آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
اگر چه در آثار مزبور، مباحث و مطالب ارزندهای درباره [[تفسیر آیه]] [[مودت]] و [[روایات]] مربوط به آن و مفاد و مدلول آیه و روایات، مطرح شده است، ولی [[نقل]] و بررسی اقوال و آراء [[مفسران شیعه]] و [[اهلسنت]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] و نقل و بررسی [[سند]] و مدلول روایات [[فریقین]] در این باره و [[تبیین]] وجوه دلالت آیه شریفه بر [[امامت اهلبیت]]{{عم}} و نقل [[شبهات]] و [[پاسخگویی]] به آنها، به صورت یکجا و در طرحی جدید، نگارنده را به [[پژوهش]] در این باره برانگیخت. این پژوهش در پنج گفتار سامان یافته است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۱.</ref> | اگر چه در آثار مزبور، مباحث و مطالب ارزندهای درباره [[تفسیر آیه]] [[مودت]] و [[روایات]] مربوط به آن و مفاد و مدلول آیه و روایات، مطرح شده است، ولی [[نقل]] و بررسی اقوال و آراء [[مفسران شیعه]] و [[اهلسنت]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] و نقل و بررسی [[سند]] و مدلول روایات [[فریقین]] در این باره و [[تبیین]] وجوه دلالت آیه شریفه بر [[امامت اهلبیت]]{{عم}} و نقل [[شبهات]] و [[پاسخگویی]] به آنها، به صورت یکجا و در طرحی جدید، نگارنده را به [[پژوهش]] در این باره برانگیخت. این پژوهش در پنج گفتار سامان یافته است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۱.</ref> | ||
===بیان مفاهیم و مفردات [[آیه]]=== | |||
*'''[[اجر]]''': اجر در لغت به معنای چیزی است که در مقابل عمل فردی به او پرداخت میشود. اجری که [[خداوند]] در برابر [[کارهای نیک]]، به [[انسان]] میدهد، [[ثواب]] ([[پاداش]]) نام دارد<ref>{{عربی|الأجر: الجزاء علی العمل، و الأجر الثواب}} (لسان العرب، ج۱، ص۵۸)؛ {{عربی|الأجر والأجرة الكراء علی العمل}} (معجم مقاییس اللغة، ص۶۰).</ref>. مصداق اجر ممکن است یاد و ذکر [[نیک]] باشد، چنان که مهریه [[زن]] نیز اجر نامیده شده است<ref>{{عربی|الأجر: الجزاء علی العمل كالإجارة، و الذكر الحسن، و المهر}} (معجم القاموس المحیط، ص۳۴-۳۵).</ref>. پاداش عمل که اجر نام دارد، گاهی [[دنیوی]] است و گاهی [[اخروی]]، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref>. اجر دنیوی [[ابراهیم]]{{ع}} را به او دادیم و او در [[آخرت]] از [[صالحان]] خواهد بود. اجر دنیوی خداوند به ابراهیم، به نام و یاد نیک، فرزند [[صالح]] و [[رضایت]] [[پیروان ادیان]] [ابراهیمی] از او [[تفسیر]] شده است<ref>مجمع البیان، ح۷-۸، ص۲۸۰.</ref>؛ تفاوت اجر با اجرت این است که اجر هم در مورد ثواب دنیوی به کار میرود و هم در مورد ثواب اخروی، ولی “اجرت” فقط در ثواب دنیوی به کار میرود. و تفاوت اجر با [[جزا]] این است که اجر تنها در مورد نفع به کار میرود، ولی جزا هم بر نفع اطلاق میشود و هم بر ضرر، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا}}<ref>«و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد» سوره انسان، آیه ۱۲.</ref>، و نیز فرموده است: {{متن قرآن|فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ}}<ref>«کیفر او دوزخ است» سوره نساء، آیه ۹۳.</ref><ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۱۰- ۱۱.</ref>. در [[قرآن کریم]]، لفظ اجر، غالباً بر آن چه [[خداوند]] به عنوان جزای کارهای [[عبادی]]، و برای [[مؤمنان]] و [[صالحان]] در [[آخرت]]، آماده کرده است، یعنی [[مقامات]] [[قرب]] و درجات [[ولایت]] که [[بهشت]] نیز از جمله آنهاست، اطلاق شده است، آری در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.</ref> که حکایت سخن [[یوسف]]{{ع}} است، و نیز در آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و بدین گونه ما یوسف را در آن سرزمین توانایی بخشیدیم تا هرجا خواهد در آن جای گیرد؛ هر کس را بخواهیم به بخشایش خویش میرسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره یوسف، آیه ۵۶.</ref>، (در این دو آیه)، بر جزای [[دنیوی]] [[نیک]]، [[اجر]] اطلاق شده است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۲۲.</ref>. | |||
*'''[[مودّت]]''': [[مودت]] از ریشه [[وُدّ]]، به معنای [[دوستی]] است، و در معنای [[آرزو]] نیز به کار میرود، که آن هم متضمن معنای دوستی است؛ زیرا [[انسان]] چیزی را آرزو میکند که [[دوست]] دارد. در [[آیات قرآن]] هر دو معنای آن به کار رفته است. مودت به معنای دوستی، مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً}}<ref>«و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ}}<ref>«و او آمرزگار دوستدار است» سوره بروج، آیه ۱۴.</ref>. و مودت به معنای آرزو، مانند: {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ}}<ref>«بسا کافران آرزو کنند که مسلمان میبودند» سوره حجر، آیه ۲.</ref> و {{متن قرآن|وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>. برخی گفتهاند: معنای [[مودت]] [[خداوند]] نسبت به بندگانش، مراعات کردن حال آنان است<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref>. دیگر لغتشناسان نیز مودت را به [[محبت]] معنا کرده و یاد آور شدهاند که در معنای تمنّی ([[آرزو]]) نیز به کار میرود<ref>ر.