای ۱۱۲ آیه و ۱۱۶۸ کلمه است.[۴] قاریان بصره و مدینه ﴿مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ[۵] را آیه‌ای مستقل ندانسته و در نتیجه آیات این سوره را ۱۱۱ گفته‌اند.[۶]

در آیات ۴۸ ـ ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از پیامبران (موسی، هارون، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، نوح، داود، سلیمان، ایّوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، ذوالنون یونس، زکریا و یحیی) آمده است، افزون بر این از پیامبر اسلام (ص) و عیسی (ع) بدون تصریح به نامشان سخن رفته است، از همین‌روی به «انبیاء» موسوم شده است.[۷] در وجه ارتباط این سوره با سوره پیشین گفته‌اند که سوره طه با وعید پایان یافته و این سوره با یاد قیامت (ظرف تحقق وعید) آغاز شده است[۸].[۹]

فضای نزول و هدف سوره

این سوره اندکی پیش از هجرت (حدود سال دوازدهم بعثت) نازل گردید و این برهه تاریخی زمانی بود که مکّیان در اوج تکبّر و بی‌اعتنایی به قرآن به سر می‌بردند و سوره همین کافران را به نزدیک شدن عذاب تهدید کرد و همانند سایر سوره‌های مکی به تثبیت امور اعتقادی (توحید، نبوت، معاد)[۱۰] پرداخته است. به گفته علامه طباطبایی غرض این سوره تثبیت نبوت است که آن را بر پایه توحید و معاد بنا نهاده است.[۱۱]

این سوره با بیان اوصاف پیامبران پیشین، اتهامات مشرکان به پیامبر اکرم (ص) را رد کرده و تأکید می‌کند که آن حضرت نیز دارای همان ویژگی‌ها و رسالت او نیز هماهنگ با رسالت آنان است. به نظر می‌رسد بیان احوال پیامبران در این سوره با این هدف است که پیامبر اسلام را برای بر دوش کشیدن بار سنگین رسالت آماده سازد.

به گفته برخی مفسران آیات این سوره با بیان مظاهر آفرینش همچون آسمان و زمین، شب و روز، خورشید و ماه و... نگاه‌ها را به هماهنگی قوانین حاکم بر نظام آفرینش جلب می‌کند و از این طریق به وحدت خالق و مدبّر جهان توجه می‌دهد: ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ[۱۲]، چنان‌که توجه آدمیان را به وحدت منشأ زندگی: ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ[۱۳] و به وحدت فرجام حیات دنیوی: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ[۱۴] و به وحدت مقصدی که همه به سوی آن رهسپارند: ﴿وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ[۱۵] معطوف می‌سازد. عقیده نیز ارتباط محکمی با این قوانین دارد، از همین‌رو عقیده نیز «واحد» است، اگرچه پیامبران در طول تاریخ فراون بوده‌اند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ[۱۶] و لوازم این عقیده در زمین نیز با قوانین هستی ارتباط وثیقی دارد، بنابراین، سنتی که تغییرناپذیر است غلبه حق بر باطل و نابودی باطل است؛ زیرا حقّ قانون آفرینش است و غلبه آن سنت خداست: ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ[۱۷]؛ همچنین هلاکت ظالمان و مکذّبان و نجات پیامبران و مؤمنان، سنّت الهی است: ﴿ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ[۱۸] و وراثت بندگان صالح بر زمین نیز سنت الهی است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۱۹] و از همین‌روست که این سوره امت واحد پیامبران را به نمایش می‌گذارد.[۲۰]

