خمس: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳: خط ۱۳:


خمس، به معنای یک‌ پنجم و به فتح خاء به معنای گرفتن یکی از پنج‌تاست<ref>فراهیدی، العین، ۴/۲۰۵؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۲۱۷.</ref>. فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان [[حکم]] آن پرداخته‌اند<ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.</ref>. تنها از [[زمان]] [[شهید اول]] است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنی‌هاشم تعریف شده که عوض از زکات است<ref>شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.</ref> و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفته‌اند<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>
خمس، به معنای یک‌ پنجم و به فتح خاء به معنای گرفتن یکی از پنج‌تاست<ref>فراهیدی، العین، ۴/۲۰۵؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۲۱۷.</ref>. فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان [[حکم]] آن پرداخته‌اند<ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.</ref>. تنها از [[زمان]] [[شهید اول]] است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنی‌هاشم تعریف شده که عوض از زکات است<ref>شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.</ref> و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفته‌اند<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>
== پیشینه ==
در میان [[ادیان پیشین]] پرداخت مال به صورت عملی [[عبادی]] برای مصرف‌های خاص گزارش شده است<ref>کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.</ref> و برخی از [[روایات]]، [[تشریع]] [[خمس]] را به [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} می‌رسانند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.</ref>. [[سنت]] [[عبدالمطلب]] در [[پرداخت خمس]] گنج نیز گزارش شده است<ref>صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.</ref>. برخی گزارش‌های [[تاریخی]] از وجود قانونی در [[دوران جاهلیت]] خبر می‌دهد که طبق آن برای [[امیر سپاه]] از غنیمت‌های [[جنگی]] سهمی معادل یک‌چهارم بوده است<ref>زبیدی، تاج العروس، ۸/۲۶۴.</ref>. در [[اسلام]] در [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]]، [[آیه]] تشریع خمس<ref>انفال، ۴۱.</ref> نازل شد<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۹ و ۲۵۵؛ جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۳۱۶.</ref>. در زمان [[خلفا]] پرداخت خمس [[غنایم جنگی]] رواج داشت و بر همین اساس میان [[صحابه]] در پنج یک کردن [[اراضی]] مفتوحه [[ایران]] و [[عراق]] [[اختلاف]] به وجود آمد<ref>قطان، تاریخ التشریع الاسلامی، ۱۱۸.</ref>. در منابع حدیثی شیعه<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۹/۴۸۳–۵۲۳.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۲/۱۳۶–۱۳۷.</ref> روایات فراوانی درباره [[خمس]] و [[احکام]] آن یافت می‌شود.
در میان آثار [[فقهی]] از زمان فقیهانی مانند [[ابن‌ ابی‌ عقیل عمانی]] که [[غیبت صغری]] را [[درک]] کرده‌اند<ref> حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.</ref> تا دوره‌های بعد از آن، [[احکام]] خمس ضمن مسائل یا باب خاصی<ref>صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.</ref> یا ضمن کتابی مستقل<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.</ref> بررسی شده‌ است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>.


== موارد مصرف خمس ==
== موارد مصرف خمس ==

نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۶

خمس یکی از مالیات‌های دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است و باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد و در موارد خاصی مصرف می‌شود.

مقدمه

«خمس» حقِ مالیِ مختص به بنی‌هاشم که عوض از زکات است و پس از غزوه بدر تشریع شد. خمس به هفت چیز تعلق می‌گیرد: غنایم جنگی، معادن، گنج (دفینه)، مال حلال مخلوط به حرام، سود ناشی از کسب و کار و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج می‌شود. مصرف خمس برای شش مورد است: خدا، رسول(ص)، ذوی‌القربی، یتامی، مساکین و ابن‌سبیل که سه سهم اول به سهم امام و سه سهم دوم به سهم سادات معروف است[۱].

