اصحاب امام مهدی چه ویژگیهایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[پرونده:11196.jpg||بندانگشتی|90px|right|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]] | [[پرونده:11196.jpg||بندانگشتی|90px|right|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)| آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)| آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{عربی | ::::::«[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست میدارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر! گامهای ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref>. واژه {{عربی| {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} در این دو [[آیه]] شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب [[پیامبران]] با [[کافران]] و مشرکان جنگیدند. ویژگیهای اساسی {{عربی| {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} که در این دو [[آیه]] شریف [[بیان]] شده است، عبارتند از: [[قدرت]] والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب [[استواری]] و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگیها توضیحی مختصر ارائه میکنیم: | ||
:::::#'''قدرت والای روحی:''' میدان [[جنگ]]، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن [[جنگ]]، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی میآورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانوادهها، بیسرپرستی بچهها، فقر و ویرانی ناشی از [[جنگ]]، باعث سست شدن [[اراده]] و انرژی روحی جنگاوران میشود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژیهای جسمانی بروز میکند. مجموعه این عوامل میتواند باعث [[خضوع]] و [[تسلیم]] در مقابل [[دشمن]] شود. [[خداوند متعال]]، جنگاوران مجاهدی را میستاید که به [[عشق]] [[خدا]] و [[رسول]] او، خالصانه در میدانهای طاقت فرسای [[جنگ]] استقامت ورزیدند و لحظهای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن [[جنگ]] و پیشامد مصیبتهای گوناگون، نه در [[عشق]] و [[اراده]] آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر [[دشمن]]، دست [[خضوع]] و [[تسلیم]] بالا بردند: {{عربی | :::::#'''قدرت والای روحی:''' میدان [[جنگ]]، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن [[جنگ]]، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی میآورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانوادهها، بیسرپرستی بچهها، فقر و ویرانی ناشی از [[جنگ]]، باعث سست شدن [[اراده]] و انرژی روحی جنگاوران میشود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژیهای جسمانی بروز میکند. مجموعه این عوامل میتواند باعث [[خضوع]] و [[تسلیم]] در مقابل [[دشمن]] شود. [[خداوند متعال]]، جنگاوران مجاهدی را میستاید که به [[عشق]] [[خدا]] و [[رسول]] او، خالصانه در میدانهای طاقت فرسای [[جنگ]] استقامت ورزیدند و لحظهای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن [[جنگ]] و پیشامد مصیبتهای گوناگون، نه در [[عشق]] و [[اراده]] آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر [[دشمن]]، دست [[خضوع]] و [[تسلیم]] بالا بردند: {{عربی| {{متن قرآن|فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ}}<ref>از هر صدمهای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. | ||
:::::#'''بردباری:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار میگیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، [[محبوب]] ذات اقدس الهی شدهاند: {{عربی | :::::#'''بردباری:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار میگیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، [[محبوب]] ذات اقدس الهی شدهاند: {{عربی| {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. اگر در [[شأن]] رزمندگان جز همین جمله در [[قرآن]] نازل نشده بود، برای [[پاداش]] آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد [[خداوند]] قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را [[دوست]] بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟! | ||
:::::#'''طلب [[آمرزش]]، استقامت و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبتهای [[جنگ]] و رنجهای جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب استقامت و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{عربی | :::::#'''طلب [[آمرزش]]، استقامت و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبتهای [[جنگ]] و رنجهای جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب استقامت و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{عربی| {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمیبینند، بلکه همواره عذر [[تقصیر]] به درگاه الهی میآورند که خدایا! تو خود کوتاهیهای ما را در انجام [[وظیفه]] ببخشای و از [[گناه]] و زیاده روی و کوتاهی ما به [[لطف]] و مرحمت خویش در گذر: {{عربی| {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. و افراطهای ما نیز در انجام [[وظیفه]] [[بندگی]] و [[مجاهدت]] چشم بپوش: {{عربی| {{متن قرآن|وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم میکنیم. [[لطف]] و مرحمتی کن و کاستیها و لغزشهای ما را تو خود جبران و [[اصلاح]] فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رساندهایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریبهای [[شیطان]] و زمینگیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{عربی| {{متن قرآن|وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. بار خدایا! هر چند [[مأموریت]] ما انجام [[وظیفه]] است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما [[پیروزی]] بر [[کافران]] و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به [[قدرت]] قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: {{متن قرآن|وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. | ||
:::::#'''رابطه عاشقانه با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] علوی نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{عربی | :::::#'''رابطه عاشقانه با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] علوی نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{عربی| {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ }} نیز تطبیق میشود، این [[آیه]] نورانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمیانگیزاند که ایشان را بسیار دوست میدارد و آنها نیز خداوند را دوست میدارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>. لحن [[آیه]] پیشین، رنج و ناراحتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان راستین]] از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان میدهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت [[مسلمانان]] [[سست ایمان]] به حلقه [[کافران]]. این [[آیه]] نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به [[پیامبر]] و [[مؤمنان راستین]] است که هرگز نپندارید قوام [[دین]] [[خدا]] فقط به عدهای تازه [[مسلمانان]] ضعیف است که اگر به [[کفر]] و [[شرک]] بازگردند، [[اسلام]] و افتخارهای آن از بین میرود. اگر عدهای از [[اسلام]] روی گردانیدند و به [[کفر]] بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که [[خداوند]]، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که [[محبوب]] خداوندگار، و محب اویند: {{عربی| {{متن قرآن|يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}؛ [[خداوند]] دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست. | ||
:::::#'''فروتنی در برابر [[مؤمنان]] و گردنفرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{عربی | :::::#'''فروتنی در برابر [[مؤمنان]] و گردنفرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{عربی| {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان تواضع دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازیاند که گویا آنان را هرگز به شمار نمیآورند. وعده الهی در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر میدهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگیهای والایی که از راههای ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار میشود: ۱. {{عربی| {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{عربی| {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{عربی| {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] شیطانی [[خضوع]] نمیکند و اندک باجی نمیدهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت اولیای الهی است. اینان تحت عنایتهای خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفتهاند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمیآورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمیکنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بینهایت، رابطهای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شدهاند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافتهاند. | ||
:::::#'''نهراسیدن از سرزنشها:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل]] الله، از هیچ سرزنشی نمیهراسند: {{عربی | :::::#'''نهراسیدن از سرزنشها:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل]] الله، از هیچ سرزنشی نمیهراسند: {{عربی| {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آنها در راه خدا مجاهده میکنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان میگشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدتهای الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدیها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدنهایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظهای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمیهراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] میکنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه علوی میشود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)| آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
:::::*«روایت وارده در مورد [[یاران حضرت مهدی]] که میتوان از آنها ویژگیها و خصایص یاران حضرت را به دست آورد، بسیار است، ولی ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم و سپس از مجموع آیات و روایات، ویژگیهای یاران حضرت را استخراج میکنیم: | :::::*«روایت وارده در مورد [[یاران حضرت مهدی]] که میتوان از آنها ویژگیها و خصایص یاران حضرت را به دست آورد، بسیار است، ولی ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم و سپس از مجموع آیات و روایات، ویژگیهای یاران حضرت را استخراج میکنیم: | ||
::::#[[امام سجاد|امام زین العابدین]]{{ع}} فرمود: ابوخالد! مردمی که در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] به سر میبرند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر [[ظهور]] و قیامش هستند، از مردم هر زمانی برترند، چرا که خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} برای آنان همچون حضور آن حضرت است، خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهدانی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش [[پیامبر خاتم|رسول الله]] با دشمن میجنگیدند، در حقیقت، اینان مردان خالص و شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی خدا در آشکار و پنهانند<ref>{{عربی | ::::#[[امام سجاد|امام زین العابدین]]{{ع}} فرمود: ابوخالد! مردمی که در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] به سر میبرند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر [[ظهور]] و قیامش هستند، از مردم هر زمانی برترند، چرا که خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} برای آنان همچون حضور آن حضرت است، خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهدانی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش [[پیامبر خاتم|رسول الله]] با دشمن میجنگیدند، در حقیقت، اینان مردان خالص و شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی خدا در آشکار و پنهانند<ref>{{عربی|"قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ {{ع}}: يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"}}؛ کمال الدین صدوق، ص ۳۲۰.</ref>؛ | ||
