عدل در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[عدالت]] در لغت، [[دادگری]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴.</ref> و در اصطلاح، دادن [[حق]] است به صاحب [[حق]].
[[عدالت]] در لغت، [[دادگری]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴.</ref> و در اصطلاح، دادن [[حق]] است به صاحب [[حق]]. به دیگر سخن [[عدالت]]، هر چیزی را در جای خود گزاردن است<ref>نهج البلاغه، قصار ۴۳۷.</ref>.
به دیگر سخن [[عدالت]]، هر چیزی را در جای خود گزاردن است<ref>نهج البلاغه، قصار ۴۳۷.</ref>. بنابراین، در تحقق [[عدالت]]، تمامی استعدادها و استحقاق‌های واقعی در نظر گرفته شده و به هر کس، بر حسب کار، استعداد و [[لیاقت]] فردی وی، چیزی اعطا می‌گردد.
 
در [[فقه سیاسی]]، [[عدالت]] از اصول [[سیاسی]] [[اسلام]] بوده و تحقق آن در [[جامعه]]، یکی از دو [[هدف]] اساسی [[فلسفه بعثت]] [[انبیاء]] و [[نیکوترین]] [[خصلت]] [[انسانی]] به شمار آمده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند»... سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. [[اسلام]] از آغاز، همواره بر [[اجرای عدالت]]، [[نفی]] [[نظام]] طبقاتی و تشکیل [[جامعه بی‌طبقه]] [[توحیدی]] تأکید ورزیده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ...}} «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. [[عدالت]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} به صورت یک [[فلسفه]] [[اجتماعی]] و [[ناموس]] بزرگ [[دینی]] تلقی شده<ref>غررالحکم، ۱۸۰؛ نهج البلاغه فیض، ص۶۸۴-۶۸۱؛ بحار الانوار، ج۳، ص۸۳-۸۲؛ تحف العقول، ص۲۴۴.</ref> و سفارش‌های [[امام]]{{ع}} به [[کارگزاران]] در تحقق [[عدالت]] [[اسلامی]]، نقطه عطفی در [[تاریخ]] [[سیاسی]] [[اسلام]] است؛ تا جایی که خود "[[شهید]] [[راه]] [[عدالت]]" [[لقب]] گرفت<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۷۵؛ نهج البلاغه، قصار ۴۲۹.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۷.</ref>.
بنابراین، در تحقق [[عدالت]]، تمامی استعدادها و استحقاق‌های واقعی در نظر گرفته شده و به هر کس، بر حسب کار، استعداد و [[لیاقت]] فردی وی، چیزی اعطا می‌گردد.
 
در [[فقه سیاسی]]، [[عدالت]] از اصول [[سیاسی]] [[اسلام]] بوده و تحقق آن در [[جامعه]]، یکی از دو [[هدف]] اساسی [[فلسفه بعثت]] [[انبیاء]] و [[نیکوترین]] [[خصلت]] [[انسانی]] به شمار آمده است {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref> «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند»؛ سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
 
[[اسلام]] از آغاز، همواره بر [[اجرای عدالت]]، [[نفی]] [[نظام]] طبقاتی و تشکیل [[جامعه بی‌طبقه]] [[توحیدی]] تأکید ورزیده است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref> «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.
 
[[عدالت]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} به صورت یک [[فلسفه]] [[اجتماعی]] و [[ناموس]] بزرگ [[دینی]] تلقی شده <ref>غررالحکم، ۱۸۰؛ نهج البلاغه فیض، ص۶۸۴-۶۸۱؛ بحار الانوار، ج۳، ص۸۳-۸۲؛ تحف العقول، ص۲۴۴.</ref> و سفارش‌های [[امام]]{{ع}} به [[کارگزاران]] در تحقق [[عدالت]] [[اسلامی]]، نقطه عطفی در [[تاریخ]] [[سیاسی]] [[اسلام]] است؛ تا جایی که خود "[[شهید]] [[راه]] [[عدالت]]" [[لقب]] گرفت<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۷۵؛ نهج البلاغه، قصار ۴۲۹.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۷.</ref>
 
==عدل در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن==
استواء<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۴۶.</ref>، میانه دو حد [[افراط و تفریط]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵.</ref>، [[اعتدال]]، [[قسط]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۹.</ref>، [[عدالت‌ورزی]] و [[دادگری]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۵.</ref>.
 
{{متن قرآن|وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا}}<ref>«نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید» سوره مائده، آیه ۸.</ref>.
 
