جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف') |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*[[توسل]] به مفهوم [[استمداد]] از اولیای [[خداوند]] و واسطه قراردادن آنان برای تقرّب به [[خداوند]] است. [[توسل]] در لغت نزد [[شیعیان]] جزو مسلمات است، اما برخی از فرقههای اسلامی به آن [[اعتقاد]] ندارند و آن را نوعی [[شرک]] میدانند. این در حالی است که برخی از علمای [[اهل تسنن]] نیز بر [[حقیقت]] [[توسل]] اذعان دارند. از جمله [[ابن ابی الحدید]]، شارح معتزلی [[نهج البلاغه]] در شرح خود این گونه مینویسد: "خدایی را [[حمد]] میکنم که از پرتو [[نور]] عظمتش اهل آسمانها و [[زمین]] [[بندگی]] میکنند و [[هدف]] تمام وسایل، ذات اقدس اوست و ما در میان خلق وسیلهایم." علمای [[علم کلام]] ضمن بحث در این موضوع ابعاد آن را [[تبیین]] و [[حقیقت]] آن را بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] اثبات کردهاند. این مسئله از آنجا ناشی میشود که آنها [[توسل]] را مغایر [[اراده الهی]] و در برابر آن میدانند، حال آنکه در [[اعتقاد]] [[شیعی]] [[توسل]] به [[اولیای الهی]] در راستای [[اراده خداوند]] صورت میپذیرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 220-221.</ref> | *[[توسل]] به مفهوم [[استمداد]] از اولیای [[خداوند]] و واسطه قراردادن آنان برای تقرّب به [[خداوند]] است. [[توسل]] در لغت نزد [[شیعیان]] جزو مسلمات است، اما برخی از فرقههای اسلامی به آن [[اعتقاد]] ندارند و آن را نوعی [[شرک]] میدانند. این در حالی است که برخی از علمای [[اهل تسنن]] نیز بر [[حقیقت]] [[توسل]] اذعان دارند. از جمله [[ابن ابی الحدید]]، شارح معتزلی [[نهج البلاغه]] در شرح خود این گونه مینویسد: "خدایی را [[حمد]] میکنم که از پرتو [[نور]] عظمتش اهل آسمانها و [[زمین]] [[بندگی]] میکنند و [[هدف]] تمام وسایل، ذات اقدس اوست و ما در میان خلق وسیلهایم." علمای [[علم کلام]] ضمن بحث در این موضوع ابعاد آن را [[تبیین]] و [[حقیقت]] آن را بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] اثبات کردهاند. این مسئله از آنجا ناشی میشود که آنها [[توسل]] را مغایر [[اراده الهی]] و در برابر آن میدانند، حال آنکه در [[اعتقاد]] [[شیعی]] [[توسل]] به [[اولیای الهی]] در راستای [[اراده خداوند]] صورت میپذیرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 220-221.</ref> | ||
==حضور واسطه در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]]== | ==حضور واسطه در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]]== | ||
*[[خداوند سبحان]] در عرصه [[آفرینش]] [[نظام]] اسباب و علل را برقرار کرد تا همه فیوضات از مجرایی طبیعی به موجودات برسد. قاعده علت و معلول، خود، دلیلی بر [[اثبات وجود]] [[خداوند]] است که [[فلاسفه]] و [[متکلمان]] از آن طریق وجود [[خداوند]] را زیر عنوان [[واجب]] الوجود اثبات کردهاند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در فرازهایی چند بر این [[نظام]] علّی و معلولی اشارت دارد، چنانکه میفرماید: ما [[آب]] [[باران]] فرو ریختیم؛ آنگاه [[خاک]] [[زمین]] بشکافتیم؛ و حبوبات برویانیدیم؛ و باغ انگور و نباتاتی که هر چه آنها را بدروند باز برویند<ref>{{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا }}؛ سوره عبس، آیه ۲۵ – ۲۸</ref>. [[امام]] {{ع}} نیز در فرازهایی از [[نهج البلاغه]] بر [[نظام]] اسباب و علل، بهعنوان [[قانون]] و قاعده جاری در [[نظام هستی]] نظر داشته است. از جمله درباره پدیداری [[زمین]] میفرماید: [[خداوند]] [[زمین]] را بر امواج پرتلاطم [[آب]] گستره دریاهای ژرف برنشاند، امواج کوهپیکری که در فراز و فرود میخورشیدند و به روی یکدیگر سیلی میزدند، و توفنده امواجی که همدیگر را وامیکوفتند و هر یک دیگری را دفع میکردند و چون شتران نرینه در هیجان [[شهوت]]، | *[[خداوند سبحان]] در عرصه [[آفرینش]] [[نظام]] اسباب و علل را برقرار کرد تا همه فیوضات از مجرایی طبیعی به موجودات برسد. قاعده علت و معلول، خود، دلیلی بر [[اثبات وجود]] [[خداوند]] است که [[فلاسفه]] و [[متکلمان]] از آن طریق وجود [[خداوند]] را زیر عنوان [[واجب]] الوجود اثبات کردهاند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در فرازهایی چند بر این [[نظام]] علّی و معلولی اشارت دارد، چنانکه میفرماید: ما [[آب]] [[باران]] فرو ریختیم؛ آنگاه [[خاک]] [[زمین]] بشکافتیم؛ و حبوبات برویانیدیم؛ و باغ انگور و نباتاتی که هر چه آنها را بدروند باز برویند<ref>{{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا }}؛ سوره عبس، آیه ۲۵ – ۲۸</ref>. [[امام]] {{ع}} نیز در فرازهایی از [[نهج البلاغه]] بر [[نظام]] اسباب و علل، بهعنوان [[قانون]] و قاعده جاری در [[نظام هستی]] نظر داشته است. از جمله درباره پدیداری [[زمین]] میفرماید: [[خداوند]] [[زمین]] را بر امواج پرتلاطم [[آب]] گستره دریاهای ژرف برنشاند، امواج کوهپیکری که در فراز و فرود میخورشیدند و به روی یکدیگر سیلی میزدند، و توفنده امواجی که همدیگر را وامیکوفتند و هر یک دیگری را دفع میکردند و چون شتران نرینه در هیجان [[شهوت]]، کف بر لب میآوردند و بر دیگری با سیلاب تازیانه میزدند. آنگاه سرکشی و چموشیِ [[آب]]، به خاطر سنگینیِ [[زمین]] فروکش کرد و آن شدّت و هیجان، پس از استقرار کامل [[زمین]] در آن، آرام گرفت و سر فرود آورد که قامت بلند [[زمین]] در آن غلتیده و جاگیر شده است<ref>{{متن حدیث|كَبَسَ الْأَرْضَ عَلَى مَوْرِ أَمْوَاجٍ مُسْتَفْحِلَةٍ وَ لُجَجِ بِحَارٍ زَاخِرَةٍ تَلْتَطِمُ أَوَاذِيُّ أَمْوَاجِهَا وَ تَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ أَثْبَاجِهَا وَ تَرْغُو زَبَداً كَالْفُحُولِ عِنْدَ هِيَاجِهَا فَخَضَعَ جِمَاحُ الْمَاءِ الْمُتَلَاطِمِ لِثِقَلِ حَمْلِهَا وَ سَكَنَ هَيْجُ ارْتِمَائِهِ إِذْ وَطِئَتْهُ بِكَلْكَلِهَا وَ ذَلَّ مُسْتَخْذِياً إِذْ تَمَعَّكَتْ عَلَيْهِ بِكَوَاهِلِهَا فَأَصْبَحَ بَعْدَ اصْطِخَابِ أَمْوَاجِهِ سَاجِياً مَقْهُوراً وَ فِي حَكَمَةِ الذُّلِّ مُنْقَاداً أَسِيراً وَ سَكَنَتِ الْأَرْضُ مَدْحُوَّةً فِي لُجَّةِ تَيَّارِهِ وَ رَدَّتْ مِنْ نَخْوَةِ بَأْوِهِ وَ اعْتِلَائِهِ وَ شُمُوخِ أَنْفِهِ وَ سُمُوِّ غُلَوَائِهِ وَ كَعَمَتْهُ عَلَى كِظَّةِ جَرْيَتِهِ فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ وَ لَبَدَ بَعْدَ زَيَفَانِ وَثَبَاتِهِ فَلَمَّا سَكَنَ هَيْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ أَكْنَافِهَا وَ حَمَلَ شَوَاهِقَ الْجِبَالِ الشُّمَّخِ الْبُذَّخِ عَلَى أَكْتَافِهَا فَجَّرَ يَنَابِيعَ الْعُيُونِ مِنْ عَرَانِينِ أُنُوفِهَا وَ فَرَّقَهَا فِي سُهُوبِ بِيدِهَا وَ أَخَادِيدِهَا وَ عَدَّلَ حَرَكَاتِهَا بِالرَّاسِيَاتِ مِنْ جَلَامِيدِهَا وَ ذَوَاتِ الشَّنَاخِيبِ الشُّمِّ مِنْ صيَاخِيدِهَا فَسَكَنَتْ مِنَ الْمَيَدَانِ لِرُسُوبِ الْجِبَالِ فِي قِطَعِ أَدِيمِهَا وَ تَغَلْغُلِهَا مُتَسَرِّبَةً فِي جَوْبَاتِ خَيَاشِيمِهَا وَ رُكُوبِهَا أَعْنَاقَ سُهُولِ الْأَرَضِينَ وَ جَرَاثِيمِهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 221.</ref> | ||
