علم عادی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛}}
[[پرونده:673639443601.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم|نادم]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[محمد حسن نادم]] در کتاب ''«[[علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه (مقاله)|علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[امام علی]]{{ع}} نحوۀ دریافت علم از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} را به دو صورت بیان کرده‌اند؛ یکی به‌صورت عادی و دیگری به‌صورت غیرعادی. فراگیری علم به‌صورت عادی، امری است همگانی که هرکس به‌اندازۀ استعداد، تلاش و کوشش خود می‌تواند از علم و معلّم بهره برد. [[امام علی]]{{ع}} از این نظر هم در میان اصحاب فردی ممتاز بوده است؛ ازاین‌جهت وقتی به [[معاویه]] نامه می‌نویسند بر این نکته تأکید کرده و امتیاز بهره‌مندی از علوم [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} را مختص خود می‌دانند و موقعیت علمی خویش نسبت به قرآن و مسائل مربوط به دین را مرهون نزدیکی‌شان به [[پیامبر]]{{صل}} می‌دانند. حضرت در بخشی از آن نامه می‌فرمایند: به‌راستی‌که ممتازترین مردم برای رهبری این امت کسی است که درگذشته و اکنون نزدیک‌ترین کس به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}، داناترین کس به کتاب خدا و فهیم‌ترین شما به دین خدا باشد.<ref>ابن مزاحم، نصر، وقعه الصفین، ۱۵۰٫ قابل توجه اینکه امام در این نامه؛ ملاک امامت را برتری علمی خود در قرآن، در احکام دین ودرقرابت با رسول خدا بر دیگران می‌داند: {{عربی|اندازه=155%|إنّ أولی النّاس بأمر هذه الأمه قدیما و حدیثا أقربها من رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ألمها بالکتاب و أفقها فی الدّین...}}.</ref>
:::::#'''[[علم عادی]] از نگاه [[امام علی]]{{ع}}:''' [[امام علی]]{{ع}} دربارۀ علوم عادی، به منابع انسانی و عادی اشاره می‌کنند و بعضی از آگاهی‌های خود را ناشی از تجربه، تحقیق و به‌کارگیری فکر و اندیشه می‌دانند. آن حضرت دراین‌باره در وصیتی که به فرزندانشان دارند، می‌فرمایند: فرزندم! هرچند من به‌اندازۀ همۀ آنان که پیش از من بوده‌اند نزیسته‌ام، اما در کارهایشان نگریسته‌ام و در سرگذشتشان اندیشیده و آنچه از آنان مانده را دیده‌ام تا چون یکی از ایشان گردیده‌ام؛ بلکه با آگاهی از کارهایشان، به دست آورده‌ام، گویی چنان است که با نخستین تا پسینیان به سر برده‌ام.<ref>{{عربی|اندازه=155%|أَیْ‏ بُنَیَ‏ إِنِّی‏ وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ‏ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِه‏...}} (نهج البلاغه، نامۀ ۳۱)</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز درجایی به قدرت ذهنی و خرد [[امام علی]]{{ع}} اشاره کرده و می‌فرمایند: داناترین اصحاب، علی بن ابی‌طالب است، به علت داشتن علم فراوان و دقت نظر در برداشت‌ها.<ref>{{عربی|اندازه=155%|عالمهم علی بن ابی طالب لمزید علمه و دقایق مستنبطاته}}. (ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه،۹۰؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه،۴/۱۰)</ref>
:::::#'''[[علم غیرعادی]] [[امام]] از نگاه [[امام علی]]{{ع}}:''' نخست باید توجه داشت که فراگیری علم به‌صورت غیرعادی از جانب [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} چند ویژگی دارد: همانند علم عادی، همگانی و فراگیر نیست؛ کسی می‌تواند از این علم _که از آن به علم القایی یاد می‌شود_ بهره‌مند گردد که دارای ظرفیت و جایگاه خاص باشد. به گواهی تاریخ، [[امام علی]]{{ع}} از این ظرفیت و جایگاه در حد اعلای آن برخوردار بود. این نوع آموزش، به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} اختصاص دارد و دیگر اصحاب از این نوع تعلیم بهره نداشتند، یا اگر داشتند، در تراز [[امام علی]]{{ع}} نبود. [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} در خطبۀ قاصعه در تأیید موارد ذکر شده می‌فرمایند: شما از موقعیت و جایگاه من نسبت به رسول خدا به سبب خویشاوندی نزدیک و مقام مخصوصم آگاهید. در زمان کودکی مرا در دامن خود می‌نشاند و در آغوشش به گرمی می‌فشرد و کنارش می‌خواباند؛ بدنش را به بدنم می‌چسباند و بوی عطر دل انگیزش را به مشامم می‌رساند و لقمه را می‌جوید و در دهانم می‌گذارد. هیچ‌گاه