معنای ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
معنای ظهور امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / کلیات ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | ظهور امام مهدی |
ظهور در لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان است و در اصطلاح مهدویت به دو معنا بیان شده است: معنای اول، آشکار شدن امام(ع) در برابر دیدگان مردم و معرفی و شناساندن خود به مردم بعد از یک دوره طولانی زندگی مخفیانه و در معنای دوم به این صورت است که امام(ع) در هنگام ظهور، پرده از عنوان و نام حقیقی خویش برمیدارد و به روشنی و صراحت خود را به مردم معرفی میکند که تا آن زمان در بین مردم بوده اما به صورت ناشناس.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
صدر | سلیمیان | رضوانی | تونهای | علیپور |
معانی ظهور
- مقصود، ظاهر شدن حضرت مهدی (ع) پس از پنهان زیستن طولانی، برای قیام و برپایی حکومت عدل جهانی است.[۳]
- اعلان انقلاب و قیام با شمشیر؛ این معنا دربارۀ امام زمان (ع) نیز صادق است چون آن حضرت عليه ستم قیام کرده و انقلاب بزرگی را به راه میاندازد.[۴]
- شیعه هر دو معنا را قبول دارد اما اهل سنت و ادیان دیگر تنها معنای دوم را دربارۀ مصلح کل قبول دارند.[۵]
تقسیم دوران ظهور
- دوران ظهور به سه مرحله تقسیم می شود:
- ظهور و آشکار شدن که فقط در اراده و علم الهی است[۶] .
- قیام و نهضت به امر الهی و خروج بر ستمگران و مبارزه با دشمنان[۷].
- دوران تثبیت و حکومت جهانی.[۸]
چگونگی ظهور پس از غیبت
- معنای عملی: اینکه مردم امام(ع) را در آغاز ظهور ببینند و آن حضرت خود را به آنها معرفی نموده و یاری و پشتیبانی بخواهد.[۹]
- معنای نظری: بر طرف شدن غیبتی که امام آن را به عنوان یک روش برگزیده است؛ در این صورت شخصیت امام آشکار شده و مردمان او را خواهند شناخت.[۱۰]
- اگر غیبت را به معنای مخفی بودن شخص امام بدانیم ظهور یعنی آشکار شدن جسم مبارک امام در برابر دیدگان مردم، علاوه بر اینکه در اینجا هم ضروری است که امام(علیه السلام)، خود را به آنها شناسانده، از حقیقت خویش آگاهشان سازد. اگر هم نظریۀ دوم (حضور امام(ع) در بین مردم و ناشناس بودن آن جناب برای آنها) را معتقد باشیم ظهور یعنی اینکه امام پرده از روی نام و عنوان حقیقی خویش بردارد و به روشنی و صراحت، خود را به مردم بشناساند و بر این امر دلیل و حجت بیاورد. این نظریه را برخی روایات تأیید مینمایند. در آنها آمده است، پس از ظهور، عدهای از مردم میگویند: "ما این شخص را پیش از این دیده بودیم".[۱۱]
پاسخهای دیگر
۱. آیت الله صدر؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
- «ظهور، دو معنی نزدیک به هم دارد که مطابق برداشت امامیه، هر دو نسبت به امام مهدی (ع) صادق است و بر اساس فهم غیر امامیه تنها یکی از آن معانی بر ایشان صدق میکند. همچنین ظهور معنای سومی نیز دارد که میآید.
- معنای نخست: ظهور یعنی از پس پرده بیرون آمدن. هرگاه امام (ع) حجاب غیبت را کنار زند و خود را به مردم نمایانده و بشناساند، ظهور اتفاق افتاده است. این برداشت، ویژه امامیه است که معتقد به غیبت آن حضرت میباشند.
- معنای دوم: مراد از ظهور، اعلام موجودیت یک انقلاب (در اصطلاح جدید) و یا قیام به شمشیر (در اصطلاح قدیم) است. این معنی در نگاه امامیه و غیر امامیه نسبت به امام مهدی (ع) صادق است؛ زیرا همه بر این باورند که آن حضرت بزرگترین رهبر انقلابی بر ضد ظلم و بیداد میباشد.
- معنای سوم: مراد از ظهور، پیروزی و چیرگی است. این معنا هنگامی درست است که حکومت جهانی حضرت بقیة الله (ع) استقرار یافته و تثبیت شود. در اینجا ما را با این معنی کاری نیست؛ در نتیجه، "ظهور" در لحظات آغازینش منحصر به دو معنای نخست است. هنگامی که از معنای نخست ظهور سخن میگوییم نیازمندیم که از چگونگی روی دادن آن نیز پرسش نماییم. همان طور که وقتی به ظهور، به عنوان انقلابی جهانی مینگریم، نیازمندیم که درباره شیوه اطلاع امام (ع) از زمان ظهور و راه آگاه شدن ایشان از به ثمر نشستن برنامه کلی الهی، به بحث و بررسی بپردازیم.
