نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Shafipour(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
رابطه عرش با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
«اخبار وارده در حقیقت عرش است و این که عرش بر علم و قدرت اطلاق شده. حامل عرش نیز دارای این علم و قدرت است؛ و این علم و قدرت ملک عظیم است که خداوند به حامل عرش عنایت فرموده. به این عنایت عرش مَثَل اعلای الهی است و لذا، صحیح است به حامل عرش نیز مَثَل اعلی گفته شود و مراد به مثل اعلی در آیه کریمه قرآن ﴿﴿ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ ﴾﴾[۱] اوست. دلیل این موضوع روایات بسیاری است که ائمه(ع) فرمودهاند: ماییم مثل اعلای الهی. و ماییم حامل عرش پروردگار[۲]. امام سجاد(ع) میفرماید: تمثال تمام خلایق در عرش است.[۳]. پس حامل عرش دارای علم و قدرتی است که بدین وسیله، بر همه مخلوقات دانا و تواناست[۴]»[۵]
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«امام خمینی در یکی از مواردی که بحث علم پیامبران را به عنوان شأن برتر آنان مطرح میکند پیامبران را حاملان عرش الهی دانسته و عرش را در یک معنا به معنای علم تفسیر مینماید که در نتیجه پیامبران و اهل بیت عصمت (ع) به عنوان حاملان علم الهی مطرح میشوند، البته علم فعلی حق، نه علم ذاتی خداوند متعال که آن مخصوص ذات مقدسش میباشد، بیان امام در یک مورد چنین است: بدان که در باب "عرش" و "حَمَله" آن اختلافاتی است... گرچه به حسب باطن اختلافی در کار نیست؛ چون در نظر عرفانی و طریق برهانی، عرش... گاهی اطلاق بر «علم» شده، که شاید مراد از علم "علم فعلی" حق باشد که مقام ولایت کبری است. و حمله آن چهار نفر از اولیاء کمّل است در امم سالفه: نوح، ابراهیم، موسی و عیسی (ع). و چهار نفر از کمّل است در این امّت: رسول ختمی(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، الحسن(ع) و الحسین(ع) .[۶]در این بیان امام، پیامبران اولوالعزم الهی و ائمه معصومین (ع) به عنوان حاملان "عرش" الهی که در یک معنا به معنای علم الهی است، یاد گردیده است. امام خمینی در جای دیگر با تمسک به روایاتی از امام صادق (ع) و امام کاظم (ع)، حمل علم را از شئون پیامبر(ص) دانسته که در آن روایات نیز همان هشت نفر ذکر گردیده است و در روایت دیگر آمده که حاملان عرش چهار نفر از ما و چهار نفر از کسانی که حق بخواهد هستند. که در آن عرش را به علم معنا کرده است.[۷] همانگونه که امام برای عرش معانی متعدد در نظر گرفته و یکی از معانی یا احتمالات را همان مفهوم علم دانسته است، در تفسیر المیزان نیز پس از ذکر سه قول درباره عرش و ذکر آیه ۷ سوره غافر[۸]و آیه ۷ سوره الحاقه[۹] که درباره حاملان عرش الهی است و همچنین آیه ۴ سوره حدید[۱۰] که بعد از ذکر استیلای حق به عرش بلافاصله به علم فراگیر الهی اشاره مینماید، آنگاه علامه میفرماید: "پس مراد از عرش مقام علم است، همانگونه که مقام تدبیر عام و فراگیر همه چیز است"[۱۱]ایشان در ادامه یکسری روایاتی را درباره عرش و حاملان آن ذکر مینماید.[۱۲] که مجال و ضرورت طرح آن نیست» [۱۳].
«یکی از موارد دیگری که در روایات محدثین مکتب قم، برای منبع و مأخذ علم امام به آن اشاره شده است، عروج روح امام به آسمان در هر شب جمعه و افزایش علم امام بعد از این اتفاق است، این منبع علم امام به قدری مهم است که امامان در جواب اصحابشان فرمودهاند که اگر علم ما افزایش نیابد، تمام میشود.
