تولی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*تولّی و تبرّی از واجبات الهی و از فروع دین است. پیوند درونی جامعۀ دینی و از میان بردن فاصلههای نادرست در میان معتقدان به یک مکتب، نیز تشکّل و تحزّب آنان با دوستان همفکر و همجهت و مقابله با دشمنان، تولّی و تبرّی نام دارد و مؤمنان نسبت به هم، هم [[ولایت]] دارند، هم تولّی و هم خطّی و همراهی. نماد برجستۀ این فرهنگ، نسبت به [[اهل بیت]] است. دوستی با آنان فرض الهی است و رویگردانی از دشمنانشان، عامل تقرّب به خداوند است. به فرمودۀ [[امام رضا]]{{ع}}: {{عربی|اندازه=155%|کمال الدّین ولایتنا و البرائة من عدوّنا}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۷۸</ref>، کمال دین، [[ولایت]] ما و بیزاری از دشمنان ماست. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"من أحبّ أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل الجنّة الّتی وعدنی ربّی فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و ذرّیته الطّاهرین أئمّة الهدی..."}}<ref>«هرکس دوست دارد به حیات و مرگ من زنده بماند و بمیرد و به بهشتی که پروردگارم وعده داده وارد شود، با علی بن ابی طالب {{ع}} و نسل پاک او امامان هدایت، تولّی کند.» مناقب، ج ۱ ص ۲۹۱</ref> در حدیث دیگری بر هردو محور تولّی و تبرّی تأکید شده و چنین آمده است: {{عربی|اندازه=155%|من أراد أن یحیی حیاتی و یموت میتتی و یدخل جنّة عدن الّتی غرسها اللّه ربّی بیده، فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و لیتولّ ولیّه و لیعاد عدوّه...}}<ref>کافی، ج ۱ ص ۲۰۹</ref> از آموزههای مهمّ مکتب [[شیعه]]، تأکید بر این موالات و معادات و تولی و تبرّی است که نشان شیعۀ واقعی همین است، گاهی هم با تعبیر "سلم" و "حرب" بیان شده است و محور دوستی و دشمنی و جنگ و صلح با دیگران، صلح و حرب آنان با [[عترت]] است. در متون زیارتی که نوعی "اعلام مواضع" و "تبیین شعارها" ست، به تعبیر {{عربی|اندازه=155%|سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولیّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم}} زیاد برمیخوریم (مثل زیارت عاشورا)، در زیارت جامعۀ کبیره نیز آمده است: {{عربی|اندازه=155%|موال لکم و لأولیاءکم مبغض لأعداءکم و معاد لهم}}، {{عربی|اندازه=155%|برئت إلی اللّه عزّ و جلّ من أعداءکم و من الجبت و الطّاغوت و الشّیاطین و حزبهم، الظّالمین لکم، الجاحدین لحقّکم و المارقین من ولایتکم}}. این خطّ و آموزه، یادگار [[غدیر خم]] و خطبۀ غدیریّۀ [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} است. آن حضرت پس از تعیین [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[خلافت]] و [[امامت]] مسلمین، دوستداران و موالیان او را دعا کرد و بر دشمنان و مخالفان و واگذارندگان او نفرین و لعنت فرستاد: {{عربی|اندازه=155%|أللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله}}. پس تولّی و تبری نسبت به دوستان و مخالفان [[اهل بیت]]، خطّی نبوی و سرمشقی غدیری برای شیعیان در طول تاریخ است.<ref>دربارۀ احادیث مربوط به محبت و ولایت أئمه و بغض و دشمنی با مخالفانشان، ر. ک: بحار الأنوار، ج ۲۷ ص ۵۱</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۷۴.</ref> | *تولّی و تبرّی از واجبات الهی و از فروع دین است. پیوند درونی جامعۀ دینی و از میان بردن فاصلههای نادرست در میان معتقدان به یک مکتب، نیز تشکّل و تحزّب آنان با دوستان همفکر و همجهت و مقابله با دشمنان، تولّی و تبرّی نام دارد و مؤمنان نسبت به هم، هم [[ولایت]] دارند، هم تولّی و هم خطّی و همراهی. نماد برجستۀ این فرهنگ، نسبت به [[اهل بیت]] است. دوستی با آنان فرض الهی است و رویگردانی از دشمنانشان، عامل تقرّب به خداوند است. به فرمودۀ [[امام رضا]]{{ع}}: {{عربی|اندازه=155%|کمال الدّین ولایتنا و البرائة من عدوّنا}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۷۸</ref>، کمال دین، [[ولایت]] ما و بیزاری از دشمنان ماست. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"من أحبّ أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل الجنّة الّتی وعدنی ربّی فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و ذرّیته الطّاهرین أئمّة الهدی..."