ک: الصحاح، ج۱، ص۴۶۰؛ معجم القاموس المحیط، ص۱۳۸۷؛ معجم مقاییس اللغة، ص۱۰۷۹؛ المصباح المنیر، ج۲، ص۳۷۱؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۱۷۷؛ تاج العروس، ج۹، ص۲۷۸؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۳۷.</ref>. [[ابوهلال عسکری]] میان [[وُدّ]] و [[حُبّ]] فرق گذاشته و گفته است حُبّ در جایی به کار میرود که [[دوستی]] ناشی از میل طبیعی و [[حکمت]] است، ولی وُدّ در دوستیای که فقط ناشی از میل طبیعی است به کار میرود، لذا در جایی که [[انسان]] فرد دیگری را [[دوست]] دارد گفته میشود {{عربی|أحب فلانا و أوده}}، ولی در مورد [[نماز]] گفته میشود: {{عربی أحب الصلوة}}، و گفته نمیشود: {{عربی أود الصلوة}}<ref>معجم الفروق اللغویة، ص۱۷۴.</ref>. این سخن، درست نیست؛ زیرا اگر کاربرد مودت به دوستی ناشی از میل طبیعی اختصاص میداشت، در مورد دوستی خداوند نسبت به [[بشر]] به کار نمیرفت، در حالی که “ودود” یکی از اسمای حسنای خداوند است، که یا از باب “فعول” به معنای مفعول است، یعنی خداوند [[محبوب]] [[اولیاء]] میباشد، و یا به معنای فاعل است، یعنی خداوند [[بندگان]] [[صالح]] خود را دوست دارد و از آنان [[راضی]] است<ref>النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۶۵.</ref>. | |||
*'''قُربی''': واژه “قربی”، مصدر و از ریشه “قرب” (در مقابل بُعد) به معنای نزدیک بودن است. واژه “قرب” در مورد نزدیکی مکانی به کار میرود، و واژه “قُربت” در [[قرب]] از حیث [[منزلت]]، استعمال میشود، و واژه قُربی و [[قرابت]]، در نسبت [[خویشاوندی]] به کار میرود<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۱۷۵؛ نیز ر.ک: الصحاح، ج۱، ص۲۰۵؛ معجم مقاییس اللغة، ص۸۸۵؛ معجم القاموس المحیط، ص۱۰۳۸؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۵۴.</ref>. | |||
کلمه “قرب” و مترادفات و مشتقات آن در [[قرآن کریم]]، در موارد زیر به کار رفته است: | |||
# قرب مکانی، مانند: {{متن قرآن|فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا}}<ref>«بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>. | |||
# قرب زمانی، مانند: {{متن قرآن|اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ}}<ref>«(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۱.</ref>. | |||
# قرب نَسبی (خویشاوندی) مانند: {{متن قرآن|وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى}}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند» سوره نساء، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«و خویشاوند (وی)» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>. قرب مکانتی و منزلتی، مانند: {{متن قرآن|الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ}}<ref>«مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمیزند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۲.</ref> و {{متن قرآن|السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}<ref>«و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰.</ref> ۱۱.</ref>. [[پیشگامان]] در [[خیرات]]، پیشگامان در برخورداری از [[رحمت]] الهیاند، آنان [[مقربان]] در پیشگاه الهیاند. و درباره [[عیسی]]{{ع}} فرموده است: {{متن قرآن|وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>: در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[آبرومند]] و از مقربان خواهد بود. | |||
#به معنای رعایت، مانند: {{متن قرآن|إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref>، و {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ میدهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>. | |||
#به معنای [[قدرت]]، مانند: {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ}}<ref>«میدانیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» سوره ق، آیه ۱۶.</ref> و {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ}}<ref>«و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید» سوره واقعه، آیه ۸۵.</ref><ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۹۸-۳۹۹.</ref>. | |||
*'''استثناء''' (الا): درباره این که استثناء در [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> متصل است یا منقطع، سه دیدگاه مطرح شده است: | |||
#استثناء در آیه منقطع است. [[قرطبی]] از زجاج و نحاس [[نقل]] کرده که استثناء در آیه{{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را منقطع دانستهاند<ref>تفسیر القرطبی، ج۱۶، ص۲۰ - ۲۱.</ref>. در [[تفسیر جلالین]] نیز استثناء منقطع دانسته شده است<ref>تفسیر الجلالین، ص۴۸۶.</ref>. [[محیالدین عربی]]<ref>تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۲۳۱.</ref>، مراغی<ref>تفسیر مراغی، ج۲۵، ص۳۹.</ref>، [[شیخ مفید]]<ref>تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۹.</ref> و [[ابوالفتوح رازی]]<ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج۱۷، ص۱۲۵.</ref> نیز استثناء در آیه را منقطع دانستهاند. [[ملافتح الله کاشانی]] این قول را به اکثر [[مفسران]] نسبت داده است<ref>منهج الصادقین، ج۴، ص۹۰۹.</ref>. | |||