::::#[[پیامبر خاتم]]{{صل}} میفرمایند: "مردمی از مشرق زمین بپا میخیزند و زمینهساز [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} میشوند"<ref>{{عربی | ::::#[[پیامبر خاتم]]{{صل}} میفرمایند: "مردمی از مشرق زمین بپا میخیزند و زمینهساز [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} میشوند"<ref>{{عربی|"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"}}؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۸۶.</ref>؛ | ||
::::#[[امام علی]]{{ع}}: "خوشا به حال طالقان بخاطر گنجهایی که برای خدا در آن است که نه از طلا است و نه از نقره، بلکه مردانی هستند که به حق خدا را شناختهاند و آنان یاران [[حضرت مهدی]] در [[آخرالزمان]] میباشند"<ref> | ::::#[[امام علی]]{{ع}}: "خوشا به حال طالقان بخاطر گنجهایی که برای خدا در آن است که نه از طلا است و نه از نقره، بلکه مردانی هستند که به حق خدا را شناختهاند و آنان یاران [[حضرت مهدی]] در [[آخرالزمان]] میباشند"<ref> | ||
{{عربی | {{عربی|"قَالَ عَلِيٌّ {{ع}}: وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۴، به نقل از: منتخب کنز العمال.</ref>؛ | ||
::::#[[امام علی]]{{ع}} فرمود: اصحاب و [[یاران حضرت مهدی]] همگی جوانند و پیر در آنها نیست، مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غذا و کمترین چیز در غذا نمک است"<ref>{{عربی | ::::#[[امام علی]]{{ع}} فرمود: اصحاب و [[یاران حضرت مهدی]] همگی جوانند و پیر در آنها نیست، مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غذا و کمترین چیز در غذا نمک است"<ref>{{عربی|"عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"}}</ref>؛ | ||
::::#[[ابا بصیر]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال کردم که آیا در هنگام [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] مؤمنی غیر از یاران معدود او وجود ندارد؟ فرمود: چرا، مؤمنانی هستند لکن این عده کسانی هستند که خدای متعال [[حضرت مهدی]] را در بین آنها ظاهر میکند و انان، نجبا و قضات و حکام و فقهای در [[دین]] هستند که خداوند چنان عنایتی به آنها مینماید که ابداً حکم و وظایف آنان بر آنان مشتبه نمیشود<ref>{{عربی | ::::#[[ابا بصیر]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال کردم که آیا در هنگام [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] مؤمنی غیر از یاران معدود او وجود ندارد؟ فرمود: چرا، مؤمنانی هستند لکن این عده کسانی هستند که خدای متعال [[حضرت مهدی]] را در بین آنها ظاهر میکند و انان، نجبا و قضات و حکام و فقهای در [[دین]] هستند که خداوند چنان عنایتی به آنها مینماید که ابداً حکم و وظایف آنان بر آنان مشتبه نمیشود<ref>{{عربی|"عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، لَيْسَ عَلَى الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مُؤْمِنٌ غَيْرُهُمْ؟ قَالَ: بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الَّتِي يُخْرِجُ اللَّهُ فِيهَا الْقَائِمَ {{ع}}، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّينِ، يَمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا يَشْتَبِهُ عَلَيْهِمْ حُكْمٌ"}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.</ref>؛ | ||
::::#در سیر حلبیه آمده است که بعضیها گفتهاند که [[اصحاب کهف]] همه عجمند، ولی به زبان عربی سخن میگویند و آنان از یاران و وزراء [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند<ref>{{عربی | ::::#در سیر حلبیه آمده است که بعضیها گفتهاند که [[اصحاب کهف]] همه عجمند، ولی به زبان عربی سخن میگویند و آنان از یاران و وزراء [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند<ref>{{عربی|"وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُهُمْ أَنَّ أَهْلَ اَلْكَهْفِ كُلَّهُمْ أَعْجَامٌ وَ لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ بِالعَرَبِيَّةِ وَ أَنَّهُمْ يَكنُّونَ وُزَراءَ المَهْدِيّ"}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.</ref>؛ | ||
::::#از [[امام علی|حضرت]]{{ع}} نقل شد که اصحاب [[حضرت مهدی]] هر یک نفر برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوی مانند پارههای آهن هستند<ref>{{عربی | ::::#از [[امام علی|حضرت]]{{ع}} نقل شد که اصحاب [[حضرت مهدی]] هر یک نفر برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوی مانند پارههای آهن هستند<ref>{{عربی|"فَإِنَ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ..."}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷.</ref>. | ||
::::#چنان که قبلاً در فضیلت انتظار و منتظر، روایاتی را نقل کردهایم که منتظران واقعی و یاران آن حضرت، کسانی هستند که در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگیده و به فرق دشمن کوبیدهاند<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.</ref>. | ::::#چنان که قبلاً در فضیلت انتظار و منتظر، روایاتی را نقل کردهایم که منتظران واقعی و یاران آن حضرت، کسانی هستند که در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگیده و به فرق دشمن کوبیدهاند<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.</ref>. | ||
::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: گویا [[قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} و یارانش را در نجف کوفه مشاهده میکنم که... سجدهها در پیشانی آنها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند، گویا قلب آنان پارههای آهن است و هر یک مرد باندازه چهل مرد قدرت و قوت دارد<ref> {{عربی | ::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: گویا [[قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} و یارانش را در نجف کوفه مشاهده میکنم که... سجدهها در پیشانی آنها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند، گویا قلب آنان پارههای آهن است و هر یک مرد باندازه چهل مرد قدرت و قوت دارد<ref> {{عربی|"قَالَ الصّادِقُ {{ع}}: كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ {{ع}} وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ... قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا..."}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.</ref>؛ | ||
::::#[[مفصل بن عمر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرد که آن حضرت فرمود: به همراه [[قائم]] که از پشت [[کوفه]] حرکت میکند ۲۷ مرد هستند که پانزده نفرشان از قوم موسای کلیماند که معاصران خود را به راه حق و عدالت دعوت میکردند و هفت نفرشان از اصحاب کهفند، و مابقی عبارتند از: [[یوشع بن نون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] حضرت را یاری میدهند و فرامین او را اجرا مینمایند<ref>{{عربی | ::::#[[مفصل بن عمر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرد که آن حضرت فرمود: به همراه [[قائم]] که از پشت [[کوفه]] حرکت میکند ۲۷ مرد هستند که پانزده نفرشان از قوم موسای کلیماند که معاصران خود را به راه حق و عدالت دعوت میکردند و هفت نفرشان از اصحاب کهفند، و مابقی عبارتند از: [[یوشع بن نون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] حضرت را یاری میدهند و فرامین او را اجرا مینمایند<ref>{{عربی|"عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: يَخْرُجُ إِلَى الْقَائِمِ مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى الَّذِينَ كَانُوا يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ مَالِكٌ الْأَشْتَرُ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً"}}</ref>؛ | ||
:::::در یک جمعبندی کوتاه ویژگیهایی که برای [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} به ترتیب ذکر آنها استفاده میشود عبارت است از: | :::::در یک جمعبندی کوتاه ویژگیهایی که برای [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} به ترتیب ذکر آنها استفاده میشود عبارت است از: | ||
::::#آنان مؤمنان صالحی هستند که به جای پیشینیان در زمین [[حکومت]] میکنند. | ::::#آنان مؤمنان صالحی هستند که به جای پیشینیان در زمین [[حکومت]] میکنند. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
::::::«این صفات که ذکر میشود اختصاص به سیصد و سیزده تن ندارد، گرچه در ایشان قویتر و شدیدتر است و شاید در این حدیث که کلمه اصحاب دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست. | ::::::«این صفات که ذکر میشود اختصاص به سیصد و سیزده تن ندارد، گرچه در ایشان قویتر و شدیدتر است و شاید در این حدیث که کلمه اصحاب دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست. | ||
::::::[[حضرت باقر]]{{ع}} فرمود: "گویا اصحاب [[قائم]]{{ع}} را میبینم در حالتی که احاطه کردهاند مابین مشرق و مغرب را، هیچ چیز نیست مگر اینکه مطیع ایشان است، حتی درندگان زمین و پرندگان درنده، همهچیز طالب رضای ایشان است، حتی اینکه زمین بر زمین فخر میکند و میگوید: امروز مردی از اصحاب [[قائم]]{{ع}} از من عبور کرد"<ref>بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.</ref>. | ::::::[[حضرت باقر]]{{ع}} فرمود: "گویا اصحاب [[قائم]]{{ع}} را میبینم در حالتی که احاطه کردهاند مابین مشرق و مغرب را، هیچ چیز نیست مگر اینکه مطیع ایشان است، حتی درندگان زمین و پرندگان درنده، همهچیز طالب رضای ایشان است، حتی اینکه زمین بر زمین فخر میکند و میگوید: امروز مردی از اصحاب [[قائم]]{{ع}} از من عبور کرد"<ref>بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.</ref>. | ||
::::::[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "لوط که میگفت: {{عربی | ::::::[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "لوط که میگفت: {{عربی| {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>هود، ۸۰.</ref> "ای کاش برای من بر شما قوتی میبود یا به رکن محکمی میپیوستم این را نمیگفت جز اینکه قوت قائم {{ع}} را تمنی میکرد و یاد نمیکرد مگر اصحاب او را. به تحقیق که به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده میشود و قلب او سختتر است از پاره آهن، اگر به کوههای آهنین گذر کنند آنها را پاره کنند، شمشیرهای خود را باز نگیرند تا اینکه خداوند عز و جل راضی شود"<ref>منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.</ref>. | ||
::::::و اما اخبار دیگر بهنحو عموم است و برای همه یاران آن حضرت است، [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]]{{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند از شیعیان آفت و مرض را ببرد و دلهای ایشان را مانند پارههای آهن سازد و به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد دهد و ایشان حکام زمین و بلند رتبهها خواهند بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.</ref>. | ::::::و اما اخبار دیگر بهنحو عموم است و برای همه یاران آن حضرت است، [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]]{{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند از شیعیان آفت و مرض را ببرد و دلهای ایشان را مانند پارههای آهن سازد و به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد دهد و ایشان حکام زمین و بلند رتبهها خواهند بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.</ref>. | ||
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه امر ما واقع شود و مهدی ما بیاید هر مرد از [[شیعیان]] ما جریتر از شیر و سریعتر از نیزه خواهد بود، دشمن خود را به پای خود لگدکوب میکند و به دست خود میزند و این در نزد نزول رحمت خدا و فرج او است بر بندگان"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.</ref>. | ::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه امر ما واقع شود و مهدی ما بیاید هر مرد از [[شیعیان]] ما جریتر از شیر و سریعتر از نیزه خواهد بود، دشمن خود را به پای خود لگدکوب میکند و به دست خود میزند و این در نزد نزول رحمت خدا و فرج او است بر بندگان"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} نیز نظیر او فرمود، و نیز [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "[[شیعه]] ما در دولت [[قائم]]{{ع}} کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.</ref>. | ::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} نیز نظیر او فرمود، و نیز [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "[[شیعه]] ما در دولت [[قائم]]{{ع}} کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.</ref>. | ||
