امامت امام هادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام هادی
| موضوع مرتبط = امام هادی
| عنوان مدخل  = امامت امام هادی
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[امامت امام هادی در حدیث]] - [[امامت امام هادی در کلام اسلامی]] - [[امامت امام هادی در تاریخ اسلام]] - [[امامت امام هادی در معارف و سیره امام جواد]]
| مداخل مرتبط = [[امامت امام هادی در کلام اسلامی]] - [[امامت امام هادی در معارف و سیره امام جواد]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


'''[[دلایل امامت]] [[امام هادی]]{{ع}}'''، علاوه بر [[دلایل]] و نصوصی که بر [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]] وجود دارد، تصریح و [[وصیت]] [[امام جواد]]{{ع}} به امامت ایشان، [[نصوص]] خاص از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر امامت امام هادی و نیز [[معجزات]] و خوارق عادات است.
'''[[دلایل امامت]] [[امام هادی]] {{ع}}'''، علاوه بر [[دلایل]] و نصوصی که بر [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]] وجود دارد، تصریح و [[وصیت]] [[امام جواد]] {{ع}} به امامت ایشان، [[نصوص]] خاص از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر امامت امام هادی و نیز [[معجزات]] و خوارق عادات است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
امام هادی{{ع}} [[دهمین امام]] [[شیعیان]] در نیمه [[ذی حجه]] سال ۲۱۲ در اطراف [[مدینه]] در محلی به نام صریا دیده به [[جهان]] گشود<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۲۷؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> و در ۴۱ سالگی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۸.</ref> در [[ماه رجب]] سال ۲۵۴ در [[سامرا]] به دست [[معتز بالله]]، [[خلیفه عباسی]] و با سَم به [[شهادت]] رسید<ref>سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۶۳؛ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۴، ص۸۶؛ ابن شهرآشوب، سید بن محمد، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۴۴۲.</ref>. نام مادر آن حضرت [[سمانه مغربیه]] و طبق [[نقل]] [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> [[سوسن]] بوده است. [[القاب]] آن حضرت: الناصح، المتوکل، النقی، [[المرتضی]] است<ref>کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و معروف‌ترین کنیه آن حضرت [[ابوالحسن ثالث]]<ref>حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.</ref> است.
امام هادی {{ع}} [[دهمین امام]] [[شیعیان]] در نیمه [[ذی حجه]] سال ۲۱۲ در اطراف [[مدینه]] در محلی به نام صریا دیده به [[جهان]] گشود<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۲۷؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> و در ۴۱ سالگی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۸.</ref> در [[ماه رجب]] سال ۲۵۴ در [[سامرا]] به دست [[معتز بالله]]، [[خلیفه عباسی]] و با سَم به [[شهادت]] رسید<ref>سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۶۳؛ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۴، ص۸۶؛ ابن شهرآشوب، سید بن محمد، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۴۴۲.</ref>. نام مادر آن حضرت [[سمانه مغربیه]] و طبق [[نقل]] [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> [[سوسن]] بوده است. [[القاب]] آن حضرت: الناصح، المتوکل، النقی، المرتضی است<ref>کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و معروف‌ترین کنیه آن حضرت [[ابوالحسن ثالث]]<ref>حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.</ref> است.


امام هادی{{ع}} در سال ۲۲۰ پس از [[شهادت]] پدر بزرگوارش در ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت [[امامت]] آن بزرگوار ۳۳ سال بوده است<ref>اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref><ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
امام هادی {{ع}} در سال ۲۲۰ پس از [[شهادت]] پدر بزرگوارش در ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت [[امامت]] آن بزرگوار ۳۳ سال بوده است<ref>اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۷۰؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۸۵-۸۷.</ref>


==[[دلایل امامت]]==
== دلائل [[امامت]] ==
[[دلایل امامت امام هادی]]{{ع}} علاوه بر [[دلایل]] و نصوصی که بر [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]] وجود دارد از قرار ذیل است:
[[دلایل امامت امام هادی]] {{ع}} علاوه بر [[دلایل]] و نصوصی که بر [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]] وجود دارد از قرار ذیل است:


#مهم‌ترین [[دلیل]] [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} تصریح و [[وصیت]] پدر بزرگوارش [[امام جواد]]{{ع}} به [[امامت]] ایشان است. [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۴.</ref> و [[مفید]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۹۸.</ref> روایاتی را که در آنها از سوی [[امام جواد]]{{ع}} تصریح به [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} شده آورده‌اند.  
=== [[نصوص]] ===
##در یکی از این [[روایات]] از قول [[اسماعیل بن مهران]] آمده است که گفت: چون [[امام جواد]] خواست برای نخستین بار از [[مدینه]] به [[بغداد]] رود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که می‌روی بر تو نگرانم، پس از شما امر [[امامت]] به که منتقل می‌شود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو [[گمان]] می‌کنی امسال نیست، وقتی [[معتصم]] (دومین بار) او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر [[امامت]] با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من [[امامت]] با پسرم [[علی]] است: {{متن حدیث|الأمر من بعدی إلی ابنی علی}}<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۶؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref>.
پس از [[شهادت امام جواد]]{{ع}}، [[امام هادی]]{{ع}} به امامت رسید. با توجه به آنکه به امامت رسیدن در سن کودکی درباره [[امام جواد]]{{ع}} مسئله‌ای حل‌شده بود، به امامت رسیدن امام هادی{{ع}} در هشت سالگی مشکلی پدید نیاورد. از این‌رو، پس از شهادت امام جواد{{ع}} کسانی که معتقد به امامت ایشان بودند، به امامت امام هادی{{ع}} [[معتقد]] شدند، به جز تعداد اندکی که به [[برادر]] امام هادی{{ع}} به نام موسی بن محمد [[گرایش]] پیدا کردند، اما پس از زمانی اندک آنان نیز [[موسی]] را ترک کرده و امامت امام هادی{{ع}} را پذیرفتند<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۷.</ref>.
## [[صقر بن ابی دلف]] از [[حضرت جواد]]{{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او دستور من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او فرمانبرداری از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref><ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
# [[نصوص]] خاص از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[امامت]] [[امام هادی]] در [[حدیثی]] که از [[سلمان]]، [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] آن حضرت اشاره شده است<ref>قمی، ابوالقاسم علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۲؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
#انحصار [[وراثت]] و [[جانشینی]] برای [[امام هادی]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵.</ref>: زیرا [[امام جواد]]{{ع}} دو پسر به نام‌های [[علی الهادی]] و [[موسی]] ([[موسی مبرقع]]) داشته است. از آنجا که [[موسی]] هیچ گاه ادعای [[امامت]] نکرد و کسانی را که به [[امامت]] ایشان مایل بودند از خود طرد کرد<ref>اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات والفرق، ص۹۹.</ref>، بنابراین [[امامت]] منحصر به [[امام هادی]] می‌گردد.
# [[معجزات]] و خوارق عادات [[دلیل]] دیگر است، که از ایشان [[نقل]] شده است. [[شیخ مفید]] و [[ابن شهرآشوب]] [[روایات]] متعددی از طرق مختلف در این مورد ذکر کرده‌اند<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۵؛ ابن شهرآشوب، سید بن محمد، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۰۳- ۲۱۲.</ref><ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>