}}<ref>«هرکس دوست دارد به حیات و مرگ من زنده بماند و بمیرد و به بهشتی که پروردگارم وعده داده وارد شود، با علی بن ابی طالب {{ع}} و نسل پاک او امامان هدایت، تولّی کند.» مناقب، ج ۱ ص ۲۹۱</ref> در حدیث دیگری بر هردو محور تولّی و تبرّی تأکید شده و چنین آمده است: {{عربی|اندازه=155%|من أراد أن یحیی حیاتی و یموت میتتی و یدخل جنّة عدن الّتی غرسها اللّه ربّی بیده، فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و لیتولّ ولیّه و لیعاد عدوّه...}}<ref>کافی، ج ۱ ص ۲۰۹</ref> از آموزههای مهمّ مکتب [[شیعه]]، تأکید بر این موالات و معادات و تولی و تبرّی است که نشان شیعۀ واقعی همین است، گاهی هم با تعبیر "سلم" و "حرب" بیان شده است و محور دوستی و دشمنی و جنگ و صلح با دیگران، صلح و حرب آنان با [[عترت]] است. در متون زیارتی که نوعی "اعلام مواضع" و "تبیین شعارها" ست، به تعبیر {{عربی|اندازه=155%|سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولیّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم}} زیاد برمیخوریم (مثل زیارت عاشورا)، در زیارت جامعۀ کبیره نیز آمده است: {{عربی|اندازه=155%|موال لکم و لأولیاءکم مبغض لأعداءکم و معاد لهم}}، {{عربی|اندازه=155%|برئت إلی اللّه عزّ و جلّ من أعداءکم و من الجبت و الطّاغوت و الشّیاطین و حزبهم، الظّالمین لکم، الجاحدین لحقّکم و المارقین من ولایتکم}}. این خطّ و آموزه، یادگار [[غدیر خم]] و خطبۀ غدیریّۀ [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} است. آن حضرت پس از تعیین [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[خلافت]] و [[امامت]] مسلمین، دوستداران و موالیان او را دعا کرد و بر دشمنان و مخالفان و واگذارندگان او نفرین و لعنت فرستاد: {{عربی|اندازه=155%|أللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله}}. پس تولّی و تبری نسبت به دوستان و مخالفان [[اهل بیت]]، خطّی نبوی و سرمشقی غدیری برای شیعیان در طول تاریخ است.<ref>دربارۀ احادیث مربوط به محبت و ولایت أئمه و بغض و دشمنی با مخالفانشان، ر. ک: بحار الأنوار، ج ۲۷ ص ۵۱</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۷۴.</ref> | ||
==تولی در [[زیارتنامهها]]== | |||
*موضوعی که در [[زیارتنامهها]]، به طور گسترده و مکرّر به چشم می خورد، تولّی و تبرّی است. ولایت داشتن و برائت جستن. اعلام همبستگی نمودن و اظهار برائت و بیزاری کردن. سخن ما، از گروه حقپرست و موحّدی است که می خواهد معیارهای مکتب را بر همه اصول زندگی خویش حاکم سازد. از این رو، در ولایت و برائت نیز، باید نگاهش به کلام خدا و رهنمود [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}}، و رفتار عملی و سلوک اجتماعی آنان باشد. ولایت و برائت، نوعی جاذبه و دافعه و پیوستن و گسستن را دربر دارد. ولایت، به طور کلی و عام، جهت خدایی داشتن همه کارها و برنامهها، و نوعی تشکّل و تحزّب و هم جبههگی در عقیده و عمل، با اولیای [[دین]] و پرچمداران [[توحید]] است. حفظ و پاسداری و پایبندی به جبهه حقی است که انسان به آن پیوسته و وابسته است. بعد عملی و خارجی این پیوستگی درونی، چنان روشن است که نیازی به بحث و استدلال ندارد. [[امام باقر]]{{ع}} در حدیث مفصّلی به جابر بن عبدالله، میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|«مَن کانَ لِلّهِ مطیعاً فهو لنا ولی ومن کانَ للّه عاصیاً فهو لنا عدوٌّ ولا تُنال ولایتُنا الّا بالعمل والوَرَع»}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۹۶.</ref> آن که مطیع خداست "ولیّ" ماست و آن که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست، به ولایت ما، جز با عمل و پرهیزکاری، نمیتوان رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۲۹۳، ۲۹۴.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۸
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تولی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
تولی امام علی(ع) و امامان دیگر، نیز عترت پاک پیامبر، اولیای خدایند. ولایت، دوستی و همبستگی با آنان نیز وظیفۀ امّت مؤمن است. دوستی با خاندان عصمت و دوستی با دوستانشان "تولّی" است و بیزاری و دشمنی با دشمنانشان تبرّی[۱].