::::::و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دلهای [[شیعه]] ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریعتر و از شیر جریتر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.</ref>. نیز فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند، [[شیعیان]] ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا اینکه بین ایشان و بین [[قائم]]{{ع}} یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.</ref>. نیز فرمود: "مؤمن در زمان [[قائم]]{{ع}} با اینکه در مشرق است برادر خود را که در مغرب است میبیند و همچنین آنکه در مغرب است آن را که در مشرق است میبیند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.</ref>. [[عبد الملک بن اعین]] گفت: "روزی در خدمت [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانهها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دلهای شما مانند پارههای آهن محکم گردد، اگر بر کوهها بزنید کوهها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینهداران زمین خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این اخبار چنانکه میبینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. {{عربی|"جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"}}»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۵۹.</ref>. | ::::::و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دلهای [[شیعه]] ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریعتر و از شیر جریتر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.</ref>. نیز فرمود: "هرگاه [[قائم]] ما قیام کند خداوند، [[شیعیان]] ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا اینکه بین ایشان و بین [[قائم]]{{ع}} یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.</ref>. نیز فرمود: "مؤمن در زمان [[قائم]]{{ع}} با اینکه در مشرق است برادر خود را که در مغرب است میبیند و همچنین آنکه در مغرب است آن را که در مشرق است میبیند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.</ref>. [[عبد الملک بن اعین]] گفت: "روزی در خدمت [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانهها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دلهای شما مانند پارههای آهن محکم گردد، اگر بر کوهها بزنید کوهها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینهداران زمین خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این اخبار چنانکه میبینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. {{عربی|"جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"}}»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۵۹.</ref>. | ||
:::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دلهای ایشان پارههای آهن است، هیچگاه در آن دلها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکمتر و سختتر هستند، اگر بر کوهها حمله کنند کوهها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر اینکه او را خراب کنند، گویا بر اسبهای ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} میمالند و به این عمل تبرک میجویند و بر گرد او احاطه میکنند و بر اطراف او میچرخند تا او را به جان خود در جنگها حفظ کنند و آنچه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمیخوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شبها را بر روی پاهای خود به عبادت میگذرانند و صبح میکنند بر بالای اسبان، در شبها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از [[امام]]{{ع}}، مطیعتر از کنیز برای آقای خود. دلهای ایشان مانند چراغ، گویا آن دلها قندیلهایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت میکنند و تمنا میکنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن"}} است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان بهقدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، میبینم که زاد و توشههاشان تمام گشته و جامههاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانیهاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دلهای ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده میشود، هیچ فردی از ایشان نمیکشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: {{عربی | :::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دلهای ایشان پارههای آهن است، هیچگاه در آن دلها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکمتر و سختتر هستند، اگر بر کوهها حمله کنند کوهها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر اینکه او را خراب کنند، گویا بر اسبهای ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} میمالند و به این عمل تبرک میجویند و بر گرد او احاطه میکنند و بر اطراف او میچرخند تا او را به جان خود در جنگها حفظ کنند و آنچه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمیخوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شبها را بر روی پاهای خود به عبادت میگذرانند و صبح میکنند بر بالای اسبان، در شبها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از [[امام]]{{ع}}، مطیعتر از کنیز برای آقای خود. دلهای ایشان مانند چراغ، گویا آن دلها قندیلهایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت میکنند و تمنا میکنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن"}} است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان بهقدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، میبینم که زاد و توشههاشان تمام گشته و جامههاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانیهاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دلهای ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده میشود، هیچ فردی از ایشان نمیکشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}<ref> سوره حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و صاحب فراستند، (پس به فراست خود مؤمن را از مشرک و منافق میشناسند، پس نمیکشند مگر مشرکان منافق را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>. | ||
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین میفرستد و دست بر پشت و سینههای ایشان میکشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمیمانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. حضرت صاحب الامر {{ع}} به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا میبینم تو را که بیرقهای زرد و علمهای سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچمها میوزد در مابین حطیم و زمزم و گویا میبینم که بیعتهای پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشتهها و میبینم دست دادن کفها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دلهای ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفتورزی) طبعهای ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امتها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخههای او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آنجاست که سفیانی کشته میشود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>. | ::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین میفرستد و دست بر پشت و سینههای ایشان میکشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمیمانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. حضرت صاحب الامر {{ع}} به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا میبینم تو را که بیرقهای زرد و علمهای سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچمها میوزد در مابین حطیم و زمزم و گویا میبینم که بیعتهای پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشتهها و میبینم دست دادن کفها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دلهای ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفتورزی) طبعهای ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امتها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخههای او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آنجاست که سفیانی کشته میشود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | ||
::::::«[[یاران امام زمان]]{{ع}} ویژگیهای خاصی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: | ::::::«[[یاران امام زمان]]{{ع}} ویژگیهای خاصی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: | ||
::::#'''[[شناخت حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[پیامبر خاتم]]{{صل}}:{{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر این که خداوند متعال، رسول او تمام [[اهل بیت]] او به ویژه امام زمانش را بشناسد" <ref>{{عربی | ::::#'''[[شناخت حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[پیامبر خاتم]]{{صل}}:{{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر این که خداوند متعال، رسول او تمام [[اهل بیت]] او به ویژه امام زمانش را بشناسد" <ref>{{عربی|" لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ "}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}:"هر آن که نفس خود را برای عبادت خداوند متعال به تلاش وکوشش وا دارد، در حالی که امامی از سوی خداوند متعال برای خویش برنگزیده باشد؛ عمل او به درگاه الهی پذیرفته نمیشود" <ref>{{عربی|" كُلُ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} : "بالاترین و گوارا ترین مرحله برای وجود انسان که بازکننده درهای امور است، رضایت خداوند متعال به اطاعت از امام، سپس از شناخت اوست"{{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵. | ||
::::#'''[[داشتن اخلاق نیکو]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} : {{عربی|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاق"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.</ref> {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ }}<ref> و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.</ref> اطاعت [[امام مهدی|امام]]{{ع}} [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>. | ::::#'''[[داشتن اخلاق نیکو]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} : {{عربی|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاق"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.</ref> {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ }}<ref> و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.</ref> اطاعت [[امام مهدی|امام]]{{ع}} [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
:::::*در عصر ظهور یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، برگزیدگان اهل زمین بوده و شایستگیهای لازم برای تدبیر امور همه مردم جهان را دارا خواهند بود. ایشان در اوّلین فرصت خود را به مولای خود رسانده، و با آن حضرت بیعت خواهند کرد. | :::::*در عصر ظهور یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، برگزیدگان اهل زمین بوده و شایستگیهای لازم برای تدبیر امور همه مردم جهان را دارا خواهند بود. ایشان در اوّلین فرصت خود را به مولای خود رسانده، و با آن حضرت بیعت خواهند کرد. | ||
:::::*احادیث فراوانی در ستایش این گروه ممتاز وارد شده و در [[قرآن کریم]] آیاتی است که تأویل به آنان شده است: | :::::*احادیث فراوانی در ستایش این گروه ممتاز وارد شده و در [[قرآن کریم]] آیاتی است که تأویل به آنان شده است: | ||
