دشمنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۳۰: خط ۳۰:
*دشمن در [[زبان فارسی]] به‌معنای [[بدخواه]]، [[بدنفس]]، [[بددل]] و [[زشت‌طبع]] است و به‌کسی اطلاق می‌شود که [[عداوت]] پیشه کند و به شخص دیگر به‌عمد ضرر رساند. واژه دشمن در زبان [[عرب]] از واژه "عَدو" گرفته شده است که به‌معنای [[تجاوز]] کردن از کاری است که نباید از آن کار [[تجاوز]] کرد. [[فرهنگ دین]] برای [[راهنمایی]] [[انسان‌ها]] از خطرات پیش‌رو، [[دشمنان]] [[انسان‌ها]] را به آن‌ها معرفی کرده است. این [[دشمن‌شناسی]] به‌طور کلی در دو دسته طبقه‌بندی می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 394.</ref>:
*دشمن در [[زبان فارسی]] به‌معنای [[بدخواه]]، [[بدنفس]]، [[بددل]] و [[زشت‌طبع]] است و به‌کسی اطلاق می‌شود که [[عداوت]] پیشه کند و به شخص دیگر به‌عمد ضرر رساند. واژه دشمن در زبان [[عرب]] از واژه "عَدو" گرفته شده است که به‌معنای [[تجاوز]] کردن از کاری است که نباید از آن کار [[تجاوز]] کرد. [[فرهنگ دین]] برای [[راهنمایی]] [[انسان‌ها]] از خطرات پیش‌رو، [[دشمنان]] [[انسان‌ها]] را به آن‌ها معرفی کرده است. این [[دشمن‌شناسی]] به‌طور کلی در دو دسته طبقه‌بندی می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 394.</ref>:
*'''دسته نخست'''، دشمن ظاهری هستند، یعنی دشمنانی که به [[دلایل]] و انگیزه‌های مختلف اعم از [[فکری]]، [[سیاسی]]، [[موقعیت‌های اجتماعی]] و... به دشمنی با [[آدمی]] می‌پردازند، مانند دشمنی [[کافران]] و [[منافقان]] با [[مؤمنان]]. گاه این دشمنی ریشه در انگیزه‌های جمعی دارد که به اقدامات قومی قبیله‌ای یا در سطح بالاتر به جنگ‌های داخلی و ملی یا بین‌المللی می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 394- 395.</ref>.
*'''دسته نخست'''، دشمن ظاهری هستند، یعنی دشمنانی که به [[دلایل]] و انگیزه‌های مختلف اعم از [[فکری]]، [[سیاسی]]، [[موقعیت‌های اجتماعی]] و... به دشمنی با [[آدمی]] می‌پردازند، مانند دشمنی [[کافران]] و [[منافقان]] با [[مؤمنان]]. گاه این دشمنی ریشه در انگیزه‌های جمعی دارد که به اقدامات قومی قبیله‌ای یا در سطح بالاتر به جنگ‌های داخلی و ملی یا بین‌المللی می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 394- 395.</ref>.
*'''دوم'''، دشمن [[پنهان]]. این دشمن عبارت است از برخی [[صفات ناپسند]] که در [[آدمی]] ایجاد می‌شود، رشد می‌کند و مانع [[سعادت]] [[آدمی]] خواهد شد. [[امام]]{{ع}} از این صفات تعبیر به دشمن می‌کند؛ صفاتی چون [[دنیا‌طلبی]]، [[آرزوگرایی]] و...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
*'''دوم'''، دشمن پنهان. این دشمن عبارت است از برخی [[صفات ناپسند]] که در [[آدمی]] ایجاد می‌شود، رشد می‌کند و مانع [[سعادت]] [[آدمی]] خواهد شد. [[امام]]{{ع}} از این صفات تعبیر به دشمن می‌کند؛ صفاتی چون [[دنیا‌طلبی]]، [[آرزوگرایی]] و...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
==[[شناخت]] دشمن==
==[[شناخت]] دشمن==
*معیار اصلی [[شناخت]] و حضور دشمن در عرصه [[زندگی]]، دشمنی با [[خدا]]، [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که ما را [[یاری]] دهد و [[دوست]] بدارد، سزاوار است که [[منتظر]] [[رحمت]] خداوندی باشد و دشمن ما و آن‌که [[کینه]] ما را به [[دل]] دارد، در [[انتظار]] [[قهر خداوند]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: {{متن حدیث|"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"}}</ref>. در فرازی دیگر، [[دوست]] و دشمن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دوست]] [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، هر چند به نسبت از او دور باشد و دشمن [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] نکند، هرچند خویشاوند نزدیک او بُوَد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۲: {{متن حدیث|"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
