علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛}}
[[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]]
[[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در دو کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' و ''«[[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«این مسأله را با یک مثال توضیح می‌دهم: اگر مسئولان اداره برق در منطقه‌ای لامپی را نصب کردند؛ ولی مردم آن را شکستند و مسؤولان لامپ دوم و سوم تا یازدهم را نصب کنند؛ ولی باز هم مردم تمام یازده لامپ را در چند مرحله بشکنند؛ این کار آن‌ها نشان می‌دهد که قدر نور را نمی‌دانند؛ بنابراین باید با سعی و تلاش خود نوری کم؛ ولی با هزینه‌ای سنگین تهیه کنند تا شاید ارزش واقعی برق پی ببرند. ماجرای [[امام مهدی|امام زمان]] نیز هم این گونه است. خداوند برای مردم یازده چراغ هدایت و [[امام]] معین کرد و احادیث فراوان از زبان مبارک [[پیامبر]]، نام و مشخصات آن‌ها را بیان نمود؛ ولی تمام یازده [[امام]] را یا با زهر یا با شمشیر به شهادت رساندند. خداوند نیز دوازدهمین چراغ هدایت را در پس پرده غیب نگاه داشت تا زمانی که جامعه، انواع [[حکومت]]‌ها را تجربه کند و به این باور برسد که هیچ گروهی با شعارها و انواع سیاست‌های گوناگون، توان ایجاد و گسترش [[عدالت]] واقعی را ندارد و در نتیجه مردم آن چنان به ستوه آیند که تشنه واقعی برقراری [[عدالت]] و عاشق مردی الهی بشوند تا با رهبری او، همه باطل‌ها و مستکبرین از بین بروند و بندگان صالح خدا به قدرت برسند. آری؛ درک [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و گسترش عدالت نیازمند زمینه‌سازی است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>.
::::::*«این مسأله را با یک مثال توضیح می‌دهم: اگر مسئولان اداره برق در منطقه‌ای لامپی را نصب کردند؛ ولی مردم آن را شکستند و مسؤولان لامپ دوم و سوم تا یازدهم را نصب کنند؛ ولی باز هم مردم تمام یازده لامپ را در چند مرحله بشکنند؛ این کار آن‌ها نشان می‌دهد که قدر نور را نمی‌دانند؛ بنابراین باید با سعی و تلاش خود نوری کم؛ ولی با هزینه‌ای سنگین تهیه کنند تا شاید ارزش واقعی برق پی ببرند. ماجرای [[امام مهدی|امام زمان]] نیز هم این گونه است. خداوند برای مردم یازده چراغ هدایت و [[امام]] معین کرد و احادیث فراوان از زبان مبارک [[پیامبر]]، نام و مشخصات آن‌ها را بیان نمود؛ ولی تمام یازده [[امام]] را یا با زهر یا با شمشیر به شهادت رساندند. خداوند نیز دوازدهمین چراغ هدایت را در پس پرده غیب نگاه داشت تا زمانی که جامعه، انواع [[حکومت]]‌ها را تجربه کند و به این باور برسد که هیچ گروهی با شعارها و انواع سیاست‌های گوناگون، توان ایجاد و گسترش [[عدالت]] واقعی را ندارد و در نتیجه مردم آن چنان به ستوه آیند که تشنه واقعی برقراری [[عدالت]] و عاشق مردی الهی بشوند تا با رهبری او، همه باطل‌ها و مستکبرین از بین بروند و بندگان صالح خدا به قدرت برسند. آری؛ درک [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و گسترش عدالت نیازمند زمینه‌سازی است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>.
