نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۴ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
امام علی(ع) از شخصیتهای نادر تاریخ است که میتوان او را انسان کامل دانست، زیرا همه ارزشهای انسانی، در حد اعلی و بهطور هماهنگ در او رشد کرده است؛ یعنی هر سه شرط انسان کامل را دارا است.[۱] در هر برهه تاریخ یکی از کمالاتانسانی در وجودش رخ مینماید. هنگامی که خلوتشب فرا میرسد هیچ عارفی در مناجات و راز و نیاز به پای او نمیرسد. در حال عبادت چنان گرم عشقبازی شده و عشق الهی چنان در وجودش شعله میکشد که گویی در این عالم نیست. آنچنان در محرابعبادت میگرید و به خود میپیچد که کسی نظیرش را ندیده است. اما هنگامی که روز فرا میرسد گویی آن شخص نیست. چهرهاش همواره خندان و شکفته است. حتی در میدان جنگ نیز چهرهاش خندان است.
تعبیر جامع اضداد بودن صفتی است که علی(ع) از هزار سال پیش با آن شناخته شده است. سخنان او نیز هر کدام دنیایی است. گاهی در دنیای عبّاد است و گاهی در دنیای زهّاد، گاهی در دنیای فلاسفهسخنوری میکند و گاهی در دنیای عرفا، گاهی در دنیای سربازان و گاهی در دنیای حکامعادل. او هم اندیشهای عمیق و فیلسوفانه دارد و هم عواطفی رقیق و سرشار[۲][۳]
میتوان گفت خلاصه تمام آن کتابها این است که امام علی(ع) از الگوی انسان کامل است. او شخصیتی است که همه ارزشهای انسانی بهطور هماهنگ در او رشد یافته است و میتواند الگویی برای جویندگان کمال انسانی باشد.[۷][۸]
امام علی(ع) از شخصیتهای نادر تاریخ است که میتوان او را انسان کامل دانست، زیرا همۀ ارزشهای انسانی در حد اعلی و به طور هماهنگ در او رشد کرده است[۲۱]. در هر برهۀ تاریخ یکی از کمالات انسانی در وجودش رخ مینماید. هنگامی که خلوتشب فرا میرسد هیچ عارفی در مناجات و راز و نیاز به پای او نمیرسد. در حال عبادت چنان گرم عشقبازی شده و عشق الهی چنان در وجودش شعله میکشد که گویی در این عالم نیست. آنچنان در محرابعبادت میگرید و به خود میپیچد که کسی نظیرش را ندیده است. اما هنگامی که روز فرا میرسد گویی آن شخص نیست. چهرهاش همواره خندان و شکفته است. حتی در میدان جنگ نیز چهرهاش خندان است. تعبیر جامع اضداد بودن، صفتی است که علی(ع) از هزار سال پیش با آن شناخته شده است. سخنان او نیز هر کدام دنیایی است. گاهی در دنیای عبّاد است، گاهی در دنیای زهّاد، گاهی در دنیای فلاسفهسخنوری میکند، گاهی در دنیای عرفا، گاهی در دنیای سربازان و گاهی در دنیای حکامعادل. او هم، اندیشهای عمیق و فیلسوفانه دارد و هم، عواطفی رقیق و سرشار[۲۲].
روزی که رسول خدا(ص) به علی(ع) گفت: "تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد بود"،
در جریان خیبر فرمود: "پرچم را فردا به کسی میسپارم که او خدا و رسولش را دوست میدارد و خدا و رسول هم او را دوست میدارند و او فاتح خیبر است و به جنگ پشت نمیکند"
هرچند نام حضرت علی(ع) به صراحت در قرآن نیامده است، امّا آیات متعدّدی در شأن او و عملکرد خاصّ آن حضرت، یا دربارۀ ولایت، یا اهل بیت نازل شده که آن حضرت را هم شامل میشود[۲۹]. برخی از این آیات عبارت است از:
انفاق او در شب و روز و آشکار و نهان: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً﴾[۳۰].