دروغی در گفتارم و خطایی در رفتارم ندید. از آن زمان که [[پیامبر]] را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ‌ترین فرشته‌اش را ملازم وی ساخت تا شبانه‌روز او را در طریق کرامت و اخلاق نیک براند. من نیز همانند کودکی که در پی مادرش گام برمی‌دارد به دنبال او می‌رفتم، هرروز روزنه‌ای از اخلاق کریمانۀ خود برایم می‌گشود و مرا به پیروی از خودش فرمان می‌داد. هرسال به غار حرا می‌رفت و مجاور آن می‌شد، من می‌دیدمش و جز من کسی نمی‌دیدش. در آن زمان اسلام در هیچ خانه‌ای نیامد جز خانه‌ای که [[پیامبر|پیامبر خدا]] و خدیجه در آن بودند و من سومین آن‌ها بودم. نور [[وحی]] و [[رسالت]] را می‌دیدم و بوی پیامبری به مشامم می‌رسید. صدای ناله و فغان شیطان را هنگامی‌که وحی بر [[پیامبر]] فرود می‌آمد شنیدم، گفتم: ای رسول خدا! این صدای ناله چیست؟ فرمود: این فریاد فغان شیطان است که از اینکه پرستیده شود ناامید گشت. تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم، و می‌بینی آنچه را من می‌بینم، مگر اینکه نبی نیستی؛ اما وزیر و یاور من هستی و بر راه خیر می‌روی.<ref>{{عربی|اندازه=155%|وقد علمتم موضعی من رسول الله بالقرابه القریبه، والمنزله الخصیصه. وضعنی فی حجره وأنا ولید، یضمنی إلی صدره، ویکنفنی فی فراشه، ویمسنی جسده، ویشمنی عرفه. وکان یمضغ الشیء ثم یلقمنیه، وما وجد لی کذبه فی قول، ولا خطله فی فعل، ولقد قرن الله به من لدن أن کان فطیما أعظم ملک من ملائکته، یسلک به طریق المکارم، ومحاسن أخلاق العالم، لیله ونهاره، ولقدکنت أتبعه إتباع الفصیل أثر أمه، یرفع لی فی کل یوم من أخلاقه علما، ویأمرنی بالإقتداء به، ولقد کان یجاور فی کل سنه بحراء، فأراه ولا یراه غیری. ولم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول الله وخدیجه وأنا ثالثها، أری نور الوحی والرساله وأشم ریح النبوه. ولقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه فقلت: یا رسول الله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته. أنک تسمع ما أسمع. وتری ما أری، ألا إنک لست بنبی، ولکنک لوزیر، وأنک لعلی خیر}}</ref>
::::::شبیه همین مضمون را [[ابن اثیر]] از زبان [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} این‌گونه می‌آورد: [[پیامبر]] می‌خواست مرا به یمن بفرستد، گفتم: ای رسول خدا! مرا به‌سوی یمن برمی‌انگیزانی درحالی‌که از من قضاوت طلب می‌کنند و من نسبت به آن آگاهی ندارم. [[پیامبر]] گفت: نزدیک بیا! پس نزدیک شدم، با دستش بر سینه‌ام زد و آنگاه فرمود: خداوندا! زبانش را استوار گردان و قلبش را هدایت کن» سپس به شکافندۀ دانه سوگند، هرگز در قضاوت بین مردم ازآن‌پس تردید نکردم.<ref>{{عربی|اندازه=155%|بعثنی رسول الله (صلی الله علیه و آله) الی الیمن، فقلت: یا رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) تبعثنی الی الیمن و یسألونی عن القضاء و لا علم لی به، قال أدن، فدنوت، فضرب بیده علی صدری، ثم قال: «اللّهم ثبّت لسانه واهد قلبه»، فلما و الّذی فلق الحبّه، و برأ النسمه، ما شککت فی قضاء بین اثنین بعد. (ابن اثیر، علی بن ابی الکرم}}، همان، ۴/۹۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۳/۱۳۴؛ احمد حنبل، المسند، ۱/۸۳؛ ابی داوود طیالسی، المسند، ۱/۱۶ و ۶۹؛ ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۲/۵۸۱، ۶۹۹، ۷۱۶؛ به نقل ازمرعشی نجفی، موسوعه الامامه فی نصوص اهل السنه، ۱۶/۲۱۵ و ۲۱۶)</ref> ابن سعد این روایت را به‌گونه‌ای دیگر آورده به این مضمون که [[پیامبر]] اکرم در پاسخ [[امام علی|علی]]{{ع}} در حق او این‌گونه دعا کردند: خدایا قلبش را هدایت کن و زبانش را استوار گردان.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ۲/۱۰۰٫ دربارۀ اینکه رسول خدا در حق امام علی مکرر دعا فرموده، ر.ک: مرعشی نجفی، همان، ۱۶/۲۲۳ ـ ۲۲۸٫</ref> تذکر این نکته لازم است که از روایات استفاده می‌شود که بعضی از اصحاب [[پیامبر]]{{صل}}، مانند [[سلمان فارسی]] و [[حذیفه بن یمان]]، نیز بهره‌ای از علوم القائی [[پیامبر]] داشته‌اند؛ اما هیچ‌کدام نگفته‌اند که بر [[امام علی]]{{ع}} پیشی دارند و شواهد گوناگونی بر اعتراف ایشان نسبت به برتری آن حضرت بر تمامی صحابه، وجود دارد.<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، عبدالحمیدبن هبه الله، همان، ۲/۲۸۶ و ۲۸۷؛ مجلسی، محمد باقر، همان، ۴۳/۳۲۵،  ۳۳۱-۳۳۲٫</ref>»<ref>[[علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه (مقاله)|علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛}}