:::::*در احادیث گوناگون، علت عدم درک محضر [[امام زمان]]{{ع}} بیان شده است؛ از جمله آن که خود ایشان ارتکاب گناه را سبب این امر معرفی کرده و فرموده اند: {{عربی|اندازه=150%|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ‏ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ‏ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>ما را از شما حبس نمی‌کند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما می‌رسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.</ref>. این سخن با صراحت می‌گوید که به سبب اعمال زشتی که انجام داده‌ایم، توفیق درک ظهور را پیدا نمی‌کنیم. هم چنین وقتی از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال می‌کنند که چرا [[امام زمان]]{{ع}} غایب می‌شود، آمده است: ایشان به  گردن خود اشاره می‌کردند؛ کنایه از این که اگر بیاید، کشته می‌شود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.</ref>. بنابراین، از مجموع این روایات به دست می‌آید که علت غیبت [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، عدم آمادگی مردم برای پذیرش رهبری [[امام زمان]]{{ع}} است. خداوند آن حضرت را برای زمان مناسب ذخیره فرموده است، تا زمانی که رشد و فرهنگ مردم به جایی برسد که بتوانند نور [[امامت]] را درک و از آن بهره‌گیری کنند»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۹

الگو:پرسش غیرنهایی

علل غیبت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

علل غیبت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

پاسخ نخست

سید منذر حکیم
آیت‌الله سید منذر حکیم، در مقاله «غیبت حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:
«در نگاه اهل بیت(ع) غیبت حضرت مهدی(ع) از اسرار الهی است که تمام اسلام حکمت آن بر بندگان پوشیده است و تنها بعد از ظهور آشکار می‌شود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:" يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ مِنْ أَمْرِ اَللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اَللَّهِ مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِهِ"[۱]. امام صادق(ع) فرموده است: " إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ غَيْبَةً لاَ بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ(ع) اَلْأَمْرُ لاَ يُؤْذَنُ لِي فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ اَلْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ؟ قَالَ(ع) وَجْهُ اَلْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ- وَجْهُ اَلْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اَللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ اَلْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لاَ يَنْكَشِفُ إِلاَّ بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ اَلْحِكْمَةِ لِمَا أَتَاهُ اَلْخَضِرُ(ع) مِنْ خَرْقِ اَلسَّفِينَةِ وَ قَتْلِ اَلْغُلاَمِ وَ إِقَامَةِ اَلْجِدَارِ لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى وَقْتِ اِفْتِرَاقِهِمَا "[۲]. از آن‌جا که در برخی روایات به بخشی از علل غیبت اشاره شده است، می‌توان نتیجه گرفت مراد این دو روایت آن است که تمام اسرار غیبت طولانی امام عصر(ع) تنها پس از ظهور، کشف یا قابل تبیین می‌شود. بر اساس روایات اهل بیت(ع) و بخشی از حکمت‌های غیبت عبارتند از:
  1. آزمایش انسان‌ها: در برخی از روایات، حکمت غیبت حضرت مهدی (ع)، آزمایش مردم و جدا شدن انسان‌های صالح از ناصالح بیان شده است. امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) فرمود: "أَمَا وَ اَللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ اِبْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اَللَّهُ رَجُلاً مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا، وَ لَيَغِيبَنَّ عَنْهُمْ تَمَيُّزاً لِأَهْلِ اَلضَّلاَلِ حَتَّى يَقُولَ اَلْقَائِلُ : مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ(ع) حَاجَةٌ "[۳]. امام حسين(ع) نیز فرموده است: " لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى اَلدِّينِ آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ ﴿ مَتىٰ هٰذَا اَلْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صٰادِقِينَ﴾ أَما إِنَّ اَلصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى اَلْأَذَى وَ اَلتَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ اَلْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ (ص)"[۴]. امام صادق(ع) فرمود: " غَيْرَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ اَلشِّيعَةَ "[۵]. امام هفتم موسی بن جعفر(ع) در این باره می‌فرماید:" إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِمْتَحَنَ بِهَا خَلْقَهُ "[۶]
  2. ستم پیشه بودن انسان‌ها: امیر مؤمنان علی(ع) در مسجد کوفه فرمود: " اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْأَرْضَ لاَ تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ لَكِنَّ اَللَّهَ سَيُعَمِّي خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَورهم و إسرافِهُم عَلى أَنفُسِهِم "[۷]. پس وجود امام هدایت‌گر مسلّم است، ولی حضورش در میان مردم باید به دست خود مردم تضمين گردد؛ مردم وظیفه دارند. وی را به طور کامل از گزند دشمنان حفظ کنند، و غیبت او معلول ستم کاری و اسراف بندگان است.
  3. عدم بیعت امام با طاغوت‌ها: در برخی روایات آمده است: حضرت مهدی (ع) با غیبت، از یوغ بیعت با طاغوت‌های زمان آزاد می‌شود و در برابر حاکمان هیچ تعهدی ندارد. این امر سبب می شود در زمان قیام آزادانه بکوشد و با هیچ حاکمی پیمان نبسته باشد، زیرا امامان(ع) به تعهدهای خود پای‌بندند و اجازه نقض پیمان ندارند. دیگر امامان ناگزیر بودند حکومت‌ها را به رسمیت بشناسند، ولی امام(ع) وظیفه ای به نام "تقیه" ندارد. به همین جهت، با طاغوت‌های زمان خویش بیعت نمی‌کند. بی‌تردید، اگر غیبت نباشد این امر تحقق نمی‌یابد. امام حسن مجتبی(ع) در این باره فرمود: " مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلاَّ وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلاَّ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلاَدَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ اَلتَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِيَ اَلْحُسَيْنِ"[۸] هم چنین حضرت مهدی (ع) در توقیعی که به وسیله محمد بن عثمان عمری به اسحاق بن یعقوب رسید، می‌فرماید:" وَ اَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَاِنَّ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ ﴿ يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْـياءَ اِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ﴾ إنَّهُ لَمْ يَكُنْ اَحَـدٌ مِنْ آبائي(ع) إلاّ وَ قَـدْ وَقَعَـتْ فى عُنُقِهِ بَيْـعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمـانِهِ وَ إنّى أخْـرُجُ حينَ أخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لِأحَـدٍ مِنَ الطَّواغِيتِ فِی عُنُقى؛ " [۹]
  4. حفظ جان حضرت مهدی (ع): خداوند با غیبت، امام دوازدهم(ع) را از شر دشمنان حفظ می‌کند. اگر حضرت مهدی (ع) غایب نمی‌شدند، معتمد عباسی وی را مانند پدران بزرگوارش به شهادت می‌رساند و زمین از حجت خداوند خالی می‌شد. امام صادق(ع) فرمودند: " إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ؟ قَالَ: يَخَافُ "[۱۰]. شیخ طوسی بعد از ذکر روایاتی، درباره فلسفه غیبت می‌نویسد: "آنچه در اخبار حکمت و فلسفه غیبت شمرده شده، مانند: "امتحان شیعه"، "صعوبة الأمر عليهم" و "اختِبارِهِم للصَّبر علیه" حکمت و فلسفه غیبت نیست، بلکه نتیجه آن است؛ سبب و فلسفه غیبت، همان ترس از کشته شدن حضرت مهدی (ع) به وسیله دشمنان است.[۱۱]
  5. تحقق آمادگی جهانی برای قیام حضرت مهدی (ع): برای ظهور امام عصر(ع) و تحقق نجات بشر و چیرگی اسلام بر همه دین‌ها، زمینه و آمادگی جهانی لازم است. بنابراین، با توجه به عدم آمادگی جهان،غیبت آن حضرت ضرورت دارد.
  6. فراهم آمدن تمام یاران: برخی از باران مؤمن، صدیق و شایسته جانبازی در زیر پرچم حضرت مهدی (ع)، از پدران کافر به دنیا می‌آیند. امام باید تا فراهم آمدن تمام یارانش انتظار بکشد[۱۲]
  7. آشکار شدن ناتوانی همه مکاتب مدعی اصلاح و عدالت: باید نادرستی این ادعاها روشن گردد، تا کسی نگوید: اگر من به قدرت می‎رسیدم همچون حضرت مهدی (ع) عدل گستری می‌کردم.[۱۳]
  • جمع روایات ناظر به فلسفه غیبت حضرت مهدی (ع): گذشته از نخستین روایت که تمام فلسفه و علت کامل غیبت را رازی الهی قلمداد کرده است، حکمت‌های غیبت به دو دسته قابل تقسیم است:
  1. حکمت‌هایی که به امام(ع) باز می‌گردد؛ مانند: "حفظ جان او از گزند دشمنان"، "آزاد بودن او از هر گونه پیمان با ستمکاران" و "آماده شدن شرایط جهانی غیر وابسته به اختیار و خواست مردم".
  2. حکمت‌هایی که به مردم باز می‌گردد؛ مانند: "ستم پیشه بودن انسان‌ها"، "آزمایش مردم"، "رشد مؤمنان و تقویت ایمان آنان"، "روشن شدن ناتوانی مکاتب بشری مدعی اصلاح و عدالت" و "حفظ روحیه ظلم ستیزی مردم مسلمان". چنان که گذشت، شیخ طوسی یگانه دلیل غیبت را حفظ جان امام(ع) می‌داند.[۱۴] بنابراین، علت‌ها و حکمت‌های دیگر باید جنبی به شمار آید و در کنار علت اصلی تفسیر گردد. از سوی دیگر، بر اساس این گفتار شیخ طوسی، شبهه‌ای رخ می‌نماید: با آن که معصومان (ع) شجاع‌ترین انسان‌هایند، چرا امام(ع) از قتل می‌هراسد؟ در پاسخ باید یادآور شد، امام عصر(ع) با توجه به نقش ویژه‌اش در آینده جهان، باید از گزند حوادث مصون ماند، تا اهداف بزرگ تمام انبيا تحقق یابد. پس هراس از نابودی واپسین ذخیره خداوند وعدم تحقق اهداف پیامبران سبب غیبت است، نه هراس از مرگ. ممکن است گفته شود، امام عصر(ع) می‌تواند در جامعه حضور داشته باشد و حتی در ظاهر با دشمنانش پیمان سکوت امضا کند، ولی با فرا رسیدن زمان موعود، پیمان خویش را نادیده گیرد و تیغ از نیام برآورد. این سخن با روش امامان(ع) و ناسازگار است. حضرت مهدی (ع) بر اساس اصول اخلاقی و ارزشی حرکت می‌کند و با فرض لزوم مبارزه با ستم، امضای پیمان سکوت در برابر ستمگران به معنای زیر پا نهادن اصول اخلاقی پذیرفته شده الهی است. بنابراین، امام عصر(ع) بافرض عدمغیبت یا کشته می‌شود و یا باید تعهد عملی قیام سپارد که خود مردود است. زیرا این تعهد قابلیت اجرایی شدن ندارد. بنابراین امام چنین تعهير غیرعملی نمی‌سپارد پس برای اینکه چنین تعهدی نسپارد، در غیبت به سر می‌برد. پس یگانه راه نجات همان غیبت و حضور در پشت صحنه خواهد بود»[۱۵].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ای جابر! این امر، الهی و سری از اسرار خداوند است که بر بندگان پوشیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
  2. همانا برای «صاحب این امر» غیبتی است تخلف ناپذیر. هر جوینده باطلی در آن به شک می افتد راوی گوید: از امام صادق پرسیدم: علتغیبت او چیست؟ حضرت فرمود: اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمتغیبت او همان حکمتی است که درغیبت های حجت های پیشین خدا وجود داشت و پس از ظهور روشن خواهد شد. همانند حکمت کارهای خضر(ع) از سوراخ کردن کشتی، کشتن پسربچه و برپا داشتن دیوار شکسته. اینها وقتی برای موسی (ع) روشن شد که آن دو از هم جدا شدند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۲.
  3. به خدا قسم، من و این دو فرزندم(حسن و حسین) شهید خواهیم شد. خداوند در آخرالزمان مردی از فرزندانم را به خون‌خواهی ما برخواهد انگیخت و او دوره‌ای غایب خواهد شد، تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند؛ تا جایی که نادان می‌گوید: خداوند دیگر به آل محمد (ع) کاری ندارد؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۴۲.
  4. برای حضرت مهدی (ع) غیبتی است که در آن برخی از دین بسر می‌گردند و برخی ثابت قدم می‌مانند، پس ثابت قدمان، مورد اذیت واقع می‌شوند و به ایشان گفته می‌شود این وعده‌ای که گویید، کسی است اگر شما راست می‌گویید.» آگاه باشید هر کس در اینغیبت بردبار باشد و در برابر مشکلانی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت پیشه کند، به قدری از اجر خداوند بهره‌مند می‌گردد که گویا پیشاروی پیامبر(ص) بر دشمنان شمشیر کشیده و جنگیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
  5. (غیبت جز برای این نیست که) خدا می‌خواهد شیعیان را بیازماید؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷
  6. و این آزمونی است که خدای تعالی با آن مردمان را بیازماید؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۵۹ و ۳۶۰
  7. آگاه باشید زمین از حجت الهی خالی نمی‌ماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسان‌ها، آنان را از دیدن حجت خود محروم می‌سازد؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص ۱۴۱.
  8. هر کدام از ما در زمان خود به سبب تقیه، بیعت حاکمان و طاغوت‌های زمان را پذیرفتیم؛ مگر حضرت مهدی(ع) که عیسی بن مریم (ع) به امامت آن حضرت نماز می‌گزارد. خداوند ولادتش را مخفی نگه می‌دارد و برای او غیبتی قرار می‌دهد، تاوقتی قیام می‌کند بیعت حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین فرزند، برادرم حسین (ع) است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.
  9. و اما علتغیبت که واقع شده، خداوند عزوجل می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‌کند هیچ یک از پدران من نبود جز آن که بیعت طاغوت روزگارش بر گردنش بود ولی من در حالی خروج می‌کنم که بیعت هیچ یک از طاغوت‌ها بر گردنم نیست؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۱.
