علم معصوم
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
کلیات
حقیقت علم معصوم
تبیین علم امام(ع) در گرو شناخت ماهیت علم است. از دیدگاه ملاصدرا علم از سنخ وجود و عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی". یکسانی وجود و علم این نتیجه را در پی دارد که علم نیز همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است؛ لذا هر موجودی به اندازه بهرهمندی که از وجود دارد، از علم نیز بهرهمند است و خداوند که وجود صرف و مطلق است، دارای علم مطلق نیز هست و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، توان بهرهمندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست و معصومین(ع) چنین هستند. البته مطلق بودن علم معصومین(ع) بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و دانش خداوند ذاتی است[۱].
معدن علم بودن معصوم
وجود روایات متعددی که در بردارنده تعبیر «مَعْدِنُ الْعِلْم»اند، نشان از قطعیت صدور این مفهوم از امامان(ع) و معدن علم بودن حضرات معصومین (ع) دارد. امیر المؤمنین(ع) و دیگر امامان(ع) نیز به وسیله این تعبیر به تبیین چیستی مقام امامت پرداختهاند. امیر المؤمنین(ع) در روایتی معتبر فرمودند: “همانا ما اهل بیت، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائکه و خانه رحمت و معدن علمیم”[۲]. امام سجاد(ع) نیز در روایتی که به سه طریق نقل شده است، بر سخن جدّشان تأکید فرموده[۳]. مفهوم «مَعْدِنُ الْعِلْمِ» چنانکه روشن است، به فراوانی و گستردگی علم امام اشاره دارد[۴].
عیبة علم الله بودن معصوم
هر کسی نمیتواند دانش الهی را تحمل کند؛ بلکه دانش الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسانهای باظرفیتی است که دانش الهی را میپذیرند و از هم فرو نمیریزند. یکی از ویژگیهای دانش اهل بیتها(ع)، توانایی پذیرش دانش خداوند است. آنان، برگزیده خداوند و ظرف دانش او هستند. امام سجاد(ع)، در توصیف اهل بیت(ع) فرموده است: "ما، درهای خدا هستیم و ما، راه راست اوییم و ما، ظرف دانش او هستیم"[۵] این از عنایات خداوند به اهل بیت(ع) است و چنین ظرفیتی را خداوند، تنها برای ایشان فراهم آورده است[۶].
وحی به معصوم
الهام به معصوم
معجزه علم معصوم
معجزه، کاری است که بشر به طور عادی و معمولی قادر به انجام آن نیست و لذا دلیل ارتباط انسان با خدا و شاهدی محکم بر صحّت ادّعای نبوت یا امامت میشود. معجزه بودن امور خارقالعاده پیامبران گذشته، معنایی جز ناتوانی بشر از همانندآوری ندارد[۷].
اگر اثبات رسالت پیامبر نیازمند این باشد که وی از باب اعجاز، علم غیب بداند و از غیب خبر دهد، باید توانایی آن را داشته باشد و چون امامت، خلافت از رسول است، بنابراین اگر لازمۀ اثبات امامت آنان نیز داشتن علم غیب باشد، قطعاً واجد آن خواهند بود. البته این در رسول به عنوان معجزه و در غیر او به عنوان کرامت خواهد بود. علم امام را از این نظر که آن را از منبعی فرا عادی دریافت میکند نه از راه حواس و فکر و حدس، یک نوع کرامت و معجزه میدانند؛ زیرا از اموری خبر میدهند که از دسترس عقل بشری خارجاند و جز از راه وحی و الهام به این سنخ از آگاهی نمیتوان رسید[۸].