- چگونگی ظهور پس از غیبت: زمانی که از این زاویه به واقعه ظهور مینگریم، دو معنی نزدیک به یکدیگر را مییابیم که یکی عملی است و دیگری نظری، و هر دو هم بر آن حضرت صدق میکند:
- معنای عملی: اینکه مردم امام (ع) را در آغاز ظهور ببینند و آن حضرت خود را به آنها معرفی نموده و یاری و پشتیبانی بخواهد. در این باره در همین بخش به تفصیل سخن خواهیم گفت.
- معنای نظری: بر طرف شدن غیبتی که امام آن را به عنوان یک روش برگزیده است؛ در این صورت شخصیت امام آشکار شده و مردمان او را خواهند شناخت. در اینجا دیگر تفاوتی نمیکند که معتقد به نظریه مخفی بودن شخص امام باشیم و یا قایل به نظریه مخفی بودن نام و عنوان حقیقی آن حضرت.
- اگر به نظریه نخست (نظریه مخفی بودن شخص امام (ع) که صورتی معجزهآمیز دارد.) معتقد باشیم، ظهور یعنی بر طرف شدن معجزه و آشکار شدن جسم مبارک امام در برابر دیدگان مردم؛ علاوه بر اینکه در اینجا هم ضروری است که امام (ع)، خود را به آنها شناسانده، از حقیقت خویش آگاهشان سازد. زندگی نهانی حضرت ولی عصر (ع) به جهت حفظ جان او از گزند دشمنان و حوادث ناگوار میباشد تا آن که زنده بماند و رهبری انقلاب جهانی را در روز موعود بر عهده گیرد. هرگاه آن روز فرا رسد دیگر تداوم این زندگی مخفیانه، دلیلی نخواهد داشت.
- اگر هم به نظریه دوم(حضور امام (ع) در بین مردم و ناشناس بودن آن جناب برای آنها) معتقد باشیم، ظهور بدان معنی است که امام (ع) پرده از روی نام و عنوان حقیقی خویش بردارد و به روشنی و صراحت، خود را به مردم بشناساند و با شیوهای که بعدا خواهیم گفت، بر این امر دلیل و حجت بیاورد. در نتیجه به طور یقین ثابت میشود شخصی که فلان اسم را داشت و فلان کار را میکرد، همان مهدی موعود (ع) است که از هم اکنون مأموریتهای بزرگش را خود شخصا پی میگیرد. این نظریه را برخی روایات تأیید مینمایند. در آنها آمده است که پس از ظهور، عدهای از مردم میگویند: ما این شخص را پیش از این دیده بودیم»[۱۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
- «ظهور از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان است[۱۳]. نکته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غیبت است؛ امّا در اصطلاح مهدویت، مقصود، ظاهر شدن حضرت مهدی(ع) پس از پنهان زیستن طولانی، برای قیام و برپایی حکومت عدل جهانی است.
- دوران ظهور را میتوان به مراحل ذیل تقسیم کرد:
- مرحله نخست: ظهور و آشکار شدن که فقط در اراده و علم الهی است؛
- مرحله بعد: قیام و نهضت به امر الهی و خروج بر ستمگران و مبارزه با دشمنان؛
- مرحله پایانی: دوران تثبیت و حکومت جهانی است.
- روایات مرحله نخست: زراره میگوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: "همانا برای قائم غیبتی است پیش از ظهورش .... "[۱۴]. امام صادق(ع) نیز درباره ظهور آن حضرت فرمود: "پس چون خداوند سبحانه و تعالی اراده فرمود امر او حضرت مهدی(ع) را ظاهر سازد، به قلب او الهام نماید، پس ظاهر میشود و آنگاه به امر الهی قیام میکند"[۱۵]. گفتنی است که مرحله قیام متأخر بر مرحله ظهور است؛ به این بیان که ابتدا ظهور صورت میگیرد و پس از آن با جمع شدن یاران حضرت و آماده شدن دیگر شرایط، آن حضرت قیام میفرماید.