==[[امام هادی]]{{ع}} از نگاه دیگران==
امامت امام هادی{{ع}} همانند دیگر [[امامان]] با [[نصّ]] بر امامت ایشان به [[اثبات]] رسیده است. این نصوص را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
اعتراف به [[برتری]] و تفوق [[امام عسکری]]{{ع}} را حتی در سخنان [[اهل سنت]] به خوبی می‌توان یافت برای مثال به چند مورد اشاره می‌شود:  
# دسته اول، نصوصی که از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره همه امامان از جمله امام هادی{{ع}} وجود دارند؛ مانند حدیث مشهور [[لوح]] که در آن به نام هریک از امامان و نام مادرشان از جمله نام امام هادی{{ع}} و نام مادرشان تصریح شده است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۵۳۲؛ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۰؛ همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۰۷.</ref>.
# [[شمس]] الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: {{عربی|"اَلْمُلَقَّبُ بِالْهَادِي شَرِيفٌ جَلِيلٌ"}}<ref>سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref> و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: {{عربی|"أَبُو الْحَسنِ عَليّ بن الجَوادِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّضِيِّ عَلِيّ بْن الكاظِم موسي بْنِ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ الْعلوِيّ الْحُسَيْنِيّ الْمَعْرُوفُ بِالْهَادِي تُوُفِّيَ بسامرَّا وَلَهُ أَرْبَعُونَ سَنَةً وَ كَانَ فَقِيهاً وَ إِمَاماً مُتَعَبِّداً"}}<ref>العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.</ref>.
# دسته دوم، نصوص و روایاتی هستند که از امامان پیشین درباره امامان بعدی از جمله امام هادی{{ع}} نقل شده‌اند؛ برای نمونه، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هنگامی که سه نام محمد، علی و حسن پشت سر هم (به عنوان [[امام]]) قرار گرفتند چهارمین آنان همان امام قیام‌کننده ([[امام زمان]]{{ع}}) است<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۴.</ref>. در این [[روایت]] همچنان که پیداست امام صادق{{ع}}، به نام امام هادی{{ع}} و اینکه ایشان فرزند امام جواد{{ع}} و [[پدر]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است، تصریح کرده‌اند.
# [[ابن صباغ مالکی]] (م ۸۵۵) در الفصول المهمه می‌نویسد: {{عربی|"فَضْلُ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيّ بْنِ مُحمَّد الهادي قد يُضرَبُ عَلَی الْمَجَرَّةَ قِبَابَهُ وَ مَدَّ عَلَی نُجُومِ السَّماءِ أَطنابَهُ فَما تَعُدُّ مَنْقَبَةً إِلاَّ وَ إِلَيْهِ نُحيلُها"}}<ref>الفصول المهمة ابن صباغ المالکی، ج ۲، ص ۱۰۷۳. گنبد فضل ابوالحسن علی بن محمد هادی بر کهکشان‌ها سرزده و شعاع فضائلش تا ستارگان آسمان امتداد یافته و هیچ منقبت و فضیلتی نیست مگر اینکه افتخار آمیزترین آنها برای اوست.</ref>. [[ابن حجر]] هیتمی مکی (م ۹۷۳) در صواعق می‌نویسد: {{عربی|"سُمِّيَ بِذلِكَ لِأنَّهُ لَمَّا وَجَّهَ لاشْخَاصهِ مِنَ المَدِينَةِ النَّبَوِيَّةِ الي سرّ مَنْ رَای وَ أسكنهُ بِهَا و كَانَتْ تُسَمِّي الْعَسْكَرَ فَعَرِفَ بِالْعَسْكَرِيِّ وَ كَانَ وَارِثُ أَبِيهِ عِلْماً وَ سَخَاءً"}}<ref>الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
# دسته سوم، نصوصی که از امام جواد{{ع}} درباره امام هادی{{ع}} وارد شده است. مرحوم [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۴.</ref> و [[شیخ مفید]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۹۸.</ref> روایاتی را که در آنها از سوی [[امام جواد]] {{ع}} تصریح به [[امامت]] [[امام هادی]] {{ع}} شده آورده‌اند:
## در یکی از این [[روایات]] از قول [[اسماعیل بن مهران]] آمده است که گفت: چون [[امام جواد]] خواست برای نخستین بار از [[مدینه]] به [[بغداد]] رود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که می‌روی بر تو نگرانم، پس از شما امر [[امامت]] به که منتقل می‌شود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو [[گمان]] می‌کنی امسال نیست، وقتی [[معتصم]] (دومین بار) او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر [[امامت]] با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من [[امامت]] با پسرم [[علی]] است: {{متن حدیث|الأمر من بعدی إلی ابنی علی}}<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۶؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref>.
## احمد بن ابی‌خالد که از [[موالی]] [[امام جواد]]{{ع}} است، نقل کرده که امام جواد{{ع}}، او را بر وصیت‌نامه‌ای که در آن به امامت امام هادی{{ع}} تصریح کرده، [[شاهد]] گرفته است<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.  
## صقر بن ابی دلف از [[حضرت جواد]] {{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او دستور من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او فرمانبرداری از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۲۸۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۷۱؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۸۵-۸۷.</ref>
 
همچنین دلیل دیگری بیان شده است و آن انحصار [[وراثت]] و [[جانشینی]] برای [[امام هادی]] است<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵.</ref>: زیرا [[امام جواد]] {{ع}} دو پسر به نام‌های [[علی الهادی]] و [[موسی]] ([[موسی مبرقع]]) داشته است. از آنجا که [[موسی]] هیچ گاه ادعای [[امامت]] نکرد و کسانی را که به [[امامت]] ایشان مایل بودند از خود طرد کرد<ref>اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات والفرق، ص۹۹.</ref>، بنابراین [[امامت]] منحصر به [[امام هادی]] می‌گردد<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>.
 