نقل شده روزی ابن عباس کنار چاه زمزم نشسته بود و از رسول خدا(ص) حدیثنقل میکرد. مردی که صورتش را با دستار خود پوشانده بود نزدیک او آمد و هرگاه که ابن عباس میگفت رسول خدا(ص) چنین فرمود او هم میگفت رسول خدا(ص) چنین فرمود؛ ابن عباس به او گفت: "تو را به خداسوگند میدهم خودت را معرفی کن". او دستار خود را از صورتش کنار زد و گفت: "ای مردم! هر کس مرا میشناسد، که میشناسد و آنان که نمیشناسد، خودم را معرفی میکنم. من جندب پسر جناده، ابوذر غفاری از یارانرسول خدا(ص) در جنگ بدر هستم. از آن حضرت با دو گوشم شنیدم و با چشمهایم دیدم که اگر غیر از این باشد، کر و کور باشم که فرمود: "علی پیشوای نیکوکاران و کشنده کافران است؛ هر کس او را کمک کند پیروز است و آنکه او را خوار کند، ذلیل و بیچاره شود". بدانید که روزی از روزها هنگام ظهر برای اقامه نماز در مسجد، نزد رسول خدا(ص) بودم. مردی نیازمند به مسجد وارد شد و تقاضای کمک کرد ولی هیچ کس به وی کمکی نکرد. علی که در همان لحظه مشغول نماز و در حال رکوع بود، دست راستش را که انگشتری در یکی از انگشتانش بود جلو آورد تا آن را به مردنیازمند هدیه کند و مرد فقیرانگشتر را در آورد. پیامبر اکرم(ص) این کار را دید و پس از پایان یافتن نماز او دست به دعا بلند کرد و فرمود: "خداوندا! برادرم موسی از تو تقاضا کرد تا به وی سعه صدر و گشایش در امور و بیانی رسا و شیوا و جانشینی برادرش هارون را عطا فرمایی و تو ای خدا درخواستش را پذیرفتی، و اکنون من، پیامبر و فرستاده و برگزیدهات، از تو میخواهم تا شرح صدر و آسان شدن کارهایم را به من مرحمت فرمائی و نیز برادرم علی را وزیر و جانشین من قرار دهی تا همراه و کمک من در کارها و پشتیبان رسالتم باشد". هنوز سخن رسول خدا(ص) تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را به امر خداوند بر وی تلاوت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۳۸][۳۹].
شهر بن حوشبروایت کرده است: روزی برای احوالپرسی نزد ام سلمه، همسر پیامبر(ص) رفتم. از او پرسیدم: "ای امّ المؤمنین، نظر شما درباره آیه﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۴۱] چیست؟" ام سلمه گفت: "من و رسول خدا(ص) در محل خواب خود خوابیده و یک کساء خیبری را در زیر خود انداخته بودیم. در این حال، خدمتکار وارد اطاق شد و گفت: "علی(ع) و فاطمه(س) به همراه حسن و حسین(ع) بیرون خانه هستند و میخواهند شما را ببینند". پیامبر(ص) به من گفت: "برخیز و از اهل بیت من فاصله بگیر". برخاستم و در گوشهای نشستم. پیامبر(ص) به آنها اجازه ورود داد و آنها وارد شدند. ایشان زهرا(س) را بوسید و به آغوش کشید و سپس علی(ع) را بوسید و به آغوش گرفت و سپس حسن و حسین(ع) را که بچههای کوچکی بودند به سینه خود چسبانید. آنگاه فاطمه(س) ظرفی را آورد که در آن حلوا بود و نزد پیامبر(ص) گذاشت. رسول خدا(ص) ظرف را پیش کشید و همگی از آن خوردند. سپس پیامبر(ص) زهرا(س) را در کنار علی(ع) نشانید و حسن و حسین(ع) را در کنار فاطمه(س) نشانید و چون هوا سرد بود، رسول خدا(ص) پاهای خود را در میان پاهای علی و فاطمه(ع) داخل کرد، آنگاه پارچهای را که روی خود میانداختیم گرفت و آن را برگرداند و با آن کساء آنان را پوشانید. سپس با دست چپ دو طرف پارچه (کساء) را گرفت و دست راست را به آسمان گرفت و فرمود: "خدایا اینها اهل بیت من هستند. هر گونه ناپاکی و پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک گردان". این را سه مرتبه گفت. سپس در ادامه فرمود: "چنانکه اسماعیل و اسحاق و یعقوب را از پلیدی دور و آنها را پاک کردی و چنانکه خاندانلوط و آل عمران و هارون را پاک کردی؛ خدایا اینها آل محمد هستند پس درود و برکات خود را بر آل محمد قرار بده چنانکه بر آل ابراهیم قرار دادی که همانا تو سزاوار ستایش و صاحب عظمت هستی". من که در آستانه در ایستاده بودم، گفتم: ای رسول خدا، آیا من هم از اهل بیت تو هستم؟ و کساء را بلند کردم تا در کنار آنها قرار گیرم؛ اما رسول خدا کساء را از دست من کشید و فرمود: "نه! تو همسر پیامبر و بر خیر و نیکی هستی و اهل بیت من اینها هستند". و نفرمود که تو از اهل بیت من هستی که اگر چنین میفرمود، به درستی که این افتخار برای من از آنچه خورشید بر آن میتابد، بهتر بود. سپس این آیه در شأن پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نازل شد"[۴۲].