برخی با مقایسه این سوره با دو سوره پیش از آن (مریم و طه) برآن‌اند که نظم و آهنگ سوره انبیاء با محتوا و فضای نزول آنکه تأکید می‌باشد هماهنگ است، از همین‌رو آیات این سوره با میم یا نون تمام می‌شود، درحالی‌ که محتوای آن دو سوره نرم است و از همین‌رو نظم و آهنگ آن دو سوره روان و نرم است و آیات آن معمولاً با الف لیّنه (نرم) ختم می‌شود؛ مثلاً در داستان ابراهیم (ع) آن بخشی که مشتمل بر گفت‌وگوی آزاد و به دور از شدت عمل است در سوره مریم آمده و معمولاً با الف لیّنه پایان یافته است؛ اما آن بخش از داستان که مربوط به درهم شکستن بت‌ها و افکندن ابراهیم در آتش است در سوره انبیاء آمده است [۲۱].[۲۲]

محتوای سوره

آیات نخست این سوره کافران غافل و بی‌توجه به رسالت پیغمبر اکرم (ص) را تهدید می‌کند و به سخنان واهی آنان در انکار وحی و ساحر و شاعر خواندن پیامبر اشاره دارد و تأکید می‌کند که در گذشته نیز پیامبران را فرستادیم و وعده‌های خود را نسبت به آنان عملی کردیم و آنان و هر که را خواستیم نجات دادیم و کسانی را که از دعوت آنان سر باز زدند نابود کردیم. سپس غافلگیر شدن برخی از اُمم پیشین در برابر عذاب الهی و فرار و گریز بی‌نتیجه و سرگشتگی و در نهایت نابودی آنان را به تصویر می‌کشد (آیات ۱ ـ ۱۵)، آنگاه به آفرینش آسمان و زمین و سایر مظاهر هستی در آن دو همچون کوه‌های استوار، راههای فراخ، شب و روز، خورشید و ماه اشاره دارد و از وحدت قوانین حاکم بر این پدیده‌ها بر وحدت خالق و مدبّر آنها استدلال می‌کند و مشرکان را در اعتقاد به شرک و دوگانه‌پرستی بدون برهان و دلیل می‌داند. سپس اشاعه توحید را رسالت همه پیامبران معرفی می‌کند و در این راستا به شبهات مشرکان پاسخ می‌گوید و در پایان این بخش به وحدت فرجامی که همه انسان‌ها به سوی آن در حرکت‌اند اشاره دارد.

آیات ۱۶ ـ ۳۵ در بخش بعدی به چگونگی برخورد مشرکان با رسول خدا (ص) می‌پردازد و تمسخر و استهزای آنان نسبت به رسول مکرم اسلام را گزارش می‌کند. مشرکان از سرِ استهزا در رسیدن عذابی که به آن تهدید می‌شدند شتاب می‌ورزیدند و خداوند به آنان هشدار می‌دهد که عذاب آنها نزدیک است، آنگاه پس از اشاره به یکی از صحنه‌های قیامت نظرها را به عذابی که بر استهزاکنندگان انبیای پیشین فرود آمد جلب می‌کند و آنان را به مطالعه در قدرت خداوند در نزول عذاب و دفع آن و تأمّل در ناتوانی خدایان دروغین فرا می‌خواند و هشدار می‌دهد که فراوانی نعمت موجب غفلت آنان نشود و به پیامبر اعلام می‌کند که گروهی در هر حال دعوت و انذار تو را که وحی الهی است نمی‌شنوند و از خواب غفلت بیدار نمی‌شوند. البته اینها اگر گوشه‌ای از عذاب را ببینند زیانکار بودن خویش را درمی‌یابند. در پایان این بخش خداوند آنان را به نهادن ترازوی دادگری در روز رستاخیز و محاسبه دقیق تهدید می‌کند.

آیات ۳۶ ـ ۴۷ در بخش بعد به داستان پیامبران و کوشش آنان در انجام رسالت الهی خویش می‌پردازد و مصائب و گرفتاری آنان در این راه را یادآور می‌شود. ابتدا به اختصار از حضرت موسی و هارون (ع) و اعطای تورات یاد می‌کند و به همین مناسبت از فرو فرستادن قرآن سخن می‌گوید و منکران آن را نکوهش می‌کند.