#استثناء در آیه متصل است. [[بیضاوی]]، در [[تفسیر آیه]] گفته است: بر [[تبلیغ رسالت]] از شما [[اجر]] و نفعی نمیخواهم، مگر این که مرا به خاطر قرابتی که به شما دارم [[دوست]] بدارید، یا اقربا و خویشاوندانم را دوست بدارید. سپس گفته است: {{عربی|قیل: الاستثناء منقطع و المعنی: لا أسألکم أجرا قط ولکن أسألکم المودة}}: گفته شده است، استثناء منقطع است و معنا این است که هرگز از شما اجری نمیخواهم، لکن [[مودت]] خود با خویشانم را از شما میخواهم<ref>تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۹۰.</ref>. از آنجا که عبارت “قیل” معمولاً ناظر به [[ضعف]] و [[نادرستی]] دیدگاه است، میتوان گفت [[رأی]] بیضاوی این است که استثناء در آیه متصل است، البته اجر شمردن مودت، مجازی و ادعایی است نه [[حقیقی]]. [[علامه طباطبایی]] نیز گفته است: ظاهر استثناء این است که متصل است، با این ادعا که [[مودت]] [[اجر]] میباشد، و به تکلّفی که برای منقطع بودن استثناء شده است، نیازی نیست<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۳.</ref>. | |||
#عدهای از [[مفسران]] هر دو وجه را جایز شمردهاند. [[زمخشری]] در این باره گفته است: جایز است که استثناء متصل باشد، یعنی از شما اجری جز این که خویشاوندانم را [[دوست]] بدارید، نمیخواهم و این در [[حقیقت]] اجر نیست؛ زیرا [[خویشاوندان پیامبر]]{{صل}}، [[خویشاوندان]] آنان ([[قریش]]) نیز میباشند، و [[صله]] (پیوند [[دوستی]]) با آنان مقتضای [[مروت]] است. و جایز است که منقطع باشد، یعنی هرگز از شما اجری نمیخواهم لکن میخواهم که خویشاوندان مرا- که خویشاوندان شما نیز هستند- دوست بدارید<ref>الکشاف، ج۴، ص۲۱۹.</ref>. | |||
[[فخر رازی]]، نخست [[ادله]] چهارگانهای را بر این که درخواست اجر در ازای [[ابلاغ رسالت الهی]] جایز نیست، اقامه کرده است، آن گاه درخواست اجر در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را بر اساس این که استثناء متصل یا منقطع باشد، توجیه کرده است. بر اساس متصل بودن استثناء گفته است معنای [[آیه]] این است که من غیر از مودت خویشاوندانم از شما اجری نمیخواهم، و آن هم در حقیقت اجر نیست؛ زیرا مودت هر [[مسلمانی]] بر [[مسلمان]] دیگر [[واجب]] است، لذا مودت بزر گان و شریفترین آنان به طریق اولی واجب خواهد بود. بنابراین تقدیر آیه این است: {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اجر نیست، پس در واقع اجری درخواست نشده است. | |||
توجیه آیه بر اساس منقطع بودن استثناء این است که با جمله {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} [[کلام]] تمام است و عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} [[کلامی]] است مستقل، و {{متن قرآن|إِلَّا}} به معنای “لکن” است، و معنای آن این است: لکن قرابتم را به شما [[یادآوری]] میکنم<ref>مفاتیح الغیب، ج۲۷، ص۱۶۵.</ref>. | |||
[[آلوسی]] نیز هر دو وجه را ذکر نموده است، ولی منقطع بودن آن را، به [[دلیل]] این که موهم [[ناسازگاری]] با [[آیات]] نافی [[اجر]] در باب [[رسالت]] نخواهد بود، ترجیح داده است<ref>روح المعانی، ج۲۵، ص۴۸.</ref>. | |||
[[شیخ طوسی]]<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۵۸.</ref>، [[امین]] الاسلام [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج۹- ۱۰، ص۲۹.</ref> و [[ملافتح الله کاشانی]]<ref>منهج الصادقین، ج۴، ص۹۰۹.</ref> از [[مفسران شیعه]] نیز هر دو وجه را جایز شمردهاند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۳-۹۹.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۵
- این مدخل از زیرشاخههای بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه مودت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه مودت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
آیۀ مودت و شأن نزول
- آیۀ مودت آیهای است که اجر رسالت پیامبر خدا(ص) را مودّت خویشاوندان آن حضرت بیان میکند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱].[۲]
- دو شأن نزول برای آیه ذکر شده است:
- شأن نزول اول میگوید: روزی مشرکان مکه در جایی گرد آمدند و گفتند: «آیا محمد در برابر آنچه آورده است، مزدی میخواهد؟» این آیه در پاسخ آنان فرود آمد و مردم را بر مودت پیامبر و خویشاوندان مأمور ساخت[۳]. براساس این شأن نزول آیه مکی است[۴].
- شأن نزول دوم میگوید: چون پیامبر(ص) در مدینه حکومت اسلامی را بنیان گذاشت به دشواریهای مالی دچار گشت. انصار نزد او آمدند و اموال خویش را به حضرت عرضه کردند. در این هنگام آیه نازل شد و پیامبر(ص) آن را بر انصار خواند و فرمود: «نزدیکان مرا پس از من دوست بدارید». انصار با شادی و رضایت از محضر پیامبر(ص) بیرون رفتند؛ اما منافقان، گفتند این سخن، افترائی است که محمد بر خدا بسته و میخواهد ما را از این پس ذلیل خویشان خود کند. آن گاه آیه نازل گشت[۵]. بر این اساس آیه مدنی است[۶].
