شکرگزاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''شُکر:''' سپاسگزاری، قدردانی از [[نعمت]] و [[احسان]] دیگری. [[شکر]] در برابر [[نعمت]] و [[نیکی]] انجام می‌گیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از [[کار نیک]] او قدردانی و تشکر می‌کنیم و این یک نکته [[فطری]] در [[انسان]] است. همه [[نعمت‌ها]] و احسان‌ها از خداست، بالاترین [[سپاس]] هم نسبت به او باید انجام بگیرد.[[نماز]]، جلوه‌ای از [[سپاس]] [[انسان]] به درگاه خداست. "[[شکر قلبی]]"، توجّه به [[نعمت]] و [[صاحب]] [[نعمت]] است، "[[شکر زبانی]]" با زبان، [[حمد]] و ثنا گفتن و [[ستایش]] لفظی است. "[[شکر عملی]]" آن است که [[قدر]] [[نعمت]] را بدانیم و در راهی که مورد رضای [[صاحب]] آن [[نعمت]] است به کار بگیریم. [[بهترین]] و [[جامع‌ترین]] واژه [[سپاس]] در برابر [[نعمت‌های الهی]] عبارت است از {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. از [[شکر]]، با واژه‌های [[مدح]]، [[حمد]] و ثنا هم تعبیر می‌شود. در توصیه‌های [[دینی]]، هم [[شکر]] در مقابل [[خدا]] آمده، هم [[شکر]] در برابر [[مردم]] و [[حدیث]] است که: هر کس از [[مردم]] تشکر نکند، از [[خدا]] هم تشکر نمی‌کند. [[خداوند]] شاکران را [[دوست]] می‌دارد و در [[قرآن کریم]]، علاوه بر [[فرمان]] به [[شکر]]، از [[بندگان]] صالحی یاد کرده و ستوده است که اهل [[شکر]] بوده‌اند و از انسان‌های سپاسگزار، با عنوان شاکر و شکور یاد کرده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۶.</ref>.
==معناشناسی [[شکر]]==
شکر یعنی [[شناخت]] [[نعمت]] و ظاهر کردن آن<ref>{{عربی|الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها}}؛ المفردات، ص۴۶۱.</ref> و در مقابل آن [[کفر]] قرار دارد به‌معنای پوشاندن [[نعمت]]<ref>{{عربی|و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها}}؛ العین، ج۵، ص۳۵۶.</ref> و در اصطلاح دینی [[شکر نعمت]] عبارت از [[شناخت]] آن است، [[شناخت]] اینکه آنچه در دست اوست [[نعمت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه [[شکر نعمت]] را به [[شناخت]] آن معرفی نموده است: "هر که [[خدا]] به او نعمتی دهد و او آنرا از [[دل]] بفهمد، شکرش را ادا کرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا}}؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>


==شکر در فرهنگ مطهر==
[[شکر]] به‌معنای [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمت‌دهنده، از [[فضیلت‌های اخلاقی]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۹۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
معنای [[شکر]] کردن [[ذات اقدس الهی]] این نیست، که مانند [[مردمان]] [[متملّق]] و چرب زبان فقط زبان خود را با لفظ «شکر» و «[[سپاس]]» گردش بدهیم؛ باید اولاً [[احساس]] شکر و [[امتنان]] در [[قلب]] ما پیدا شود و ثانیاً باید توجه داشته باشیم که کسی که ما می‌خواهیم شکر او را به جا آوریم ذات [[مقدّس]] [[خداوند]] است که از ما [[مخلوقات]] خود [[بی‌نیاز]] است؛ نه [[شکر زبانی]] و نه امتنان [[قلبی]] ما هیچ کدام نمی‌تواند سودی برای [[خداوند متعال]] داشته باشد. شکر [[واقعی]] یک [[نعمت]] به این است که ما بدانیم [[وظیفه]] و تکلیفی که در مورد آن نعمت و [[موهبت]] داریم چیست، همان وظیفه و همان [[تکلیف]] را به جا بیاوریم<ref>حکمت‌ها و اندرزها، ص۲۱۹.</ref>. «شکر» یعنی به کار بردن نعمت [[حق]] در مسیری که [[خدای متعال]] آن نعمت را برای آن [[آفریده]] است. [[شکر نعمت]] دست، گفتن «[[الهی]] شکر» نیست، الهی شکر خبر از شکر است نه خود شکر. مثل اینکه {{متن حدیث|أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏ رَبِّي‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَيْهِ‏}} صیغه [[توبه]] است، نه خود توبه<ref>شناخت، ص۴۶.</ref>. شکر یعنی حرکت کردن، عمل کردن، به کار انداختن نعمت در مسیری که [[خدا]] این نعمت را برای آن مسیر آفریده است<ref>شناخت، ص۴۷؛ مسأله ربا، ص۲۸.</ref>. اصلاً لغت شکر معنایش تقدیر است، یعنی [[قدردانی]] کردن، شکر یعنی قدردانی<ref>شناخت، ص۴۵.</ref>. معنی «شکر» این است که [[انسان]] در مقابل فردی که از او خیری به وی رسیده است اظهار قدردانی کند و مثلاً بگوید: من ممنون هستم. شکر یک معنی دقیقی دارد و آن عبارت است از قدردانی، اندازه‌شناسی، [[حق‌شناسی]]<ref>آشنایی با قرآن ج۳، ص۱۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۹۶.</ref>
 
==اقسام [[شکرگزاری]]==
[[شکرگزاری]] از [[خداوند]]، به چند قسم تقسیم می‌‌شود:
#'''[[شکر قلبی]] یا [[شکر]] [[اعتقادی]]:'''[[شکر قلبی]]، توجّه به [[نعمت]] و [[صاحب]] [[نعمت]] است، منظور این است که [[انسان]] بنا بر [[اعتقاد]] خود به [[سپاس]] از معبود بپردازد.
#'''[[شکر زبانی]]:''' شکر زبانی، آن است که [[انسان]] [[خداوند]] را در حالی [[شکر]] گوید که [[اعتقاد]] کامل بدان داشته باشد که او نعمت‌هایی آشکار و پنهان به او بخشیده است. [[شکر]] زبانی همان شکری است که ثواب‌های بسیاری در [[قرآن]] و [[حدیث]] بر آن مترتّب شده و دست‌کم از مصادیق بارز آن است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} درباره [[شکر زبانی]] می‌فرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، باید آنرا [[پاداش]] دهد و اگر از این کار فرو ماند، باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند [[نعمت]] را [[کفران]] کرده است"<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.</ref>.
#'''[[شکر عملی]]:''' [[شکر]] عملی آن است که [[انسان]] نعمت‌های [[خداوند]] را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از [[شکرگزاری]]، همان [[شکر]] [[حقیقی]] بوده، رسیدن به آن در نهایت [[سختی]] است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از [[شکرگزاری]] بسیار است و رسیدن به برخی از این مراتب، به عمری [[مجاهده]] و تلاش [[نیازمند]] است. به همین دلیل هرکس اعضای بدنش را در به‌دست آوردن کمال آن به کار گیرد، [[ثروت]] خود را در به دست آوردن [[رضایت]] او صرف نماید و... نه در شمار منکران [[نعمت]] او که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[شکر عملی]] می‌فرمایند: "[[شکر]] [[مؤمن]] در عملش ظاهر می‌شود"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.</ref> "و [[شکر]] [[منافق]] فقط در زبانش است"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه‏}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۰-۳۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>.
 
==[[شکرگزاری]] در [[قرآن]]==
[[شکرگزاری]]، از فضائلی است که در [[قرآن کریم]] به شدّت بر آن تأکید شده است؛ چه اینکه در بسیاری از [[آیات]] عبارت {{متن قرآن|لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.</ref> تکرار شده، تا نشان دهد سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمت‌هایی است که [[خداوند]] بر [[بندگان]] خود اعطا فرموده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۹.</ref>.
 
[[آیاتی]] از [[قرآن کریم]] به مسأله شکرگزاری پرداخته‌اند. در برخی از این آیات [[خدا]] به [[پیامبر]] یادآور می‌شود با شاکران [[رفتار]] مناسبی داشته باش و یا همانند شاکران باش. همچنین به [[مؤمنان]] در برابر [[نعمت]] [[فرستادن پیامبر]] می‌گوید آنان باید نسبت به [[نعمت]] ارسال [[پیامبر]] [[شاکر]] باشند.
#{{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست ... آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۲-۵۳.</ref>
#{{متن قرآن|َلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ * بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود * بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۵-۶۶.</ref>
#{{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>
 
در این [[آیات]] موضوعاتی مانند شکرگزاری در برابر [[خداوند]] با [[عبادت]] خالصانه، [[شکر گزاری]] در برابر نعمت‌های [[الهی]] توصیه [[خداوند]] به [[پیامبر]]، [[تزکیه نفس]] و جدایی از [[پلیدی]] در سایه [[رسالت پیامبر]]، نعمتی در خور [[شکر]] و [[سپاس]] و نیز یاد [[نعمت‌های خدا]] با زبان و اظهار آنها، مطرح شده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۸۱۶.</ref>.
 
==[[شکرگزاری]] در [[روایات]]==
برخی از روایات درباره شکرگزاری عبارت است از:
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "در [[تورات]] نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاس‌گذار و بر کسی که تو را [[سپاس]] گوید [[نعمت]] بخش؛ زیرا وقتی [[شکر]] گویی [[نعمت]] از بین نمی‌رود و چون آنرا کفران کنی پایدار نمی‌ماند. [[شکر]] موجب زیادی [[نعمت]] و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.</ref>؛
#همچنین فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمی‌رساند: [[دعا]] به هنگام [[سختی]] و [[استغفار]] به هنگام [[گناه]] و [[شکر]] به هنگام [[نعمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>؛
#و نیز فرمودند: "[[شکر نعمت]] دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن [[شکر]] آن است که [[بنده]] بگوید: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref><ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۱-۳۶.</ref>
 
==دلیل عقلی بر شکرگزاری==
تفکر [[انسان‌ها]] درباره خود او را به این نتیجه خواهد رساند که تمام [[نعمت‌ها]] و کمالات او از سوی [[خداوند]] است و او [[منعم]] [[حقیقی]] است و همه [[نعمت‌ها]] را بدون هیچ استحقاقی به آفریده‌هایش داده است. [[پذیرش]] [[قلبی]] این [[حقیقت]] اولین و مهمترین [[درجه]] [[شکر منعم]] است که [[عقل]] به خوبی آنرا [[درک]] می‌کند، [[عقل]] پس از آن به [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از چنین منعمی [[حکم]] می‌کند؛ لذا [[لزوم]] [[شکر منعم]]، یک [[حکم عقلی]] است؛ حتی اگر [[خداوند]] به آن [[فرمان]] ندهد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۳

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شکرگزاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معناشناسی شکر

شکر یعنی شناخت نعمت و ظاهر کردن آن[۱] و در مقابل آن کفر قرار دارد به‌معنای پوشاندن نعمت[۲] و در اصطلاح دینی شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت اینکه آنچه در دست اوست نعمت است. امام صادق(ع) در این زمینه شکر نعمت را به شناخت آن معرفی نموده است: "هر که خدا به او نعمتی دهد و او آنرا از دل بفهمد، شکرش را ادا کرده است"[۳].[۴]

شکر به‌معنای شناخت و درک نعمت و شکرگزاری از نعمت‌دهنده، از فضیلت‌های اخلاقی است[۵].

اقسام شکرگزاری

شکرگزاری از خداوند، به چند قسم تقسیم می‌‌شود:

  1. شکر قلبی یا شکر اعتقادی:شکر قلبی، توجّه به نعمت و صاحب نعمت است، منظور این است که انسان بنا بر اعتقاد خود به سپاس از معبود بپردازد.
  2. شکر زبانی: شکر زبانی، آن است که انسان خداوند را در حالی شکر گوید که اعتقاد کامل بدان داشته باشد که او نعمت‌هایی آشکار و پنهان به او بخشیده است. شکر زبانی همان شکری است که ثواب‌های بسیاری در قرآن و حدیث بر آن مترتّب شده و دست‌کم از مصادیق بارز آن است. پیامبر اسلام (ص) درباره شکر زبانی می‌فرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، باید آنرا پاداش دهد و اگر از این کار فرو ماند، باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند نعمت را کفران کرده است"[۶].
  3. شکر عملی: شکر عملی آن است که انسان نعمت‌های خداوند را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از شکرگزاری، همان شکر حقیقی بوده، رسیدن به آن در نهایت سختی است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از شکرگزاری بسیار است و رسیدن به برخی از این مراتب، به عمری مجاهده و تلاش نیازمند است. به همین دلیل هرکس اعضای بدنش را در به‌دست آوردن کمال آن به کار گیرد، ثروت خود را در به دست آوردن رضایت او صرف نماید و... نه در شمار منکران نعمت او که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. امیرالمؤمنین (ع) درباره شکر عملی می‌فرمایند: "شکر مؤمن در عملش ظاهر می‌شود"[۷]شکر منافق فقط در زبانش است"[۸].[۹].

شکرگزاری در قرآن

شکرگزاری، از فضائلی است که در قرآن کریم به شدّت بر آن تأکید شده است؛ چه اینکه در بسیاری از آیات عبارت ﴿لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۰] تکرار شده، تا نشان دهد سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمت‌هایی است که خداوند بر بندگان خود اعطا فرموده است[۱۱].

آیاتی از قرآن کریم به مسأله شکرگزاری پرداخته‌اند. در برخی از این آیات خدا به پیامبر یادآور می‌شود با شاکران رفتار مناسبی داشته باش و یا همانند شاکران باش. همچنین به مؤمنان در برابر نعمت فرستادن پیامبر می‌گوید آنان باید نسبت به نعمت ارسال پیامبر شاکر باشند.

  1. ﴿وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ[۱۲]
  2. ﴿َلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ * بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[۱۳]
  3. ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ[۱۴]

در این آیات موضوعاتی مانند شکرگزاری در برابر خداوند با عبادت خالصانه، شکر گزاری در برابر نعمت‌های الهی توصیه خداوند به پیامبر، تزکیه نفس و جدایی از پلیدی در سایه رسالت پیامبر، نعمتی در خور شکر و سپاس و نیز یاد نعمت‌های خدا با زبان و اظهار آنها، مطرح شده است[۱۵].

شکرگزاری در روایات

برخی از روایات درباره شکرگزاری عبارت است از:

  1. امام صادق(ع) فرمودند: "در تورات نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاس‌گذار و بر کسی که تو را سپاس گوید نعمت بخش؛ زیرا وقتی شکر گویی نعمت از بین نمی‌رود و چون آنرا کفران کنی پایدار نمی‌ماند. شکر موجب زیادی نعمت و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"[۱۶]؛
  2. همچنین فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمی‌رساند: دعا به هنگام سختی و استغفار به هنگام گناه و شکر به هنگام نعمت"[۱۷]؛
  3. و نیز فرمودند: "شکر نعمت دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن شکر آن است که بنده بگوید: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۸][۱۹].[۲۰]

دلیل عقلی بر شکرگزاری

تفکر انسان‌ها درباره خود او را به این نتیجه خواهد رساند که تمام نعمت‌ها و کمالات او از سوی خداوند است و او منعم حقیقی است و همه نعمت‌ها را بدون هیچ استحقاقی به آفریده‌هایش داده است. پذیرش قلبی این حقیقت اولین و مهمترین درجه شکر منعم است که عقل به خوبی آنرا درک می‌کند، عقل پس از آن به لزوم تشکر و قدردانی از چنین منعمی حکم می‌کند؛ لذا لزوم شکر منعم، یک حکم عقلی است؛ حتی اگر خداوند به آن فرمان ندهد[۲۱].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها؛ المفردات، ص۴۶۱.
  2. و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها؛ العین، ج۵، ص۳۵۶.
  3. «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا»؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.
  4. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۹۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  6. الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.
  7. «شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.
  8. «شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه‏»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.
  9. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۳۰-۳۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  10. «باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.
  11. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۱۹.
  12. «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست ... آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۲-۵۳.
  13. «و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود * بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۵-۶۶.
  14. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.
  15. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۱۶.
  16. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.
  17. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  18. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  19. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  20. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۳۱-۳۶.
  21. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.