سیره فردی پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
#'''نظافت و بوی خوش:''' به نظافت و بوی خوش علاقه شدید داشت. هم خودش رعایت می‌کرد و هم به دیگران دستور می‌داد. به یاران و پیروان خود تأکید می‌کرد که تن و خانه خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند؛ روزهای جمعه وادارشان می‌کرد غسل کنند و خود را معطر سازند که بوی بد از آنها استشمام نشود؛ آن‌گاه در نماز جمعه حضور یابند.
برخی از سیره‌های فردی و شخصی [[پیامبر خاتم]]{{صل}} عبارت‌اند از:
#'''برخورد و معاشرت:''' در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده‌رو بود. در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی می‌گرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی‌کرد و در حضور کسی تکیه نمی‌داد. غالباً دو زانو می‌نشست. در مجالس، دایره‌وار می‌نشست تا مجلس، بالا و پایینی نداشته باشد. از اصحابش تفقد می‌کرد. اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی‌دید سراغش را می‌گرفت.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۵۵.</ref>
#'''[[نظافت]] و بوی خوش:''' به نظافت و بوی خوش علاقه شدید داشت. هم خودش رعایت می‌کرد و هم به دیگران دستور می‌داد. به [[یاران]] و [[پیروان]] خود تأکید می‌کرد که تن و [[خانه]] خویش را [[پاکیزه]] و [[خوشبو]] نگه دارند؛ روزهای [[جمعه]] وادارشان می‌کرد [[غسل]] کنند و خود را [[معطر]] سازند که بوی بد از آنها استشمام نشود؛ آن‌گاه در [[نماز جمعه]] حضور یابند.
#'''زهد و ساده‌زیستی:''' ساده غذا می‌خورد، ساده لباس می‌پوشید و ساده حرکت می‌کرد. زیراندازش غالباً حصیر بود. بر روی زمین می‌نشست. با دست خود از بز شیر می‌دوشید و بر مرکب بی‌زین و پالان سوار می‌شد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می‌کرد. قوت غالبش نان جوین و خرما بود. کفش و جامه‌اش را با دست خویش وصله می‌کرد. در عین سادگی، طرفدار فلسفه فقر نبود. مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راه‌های مشروع لازم می‌شمرد. می‌گفت: چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع به دست آید برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند.<ref>فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج ۶، ص ۴۴.</ref>
#'''برخورد و [[معاشرت]]:''' در [[معاشرت با مردم]]، [[مهربان]] و [[گشاده‌رو]] بود. در [[سلام]] به همه حتی [[کودکان]] و بردگان پیشی می‌گرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی‌کرد و در حضور کسی تکیه نمی‌داد. غالباً دو زانو می‌نشست. در مجالس، دایره‌وار می‌نشست تا مجلس، بالا و پایینی نداشته باشد. از اصحابش [[تفقد]] می‌کرد. اگر سه [[روز]] یکی از [[اصحاب]] را نمی‌دید سراغش را می‌گرفت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.</ref>.
#'''اراده و استقامت:''' اراده و استقامتش بی‌نظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. دوره بیست‌وسه ساله بعثتش یک‌سره درس اراده و استقامت است. او در تاریخ زندگی‌اش مکرر در شرایطی قرار گرفت که امیدها از همه جا قطع می‌شد، ولی او یک لحظه تصور شکست را در ذهنش راه نداد. ایمان نیرومندش به موفقیت یک لحظه متزلزل نشد.
#'''[[زهد]] و [[ساده‌زیستی]]:'''[[ساده]] [[غذا]] می‌خورد، ساده [[لباس]] می‌پوشید و ساده حرکت می‌کرد؛ زیراندازش غالباً [[حصیر]] بود. بر روی [[زمین]] می‌نشست. با دست خود از بز شیر می‌دوشید و بر مرکب بی‌زین و پالان سوار می‌شد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می‌کرد. قوت غالبش نان [[جوین]] و خرما بود. [[کفش]] و جامه‌اش را با دست خویش وصله می‌کرد. در عین [[سادگی]]، طرفدار [[فلسفه]] [[فقر]] نبود. [[مال]] و [[ثروت]] را به [[سود]] [[جامعه]] و برای صرف در راه‌های [[مشروع]] لازم می‌شمرد. می‌گفت: چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع به دست آید برای [[آدمی]] که [[شایسته]] داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند<ref>فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج ۶، ص۴۴.</ref>.
#''' قوت جسمی و شجاعت:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} قوی و شجاع بود و قوت را ستایش می‌کرد. از نظر ظاهری مردی قوی بود. بدنش گوشت داشت؛ مثل بدن آدم‌های ورزشکار، از این جهت که گوشت<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲.</ref> بدنشان سفت و محکم به یکدیگر چسبیده است. شجاعت پیامبر در حدی بود که [[امام علی|علی]] {{ع}} می‌فرماید: گاهی که شرایط بر ما سخت می‌شد به پیامبر پناه می‌بردیم.<ref>نهج البلاغه، قسمت کلمات غریب، شماره ۹.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۴۵ تا ۷۳.</ref>
#'''[[اراده]] و [[استقامت]]:''' اراده و استقامتش بی‌نظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. دوره بیست‌وسه ساله بعثتش یک‌سره درس اراده و استقامت است. او در [[تاریخ]] زندگی‌اش مکرر در شرایطی قرار گرفت که [[امیدها]] از همه جا قطع می‌شد، ولی او یک لحظه [[تصور]] [[شکست]] را در ذهنش راه نداد. [[ایمان]] نیرومندش به [[موفقیت]] یک لحظه [[متزلزل]] نشد.
#''' قوت جسمی و [[شجاعت]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[قوی]] و [[شجاع]] بود و قوت را [[ستایش]] می‌کرد. از نظر ظاهری مردی قوی بود. بدنش گوشت داشت؛ مثل [[بدن]] آدم‌های ورزشکار، از این جهت که گوشت<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲.</ref> بدنشان سفت و محکم به یکدیگر چسبیده است. [[شجاعت پیامبر]] در حدی بود که [[امام علی|علی]]{{ع}} می‌فرماید: گاهی که شرایط بر ما سخت می‌شد به [[پیامبر]] [[پناه]] می‌بردیم<ref>نهج البلاغه، قسمت کلمات غریب، شماره ۹.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص۴۵ تا ۷۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۸

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث پیامبر خاتم است. "سیره فردی پیامبر خاتم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

برخی از سیره‌های فردی و شخصی پیامبر خاتم(ص) عبارت‌اند از:

  1. نظافت و بوی خوش: به نظافت و بوی خوش علاقه شدید داشت. هم خودش رعایت می‌کرد و هم به دیگران دستور می‌داد. به یاران و پیروان خود تأکید می‌کرد که تن و خانه خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند؛ روزهای جمعه وادارشان می‌کرد غسل کنند و خود را معطر سازند که بوی بد از آنها استشمام نشود؛ آن‌گاه در نماز جمعه حضور یابند.
  2. برخورد و معاشرت: در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده‌رو بود. در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی می‌گرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی‌کرد و در حضور کسی تکیه نمی‌داد. غالباً دو زانو می‌نشست. در مجالس، دایره‌وار می‌نشست تا مجلس، بالا و پایینی نداشته باشد. از اصحابش تفقد می‌کرد. اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی‌دید سراغش را می‌گرفت[۱].
  3. زهد و ساده‌زیستی:ساده غذا می‌خورد، ساده لباس می‌پوشید و ساده حرکت می‌کرد؛ زیراندازش غالباً حصیر بود. بر روی زمین می‌نشست. با دست خود از بز شیر می‌دوشید و بر مرکب بی‌زین و پالان سوار می‌شد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می‌کرد. قوت غالبش نان جوین و خرما بود. کفش و جامه‌اش را با دست خویش وصله می‌کرد. در عین سادگی، طرفدار فلسفه فقر نبود. مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راه‌های مشروع لازم می‌شمرد. می‌گفت: چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع به دست آید برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند[۲].
  4. اراده و استقامت: اراده و استقامتش بی‌نظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. دوره بیست‌وسه ساله بعثتش یک‌سره درس اراده و استقامت است. او در تاریخ زندگی‌اش مکرر در شرایطی قرار گرفت که امیدها از همه جا قطع می‌شد، ولی او یک لحظه تصور شکست را در ذهنش راه نداد. ایمان نیرومندش به موفقیت یک لحظه متزلزل نشد.
  5. قوت جسمی و شجاعت: پیامبر اکرم(ص) قوی و شجاع بود و قوت را ستایش می‌کرد. از نظر ظاهری مردی قوی بود. بدنش گوشت داشت؛ مثل بدن آدم‌های ورزشکار، از این جهت که گوشت[۳] بدنشان سفت و محکم به یکدیگر چسبیده است. شجاعت پیامبر در حدی بود که علی(ع) می‌فرماید: گاهی که شرایط بر ما سخت می‌شد به پیامبر پناه می‌بردیم[۴].[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.
  2. فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج ۶، ص۴۴.
  3. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲.
  4. نهج البلاغه، قسمت کلمات غریب، شماره ۹.
  5. پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.