معناشناسی

خمس در لغت یک‌ پنجم از هر چیزی است[۲] و در یکی از مالیات‌های دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است. آنچه از راه کسب و کار، معدن، گنج، غنایم جنگی و... به دست می‌آید، بیست درصد آن را (که همان خمس است) باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد.

به خمس، "وجوهات" هم گفته می‌شود. خمس یکی از فروع دین و واجبات عملی اسلام است که در قرآن آمده: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى...[۳] و از پشتوانه‌های اقتصادی حکومت اسلامی و بیت المال به حساب می‌آید[۴].

خمس، به معنای یک‌ پنجم و به فتح خاء به معنای گرفتن یکی از پنج‌تاست[۵]. فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان حکم آن پرداخته‌اند[۶]. تنها از زمان شهید اول است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنی‌هاشم تعریف شده که عوض از زکات است[۷] و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفته‌اند[۸].[۹]

پیشینه

در میان ادیان پیشین پرداخت مال به صورت عملی عبادی برای مصرف‌های خاص گزارش شده است[۱۰] و برخی از روایات، تشریع خمس را به زمان حضرت ابراهیم(ع) می‌رسانند[۱۱]. سنت عبدالمطلب در پرداخت خمس گنج نیز گزارش شده است[۱۲]. برخی گزارش‌های تاریخی از وجود قانونی در دوران جاهلیت خبر می‌دهد که طبق آن برای امیر سپاه از غنیمت‌های جنگی سهمی معادل یک‌چهارم بوده است[۱۳]. در اسلام در سال دوم هجری پس از غزوه بدر، آیه تشریع خمس[۱۴] نازل شد[۱۵]. در زمان خلفا پرداخت خمس غنایم جنگی رواج داشت و بر همین اساس میان صحابه در پنج یک کردن اراضی مفتوحه ایران و عراق اختلاف به وجود آمد[۱۶]. در منابع حدیثی شیعه[۱۷] و اهل سنت[۱۸] روایات فراوانی درباره خمس و احکام آن یافت می‌شود.

در میان آثار فقهی از زمان فقیهانی مانند ابن‌ ابی‌ عقیل عمانی که غیبت صغری را درک کرده‌اند[۱۹] تا دوره‌های بعد از آن، احکام خمس ضمن مسائل یا باب خاصی[۲۰] یا ضمن کتابی مستقل[۲۱] بررسی شده‌ است[۲۲].

موارد مصرف خمس

براساس مشهور دیدگاه شیعه، خمس، شش سهم دارد؛ سه سهم آن مربوط به خداوند، رسول و خاندان اوست که این سهم به شخص رسول اکرم (ص) و پس از آن به امام (ع) تعلق می‌گیرد و سه سهم دیگر نیز عبارت است از فقرای سیّد، نیازمندان، کارهای عامّ المنفعه و آنچه که در راه تبلیغ و گسترش اسلام باشد و توسّط حاکم شرع و فقیه، یا به اذن او خرج شود. این نظر چنان مشهور است که برخی ادعای اجماع کرده‌اند[۲۳].[۲۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۷.
  3. بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و... است؛ سوره انفال، آیه ۴۱.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.
  5. فراهیدی، العین، ۴/۲۰۵؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۲۱۷.
  6. حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.
  7. شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.
  8. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.
  9. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
  10. کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.
  11. مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.
  12. صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.
  13. زبیدی، تاج العروس، ۸/۲۶۴.
  14. انفال، ۴۱.
  15. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۹ و ۲۵۵؛ جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۳۱۶.
  16. قطان، تاریخ التشریع الاسلامی، ۱۱۸.
  17. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۹/۴۸۳–۵۲۳.
  18. بخاری، صحیح البخاری، ۲/۱۳۶–۱۳۷.
  19. حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.
  20. صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.
  21. نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.
  22. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
  23. حمزة بن علی بن زهره حلبی، غنية النزوع، ص۱۳۰.
  24. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۲۸۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.