و از ابو حمراءروایت شده است: هفت یا هشت ماه خدمتگزار پیامبر اکرم(ص) بودم و به خدا قسم در تمام این مدت میدیدم که رسول خدا به هنگام نماز صبح از منزل خارج میشد و با دست، دو طرف چهارچوب در خانه علی(ع) را میگرفت و میفرمود: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ». سپس میفرمود: "وقت نماز است، خدا با لطف خود با شما رفتار کند". و این آیه را میخواند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۴۳]؛ و سپس به مسجد خودش میرفت[۴۴].[۴۵]
↑ر.ک: شهید قاضی نور اللّه در «احقاق الحق» ج ۲ و ۳ حدود ۸۴ آیه را نقل میکند که دربارۀ علی است و منابع آنها را از کتب اهل سنت میآورد. نیز در «پرتوی از فضایل امیر المؤمنین در قرآن» ابو الحسن مطلبی حدود ۱۶۰ مورد از آیات قرآن که دربارۀ علی و اهل بیت است، براساس روایات معرفی شده است نیز «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص ۲۶۵.
↑«آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
↑«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
↑«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
↑«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
↑ر. ک: «دانشنامۀ امام علی»(ع)، ج ۱۰ مقالۀ «امام علی در قرآن» علامه عسکری، «شواهد التنزیل» ابن رویش، «آیات الفضائل» سیّد محمّد حسینی بهارانچی «علی فی الکتاب و السنّه» حسین شاکری، «نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار»، ج ۲۰، «سیمای امام علی در قرآن»، حسکانی ترجمه یعقوب جعفری، «احقاق الحق» ج ۲ و ۳، «آیات الأئمّه»، محمّد علی حسنی لاریجانی «پرتوی از فضایل امیر المؤمنین در قرآن» ابو الحسن مطّلبی، «آیات الولایه» سید باقر محمّدی نسب، «دلائل الصدق» ج ۲، نیز تفسیر «البرهان» و «نور الثقلین».
↑روایاتی درکتاب «معانی الأخبار»، به ترتیب در صفحات ۹۵،۱۰۵،۱۰۸،۱۱۱،۱۱۲،۱۱۶،۱۲۲،۱۲۵، و ۱۲۶، نیز بحار الأنوار، ج ۳۵ و ۳۶.
↑«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
↑مناقب علی بن ابی طالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی(ع)، ابن مردویه اصفهانی، ص۲۹۳، ح۴۶۰؛ تفسیر الثعلبی، ج۴، ص۸۰؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۳۰ - ۲۲۹؛ مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول(ص)، محمد بن طلحه شافعی، ص۱۷۰؛ الفصول المهمة فی معرفة الائمه، ابن صباغ مالکی، ج۱، ص۵۷۹. البته طبق نظر استاد یوسفی غروی، نزول سوره مائده در عصر روز عرفه در حجة الوداع و صدقه دادن انگشتری نیز در مسجد الحرام و در همان حجة الوداع بوده است که به آن در نقل ماجرای غدیر خم اشاره شد.