آیات ۴۸ ـ ۵۰ سپس از ابراهیم (ع) یاد می‌کند که خداوند وی را از هدایت و رشد بهره‌مند ساخت. او آزر و قوم خود را بر اثر بت‌پرستی و تقلید کورکورانه از نیاکانشان نکوهش کرد و آنان را گمراه خواند و در فرصتی مناسب بتهای آنان را درهم شکست. سپس به احتجاج ابراهیم با بت‌پرستان می‌پردازد و از افکنده شدن ابراهیم در آتش و سرد و سلامت شدن آتش به فرمان خدا و نیز نجات ابراهیم و لوط از آن سرزمین و بخشیدن اسحاق و یعقوب به وی و اعطای مقام امامت به آنها خبر می‌دهد.

آیات ۵۱ ـ ۷۳، آنگاه دادن نبوّت و علم به لوط و نجات او از دیار قوم تجاوز پیشه و نجات نوح و پیروانش از طوفان و غرق شدن تکذیب کنندگان را حکایت می‌کند.

آیات ۷۴ ـ ۷۷ سپس به داوری داود و سلیمان و اعطای حکمت و دانش به آنان و نیز مسخّر کردن کوهها و پرندگان برای داود به‌گونه‌ای که به همراهش تسبیح می‌گفتند [۲۳] و آموختن فن زره‌سازی به آن حضرت و رام کردن تند باد و تسخیر شیاطین و جنّیان برای سلیمان می‌پردازد.

آیات ۷۸ ـ ۸۲ و در ادامه به تضرع ایوب و اجابت دعای او اشاره می‌کند و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را به‌سبب شکیبایی و شایستگی می‌ستاید. سپس دعای ذوالنون (یونس) و رهانیدن او از اندوه و نیز دعای زکریا و بخشیده شدن یحیی بدو را نقل می‌کند و پاکدامنی مریم و آیت بودن او و فرزندش عیسی (ع) برای جهانیان را اعلام می‌کند و در پایانِ داستان پیامبران نتیجه می‌گیرد که همه این رسالتها در روش و هدف یکی هستند و خداوند همه را «امت واحده» قرار داده است؛ ولی گروهی اختلاف کرده‌اند.

آیات ۷۵ ـ ۹۳ در آیات پایانی بار دیگر کافران را تهدید می‌کند و از برخی نشانه‌های قیامت (اشراط الساعة) مانند از میان رفتن سدّ یأجوج و مأجوج سخن می‌گوید و فرجام بت پرستان و بتها را هیزم دوزخ و در مقابل، پایان کار مؤمنان را مصونیت از آتش و دلهره قیامت و استقبال فرشتگان، معرفی می‌کند، آنگاه وعده فرح بخش حکومت صالحان بر زمین را می‌دهد. در پایان، بعثت پیامبر اکرم (ص) را رحمتی برای جهانیان معرفی می‌کند و پیامبر را مأمور ابلاغ و دعوت مردم به خدای یگانه می‌داند و تأکید می‌کند که اگر مشرکان گوش فرا ندادند با حکم عادلانه خدا در روز قیامت روبه‌رو خواهند شد.

آیه ۱۰۵ این سوره: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۲۴] در میان مفسران از شهرت برخوردار است؛ زیرا براساس برخی روایات این آیه بر حکومت امام مهدی تطبیق شده است.[۲۵]

دعای حضرت یونس (ع) در آیه ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ[۲۶] معروف به «ذکر یونسیه» است و هرکه آن‌را بگوید از هر غم و همّی که دارد نجات می‌یابد.[۲۷] براساس روایتی از پیامبر اکرم (ص) هیچ اندوهگینی خدا را بدین دعا نمی‌خواند، مگر اینکه دعای او مستجاب می‌شود [۲۸] و نیز به نقلی امام صادق (ع) فرمود: در شگفتم از کسی که در او غمی باشد و به این کلمات پناه نبرد و حال آنکه می‌شنود که خداوند پس از دعای او می‌فرماید: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ[۲۹].[۳۰].[۳۱]