::::#[[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} در تأویل سخن خدای متعال {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ}}<ref> و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین میگویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمیشود و آنچه به ریشخند میگرفتند آنها را فرا میگیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.</ref> فرمودند: مراد از امت معدود، یاران مهدی در [[آخر الزمان]]ند؛ سیصد و سیزده نفر به تعداد افراد جنگ بدر. آنان در ساعتی جمع میشوند؛ مانند ابرهایی که در پاییز جمع میگردند"<ref>{{عربی | ::::#[[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} در تأویل سخن خدای متعال {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ}}<ref> و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین میگویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمیشود و آنچه به ریشخند میگرفتند آنها را فرا میگیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.</ref> فرمودند: مراد از امت معدود، یاران مهدی در [[آخر الزمان]]ند؛ سیصد و سیزده نفر به تعداد افراد جنگ بدر. آنان در ساعتی جمع میشوند؛ مانند ابرهایی که در پاییز جمع میگردند"<ref>{{عربی|" أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ يَجْمَعُونَ لَهُ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ الْخَرِيفِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.</ref> | ||
::::#از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن خدای تعالی {{متن قرآن|وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا }}<ref> در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.</ref> روایت شده است: {{عربی|" يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِم "}}<ref> شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.</ref>. و نیز فرمود: "مقصود سیصد و اندی یاران قائم است، و آنان- و اللّه- امت معدودهاند. در یک ساعت جمع میشوند؛ همانگونه که ابرها در پاییز جمع میشوند"<ref> کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.</ref> | ::::#از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن خدای تعالی {{متن قرآن|وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا }}<ref> در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.</ref> روایت شده است: {{عربی|" يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِم "}}<ref> شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.</ref>. و نیز فرمود: "مقصود سیصد و اندی یاران قائم است، و آنان- و اللّه- امت معدودهاند. در یک ساعت جمع میشوند؛ همانگونه که ابرها در پاییز جمع میشوند"<ref> کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.</ref> | ||
:::::*[[امام صادق]]{{ع}} در وصف یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "مردانی که گویی قلبهایشان مانند پارههای آهن است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سختتر از سنگ هستند. اگر بر کوهها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید ... گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب [[امام]] دست میکشند و از این کار برکت طلب میکنند. گرد [[امام]] خویش چرخیده، در جنگها جان خود را سپر او میسازند و هرچه بخواهد برایش انجام میدهند. مردانی که شبها نمیخوابند؛ در نمازشان همهمهای چون صدای زنبور عسل دارند. شبها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکبهای خود سوارند. پارسایان شباند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امامشان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغها هستند ... گویی که دلهایشان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادتاند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: ای مردم! برای خونخواهی حسین به پا خیزید. وقتی حرکت میکنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا میروند. خدا به وسیله آنان [[امام]] راستین را یاری میفرماید"<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref> | :::::*[[امام صادق]]{{ع}} در وصف یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "مردانی که گویی قلبهایشان مانند پارههای آهن است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سختتر از سنگ هستند. اگر بر کوهها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید ... گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب [[امام]] دست میکشند و از این کار برکت طلب میکنند. گرد [[امام]] خویش چرخیده، در جنگها جان خود را سپر او میسازند و هرچه بخواهد برایش انجام میدهند. مردانی که شبها نمیخوابند؛ در نمازشان همهمهای چون صدای زنبور عسل دارند. شبها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکبهای خود سوارند. پارسایان شباند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امامشان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغها هستند ... گویی که دلهایشان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادتاند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: ای مردم! برای خونخواهی حسین به پا خیزید. وقتی حرکت میکنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا میروند. خدا به وسیله آنان [[امام]] راستین را یاری میفرماید"<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
::::#زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پستها و مسؤولیتها و سازندگیها، میتوانند مشارکت داشته باشند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی، میتوانند کارآمد باشند و نقشهای اصلی و برجستهای را بر عهده گیرند و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند.<ref> عصر زندگی، ص ۵۷.</ref> اگرچه برخی، رجعت کنندگان را در شمار یاران خاصّ آن حضرت قلمداد کردهاند لکن با توجه به اینکه از روایات استفاده میشود در زمان رجعت هیچگونه تکلیفی متوجه آنان نخواهد بود و نیز شمار رجعت کنندگان در قسمت مؤمنان محض بسیار فراتر از یاران و یاوران آن حضرت خواهد بود، بنابراین چنین گمانهای غیر قابل قبول خواهد بود<ref> ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.</ref> | ::::#زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پستها و مسؤولیتها و سازندگیها، میتوانند مشارکت داشته باشند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی، میتوانند کارآمد باشند و نقشهای اصلی و برجستهای را بر عهده گیرند و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند.<ref> عصر زندگی، ص ۵۷.</ref> اگرچه برخی، رجعت کنندگان را در شمار یاران خاصّ آن حضرت قلمداد کردهاند لکن با توجه به اینکه از روایات استفاده میشود در زمان رجعت هیچگونه تکلیفی متوجه آنان نخواهد بود و نیز شمار رجعت کنندگان در قسمت مؤمنان محض بسیار فراتر از یاران و یاوران آن حضرت خواهد بود، بنابراین چنین گمانهای غیر قابل قبول خواهد بود<ref> ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.</ref> | ||
:::::*از روایاتی دیگر استفاده میشود، افزون بر افراد ذکر شده، یاران عام آن حضرت نیز پس از ظهور به ایشان ملحق میشوند. از این روایات استفاده میشود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از مکه خارج نخواهد شد؛ مگر آنکه همراهشان ده هزار تن از یاوران خواهند بود <ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. البته این تعداد، گروهی از یاوران ایشانند و نه همه آنان. به عنوان نمونه فقط سید هاشمی با دوازده هزار نیرو به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در عراق ملحق میگردند ... این همه غیر از فرشتگان است. آنان نیز یاوران حضرت بوده و اوامر آن بزرگوار و آموزههایش را فرمانبردار خواهد بود. | :::::*از روایاتی دیگر استفاده میشود، افزون بر افراد ذکر شده، یاران عام آن حضرت نیز پس از ظهور به ایشان ملحق میشوند. از این روایات استفاده میشود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از مکه خارج نخواهد شد؛ مگر آنکه همراهشان ده هزار تن از یاوران خواهند بود <ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. البته این تعداد، گروهی از یاوران ایشانند و نه همه آنان. به عنوان نمونه فقط سید هاشمی با دوازده هزار نیرو به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در عراق ملحق میگردند ... این همه غیر از فرشتگان است. آنان نیز یاوران حضرت بوده و اوامر آن بزرگوار و آموزههایش را فرمانبردار خواهد بود. | ||
:::::*اما بین یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یاوران آن حضرت یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه: سیصد و سیزده نفر اصحاب و یاران خاص و به تعبیر [[امام علی]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} "پرچمداران" [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هستند و هریک از آنها نقش عظیمی در فرماندهی سپاه و گشودن شهرها و اداره امور و ... دارند. در حالی که یاران عام آن حضرت- یاوران- مؤمنان صالحیاند که به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در مکه و غیر آن ملحق میشوند. زیر پرچمش گرد میآیند و با دشمنان خدا و [[پیامبر خدا ]]{{صل}} میجنگند. بیشتر یاران خاصّ حضرت در سن جوانیاند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این یاران دارای افکاری متحد و دیدگاههایی یکنواخت بوده و دلهایشان به هم پیوسته است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره فرموده است: "همانا یاران قائم {{ع}} همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی | :::::*اما بین یاران خاصّ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یاوران آن حضرت یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه: سیصد و سیزده نفر اصحاب و یاران خاص و به تعبیر [[امام علی]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} "پرچمداران" [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هستند و هریک از آنها نقش عظیمی در فرماندهی سپاه و گشودن شهرها و اداره امور و ... دارند. در حالی که یاران عام آن حضرت- یاوران- مؤمنان صالحیاند که به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در مکه و غیر آن ملحق میشوند. زیر پرچمش گرد میآیند و با دشمنان خدا و [[پیامبر خدا ]]{{صل}} میجنگند. بیشتر یاران خاصّ حضرت در سن جوانیاند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این یاران دارای افکاری متحد و دیدگاههایی یکنواخت بوده و دلهایشان به هم پیوسته است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره فرموده است: "همانا یاران قائم {{ع}} همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|" إِنَ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.</ref>. در آنان اختلافی در اندیشه و رأی و یا گفتار نتوان یافت. گویی همه ایشان دارای دل و اندیشه و زبانی واحدند. از تنهایی هراسی ندارند؛ چرا که انسانی که با خدای عز و جل مرتبط باشد، هرگز هراس ندارد و تنها آرزویشان این است که در راه خدا شهید شوند. <ref> ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.</ref> | ||
:::::*نکته جالب اینکه یاران خاصّ آن حضرت از مناطق مختلف جهان هستند. همین که امر ظهور حتمی شد، تمام آنها به قدرت الهی، در کمترین زمان ممکن و به گونهای معجزه آسا، به [[امام]] و مقتدای خود ملحق میشوند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۵۷- ۲۶۱.</ref>. | :::::*نکته جالب اینکه یاران خاصّ آن حضرت از مناطق مختلف جهان هستند. همین که امر ظهور حتمی شد، تمام آنها به قدرت الهی، در کمترین زمان ممکن و به گونهای معجزه آسا، به [[امام]] و مقتدای خود ملحق میشوند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۵۷- ۲۶۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عباس رضوی]]'''، در مقاله ''«[[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عباس رضوی]]'''، در مقاله ''«[[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در روایت [[فضیل بن یسار]] از [[امام صادق]]{{ع}} به اهم صفات [[یاران مهدی]]{{ع}} اشاره شده است: | ::::::«در روایت [[فضیل بن یسار]] از [[امام صادق]]{{ع}} به اهم صفات [[یاران مهدی]]{{ع}} اشاره شده است: | ||
