سیره امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

سیره به معنای جریان داشتن و در حرکت بودن است که در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. سیره امام مهدی(ع) همانند سیرۀ پیامبر اکرم(ص) است برای تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام. سیره مهدوی داری ابعادی همچون سبک زندگی، اخلاقی، عبادی، خانوادگی، تربیتی، اجتماعی، تبیلغی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی، نظامی و قضایی است.

مقدمه

"سیره" به معنای شیوه و چگونگی رفتار انسان در زندگی است[۱].[۲] حضرت مهدی (ع)، آخرین امام از سلالۀ پاک پیامبر و تشکیل دهندۀ حکومت عدل اسلامی است. سیرۀ او همانند سیرۀ پیامبر اکرم (ص) و برنامۀ دولتش اجرای نقشه‌های جدش و تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام است[۳].

ابعاد سیره مهدوی

روایات ائمه (ع) سیرۀ امام زمان(ع) را در ابعاد مختلف نمودار ساخته‌اند از جمله:

سبک زندگی امام مهدی

سبک زندگی امام، بسیار ساده و دور از تجمل و اشرافی‌گری، همانند زندگی پایین‌ترین طبقات جامعه است. در روایات آمده است: «آن حضرت لباس کم‌بها می‌پوشد و همانند مستمندان غذا می‌خورد»[۴]. این شیوۀ همۀ رهبران و انسان‌های الهی است که زندگی خویش را با نیازمندان و مستمندان همسان می‌کنند تا فقر و تنگدستی بر آنان گران نیاید و محرومیت از مواهب مادی آنان را نیازارد[۵].[۶]

سیره اخلاقی امام مهدی

مقصود از سیره اخلاقی امام مهدی(ع) عبارت است از هر گونه رفتاری که آن حضرت برای اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار دیگران، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان، اصحاب و غیر اصحاب، کودک و بزرگسال و فرزندان و خانواده خود یا دیگران، در محیط خانه، مسجد، کوچه و بازار یا هر جای دیگر انجام می‌دهند. در جامعه مهدوی تربیت و فرهنگ از شأن بالاتری برخوردار است و اقتصاد و ثروت، رنگ حکمت و فرهنگ و قرب به خود می‌گیرد و توزیع عادلانه آگاهی‌ها و معرفت‌ها و مناصب اجتماعی تابع فرهنگ و زمینه ساز تربیت اجتماعی خواهد بود.

در دولت مهدوی، جامعه بشری به سمت و سوی بصیرت، معنویت، تقواگرایی و اخلاق متعالی پیش می‌رود و بسیاری از انحراف‌ها، فسادها و رذایل اخلاقی، پوچی‌ها و بی‌بندوباری‌ها از جامعه رخت برمی‌بندد و بدین‌سان آسایشی را عرضه می‌دارد که بشر قرن‌ها به دنبال آن بوده است و آدمی در سایه آن به تکامل روحی و ادراکی ره می‌یابد.

حضرت مهدی(ع) نماد اخلاق حسنه و مظهر علم، حکمت، سخاوت، شجاعت، حلم، تقوی و عبودیت است. امام رضا(ع) فرمود: "او دانشمندترین مردم و حکیم‌ترین مردم و پرهیزگارترین مردم و حلیم‌ترین مردم و شجاع‌ترین مردم و سخی‌ترین مردم و عابدترین مردم است"[۷].[۸]

سیره عبادی امام مهدی

درباره عبادت و تهجّد و شب زنده داری حضرت مهدی(ع) روایات مختلفی وجود دارد از جمله اینکه امام رضا(ع) در توصیف روحیه تعبد امام مهدی(ع) در برابر خدای متعال فرمود: "او در برابر خدای جلیل از همگان متواضع‌تر است"[۹]. همچنین آن حضرت در توصیف خشوع شدید حضرت مهدی(ع) در برابر خدا می‌فرمایند: "مهدی(ع) در برابر خداوند فروتن است، همچون عقاب در برابر بالش"[۱۰].[۱۱]

سیره خانوادگی امام مهدی

سیره اجتماعی امام مهدی

گسترش عدل و داد از آرمان‌های بنیادین امام زمان(ع) است که در عصر ظهور تربیت دینی و اخلاقی مردم، زمینه‌های برپایی عدالت را در ابعاد فردی و اجتماعی فراهم می‌سازد و عدالت با آن حضرت به کمال می‌رسد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «مهدی عدالت را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و گرما به هر خانه‌ای راه می‌یابد و دادگری او همه جا را در بر می‌گیرد»[۱۲]. کارگزاران آن حضرت نمونه‌های راستی، دادگری و درستی‌اند[۱۳].

سیره فرهنگی امام مهدی

سیره تربیتی امام مهدی

روزگار ظهور، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. دانش و تکامل روحی و اخلاقی انسان به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی (ع) است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. به برکت رهبری امام زمان (ع) جامعۀ اسلامی در عرصۀ اخلاق و رفتار می‌شکفد. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ما قیام کند، دست بر سربندگان می‌گذارد و به برکت آن، عقل آنان به کمال می‌رسد»[۱۴] همچنین بنابر روایات، کینه‌ها از دل‌ها بیرون می‌روند، بی‌نیازی و بزرگواری در جان‌ها می‌نشیند، چونان که اگر کسی نیازمند شود، از جیب برادر خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد[۱۵].

سیره علمی امام مهدی

سیره تبلیغی امام مهدی

سیره سیاسی امام مهدی

سیره حکومتی امام مهدی

سیره حکومتی امام مهدی(ع) همان سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع) و دیگر امامان(ع) است. البته با توجه به انحرافاتی تا آن زمان در اسلام پیش می‌آید، ممکن است برخی روش‌ها تفاوت کند[۱۶].

سیره مدیریتی امام مهدی

سیره قضایی امام مهدی

شیوۀ قضاوت حضرت مهدی (ع) با آنچه در نظام‌های قضائی بشری مرسوم است، تفاوت بنیادی دارد. آن حضرت با شواهد و دلایل ظاهری قضاوت نمی‌کند؛ بلکه به جهت بهره‌مندی از دانش الهی براساس علم باطنی به حق و باطل قضاوت می‌کند. امام صادق(ع) فرموده‌اند: «قائم به حکم داوود و آل‌داوود و سلیمان داوری می‌کند و بینه طلب نمی‌کند»[۱۷].[۱۸]

سیره اقتصادی امام مهدی

سیره جهادی امام مهدی

سیره نظامی امام مهدی

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج ۱۶ ص ۵۰.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷.
  3. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۱۹.
  4. «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ(ع)إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب»؛‏ بحارالانوار، ج ۵۲ ص۳۵۴، ۳۵۹ و ۳۵۸.
  5. نهج البلاغه‌، خ ۲۰۹.
  6. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۲۸۷-۲۸۸.
  7. «يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۸.
  8. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۶۵.
  9. «يَكُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۸.
  10. «المَهدِیّ خاشِعُ للهِ کَخُشوعِ النَّسرِ لِجَنَاحِه»؛ التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص۱۵۳.
  11. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۵۶.
  12. «أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.
  13. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۹-۲۹۰.
  14. «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱
  16. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۶۳ - ۲۶۵.
  17. «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ(ع)حَکَمَ بَیْنَ النَّاسِ بِحُکْمِ دَاوُدَ لَا یَحْتَاجُ إِلَی بَیِّنَة»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰.