استقامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۰۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

استقامت به معنای ایستادگی و پایداری بوده و دارای ابعاد مختلفی است. این صفت در آموزه‌های دینی از اهمیت و جایگاه رفیعی برخوردار است. استقامت یکی از ابزارهای انقلاب اسلامی در پیروزی بر دولت شاهنشاهی و پس از آن در جنگ تحمیلی و ادامه انقلاب بود. این صفت در بُعد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی راه حلی برای مبارزه با دشمنان و مشکلات است.

مقدمه

قرآن در سطح فردی به استقامت در برابر وسوسه‌های شیطان و در سطح اجتماعی به ثبات قدم امر کرده و امام‌ خمینی نیز در دوران مبارزه و جنگ بر این مفهوم تأکید داشت. ایشان استقامت را یکی از آموزه‌های اسلام دانسته و استقامت در امور را از خود آن امور مشکل‌تر برشمرده و از مردم می‌خواست در برابر مشکلات استقامت کنند.

امام‌ خمینی در یک بعد به استقامت مردم و ایجاد رابطه‌ای میان افزایش ظلم و رشد مقاومت اشاره و در بعدی دیگر برخی گروه‌های مبارز مذهبی و دانشگاهی را به استقامت دعوت می‌کرد.

امام‌ خمینی به ابعاد مختلف استقامت اشاره کرده؛ در بعد سیاسی، موفقیت‌ها در صحنه سیاسی را رهین همت مردم و استقامت رزمندگان و در بعد اقتصادی، حل مشکلات اقتصادی را نیازمند مقاومت ملت می‌دانست و در بعد فرهنگی ـ اجتماعی، مراکز دانشگاهی را محلی برای تربیت انسانی و ایجاد استقامت عمومی معرفی می‌کرد و استقامت در برابر کاستی‌های ناشی از جنگ تحمیلی و مقاومت در برابر ناملایمات را یکی از کارهای بزرگ ملت ایران می‌دانست.

معناشناسی

استقامت از ریشه «قوم» است و برای آن معانی مختلفی مانند اعتدال،[۱] ثبات و مداومت[۲] ذکر کرده‌اند. در ادبیات فارسی استقامت به معنای راستی، ایستادن، پایداری‌کردن، ثبات و استقرار در کار آمده است[۳]. این واژه در عرف رایج به معنای ثبات قدم و تحمل همه سختی‌ها و ناامیدنشدن در مقابل آنهاست[۴].

پیشینه

استقامت در دو بعد فردی و اجتماعی کاربرد دارد و در منابع اخلاقی و تربیتی بیشتر به معنای فردی آن توجه شده است؛ ازجمله در مفهوم صبر از آن سخن گفته‌اند[۵].

قرآن در سطح فردی به استقامت در برابر وسوسه‌های شیطان ﴿قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۶]، ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ[۷] و گاهی به استقامت در وفای به عهد و پیمان ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ[۸]، ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ[۹]، ﴿وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا[۱۰] و گاه به استقامت در توحید ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۱۱]، ﴿الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۱۲] اشاره کرده است.

پیامبران الهی الگویی شایسته در رعایت صبر و مقاومت‌اند و خداوند در قرآن از پیامبرانی یاد می‌کند که تکذیب شدند اما در برابر تکذیب‌ها، صبر و استقامت کردند و در این راه آزار دیدند، تا هنگامی که یاری خداوند به آنان رسید. ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ[۱۳] موسی(ع) و هارون(ع) از پیامبران الهی‌اند که در قرآن مأمور به استقامت شده‌اند. ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۴]، ﴿قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۱۵] استقامت در تبلیغ دین یکی از مهم‌ترین وظایف پیامبران(ع) به‌شمار می‌رود.[۱۶] قرآن به استقامت در سطح اجتماعی نیز توجه کرده است؛ چنان‌که به ثبات قدم در راه حق و پیروی از استقامت پیامبر(ص) امر شده است؛ راهی که هدایت جامعه اسلامی در آن قرار دارد. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۱۷] امام‌ خمینی نیز با توجه به دشواری‌های دوران مبارزه و سپس مقابله با دشمنان پس از پیروزی ازجمله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بارها بر این مفهوم اسلامی تأکید کرده است.