[[عدل]] اساس [[استوار]] [[حکم]] و [[حکومت]]، و [[رفتار]] و [[کردار]] [[آدمی]] است. [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> دلالت بر [[وجوب عدل]] در همه مراتب [[اعمال انسان]] دارد.
 
[[عدل الهی]] از مباحث مهم [[کلامی]] بین‌المذاهب [[اسلامی]] است که از یک سو میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و از سوی دیگر میان [[اشاعره]] و [[معتزله]] مطرح است. [[نفی ظلم]] و [[اعتقاد]] به عدل الهی یکی از [[معتقدات]] اصیل اسلامی ([[اصول دین]]) و از ضروریات و اصول دو [[مذهب شیعه]] و معتزله است<ref>محسن معینی، «عدل/عدالت»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۴۴۲.</ref>.
 
عدل از اصول پذیرفته ‌شده نزد [[عقل]] و [[ادیان الهی]] است. [[عدالت‌خواهی]] از اصول [[فطری]] [[بشر]] است. اصل [[عدالت]] در همه [[شئون]] [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] تعمیم دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص۵۸-۶۰.</ref>؛ حتی برخی عدالت را امری فرادینی می‌دانند که [[ادیان]] برای [[اثبات]] [[حقانیت]] خود بدان [[تمسک]] می‌جویند<ref>مرتضی مطهری، عدل الهی، ص۴۵-۴۹.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۱۰-۴۱۱.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدل است. "عدل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

عدالت در لغت، دادگری است[۱] و در اصطلاح، دادن حق است به صاحب حق. به دیگر سخن عدالت، هر چیزی را در جای خود گزاردن است[۲].

بنابراین، در تحقق عدالت، تمامی استعدادها و استحقاق‌های واقعی در نظر گرفته شده و به هر کس، بر حسب کار، استعداد و لیاقت فردی وی، چیزی اعطا می‌گردد.

در فقه سیاسی، عدالت از اصول سیاسی اسلام بوده و تحقق آن در جامعه، یکی از دو هدف اساسی فلسفه بعثت انبیاء و نیکوترین خصلت انسانی به شمار آمده است ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳].

اسلام از آغاز، همواره بر اجرای عدالت، نفی نظام طبقاتی و تشکیل جامعه بی‌طبقه توحیدی تأکید ورزیده است ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ[۴].

عدالت از دیدگاه امام علی(ع) به صورت یک فلسفه اجتماعی و ناموس بزرگ دینی تلقی شده [۵] و سفارش‌های امام(ع) به کارگزاران در تحقق عدالت اسلامی، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی اسلام است؛ تا جایی که خود "شهید راه عدالت" لقب گرفت[۶].[۷]

عدل در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن

استواء[۸]، میانه دو حد افراط و تفریط[۹]، اعتدال، قسط[۱۰]، عدالت‌ورزی و دادگری[۱۱].

﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا[۱۲].

عدل اساس استوار حکم و حکومت، و رفتار و کردار آدمی است. آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ[۱۳] دلالت بر وجوب عدل در همه مراتب اعمال انسان دارد.

عدل الهی از مباحث مهم کلامی بین‌المذاهب اسلامی است که از یک سو میان شیعه و اهل سنت و از سوی دیگر میان اشاعره و معتزله مطرح است. نفی ظلم و اعتقاد به عدل الهی یکی از معتقدات اصیل اسلامی (اصول دین) و از ضروریات و اصول دو مذهب شیعه و معتزله است[۱۴].

عدل از اصول پذیرفته ‌شده نزد عقل و ادیان الهی است. عدالت‌خواهی از اصول فطری بشر است. اصل عدالت در همه شئون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی تعمیم دارد[۱۵]؛ حتی برخی عدالت را امری فرادینی می‌دانند که ادیان برای اثبات حقانیت خود بدان تمسک می‌جویند[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴.
  2. نهج البلاغه، قصار ۴۳۷.
  3. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند»؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
  4. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
  5. غررالحکم، ۱۸۰؛ نهج البلاغه فیض، ص۶۸۴-۶۸۱؛ بحار الانوار، ج۳، ص۸۳-۸۲؛ تحف العقول، ص۲۴۴.
  6. نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۷۵؛ نهج البلاغه، قصار ۴۲۹.
  7. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۳۷.
  8. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۴۶.
  9. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵.
  10. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۹.
  11. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۵.
  12. «نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید» سوره مائده، آیه ۸.
  13. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
  14. محسن معینی، «عدل/عدالت»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۴۴۲.
  15. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص۵۸-۶۰.
  16. مرتضی مطهری، عدل الهی، ص۴۵-۴۹.
  17. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۱۰-۴۱۱.