::::#'''خداجویی:''' خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال [[یاران مهدی]]{{ع}} است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همهچیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بیلطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کردهاند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است<ref>کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.</ref> در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیدهاند و حقایق را بدون پرده مشاهده میکنند<ref>کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.</ref>. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آنکس که به خدا نزدیکتر است و به عزت و قدرت بیپایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزونتر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمیشناسند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره اینان میفرماید: "مردانی که گویا دلهایشان پارههای آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمیآلاید ... همانند چراغهای فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>{{عربی | ::::#'''خداجویی:''' خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال [[یاران مهدی]]{{ع}} است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همهچیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بیلطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کردهاند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است<ref>کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.</ref> در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیدهاند و حقایق را بدون پرده مشاهده میکنند<ref>کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.</ref>. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آنکس که به خدا نزدیکتر است و به عزت و قدرت بیپایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزونتر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمیشناسند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره اینان میفرماید: "مردانی که گویا دلهایشان پارههای آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمیآلاید ... همانند چراغهای فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>{{عربی|"رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} [[یاران مهدی]]{{ع}} را گنجهایی میداند آکنده از معرفت خدایی: "خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنجهای نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنجها، مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناختهاند. آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] هستند"<ref>{{عربی|"وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"}}؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.</ref>. | ||
::::#'''بصیرت و آگاهی:''' شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان میسازد. در دوراهیها، او را از سرگردانی رهایی میبخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمیگردند و در بحرانها، کمر خم نمیکنند. پیچ و خمهای زندگی و کژیها، آنان را به بیراهه نمیکشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه میگشایند<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} رویارویی با فتنههای کور و ورطههای هراسانگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بیشعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی میبیند کارکشته و ژرفنگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرکآلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدسنمای پیمانشکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آنکس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"<ref>{{عربی | ::::#'''بصیرت و آگاهی:''' شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان میسازد. در دوراهیها، او را از سرگردانی رهایی میبخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمیگردند و در بحرانها، کمر خم نمیکنند. پیچ و خمهای زندگی و کژیها، آنان را به بیراهه نمیکشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه میگشایند<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} رویارویی با فتنههای کور و ورطههای هراسانگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بیشعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی میبیند کارکشته و ژرفنگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرکآلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدسنمای پیمانشکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آنکس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"<ref>{{عربی|" وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق"}}؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.</ref>. [[یاران مهدی]]{{ع}}، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنههایی که زیرکان در آن فرو میمانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل بازشناسند. چنان از جامهای حکمت سیرابند و آماده کار که: "چون فرمان خدا آزمایش را به سرآورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار [[دین]] داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند"<ref>{{عربی|" حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم"}}؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.</ref>. بصیرت و آگاهی عمیق از هدفها و راهها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب میشود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پی رسالت شرکتزدایی، به همراه امام خود، تبر بردارند و بتشکنی کنند، پیرایههایی که به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافتهاند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند. | ||
::::#'''عبادت و بندگی:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایشگران شب. آن هم نه عبادتی عادتگونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهمآمیخته، همواره خود را در محضر خدا میبینند و از یاد او لحظهای غفلت نمیورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده میگریند. شبزندهداران و روزهداران<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمهکنان"<ref>{{عربی | ::::#'''عبادت و بندگی:''' [[یاران مهدی]]{{ع}}، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایشگران شب. آن هم نه عبادتی عادتگونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهمآمیخته، همواره خود را در محضر خدا میبینند و از یاد او لحظهای غفلت نمیورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده میگریند. شبزندهداران و روزهداران<ref>الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.</ref>. به گفته [[فضیل بن یسار]]: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمهکنان"<ref>{{عربی|" رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.</ref>. [[امام]]، در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش میکند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او. | ||
::::#'''حافظان حدود خدا:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همهچیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمانهای حق، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمیکند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمیکشاند. جنگهای مهیب و دشواریهای نبرد، آنان را در عبادت سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و تجاوز وا نمیدارد. نخستین شرط بیعت [[امام]] با یاران، حفاظت حدود خدا است. [[امام علی|علی]]{{ع}} میفرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت میکنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمانشکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. [[امام]] نیز، متعهد میشود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد<ref>منتخب الاثر، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانههای پولادین ممکن نمیگردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفهشناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پایمردی پرچمداران آن است. | ::::#'''حافظان حدود خدا:''' [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همهچیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمانهای حق، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمیکند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمیکشاند. جنگهای مهیب و دشواریهای نبرد، آنان را در عبادت سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و تجاوز وا نمیدارد. نخستین شرط بیعت [[امام]] با یاران، حفاظت حدود خدا است. [[امام علی|علی]]{{ع}} میفرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت میکنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمانشکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. [[امام]] نیز، متعهد میشود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"<ref>الملاحم و الفتن، ۱۴۹.</ref>. [[امام]]، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد<ref>منتخب الاثر، ۳۱۱.</ref>. باید چنین باشد، زیرا ایجاد [[حکومت]] اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانههای پولادین ممکن نمیگردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفهشناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پایمردی پرچمداران آن است. | ||
::::#'''شجاعت:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدانهای نبرد. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمیدهند. [[ایمان]] به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایهتر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینهای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکمتر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. شجاعت بیبدلیشان، ترس را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش میگیرند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "گویا، آنان را مینگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستادهاند. دلهایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دلهای دشمنان سایه میافکند"<ref>{{عربی | ::::#'''شجاعت:''' [[یاران مهدی]]، دلیرمردند و جنگاوران میدانهای نبرد. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمیدهند. [[ایمان]] به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان [[پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایهتر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینهای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.</ref>. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکمتر<ref>خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.</ref>. شجاعت بیبدلیشان، ترس را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش میگیرند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "گویا، آنان را مینگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستادهاند. دلهایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دلهای دشمنان سایه میافکند"<ref>{{عربی|" لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.</ref>. در سوارکاری و تیراندازی بینظیرند: {{عربی|" خَيْرُ الْفَوَارِسِ "}}. در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر {{صل}} در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهادهاند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.</ref>. دلیری، ویژه یاران برگزیده نیست، همه خداجویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قویدل میگردند و حیاتی دوباره مییابند. ترس را کنار مینهند و به صف رزمآوران میپیوندند. | ||