[[پرونده:4638.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اکبر اسد علی‌زاده|علی‌زاده]]]]
[[پرونده:4638.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اکبر اسد علی‌زاده|علی‌زاده]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[اکبر اسد علی‌زاده]] در مقاله ''«[[علم امام و استقبال از مرگ (مقاله)|علم امام و استقبال از مرگ]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[اکبر اسد علی‌زاده]] در مقاله ''«[[علم امام و استقبال از مرگ (مقاله)|علم امام و استقبال از مرگ]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
خط ۲۸: خط ۳۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. آقای افقی  (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛}}
{{جمع شدن|۳. آقای افقی  (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛}}
[[پرونده:11904.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[داود افقی|افقی]]]]
[[پرونده:11904.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[داود افقی|افقی]]]]
::::::آقای '''[[داود افقی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[داود افقی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۳۶: خط ۴۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. آقای موسوی  (پژوهشگر دانشگاه قم)؛}}
{{جمع شدن|۴. آقای موسوی  (پژوهشگر دانشگاه قم)؛}}
[[پرونده:11954.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید علی موسوی|موسوی]]]]
[[پرونده:11954.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید علی موسوی|موسوی]]]]
::::::آقای '''[[سید علی موسوی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی (پایان‌نامه)|تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::آقای '''[[سید علی موسوی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی (پایان‌نامه)|تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته است:  
خط ۴۲: خط ۵۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. آقای زرین‌جویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛}}
{{جمع شدن|۵. آقای زرین‌جویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛}}
[[پرونده:11980.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]]
[[پرونده:11980.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]]
::::::آقای '''[[عین‌الله زرین‌جویی]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایان‌نامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[عین‌الله زرین‌جویی]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایان‌نامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۴۸: خط ۵۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۵. پژوهشگران پایگاه تخصصی شبهه.}}
{{جمع شدن|۶. پژوهشگران پایگاه تخصصی شبهه.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
پژوهشگران ''«[http://shobhe.net/Archives/3195 پایگاه تخصصی شبهه]»  در این‌باره گفته‌اند:
پژوهشگران ''«[http://shobhe.net/Archives/3195 پایگاه تخصصی شبهه]»  در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۲۰: خط ۱۲۸:
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:(اح): پرسش‌هایی با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اخ): پرسش‌هایی با ۷ پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اخ): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۷ پاسخ]]

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
علم عادی معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

علم عادی معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در کتاب «معنویت و تشیع و چند مقاله دیگر» و مقاله «بحثی کوتاه درباره علم امام» در این باره گفته است:
«پیغمبر(ص) به نص قرآن کریم و همچنین امام از عترت پاک او بشری است همانند سایر افراد بشر و اعمالی که در مسیر زندگی انجام می‌دهد، مانند اعمال سایر افراد بشر در مجرای اختیار و بر اساس علم عادی قرار دارد. امام نیز مانند دیگران خیر و شر و نفع و ضرر کارها را از روی علم عادی تشخیص داده و آنچه را شایسته اقدام می‌بیند اراده کرده، در انجام آن به تلاش و کوشش می‌پردازد. در جایی که علل و عوامل و اوضاع و احوال خارجی موافق می‌باشد، به هدف اصابت می‌کند و در جایی که اسباب و شرایط مساعدت نکنند از پیش نمی‌رود، و اینکه امام به اذن خدا به جزئیات همه حوادث چنانکه شده و خواهد شد واقف است، تاثیری در این اعمال اختیاری ندارد، چنانکه گذشت. امام مانند سایر افراد انسانی بنده خدا و به تکالیف و مقررات دینی مکلف و موظف می باشد و طبق سرپرستی و پیشوایی که از جانب خدا دارد، با موازین عادی انسانی باید انجام دهد و آخرین تلاش و کوشش را در احیای کلمه حق و سرپا نگهداشتن دین و آیین بنماید»[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. اقسام و انواع علم معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. علم معصوم مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  4. علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. علم باطنی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  9. علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  10. علم اکتسابی یا علم مستفاد معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. علم موهوبی و موهبتی یا علم لدنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. علم تام یا کامل معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. علم محدود معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. علم اجمالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. علم تفصیلی معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. علم حضوری معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  21. علم شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  22. فرق بین علم فعلی و شأنى معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. آیا علم معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  24. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  25. فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  26. آیا علم پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  27. آیا علم پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
  28. فرق بین علم معصوم و علم فرشتگان چیست؟ (پرسش)
  29. آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم ویژه معصوم برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  30. آیا علم معصوم در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش)
  31. آیا علم معصوم در شب جمعه نازل می‌شود؟ (پرسش)
  32. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم ویژه می‌شود؟ (پرسش)
  33. آیا غیر معصوم می‌تواند از علوم ویژه معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  34. تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  35. آیا مقام علم معصوم به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  36. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  37. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به علم معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  38. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم معصوم باشد؟ (پرسش)
  39. آیا آگاهی غیر معصوم از علم ویژه معصوم با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  40. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم ویژه معصوم دست یافت؟ (پرسش)
    1. آیا آگاهی از علم معصوم با سحر و جادو قابل دسترسی است؟ (پرسش)
  41. رابطه علم معصوم با علم مکنون یا مستأثر چیست؟ (پرسش)
  42. رابطه علم معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
  43. رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. علامه طباطبایی، معنویت و تشیع و چند مقاله دیگر، ص:۲۰۴ - ۲۰۷.
  2. ابن مزاحم، نصر، وقعه الصفین، ۱۵۰٫ قابل توجه اینکه امام در این نامه؛ ملاک امامت را برتری علمی خود در قرآن، در احکام دین ودرقرابت با رسول خدا بر دیگران می‌داند: إنّ أولی النّاس بأمر هذه الأمه قدیما و حدیثا أقربها من رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ألمها بالکتاب و أفقها فی الدّین....