نقش و جایگاه استقامت

از قرآن و روایات اسلامی فهمیده می‌شود اساس پیروزی در کارها استقامت و پایمردی است. قرآن سربازان کم‌تعدادِ اسلام را که یاری خداوند شامل آنان شده با همین وصف معرفی می‌کند و صابران را کسانی می‌داند که در سختی‌ها، استقامت به خرج می‌دهند و از پای درنمی‌آیند ﴿ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ [۱۸] [۱۹] استقامت تنها تسلیم‌ نشدن در برابر مشکلات نیست؛ چنان‌که پایداری در میدان جهاد و عدم خضوع در برابر دشمن به مراتب اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند؛ به گونه‌ای که مجاهدت‌های امت‌های پیشین به همراه پیامبران الهی (صبر و شکیبایی طالوتیان در برابر سپاه جالوت) الگویی آموزنده برای مجاهدان آینده معرفی شده است ﴿وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۲۰] در همین راستا امیرالمؤمنین علی(ع) مردم را به استقامت در ایمان دعوت می‌کند. آن حضرت استقامت را نسبت به ایمان همچون سر به بدن می‌داند[۲۱].

امام‌ خمینی استقامت و پایداری در امور را یکی از آموزه‌های اسلام دانسته است؛ تا آنجا که ایشان استقامت در امور را از خود آن امور مشکل‌تر برشمرده است.[۲۲] ایشان با توجه به آیه ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ[۲۳] استقامت در برابر سختی‌ها را بسیار پراهمیت می‌دانست و از مردم می‌خواست در برابر مشکلات مقاومت نشان دهند و تسلیم نشوند.[۲۴] ایشان با اشاره به حدیثی که پیامبر(ص) آیه یادشده را مایه پیری زودرس خود شمرده است،[۲۵] دلیل سنگینی این آیه را نگرانی رسول خدا(ص) از عدم استقامت همراهانش در راه هدفشان می‌دانست و معتقد بود همان طوری که پیامبر(ص) خود به استقامت و مقاومت مأمور بود، همراهانش را نیز مأمور به استقامت کرده بود[۲۶].

استقامت ابزار انقلاب اسلامی

از آغاز مبارزه با رژیم پهلوی پیدا بود جز با پایداری و استقامت ملت و مبارزان در برابر اعمال ضداسلامی و انسانی رژیم، راهی برای رسیدن به پیروزی نهایی نخواهد بود. امام‌ خمینی در همین زمینه بیش از هر کسی بر ضرورت ایجاد و تقویت روحیه مقاومت میان تمامی اقشار ملت تأکید می‌کرد و معتقد بود مقاومت دلیرانه در برابر رنج‌ها و سختی‌ها در راه پایداری انقلاب، یکی از نصرت‌های الهی بود که پیروزی را نصیب ملت بی‌دفاع ایران کرد.[۲۷] در این راستا می‌توان با بررسی اندیشه ایشان استقامت در راه انقلاب را در دو سطح بررسی کرد.

امام‌ خمینی در یک بعد به استقامت مردم و ایجاد رابطه‌ای میان افزایش ظلم و بی‌عدالتی و رشد نیروی مقاومت در ملت‌ها اشاره و خاطرنشان کرده است هر اندازه بر میزان ظلم و ناملایمات افزوده شود، تحمل و قدرت استقامت در برابر آن نیز بیشتر خواهد شد.[۲۸] ایشان در دوران مبارزه، استقامت را در مفهوم انقلابی آن به کار می‌گرفت و با تجلیل از ایستادگی مردم و خارج‌نشدن از مسیر و هدف[۲۹] آنان را به پافشاری برخواسته‌ها تا رسیدن به پیروزی با هر ابزار مدنیِ ممکن دعوت می‌کرد[۳۰] و در این راه بر پیروی از شیوه علمای بزرگ در مقاومت در برابر ظلم و بی‌عدالتی تأکید می‌کرد و نقش علما و روحانیان را در تقویت و رشد روحیه استقامت مردم در دفاع از حق بسیار مؤثر می‌دانست.[۳۱] ایشان ارزش انقلاب را به این می‌دید که ملت با دست خالی و بدون تجهیزات دفاعی در برابر قوای رژیم فداکارانه ایستادگی کنند.[۳۲] ایشان استقامت در راه دفاع از عقیده را یکی از شرایط اصلی براندازی حکومت طاغوتی و برقراری حکومت اسلامی می‌دانست[۳۳] و ایستادگی و پیروزی در این راه را با پیروی از حرکت انقلابی سیدالشهدا(ع) به عنوان الگویی برای همه ملل مظلوم جهان میسر می‌شمرد[۳۴] و یکی از دلایل اصلی تبلیغات دشمنان علیه دین را همین مقاومت مردمیِ نشئت‌گرفته از قرآن و روحانیت بیان می‌کرد[۳۵].