*معیار اصلی [[شناخت]] و حضور دشمن در عرصه [[زندگی]]، دشمنی با [[خدا]]، [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که ما را [[یاری]] دهد و [[دوست]] بدارد، سزاوار است که [[منتظر]] [[رحمت]] خداوندی باشد و دشمن ما و آن‌که [[کینه]] ما را به [[دل]] دارد، در [[انتظار]] [[قهر خداوند]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: {{متن حدیث|"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"}}</ref>. در فرازی دیگر، [[دوست]] و دشمن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دوست]] [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، هر چند به نسبت از او دور باشد و دشمن [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] نکند، هرچند خویشاوند نزدیک او بُوَد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۲: {{متن حدیث|"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
*[[امام]]{{ع}} در مقابله با [[دشمنان]] خویش پس از آن‌که از [[اصلاح]] آن‌ها [[ناامید]] شد، لحظه‌ای کوتاهی و [[سستی]] نورزید؛ نه تنها در دوران [[خلافت]] که در دوران حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در مقابل [[کفار]] و [[منافقان]] با شدت و غلظت مقابله می‌کرد و لحظه‌ای [[فتور]] و [[سستی]] به خود راه نمی‌داد، چنان‌که خود آن [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: در [[جهاد]] با دشمن به جد درایستاده بودیم، تا مردی از ما و مردی از دشمنانتان مردانه پنجه درمی‌افکندند تا کدام یک دیگری را شرنگ [[مرگ]] چشاند. گاه ما بودیم که جام [[مرگ]] از دست دشمن می‌گرفتیم و گاه دشمن بود که از دست ما جام [[مرگ]] می‌گرفت. چون [[خداوند]] [[صداقت]] ما را در [[پیکار]] دید، دشمن ما را [[خوار]] و [[زبون]] ساخت و ما را [[پیروزی]] داد تا [[اسلام]] استقرار یافت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۵: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396-397.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} در مقابله با [[دشمنان]] خویش پس از آن‌که از [[اصلاح]] آن‌ها [[ناامید]] شد، لحظه‌ای کوتاهی و [[سستی]] نورزید؛ نه تنها در دوران [[خلافت]] که در دوران حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در مقابل [[کفار]] و [[منافقان]] با شدت و غلظت مقابله می‌کرد و لحظه‌ای [[فتور]] و [[سستی]] به خود راه نمی‌داد، چنان‌که خود آن [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: در [[جهاد]] با دشمن به جد درایستاده بودیم، تا مردی از ما و مردی از دشمنانتان مردانه پنجه درمی‌افکندند تا کدام یک دیگری را شرنگ [[مرگ]] چشاند. گاه ما بودیم که جام [[مرگ]] از دست دشمن می‌گرفتیم و گاه دشمن بود که از دست ما جام [[مرگ]] می‌گرفت. چون [[خداوند]] [[صداقت]] ما را در [[پیکار]] دید، دشمن ما را [[خوار]] و [[زبون]] ساخت و ما را [[پیروزی]] داد تا [[اسلام]] استقرار یافت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۵: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396-397.</ref>.