*به همین ترتیب، فیوضات معنوی و هدایتهای [[خداوند]] بر [[بندگان]] نیز از طریق واسطه، یعنی [[پیامبران الهی]] بر [[بندگان]] نازل شد و در واقع [[انبیای الهی]]، [[واسطه فیض]] و [[هدایت]] [[بندگان]] شدند. [[وحی]] تنها بهوسیله [[پیامبران]] بر [[بندگان]] نازل شد<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ }}؛ سوره شوری، آیه ۵۱</ref> و [[خداوند]] بهوسیله دو [[حجت]] ظاهری، یعنی [[انبیا]] و [[امامان]] و [[حجت باطنی]]، یعنی [[عقول]] [[انسانها]] بر آنها ظاهر شد. [[امام]] {{ع}} نیز به وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بهعنوان [[واسطه فیض الهی]] در [[نزول]] [[شریعت اسلام]] اشاره دارد: به [[راستی]] ([[پیامبر اسلام]]) [[رسالت]] تو را به [[شایستگی]] به انجام رساند و با تمام توان [[قیام]] کرد، به فرمانت برخاست و امرت را زنده داشت و در راه تحصیل خشنودیات شتاب کرد<ref>َ{{متن حدیث|الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيلِ كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ قَائِماً بِأَمْرِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۱</ref>. بدیهی است هنگامی که [[نظام آفرینش]] بر اساس روابط طبیعی و علّی و معلول شکل گرفته و [[سنت الهی]] بر کسب فیوضات رحمانی از رویکرد [[ارتباط مستقیم]] [[خداوند]] با [[بندگان]]، بنابر [[حکمت]] و [[مصلحت]] الهی، پرهیز کرده است و [[هدایت]] و فیوضات خود را از راه واسطه، یعنی [[پیامبران الهی]]، صورت میدهد، [[شریعت الهی]] نیز در طریقی [[آشکار]]، [[بندگان]] را با ایجاد واسطه به [[تقرب]] و [[آمرزش گناهان]] و [[اجابت]] [[دعا]] [[هدایت]] میکند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، از [[خدا]] بترسید و با وسیلهای به [[تقرب]] بجویید و در راهش [[جهاد]] کنید، باشد که [[رستگار]] شوید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ سوره مائده، آیه ۳۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 221-222.</ref> | *به همین ترتیب، فیوضات معنوی و هدایتهای [[خداوند]] بر [[بندگان]] نیز از طریق واسطه، یعنی [[پیامبران الهی]] بر [[بندگان]] نازل شد و در واقع [[انبیای الهی]]، [[واسطه فیض]] و [[هدایت]] [[بندگان]] شدند. [[وحی]] تنها بهوسیله [[پیامبران]] بر [[بندگان]] نازل شد<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ }}؛ سوره شوری، آیه ۵۱</ref> و [[خداوند]] بهوسیله دو [[حجت]] ظاهری، یعنی [[انبیا]] و [[امامان]] و [[حجت باطنی]]، یعنی [[عقول]] [[انسانها]] بر آنها ظاهر شد. [[امام]] {{ع}} نیز به وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بهعنوان [[واسطه فیض الهی]] در [[نزول]] [[شریعت اسلام]] اشاره دارد: به [[راستی]] ([[پیامبر اسلام]]) [[رسالت]] تو را به [[شایستگی]] به انجام رساند و با تمام توان [[قیام]] کرد، به فرمانت برخاست و امرت را زنده داشت و در راه تحصیل خشنودیات شتاب کرد<ref>َ{{متن حدیث|الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيلِ كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ قَائِماً بِأَمْرِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۱</ref>. بدیهی است هنگامی که [[نظام آفرینش]] بر اساس روابط طبیعی و علّی و معلول شکل گرفته و [[سنت الهی]] بر کسب فیوضات رحمانی از رویکرد [[ارتباط مستقیم]] [[خداوند]] با [[بندگان]]، بنابر [[حکمت]] و [[مصلحت]] الهی، پرهیز کرده است و [[هدایت]] و فیوضات خود را از