فضیلت سوره

برپایه روایتی از امام صادق (ع) هرکس این سوره را از روی علاقه بخواند در بهشت همنشین پیامبران و در دنیا در چشم مردم با هیبت است[۳۲].[۳۳]

سوره انبیاء در دانشنامه معاصر قرآن کریم

بیست و یکمین سوره قرآن و هفتاد و سومین سوره در ترتیب نزول، نازل شده در مکه با محتوای بیان غفلت مردم و تذکر آنان توسط قرآن و پیامبران.

سوره انبیاء در ترتیب فعلی قرآن، بیست و یکمین سوره، دارای ۱۱۲ آیه، ۱۱۶۸ کلمه است. در ترتیب نزول سوره‌ها، هفتاد و سومین سوره است که در مکه در حدود سال دوازدهم بعثت و اندکی قبل از هجرت، بعد از سوره ابراهیم و قبل از سوره مؤمنون نازل شده است[۳۴].

آیات و محتوای آنها که بیشتر سخن از توحیدگرایی، یکتاپرستی، شناخت معاد و جهان پس از مرگ، اصل رسالت و دعوت‌های توحیدی است، گواه بر مکی بودن این سوره می‌باشد. در همه قرآن، نام ۲۶ پیامبر آمده است که در این سوره، به تنهایی از ۱۶ تن از آنان یاد شده است. آیه ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ[۳۵]، ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ[۳۶] در نماز غفیله خوانده می‌شود. و ذکر یونسیه که عارفان به خواندن آن سفارش می‌کنند در این سوره آمده است.

نام‌گذاری این سوره به سوره انبیاء به دو جهت است: نخست این که در آیات این سوره، به مناسبت‌های گوناگون از اصل وحی، رسالت و آمدن پیامبران مختلف به سوی جامعه‌ها و هدف از آمدن آنان و واکنش‌های موافق و مخالف در برابر دعوت و منطق و راه و رسم آنان سخن رفته است. جهت دوم این که در آیات ۴۸ - ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از پیامبران موسی، هارون، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، نوح، داوود، سلیمان، ایوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، ذوالنون (یونسزکریا و یحیی آمده است. افزون بر این از پیامبر اسلام (ص) و حضرت عیسی (ع) نیز بدون تصریح به نام‌شان سخن رفته است از همین جهت نام‌گذاری این سوره به «انبیاء» بسیار مناسب است.

در مورد فضیلت و عظمت این سوره امام صادق (ع) فرمود: «هر کس سوره انبیاء را از روی عشق و علاقه بخواند با همه پیامبران در باغ‌های پرنعمت بهشت، رفیق و هم‌نشین می‌گردد و در زندگی دنیا نیز در چشم مردم پرابهت خواهد بود»[۳۷]. همین عشق و علاقه به این سوره کلید فهم محتوی و هدف سوره و سپس عمل به دستورات آن است. همچنین از پیامبر گرامی اسلام (ص) در فضیلت تلاوت این سوره چنین نقل شده است: «هر کس سوره انبیاء را بخواند خداوند در محاسبه اعمالش در روز قیامت سخت‌گیری نخواهد کرد و هر پیامبری که نام او در قرآن ذکر شده با او مصافحه کرده و سلام می‌فرستد»[۳۸].

در آیه ﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ[۳۹] هدف سوره را تذکر به مردم نسبت به غفلت و سرگرمی آنان از معاد، مبدأ، وحی و رسالت پیامبر اکرم (ص) بیان می‌کند. در دایره علم معنی شناختی قرآنی، تقابل غفلت با تذکر و تصویر تذکردهندگان که قرآن، پیامبر اکرم و سایر پیامبران باشند و نیز افرادی که از پیامبران حرف‌شنوی دارند و متذکر می‌شوند و عاقبت افرادی که حرف‌شنوی ندارند و متذکر نمی‌شوند، سبب شده که تمام مطالب سوره با هم کاملاً مرتبط شود. در این سوره، نمونه‌هایی از تذکرات انبیاء و غفلت مردم بیان شده است. با توجه به این که سوره انبیاء در اواخر اقامت پیامبر اکرم (ص) در مکه نازل شده لحن آن نسبت به مشرکان کوبنده است. این لحن برای تذکر دادن نسبت به نزدیک شدن وقت حساب مردم و غفلت آنان متناسب است.