صفار روایاتی را نقل میکند مبنی بر اینکه در هر شب جمعه، فرشتگان و پیامبران و اوصیاءِ از دنیا رفته و ارواح اوصیاء و امامی که در میان مردم است "یعنی امام هر زمان"، به آسمان عروج کرده و هفت بار دور عرش الهی طواف کرده و خداوند را تسبیح و تقدیس میکنند و بعد در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز میخوانند و بر میگردند، آنگاه پیامبران و اوصیاء و روح وصی زنده، در درون خودشان احساس شادی زیادی میکنند و به امام زنده و امامان دیگر، الهامی از علم میشود، که علمشان افزایش پیدا میکند. امام صادق(ع)، در تعلیل این نکته میفرماید، اگر چنین نباشد، علم ما تمام میشود.
بنا به روایات نقل شده در کافی، در هر شب جمعه، روح امامی که در میان شماست "امام زمان شما"، به همراه ارواح پیامبران و امامان درگذشته، به آسمان عروج کرده و هفت دور عرش الهی را طواف کرده و در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز خوانده و سپس به بدن مادی خود بر میگردد و وقتی صبح میشود، علم امامی که در میان شماست "امام زمان شما" به مقداری زیادی افزوده شده است.
امام باقر(ع) به این نکته اشاره میکند، که علم امام همیشه باید در حال افزایش باشد و اگر این علم افزایش پیدا نکند، ایشان بدون علم میشوند، و افزایش علم امام هم به این صورت است که ابتدا این علم جدید به پیامبر اکرم(ص) عرضه شده و سپس از طریق ایشان، به امامان بعد از خودش تا به من برسد. طبق این مبنا، این افزایش علوم شامل پیامبر اکرم(ص) و امامان قبلی هم میشود و اینگونه نیست که علم امام فعلی، از علم امامان قبل از خودش و پیامبر اکرم(ص) بیشتر باشد.
عرضه اعمال انسانها به امام: خداوند با عرضه اعمال انسانها به امام، علم امام را در مورد اعمال و رفتار انسانها افزایش میدهد و همین امر به امامتامام کمک کرده و او بهتر میتواند به وظایف خودش در جامعه بپردازد.
در همان روایتی که قبلاً در مورد وجود ستونی از نور برای امام، از شیخ صدوق نقل کردیم، به این نکته تصریح میکرد که یکی از مسائلی را که امام در آن ستون نور میبیند، اعمال انسانهاست[۱۴] خداوند به این وسیله، امام را از اعمال انسانها مطلع میکند.
کلینی در روایتی از امام رضا(ع) نقل میکند که ایشان با استناد به آیه شریفه ﴿﴿ وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾﴾[۱۵] میفرماید: اعمال شما، هر روز و شب بر من عرضه میشود. امام رضا(ع) در این حدیث شریف، علی(ع) را مصداق آن "مؤمن" ذکر شده در قرآن میداند و این گونه به شیعیانش اعلام میکند که همیشه از وضع آنها با خبر و مطلع است[۱۶] »[۱۷].
«طبق روایات در شبهای جمعه ائمه(ع) به عرش الهی میروند و بازمیگردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه میشود؛ شاید این علوم از این دست باشد: از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژهای میباشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده میشود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان میگردند و طواف مینمایند در حالیکه میگویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح (سبوح قدوس رب الملائکة والروح). زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای میآورند. سپس همه میروند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه میبینند میباشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده میگردد- منصرف گردیده میروند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف میگردند در حالیکه بسیار شگفت زده میباشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمانتر نیست. (این امر را) مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر میباشد. فرمود ای محبور (مورد تنعم قرار گرفته) به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمیگردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. (امام) فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که میفرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به امیرالمؤمنین(ع) و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آوردهاند[۱۸]
۲. نوع دیگر از علومی که افزوده میشود، علم بههمین حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرایط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل میکند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه میشوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا میکند: «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّا لَنُزَادُ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ لَوْ لَمْ نُزَدْ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا قَالَ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ يَأْتِيكُمْ بِهِ قَالَ إِنَّ مِنَّا مَنْ يُعَايِنُ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يُنْقَرُ فِي قَلْبِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ وَقْعاً كَوَقْعِ السِّلْسِلَةِ فِي الطَّسْتِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ مَنِ الَّذِي يَأْتِيكُمْ بِذَلِكَ قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيل»[۱۹]»[۲۰].
