خبریابی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

امروز جمع‌آوری اطلاعات راهبردی، تاکتیکی و فنی در زمینه‌های مختلف مربوط به مسائل نظامی و سیاسی از آن چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری برای آن نقش تعیین‌کننده قائلند و پیروزی در صحنه‌های سیاسی و نظامی را از آن صاحبان اطلاعات بیشتر و گسترده‌تر می‌دانند. گرچه پیچیدگی فناوری نظامی و سازوکارهای تحولات سیاسی در دنیای معاصر نقش اطلاعات را افزون‌تر و مؤثرتر کرده است، ولی نقش مؤثر اطلاعات در رسیدن به برتری نظامی و موفقیت‌های سیاسی اختصاص به عصر حاضر نداشته، همواره در تاریخ این چنین بوده و اطلاعات نظامی و سیاسی از دشمن بالفعل و یا بالقوه، عامل مؤثر قدرت به شمار می‌رفته است. انگیزه اصلی جاسوسی که سابقه دیرینه در تاریخ تحولات سیاسی و نظامی جهان دارد، همانا دستیابی به این عامل قدرت بوده است. اما با وجود این واقعیت انکارناپذیر، عنصر اطلاعات به تنهایی نمی‌تواند نقش اصلی خود را ایفا کند و برای تضمین اهداف و نتایج آن باید از یک سو اطلاعات کسب شده، حفاظت شود و از سوی دیگر اطلاعات مربوط به وضعیت خودی، سخت از دسترس دشمن محافظت بشود، تا به نتایج مطلوب اطلاعات به دست آمده، اطمینان حاصل شود. اطلاعات به دست آمده و سپس کشف شده و لو رفته، به جای این که مفید و قدرت آفرین باشد خود وسیله آسیب‌پذیری و سوءاستفاده متقابل می‌شود. به همین دلیل است که جاسوسان دوطرفه در خنثی‌سازی اطلاعات ارزشمند به دست آمده برای یک طرف به مبادله اطلاعات کاذب و یا کشف و انتقال میزان اطلاعات یک طرف به نفع طرف دیگر می‌پردازند و از این راه بسیاری از اطلاعات ارزشمند را خنثی می‌کنند. بنابراین، خبریابی همواره باید با حفاظت اطلاعات همراه باشد و این امر نه تنها بر ارزش و اهمیت اطلاعات می‌افزاید، بلکه پیوسته آن را مشکل‌تر و پیچیده‌تر نیز می‌کند. در این که خبریابی و حفاظت اطلاعات در رابطه با وضعیت دشمن با دشمنان بالفعل و یا بالقوه یک امر کاملاً عقلانی و منطقی و متکی بر تجربه و تعقل و برخواسته از هوشمندی انسان است، تردیدی نمی‌توان داشت و اسلام هم چه از دیدگاه نظری و چه به صورت عملی و کاربردی بر آن تأکید ورزیده است، اما اشاره به این نکته ضروری است که راه‌ها و شیوه‌ها در این زمینه کاملاً متفاوت بوده و تأکید اسلام بر کسب اطلاعات از وضعیت دشمن و حفاظت اطلاعات در اسلام هرگز به معنای قابل قبول بودن شیوه‌های نادرستی که در سازمان‌های جاسوسی دنیا از قبیل سازمان سیا، کا.گ. ب و موساد متداول بوده، نیست. فجایع وحشتناکی که این سازمان‌های مخوف بر علیه ملت‌های مظلوم و جهانیان در تاریخ یکصد ساله اخیر به وجود آورده‌اند، ننگین‌ترین صفحات تاریخ سیاسی معاصر را رقم زده است. روش‌های معمول این سازمان‌های ضد بشری همواره با قتل، شکنجه، خشونت، فریب، تجاوز، نفاق، زیر پا گذاردن حقوق اساسی ملت‌ها، هتک حرمت و کرامت انسان‌ها، قانون‌شکنی‌ها، تقلب و تزویر همراه بوده که هرگز با اهداف و آرمان‌ها و رسالت انسانی و الهی اسلام سازگار نیست. برای به دست آوردن دیدگاه اصولی اسلام در زمینه ضرورت جمع‌آوری اطلاعات مربوط به موجودیت و تحرکات دشمن، لازم است مروری در متون اسلامی داشته باشیم.

١. سیره پیامبر اکرم(ص) در برخورد با دشمن و حرکت‌های نظامی چنین بود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا وَجَّهَ جَيْشاً فَأَمَّهُمْ أَمِيرٌ، بَعَثَ مَعَهُ مِنْ ثِقَاتِهِ مَنْ يَتَجَسَّسُ لَهُ خَبَرَهُ»[۱].

(پیامبر اکرم(ص) پیوسته به هنگام گسیل دادن لشکری، فرماندهی بر آنها می‌گماشت و یکی از افراد مورد اطمینان خود را همراه وی مأموریت می‌داد که گزارش‌ها و اخبار را کسب نموده و به اطلاع برساند). قسمت آخر حدیث را می‌توان به دو صورت تفسیر کرد:

  1. فرد مورد اطمینان، اطلاعات لازم را کسب و آن را به اطلاع فرمانده و مسئول سپاه می‌رساند. بنابراین تفسیر، مأموریت مقام مسئول تجسس، تنها در راستای اطلاعات مربوط به مسائل نظامی و در جهت امکان تصمیم‌گیری درست در جبهه جنگ و فرماندهی صحیح و مدیریت رزمی برای رسیدن به پیروزی نهایی است؛
  2. فرد مأمور تجسس، اطلاعات لازم در مورد فرماندهی، وضعیت سپاه و عملیات را جمع‌آوری و آن را به اطلاع پیامبر(ص) می‌رساند. در این صورت مأموریت اطلاعاتی، فرد مورد وثوق و همراه لشکر، فراتر از مسائل نظامی بوده و او عهده‌دار مسئولیت ارسال تمامی اطلاعات مورد لزوم برای حکومت مدینه در مورد دشمنان است.

