شر در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = شر
| موضوع مرتبط = شر
| عنوان مدخل  = [[شر]]
| عنوان مدخل  = شر
| مداخل مرتبط = [[شر در قرآن]] - [[شر در حدیث]] - [[شر در نهج البلاغه]] - [[شر در معارف دعا و زیارات]] - [[شر در کلام اسلامی]] - [[شر در اخلاق اسلامی]] - [[شر در عرفان اسلامی]] - [[شر در فقه سیاسی]] - [[شر در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[شر در قرآن]] - [[شر در کلام اسلامی]] - [[شر در فقه سیاسی]] - [[شر در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = شر (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
به [[اعتقاد]] [[اهل]] لغت ماده (ش. ر) در اصل بر انتشار و تطایر به کار می‌رود و از همین جهت شر، خلاف خیر است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۸۱.</ref>.
به [[اعتقاد]] [[اهل]] لغت ماده (ش. ر) در اصل بر انتشار و تطایر به کار می‌رود و از همین جهت شر، خلاف خیر است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۸۱.</ref>.
“شر” در مقابل “خیر” و با همان گستره معنایی، تقریباً همه اموری را که از جهتی [[ناپسند]]، نامطلوب، زیان‌بخش و [[انحرافی]] باشند، شامل می‌گردد<ref>ر. ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۸.</ref>. برخی لغت‌شناسان در توضیح این واژه برآنند که “شر” در مقابل “خیر” صفت مشبه است و بر هر چیزی که در آن ضرر، آثار منفی و [[فساد]] وجود داشته باشد، یا هر عملی که از [[راه]] [[نظم]] طبیعی [[تکوین]] و [[تشریع]] خارج شود، گفته می‌شود. به بیان دیگر، شر نتیجه [[انحراف]] در [[افکار]]، [[اخلاق]]، [[اعمال]] و [[آداب]] است که دامنگیر صاحبش می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۲.</ref>؛ البته “شر” در حوزه [[ارزش‌های اخلاقی]] ناظر به [[افعال]] اختیاری است و با کاربرد [[کلامی]] آن در حوزه تکوین کاملاً متمایز است.
“شر” در مقابل “خیر” و با همان گستره معنایی، تقریباً همه اموری را که از جهتی [[ناپسند]]، نامطلوب، زیان‌بخش و [[انحرافی]] باشند، شامل می‌گردد<ref>ر. ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۸.</ref>. برخی لغت‌شناسان در توضیح این واژه برآنند که “شر” در مقابل “خیر” صفت مشبه است و بر هر چیزی که در آن ضرر، آثار منفی و [[فساد]] وجود داشته باشد، یا هر عملی که از [[راه]] [[نظم]] طبیعی [[تکوین]] و [[تشریع]] خارج شود، گفته می‌شود. به بیان دیگر، شر نتیجه [[انحراف]] در [[افکار]]، [[اخلاق]]، [[اعمال]] و [[آداب]] است که دامنگیر صاحبش می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۲.</ref>؛ البته “شر” در حوزه [[ارزش‌های اخلاقی]] ناظر به [[افعال]] اختیاری است و با کاربرد [[کلامی]] آن در حوزه تکوین کاملاً متمایز است.


خط ۲۳: خط ۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آبرو]]
[[رده:مفاهیم]]


{{ارزش‌های اجتماعی}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱

مقدمه

به اعتقاد اهل لغت ماده (ش. ر) در اصل بر انتشار و تطایر به کار می‌رود و از همین جهت شر، خلاف خیر است[۱].

“شر” در مقابل “خیر” و با همان گستره معنایی، تقریباً همه اموری را که از جهتی ناپسند، نامطلوب، زیان‌بخش و انحرافی باشند، شامل می‌گردد[۲]. برخی لغت‌شناسان در توضیح این واژه برآنند که “شر” در مقابل “خیر” صفت مشبه است و بر هر چیزی که در آن ضرر، آثار منفی و فساد وجود داشته باشد، یا هر عملی که از راه نظم طبیعی تکوین و تشریع خارج شود، گفته می‌شود. به بیان دیگر، شر نتیجه انحراف در افکار، اخلاق، اعمال و آداب است که دامنگیر صاحبش می‌شود[۳]؛ البته “شر” در حوزه ارزش‌های اخلاقی ناظر به افعال اختیاری است و با کاربرد کلامی آن در حوزه تکوین کاملاً متمایز است.

آیات قرآنی مرتبط

  1. آزمون بندگان با خیر و شر: ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ[۴].

در آیاتی نیز، به پناه بردن مستمر و طلب فریادرسی از خداوند برای در امان ماندن از شر شرارت‌پیشگان، توصیه شده است[۵] و در برخی، فاعلان شر، به صورت ضمنی به عذاب اخروی تهدید شده‌اند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۸۱.
  2. ر. ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۸.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۲.
  4. «هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
  5. ﴿وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ «و از بدی تاریکی شباهنگامی که فرا رسد» سوره فلق، آیه ۳.
  6. ﴿وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۸.
  7. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۷۶.