::::#'''فرمانبری:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان میبرند و بهتر از بندهای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی میکنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی میگیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاشگر و کوشا در پیروی از اویند"<ref> {{عربی | ::::#'''فرمانبری:''' [[یاران امام]]، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان میبرند و بهتر از بندهای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی میکنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی میگیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاشگر و کوشا در پیروی از اویند"<ref> {{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "}}؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز درآمده، دستها برای بیعت تو، پیدرپی صف کشیدهاند. دوستان باصفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآوردهاند که همچون دانههای در گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای بیعت با تو، درکنار حجر الاسود. بههم میخورد. قومی به آستانهات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشهای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را میپرستند و از اهل حق پیروی میکنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.</ref>. | ||
::::#'''ایثار و مواسات:''' از ویژگیهای بارز همراهان [[مهدی]]، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دلهایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهرهگیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آنکس که خود ساخته نباشد، نمیتواند سازندگی کند و آنکه بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیامهای اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آنسو، از عوامل خانهنشین شدن [[امامان]]، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] نقل میکند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیلترند. سپس افزود: مردم در صلحاند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی | ::::#'''ایثار و مواسات:''' از ویژگیهای بارز همراهان [[مهدی]]، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دلهایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهرهگیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آنکس که خود ساخته نباشد، نمیتواند سازندگی کند و آنکه بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیامهای اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آنسو، از عوامل خانهنشین شدن [[امامان]]، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است<ref>اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.</ref>. [[برید عجلی]] نقل میکند: به [[امام باقر]] گفته شد: یارانمان در [[کوفه]] بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیلترند. سپس افزود: مردم در صلحاند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام [[قائم]] دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"<ref> {{عربی|" قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ {{ع}} إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِيءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ] وَ نُوَارِثُهُمْ وَ نُقِيمُ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپشده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.</ref>. در روایات، از [[یاران مهدی]] علاوه بر تعبیر "مزامله" به رفقا، نیز نام برده شدهاند<ref>ینابیع الموده، ۴۳۳.</ref>، به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنیاند. و همهشان از یک پدر و مادرند. | ||
::::#'''زهد و سادهزیستی:''' زهد و سادهزیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران میجویند. غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای جامعه آشنا و رنجهای بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمیتوانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمیتواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، میفرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواریهای روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب میورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر<ref>{{عربی | ::::#'''زهد و سادهزیستی:''' زهد و سادهزیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران میجویند. غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای جامعه آشنا و رنجهای بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمیتوانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمیتواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، میفرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواریهای روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب میورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر<ref>{{عربی|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف "}}"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.</ref>. ستمدیدگان جهان، آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان میشتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان میجویند و در پی دیدن نشانههای اخلاص و صداقت به درگاهش سر میسپارند. در حجاز، فرودستان و بینوایان در [[انتظار ]] ظهور مهدی لحظه میشمارند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.</ref> و در سایر سرزمینها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از ستم بیدادگران، امام را میجویند به دست مهر او به آستان اسلام، پیشانی میسایند<ref>همان مدرک، ۸۵.</ref>. | ||
::::#'''نظم و انضباط:''' نظم در زندگی و کار، از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی است. انسانهای موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت میکنند. انقلابهای رهاییبخش و سازمانیافته، کمتر با شکست روبهرو میشوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم میکرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. یاران [[امام زمان]] نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانیاند. با اینکه روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش میبرند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>. | ::::#'''نظم و انضباط:''' نظم در زندگی و کار، از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی است. انسانهای موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت میکنند. انقلابهای رهاییبخش و سازمانیافته، کمتر با شکست روبهرو میشوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم میکرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. یاران [[امام زمان]] نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانیاند. با اینکه روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش میبرند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۷: | ||
::::#'''زهد و پارسایی:''' [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در وصف یاران [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: "او از یارانش بیعت میگیرد که طلا و نقرهای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نکنند".<ref>منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.</ref> آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاستهاند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمانها باز دارد؛ بنابراین آنها که با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره میشود و دلهایشان میلرزد در میان یاوران ویژه [[امام مهدی]]{{ع}} جایی ندارند. | ::::#'''زهد و پارسایی:''' [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در وصف یاران [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: "او از یارانش بیعت میگیرد که طلا و نقرهای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نکنند".<ref>منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.</ref> آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاستهاند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمانها باز دارد؛ بنابراین آنها که با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره میشود و دلهایشان میلرزد در میان یاوران ویژه [[امام مهدی]]{{ع}} جایی ندارند. | ||
:::::*آنچه گذشت بخشی از ویژگیهای یاران [[امام مهدی]]{{ع}} بود. به سبب برخورداری از این خصوصیات، در روایات از آنان به بزرگی یاد شده است و پیشوایان معصوم {{عم}} زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشودهاند. | :::::*آنچه گذشت بخشی از ویژگیهای یاران [[امام مهدی]]{{ع}} بود. به سبب برخورداری از این خصوصیات، در روایات از آنان به بزرگی یاد شده است و پیشوایان معصوم {{عم}} زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشودهاند. | ||
:::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در وصف آنان فرموده است: "آنان بهترین امت من هستند" <ref>{{عربی | :::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در وصف آنان فرموده است: "آنان بهترین امت من هستند" <ref>{{عربی|" أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ "}}؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.</ref>. و در سخنی دیگر [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناختهاند!"<ref>{{عربی|" فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ "}}؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.</ref> | ||
:::::*البتّه یاوران [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگیها در ردههای مختلف قرار میگیرند. در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی قیام را تشکیل میدهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>. | :::::*البتّه یاوران [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگیها در ردههای مختلف قرار میگیرند. در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی قیام را تشکیل میدهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۱
اصحاب امام مهدی چه ویژگیهایی دارند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگیهایی دارند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- یاران خاص امام مهدی(ع) چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی خواهند داشت؟
- یاران کنونی امام مهدی(ع) چه ویژگیهایی دارند؟
پاسخ نخست
- آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب « آفتاب ولایت» در اینباره گفته است:
- «خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: {{عربی| ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۱]. واژه {{عربی| ﴿رِبِّيُّونَ﴾ در این دو آیه شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب پیامبران با کافران و مشرکان جنگیدند. ویژگیهای اساسی {{عربی| ﴿رِبِّيُّونَ﴾ که در این دو آیه شریف بیان شده است، عبارتند از: قدرت والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب استواری و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگیها توضیحی مختصر ارائه میکنیم:
- قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن جنگ، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی میآورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانوادهها، بیسرپرستی بچهها، فقر و ویرانی ناشی از جنگ، باعث سست شدن اراده و انرژی روحی جنگاوران میشود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژیهای جسمانی بروز میکند. مجموعه این عوامل میتواند باعث خضوع و تسلیم در مقابل دشمن شود. خداوند متعال، جنگاوران مجاهدی را میستاید که به عشق خدا و رسول او، خالصانه در میدانهای طاقت فرسای جنگ استقامت ورزیدند و لحظهای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن جنگ و پیشامد مصیبتهای گوناگون، نه در عشق و اراده آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر دشمن، دست خضوع و تسلیم بالا بردند: {{عربی| ﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ﴾[۲].
