عدل در فقه سیاسی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
عدالت در لغت، دادگری است[۱] و در اصطلاح، دادن حق است به صاحب حق. به دیگر سخن عدالت، هر چیزی را در جای خود گزاردن است[۲].
بنابراین، در تحقق عدالت، تمامی استعدادها و استحقاقهای واقعی در نظر گرفته شده و به هر کس، بر حسب کار، استعداد و لیاقت فردی وی، چیزی اعطا میگردد.
در فقه سیاسی، عدالت از اصول سیاسی اسلام بوده و تحقق آن در جامعه، یکی از دو هدف اساسی فلسفه بعثت انبیاء و نیکوترین خصلت انسانی به شمار آمده است ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۳].
اسلام از آغاز، همواره بر اجرای عدالت، نفی نظام طبقاتی و تشکیل جامعه بیطبقه توحیدی تأکید ورزیده است ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾[۴].
عدالت از دیدگاه امام علی(ع) به صورت یک فلسفه اجتماعی و ناموس بزرگ دینی تلقی شده [۵] و سفارشهای امام(ع) به کارگزاران در تحقق عدالت اسلامی، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی اسلام است؛ تا جایی که خود "شهید راه عدالت" لقب گرفت[۶].[۷]
عدل در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن
استواء[۸]، میانه دو حد افراط و تفریط[۹]، اعتدال، قسط[۱۰]، عدالتورزی و دادگری[۱۱].
﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا﴾[۱۲].
عدل اساس استوار حکم و حکومت، و رفتار و کردار آدمی است. آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾[۱۳] دلالت بر وجوب عدل در همه مراتب اعمال انسان دارد.
عدل الهی از مباحث مهم کلامی بینالمذاهب اسلامی است که از یک سو میان شیعه و اهل سنت و از سوی دیگر میان اشاعره و معتزله مطرح است. نفی ظلم و اعتقاد به عدل الهی یکی از معتقدات اصیل اسلامی (اصول دین) و از ضروریات و اصول دو مذهب شیعه و معتزله است[۱۴].
عدل از اصول پذیرفته شده نزد عقل و ادیان الهی است. عدالتخواهی از اصول فطری بشر است. اصل عدالت در همه شئون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی تعمیم دارد[۱۵]؛ حتی برخی عدالت را امری فرادینی میدانند که ادیان برای اثبات حقانیت خود بدان تمسک میجویند[۱۶].[۱۷]
منابع
- فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی
- نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
- ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴.
- ↑ نهج البلاغه، قصار ۴۳۷.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند»؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ غررالحکم، ۱۸۰؛ نهج البلاغه فیض، ص۶۸۴-۶۸۱؛ بحار الانوار، ج۳، ص۸۳-۸۲؛ تحف العقول، ص۲۴۴.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۷۵؛ نهج البلاغه، قصار ۴۲۹.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۳۷.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۴۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۷۹.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۷۵.
- ↑ «نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید» سوره مائده، آیه ۸.
- ↑ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ محسن معینی، «عدل/عدالت»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۴۴۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص۵۸-۶۰.
- ↑ مرتضی مطهری، عدل الهی، ص۴۵-۴۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۱۰-۴۱۱.