وحی از دیدگاه برون‌دینی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تفسیرهای جدید از چیستی وحی و نقد آنها

فرضیه وحی نفسی

فرضیه تخیل وحی

فرضیه نبوغ بشری

فرضیه تجربه بشری (تجربه دینی)

فرضیه ذوق عرفانی

شبهات خاورشناسان

منشأ قرآن؛ یهود، نصارا و دیگر ادیان

محمد، مصدر قرآن

  • برخی از خاورشناسان، قرآن را ساخته پیامبر اسلام (ص) دانسته‌اند. ولی در دوره‌های بعد به علت مطالعه بیشتر از تعداد آنها کاسته شد؛ اما با یک رویکرد حرفه‌ای‌تر وارد عرصه مخالفت شدند.
  1. قرآن محمد (ص): این عنوانی است که عده‌ای از مترجمان قرآن در غرب استفاده کرده‌اند. این موارد چیزی جز ادعاهای بی‌اساس نیست که چه‌ بسا بر حقانیت قرآن می‌افزاید تا جایی که محققان منصف همچون دکتر موریس بوکای گفته‌اند: "تنها کتابی که می‌شود آن را به خدا نسبت داد کتاب آسمانی مسلمانان است" [۱۲]. وی اسلام را دارای متن وحی تثبیت‌ شده همزمان می‌داند. مارگولیوس استاد دانشگاه آکسفورد می‌نویسد: "قرآن تازه‌ترین کتاب الهی، تأثیری غیرقابل قیاس بر روی توده‌های بشریت گذاشته، افزون بر آن دلایل گذشته، امی بودن پیامبر، عدم همانند آوری برای قرآن، این شبهه را باطل می‌کند".
  2. وحی نفسانی: گروه دیگری حالت‌های نفسانی را عامل وحی قرآن دانسته‌اند. و حضور پیامبر در غار حرا را نیز مهم‌ترین نشانه آن دانسته‌اند. ادوارد مونته می‌گوید: "محمد (ص) همانند پیامبران بنی‌اسرائیل، راستگو بود و به وی الهام نفسی "در واقع دریافتی از سوی خود" می‌شد". در منگهام و گلدزیهز و تورآندریه و گیب نیز به این دیدگاه معتقدند ریچارد بل نیز الفاظ و کلمات قرآن را از ناحیه خداوند ندانسته است.
  1. امی بوده؛
  2. به راست‌گویی معروف بوده که حتی نضر بن حارث به قریش اعلان کرد: "لَقَد کانَ مُحَمَّدٌ أَصْدَقُكُمْ حَدِيثاً وَ أَعْظَمُكُمْ أَمَانَة"؛
  3. بسیاری از پیروان ادیان منتظر ظهور چنین پیامبری بوده‌اند؛ از جمله سلمان فارسی؛
  4. نشانه‌های نبوت او در عهد قدیم و جدید، انکارناپذیر است، دیگر نمی‌توان وحی را به او نسبت داد.
  • نقد دوم اینکه: حوادثی در قرآن آمده که نشان از محافظت خداوند از پیامبرش دارد و در برخی تصمیمات، آن حضرت را مورد توبیخ قرار داده، چگونه می‌شود شخص مورد ### 313### در آیات قرآن، خود، آورنده همان آیات باشد[۱۴].

نبوغ اجتماعی

  • برخی بیان کرده‌اند محمد (ص) از اوضاع و احوال مردم زمان خود بسیار آگاه بود و رنج‌های مردم را می‌دانست و با استفاده از نبوغش مطالبی را آورد که مردم پذیرفتند. در همین جهت برخی، پیامبر را سیاست‌مدار نابغه، یا شخصی فریب‌کار یا قدرت‌طلب معرفی کرده‌اند.
  • نقد و بررسی:
  1. بدون تردید پیامبران الهی نبوغ داشتند اما میان پیامبران و نابغه‌ها تفاوت اساسی وجود دارد؛
  2. دریافت پیامبران از نوع علم حضوری است و قابل تعلیم و تعلم نیست. برخلاف نوابغ؛
  3. پیامبران در همه امور زندگی مردم نقش‌ آفرین بوده‌اند. ولی نوابغ تنها در جنبه‌های خاصی؛
  4. محتوای رسالت، مربوط به ابعاد مختلف جهان هستی و انسان است و یک نابغه نمی‌تواند در همه این زمینه‌ها سخن هماهنگ داشته باشد.
  5. چه‌ بسا ایده‌های توابع آراء گذشته را نقض کرده یا بعد از مدتی خود، نقض شده اما پیامبران الهی همواره یکدیگر را تأیید کرده‌اند