تفسیر آیۀ مودت
- معنای «قربی» تقرب به خداوند است و «مودة فی القربی» به معنای مودت به خدا از راه تقرب به او و از گذر طاعت است. بنابراین، مراد آیه این است: من مزدی از شما نمیخواهم مگر اینکه از راه تقرب به خدا، بدو مودت ورزید[۷]. اما این تفسیر نادرست است؛ زیرا معنای آیه بنابر آن چنین میشود: «از شما میخواهم اطاعت خدا را دوست بدارید». در حالی که معنای درست این است: «از شما میخواهم خدا را اطاعت کنید نه اینکه تنها آن را دوست بدارید»؛ چون تقرب به خدا را حتی مشرکان دوست داشتند و بتان را به همین جهت میپرستیدند[۸].
- واژۀ «قربی» به معنای خویشاوندی است؛ نه خویشاوندان[۹]. قریش، پیامبر(ص) را تکذیب و با او دشمنی میکردند. از این رو، خداوند متعال دستور داد پیامبر(ص) از آنان بخواهد اگر ایمان نمیآورند، دست کم دشمنی نکنند؛ زیرا با پیامبر(ص) خویشاوندند. این تفسیر نیز مردود است؛ زیرا درخواست مزد جایی درست است که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی به آنها رسانَد و در اینجا چنین نیست. مشرکان قریش هدایت نیافته و ایمان نیاورده بودند؛ بلکه دشمنی نیز میکردند. اگر کسی بگوید آنان ایمان آورده بودند باید گفت: در این صورت، دیگر دشمنی تحقق ندارد تا پیامبر از آنان بخواهد به عنوان اجر، از آن دست بردارند[۱۰].[۱۱]
- مراد از «قربی» همان خویشاوندی است؛ اما خطاب آیه به قریش نیست؛ بلکه به انصار است؛ زیرا پیامبر(ص) از سوی مادر با آنان خویشاوند بود<refروح المعانی، ج۲۵، ص ۳۰.</ref>. این برداشت نیز نادرست است؛ زیرا محبت انصار به پیامبر(ص) چنان بود که نیازی به سفارش نداشت. آنان پیامبر را از مکه به شهر خویش بردند، گرامیاش داشتند و پیمان بستند همچون خانواده خویش از او دفاع کنند. چنین نیز کردند[۱۲].
- خطاب آیه به قریش است و مراد از مودت به قربی مودت به سبب خویشاوندی است؛ اما مودت پیامبر(ص) به قریش، نه مودت قریش به پیامبر(ص). معنای آیه در این صورت چنین میشود: «من در برابر کوششم، هیچ نمیخواهم؛ ولی محبت من به شما روا نمیدارد که در گمراهی رهایتان کنم»[۱۳]. اشکال تفسیر این است که با حد و مرزی که خداوند برای دعوت و هدایت گذاشته، سازگار نیست؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، وظیفۀ پیامبر(ص) را تنها دعوت دانسته و به او فرموده است هدایت به دست تو نیست و تنها از آنِ من است. همچنین فرموده است: «پیامبر نباید از اینکه کفار دعوت او را نمیپذیرند، اندوهگین شود و خود را به سختی اندازد. وظیفۀ او تنها ابلاغ است»[۱۴].[۱۵]
- مراد از «قربی» خویشاوندان مردم است. بدین ترتیب معنای آیه چنین میشود: «هیچ مزدی از شما نمیخواهم جز آنکه با خویشانتان مهربانی کنید»[۱۶]. اما این تفسیر نیز نادرست است؛ زیرا در فرهنگ اسلامی محبت به نزدیکان به صورت مطلق پسندیده نیست[۱۷]؛ بلکه تابع شرطهایی است. بنابراین، سیاق آیه چنان است که نمیتواند مخصص یا مقید آیۀ قربی باشد. دیگر آنکه اگر محبت، محبتی خاص است دیگر نمیتوان همۀ قریش یا مخاطبان دیگر را بدهکار پنداشت و آنان را به پرداخت چنین مزدی موظف دانست[۱۸].[۱۹]
- نظریۀ شیعه این است که مراد از «مودت به قربی» دوستی با خویشاوندان ویژۀ پیامبر(ص) است. این خویشاوندان عبارتاند از همان عترت و اهل بیت. چنانچه روایاتی را که «مودت به قربی» را به دوستی عترت و اهل بیت تفسیر کردهاند به روایاتی که مردم را در فهم قرآن به اهل بیت ارجاع میدهند پیوند دهیم، شکی نمیماند که مراد از مزد رسالت، محبتی است که با آن مردم به اهل بیت مراجعه مینمایند و آنها را مرجع علمی و عملی خود قرار میدهند و از این گذر با راهنمایان راستین خویش پیوند میخورند و به سعادت دنیوی و اخروی میرسند[۲۰].
اشکالات وارد بر تفسیر شیعه از آیه
- برخی گفته اند: این تفسیر متهم ساختن پیامبر(ص) است به اینکه همانند دیگر مردم برای آینده خویشان و فرزندان خود نگرانی میکند و دین خدا را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان میسازد[۲۱]. این اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند مردم با عترت، به خود آنان میرسد نه به عترت. پیامبر(ص) در حقیقت، نگران مردم بوده است نه خاندان خویش[۲۲].