  3. أَیْ‏ بُنَیَ‏ إِنِّی‏ وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ‏ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِه‏... (نهج البلاغه، نامۀ ۳۱)
  4. عالمهم علی بن ابی طالب لمزید علمه و دقایق مستنبطاته. (ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه،۹۰؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه،۴/۱۰)
  5. وقد علمتم موضعی من رسول الله بالقرابه القریبه، والمنزله الخصیصه. وضعنی فی حجره وأنا ولید، یضمنی إلی صدره، ویکنفنی فی فراشه، ویمسنی جسده، ویشمنی عرفه. وکان یمضغ الشیء ثم یلقمنیه، وما وجد لی کذبه فی قول، ولا خطله فی فعل، ولقد قرن الله به من لدن أن کان فطیما أعظم ملک من ملائکته، یسلک به طریق المکارم، ومحاسن أخلاق العالم، لیله ونهاره، ولقدکنت أتبعه إتباع الفصیل أثر أمه، یرفع لی فی کل یوم من أخلاقه علما، ویأمرنی بالإقتداء به، ولقد کان یجاور فی کل سنه بحراء، فأراه ولا یراه غیری. ولم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول الله وخدیجه وأنا ثالثها، أری نور الوحی والرساله وأشم ریح النبوه. ولقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه فقلت: یا رسول الله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته. أنک تسمع ما أسمع. وتری ما أری، ألا إنک لست بنبی، ولکنک لوزیر، وأنک لعلی خیر
  6. بعثنی رسول الله (صلی الله علیه و آله) الی الیمن، فقلت: یا رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) تبعثنی الی الیمن و یسألونی عن القضاء و لا علم لی به، قال أدن، فدنوت، فضرب بیده علی صدری، ثم قال: «اللّهم ثبّت لسانه واهد قلبه»، فلما و الّذی فلق الحبّه، و برأ النسمه، ما شککت فی قضاء بین اثنین بعد. (ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، همان، ۴/۹۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۳/۱۳۴؛ احمد حنبل، المسند، ۱/۸۳؛ ابی داوود طیالسی، المسند، ۱/۱۶ و ۶۹؛ ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۲/۵۸۱، ۶۹۹، ۷۱۶؛ به نقل ازمرعشی نجفی، موسوعه الامامه فی نصوص اهل السنه، ۱۶/۲۱۵ و ۲۱۶)
  7. ابن سعد، طبقات الکبری، ۲/۱۰۰٫ دربارۀ اینکه رسول خدا در حق امام علی مکرر دعا فرموده، ر.ک: مرعشی نجفی، همان، ۱۶/۲۲۳ ـ ۲۲۸٫
  8. ر.ک: ابن ابی الحدید، عبدالحمیدبن هبه الله، همان، ۲/۲۸۶ و ۲۸۷؛ مجلسی، محمد باقر، همان، ۴۳/۳۲۵، ۳۳۱-۳۳۲٫
  9. علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه.
  10. بررسی مسائل کلّی امامت، ابراهیم امینی، قم، انتشارات شفق، چاپ ۸، ۱۳۶۱ ش، ص ۳۲۴.
  11. اصول کافی، محمد یعقوب کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی،تهران،دفتر نشر فرهنگی اهل البیت(ع)،ج۱،ص ۳۸۴.
  12. علم امام و استقبال از مرگ، ماهنامه مبلغان، شماره ۶۳، ص۱۱۲.
  13. البته گزارشاتی در کتب تاریخی و حدیثی آمده است که امیرالمؤمنین(ع) در موارد نادری، بر اساس علم غیبی خود قضاوت نموده است.
  14. بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۳-۲۵.
  15. (بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم)، سوره مبارکه کهف، آیه۱۱۰.
  16. محمد حسین طباطبائی، بحثی کوتاه درباره علم امام؛ هفده رساله فارسی، تصحیح و تحقیق رضا استادی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسالمی، آستان قدس رضوی، ۱۲۱۲ ،ص. ۱۱۱.
  17. تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی، ص۶۹.
  18. آگاهی امامان از غیب، ص۳۳.
  19. پایگاه تخصصی شبهه