اقسام علم معصوم
مراتب علم معصوم
علم مقضی معصوم
علم ممضی معصوم
علم موقوف معصوم
علم موهوبی معصوم (علم موهبتی)
علم استقلالی معصوم
علم غیر استقلالی معصوم
علم اکتسابی معصوم
علم الیقین معصوم
علم باطنی معصوم
علم دفعی معصوم
علم تدریجی معصوم
علم حادث معصوم
علم حضوری معصوم
علم غیر حضوری معصوم
علم حصولی معصوم
علم ذاتی معصوم
علم غیر ذاتی معصوم
علم شأنی معصوم (علم اشائی)
علم استعدادی
علم ارادی
علم اختیاری
علم بالقوه
علم فعلی معصوم (علم دائمی)
علم بالفعل
علم عادی معصوم
علم لدنی معصوم
علم ویژه معصوم (علم خارق العاده معصوم)
علم غابر معصوم
علم فطری معصوم
علم کامل معصوم
علم تام معصوم
علم محدود معصوم
علم کلی معصوم
علم تفصیلی معصوم
علم اجمالی معصوم
علم احاطی معصوم (علم سعی معصوم)
علم مزبور معصوم
علم مستفاد معصوم
علم مطلق معصوم
علم مشروط معصوم
علم وراثتی معصوم
علم پیامبر
علم امام
منابع علم معصوم
وراثت از امام پیشین
مصحف فاطمه
وراثت از پیامبر
وراثت علوم انبیا
علمالکتاب
عمود نور
قلب
جفر
الهام به معصوم
ام الکتاب
امام مبین
تحدیث فرشتگان با معصوم
تعلیم اسماء
الف باب
ارتباط معصوم با ارواح
اسم اعظم
حس
روح القدس
رؤیای صادق معصوم
عرش
عقل
ویژگیهای علم معصوم
شهود معصوم
نقر در گوش معصوم
نکت در دل معصوم
افزایش علم معصوم
راسخان در علم
درجات علم معصوم
خزانهداری علم الهی
گستره علم معصوم
جامعیت علم معصوم
احاطه علمی معصوم
علم معصوم به غیب
علم معصوم به جزئیات
علم معصوم به قرآن
علم معصوم به تمام موضوعات جهان
علم معصوم به مشاغل و صناعات
علم معصوم به قوانین طبیعی
علم معصوم به همه زبانها
انتفای علم
جهل معصوم
سهو معصوم
غفلت معصوم
محدودیت علم معصوم
اختلاف در علم معصوم
تناقض در علم معصوم
منبع علم معصوم
ویژگیهای علم معصوم
گستره علم معصوم
منابع علم معصوم
رابطه ایمان و علم
- مراد، مسئلهای است درباره چگونگی رابطه علم و ایمان و اینکه آیا با یکدیگر همساز و هماهنگاند یا ناسازگارند. از تعالیم عهد عتیق این است که علم و ایمان با یکدیگر سازگاری ندارند. شجره ممنوعه بنابر آنچه در تورات آمده است، همان دانش و معرفت است و آدم و حوا با نافرمانی خداوند بدان دست یافتند[۹][۱۰].
- تاریخ تمدن ۲۵۰۰ ساله اروپا را نیز بدین روی به دو عصر ایمان و علم تقسیم کردهاند و این دو را رویاروی یکدیگر گذاشتهاند. اما بنابر آموزههای قرآنی، خداوند، خود به آدم(ع) دانش آموخت و آن گاه فرشتگان را فرمان داد تا بر او سجده کنند[۱۱]. بزرگان دین اسلام نیز مراد از شجره ممنوعه را حرص و طمع دانستهاند نه علم و دانش[۱۲][۱۳].
- مراد از مسئله علم و ایمان این است که علم، ایمان انسان را نفی میکند یا آن را پشتیبانی میکند و آیا ایمان آدمی را به سویی میبرد و علم به سویی دیگر و سرانجام آنکه آیا علم و ایمان مکمل یکدیگرند یا علیه یکدیگر. در نظرگاه اسلامی، علم روشنایی میبخشد و توانایی میآفریند و ایمان، عشق میآورد و امید میدهد. علم ابزار میسازد و ایمان، مقصد میآفریند. علم سرعت میدهد و ایمان جهت را مینماید و...[۱۴].
- میان علم و ایمان، تضادی نیست و بلکه مکمل و همراه و یار یکدیگرند. علم و ایمان- هر دو- از نیازهای بنیادی انساناند و هیچ یک بر جای دیگری نمیتواند نشست. در تاریخ انسان، جدایی علم و ایمان زیانهای هنگفتی به بار آورده است. ایمان در پرتو علم، قدر مییابد و از خرافه و خیالپردازی و گزافه و تحجر و تصلب در امان میماند. علم نیز بدون ایمان تیغ دست زنگی مست میشود و ابزار هوا و هوس و بزهکاری و تبهکاری[۱۵]. بدینسان، علم و ایمان در آیین اسلام جداییناپذیرند و هماهنگ و همساز با یکدیگر[۱۶].
انتفای علم معصوم
منابع
- مصطفوی، سید حسن؛ مروی، احمد؛ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، منتشر شده در فصلنامه قبسات، (شماره ۶۳، بهار ۱۳۹۱)؛
- کرباسیزاده، علی، رضایی، محمد جعفر؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ (شماره ۶۹، بهار ۱۳۹۲).
- فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
- محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره
- فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.
- ↑ «إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ «مَا يَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶-۵۸.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۳۰.
- ↑ «نحن أبواب الله و نحن الصراط المستقیم و نحن عیبة علمه»؛ معانی الاخبار، ص۳۵، ح۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص۷۶ الی ۸۲.
- ↑ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی، ص۱۳۱؛ مهری، سید مرتضی، آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.
- ↑ ر.ک: مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ ـ ۸۷.
- ↑ سِفر پیدایش، باب ۲/ ۱۶ و ۱۷؛ باب ۳/ ۸- ۱، باب ۳/ ۲۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۳۴- ۳۰.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ۱/ ۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ مجموعه آثار استاد مطهری، ۲/ ۳۸- ۲۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 149.