=== [[معجزات]] ===
برای امام هادی{{ع}} [[کرامات]] و معجزاتی نقل شده است. هرچند مفهوم [[کرامت]] با [[معجزه]] تفاوت دارد و گفته‌اند معجزه از [[نبی]] صادر می‌شود و برای [[اثبات نبوت]] است، ولی کرامت چنین نیست<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، تلخیص: علی ربانی گلپایگانی، ص۳۷۶.</ref>؛ اما در [[زندگی]] [[امامان]] این دو به یک مفهوم تلقی شده‌اند. این کرامات به تناسب [[زمان]] و مکان به گونه‌های مختلفی بروز یافته‌اند. سخن [[ابوهاشم جعفری]] گویای برخی از کرامات و معجزات امام هادی{{ع}} است. وی که از [[یاران]] برجسته، عالم و مورد اعتماد امام هادی{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} بوده است<ref>در بخش شاگردان امام هادی{{ع}} به مشخصات بیشتری از وی اشاره شده است.</ref>، درباره معجزات آن دو امام بزرگوار می‌گوید: هیچ روزی به حضور امام ابوالحسن (امام هادی{{ع}}) و ابومحمد (امام عسکری{{ع}}) وارد نشدم مگر آنکه [[برهان]] و دلیلی درباره امامت ایشان را دیدم<ref>طبرسی، اعلام الوری، ص۳۷۵.</ref>.
 
مهم‌ترین زمینه‌های بروز کرامات عبارت‌اند از: خبر دادن به [[امور غیبی]]<ref>اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۸۹ ـ ۳۹۰.</ref>، [[آگاهی]] و خبر دادن از زمان مرگ افراد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۴ ـ ۴۱۵؛ قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۰۳.</ref>، تصرف در احوال حیوانات، میوه‌ها، آب‌ها و اشیاء<ref>اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۹۲.</ref> و مواردی از این دست. دو کتاب دلائل الامامة (در صفحات ۴۰۹ تا ۴۲۱) از [[طبری شیعی]] (م قرن چهارم) و [[الخرائج و الجرائح]] (در صفحات ۳۹۲ تا ۴۱۹ از جلد اول و در صفحات ۶۷۲ تا ۶۸۱ از جلد دوم) از [[قطب راوندی]] (م ۵۷۳ق) بیشترین گزارش‌های مربوط به [[کرامات]] [[امام هادی]]{{ع}} را دربر دارند.
 
نمونه‌ای از [[معجزات]] آن حضرت در راه [[مکه]] رخ داد که وقتی امام هادی{{ع}} [[اعمال]] [[حج]] خود را به جا آورد و به سوی [[مدینه]] حرکت کرد در بین راه مردی را مشاهده کرد که [[اهل خراسان]] بود و بالای سر الاغ مرده خود ایستاده و از پیشامد خود گریان بود که در بین راه [[اموال]] خود را بر چه حمل کنم. [[امام]] از کنار او می‌گذشت به او عرض شد این [[مرد]] [[خراسانی]] از [[محبان]] شما [[اهل بیت]] است که در راه درمانده شده است. حضرت به الاغ مرده او نزدیک شد و فرمود: گاو [[بنی‌اسرائیل]] نزد [[خداوند]] از من گرامی‌تر نیست که بخشی از گوشت او را به بدن مرده زدند و زنده شد) آن‌گاه بعضی از اعضای آن را بر بدنش زد و زنده شد سپس با پای راست خود به او زد و فرمود: به [[اذن خدا]] برخیز. ناگهان الاغ بلند شد و مرد خراسانی اموالش را بر آن گذاشت و به سوی مدینه حرکت کرد. وقتی امام هادی{{ع}} حرکت کرد [[مردم]] با انگشت به او اشاره می‌کردند و می‌گفتند: این همان کسی است که الاغ مرد خراسانی را زنده کرد<ref>حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۷۲.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۴۱: خط ۴۸:
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:IM010507.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش دوم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۶: خط ۵۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:امامت خاصه]]
[[رده:امام هادی]]
[[رده:امام هادی]]
 
[[رده:امامت سایر امامان]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۷

دلایل امامت امام هادی (ع)، علاوه بر دلایل و نصوصی که بر امامت ائمه دوازده‌گانه شیعه وجود دارد، تصریح و وصیت امام جواد (ع) به امامت ایشان، نصوص خاص از پیامبر اکرم (ص) بر امامت امام هادی و نیز معجزات و خوارق عادات است.