مقدمه
- تولّی و تبرّی از واجبات الهی و از فروع دین است. پیوند درونی جامعۀ دینی و از میان بردن فاصلههای نادرست در میان معتقدان به یک مکتب، نیز تشکّل و تحزّب آنان با دوستان همفکر و همجهت و مقابله با دشمنان، تولّی و تبرّی نام دارد و مؤمنان نسبت به هم، هم ولایت دارند، هم تولّی و هم خطّی و همراهی. نماد برجستۀ این فرهنگ، نسبت به اهل بیت است. دوستی با آنان فرض الهی است و رویگردانی از دشمنانشان، عامل تقرّب به خداوند است. به فرمودۀ امام رضا(ع): کمال الدّین ولایتنا و البرائة من عدوّنا[۲]، کمال دین، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست. پیامبر خدا(ص) فرمود: "من أحبّ أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل الجنّة الّتی وعدنی ربّی فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و ذرّیته الطّاهرین أئمّة الهدی..."[۳] در حدیث دیگری بر هردو محور تولّی و تبرّی تأکید شده و چنین آمده است: من أراد أن یحیی حیاتی و یموت میتتی و یدخل جنّة عدن الّتی غرسها اللّه ربّی بیده، فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و لیتولّ ولیّه و لیعاد عدوّه...[۴] از آموزههای مهمّ مکتب شیعه، تأکید بر این موالات و معادات و تولی و تبرّی است که نشان شیعۀ واقعی همین است، گاهی هم با تعبیر "سلم" و "حرب" بیان شده است و محور دوستی و دشمنی و جنگ و صلح با دیگران، صلح و حرب آنان با عترت است. در متون زیارتی که نوعی "اعلام مواضع" و "تبیین شعارها" ست، به تعبیر سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولیّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم زیاد برمیخوریم (مثل زیارت عاشورا)، در زیارت جامعۀ کبیره نیز آمده است: موال لکم و لأولیاءکم مبغض لأعداءکم و معاد لهم، برئت إلی اللّه عزّ و جلّ من أعداءکم و من الجبت و الطّاغوت و الشّیاطین و حزبهم، الظّالمین لکم، الجاحدین لحقّکم و المارقین من ولایتکم. این خطّ و آموزه، یادگار غدیر خم و خطبۀ غدیریّۀ حضرت رسول(ص) است. آن حضرت پس از تعیین علی(ع) به خلافت و امامت مسلمین، دوستداران و موالیان او را دعا کرد و بر دشمنان و مخالفان و واگذارندگان او نفرین و لعنت فرستاد: أللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. پس تولّی و تبری نسبت به دوستان و مخالفان اهل بیت، خطّی نبوی و سرمشقی غدیری برای شیعیان در طول تاریخ است.[۵].[۶]
تولی در زیارتنامهها
- موضوعی که در زیارتنامهها، به طور گسترده و مکرّر به چشم می خورد، تولّی و تبرّی است. ولایت داشتن و برائت جستن. اعلام همبستگی نمودن و اظهار برائت و بیزاری کردن. سخن ما، از گروه حقپرست و موحّدی است که می خواهد معیارهای مکتب را بر همه اصول زندگی خویش حاکم سازد. از این رو، در ولایت و برائت نیز، باید نگاهش به کلام خدا و رهنمود پیامبر(ص) و ائمه(ع)، و رفتار عملی و سلوک اجتماعی آنان باشد. ولایت و برائت، نوعی جاذبه و دافعه و پیوستن و گسستن را دربر دارد. ولایت، به طور کلی و عام، جهت خدایی داشتن همه کارها و برنامهها، و نوعی تشکّل و تحزّب و هم جبههگی در عقیده و عمل، با اولیای دین و پرچمداران توحید است. حفظ و پاسداری و پایبندی به جبهه حقی است که انسان به آن پیوسته و وابسته است. بعد عملی و خارجی این پیوستگی درونی، چنان روشن است که نیازی به بحث و استدلال ندارد. امام باقر(ع) در حدیث مفصّلی به جابر بن عبدالله، میفرماید: «مَن کانَ لِلّهِ مطیعاً فهو لنا ولی ومن کانَ للّه عاصیاً فهو لنا عدوٌّ ولا تُنال ولایتُنا الّا بالعمل والوَرَع»[۷] آن که مطیع خداست "ولیّ" ماست و آن که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست، به ولایت ما، جز با عمل و پرهیزکاری، نمیتوان رسید[۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۷۴.
- ↑ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۷۸
- ↑ «هرکس دوست دارد به حیات و مرگ من زنده بماند و بمیرد و به بهشتی که پروردگارم وعده داده وارد شود، با علی بن ابی طالب (ع) و نسل پاک او امامان هدایت، تولّی کند.» مناقب، ج ۱ ص ۲۹۱
- ↑ کافی، ج ۱ ص ۲۰۹
- ↑ دربارۀ احادیث مربوط به محبت و ولایت أئمه و بغض و دشمنی با مخالفانشان، ر. ک: بحار الأنوار، ج ۲۷ ص ۵۱
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۷۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۹۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۹۳، ۲۹۴.