- روایات قیام آن حضرت: امام سجاد(ع) فرمود: "آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی ترس را از دل شیعیان ما بردارد و .... "[۱۶]. امام صادق(ع) نیز فرمود: "قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست"[۱۷]. آنچه گفته شد، بدین معنا نیست که تمام روایاتی که از کلمه قیام و مشتقات آن استفاده کرده، به گونهای دقیق ناظر به مرحله قیام است؛ بلکه در مواردی قیام بر مرحله ظهور حضرت مهدی(ع) نیز تطبیق شده است. اما به طور عمده روایاتی که قیام و مشتقات آن را در بر گرفته، سخن از مرحلهای پس از آغاز ظهور دارد.
- از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است: "هرگز رستاخیز به پا نگردد، مگر اینکه پیش از آن قائم برای حق از خاندان ما قیام کند"[۱۸]. امام باقر(ع) فرمود: " هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشههای ایشان جمع میگردد"[۱۹].
- شاید بتوان اختلاف روایات زمان ظهور را نیز با این تقسمبندی رفع نمود؛ به این بیان که برخی روایات ناظر به زمان ظهور و برخی دیگر ناظر به زمان قیام باشد. گفتنی است در پارهای از روایات، از ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) با عنوان خروج یاد شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: "خروج قائم محتوم است"[۲۰]. آن حضرت همچنین فرمود: "دنیا به پایان نرسد تا اینکه مردی از خاندان من خروج کند که به حکومت آل داود حکم نماید .... "[۲۱][۲۲].
|}
۳. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
- «"ظهور" در لغت به معنای "آشکار شدن"[۲۳] است و در اصطلاح بر دو معنا دلالت دارد:
- بروز بعد از پنهان بودن: این معنای ظهور درباره امام عصر(ع) صادق است، چون آن حضرت در غیبت به سر میبرد. وقتی آشکار شود، گفته خواهد شد ظهور کرده است.
- اعلان انقلاب و قیام با شمشیر: این معنا نیز بر امام عصر(ع) صادق است، چون آن حضرت عليه ستم قیام کرده و انقلاب بزرگی را به راه میاندازد. چنانکه ملاحظه میشود، امامیه هر دو معنای اصطلاحی ظهور را بر امام زمان(ع) صادق میداند، اما اهل سنت و ادیان معتقد به منجی، تنها معنای دوم ظهور را درباره مصلح آخرالزمان درست میشمارند[۲۴]. ظهور منجی آخرالزمان به لحاظ عقلی، این گونه قابل توجه است: خداوند از آن رو انسانها را آفرید که تنها وی را عبادت کنند و به مقام عبودیت و انسان کامل نایل آیند. رسیدن به این مقام به داشتن جامعه سالم و تهی از ستم مشروط است که تا کنون تحقق نیافته است. از آنجا که قانون الهی تخلف نمیپذیرد، انسانها ناگزیر این جامعه را تجربه خواهند کرد. باید منتظر ماند تا زمان تحقق اراده الهی فرا رسد. این آرمان در پرتو شرطهای ذیل جامه عمل میپوشد:
|}
۴. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
- «در اینکه معنای ظهور امام زمان (ع) چیست، سه احتمال داده شده که قابل جمع است:
- اینکه مقصود از ظهور، بروز و انکشاف بعد از محجوب بودن و استتار باشد. این معنا مختص فهم شیعی است که معتقد به غیبت برای امام زمان (ع) است.
- اینکه مقصود اعلان انقلاب و قیام به جهت پیاده کردن اسلام ناب و در سایه حکومت عدل باشد. این مفهوم با دیدگاه امامی و دیگران نیز سازگاری دارد.
- مقصود از ظهور، پیروزی و سیطره بر عالم است. این معنا بعد از آن حاصل میشود که حضرت از پرده غیبت به در آمده و امور او مرتّب گردد»[۲۷].
|}
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
- «کلمه "ظهور" نوعاً بهمعنای ظهور شخص امام زمان (ع) مطرح میشود و مثلاً به همین معنی «"عجل علی ظهورك"» گفته میشود و البته این مسألهای قطعی و غیرقابلانکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور بهمعنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمیشود، ولی درعینحال میان این دو تفاوتهایی وجود دارد.
- اصل این تفکر و اندیشه از اینجا سرچشمه میگیرد که ظهور حداقل میتواند دو معنا داشته باشد: یک بار بهمعنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدینگونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص میباشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه مینماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن میرسد و نتایج دیگری به دست میآید. در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که میتوان از آن کمک گرفت.
- اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و روایات و ادعیه و زیارات و مناجاتهایی که در آنها واژه ظهور به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمیکند، مگر با ظهور شخص امام زمان (ع). زیرا ظهور بهمعنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر ظهور را بهمعنای پیروزی و سلطه اسلام تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از ظهور امام زمان (ع) نیز حاصل شود؛ لکن نه بهگونهای که مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم[۲۸]»[۲۹].
|}
۶. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
|
- نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
- « ظهور، پایان غیبت امام دوازدهم(ع) و رسیدن مردم به باطن حکومت اسلامی و حقیقت ناب امامت و ولایت است؛ به گونهای که جامعه، پذیرای رشد مطلوب و منظور حجت خداوند متعال میشود و زمینه ارتباط همه جانبه با امام عصر(ع) فراهم میآید؛ چرا که امر ظهور، پدیدهای است که در بستر حرکت جامعه انسانی رخ داده، روند تحقق آن، با تحولات جامعه و سیر اراده و خواست انسانها کاملاً ارتباط دارد؛ به عبارت دیگر، امر ظهور این گونه نیست که از هویت جامعه و زندگی انسانها جدا باشد، به صورتی که جامعه و انسانها ناگهان با پدیده ای رو به رو شوند که هیچ سازگاری و تناسبی با سیر حرکتی آنها ندارد؛ بلکه بستر جامعه آماده پذیرش این رویداد عظیم تاریخ بشری خواهد بود؛ زیرا زمینهها و شرایط تحقق آن، در جامعه فراهم شده است. از آنچه بیان شد، دانسته میشود امر ظهور چنان با حوادث و رویدادهای جامعه عجین است که گویی وضعیت جامعه آماده تحقق و دگرگونی و پیدایش یک امر جدید است؛ بنابراین ظهور را باید فرایندی دانست که آخرین مرحله آن، ظاهر شدن حضرت مهدی (ع) در مسجد الحرام است؛ در حالی که پرچم قیام و پیروزی را به اهتزاز درآورده است. پس باید همیشه منتظر ظهور بود. شاید جامعه در متن خود آبستن رویدادهایی باشد که ظهور نهایی را رقم میزند. در روایات دستور داده شده است که هر صبح و هر شب منتظر ظهور باشید؛ زیرا ظهور، ناگهانی است. گمان نبرید حرکت جامعه به قدری شفاف و روشن است که شما میتوانید زمان ظهور را تخمین زده، آن را نزدیک یا دور بدانید. به راستی علم ما به وضعیت جامعه و آمادگی آن برای ظهور چه مقدار است. در واقع کسی نمیتواند بگوید: الآن جامعه، آماده ظهور است یا نه؛ پس هر لحظه منتظر اجازه الهی باشید. شاید وضعیت الآن جامعه، بستر مناسبی برای ظهور باشد»[۳۰].
|}
- معنای ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- پدیده ظهور چیست و حدیث هر صبح و شام منتظر فرج باشید به چه معنا است؟ انتظار دائم و همیشگی داشتن چگونه با علایم وشرایط جمع میشود؟ (پرسش)
- آیا لعن بر دشمنان اهل بیت تأثیری در امر ظهور دارد؟ (پرسش)
- ظهور چگونه میتواند خاستگاه ارادی داشته باشد؟ (پرسش)
- آیا اخبار مربوط به پرچمهای سیاه ارتباطی با ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
- حادثه اخنس که با ظهور امام مهدی ارتباط دارد چیست؟ (پرسش)
- در چه کتابهایی به ظهور امام مهدی بشارت داده شده است؟ (پرسش)
- آیا نظریه ظهور صغری صحیح است؟ (پرسش)
- نزدیک شمردن ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد، العین، العین، ج ۴، ص ۳۷
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۹۸ ـ ۳۰۱؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹ـ ۲۲۰
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص ۱۷۰ و ۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۹۸ ـ ۳۰۱؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹ـ ۲۲۰؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۲؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۴۷۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص ۱۷۰ و ۱۷۱؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹ـ ۲۲۰؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۲
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص ۱۷۰ و ۱۷۱؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹ـ ۲۲۰
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۹۸ ـ ۳۰۱؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹ـ ۲۲۰
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۹۸ ـ ۳۰۱
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۹۸ ـ ۳۰۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۲
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور،، ص ۱۷۰ و ۱۷۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور،، ص ۱۷۰ و ۱۷۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور،، ص ۱۷۰ و ۱۷۱
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۰، ۱۷۱.
- ↑ خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۳۷
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۲، ح ۲۷۴
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۷، ح ۴۰
- ↑ «" إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ "»، شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۱۴
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۱، ح ۴۵
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۵۹، ح ۲۳۰
- ↑ «" إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ "»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۱
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۵۴، ح ۴۶۱
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۹۸ - ۳۰۱.
- ↑ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ظهور.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ مابعدالظهور، ص ۲۷۰.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ مابعدالظهور، ص ۴۳.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۱۹-۲۲۰.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۵۲.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۷۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۲۳ - ۲۵.