- برخی دیگر گفتهاند: اگر مراد از قربی عترت پیامبر(ص) است با آیۀ ﴿وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ﴾[۲۳] ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا مودت اهل بیت(ع) بنابر نظریۀ شیعه از باب مجاز "اجر" خوانده میشود و در حقیقت، سودی که در این میان پدید میآید نصیب مردم میشود نه عترت. علاوه بر آنکه آیه مدنی است و مسلمانان مدینه هم به عصمت پیامبر(ص) معتقد بودند و چنین اتهامهایی را در حق پیامبر(ص) به هیچ وجه وارد نمیدانستند و اگر هم بتوان این اتهام را محتمل دانست، باید در بسیاری آیات دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که قرآن اطاعت مطلق از پیامبر(ص) را واجب میداند[۲۴] و همچنین است آیه خمس[۲۵] و ازدواجهای پیامبر(ص)[۲۶].
آیه مودت در حدیث
- پس از نزول آیۀ مودت از پیامبر(ص) پرسیدند: «یا رسول الله! خویشاوندان تو کیانند که مودت آنان بر ما واجب است؟» فرمود: «علی و فاطمه و دو فرزند آنان» و این پاسخ را سه بار بر زبان آورد[۲۷].[۲۸]
- چون علی بن الحسین(ع) را به اسارت بر دروازه دمشق آوردند، مردی شامی گفت: «خدای را سپاس که شما را کشت و از ریشه برکند!» حضرت بدو فرمود: «آیا قرآن خواندهای؟» گفت: «آری!» فرمود: «سورههای حامیم را خواندهای؟» گفت: «نه». فرمود: «آیا این را خواندهای که: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾؟ گفت: «آیا شما همانانید که این آیه فرموده است؟» فرمود: «آری»[۲۹].[۳۰]
- امام باقر(ع)، دربارۀ این آیه و مودّت ذی القربی میفرماید: «هِیَ وَ اللَّهِ فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ(ص) فِی أَهْلِ بَیْتِهِ»[۳۱].[۳۲]
ثمرات مودت نسبت به خاندان پیامبر(ص)
- مهرورزی نسبت به خاندان پیامبر(ص) و مودّت اهل بیت(ع) برای امّتی که چنین برخورد حق شناسانهای نسبت به صاحب دعوت محمّدی دارند[۳۳]، ثمراتی دارد مانند:
- تشکّر از زحمات پیامبر(ص) در ادای رسالت الهی و هدایت مردم به دین خدا؛
- عامل گرایش به خوبیها و فضیلتها از طریق الگوهای کمال است؛ اهل بیت، پیوسته به این آیه استناد میکردند تا امّت را نسبت به ادای حق آنان یادآوری کنند.
- پیامبر(ص) فرموده است: «أَدِّبُوا أولادکم علی حبّی وَ حُبُّ أَهْلِ بیتی وَ الْقُرْآنِ»[۳۴]. این مودّت، مایۀ نجات انسان در آخرت و نشانۀ پاکی مولد و رحمت و لطف الهی به دوستداران این خاندان است[۳۵].
نتیجه گیری
- در نتیجه بزرگترین ابراز مودّت نسبت به این خاندان، پذیرش رهبری و امامت آنان و مقدم داشتن ایشان بر دیگران و حجّت شمردن قول و فعل آنان است و وقتی مودّت، واجب الهی باشد، اطاعت نیز تکلیف الهی است و شایستگی و برتری همه جانبۀ آنان معیار لزوم این اطاعت است. پس آیۀ مودت، از پشتوانهها و دلایل امامت ائمه(ع) محسوب میشود، چون مودّت، تنها محبت قلبی نیست، بلکه فرمانبرداری محبّانه و اطاعت مطلق از مقام ولایت آنان است و تنها امر تشریفاتی و اخلاقی نیست، بلکه فریضۀ الهی است[۳۶].
آیه مودّت در امامت اهل بیت
یکی از آیات قرآنی که به آن بر امامت اهل بیت پیامبر(ص) استدال شده، آیه ﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۳۷] است که به اختصار آیه “مودت” نامیده میشود. خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری فرموده است: ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾[۳۸]. خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الاعتقاد، آنجا که از طریق افضلیت امیرالمؤمنین(ع) بر امامت آن حضرت استدلال کرده است، آیه مودت را یکی از دلایل افضلیت آن حضرت به شمار آورده و گفته است: و وجوب المحبة. علامه حلّی در شرح آن گفته است: “این نوزدهمین وجه افضلیت امیرالمؤمنین(ع) است. تقریر آن چنین است: محبت و مودت علی(ع) نه دیگر صحابه، واجب بوده است، پس او بر دیگر اصحاب پیامبر(ص) برتر است. بیان مقدمه اول آن است که او از اولی القربی است، پس مودتش به دلیل کلام خداوند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۳۹] واجب است”[۴۰].
علامه حلی، در دو کتاب دیگر خود، یعنی “منهاج الکرامه”[۴۱] و “نهج الحق و کشف الصدق”[۴۲] به آیه “مودت” بر امامت امیرالمؤمنین(ع) استدال کرده است. زینالدین بیاضی در “الصراط المستقیم”[۴۳]، عبدالرزاق لاهیجی در “گوهر مراد”[۴۴]، سید عبدالله شبر در “حق الیقین”[۴۵]، و سید علی موسوی بهبهانی در “مصباح الهدایه”[۴۶] نیز به آیه “مودت” بر افضلیت و امامت امیرالمؤمنین(ع) استدال کردهاند. این استدلال از سوی افرادی چون ابن تیمیه در “منهاج السنه”[۴۷]، فضل بن روزبهان در “ابطال نهج الباطل”[۴۸]، و عبدالعزیز دهلوی در “التحفه الاثناعشریه”[۴۹] مورد نقد واقع شده است و از سوی عالمان شیعه، مانند علامه حامد حسین هندی در “عقبات الانوار”[۵۰]، قاضی نورالله شوشتری در “احقاق الحق”[۵۱]، شیخ محمد حسن مظفر در “دلائل الصدق”[۵۲]، سید شرفالدین عاملی در “الکلمة الغراء”[۵۳] و سید علی میلانی در “نفحات الازهار”[۵۴] به نقدها و اشکالات آنان پاسخ داده شده است.