مقدمه

امام هادی (ع) دهمین امام شیعیان در نیمه ذی حجه سال ۲۱۲ در اطراف مدینه در محلی به نام صریا دیده به جهان گشود[۱] و در ۴۱ سالگی[۲] در ماه رجب سال ۲۵۴ در سامرا به دست معتز بالله، خلیفه عباسی و با سَم به شهادت رسید[۳]. نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه و طبق نقل کلینی[۴] سوسن بوده است. القاب آن حضرت: الناصح، المتوکل، النقی، المرتضی است[۵] و معروف‌ترین کنیه آن حضرت ابوالحسن ثالث[۶] است.

امام هادی (ع) در سال ۲۲۰ پس از شهادت پدر بزرگوارش در ۸ سالگی به امامت رسید و مدت امامت آن بزرگوار ۳۳ سال بوده است[۷].[۸]

دلائل امامت

دلایل امامت امام هادی (ع) علاوه بر دلایل و نصوصی که بر امامت ائمه دوازده‌گانه شیعه وجود دارد از قرار ذیل است:

نصوص

پس از شهادت امام جواد(ع)، امام هادی(ع) به امامت رسید. با توجه به آنکه به امامت رسیدن در سن کودکی درباره امام جواد(ع) مسئله‌ای حل‌شده بود، به امامت رسیدن امام هادی(ع) در هشت سالگی مشکلی پدید نیاورد. از این‌رو، پس از شهادت امام جواد(ع) کسانی که معتقد به امامت ایشان بودند، به امامت امام هادی(ع) معتقد شدند، به جز تعداد اندکی که به برادر امام هادی(ع) به نام موسی بن محمد گرایش پیدا کردند، اما پس از زمانی اندک آنان نیز موسی را ترک کرده و امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند[۹].

امامت امام هادی(ع) همانند دیگر امامان با نصّ بر امامت ایشان به اثبات رسیده است. این نصوص را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

  1. دسته اول، نصوصی که از رسول خدا(ص) درباره همه امامان از جمله امام هادی(ع) وجود دارند؛ مانند حدیث مشهور لوح که در آن به نام هریک از امامان و نام مادرشان از جمله نام امام هادی(ع) و نام مادرشان تصریح شده است[۱۰].
  2. دسته دوم، نصوص و روایاتی هستند که از امامان پیشین درباره امامان بعدی از جمله امام هادی(ع) نقل شده‌اند؛ برای نمونه، امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که سه نام محمد، علی و حسن پشت سر هم (به عنوان امام) قرار گرفتند چهارمین آنان همان امام قیام‌کننده (امام زمان(ع)) است[۱۱]. در این روایت همچنان که پیداست امام صادق(ع)، به نام امام هادی(ع) و اینکه ایشان فرزند امام جواد(ع) و پدر امام حسن عسکری(ع) است، تصریح کرده‌اند.
  3. دسته سوم، نصوصی که از امام جواد(ع) درباره امام هادی(ع) وارد شده است. مرحوم کلینی[۱۲] و شیخ مفید[۱۳] روایاتی را که در آنها از سوی امام جواد (ع) تصریح به امامت امام هادی (ع) شده آورده‌اند:
    1. در یکی از این روایات از قول اسماعیل بن مهران آمده است که گفت: چون امام جواد خواست برای نخستین بار از مدینه به بغداد رود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که می‌روی بر تو نگرانم، پس از شما امر امامت به که منتقل می‌شود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو گمان می‌کنی امسال نیست، وقتی معتصم (دومین بار) او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر امامت با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من امامت با پسرم علی است: «الأمر من بعدی إلی ابنی علی»[۱۴].
    2. احمد بن ابی‌خالد که از موالی امام جواد(ع) است، نقل کرده که امام جواد(ع)، او را بر وصیت‌نامه‌ای که در آن به امامت امام هادی(ع) تصریح کرده، شاهد گرفته است[۱۵].
    3. صقر بن ابی دلف از حضرت جواد (ع) شنید که می‌فرمود: "امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و مورد انتظار است"[۱۶].[۱۷]

همچنین دلیل دیگری بیان شده است و آن انحصار وراثت و جانشینی برای امام هادی است[۱۸]: زیرا امام جواد (ع) دو پسر به نام‌های علی الهادی و موسی (موسی مبرقع) داشته است. از آنجا که موسی هیچ گاه ادعای امامت نکرد و کسانی را که به امامت ایشان مایل بودند از خود طرد کرد[۱۹]، بنابراین امامت منحصر به امام هادی می‌گردد[۲۰].