٢. در عهدنامه مالک‌اشتر می‌خوانیم: «وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ ِبِالرَّعِيَّةِ»[۲]. (زمامدار باید افرادی درستکار و وفادار را که چون چشم عمل می‌کنند، برای بررسی به وضع و حال کارگزاران بفرستد؛ زیرا بازرسی و مراقبت دایم و محرمانه وی موجب صحت عمل مسئولان و رفتار مناسب و مردمداری آنان می‌گردد). این گفتار گر چه در رابطه با مسائل داخلی و در مورد کارگزاران دولت اسلامی در راستای اعمال حق نظارت و کنترل و هدایت نظام اسلامی بیان شده است. لکن دلایلی که بر ضرورت کار جمع‌آوری و حفاظت اطلاعات ارائه شده، تعمیم و توسعه آن را در تمامی مسائل حکومتی و از آن جمله مسائل جبهه و جهاد، طلب می‌کند. در این بیان تاریخی علت اصلی ضرورت سازمان حفاظت اطلاعات تمشیت صحیح امور و رسیدن به نظام مطلوب است و در واقع «بعث العیون» از ضروریات مدیریت تلقی شده و یکی از مصادیق آن، مدیریت در نظارت و هدایت کارگزاران و دستگاه اجرایی دولت است. مدیریت جنگ و نظام صحیح بخشیدن به جهاد نیز نیازمند به عیونی است که مدیران نظامی و تصمیم گیرندگان در امور امنیتی و دفاعی را از حال و وضع دشمنان آگاه کنند. همانطور که در نظام داخلی، نقش اطلاعات دو جانبه است و از یک سو دولت برای کنترل کارگزارانش اطلاعات لازم را به دست می‌آورد و از سوی دیگر کارگزاران با اطلاع از این که وضعیتشان برای مسئولان شناخته شده است، ناگزیر با خود سانسوری از اعمال خلاف اجتناب می‌کنند، در مورد مدیریت جهاد نیز از یک طرف دولت اسلامی با اطلاع لازم از وضعیت و تحرکات دشمن تدابیر لازم و صحیح را اتخاذ می‌کند و از سوی دیگر دشمن نیز با توجه به این که اطلاعات مربوط به او برای دولت اسلامی پوشیده نیست، به نوعی محدودیت در عمل کشانده می‌شود.

٣. در یکی دیگر از نامه‌های امام(ع) به یکی از والیان خود چنین آمده است: «واخرُجْ في طائِفةٍ مِن أصْحابِكَ‌، حَتَّى تَمُرَّ بأرضِ السَّوادِ كُورةً كُورةً، فتسأَلُهم عَن عُمَّالِهِم، وتَنظُرَ في سِيرَتِهِم»[۳]. (گروهی از یاران همکار خود را به سرزمین سواد (عراق) بفرست، تا گشتی در سراسر آن بزنند و شهر به شهر بگردند و از مردم در مورد کارگزارانشان تحقیق کنند تا تو از سیره و عملکرد آنان مطلع شوی و بر آنان نظارت کنی). ابو یوسف مؤلف کتاب الخراج که در زمان خود قاضی القضاة و از مشاوران خلفا بود، به استناد این سخن امام(ع) به خلیفه زمان خود توصیه می‌کند که برای صلاح دولت لازم است گروهی از افراد لایق که دیندار و امانتدارند به شهرها گسیل شوند، تا اوضاع و احوال مردم را در رابطه با کارگزاران و عملکرد مأموران به خلیفه گزارش دهند؛ تا اگر در میانشان ظالم و متجاوزی باشد، برکنار گردد که اجازه ادامه کار به آنان حرام است[۴]؛

۴. بسیاری از واجبات اسلامی و فرایض و مسئولیت‌های دولت اسلامی جز از راه کسب اطلاعات و تشکیلات مناسب آن امکان‌پذیر نیست و بر این اساس باید جمع‌آوری و حفاظت اطلاعات را به عنوان مقدمه واجب از جمله واجبات کفایی به حساب آورد. اگر آیه: ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ[۵] صریحاً و به‌طور منطوق به وجوب ایجاد تشکیلات اطلاعاتی دلالت نداشته باشد و کلمه «قوه» در آیه به معنای قدرت نظامی و تسلیحاتی تفسیر شود، حداقل از باب مقدمه واجب بر ضرورت، چنین تشکیلاتی که اصولاً نوعی قدرت نظامی هم محسوب می‌شود، دلالت خواهد داشت و تردیدی نیست که بدون اطلاع از وضع دشمن از نظر توان کمی و کیفی، سیاسی و نظامی چگونه می‌توان قدرت نظامی برتری را که دستور صریح آیه است، کسب کرد. نتیجه‌ای که از این استدلال، به دلیل مقدمه واجب می‌توان به دست آورد اینست که نه تنها ایجاد تشکیلات مناسب برای کسب اطلاعات و حفاظت آن در مدیریت جهاد لازم است بلکه اصولاً برای انجام تمامی فرایض دیگر و از آن جمله اقامه عدل و احقاق حقوق عمومی و جلوگیری از منهیأت، مفاسد و نیز امر به معروف و نهی از منکر، چنین تشکیلاتی اجتناب‌ناپذیر است[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. قرب الاسناد، ص۱۴۸.
  2. نهج‌البلاغه، ن ۵۳.
  3. الخراج، ص۱۲۸.
  4. الخراج، ص۱۲۸.
  5. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
  6. فقه سیاسی، ج۶، ص۱۰۳-۱۰۸.
  7. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۷۸۲.