رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛}}
[[پرونده:11607.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین صالحی مالستانی|صالحی مالستانی]]]]
[[پرونده:11607.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین صالحی مالستانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غيب و علم لدنی پيامبر]]»'' در این‌باره گفته‌است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی|صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر]]»'' در این‌باره گفته‌است:  
::::::«[[امام خمینی]] در یکی از مواردی که بحث علم [[انبیا|پیامبران]] را به عنوان شأن برتر آنان مطرح می‌کند پیامبران را حاملان عرش الهی دانسته و عرش را در یک معنا به معنای علم تفسیر می‌نماید که در نتیجه [[پیامبران]] و [[اهل بیت عصمت]] {{عم}} به عنوان حاملان علم الهی مطرح می‌شوند، البته علم فعلی حق، نه [[علم ذاتی]] خداوند متعال که آن مخصوص ذات مقدسش می‌باشد، بیان [[امام]] در یک مورد چنین است: بدان که در باب "عرش" و "حَمَله" آن اختلافاتی است... گرچه به حسب باطن اختلافی در کار نیست؛ چون در نظر عرفانی و طریق برهانی، عرش... گاهی اطلاق بر «علم» شده، که شاید مراد از علم "علم فعلی" حق باشد که مقام ولایت کبری است. و حمله آن چهار نفر از اولیاء کمّل است در امم سالفه: [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]] و [[عیسی]] {{عم}}. و چهار نفر از کمّل است در این امّت: [[پیامبر خاتم|رسول ختمی]]{{صل}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|الحسن]]{{ع}} و [[امام حسین|الحسین]]{{ع}} .<ref>امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۲۷۲ – ۲۷۳</ref>در این بیان امام، [[پیامبران اولوالعزم|پیامبران اولوالعزم الهی]] و [[ائمه|ائمه معصومین]] {{عم}} به عنوان حاملان "عرش" الهی که در یک معنا به معنای علم الهی است، یاد گردیده است. [[امام خمینی]] در جای دیگر با تمسک به روایاتی از [[امام صادق]] {{ع}} و [[امام کاظم]] {{ع}}، حمل علم را از شئون [[پیامبر]]{{صل}} دانسته که در آن روایات نیز همان هشت نفر ذکر گردیده است و در روایت دیگر آمده که حاملان عرش چهار نفر از ما و چهار نفر از کسانی که حق بخواهد هستند. که در آن عرش را به علم معنا کرده است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، پیشین، ص ۷۷ و ۷۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۳۲، کتاب التوحید باب العرش و الکرسی، حدیث ۶.</ref> همان‌گونه که امام برای عرش معانی متعدد در نظر گرفته و یکی از معانی یا احتمالات را همان مفهوم علم دانسته است، در تفسیر المیزان نیز پس از ذکر سه قول درباره عرش و ذکر آیه ۷ سوره غافر<ref>«الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ». ( کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار).</ref>و آیه ۷ سوره الحاقه<ref>«سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ»، که خداوند آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده می‌دیدی، گویی تنه‌های خرمابن‌هایی فرو افتاده‌اند).</ref> که درباره حاملان عرش الهی است و همچنین آیه ۴ سوره حدید<ref>«هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»، (اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست).</ref> که بعد از ذکر استیلای حق به عرش بلافاصله به علم فراگیر الهی اشاره می‌نماید، آنگاه [[علامه طباطبایی|علامه]] می‌فرماید: "پس مراد از عرش مقام علم است، همان‌گونه که مقام تدبیر عام و فراگیر همه چیز است"<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۱۵۶ - ۱۶۲.</ref>ایشان در ادامه یکسری روایاتی را درباره عرش و حاملان آن ذکر می‌نماید.<ref>همان، ص ۱۶۲ - ۱۷۶.</ref> که مجال و ضرورت طرح آن نیست» <ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n25246/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%84%D8%AF%D9%86%D9%91%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%B5_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸].</ref>.
::::::«[[امام خمینی]] در یکی از مواردی که بحث علم پیامبران را به عنوان شأن برتر آنان مطرح می‌کند پیامبران را حاملان عرش الهی دانسته و عرش را در یک معنا به معنای علم تفسیر می‌نماید که در نتیجه [[پیامبران]]{{ع}} و [[ائمه|اهل‌ بیت عصمت]]{{ع}} به عنوان حاملان علم الهی مطرح می‌شوند، البته علم فعلی حق، نه علم ذاتی خداوند متعال که آن مخصوص ذات مقدسش می‌باشد، بیان امام در یک مورد چنین است: "بدان که در باب "عرش" و "حَمَله" آن اختلافاتی است… گرچه به حسب باطن اختلافی در کار نیست؛ چون در نظر عرفانی و طریق برهانی، عرش… گاهی اطلاق بر "علم" شده، که شاید مراد از علم "علم فعلی" حق باشد که مقام [[ولایت]] کبری است. و حمله آن چهار نفر از اولیاء کمّل است در امم سالفه: [[نوح]]{{ع}} و [[ابراهیم]]{{ع}} و [[موسی]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}}. و چهار نفر از کمّل است در این امّت: [[پیامبر|رسول ختمی]]{{صل}}، و [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، و[[امام حسن|الحسن]]{{ع}}، و[[امام حسین|الحسین]]{{ع}}.<ref>[[امام خمینی]]، آداب الصلوه، ص ۲۷۲ – ۲۷۳.</ref> در این بیان امام، پیامبران اولوالعزم الهی و [[ائمه|ائمۀ معصومین]]{{ع}} به عنوان حاملان "عرش" الهی که در یک معنا به معنای علم الهی است، یاد گردیده است. [[امام خمینی]] در جای دیگر با تمسک به روایاتی از [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام کاظم]]{{ع}}، حمل علم را از شئون [[پیامبر]]{{صل}} دانسته که در آن روایات نیز همان هشت نفر ذکر گردیده است و در روایت دیگر آمده که حاملان عرش چهار نفر از ما و چهار نفر از کسانی که[حق] بخواهد هستند. که در آن عرش را به علم معنا کرده است.<ref>[[امام خمینی]]، مصباح الهدایه، پیشین، ص ۷۷ ۷۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۳۲، کتاب التوحید باب العرش و الکرسی، حدیث ۶٫.</ref> همان‌گونه که امام برای عرش معانی متعدد در نظر گرفته و یکی از معانی یا احتمالات را همان مفهوم علم دانسته است، در تفسیر المیزان نیز پس از ذکر سه قول دربارۀ عرش و ذکر آیۀ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ}}﴾}}<ref>(کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار)، سوره مبارکه غافر، آیه ۷.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ}}﴾}}<ref>(که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده می‌دیدی، گویی تنه‌های خرمابن‌هایی فرو افتاده‌اند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۷.</ref> که دربارۀ حاملان عرش الهی است و همچنین آیۀ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}﴾}}<ref>(اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست)، سوره مبارکه حدید، آیه ۴.</ref> که بعد از ذکر استیلای حق به عرش بلافاصله به علم فراگیر الهی اشاره می‌نماید، آنگاه علامه می‌فرماید: "پس مراد از عرش مقام علم است، همان‌گونه که مقام تدبیر عام و فراگیر همه چیز است"<ref>[[علامه طباطبائی|طباطبائی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص ۱۵۶ – ۱۶۲٫.</ref>» <ref>[https://farsi.al-shia.org/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%80-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1/ علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}}
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]]
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]]