اگر چه در آثار مزبور، مباحث و مطالب ارزندهای درباره تفسیر آیه مودت و روایات مربوط به آن و مفاد و مدلول آیه و روایات، مطرح شده است، ولی نقل و بررسی اقوال و آراء مفسران شیعه و اهلسنت در تفسیر آیه شریفه و نقل و بررسی سند و مدلول روایات فریقین در این باره و تبیین وجوه دلالت آیه شریفه بر امامت اهلبیت(ع) و نقل شبهات و پاسخگویی به آنها، به صورت یکجا و در طرحی جدید، نگارنده را به پژوهش در این باره برانگیخت. این پژوهش در پنج گفتار سامان یافته است.[۵۵]
بیان مفاهیم و مفردات آیه
- اجر: اجر در لغت به معنای چیزی است که در مقابل عمل فردی به او پرداخت میشود. اجری که خداوند در برابر کارهای نیک، به انسان میدهد، ثواب (پاداش) نام دارد[۵۶]. مصداق اجر ممکن است یاد و ذکر نیک باشد، چنان که مهریه زن نیز اجر نامیده شده است[۵۷]. پاداش عمل که اجر نام دارد، گاهی دنیوی است و گاهی اخروی، چنان که فرموده است: ﴿وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۵۸]. اجر دنیوی ابراهیم(ع) را به او دادیم و او در آخرت از صالحان خواهد بود. اجر دنیوی خداوند به ابراهیم، به نام و یاد نیک، فرزند صالح و رضایت پیروان ادیان [ابراهیمی] از او تفسیر شده است[۵۹]؛ تفاوت اجر با اجرت این است که اجر هم در مورد ثواب دنیوی به کار میرود و هم در مورد ثواب اخروی، ولی “اجرت” فقط در ثواب دنیوی به کار میرود. و تفاوت اجر با جزا این است که اجر تنها در مورد نفع به کار میرود، ولی جزا هم بر نفع اطلاق میشود و هم بر ضرر، چنان که فرموده است: ﴿وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا﴾[۶۰]، و نیز فرموده است: ﴿فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ﴾[۶۱][۶۲]. در قرآن کریم، لفظ اجر، غالباً بر آن چه خداوند به عنوان جزای کارهای عبادی، و برای مؤمنان و صالحان در آخرت، آماده کرده است، یعنی مقامات قرب و درجات ولایت که بهشت نیز از جمله آنهاست، اطلاق شده است، آری در آیه ﴿إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۶۳] که حکایت سخن یوسف(ع) است، و نیز در آیه ﴿وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۶۴]، (در این دو آیه)، بر جزای دنیوی نیک، اجر اطلاق شده است[۶۵].
- مودّت: مودت از ریشه وُدّ، به معنای دوستی است، و در معنای آرزو نیز به کار میرود، که آن هم متضمن معنای دوستی است؛ زیرا انسان چیزی را آرزو میکند که دوست دارد. در آیات قرآن هر دو معنای آن به کار رفته است. مودت به معنای دوستی، مانند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۶۶]، ﴿وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾[۶۷]، ﴿وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ﴾[۶۸]. و مودت به معنای آرزو، مانند: ﴿وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ﴾[۶۹]، ﴿رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ﴾[۷۰] و ﴿وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ﴾[۷۱]. برخی گفتهاند: معنای مودت خداوند نسبت به بندگانش، مراعات کردن حال آنان است[۷۲]. دیگر لغتشناسان نیز مودت را به محبت معنا کرده و یاد آور شدهاند که در معنای تمنّی (آرزو) نیز به کار میرود[۷۳]. ابوهلال عسکری میان وُدّ و حُبّ فرق گذاشته و گفته است حُبّ در جایی به کار میرود که دوستی ناشی از میل طبیعی و حکمت است، ولی وُدّ در دوستیای که فقط ناشی از میل طبیعی است به کار میرود، لذا در جایی که انسان فرد دیگری را دوست دارد گفته میشود أحب فلانا و أوده، ولی در مورد نماز گفته میشود: الگو:عربی أحب الصلوة، و گفته نمیشود: الگو:عربی أود الصلوة[۷۴]. این سخن، درست نیست؛ زیرا اگر کاربرد مودت به دوستی ناشی از میل طبیعی اختصاص میداشت، در مورد دوستی خداوند نسبت به بشر به کار نمیرفت، در حالی که “ودود” یکی از اسمای حسنای خداوند است، که یا از باب “فعول” به معنای مفعول است، یعنی خداوند محبوب اولیاء میباشد، و یا به معنای فاعل است، یعنی خداوند بندگان صالح خود را دوست دارد و از آنان راضی است[۷۵].
- قُربی: واژه “قربی”، مصدر و از ریشه “قرب” (در مقابل بُعد) به معنای نزدیک بودن است. واژه “قرب” در مورد نزدیکی مکانی به کار میرود، و واژه “قُربت” در قرب از حیث منزلت، استعمال میشود، و واژه قُربی و قرابت، در نسبت خویشاوندی به کار میرود[۷۶].
کلمه “قرب” و مترادفات و مشتقات آن در قرآن کریم، در موارد زیر به کار رفته است:
- قرب مکانی، مانند: ﴿فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا﴾[۷۷].
- قرب زمانی، مانند: ﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ﴾[۷۸].
- قرب نَسبی (خویشاوندی) مانند: ﴿وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى﴾[۷۹]، ﴿وَلِذِي الْقُرْبَى﴾[۸۰]. قرب مکانتی و منزلتی، مانند: ﴿الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ﴾[۸۱] و ﴿السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾[۸۲] ۱۱.</ref>. پیشگامان در خیرات، پیشگامان در برخورداری از رحمت الهیاند، آنان مقربان در پیشگاه الهیاند. و درباره عیسی(ع) فرموده است: ﴿وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾[۸۳]: در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان خواهد بود.
- به معنای رعایت، مانند: ﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۸۴]، و ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾[۸۵].
- به معنای قدرت، مانند: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾[۸۶] و ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ﴾[۸۷][۸۸].
- استثناء (الا): درباره این که استثناء در آیه ﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۸۹] متصل است یا منقطع، سه دیدگاه مطرح شده است:
- استثناء در آیه منقطع است. قرطبی از زجاج و نحاس نقل کرده که استثناء در آیه﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ را منقطع دانستهاند[۹۰]. در تفسیر جلالین نیز استثناء منقطع دانسته شده است[۹۱]. محیالدین عربی[۹۲]، مراغی[۹۳]، شیخ مفید[۹۴] و ابوالفتوح رازی[۹۵] نیز استثناء در آیه را منقطع دانستهاند. ملافتح الله کاشانی این قول را به اکثر مفسران نسبت داده است[۹۶].
- استثناء در آیه متصل است. بیضاوی، در تفسیر آیه گفته است: بر تبلیغ رسالت از شما اجر و نفعی نمیخواهم، مگر این که مرا به خاطر قرابتی که به شما دارم دوست بدارید، یا اقربا و خویشاوندانم را دوست بدارید. سپس گفته است: قیل: الاستثناء منقطع و المعنی: لا أسألکم أجرا قط ولکن أسألکم المودة: گفته شده است، استثناء منقطع است و معنا این است که هرگز از شما اجری نمیخواهم، لکن مودت خود با خویشانم را از شما میخواهم[۹۷]. از آنجا که عبارت “قیل” معمولاً ناظر به ضعف و نادرستی دیدگاه است، میتوان گفت رأی بیضاوی این است که استثناء در آیه متصل است، البته اجر شمردن مودت، مجازی و ادعایی است نه حقیقی. علامه طباطبایی نیز گفته است: ظاهر استثناء این است که متصل است، با این ادعا که مودت اجر میباشد، و به تکلّفی که برای منقطع بودن استثناء شده است، نیازی نیست[۹۸].
- عدهای از مفسران هر دو وجه را جایز شمردهاند. زمخشری در این باره گفته است: جایز است که استثناء متصل باشد، یعنی از شما اجری جز این که خویشاوندانم را دوست بدارید، نمیخواهم و این در حقیقت اجر نیست؛ زیرا خویشاوندان پیامبر(ص)، خویشاوندان آنان (قریش) نیز میباشند، و صله (پیوند دوستی) با آنان مقتضای مروت است. و جایز است که منقطع باشد، یعنی هرگز از شما اجری نمیخواهم لکن میخواهم که خویشاوندان مرا- که خویشاوندان شما نیز هستند- دوست بدارید[۹۹].
فخر رازی، نخست ادله چهارگانهای را بر این که درخواست اجر در ازای ابلاغ رسالت الهی جایز نیست، اقامه کرده است، آن گاه درخواست اجر در آیه شریفه ﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ را بر اساس این که استثناء متصل یا منقطع باشد، توجیه کرده است. بر اساس متصل بودن استثناء گفته است معنای آیه این است که من غیر از مودت خویشاوندانم از شما اجری نمیخواهم، و آن هم در حقیقت اجر نیست؛ زیرا مودت هر مسلمانی بر مسلمان دیگر واجب است، لذا مودت بزر گان و شریفترین آنان به طریق اولی واجب خواهد بود. بنابراین تقدیر آیه این است: ﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ اجر نیست، پس در واقع اجری درخواست نشده است. توجیه آیه بر اساس منقطع بودن استثناء این است که با جمله ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا﴾ کلام تمام است و عبارت ﴿إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ کلامی است مستقل، و ﴿إِلَّا﴾ به معنای “لکن” است، و معنای آن این است: لکن قرابتم را به شما یادآوری میکنم[۱۰۰]. آلوسی نیز هر دو وجه را ذکر نموده است، ولی منقطع بودن آن را، به دلیل این که موهم ناسازگاری با آیات نافی اجر در باب رسالت نخواهد بود، ترجیح داده است[۱۰۱]. شیخ طوسی[۱۰۲]، امین الاسلام طبرسی[۱۰۳] و ملافتح الله کاشانی[۱۰۴] از مفسران شیعه نیز هر دو وجه را جایز شمردهاند.[۱۰۵]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: تفسیر آیة المودة، ص۲۵؛ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۰؛ المیزان، ج۱۸، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۲۹؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۰۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۱.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص ۳۲؛ المیزان، ج۱۸ ص ۴۵؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۰۷؛ پیام قرآن، ج۹، ص ۲۲۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص ۳۰؛ پیام قرآن، ج۹، ص۲۲۶.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲ ـ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ ﴿مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ﴾«بر پیامبر جز پیام رسانی نیست و خداوند آنچه را آشکار میدارید و آنچه را نهان میکنید میداند» سوره مائده، آیه ۹۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ سورۀ مجادله، آیۀ ۲۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۴۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۳۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
- ↑ «و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمیخواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.