معجزات

برای امام هادی(ع) کرامات و معجزاتی نقل شده است. هرچند مفهوم کرامت با معجزه تفاوت دارد و گفته‌اند معجزه از نبی صادر می‌شود و برای اثبات نبوت است، ولی کرامت چنین نیست[۲۱]؛ اما در زندگی امامان این دو به یک مفهوم تلقی شده‌اند. این کرامات به تناسب زمان و مکان به گونه‌های مختلفی بروز یافته‌اند. سخن ابوهاشم جعفری گویای برخی از کرامات و معجزات امام هادی(ع) است. وی که از یاران برجسته، عالم و مورد اعتماد امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بوده است[۲۲]، درباره معجزات آن دو امام بزرگوار می‌گوید: هیچ روزی به حضور امام ابوالحسن (امام هادی(ع)) و ابومحمد (امام عسکری(ع)) وارد نشدم مگر آنکه برهان و دلیلی درباره امامت ایشان را دیدم[۲۳].

مهم‌ترین زمینه‌های بروز کرامات عبارت‌اند از: خبر دادن به امور غیبی[۲۴]، آگاهی و خبر دادن از زمان مرگ افراد[۲۵]، تصرف در احوال حیوانات، میوه‌ها، آب‌ها و اشیاء[۲۶] و مواردی از این دست. دو کتاب دلائل الامامة (در صفحات ۴۰۹ تا ۴۲۱) از طبری شیعی (م قرن چهارم) و الخرائج و الجرائح (در صفحات ۳۹۲ تا ۴۱۹ از جلد اول و در صفحات ۶۷۲ تا ۶۸۱ از جلد دوم) از قطب راوندی (م ۵۷۳ق) بیشترین گزارش‌های مربوط به کرامات امام هادی(ع) را دربر دارند.

نمونه‌ای از معجزات آن حضرت در راه مکه رخ داد که وقتی امام هادی(ع) اعمال حج خود را به جا آورد و به سوی مدینه حرکت کرد در بین راه مردی را مشاهده کرد که اهل خراسان بود و بالای سر الاغ مرده خود ایستاده و از پیشامد خود گریان بود که در بین راه اموال خود را بر چه حمل کنم. امام از کنار او می‌گذشت به او عرض شد این مرد خراسانی از محبان شما اهل بیت است که در راه درمانده شده است. حضرت به الاغ مرده او نزدیک شد و فرمود: گاو بنی‌اسرائیل نزد خداوند از من گرامی‌تر نیست که بخشی از گوشت او را به بدن مرده زدند و زنده شد) آن‌گاه بعضی از اعضای آن را بر بدنش زد و زنده شد سپس با پای راست خود به او زد و فرمود: به اذن خدا برخیز. ناگهان الاغ بلند شد و مرد خراسانی اموالش را بر آن گذاشت و به سوی مدینه حرکت کرد. وقتی امام هادی(ع) حرکت کرد مردم با انگشت به او اشاره می‌کردند و می‌گفتند: این همان کسی است که الاغ مرد خراسانی را زنده کرد[۲۷].[۲۸]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منابع

پانویس

  1. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۲۷؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۸.
  3. سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۶۳؛ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۴، ص۸۶؛ ابن شهرآشوب، سید بن محمد، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۴۴۲.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.
  5. کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.
  6. حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.
  7. اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.
  8. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، امامت امام هادی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۸۵-۸۷.
  9. نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۷.
  10. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۵۳۲؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۴۰؛ همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۰۷.
  11. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۴.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۴.
  13. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۹۸.
  14. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۶؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.
  15. کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۵.
  16. «إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۲۸۳.
  17. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۷۱؛ ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، امامت امام هادی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۸۵-۸۷.
  18. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵.
  19. اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات والفرق، ص۹۹.
  20. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، امامت امام هادی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۱.
  21. سبحانی، محاضرات فی الالهیات، تلخیص: علی ربانی گلپایگانی، ص۳۷۶.
  22. در بخش شاگردان امام هادی(ع) به مشخصات بیشتری از وی اشاره شده است.
  23. طبرسی، اعلام الوری، ص۳۷۵.
  24. اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۸۹ ـ ۳۹۰.
  25. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۴ ـ ۴۱۵؛ قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۰۳.
  26. اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۹۲.
  27. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱.
  28. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۷۲.