امام‌ خمینی در بعدی دیگر برخی گروه‌ها را نیز به استقامت دعوت کرده بود. ایشان گرچه انقلاب را بر پایه فعالیت‌ها و مبارزه انقلابیِ تمامی اقشار ملت پایه‌ریزی کرده بود؛ اما با در نظر گرفتن نقش هدایتگرانه و مؤثر گروه‌های مبارز مذهبی و دانشگاهی همواره آنان را به استقامت در راه مبارزه با حکومت طاغوت دعوت می‌کرد. ایشان نگاه ویژه‌ای به نقش روحانیت در تداوم و پیروزی انقلاب داشت و از روحانیان دعوت می‌کرد در اعتراض به برنامه‌های رژیم پهلوی، به مخالفت برخیزند[۳۶] و با تاسی از استقامت پیامبر(ص) در برابر آزار و اذیت‌ها[۳۷] و همچنین سیره اهل بیت(ع) در ایستادگی در برابر ظلم،[۳۸] مدافع اسلام باشند.

امام‌ خمینی در مناسبت‌های گوناگون، ازجمله پس از حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه، بر استقامت علما و روحانیان تأکید و آنان را به صبر در برابر مصایب دعوت می‌کرد[۳۹] و تسلیم‌نشدن در برابر حکومت پهلوی و مقاومت در برابر پیشنهاد سازش را عامل پایداری حوزه‌های علمیه می‌دانست[۴۰] و پس از تبعید نیز وقتی به حوزه علمیه نجف انتقال یافت بارها بر لزوم صبر و پایداری حوزه‌های علوم دینی، عالمان و روحانیان، به عنوان حامیان اصلی اسلام تأکید می‌کرد تا در هنگام ناگواری‌ها و ناملایمات دچار ناامیدی و سستی نشوند[۴۱] و همچنان در مسیر مبارزه با رژیم پهلوی و انحرافات آن استوار بایستند[۴۲].

امام‌ خمینی در کنار توجه به حوزه و حوزویان، در مسیر انقلاب همواره به دانشگاهیان نیز توجه می‌کرد. ایشان دانشگاهیان را به روشنگریِ توأم با حفظ آرامش در راه و اهداف انقلاب اسلامی دعوت می‌کرد و از آنان می‌خواست در این راه از خود شکیبایی و استقامت نشان دهند تا عدالت اسلامی و چهره واقعی اسلام را که عاملان استعمار نازیبا جلوه داده بودند به همگی معرفی کنند.[۴۳] ایشان همچنین استقامت زندانیان در بند رژیم پهلوی را در خور توجه و ستودنی می‌دانست[۴۴] و با تکریمِ شخصیت‌های بزرگی مانند سید محمود طالقانی و سید محمد رضا سعیدی به جهت مبارزات پیگیرشان با ظلم و استبداد و دیکتاتوری، آنان را نمونه‌های بزرگ و بارز مجاهدان در راه حق و آرمان‌های انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد که شکنجه‌های بسیاری را در زندان رژیم پهلوی تحمل کردند؛ ولی هیچ‌گاه در راه جهاد سستی به خود راه ندادند[۴۵].

نقش استقامت پس از پیروزی انقلاب

پس از تمامی انقلاب‌ها همواره رسیدن به ثبات سیاسی و امنیت داخلی چالش اصلی فراروی انقلابیان بوده است.[۴۶] در انقلاب اسلامی ایران نیز این امر دغدغه اصلی بسیاری از رهبران انقلاب بود؛ ولی امام‌ خمینی، رهبر سیاسی و معنوی انقلاب، قدرت الهی را یکی از امتیازهای انقلاب اسلامی بر دیگر انقلاب‌ها دانست و استقامت و مقاومت ملیِ برآمده از اعتقاد مردم ایران به اسلام در مقابل ناملایمات و مشکلات را در تمامی سطوح، راهکاری مؤثر برای عبور از بحران‌ها معرفی کرد.[۴۷] با مراجعه به آرای ایشان می‌توان این راهکار را در سطوح مختلف از یکدیگر باز شناخت. ایشان در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی به مسئله استقامت اشاره کرده است:

بُعد سیاسی

امام‌ خمینی موفقیت‌ها در صحنه سیاسی را رهین همت مردم و استقامت رزمندگان می‌دانست[۴۸] و معتقد بود با استقامت و پایداری می‌توان بزرگ‌ترین قدرت‌های استکباری را شکست داد.[۴۹] ایشان همواره با تأکید بر تداوم خطر دسیسه‌های کشورها و دولت‌های استعمار، حفظ انقلاب را در گرو وحدت و مقاومت می‌خواند[۵۰] و مقاومت و پایداریِ خستگی‌ناپذیر مردم در برابر ناملایمات و تعرضات مخالفان را ضروری می‌دانست.[۵۱] ایشان در همین راستا با اشاره به تداوم توطئه‌های عناصر خائن وابسته به رژیم پهلوی در ایجاد شایعه‌پراکنی و جو نامناسب در شرایطی که حکومت اسلامی هنوز به‌طور کامل تثبیت نشده بود، بر ایستادگی مقابل نقشه‌های دشمنان تأکید می‌کرد[۵۲] و ضمن هشدار به مردم برای مقاومت در مقابل دسیسه‌ها[۵۳] اعتقاد داشت برای به دست آوردن استقلال و آزادی، ملت در آزمون‌ها و سختی‌های زیادی قرار خواهند گرفت.[۵۴]

امام‌ خمینی بر این باور بود که باید در برابر تبلیغات دشمنان و سختی‌های وظایفی که در نظام جمهوری اسلامی بر عهده افراد آمده مقاومت کرد[۵۵] و برای رسیدن به پیروزی شکیبا بود.[۵۶] ایشان با تأکید بر وحدت و پرورش روحیه ایستادگی در میان ملت و مسئولان از آنان می‌خواست با هوشیاری در برابر برنامه‌های قدرت‌های بیگانه که با هدف ضربه‌زدن به نظام اسلامی انجام می‌شوند، مقاومت کنند.[۵۷] ایشان همان‌گونه که بر حمایت مردم از ارکان و مسئولان کشور به‌ویژه دولت که با وجود تمام دشواری‌ها در برابر قدرت‌های شرق و غرب ایستادگی کرده است، تأکید می‌کرد،[۵۸] قوای سه‌گانه را از هر گونه احساس ضعف در اداره امور کشور برحذر می‌داشت و به استقامت در عمل به وظیفه و رفع لغزش‌های احتمالی،[۵۹] استقامت در مقابله با استکبار[۶۰] و پایداری در مقابل انحرافات سیاسی[۶۱] توصیه می‌کرد و از مسئولان می‌خواست تا با همراهی ملت، خطر قدرت‌ها و نقشه‌های آنان را دفع کنند[۶۲].

از سوی دیگر، امام‌ خمینی با توجه به پیروزی ملت ایران در برابر حکومت استبدادی پهلوی و دولت‌های استکباری حامی آن، امت اسلامی را به ایجاد و تقویت روحیه مقاومت در میان جوامع خود دعوت می‌کرد. ایشان باور داشت بینش صحیح و استقامت در برابر تبلیغات سوء دشمنان اسلام که در واقع هدفی جز ایجاد اختلاف میان ملت‌های اسلامی و تضعیف روحیه مقاومت در میان آنان ندارند، باعث شکست دشمنان اسلام خواهد شد.[۶۳] ایشان ضمن یادآوری این نکته که همواره در طول تاریخ استعمارگران برای سرکوبی نیروهایی که در برابر منافع آنان مقاومت نشان می‌دادند، تلاش فراوان کرده‌اند،[۶۴] بر نقش رهبران و دانشمندان اسلامی در تربیت ملت‌ها به داشتن روحیه مقاومت و پایداری با تاسی از پیامبر اکرم(ص) تأکید فراوان می‌کرد[۶۵].