- بردباری: دلیرمردانی که در این آیه، مورد ستایش خداوند قرار میگیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، محبوب ذات اقدس الهی شدهاند: {{عربی| ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾[۳]. اگر در شأن رزمندگان جز همین جمله در قرآن نازل نشده بود، برای پاداش آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد خداوند قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را دوست بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
- طلب آمرزش، استقامت و یاری: چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبتهای جنگ و رنجهای جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب آمرزش، عذرخواهی و طلب استقامت و یاری از پروردگارشان نیست: {{عربی| ﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا﴾[۴]؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمیبینند، بلکه همواره عذر تقصیر به درگاه الهی میآورند که خدایا! تو خود کوتاهیهای ما را در انجام وظیفه ببخشای و از گناه و زیاده روی و کوتاهی ما به لطف و مرحمت خویش در گذر: {{عربی| ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا﴾[۵]. و افراطهای ما نیز در انجام وظیفه بندگی و مجاهدت چشم بپوش: {{عربی| ﴿وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا﴾[۶]. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم میکنیم. لطف و مرحمتی کن و کاستیها و لغزشهای ما را تو خود جبران و اصلاح فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رساندهایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریبهای شیطان و زمینگیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{عربی| ﴿وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا﴾[۷]. بار خدایا! هر چند مأموریت ما انجام وظیفه است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما پیروزی بر کافران و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به قدرت قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: ﴿وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۸].
- رابطه عاشقانه با پروردگار: آیات متعدد دیگری در قرآن داریم که بنا بر روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده است که در آخر الزمان پدیدار خواهند شد. یکی از این آیات شریف که بر {{عربی| ﴿رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ ﴾ نیز تطبیق میشود، این آیه نورانی است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۹]. لحن آیه پیشین، رنج و ناراحتی پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان راستین از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان میدهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت مسلمانان سست ایمان به حلقه کافران. این آیه نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به پیامبر و مؤمنان راستین است که هرگز نپندارید قوام دین خدا فقط به عدهای تازه مسلمانان ضعیف است که اگر به کفر و شرک بازگردند، اسلام و افتخارهای آن از بین میرود. اگر عدهای از اسلام روی گردانیدند و به کفر بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که خداوند، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوندگار، و محب اویند: {{عربی| ﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ﴾؛ خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
- فروتنی در برابر مؤمنان و گردنفرازی در مقابل کافران: علامت این عشق پاک طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{عربی| ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل کافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ایمان، چنان تواضع دارند که گویا بنده ایشانند. در برابر مؤمنان به هیچ وجه انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر مؤمنان، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل کافران، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج عزت و قدرت و گردن فرازیاند که گویا آنان را هرگز به شمار نمیآورند. وعده الهی در این آیه نورانی و معجزه آمیز، از ظهور خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر میدهد که هم محبوب خدا، و هم محب اویند؛ ویژگیهای والایی که از راههای ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو ویژگی قلبی، رازی نهان بین عاشق و معشوق است که بیگانگان از آن آگاهی ندارند؛ اما کسانی که این دو ویژگی قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در رفتار و گفتارشان پدیدار میشود: ۱. {{عربی| ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾؛ [۱۰]؛ ۲. {{عربی| ﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾؛ [۱۱]. این تجلی {{عربی| ﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾ است که در برابر هیچ قدرت شیطانی خضوع نمیکند و اندک باجی نمیدهد؛ چرا که روح والایش به اقیانوس بیکران قدرت الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از قدرت خدایی و عنایت اولیای الهی است. اینان تحت عنایتهای خاص پیامبر اکرم(ص)، امامان(ع) و در صدر ایشان، تحت ولایت خاص امام عصر(ع) قرار گرفتهاند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمیآورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمیکنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن کافران هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با قدرت بینهایت، رابطهای عاشقانه برقرار کرده و محبوب او شدهاند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافتهاند.
- نهراسیدن از سرزنشها: نشانه دیگر این مردان الهی این است که در جهاد فی سبیل الله، از هیچ سرزنشی نمیهراسند: {{عربی| ﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ﴾[۱۲]؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان میگشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدتهای الهی ملامتی در کار نباشد، این آیه برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدیها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدنهایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظهای از ولایت مولایشان علی(ع) و ستایش او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به شهادت رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار شیعیان واقعی علی بن ابی طالب(ع) و امام زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام وظیفه و اظهار حق، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که انسان به دست دشمنان ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که خداوند، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمیهراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و فتنه جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف قرآن و معارف اهل بیت(ع) رفتار میکنند؛ البته با شعار و فریاد، انسان نه علوی میشود و نه حسینی»[۱۳].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین خراسانی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام والمسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۶. آیت الله طبسی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین یوسفیان؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
|
۱۱۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۲. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
|
۱۳. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱۴. آقای حیدر کامل؛ |
---|
|
۱۵. خانم شکریان؛ |
---|
|
۱۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۱۷. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
۱۸. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست میدارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر! گامهای ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
- ↑ از هر صدمهای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
- ↑ و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
- ↑ سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۴۷.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۴۷.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۴۷.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۴۷.
- ↑ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمیانگیزاند که ایشان را بسیار دوست میدارد و آنها نیز خداوند را دوست میدارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
- ↑ خاضع و فروتن در برابر مؤمنان
- ↑ عزتمند و مقتدر در برابر کافران.
- ↑ آنها در راه خدا مجاهده میکنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
- ↑ "قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع): يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"؛ کمال الدین صدوق، ص ۳۲۰.
- ↑ "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۸۶.
- ↑ "قَالَ عَلِيٌّ (ع): وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۴، به نقل از: منتخب کنز العمال.
- ↑ "عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"
- ↑ "عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، لَيْسَ عَلَى الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مُؤْمِنٌ غَيْرُهُمْ؟ قَالَ: بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الَّتِي يُخْرِجُ اللَّهُ فِيهَا الْقَائِمَ (ع)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّينِ، يَمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا يَشْتَبِهُ عَلَيْهِمْ حُكْمٌ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
- ↑ "وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُهُمْ أَنَّ أَهْلَ اَلْكَهْفِ كُلَّهُمْ أَعْجَامٌ وَ لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ بِالعَرَبِيَّةِ وَ أَنَّهُمْ يَكنُّونَ وُزَراءَ المَهْدِيّ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
- ↑ "فَإِنَ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
- ↑ "قَالَ الصّادِقُ (ع): كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ (ع) وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ... قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.