نسخهٔ ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
رابطه عرش با علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

رابطه عرش با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

نمازی شاهرودی

آیت‌الله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در این‌باره گفته‌ است:

«اخبار وارده در حقیقت عرش است و این که عرش بر علم و قدرت اطلاق شده. حامل عرش نیز دارای این علم و قدرت است؛ و این علم و قدرت ملک عظیم است که خداوند به حامل عرش عنایت فرموده. به این عنایت عرش مَثَل اعلای الهی است و لذا، صحیح است به حامل عرش نیز مَثَل اعلی گفته شود و مراد به مثل اعلی در آیه کریمه قرآن ﴿﴿ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ [۱] اوست. دلیل این موضوع روایات بسیاری است که ائمه(ع) فرموده‌اند: ماییم مثل اعلای الهی. و ماییم حامل عرش پروردگار[۲]. امام سجاد(ع) می‌فرماید: تمثال تمام خلایق در عرش است.[۳]. پس حامل عرش دارای علم و قدرتی است که بدین وسیله، بر همه مخلوقات دانا و تواناست[۴]»[۵]

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
  7. رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  24. علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  25. آیا تعلیم اسماء با علم معصوم پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
  26. آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
  27. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. و مثل برتر از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۶۰.
  2. بحارالأنوار، ج۱۶، ص:۲۹۹.
  3. روضه الواعظین، ج۱، ص۴۷ (مجلس سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۸، ص۳۶، ح۵۸.
  4. اطلاق عرش بر علم و قدرت در چندین روایت کریمه وارد شده است؛ مراجعه کنید به: الف: الکافی، ج۱، ص۱۲۹ کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی، ح ۱و ۲ و ۶ حدیث اوّل این باب - که قرائن صحت آن بسیار است - به تفصیل خود در بحارالأنوار، ج۳۰، ص۵۳ - ۸۲ آمده است. ب: روایت تفسیر القمی، ج۱، ص۸۵ و غیر آن از جابر، از امام باقر(ع). ج: کلام امام صادق(ع) به عبدالله بن سِنان، در حدیث صحیح مروی در التوحید صدوق، ص۳۲۷، ح۲. د: کلام امام صادق(ع) به مفضل منقول در معانی الأخبار، ص۲۹. این عرش، که علم است همان نور الأنوار است. چنان که امام سجاد(ع) در حدیث صحیح مروی در تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳ (تفسیر سوره اسراء) فرموده‌اند. و نور الأنوار نور حضرت محمد(ص) و آل طیبین و طاهرین(ع) اوست؛ چنان که روایات آن را در مستدرک سفینه البحار در لغت «نور» ج۱۰، ص۱۶۳ و «عرش» ج۷، ص۱۵۳ و«ابی» ج۱، ص۴۱ آورده‌ایم. اما این که آنان: حاملان عرش هستند، روایات بسیاری علاوه بر آن چه گذشت بر آن دلالت می کند. از آن جمله روایاتی است که در بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۰۵. باب این که آنان خزینه داران علم خدایند وحاملان عرش او. و در ج۲۴، ص۸۷ باب ۳۳: در این که آنان حاملان عرش رحمان هستند از ابواب الآیات النازله فیهم نقل شده است
  5. علم غیب، ص۱۳۹.
  6. « وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص: ۲۱۴.
  7. و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  8. « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا (ع) قَالَ‏ قُلْتُ لِلرِّضَا(ع)ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)»؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.
  9. بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص: ۷۲، ۷۳
  10. امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۲۷۲ – ۲۷۳.
  11. امام خمینی، مصباح الهدایه، پیشین، ص ۷۷ – ۷۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۳۲، کتاب التوحید باب العرش و الکرسی، حدیث ۶٫.
  12. (کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار)، سوره مبارکه غافر، آیه ۷.
  13. (که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده می‌دیدی، گویی تنه‌های خرمابن‌هایی فرو افتاده‌اند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۷.
  14. (اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست)، سوره مبارکه حدید، آیه ۴.
  15. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص ۱۵۶ – ۱۶۲٫.
  16. علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.
  17. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيَّ شَأْنٍ قَالَ يُؤْذَنُ لِلْمَلَائِكَةِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ الْأَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ وَ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَيَطُوفُونَ بِعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ يَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّى إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ كُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شديد [شَدِيداً] إِعْظَامُهُمْ لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِيدَ فِي اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلُهُ وَ يَنْصَرِفُ النَّبِيُّونَ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْيَاءِ شَدِيداً عَجَبُهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اكْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا عِنْدَكَ حِصَنَةً قَالَ يَا مَحْبُورُ وَ اللَّهِ مَا يُلْهَمُ الْإِقْرَارُ بِمَا تَرَى إِلَّا الصَّالِحُونَ قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي‌ كَثِيرُ صَلَاحٍ قَالَ لَا تَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّاكَ صَالِحاً حَيْثُ يَقُولُ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي الَّذِينَ آمَنُوا بِنَا وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ جَمِيعِ حُجَجِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ»؛ بحار‌الأنوار، ج‌۲۶، ص ۸۸.
  18. از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق علیه السلام می فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می‌شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که (آن را) می نگرند، و از میان ما کسانی هستند که (علم) در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می‌کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن (علم) را برای شما می‌آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل و میکائیل است؛ بصائر‌الدرجات، ج۱، ص۲۳۲.
  19. علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)
  20. شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.
  21. علامه مجلسی، حق الیقین، ص۴۵.
  22. علم امام.
  23. بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام،فصلنامه اندیشه نوین دینی، شماره ۴، ص۱۶.
  24. «بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه؛ آیه ۵.
  25. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۱.
  26. بصائر الدرجات، ص ١٣٢، ح ۶.
  27. بصائر الدرجات، ص ١٣۱، ح ۵.
  28. کافی، کلینی، ج ١، ص ٢۵٣ ـ ٢۵۴.
  29. بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۶۲.
  30. دارنده ارجمند اورنگ فرمانفرمایی جهان انجام دهنده آنچه بخواهد؛ سوره بروج، آیه: ۱۵ - ۱۶.
  31. آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند؛ سوره حدید، آیه: ۴.
  32. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، پیشین، ج ۱۹، ص ۱۴۶، ذیل آیۀ ۴ سوره حدید و ج ۸، ص ۱۵۳ الی ۱۵۹.
  33. " إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ: وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ وَ ذَلِكَ نُورٌ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ ... فَالَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِينَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ ‏‏‏‏‏‏"؛ کلینی، الکافی، (ترجمۀ مصطفوی)، ج ۱، کتاب التوحید، «باب العرش و الکرسی»، ص ۱۷۵ و ۱۷۶، ح ۱.
  34. "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْ‏ءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ‏‏‏‏‏‏"؛ حبیب الله الهاشمی الخوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۵، با تصحیح سید ابراهیم میانجی، ص ۲۰۰.
  35. علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۷۵.