  10. برای قائم ما قبل از آنکه به پاخیزد، غیبتی است. راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: زیرا بیم کشته شدن دارد؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۲.
  11. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۳
  12. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص ۱۴۷ و همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۱
  13. ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴
  14. ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹
  15. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص:۱۷۳ - ۱۸۰.
  16. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۸ - ۱۹.
  17. ما را از شما حبس نمی‌کند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما می‌رسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.
  18. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.
  19. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ - ۱۹.
  20. بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  21. بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
  22. بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
  23. بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  24. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
  25. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
  26. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  27. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
  28. مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
  29. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
  30. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
  31. " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ كُفْرٌ‏‏‏"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
  32. " إِنَ‏ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ سِرٌّ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ غَيْبٌ‏ مِنْ‏ غَيْبِ‏ اللَّهِ‏ وَ مَتَى‏ عَلِمْنَا أَنَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ حَكِيمٌ‏ صَدَّقْنَا بِأَنَ‏ أَفْعَالَهُ‏ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ‏ كَانَ‏ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ‏ لَنَا‏‏‏"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
  33. " إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَةً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَقُومَ‏ إِنَّهُ‏ يَخَافُ‏ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ‏‏‏"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  34. سوره قصص، آیه:۱۸.
  35. و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
  36. ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
  37. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
  38. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵.
  39. قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
  40. " إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ‏ فِيهَا بِدِينِهِ‏ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد‏‏‏"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
  41. " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ‏ تَخْفَى‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ يَغِيبُ‏ شَخْصُهُ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
  42. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
  43. سوره مائده، آیه:۱۰۱.
  44. " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ‏ أَشْياءَ إِنْ‏ تُبْدَ لَكُمْ‏ تَسُؤْكُمْ‏ إِنَّهُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ أَحَدٌ مِنْ‏ آبَائِي‏ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  45. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  46. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب‌ترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
  47. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار می‌باید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت می‌کند؟ فرمود: می‌ترسد او را بکشند.
  48. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن به‌طول می‌انجامد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی می‌خواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبت‌هایشان جاری کن.
  49. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
  50. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
  51. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
  52. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
  53. معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
  54. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  55. سوره انشقاق، آیه ۱۹.
  56. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  57. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.
  58. کتاب الغیبه ،ص ۲۶.
  59. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  60. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  61. غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.
  62. کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.
  63. کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
  64. سوره فتح، آیه ۲۵.
  65. علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.
  66. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  67. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
  68. و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
  69. هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
  70. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
  71. ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
  72. ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
  73. سوره انشقاق آیه ۱۹
  74. انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
  75. لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
  76. سوره فتح آیه۲۵
  77. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
  78. اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
  79. انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
  80. و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
  81. ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
  82. منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
  83. به درستی که برای قائم غیبتی هست
  84. کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
  85. «بر جان خویش می‏‌ترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
  86. اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
  87. ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
  88. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
  89. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
  90. نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
  91. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
  92. ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  93. یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
  94. بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
  95. تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
  96. مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
  97. مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
  98. «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹
  99. صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
  100. «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.» کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
  101. «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره می‌گوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می‌ترسد.» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
  102. «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰
  103. «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰
  104. «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳
  105. «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰
  106. و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
  107. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
  108. علل الشرائع، ص ۲۴۵، ح ۸.
  109. الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، ح ۵۳.
  110. الغیبة، نعمانی، ص ۱۴۰، ح ۱.
  111. الغیبة، طوسی، ص ۳۳۹، ح ۲۸۷.
  112. الکافی، ج ۱، ص ۳۷۰، ح ۶.
  113. کمال الدین، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
  114. الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
  115. انشقاق، آیه ۱۹.
  116. کمال الدین، ص ۴۸۰، ح ۶.
  117. کمال الدین، ص ۶۴۱.
  118. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.
  119. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴.
  120. نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  121. نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
  122. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  123. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۸.
  124. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۰۳.
  125. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
  126. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
  127. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
  128. غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
  129. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
  130. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.
  131. کمال الدین، ج۲، باب ۴۴، ح۱۱.
  132. بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۵۰.
  133. الغیبه، نعمانی، ب۱۰، ح۲.
  134. کمال الدین، ج۲، باب۴۴، ح۷.
  135. علل الشرایع، ص ۲۴۳، باب ۱۷۹، ح۲.
  136. کمال الدین، ج ۲، باب ۴۴، ح ۴.
  137. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۷-۱۳۰.