مبارزه با فساد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی

فساد

مبارزه

مبارزه با فساد

مبارزه با فساد اقتصادی

یکی از اهداف و کارهای رسول اکرم (ص) مبارزه با روابط ناسالم اقتصادی است که به برخی ازاین روابط و واکنش آن حضرت در برابر آنها اشاره می‌کنیم.

کلاه‌برداری

از امام صادق (ع) نقل شده است در زمان رسول خدا (ص) زنی عطرفروش به نام زینب بود. وی گاه گاه به خانه پیامبر می‌آمد و برای همسران آن حضرت عطر می‌آورد. روزی پیامبر به خانه آمد و از بوی خوش عطر در خانه، به حضور وی پی برد. آنگاه به او فرمود: «ای زینب! هرگاه تو به خانه ما می‌آیی، خانه را خوش‌بو می‌کنی». زینب در پاسخ گفت: یا رسول الله! خوش‌بویی خانه شما به دلیل وجود مبارک خودتان است. سپس پیامبر به زینب این‌گونه سفارش کرد: «هرگاه چیزی را می‌فروشی، آن را نیکو بفروش و در معامله غش مکن (کسی را فریب نده) که اگر به این نکته عمل کنی، در حفظ پاکی و تقوای الهی بهتر و برای دوام و بقای ثروت نیکوتر است»[۱]. شیخ صدوق نیز از پیامبر اسلام نقل می‌کند: «اگر کسی از مسلمانان در خرید یا فروش غش کند، از ما نیست و روز قیامت با یهود محشور خواهد شد»[۲].

سائب بن ابی سائب می‌گوید: پیامبر اکرم (ص) در دوران جاهلیت شریک تجاری من بود و بهترین شریکی بود که من در دوران تجارتم داشتم. وی هرگز اهل مجادله و لجاجت نبود و وظیفه خود را به خوبی انجام می‌داد و بر عهده دیگری نمی‌گذاشت[۳]. آن حضرت در راست‌گویی و درست‌کاری زبانزد خاص و عام بود. ازاین رو، وی را محمد امین لقب دادند[۴].[۵].

ربا

پیامبر اکرم (ص) مسلمانان را از اموری که موجب فساد اقتصادی می‌شد، نهی می‌کرد. آن حضرت برای پایه ریزی تمدنی انسانی - اسلامی، براساس حاکمیت عدالت و انصاف و در پرتو قوانین الهی بسیار کوشید. پیامبر، همواره مسلمانان را از ربا که از مهم‌ترین عوامل انحطاط جوامع بشری است، باز می‌داشت و در فرصت‌های گوناگون این خطر بزرگ را به آنها گوشزد می‌کرد. آن حضرت در نکوهش ربا فرموده است: «خدای بزرگ، رباخوار، ربادهنده و نویسنده و شاهد بر آن را لعن می‌کند»[۶]. و در سفارش به حضرت علی (ع) می‌فرماید: ای علی! با رباخوار دوستی مکن؛ زیرا او با خداوند به مبارزه برخاسته است که خداوند متعال می‌فرماید: اگر از رباخواری دست برنداشتید، پس به خدا و رسولش اعلان جنگ دهید[۷].

آن حضرت در سخنانی دیگر درباره ربا فرموده است: شبی که به معراج رفتم، افرادی را دیدم که شکم‌هایشان چون خانه‌ای بود و در آنها مارهایی وجود داشت. از جبرئیل درباره آنها پرسیدم. گفت: «اینان رباخوارانند»[۸].

هر کس ربا بخورد، خداوند عزوجل به اندازه ربایی که خورده است، شکمش را از آتش دوزخ پر می‌کند و اگر از طریق ربا مالی به دست آورد، خدای متعال هیچ یک از اعمال او را نمی‌پذیرد و تا زمانی که قیراطی (کمترین مقدار) از مال ربا نزدش باشد، پیوسته خداوند و فرشتگان وی را نفرین می‌کنند[۹]. خداوند در آیاتی از قرآن نیز مسلمانان را از رباخواری نهی کرده است[۱۰]. این نهی به دلیل زیان‌های جبران ناپذیر رباست. ربا، افزون بر اینکه موجب هلاکت و شقاوت اخروی فرد می‌شود، بر زندگی دنیایی وی نیز آثار منفی و زیان‌باری بر جای می‌گذارد. برخی از آثار زیان بار ربا عبارتند از:

  1. از دیدگاه عقل، ربا دشمن انصاف و در مقابل آن است؛ زیرا حس ایثار، تعاون و هم بستگی را در فرد تضعیف و خودخواهی و ثروت‌اندوزی را تقویت می‌کند.
  2. ربا، توازن و تعادل جامعه را برهم می‌زند و نظم و انتظام زندگی اجتماعی را از بین می‌برد. زندگی انسانی بر اساس مبادله و معامله مردم با یکدیگر شکل می‌گیرد؛ معامله‌ای که به طرفین سود برساند، نه اینکه موجب رشد اقتصادی یک فرد و ضرر و تضعیف طرف مقابل شود. بنابراین، از آنجا که ربا موجب گسترش فقر در جامعه و در نتیجه، افزایش فساد اجتماعی و رنگ باختن معنویت می‌گردد، باید با آن به مبارزه برخاست.
  3. ربا، عامل زیاد شدن ثروت است. از این‌رو، مکتب سرمایه‌داری، طرفدار جدی آن است تا از این راه طبقه ضعیف و نیازمند را استثمار کند. در حقیقت، اختلاف طبقاتی جامعه‌ها موجب بروز آشفتگی‌ها و جنگ‌های داخلی و خارجی می‌گردد[۱۱].

مواردی که به عنوان پی آمدهای زیان بار ربا به آن اشاره شد، موجب تزلزل ارکان تمدن می‌شوند. بنابراین، از بین بردن ربا در حقیقت، گامی استوار در راه تمدن‌سازی و گسترش آن است. از دیگر روابط ناسالم اقتصادی که پیامبر، مسلمانان را از آن نهی کرده، عبارتند از: فروش اسلحه به دشمنان دین است؛ پیامبر گرامی اسلام در این باره می‌فرماید: «ده گروه از این امت، به خداوند متعال کافر شده‌اند که از جمله آنها فروشنده سلاح به کفار حربی است»[۱۲]. ازاین رو، مسلمانان از این کار نهی شده‌اند که تقویت دشمنان دین، موجب تضعیف دین و دین‌داران می‌شود و خلاف دین و عقل است.[۱۳].

کم‌فروشی

خداوند در قرآن کریم، کم فروشان را به شدت نکوهش کرده و از عذابی دردناک بیم داده است، چنان که در آیه‌ای می‌فرماید: ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۴]. امام باقر (ع) نیز به نقل از رسول اکرم (ص) می‌فرماید: سرنوشت بدی در انتظار کم فروشان است و از پیمانه و ترازو کم نگذارند، جز اینکه به قحطی و سختی زندگی و ستم سلطان گرفتار شوند[۱۵].[۱۶].

رشوه‌خواری

این کار از آسیب‌های اقتصادی بسیار خطرناکی است که اساس و پایه‌های نظام سیاسی و اجتماعی را متزلزل می‌سازد و موانع بسیاری در راه اجرا و تحقق عدالت اجتماعی به وجود می‌آورد. بر این اساس، پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «خداوند، رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده و واسطه میان آن دو را لعنت کرده است»[۱۷].[۱۸].

احتکار

از جمله کارهای ناپسندی که آسیب‌های فراوانی به اقتصاد جامعه و نظام اسلامی وارد می‌سازد، احتکار است. شیخ صدوق، در کتاب التوحید از امام صادق (ع) روایت می‌کند: روزی پیامبر اکرم (ص) به گروهی که اجناس مورد نیاز مردم را احتکار کرده بودند، برخورد و دستور داد اموال احتکار شده را به میان بازار آورند و در معرض دید همگان قرار دهند[۱۹].

سیره عملی رسول خدا (ص) بیان گر این نکته است که حاکم اسلامی باید با محتکر برخورد جدی و با تورم اقتصادی مبارزه کند؛ زیرا او مسئول حفظ ثبات و امنیت اقتصادی جامعه است و احتکار، موجب ایجاد تورم و گرانی در جامعه و فشار بر اقشار کم درآمد می‌شود.[۲۰].

منابع

پانویس

  1. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۷.
  2. شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۴۶۲.
  3. علی بن برهان الدین الحلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۵۰.
  4. علی بن برهان الدین الحلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۶۲.
  5. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۸۸.
  6. امالی صدوق، ص۳۴۶.
  7. مهدی مهریزی و علی صدرائی خویی، میراث حدیث شیعه، ج۲، ص۴۶، ح۱۸۹.
  8. کنز العمال، ج۴، ص۱۱۷، ح۹۷۶۶.
  9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۲۸۵.
  10. نک: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید * و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۸-۲۷۹؛ ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  11. جواد شفایی، ربا از نظر دینی و اجتماعی، ص۲۸ - ۳۰.
  12. خصال، ج۲، ص۴۵۱.
  13. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۸۹.
  14. «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند» سوره مطففین، آیه ۱-۶.
  15. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۰۰.
  16. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۹۱.
  17. مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۵۵.
  18. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۹۲.
  19. شیخ صدوق، التوحید، باب القضاء، ص۲۷۹.
  20. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۹۲.