==دشمن [[پنهان]] [[آدمی]]==
==دشمن پنهان [[آدمی]]==
*[[فرهنگ دینی]] برخی [[صفات نکوهیده]] را عواملی اساسی در [[اغفال]] [[آدمی]] و بازدارنده رشد و [[سعادت]] او برمی‌شمرد؛ صفاتی چون: [[آرزو]] که دشمن [[عقل]] است<ref>غررالحکم، ۱/۱۳</ref>؛ نادرستی که ضدّ و دشمن درستی است<ref>غررالحکم، ۱۴</ref>؛ بی‌خبری که دشمن [[بیداری]] و [[دوراندیشی]] است<ref>غررالحکم، ۳۵</ref>؛ [[خشم]] و [[غضب]] که دشمن [[آدمی]] است<ref>غررالحکم، ۴۸</ref>؛ [[خودپسندی]] که دشمن درستی و سبب [[تباهی]] [[خرد]] است<ref>غررالحکم، ۴۹</ref>؛ [[هواپرستی]]<ref>همان، ۶۶</ref>؛ [[بخل]] که دشمن تمام [[خوبی‌ها]] و مرکز تمام [[زشتی‌ها]] و [[بدی‌ها]] و فرومایگی‌هاست<ref>غررالحکم، ۱۰۴</ref>؛ [[غصب]] و [[شهوت]] که سخت‌ترین [[دشمنان]] هستند<ref>غررالحکم، ۲۰۳</ref>؛ [[دنیاطلبی]] و گرایش به [[دنیا]] که از مهم‌ترین [[دشمنان]] [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] است<ref>غررالحکم، ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*[[فرهنگ دینی]] برخی [[صفات نکوهیده]] را عواملی اساسی در [[اغفال]] [[آدمی]] و بازدارنده رشد و [[سعادت]] او برمی‌شمرد؛ صفاتی چون: [[آرزو]] که دشمن [[عقل]] است<ref>غررالحکم، ۱/۱۳</ref>؛ نادرستی که ضدّ و دشمن درستی است<ref>غررالحکم، ۱۴</ref>؛ بی‌خبری که دشمن [[بیداری]] و [[دوراندیشی]] است<ref>غررالحکم، ۳۵</ref>؛ [[خشم]] و [[غضب]] که دشمن [[آدمی]] است<ref>غررالحکم، ۴۸</ref>؛ [[خودپسندی]] که دشمن درستی و سبب [[تباهی]] [[خرد]] است<ref>غررالحکم، ۴۹</ref>؛ [[هواپرستی]]<ref>همان، ۶۶</ref>؛ [[بخل]] که دشمن تمام [[خوبی‌ها]] و مرکز تمام [[زشتی‌ها]] و [[بدی‌ها]] و فرومایگی‌هاست<ref>غررالحکم، ۱۰۴</ref>؛ [[غصب]] و [[شهوت]] که سخت‌ترین [[دشمنان]] هستند<ref>غررالحکم، ۲۰۳</ref>؛ [[دنیاطلبی]] و گرایش به [[دنیا]] که از مهم‌ترین [[دشمنان]] [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] است<ref>غررالحکم، ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: اگر [[بنده]] [[خدا]] مدت [[عمر]] و سرانجام خود را بنگرد، [[آرزو]] و [[غرور]] را دشمن دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: {{متن حدیث|"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"}}</ref>. [[امام]]{{ع}} [[دنیا]] و [[آخرت]] را به‌مثابه دو دشمن و دو راه گوناگون، چون طریق [[مشرق]] و [[مغرب]] یاد می‌کند. هر که [[دنیا]] را [[دوست]] بدارد، [[آخرت]] را دشمن خواهد داشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: {{متن حدیث|"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"}}</ref>؛ [[شکم‌پرستی]] دشمن [[انسان]] است، زیرا برای پر کردن این شکم است که [[انسان]] کارهای [[حرام]] را مرتکب می‌شود<ref>غرر الحکم ۱/۳۴۳</ref> [[هوای نفس]] که موجب [[هلاکت]] [[آدمی]] است<ref>غرر الحکم، ۲/۷۲۷</ref>؛ پرهیز از [[خیرخواهی]] [[پنددهنده]] [[نیک‌خواه]] که دشمن درون [[آدمی]]<ref>نفس</ref> را به [[طغیان]] وامی‌دارد<ref>غرر الحکم، ۶۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: اگر [[بنده]] [[خدا]] مدت [[عمر]] و سرانجام خود را بنگرد، [[آرزو]] و [[غرور]] را دشمن دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: {{متن حدیث|"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"}}</ref>. [[امام]]{{ع}} [[دنیا]] و [[آخرت]] را به‌مثابه دو دشمن و دو راه گوناگون، چون طریق [[مشرق]] و [[مغرب]] یاد می‌کند. هر که [[دنیا]] را [[دوست]] بدارد، [[آخرت]] را دشمن خواهد داشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: {{متن حدیث|"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"}}</ref>؛ [[شکم‌پرستی]] دشمن [[انسان]] است، زیرا برای پر کردن این شکم است که [[انسان]] کارهای [[حرام]] را مرتکب می‌شود<ref>غرر الحکم ۱/۳۴۳</ref> [[هوای نفس]] که موجب [[هلاکت]] [[آدمی]] است<ref>غرر الحکم، ۲/۷۲۷</ref>؛ پرهیز از [[خیرخواهی]] [[پنددهنده]] [[نیک‌خواه]] که دشمن درون [[آدمی]]<ref>نفس</ref> را به [[طغیان]] وامی‌دارد<ref>غرر الحکم، ۶۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۳۶


مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دشمن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

شناخت دشمن

دشمنان امام علی(ع) و انگیزه‌های آن‌ها

  1. دسته‌ای، اصحاب زر؛ اینان پیمان‌شکنان دنیاطلبی بودند که ابتدا با ایشان بیعت کردند، اما آن‌گاه که آروزهای مادی خویش را بر باد رفته دیدند، با امام به مخالفت برخاستند و جنگ جمل را به ایشان تحمیل کردند[۲۰].
  2. دسته دوم، اصحاب زر و زور و تزویر بودند که هدفشان تسلط بر مملکت اسلامی و بهرم‌مندی از مواهب حکومت بود. آن‌ها نیز در برابر امام طغیان کردند و جنگ صفین را به ایشن تحمیل کردند[۲۱].
  3. دسته سوم، افراد متعصب، متحجّر و خشک‌مغز، که از دین، تنها رنگ و بویی را برگرفته بودند. آنان نیز در برابر امام به دشمنی برخاستند و جنگ نهروان را به ایشان تحمیل کردند[۲۲].

دشمن پنهان آدمی

دشمنی با دشمنان اهل بیت

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه

پانویس

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 394.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 394- 395.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: «"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"»
  5. نهج البلاغه، حکمت ۹۲: «"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"»
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  7. غررالحکم / ۸۵۲
  8. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ‏]؛ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ"»
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۴۰: «"لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي"»
  11. نهج البلاغه، حکمت‌های ۱۶۳ و ۴۳۰: «"النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا"»
  12. غررالحکم، ۱
  13. غررالحکم، ۲۱۹
  14. غررالحکم، ۲۱۹
  15. غررالحکم، ۲ / ۵۸۶
  16. غررالحکم، ۲
  17. غررالحکم، ۶۴۵
  18. نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: «"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"»
  19. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395- 396.
  20. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  23. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  24. نهج البلاغه، خطبه ۵۵: «"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"»
  25. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396-397.
  26. غررالحکم، ۱/۱۳
  27. غررالحکم، ۱۴
  28. غررالحکم، ۳۵
  29. غررالحکم، ۴۸
  30. غررالحکم، ۴۹
  31. همان، ۶۶
  32. غررالحکم، ۱۰۴
  33. غررالحکم، ۲۰۳
  34. غررالحکم، ۲۰۴
  35. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.
  36. نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: «"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"»
  37. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: «"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"»
  38. غرر الحکم ۱/۳۴۳
  39. غرر الحکم، ۲/۷۲۷
  40. نفس
  41. غرر الحکم، ۶۷۵
  42. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.
  43. غررالحکم، ۳۱۳
  44. غررالحکم، ۸۰۴
  45. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.