بخش‌های هجده‌گانه سوره:

  1. آیات ۱ - ۵: غفلت مردم از معاد و خدا و تذکر و یادآوری آنان توسط پروردگار به واسطه قرآن، پیامبر اکرم و سایر پیامبران؛
  2. آیه ۶: حکایت اجمالی از سرنوشت شهرهایی که براثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛
  3. آیات ۷- ۹: ارسال پیامبران گذشته به صورت بشر برای تذکر دادن به مردم؛
  4. آیه ۱۰: انزال قرآن برای تذکر و رفع غفلت‌های مردم؛
  5. آیات ۱۱ - ۱۵: حکایت اجمالی از سرنوشت شهرهایی که بر اثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران هلاک شدند؛
  6. آیات ۱۶ - ۲۰: هدفمند بودن خلقت جهان و انسان برای تذکرپذیری و اثبات معاد و سپس پرستش خدا؛
  7. آیات ۲۱ - ۳۳: تذکر نسبت به وحدت خالق و بطلان قول به تعدد خدایان و سفارش تمام پیامبران به توحید؛
  8. آیات ۳۴ - ۳۵: مرگ و معاد و سپس پاداش و کیفر پایان کار همه انسان‌ها؛
  9. آیات ۳۶ - ۴۷: غفلت از معاد و استهزاء پیامبر اکرم (ص) و سایر پیامبران و فرارسیدن مرگ و عذاب به طور ناگهانی؛
  10. آیات ۴۸-۴۹: اعطای تورات به موسی و هارون برای تذکر دادن به افرادی که میپذیرند؛ # آیه ۵۰: فرستاده شدن قرآن نیز برای تذکر و مبارک بودن آن؛
  11. آیات ۵۱ - ۷۳: فرستاده شدن ابراهیم (ع) برای تذکر و سپس اعراض مردم و خسران آنان و نجات ابراهیم؛
  12. آیات ۷۴ - ۷۵: فرستادن لوط برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات لوط و مؤمنان؛
  13. آیات ۷۶ - ۷۷: فرستادن نوح برای تذکر و اعراض مردم و هلاکت‌شان و نجات نوح و مؤمنان؛
  14. آیات ۷۸ - ۸۲: فرستادن حضرت داوود و سلیمان برای تذکر و حکم بین مردم؛
  15. آیات ۸۳ - ۹۱: فرستادن پیامبران فراوان برای تذکر (ایوب، اسماعیل، ادریس، ذالکفل، یونس، زکریا، یحیی و عیسی). سپس نجات آنان از مشکلات و دلداری دادن به پیامبر و مؤمنان؛
  16. آیات ۹۲ - ۱۰۶: همه پیامبران و مردم یک امت واحد هستند و هر که متذکر شود و ایمان و عمل صالح انجام دهد نجات یافته وگرنه در قیامت دچار عذاب می‌شود؛
  17. آیات ۱۰۷ - ۱۱۲: رسالت پیامبر اکرم (ص) به عنوان رحمت و نجات پیروان او.

بر اساس رویکرد کل‌نگرانه و روش ساختارشناسی، سوره انبیاء متشکل از هجده بخش و سه بلوک است. هر بخش متشکل از یک یا چند آیه است که با همدیگر وحدت موضوعی دارند. بلوک اول شامل آیاتی است که به توضیح غفلت مردم از معاد و تذکرات پروردگار پرداخته است و فرستادن قرآن، پیامبر اکرم و پیامبران را برای تذکر دادن و رفع غفلت آنان می‌داند.