- ↑ "عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: يَخْرُجُ إِلَى الْقَائِمِ مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى الَّذِينَ كَانُوا يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ مَالِكٌ الْأَشْتَرُ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً"
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ - ۲۳۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.
- ↑ هود، ۸۰.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.
- ↑ همان ۵۲، ۳۳۵، ح ۶۸.
- ↑ اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.
- ↑ روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۵۹.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
- ↑ سوره حجر، ۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
- ↑ " لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ "؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ↑ " كُلُ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
- ↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
- ↑ و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
- ↑ همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.
- ↑ همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.
- ↑ و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین میگویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمیشود و آنچه به ریشخند میگرفتند آنها را فرا میگیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
- ↑ " أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ يَجْمَعُونَ لَهُ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ الْخَرِيفِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.
- ↑ در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.
- ↑ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴.
- ↑ عصر زندگی، ص ۵۷.
- ↑ ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
- ↑ " إِنَ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
- ↑ ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ سوره حجر: آیه: ۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶
- ↑ عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵
- ↑ طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۵؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ و۳۲۷
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ۳۲۷، ۳۷۲؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۴۶
- ↑ مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
- ↑ مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸، ۴۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۷۲
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۵
- ↑ خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴
- ↑ طبسی؛ نجمالدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ - ۷۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
- ↑ کمال الدین، ج۱، ب۳۱، ح۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح ۸۲.
- ↑ یوم الخلاص، ص۲۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
- ↑ یوم الخلاص، ص۲۲۴.
- ↑ یوم الخلاص، ص۲۲۴.
- ↑ یوم الخلاص، ص۲۲۳.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
- ↑ خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۹
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر.ک: نصرت الله آیتی، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.
- ↑ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ - ۳۶.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.
- ↑ "رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
- ↑ "وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.
- ↑ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.
- ↑ " وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق"؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.
- ↑ " حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم"؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.
- ↑ الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.
- ↑ " رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
- ↑ الملاحم و الفتن، ۱۴۹.
- ↑ منتخب الاثر، ۳۱۱.
- ↑ کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.
- ↑ خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.
- ↑ " لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.
- ↑ "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.
- ↑ اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.
- ↑ " قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع) إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِيءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ] وَ نُوَارِثُهُمْ وَ نُقِيمُ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپشده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.
- ↑ ینابیع الموده، ۴۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.
- ↑ " مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف ""}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.
- ↑ همان مدرک، ۸۵.
- ↑ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷.
- ↑ فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.
- ↑ رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
- ↑ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
- ↑ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
- ↑ المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱؛ به نقل از الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۴۱ ؛تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۳۲۳ ؛ تفسیر عیاشی، جلد ۲، صفحه ۵۶ و ۱۴۰ ؛الکافی، جلد ۸، صفحه ۳۱۳.
- ↑ المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱.
- ↑ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، جلد ۵، صفحه ۲۱۸.
- ↑ «و اگر ببینی، هنگامی که کفار به فزع میافتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمیشود بلکه از مکانی نزدیک گرفتار میشوند». سبأ: ۵۱.
- ↑ المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
- ↑ مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶ ؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
- ↑ تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۶۴ ؛بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۲۳.
- ↑ البته بعضی برخلاف بیان فوق معتقدند که از تعبیر «فیهم» که در روایت آمده است استفاده میشود که پنجاه زن مذکور در روایت جزء سیصد و سیزده نفر میباشند و تعبیر رجل در ثلاثمائه و بضعه عشر رجلا از باب تغلیب میباشد. موعود شناسی، صفحه ۵۹۴.
- ↑ المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰.
- ↑ الدر المنثور، جلد ۴، صفحه ۲۱۵.
- ↑ تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.
- ↑ تمامی این افراد از رجعتکنندگان میباشند و در بحث رجعت در فصل سیزدهم خواهد آمد.
- ↑ مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر میکند، البته روایت دیگری نیز ذکر میکند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.
- ↑ نام افراد دیگر نیز در روایت آمده است که به علت ذکر نشدن این روایات در آثار علامه از ذکر آنها پرهیز میکنیم. ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی (ع)، جلد ۵، صفحه ۱۲۲.
- ↑ «و به تحقیق در زبور بعد از ذکر چنین نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته من به میراث میبرند». انبیا: ۱۰۵.
- ↑ تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۷۷.
- ↑ المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷.
- ↑ «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند، قومی که در برابر مومنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند». مائده: ۵۴.
- ↑ «خدا به کسانی از شما که ایمان آوردند و اعمال صالح کردند وعده داده که بهزودی آنان را جانشین کفار در زمین خواهد کرد، همانطور که مومنین قبل از ایشان را جایگزین کفار نمود و بهزودی آنان را در عمل به دینی که خدا برایشان پسندیده مطمئن خواهد ساخت، تا مرا بپرستند و چیزی را شریک من در پرستش نگیرند». نور: ۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
- ↑ «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند قومی که در برابر مومنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند». مائده: ۵۴.
- ↑ مراجعه شود به گفتار دوم در فصل نهم.
- ↑ «ایشان از رختخواب شان مفقود میشوند».
- ↑ «پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هرجا باشید خدا همگیتان را میآورد. بقره:۱۴۸. علامه در المیزان، جلد ۱، صفحه ۳۳۴ نیز بیان میکند که مقصود از این آیه اصحاب امام زمان (ع) میباشند.
- ↑ «اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده...) هود: ۸.
- ↑ المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
- ↑ همانطور که قطعات ابرهای پاییزی دور هم جمع میشوند. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴.
- ↑ علامه پس از ذکر مطلب فوق ادامه میدهد که مرحوم قاضی رضوان الله علیه میفرمود من میدانم آن کلمهای را که حضرت به آنها فرمود و همه از دور آن حضرت متفرق شدند چه بود. و من در روایت دیدم که حضرت صادق (ع) میفرمایند: من آن کلمه را میدانم. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۲۷-۲۳۴.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲
- ↑ همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳
- ↑ همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶
- ↑ همان، ج ۵۲، ص ۲۸۰، ح ۶
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۹.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
- ↑ اسرا، آیه ۵.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.
- ↑ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.
- ↑ کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
- ↑ مفاتیح الجنان، ترجمه الهى قمشهاى، ص ۹۸۸، انتشارات علمى
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹
- ↑ منتخب الاثر، ص ۳۱۱
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
- ↑ خصال صدوق، ج ۲، ص ۳۱۸
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳ و ۳۱۰
- ↑ عیون اخبار الرضا، صدوق، ج ۱، ص ۶۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰
- ↑ نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۱۱۰
- ↑ چشمبهراه مهدى، ص ۳۸۳
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۷۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشمبهراه مهدی، ص ۳۷۸.).
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص:۳۱۰.
- ↑ " عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
- ↑ " إِنَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظٌ لَهُ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِيعاً أَتَى اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ ﴿فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ﴾ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ﴾ "؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
- ↑ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 259 -260.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
- ↑ المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
- ↑ المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.
- ↑ المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
- ↑ المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.
- ↑ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۶۱۱: رِجَالٌ عَرَفُوا اَللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
- ↑ یوم الخلاص، ص ۲۲۴: فهم الذین وحّدوا اللّه حق توحیده
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّ
- ↑ یوم الخلاص، ص ۲۲۴: لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیه اللّه
- ↑ همان: قُوّامٌ بِاللَّيلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم
- ↑ کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه
- ↑ منتخب الاثر، ص ۲۴۴: القائلین بامامته
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
- ↑ در روایات ویژگیهای دیگری مانند شجاعت، ایثار، یکدلی، استواری و امثال آن بیان شده است که میتوانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران
- ↑ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
- ↑ روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
- ↑ روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۸، باب ۱، ح ۲، ص ۶۱۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ح ۱۱، ص ۵۰۴.
- ↑ بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
- ↑ بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
- ↑ بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
- ↑ بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
- ↑ بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.
- ↑ " أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ "؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.
- ↑ " فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ "؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.