وحی، رهاورد صرع و جنون پیامبر

  1. این دیدگاه در میان مخالفان پیامبران پیشین نیز مطرح بوده: ﴿وَإِنَّ لَكَ لأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ‏ [۱۶]. و هیچ دلیل و شاهدی از نظر تاریخی بر وجود بیماری روانی پیامبر وجود ندارد. امیل درمنگهام معتقد است "کسانی که فرضیه وجود بیماری صرع را ارائه داده‌اند از نظم زندگی محمد (ص) قبل از بعثت و بعد از آن غافل بوده‌اند" [۱۷]. جان دیون پورت می‌گوید: عده‌ای خواسته‌اند با این تهمت‌ها محمد (ص) را مورد انزجار جهان مسیحیت قرار دهند.
  2. ادعای مستشرقان با روایات هم‌خوانی ندارد و دچار اشتباه شده‌اند مثلاً نولدکه، عبارت "فخفق خفقة" [۱۸]. را به معنای غش گرفته.
  3. حالت غش تنها در هنگام وحی مستقیم و بی‌واسطه به پیامبر (ص) دست می‌داد. در روايتی از امام صادق (ع) آمده كه وقتى وحى مستقيم و بى‌واسطه جبرئيل بود، حضرتش به حالت غشوه و بيهوشى مى‌افتاد:"إِذَا كَانَ الْوَحْيُ مِنَ اللَّهِ إِلَيْهِ لَيْسَ بَيْنَهُمَا جَبْرَئِيلُ أَصَابَهُ ذَلِکَ لَثَقُلَ الْوَحْيُ مِنَ اللَّهِ وَ إِذَا كَانَ بَيْنَهُمَا جَبْرَئِيلُ لَمْ يُصِبْهُ ذَلِك"[۱۹][۲۰].
  4. فرد مبتلا به صرع رفتاری نامتعادل از خود نشان می‌دهد و پس از بهبودی از آنچه کرده بی‌اطلاع است؛ به خلاف پیامبر.
  5. اگر حالت وحی همان حالت صرع بوده، چرا این حالت فقط به هنگام نزول آیات الهی برای پیامبر (ص) پیش می‌آمده؟ و چرا قبل از بعثت چنین نمی‌شد؟
  6. بیماری صرع سیستم عصبی را به هم می‌ریزد، چگونه چنین فردی می‌تواند رهبری فصیح و قانون‌گذار باشد؟ [۲۱]

منابع

پانویس

  1. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۳.
  2. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۴۲ و ۲۴۳.
  3. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۴۴ و ۲۴۵.
  4. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۴۶ و ۲۴۷.
  5. یا او را از آنچه در صحیفه‌های موسی است آگاه نکرده‌اند؟ و (از صحیفه‌های) ابراهیم که (عهد پیامبری را) بی‌کم و کاست به جای آورد؟ که هیچ باربرداری بار گناه دیگری را برنمی‌دارد؛ سوره نجم؛ آیه: ۳۶ -۳۸.
  6. این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است. صحیفه‌های ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه: ۱۸ و ۱۹.
  7. و بی‌گمان (خبر) آن در کتاب‌های (آسمانی) پیشینیان (آمده) است. آیا برای آنان این نشانه‌ای نیست که دانشوران بنی اسرائیل آن را می‌شناسند؟؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۶ - ۱۹۷.
  8. و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راست‌شمارنده کتاب موسی به زبان عربی؛ سوره احقاف، آیه:۱۲.
  9. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۴۸ و ۲۴۹.
  10. بنابراین امروز تو را با کالبد بی‌جانت بر ساحل می‌افکنیم تا برای آیندگانت نشانه‌ای باشی و بی‌گمان بسیاری از مردم از نشانه‌های ما غافلند؛ سوره یونس، آیه:۹۲.
  11. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۴۹-۲۵۱.
  12. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۵۲ و ۲۵۳.
  13. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۵۴-۲۵۷.
  14. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۵۸ و ۲۵۹.
  15. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۶۰-۲۶۳.
  16. و بی‌گمان تو را پاداشی بی‌پایان است؛ سوره قلم، آیه: ۳.
  17. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۶۴ و ۲۶۵.
  18. چرت مختصری زد.
  19. آنگاه كه وحى به او از ناحيه خدا بود كه بين او وخدا جبرئيل واسطه نبود به خاطر سنگينى وحى از خدا اين امر به او مى‌رسيد و آنگاه كه جبرئيل واسطه مى‌شد اين امر به او نمى‌رسيد؛ امالی طوسی، ص ۶۶۲
  20. بیابانی اسکوئی، محمد، نبوت، ص۲۲۴.
  21. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۲۶۶ و ۲۶۷.