اقسام و انواع علم کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۵: خط ۹۵:
:::::*«'''اقسام علم امام''':
:::::*«'''اقسام علم امام''':
::::::وی [ [[علامه طباطبائی]] ] برای [[امام]] دو نوع علم قائل است، علم عادی که مربوط به مقام عنصری و بشری اوست و علم ویژه و لدنی که به مقام نورانیت او مربوط است. به اعتقاد او، امام به حسب مقام نورانیت خود، اولین مخلوق و اول صادر و فعلیت محضه است و بالفعل به همه چیز واقف و عالم است. اما به حسب مقام عنصری، ممکن است برخی چیزها را بالفعل نداند اما هرچه را بخواهد به ادنی توجهی، به اذن خدا، می‌داند. ایشان می‌نویسد: "[[علم امام]] {{ع}} به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع، طبق آنچه از ادله نقلیه و براهین عقلیه در می‌آید، دو قسم و از دو راه است:
::::::وی [ [[علامه طباطبائی]] ] برای [[امام]] دو نوع علم قائل است، علم عادی که مربوط به مقام عنصری و بشری اوست و علم ویژه و لدنی که به مقام نورانیت او مربوط است. به اعتقاد او، امام به حسب مقام نورانیت خود، اولین مخلوق و اول صادر و فعلیت محضه است و بالفعل به همه چیز واقف و عالم است. اما به حسب مقام عنصری، ممکن است برخی چیزها را بالفعل نداند اما هرچه را بخواهد به ادنی توجهی، به اذن خدا، می‌داند. ایشان می‌نویسد: "[[علم امام]] {{ع}} به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع، طبق آنچه از ادله نقلیه و براهین عقلیه در می‌آید، دو قسم و از دو راه است:
::::::قسم اول از علم امام علم موهبتی؛ امام {{ع}} به حقایق جهان هستی، در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند، و آنها که بیرون از دایره حس می‌باشند، مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده. دلیل این مطلب از راه نقل، روایات متواتره‌ای است که در جوامع حدیث شیعه مانند کتاب کافی، بصائر و کتب [[شیخ صدوق|صدوق]] و کتاب بحار و غیر آنها ضبط شده. به موجب این روایات که به حد و حصر نمی‌آید، امام {{ع}} از راه موهبت الهی، نه از راه اکتساب، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنی توجهی می‌داند. البته در قرآن کریم آیاتی داریم که [[علم غیب]] را مخصوص ذات خدای متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار می‌دهد، ولی استثنایی که در آیه کریمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}} <ref> سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref> وجود دارد نشان می‌دهد که اختصاص علم غیب به خدای متعال به این معناست که [[غیب]] را مستقلاً و از پیش خود "بالذات" کسی جز خدای نداند، ولی ممکن است [[پیغمبران]] پسندیده به تعلیم خدایی آن را بدانند و ممکن است پسندیدگان دیگر نیز به تعلیم پیغمبران آن را بدانند، چنان‌که در بسیاری از این روایات وارد است که پیغمبر و نیز هر امامی در آخرین لحظات زندگی خود، [[علم امامت]] را به [[امام]] پس از خود می‌سپارد. و از راه عقل براهینی است که به موجب آنها امام {{ع}} به حسب مقام نورانیت خود، کامل‌ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسما و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود به هر سوی توجه کند، برای وی حقایق روشن می‌شود". وی در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که این علم موهبتی تأثیری در عمل و ارتباطی با تکلیف امام ندارد و اصولاً قابل تخلف و تغییر نیست و از آن جهت که قضای حتمی خداوند به آن تعلق گرفته و حتمی الوقوع است، هیچ‌گونه تکلیفی به متعلق این علم، تعلق نمی‌گیرد و همچنین مورد اراده و قصد انسانی واقع نمی‌شود.