بُعد اقتصادی

امام‌ خمینی معتقد بود استقامت در برابر مشکلات اقتصادی سبب می‌شود ملت از ننگ وابستگی‌های پیوسته به قدرت‌های استکباری نجات یابند.[۶۶] ایشان شجاعت و استقامت مردم ایران در این زمینه را شایسته قدردانی[۶۷] و حل مشکلات اقتصادی را نیازمند حمایت[۶۸] و مقاومت ملت[۶۹] می‌دانست و در این راستا زندگی ساده و غیر اشرافی مسئولان و روحانیان را الگویی برای ملت معرفی می‌کرد.[۷۰] ایشان شرایط اقتصادی زمان جنگ تحمیلی را سخت می‌شمرد و همت و پایداری مردم به‌ویژه محرومان را در همه عرصه‌ها، موجب آسان‌شدن همه مشکلات و تحمل محاصره اقتصادی می‌دانست[۷۱].

بُعد فرهنگی و اجتماعی

امام‌ خمینی معتقد بود باید با پایمردی در بحث آموزش و تربیت الهی، به اصلاح نسل آینده همت گمارد.[۷۲] ایشان مراکز دانشگاهی پس از انقلاب را محلی برای تربیت انسانی و ایجاد استقامت عمومی برای رسیدن به اهدافانقلاب معرفی[۷۳] و دانشجویان را به استقامت و پایداری در راه نهضت که راه انبیاست توصیه می‌کرد.[۷۴] به باور ایشان استقامت وقتی باارزش است که در راه خدا و برای رسیدن به هدفی متعالی باشد[۷۵]؛ بنابراین همگان باید در مقابل توطئه‌های دامنه‌دار دشمنان در بعد فرهنگی، استقامت داشته باشند[۷۶]؛ زیرا راه و وظیفه اصلی در دفاع از اسلام، مقاومت در مقابل هجمه فرهنگی دشمنان است که همواره در تلاش‌اند با نشر فرهنگ مبتذلِ خود، اسلام را از بین ببرند[۷۷].

استقامت در جنگ تحمیلی

به اعتقاد امام‌ خمینی یکی از کارهای بزرگ ملت ایران، استقامت در برابر کاستی‌های ناشی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران[۷۸] و مقاومت در برابر ناملایمات این برهه[۷۹] بود. ایشان با اشاره به تبلیغات گروه‌های ضدانقلاب مبنی بر ضعف و عدم توان نظامی کشور در برابر دشمن، استقامت در این راه را خنثی‌کننده این تبلیغات دروغین می‌دانست.[۸۰] ایشان ضمن قدردانی از پایداری و پایمردی خانواده‌های شهدا، اسرا، جانبازان و مفقودین و بنیان مرصوص خواندن آنان، ملت ایران را مدیون آنان می‌دانست[۸۱] و دلاوری‌ها و فداکاری‌های شهیدان را عامل شکست مفتضحانه جبهه کفر و دستیاران آنان و عامل استقامت کشور در مقابل مشکلات معرفی می‌کرد.[۸۲] ایشان همچنین از مقاومت زنان ایثارگر چه در زمان مبارزه و چه در زمان جنگ قدردانی کرد و مقاومت آنان را در برابر استعمار و استکبار و استبداد بی‌نظیر می‌خواند[۸۳].

امام‌ خمینی عامل اصلی بالابردن توان و استقامت نیروهای نظامی را بازسازی معنوی و اعتقادی می‌دانست که نیروهای مسلح آن را در میدان‌های نبرد و دفاع مقدس به دست آورده‌اند.[۸۴] ایشان در دوران دفاع مقدس از تمامی اقشار ملت و نیروهای مسلح خواست در برابر هجمه قدرت‌های بزرگ استقامت کنند که پیروزی پس از استقامت خواهد آمد.[۸۵] ایشان استقامت ملت ایران با توجه به کمبود نیروها و تجهیزات، در برابر تمامی قدرت‌های مستکبرِ دنیا در جنگ تحمیلی را نشان‌دهنده تأثیر مقاومت اهل بیت(ع) بر بینش مردم می‌دانست و معتقد بود همچون آن بزرگواران، زمانی باید با اسلحه و زمانی دیگر باید با تبلیغات به نبرد با مستکبران رفت.[۸۶] ایشان به عنوان نمونه روحیه مقاومت و استقامت مردم خوزستان، به‌خصوص دزفول را در مقابل بمباران‌های مداوم رژیم بعث ستودنی می‌دانست[۸۷] و به مسئولان به‌ویژه ائمه جمعه و روحانیان سفارش می‌کرد مردمِ تمامیِ مناطق کشور را به استقامت در برابر مشکلاتِ جنگ دعوت کنند تا مبادا سستی و روحیه یاس در آنان پدیدار شود.[۸۸] ایشان استقامت نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه و بسیج را در جنگ مورد تأییدات الهی می‌دانست[۸۹].[۹۰]