«امام صادق(ع) به ابی یحیی صنعانی فرمود: ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.
امام صادق(ع) به مفضل فرمود: ای اباعبدالله «کنیه مفضل» به راستی برای ما در هر شب جمعه سروری است. عرض کرد آن سرور چیست؟ امام(ع) فرمود: چون شب جمعه شود رسول خدا(ص) به عرش برآید و ائمه هم با او برآیند و ما هم با آنها برآییم و سپس روح ما به بدن ما برنگردد مگر با علمی که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود علم ما تمام میشد.
محمد بن سلیمان دیلم از پدرش نقل میکند که به امام صادق(ع) گفت قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم.
امام(ع) فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. محمد بن سلیمان عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ امام(ع) فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر رسول خدا(ص) نهان بود. امام(ع) فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته میفرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.[۲۱]
در برخی از احادیث معتبر منقول است که در هر شب جمعه، روح مقدس رسول(ص) و ارواح مطهر امامان گذشته و روح امام زمان(ع) را رخصت میدهند که به آسمانها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی رسند و سپس با سرور فراوان و علوم بی پایان به سوی بدنهای خود برگردند و نیز اعمال هر یک از امت را از نیکان و بدان در هر صبح و شام و هر هفته و ماه به ایشان عرضه میکنند و درها و دیوارها و درهها و کوهها مانع علم ایشان نمیشود و آنچه در مشرق و مغرب عالم واقع شود بر آن مطلع میگرداند.[۲۲]
از امامان(ع) روایت شده که علم ایشان هر روز و هر لحظه افزایش مییابد. زراره از امام باقر(ع) پرسید: آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمیدانست؟ امام(ع) فرمود: هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد»[۲۳].
«پس از لوح، عرش قرار دارد. عرش، مظهرِ عقل کلی و روح اعظم و جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استوا یافته است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آن است؛ چنانکه عرش روحانی به جمیع حقایق روحانی و جسمانی و عرش جسمانی به جمیع اجسام، محیط است. همه عرشها، مظهر عرش اعظم، اسم رحمان است که بزرگترین اسم خداست. حضرت رسول(ص) فرمودند: هیچ مخلوقی نیست، مگر اینکه صورت آن در زیر عرش است»[۲۴].
«عرش در لغت چیزی است كه سرش پوشیده و سقف دارد، جایگاه زمامدار هم به اعتبار اینكه بر بلندی قرار دارد عرش نامیده شده است. برخی دیگر گفتهاند که عرش عظیم جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استواء یافته و مراد از عرش، عقل کلی و روح اعظم است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آنها است، چنان که عرش روحانی که عقل اول است، به جمیع حقایق روحانیه، جسمانیه، و عرش جسمانی به جمیع اجسام محیط است. همه عرشها مظهر عرش اعظم است که بزرگترین عرشها است، زیرا اسم رحمان بزرگترین اسم الله است و بر عرش استوا یافت ﴿﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾﴾[۲۵]. حضرت رسول(ص) فرمود: هیچ مخلوقی نیست مگر این که صورت آن در زیر عرش است. پس عرش همه چیز را در بر میگیرد.
شیخ صدوق مینویسد: عرش به معنای تمام خلقت و یا علم است ایشان در ادامه بیان میکنند که از امام صادق(ع) درباره آیه ﴿﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾﴾ سؤال شد، امام(ع) فرمودند: عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آن را حمل میکنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند.
«از جمله مواردی که میتوان از آن به عنوان منبعی برای علم اهل بیت نام برد، و در چندین روایت نقل شده در کتاب بصائر به آن اشاره شده است، مسأله عروج روحانی و انتقال روح امام به آسمانها و عرش در هر شب جمعه میباشد. در روایات آمده است که روح امام پس از عروج با روح انبیاء و اوصیاء ملاقات کرده و به طواف عرش الهی میپردازند و تا زمانی که سرشار از علم و معرفت نشدند به ابدان خود باز نمیگردند. نمونه ای از روایات:"وَ اللَّهِ إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ لَتُوَافي الْعَرْشَ لَيْلَةَ كُلِّ جُمُعَةٍ فَمَا تُرَدُّ فِي أَبْدَانِنَا إِلَّا بِجَمِّ الْغَفِيرِ مِنَ الْعِلْم"[۲۷]. "عَنْ يُونُسَ بْنِ أَبِي الْفَضْلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا مِنْ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فِيهَا سُرُورٌ قُلْتُ كَيْفَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَيْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا"[۲۸]. روایات مربوط به این موضوع در اصول کافی ذیل بابی با عنوان " بَابٌ فِي أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) يَزْدَادُونَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَة " نقل شده است [۲۹]»[۳۰].
↑اطلاق عرش بر علم و قدرت در چندین روایت کریمه وارد شده است؛ مراجعه کنید به: الف: الکافی، ج۱، ص۱۲۹ کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی، ح ۱و ۲ و ۶ حدیث اوّل این باب - که قرائن صحت آن بسیار است - به تفصیل خود در بحارالأنوار، ج۳۰، ص۵۳ - ۸۲ آمده است. ب: روایت تفسیر القمی، ج۱، ص۸۵ و غیر آن از جابر، از امام باقر(ع). ج: کلام امام صادق(ع) به عبدالله بن سِنان، در حدیث صحیح مروی در التوحید صدوق، ص۳۲۷، ح۲. د: کلام امام صادق(ع) به مفضل منقول در معانی الأخبار، ص۲۹. این عرش، که علم است همان نور الأنوار است. چنان که امام سجاد(ع) در حدیث صحیح مروی در تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳ (تفسیر سوره اسراء) فرمودهاند. و نور الأنوار نور حضرت محمد(ص) و آل طیبین و طاهرین(ع) اوست؛ چنان که روایات آن را در مستدرک سفینه البحار در لغت «نور» ج۱۰، ص۱۶۳ و «عرش» ج۷، ص۱۵۳ و«ابی» ج۱، ص۴۱ آوردهایم. اما این که آنان: حاملان عرش هستند، روایات بسیاری علاوه بر آن چه گذشت بر آن دلالت می کند. از آن جمله روایاتی است که در بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۰۵. باب این که آنان خزینه داران علم خدایند وحاملان عرش او. و در ج۲۴، ص۸۷ باب ۳۳: در این که آنان حاملان عرش رحمان هستند از ابواب الآیات النازله فیهم نقل شده است
↑امام خمینی، مصباح الهدایه، پیشین، ص ۷۷ و ۷۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۳۲، کتاب التوحید باب العرش و الکرسی، حدیث ۶.
↑«الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ». ( کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار).
↑«سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ»، که خداوند آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده میدیدی، گویی تنههای خرمابنهایی فرو افتادهاند).
↑«هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»، (اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون میرود یا از آن برون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید یا به آن فرا میرود میداند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست).
↑از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق علیه السلام می فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده میشود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که (آن را) می نگرند، و از میان ما کسانی هستند که (علم) در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت میکشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن (علم) را برای شما میآورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل و میکائیل است؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۳۲.