::::::'''قسم اول از علم امام، علم موهبتی''': امام {{ع}} به حقایق جهان هستی، در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند، و آنها که بیرون از دایره حس می‌باشند، مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده. دلیل این مطلب از راه نقل، روایات متواتره‌ای است که در جوامع حدیث شیعه مانند کتاب کافی، بصائر و کتب [[شیخ صدوق|صدوق]] و کتاب بحار و غیر آنها ضبط شده. به موجب این روایات که به حد و حصر نمی‌آید، امام {{ع}} از راه موهبت الهی، نه از راه اکتساب، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنی توجهی می‌داند. البته در قرآن کریم آیاتی داریم که [[علم غیب]] را مخصوص ذات خدای متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار می‌دهد، ولی استثنایی که در آیه کریمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}} <ref> سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref> وجود دارد نشان می‌دهد که اختصاص علم غیب به خدای متعال به این معناست که [[غیب]] را مستقلاً و از پیش خود "بالذات" کسی جز خدای نداند، ولی ممکن است [[پیغمبران]] پسندیده به تعلیم خدایی آن را بدانند و ممکن است پسندیدگان دیگر نیز به تعلیم پیغمبران آن را بدانند، چنان‌که در بسیاری از این روایات وارد است که پیغمبر و نیز هر امامی در آخرین لحظات زندگی خود، [[علم امامت]] را به [[امام]] پس از خود می‌سپارد. و از راه عقل براهینی است که به موجب آنها امام {{ع}} به حسب مقام نورانیت خود، کامل‌ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسما و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود به هر سوی توجه کند، برای وی حقایق روشن می‌شود". وی در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که این علم موهبتی تأثیری در عمل و ارتباطی با تکلیف امام ندارد و اصولاً قابل تخلف و تغییر نیست و از آن جهت که قضای حتمی خداوند به آن تعلق گرفته و حتمی الوقوع است، هیچ‌گونه تکلیفی به متعلق این علم، تعلق نمی‌گیرد و همچنین مورد اراده و قصد انسانی واقع نمی‌شود.
::::::قسم دوم از علم امام: علم عادی او؛ در مورد قسم دوم از علم امام که علم عادی است، می‌نویسد: "[[پیامبر اکرم|پیغمبر]] {{صل}} به نص قرآن کریم و همچنین [[امام]] {{ع}} "از [[عترت]] پاک او" بشری است همانند سایر افراد بشر، و اعمالی که در مسیر زندگی انجام می‌دهد، مانند اعمال سایر افراد بشر، در مجرای اختیار و براساس علم عادی قرار دارد. امام {{ع}} نیز مانند دیگران خیر و شر و نفع و ضرر کارها را از روی علم عادی تشخیص داده و آنچه را شایسته اقدام می‌بیند اراده کرده، در انجام آن به تلاش و کوشش می‌پردازد. در جایی که علل و عوامل و اوضاع و احوال خارجی موافق می‌باشد، به هدف اصابت می‌کند و در جایی که اسباب و شرایط مساعدت نکنند، از پیش نمی‌رود". از سخنان علامه چنین به دست می‌‌آید که امام {{ع}} بر همه حقایق هستی و حوادث بزرگ و کوچک نظام امکانی، در هر شرایطی به اذن و تعلیم الهی، مسلط است و این علم كه از لوازم مقام نورانیت اوست، لایتغیر و تخلف‌ناپذیر است و ارتباط با تکلیف ندارد»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۹۷-۲۰۰.</ref>.
::::::'''قسم دوم از علم امام، علم عادی''': او در مورد قسم دوم از علم امام که علم عادی است، می‌نویسد: "[[پیامبر اکرم|پیغمبر]] {{صل}} به نص قرآن کریم و همچنین [[امام]] {{ع}} "از [[عترت]] پاک او" بشری است همانند سایر افراد بشر، و اعمالی که در مسیر زندگی انجام می‌دهد، مانند اعمال سایر افراد بشر، در مجرای اختیار و براساس علم عادی قرار دارد. امام {{ع}} نیز مانند دیگران خیر و شر و نفع و ضرر کارها را از روی علم عادی تشخیص داده و آنچه را شایسته اقدام می‌بیند اراده کرده، در انجام آن به تلاش و کوشش می‌پردازد. در جایی که علل و عوامل و اوضاع و احوال خارجی موافق می‌باشد، به هدف اصابت می‌کند و در جایی که اسباب و شرایط مساعدت نکنند، از پیش نمی‌رود". از سخنان علامه چنین به دست می‌‌آید که امام {{ع}} بر همه حقایق هستی و حوادث بزرگ و کوچک نظام امکانی، در هر شرایطی به اذن و تعلیم الهی، مسلط است و این علم كه از لوازم مقام نورانیت اوست، لایتغیر و تخلف‌ناپذیر است و ارتباط با تکلیف ندارد»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۹۷-۲۰۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۱۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اقسام و انواع علم کدام‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

اقسام و انواع علم کدام‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سلطان الواعظین

سلطان الواعظین در کتاب «شب‌های پیشاور» در این باره گفته است:

«علم را به دو نوع ذاتى و عَرَضى تقسيم می‌كنند. علم ذاتى يا علم مطلق، منحصر به فرد و مخصوص ذات اقدس پروردگار است. در حيطه عقل بشر قابل تصور نيست و بشر از آن عاجز است. لذا آنچه كه بشر می‌گويد اثبات اجمالى آن است. علم عرضى نيز خود به دو قسم ديگر تقسيم می‌شود: علم اكتسابى و علم لدنى. علم اكتسابى به واسطه مدرسه رفتن و آموزش ديدن به دست می‌آيد، و به همان مقدارى كه زحمت می‌كشيم حاصل می‌گردد. علم لدنّى علمى است كه بدون تحصيل، از مبدأ فياض افاضه می‌شود. خداوند در قرآن مجيد می‌فرمايد: ﴿﴿وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً "از نزد خود به او علم لدنّى آموختيم"[۱]؛ بنابراين هيچ مسلمانى نمی‌تواند ادعا كند كه علم به غيب، جزو ذات پيغمبر و امامان است. يعنى آن‏ها نيز همانند خداوند، ذاتاً عالم به علم غيب هستند»[۲].


پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. علم معصوم مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  3. علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. علم باطنی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  8. علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  9. علم اکتسابی یا علم مستفاد معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. علم موهوبی و موهبتی یا علم لدنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. علم تام یا کامل معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. علم محدود معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. علم اجمالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. علم تفصیلی معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. علم حضوری معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  20. علم شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  21. فرق بین علم فعلی و شأنى معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. آیا علم معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  23. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  24. فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  25. آیا علم پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  26. آیا علم پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
  27. فرق بین علم معصوم و علم فرشتگان چیست؟ (پرسش)
  28. آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم ویژه معصوم برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  29. آیا علم معصوم در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش)
  30. آیا علم معصوم در شب جمعه نازل می‌شود؟ (پرسش)
  31. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم ویژه می‌شود؟ (پرسش)
  32. آیا غیر معصوم می‌تواند از علوم ویژه معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  33. تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  34. آیا مقام علم معصوم به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  35. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  36. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به علم معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  37. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم معصوم باشد؟ (پرسش)
  38. آیا آگاهی غیر معصوم از علم ویژه معصوم با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  39. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم ویژه معصوم دست یافت؟ (پرسش)
    1. آیا آگاهی از علم معصوم با سحر و جادو قابل دسترسی است؟ (پرسش)
  40. رابطه علم معصوم با علم مکنون یا مستأثر چیست؟ (پرسش)
  41. رابطه علم معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
  42. رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سوره کهف، آیه: ۶۵.
  2. شب‌های پیشاور؛ ص ۲۰۸.
  3. «خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد درحالی که چیزی نمی‌دانستید، لكن برای شما گوش و چشمان و دل‌ها قرار داد شاید شکرگزار باشید». سوره نحل، آیه۷۸.
  4. جلوه‌های لاهوتی، ج۱، ص ۱۰۹-۱۱۵.
  5. ملا محسن فیض کاشانی، أنوار الحکمة، ص۱۹۶-۱۹۷
  6. حسن بن جعفر نجفی (کاشف الغطاء)، أنوار الفقاهة - کتاب القضاء، ص۱۷
  7. سید حسین بروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج‏۱، ص ۴۲۲
  8. سید حسین بروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج‏۱، ص ۴۲۳
  9. سید حسین بروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج‏۱، ص ۴۲۵
  10. سید حسین بروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج‏۳، ص ۷۱۵
  11. ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  12. علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۷ - ۸.
  13. سوره انفال، آیه: ۲۹.
  14. سوره بقره، آیه: ۲۸۲.
  15. سوره طلاق، آیه: ۲.
  16. سوره طلاق، آیه: ۴.
  17. سوره کهف، آیه: ۶۵.
  18. آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۴۴ و ۴۵.
  19. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۵-۱۹.
  20. نجفی لاری، عبدالحسین، معارف السلمانی، چاپ شده در کتاب علم امام، محمد حسن نادم، ص ۲۰.
  21. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۹۰.
  22. سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.
  23. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۹۷-۲۰۰.
  24. رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۸ و ۹.