نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۷ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
از علم فعلی با نامهای دیگری مانند: علم حضوری، علم دائمی و علم احاطی نیز یاد شده است.[۱] یعنی همۀ اینها تعبیرات گوناگونی از علم فعلی هستند.
در زمینه معنای علم فعلی معصوم میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
فعلی به معنای علم تام در مقابل علم محدود؛ یعنی علم معصوم محدود به حد خاصی نیست و تمام علومی که برای غیر خداوند تصور میشود (علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن) را میداند، مگر علومی که مختص خداوند است که از آن به علم مستأثر یاد میشود.
فعلی به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی؛ تام بودن علم معصوم یعنی او همۀ علوم ممکن برای غیر خداوند را با تمامی تفصیلات و جزئیات میداند و علمی که مجمل باشد ندارد.
علم فعلی در برابر علم شأنی، به معنای این است که معصوم به تمام علوم دسترسی دارد و از آنها بالفعل آگاه است در برابر کسانی که می گویند هر گاه معصوم اراده کند و بخواهد از علمی آگاه میشود.
در برخی از کلمات فقها در مورد علم امامان (ع) از تعبیر علم حضوری و فعلی استفاده شده است،[۲] مراد از فعلی بودن علم امام، آن است که علم، نزد ایشان حاضر (بالفعل) باشد، یعنی علم به اشیاء یا به تعبیر صحیحتر اشیاء و حقایق در پیش امام حاضر هستند و امام به همۀ اشیا به حسب مقام نورانیت خود آگاه است.[۳] مراد، انکشاف معلومات است برای امام به صورت فعلی.[۴] به عبارتی دیگر مراد از علم حضوری انبیا و امامان(ع) علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است، با وحی معالواسطه یا بلاواسطه یا الهام و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و اوصیا آنها دارد.[۵] در این صورت تفاوت علم امام با علم خداوند در این است که علم آنها غیرذاتی و علم خداوند ذاتی است.[۶] در مقابلِ علم فعلی، علم شأنی قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام بدین معنا است که امام به برخی موضوعات علم ندارد؛ اما توان دریافت آنها را به شیوههای خاص خود دارد.[۷] یعنی آنان هر وقت بخواهند و اراده کنند میدانند و خداوند آنان را آگاه میکند و اگر نخواهند نمیدانند؟[۸] به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا میکند[۹]
بسیاری از اندیشمندان و محققین، از علم غیب فعلی و مطلق پیامبران و امامان(ع) جانبداری میکنند و بر این باورند که بندگان برگزیدۀ الهی همواره از همۀ امور مربوط به حال و گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمیماند.[۱۰]
ادلۀ فعلی بودن علم امام
برای فعلی بودن علم امام به برخی از ادله استناد کرده اند[۱۱] مانند اینکه اصل در علم فعلی بودن است و یا اینکه آیات و روایات علم را برای ایشان به صورت مطلق اثبات میکند و قید ارادی ندارد، همچنین روایاتی[۱۲] وجود دارد که بیانگر احاطه امام بر دنیا است و این با فعلی بودن علم آنان سازگاری دارد،[۱۳] مانند روایت سماعة بن مهران از امام صادق (ع) که فرمودند:[۱۴] «دنیا برای امام تمثل پیدا میکند مثل نصف یک گردو (گردوی شکافته) که چیزی از آن، از او پنهان نیست.» یعنی امام به کل دنیا احاطه دارد.[۱۵] و یا اینکه از امام صادق (ع) روایت شده است:[۱۶] «رسول خدا(ص) مرا متولد کرد (من فرزند او هستم) در حالی که به کتاب خدا عالم هستم که در آن ابتداء آفرینش و آنچه موجود میشود تا روز قیامت، در آن هست، و خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و خبر جهنم و خبر آنچه بود و هست، در آن میباشد، این امور را آن چنان که به کف دستم نگاه میکنم، میدانم، زیرا خداوند میفرماید: در قرآن بیان هر چیزی وجود دارد.»[۱۷] البته این ادله مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که در جای خود به آن اشاره شده است.[۱۸]
بر اساس روایات، علم امام(ع) فعلی و دائمی بوده[۱۹] و متصل به سرچشمۀ غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص میشود.[۲۰] مقام معصوم از همگان بالاتر و برتر است، لذا طبیعی است که جامعیت و سعۀ وجودیشان اقتضاء نماید که بتوانند به راحتی در آن واحد به عوالم مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نموده و همه را با هم داشته باشند.[۲۱] منتها آیا حالت علم تفصیلی برای ایشان همیشگی است؟ باید گفت صریح آیات و روایات این است که این حالت برای امام همیشگی نیست یعنی علم تفصیلی امامان(ع) همیشگی و مستمر نیست بلکه گاه به جهت تنزّل به عالم پائین به عوالم بالاتر توجه نمیکنند و گاه به جهت غرق شدن در عوالم توحیدی از توجه به عالم کثرت باز میمانند.[۲۲] مرحوم کراجکی میفرماید:[۲۳] "امامان(ع) در کمال دانش و عصمت هستند و خداوند تمام آنها را به ایشان تعلیم داده و به تمام اسرار آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق مصلحت از ایشان پنهان بماند"،[۲۴] یعنی علم غیب ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده[۲۵] و احتیاج به افاضۀ خداوند دارند.[۲۶]
روایاتی دربارۀ فعلی بودن علم امام
برخی از روایات دال بر فعلی بودن علم امام هستند[۲۷] مانند:
امام صادق (ع) میفرمایند:[۲۸] «اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم.»[۲۹]
در روایتی دیگر مفضل بن عمر میگوید: روزی امام صادق(ع) به من فرمودند:[۳۰] «ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح پیامبر اسلام(ص) و [امامان]] (ع) تا عرش بالا میرود، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد.»[۳۱]
همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۳۲] معنای این روایات آن است که امامان (ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند.[۳۳] به عبارتی دیگر علم غیب ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که اراده کنند خداوند به آنها تعليم میدهد.[۳۴]
مفضل بن عمر نقل میکند، امام صادق (ع) فرمودند:[۳۵] «خداوند واجب میکند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده میپوشاند خبر آسمان را؟ نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیمتر از آن است که واجب کند اطاعت عبدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.»[۳۶]
روایات دربارۀ علم شأنی
کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به برخی از روایات استدلال کرده اند و مضمون آنها این است، اهل بیت(ع) هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه میسازد،[۳۷] اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند.[۳۸] در اصول کافی بابی وجود دارد با عنوان:[۳۹]«بابُ أنَّ الأئِمَةَ إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»[۴۰] سه روایت مختلف از امام صادق(ع)[۴۱] وارد شده که فرمودند: "امام هر گاه بخواهد میداند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش میکند": «إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».[۴۲] این روایات علم امام را منوط بر تعلیم الهی کرده اند.[۴۳]
جمع بندی
در جمع بندی میان دو دیدگاه میتوان گفت حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل میشود،[۴۴] منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت (ع) شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است، مانند علم باطن امام که همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست.[۴۵] و برخی از علوم ایشان شانی است.