منابع

پانویس

  1. زبیدی، تاج العروس، ۱۷/۵۹۲.
  2. ابن‌اثیر، النهایه، ۴/۱۲۵.
  3. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۹.
  4. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۴–۳۸۵.
  5. امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۴۱۲؛ فلاح، صبر و استقامت، ۳۵–۳۷.
  6. «فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  7. «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
  8. «ای مؤمنان! به پیمان‌ها وفا کنید؛ (گوشت) دام‌ها برای شما حلال است جز آنچه که (حرام بودن آنها) بر شما خوانده می‌شود، بی‌آنکه شکار کردن را در حال احرام حلال شمارید؛ بی‌گمان خداوند به آنچه اراده فرماید حکم خواهد کرد» سوره مائده، آیه ۱.
  9. «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفته‌اید مشکنید؛ بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
  10. «و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.
  11. «و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است،» سوره رعد، آیه ۲۲.
  12. «همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره نحل، آیه ۴۲.
  13. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  14. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  15. «فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۱/۴۸.
  17. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  18. «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره انفال، آیه ۶۵.
  19. طباطبایی، المیزان، ۹/۱۲۲–۱۲۳.
  20. «و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۵۰.
  21. نهج البلاغه، ۷۹، ۵۱۷.
  22. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۴.
  23. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  24. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۴۹۳؛ ۹/۴۷۹ و ۱۶/۴۹.
  25. فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۱۸۳.
  26. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۰.
  27. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۷ و ۱۲/۳۸۰.
  28. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۱۱۰–۱۱۱.
  29. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۴۰۰.
  30. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۵۵۰.
  31. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۴۶۱.
  32. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۴ و ۶/۲۳۰.
  33. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۴۳۵.
  34. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۳ و ۱۶۲.
  35. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۲۱۵.
  36. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۹۳ و ۱۵۱.
  37. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۰.
  38. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳، ۱۶۴ و ۱۵۸.
  39. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۶.
  40. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۲۱۴–۲۱۵.
  41. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۵۹ و ۷۰.
  42. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۱، ۱۳۵، ۱۳۶، ۱۶۹ و ۱۷۰.
  43. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۱۱۱.
  44. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۴.
  45. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۴۸۶ و ۱۰/۴۹۴–۴۹۵.
  46. تیلی، از بسیج تا انقلاب، ۳۱۳–۳۱۵.
  47. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۴۰۸ و ۱۲/۱۶.
  48. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲.
  49. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۱۶.
  50. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۴۹۷.
  51. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۹.
  52. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۵۲ و ۷/۴۹۴.
  53. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۴۹۵.
  54. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۷.
  55. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۲–۴۶۳.
  56. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۶.
  57. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۶–۴۴۷.
  58. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱ و ۲۰/۳۶۷.
  59. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷؛ ذاکری، ۶۵–۶۶.
  60. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۷.
  61. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶۰.
  62. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۵۸–۴۵۹.
  63. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۹۷، ۱۰۰ و ۱۹۸.
  64. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۷۷–۷۸.
  65. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۲۴۴–۲۴۵، ۲۵۵ و ۴۹۳–۴۹۵.
  66. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۳.
  67. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۶.
  68. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۴.
  69. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۱.
  70. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۳.
  71. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۲۵ و ۴۷۳–۴۷۴.
  72. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۰.
  73. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۳ و ۱۲/۴۹۶.
  74. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۱.
  75. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۷۵.
  76. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۴۱.
  77. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۵–۳۲۷.
  78. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۴.
  79. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۷.
  80. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۰–۲۵۱؛ جزایری، غلبه بر دشمن، ۳۲۴–۳۲۵.
  81. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۹۵ و ۲۰/۱۹۷.
  82. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۷۹–۸۰.
  83. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۴.
  84. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۵۸–۳۵۹.
  85. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۹۵.
  86. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷–۸۸.
  87. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱ و ۱۷/۴۱۲.
  88. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۳.
  89. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۳۹.
  90. طبرسی، منیره، مقاله «استقامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.