اطاعت اولی الامر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۲
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت و وظایف امت نسبت به اهل بیت است. "اطاعت اولی الامر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت اولی الامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- اطاعت از حاکم، اختصاص به نظام اسلامی ندارد. بقای هر حکومتی، بدون اطاعت مردم از حاکم، امکانپذیر نیست. پایه نظم، امنیّت، جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین حقوق و مصالح مردم، بر قانون استوار است و تا زمانیکه قانون به اجرا در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد. از اینرو، در جامعه اسلامی که به معنای دقیق کلمه، جامعهای براساس “حاکمیّت قانون” است، نه تنها عموم مردم، ملزم به پیروی از قوانیناند، بلکه حاکمان جامعه به پیروی از قانون سزاوارترند؛ چرا که، بیاعتنایی آنها به قوانینی که خود، مروّج و مجری آناند، شکستهشدن حرمت قانون است و بیاعتنایی دیگران به قانون را به دنبال خواهد داشت. مجریان قانون، در درجه نخست، باید خود، ملتزم به قانون باشند تا بتوانند دیگران را به اجرای قوانین، تشویق و تحریض کنند.
- در جامعه اسلامی، مراد از قوانین، اعم از احکام دینی و احکام حکومتی است؛ چون، علاوه بر قوانین شرعی که حاکم، تنها، بیانکننده آنهاست و مجاز به هیچگونه دخل و تصرّفی در آنها نیست، دسته دیگری از قوانین، دستورهای حکومتی حاکم است که در شرایط مختلف، از او صادر میشود.اطاعت از حاکم، در هر دو عرصه، مورد نظر ما، در این بحث است.
- در نظام سیاسی اسلام، بنابر مبنای نصب الهی حاکم از جانب خداوند - که مردم، موظّف به اطاعت از اویند و به تعبیر دقیقتر، موظّف به اطاعت از اوامر الهی هستند - همینکه عدّهای از مردم با بیعت و وفاداری نسبت به حاکم، مشروعیت الهی و ولایت بالقوۀ او را فعلیت بخشند و در جهت حمایت از او، زمینه تحقّق حکومتش را فراهم سازند، کافی است و نیاز به بیعت یا انتخاب مجدّد نیست؛ حتّی اگر رأی اکثریت مردم دریافت نشده باشد یا حتّی اکثریّت با آن مخالف باشند. بلکه تحقّق ولایت و رهبری حاکم منصوب، با بیعت و وفاداری نسل گذشته، به قوّت خود باقی است و نیازی به وفاداری نسل حاضر نیست؛ مگر آنکه مردم، در زمان و شرایطی دیگر، بدون آنکه وظیفه دینی اعتراض و شورش بر “حاکم واجد شرایط و توانا بر انجام دادن وظایف شرعی و قانونی” را داشته باشند، بر او بشورند و او را از حاکمیّت، ساقط کنند که در اینصورت، البته، حاکم منصوب، عملا، از صحنه اجتماع حذف شده و ولایتی نخواهد داشت؛ هرچند، ولایت بالقوّهاش باقی است؛ چرا که، فرض بر این است که عملی مرتکب نشده تا شرعا از ولایت، ساقط شود. به هر حال، در نظام اسلامی، مشروعیّت حاکم اسلامی که پشتوانه الهی دارد، وابسته به بیعت اکثریّت با وی نیست، هرچند بیعت اکثریّت، بر استحکام حکومت او خواهد افزود. نکته دیگر، آنکه مقصود از اطاعت از حاکم، تنها اطاعت از شخص حاکم نیست، بلکه، پایبندی به مرجع صدور قوانین مطابق با شریعت و مقرّرات اجتماعی و پیروی از تصمیمات مجموعه دولتمردان در نظام اسلامی است که به نحوی به رهبر جامعه اسلامی منسوب هستند[۱].
معنای اطاعت اولو الامر
لزوم اطاعت از اولی الأمر
- اولو الامر به معنای صاحبان فرمان است. قرآن در کنار اطاعت خدا و پیامبر به اطاعت از اولی الأمر فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۲].[۳] در این آیۀ شریفه اطاعت از اولی الامر در کنار اطاعت از خدا و رسول قرار داده شده و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۴].[۵] اطاعت از امام، به عنوان یک وظیفۀ واجب و به خاطر بزرگداشت امامت است: «وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة»[۶] حق اطاعت، یکی از دو حق امام بر امت است، حق دیگر، یاری و نصرت است. اگر اطاعت از امام نباشد، امام هم نمیتواند مسؤولیت رهبری و هدایت را انجام دهد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ قدرت اجتماعی و باز شدن دست امام در عمل به اسلام است[۷].
مصداق اولی الأمر
- مفسّران اهل سنت اولیالامر را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب پیامبر، خلفای راشدین، اهل علم و فقه، فرماندهان جنگی، والیان و حاکمان و اهل حل و عقد تطبیق کردهاند[۸]، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد، باید از او اطاعت کرد"[۹].[۱۰] امّا بیشتر مفسران شیعه، براساس بیقید و شرط بودن امر به اطاعت از اولیالامر، لزوم عصمت اولیالامر را استفاده کرده و آن را بر امامان دوازدهگانه(ع) تطبیق دادهاند. چون وجوب اطاعت مطلق مانند اطاعت از خدا و رسول در صورتی پذیرفتنی است که فرد از خطا مصون باشد و این ویژگی اختصاص به امامان دوازدگانه دارد[۱۱].[۱۲] رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند[۱۳].[۱۴]
گستره اطاعت از اولی الأمر
- اطاعت از اولی الامر یعنی امامان(ع) براساس آیه مطلق است اما اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماعی بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۱۵]. در روایات نیز نقل شده که اطاعت، در معروف است و در فرمان به معصیت روا نیست[۱۶].[۱۷]
اثبات وجوب اطاعت اولیالامر
منابع
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع اهل بیت
پانویس
- ↑ پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص118.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.
- ↑ برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک. جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۴.
- ↑ «قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.
- ↑ ر.ک: جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.