راه واسطه، یعنی [[پیامبران الهی]]، صورت میدهد، [[شریعت الهی]] نیز در طریقی [[آشکار]]، [[بندگان]] را با ایجاد واسطه به [[تقرب]] و [[آمرزش گناهان]] و [[اجابت]] [[دعا]] [[هدایت]] میکند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، از [[خدا]] بترسید و با وسیلهای به [[تقرب]] بجویید و در راهش [[جهاد]] کنید، باشد که [[رستگار]] شوید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ سوره مائده، آیه ۳۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 221-222.</ref> | ||
*بر اساس این [[آیه شریفه]] [[خداوند سبحان]] [[دستور]] میدهد که وسیلهای برای [[تقرب به خدا]] [[انتخاب]] کنید و در ادامه نتیجه آن را [[رستگاری]] [[بندگان]] میداند. [[امام علی]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] فوق، شخص خود را وسیله [[تقرب]] معرفی میکند. در [[نهج البلاغه]] نیز در درجه اول [[ایمان]] به [[خدا]] و در درجه دوم [[ایمان]] به [[رسول]] الهی و به تبع آن مطابق با [[حدیث ثقلین]]، [[اهلبیت]] {{عم}} و پس از آن بخشی از [[اعمال عبادی]] و نیک را وسیله [[تقرب به خداوند]] معرفی میکند و میفرماید: بیشک [[برترین]] چیزی که رهجویان به [[خدا]] بدان دست یازند [[ایمان]] به [[خدا]] و پیامبرش و [[جهاد]] در راه اوست که بلندترین چکاد [[اسلام]] است؛ و دیگر، کلمه [[اخلاص]] و اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی دهد، و برپا داشتن [[نماز]] که آینه [[دین]] و نمودار [[مکتب]] است، و پرداخت [[زکات]] که [[واجب]] دینی است، و [[روزه]] [[ماه مبارک رمضان]] که سپر از [[عذاب الهی]] است، و حجّ [[خانه خدا]] و عمره که [[فقر]] را میزداید و [[گناه]] را میریزد و میشوید و ارتباط خویشاوندی که [[مال]] را افزاید و اجل را به درازا کشانَد، و [[صدقه]] پنهانی که لغزشها را جبران سازد، و [[صدقه]] [[آشکار]] که از مرگهای بد جلو گیرد، و کارهای نیکو که [[انسان]] را از سقوط در بدبختیها نگه دارد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 222.</ref> | *بر اساس این [[آیه شریفه]] [[خداوند سبحان]] [[دستور]] میدهد که وسیلهای برای [[تقرب به خدا]] [[انتخاب]] کنید و در ادامه نتیجه آن را [[رستگاری]] [[بندگان]] میداند. [[امام علی]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] فوق، شخص خود را وسیله [[تقرب]] معرفی میکند. در [[نهج البلاغه]] نیز در درجه اول [[ایمان]] به [[خدا]] و در درجه دوم [[ایمان]] به [[رسول]] الهی و به تبع آن مطابق با [[حدیث ثقلین]]، [[اهلبیت]] {{عم}} و پس از آن بخشی از [[اعمال عبادی]] و نیک را وسیله [[تقرب به خداوند]] معرفی میکند و میفرماید: بیشک [[برترین]] چیزی که رهجویان به [[خدا]] بدان دست یازند [[ایمان]] به [[خدا]] و پیامبرش و [[جهاد]] در راه اوست که بلندترین چکاد [[اسلام]] است؛ و دیگر، کلمه [[اخلاص]] و اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی دهد، و برپا داشتن [[نماز]] که آینه [[دین]] و نمودار [[مکتب]] است، و پرداخت [[زکات]] که [[واجب]] دینی است، و [[روزه]] [[ماه مبارک رمضان]] که سپر از [[عذاب الهی]] است، و حجّ [[خانه خدا]] و عمره که [[فقر]] را میزداید و [[گناه]] را میریزد و میشوید و ارتباط خویشاوندی که [[مال]] را افزاید و اجل را به درازا کشانَد، و [[صدقه]] پنهانی که لغزشها را جبران سازد، و [[صدقه]] [[آشکار]] که از مرگهای بد جلو گیرد، و کارهای نیکو که [[انسان]] را از سقوط در بدبختیها نگه دارد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 222.</ref> |