بخش‌های ۱، ۳، ۴ و۱۱ در بلوک اول قرار دارند. و این بخش‌ها کاملاً با یکدیگر ارتباط دارند. بلوک دوم مربوط به ارسال پیامبر اکرم و سایر پیامبران برای تذکر و رفع غفلت مردم است ولی شهرهای آنان به جهت غفلت و اعراض از تذکر پیامبران هلاک شد و آنان ضرر کردند و پیامبران و مؤمنان نجات یافتند.

بخش‌های ۲، ۳، ۵، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ در بلوک دوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند. بلوک سوم به تذکر نسبت به معاد و توحید پرداخته و براهین عقلی برای اثبات معاد و وحدت خالق و نفی خدایان متعدد را بیان نموده است. بخش‌های ۶، ۷ و ۸ در بلوک سوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند.

محتوای سوره انبیاء

  1. عقائد: هدف این سوره تذکر دادن به مردم نسبت به غفلت آنان از معاد، وحی و رسالت است؛ لذا آیات مختلف این سوره به معاد، نبوت عامه، نبوت خاصه و قرآن پرداخته و در آیات ۱۶ تا ۳۵ به براهینی برای اثبات توحید و هدفمند بودن جهان و تحقق معاد و قدرت خدا جهت محقق ساختن معاد پرداخته است.
  2. داستان ها: داستان‌هایی که در این سوره آمده است غفلت مردم در برابر دستورات انبیاء و نپذیرفتن تذکرات آنان و سپس خسران و هلاکت‌شان را یادآور می‌شود. مثل داستان قوم حضرت ابراهیم (ع) در آیات ۵۱ تا ۷۳. و اشاره‌های کوتاه به سایر پیامبران و قوم آنان.[۴۰]

منابع

پانویس

  1. مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۹.
  2. الاتقان، ج ۱، ص۱۸.
  3. صحیح البخاری، ج ۵، ص۲۴۰؛ ج ۶، ص۱۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۶۸۱؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۶۱۵.
  4. بصائر ذوی‌التمییز، ج ۱، ص۳۱۷؛ البیان فی عد آی‌القرآن، ص۱۸۷.
  5. «برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.
  6. مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۲۰۱؛ البیان فی عد آی القرآن، ص۱۸۷.
  7. بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۳۱۷.
  8. مجمع‌البیان، ج ۷، ص۶۱.
  9. خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص 432-433.
  10. اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۱.
  11. المیزان، ج ۱۴، ص۲۴۵.
  12. «اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.
  13. «هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمی‌آورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.
  14. «هر کسی مرگ را می‌چشد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
  15. «به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
  16. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
  17. «بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.
  18. «سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.
  19. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  20. فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۶۵.
  21. اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۶.
  22. خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص 433-434.
  23. مجمع البیان، ج ۷، ص۹۲.
  24. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  25. تفسیر قمی، ج۲، ص۷۷؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۰۷.
  26. «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
  27. اطیب‌البیان، ج ۹، ص۲۳۲ ـ ۲۳۳.
  28. منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.
  29. «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
  30. منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.
  31. خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص 434-436.
  32. مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱.
  33. خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص 436.
  34. التمهید، ج۱، ص۱۳۷؛ تفسیر قرآن مهر، ج۱۳، ص۱۳۷.
  35. «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
  36. «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
  37. ثواب الأعمال، ص۱۰۸.
  38. مجمع البیان، ج۷، ص۶۱.
  39. «(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند* هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی پروردگارشان به آنان نمی‌رسد مگر که آن را شنیده‌اند و سرگرم بازی‌اند» سوره انبیاء، آیه ۱-۲.
  40. محققیان، رضا، مقاله «سوره انبیاء»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.