- ↑ ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴾«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیامرسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.
- ↑ ﴿وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴.
- ↑ «لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً الْآيَةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أُمِرْنَا بِمَوَدَّتِهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَااحقاق الحق، ج۳، ص۲؛ ج ۱۴، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستّه، ج ۱، ص۲۵۹»
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ الدر المنثور، ج۶، ص ۷؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۴۱۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: نفحات الأزهار، ج ۲۰ ص ۱۵۵.
- ↑ «فرزندان خود را با محبت خاندان من تربیت کنید»؛ ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۴۱۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۲۲۸.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸.
- ↑ «دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ کشف المراد، ص۵۳۴.
- ↑ منهاج الکرامة، ص۱۴۷.
- ↑ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۵.
- ↑ الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۱، ص۱۸۸.
- ↑ گوهر مراد، ص۵۴۶.
- ↑ حق الیقین، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ مصباح الهدایة إلی اثبات الولایة، ص۱۷۴-۱۷۹.
- ↑ این کتاب در رد کتاب «منهاج الکرامة» علامه حلی نوشته شده است.
- ↑ این کتاب در رد کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی نوشته شده است.
- ↑ این کتاب در رد ادله شیعه بر امامت امیرالمؤمنین(ع) نوشته شده است.
- ↑ این کتاب در پاسخ به اشکالات عبدالعزیز دهلوی نگارش یافته است.
- ↑ این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
- ↑ این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
- ↑ الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء(س) درباره چند آیه قرآنی در فضایل حضرت زهرا(س) نگارش یافته است.
- ↑ این کتاب، تلخیص و تعریب کتاب «عقبات الأنوار» است.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۹۱.
- ↑ الأجر: الجزاء علی العمل، و الأجر الثواب (لسان العرب، ج۱، ص۵۸)؛ الأجر والأجرة الكراء علی العمل (معجم مقاییس اللغة، ص۶۰).
- ↑ الأجر: الجزاء علی العمل كالإجارة، و الذكر الحسن، و المهر (معجم القاموس المحیط، ص۳۴-۳۵).
- ↑ «و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
- ↑ مجمع البیان، ح۷-۸، ص۲۸۰.
- ↑ «و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد» سوره انسان، آیه ۱۲.
- ↑ «کیفر او دوزخ است» سوره نساء، آیه ۹۳.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۱۰- ۱۱.
- ↑ «چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.
- ↑ «و بدین گونه ما یوسف را در آن سرزمین توانایی بخشیدیم تا هرجا خواهد در آن جای گیرد؛ هر کس را بخواهیم به بخشایش خویش میرسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره یوسف، آیه ۵۶.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۲۲.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد» سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ «و او آمرزگار دوستدار است» سوره بروج، آیه ۱۴.
- ↑ «دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.
- ↑ «بسا کافران آرزو کنند که مسلمان میبودند» سوره حجر، آیه ۲.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۵۱۶-۵۱۷.
- ↑ ر.ک: الصحاح، ج۱، ص۴۶۰؛ معجم القاموس المحیط، ص۱۳۸۷؛ معجم مقاییس اللغة، ص۱۰۷۹؛ المصباح المنیر، ج۲، ص۳۷۱؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۱۷۷؛ تاج العروس، ج۹، ص۲۷۸؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۳۷.
- ↑ معجم الفروق اللغویة، ص۱۷۴.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۶۵.
- ↑ المصباح المنیر، ج۲، ص۱۷۵؛ نیز ر.ک: الصحاح، ج۱، ص۲۰۵؛ معجم مقاییس اللغة، ص۸۸۵؛ معجم القاموس المحیط، ص۱۰۳۸؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۵۴.
- ↑ «بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند» سوره توبه، آیه ۲۸.
- ↑ «(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۱.
- ↑ «و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند» سوره نساء، آیه ۸.
- ↑ «و خویشاوند (وی)» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ «مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمیزند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۲.
- ↑ «و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰.
- ↑ «در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
- ↑ «که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
- ↑ «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ میدهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
- ↑ «میدانیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» سوره ق، آیه ۱۶.
- ↑ «و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید» سوره واقعه، آیه ۸۵.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۳۹۸-۳۹۹.
- ↑ «دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ تفسیر القرطبی، ج۱۶، ص۲۰ - ۲۱.
- ↑ تفسیر الجلالین، ص۴۸۶.
- ↑ تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۲۳۱.
- ↑ تفسیر مراغی، ج۲۵، ص۳۹.
- ↑ تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۹.
- ↑ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج۱۷، ص۱۲۵.
- ↑ منهج الصادقین، ج۴، ص۹۰۹.
- ↑ تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۹۰.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۳.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۲۱۹.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۲۷، ص۱۶۵.
- ↑ روح المعانی، ج۲۵، ص۴۸.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۹- ۱۰، ص۲۹.
- ↑ منهج الصادقین، ج۴، ص۹۰۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۹۳-۹۹.