جن در قرآن
مقدمه
در قرآن از واقعیت و پدیدهای به نام جن سخن میگوید. اعتقاد به جن هرچه که باشد، اختصاصی به اسلام و ادیان ابراهیمی ندارد، هرچند تعبیرها از این موجود متفاوت است. قبل از اسلام در میان اعراب اعتقاد به جن بوده و جواد علی در کتاب المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام (ج ۶، ص) به این مسئله اشاره کرده است. نولدکه در تاریخ قرآن معتقد است که اعتقاد به جن ریشه درازی در ادیان سامی دارد. از تفسیرهایی که در باره این پدیده پوشیده و پنهان که بگذریم، در قرآن به گونهای سخن گفته شده و ارتباط او با پیامبر را نشان داده که در اصل آن تردیدی برجای نمیگذارد. به هرحال در این دسته از آیات از جنیانی سخن گفته شده که به پیامبر وحی میشود که قرآن را شنیده و این دعوت را ادامه دعوت حضرت موسی میدانند و گویی از دعوت عیسی خبری ندارند و این سوره و سوره جن در مکه نازل شده است و جالبتر این که این گروه دیگران از قوم خود را به دعوت پیامبر تشویق میکنند.
- ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ * قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ * يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱].
- ﴿قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا * يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا﴾[۲]؛ ﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا﴾[۳]؛ ﴿وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا﴾[۴].
- ﴿وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا * وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا﴾[۵].
نکات
در این آیات برمحورهای ذیل تأکید شده است.
- برانگیخته شدن محمد برای جنیان، هما نند انسانها: ﴿قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا * يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا﴾[۶].
- دعوت جنیان مؤمن به قرآن، از قوم خود برای گرویدن به پیامبر: ﴿يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۷].
- روی آوردن گروهی از جنیان به سوی پیامبر برای استماع، قرآن با تدبیر الهی: ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ﴾[۸].
- ایمان آوردن گروهی از جنیان به قرآن پس از شنیدن آن: ﴿فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا﴾[۹].[۱۰].
موجوداتی پنهان، آتشی، دارایشعور و مکلّف
جن از ریشه «ج ـ ن ـ ن» در لغت به معنای پوشیده و پنهان از حواس است[۱۱] و در اصطلاح خاص بر طایفهای از آفریدگان خدا که از چشم انسانها پوشیده و از آنها متواریاند (پری در زبان فارسی)[۱۲] اطلاق میگردد[۱۳]، گرچه در اصطلاحی عام به همه موجودات روحانی پوشیده از حواس، اعم از اخیار (فرشتگان)، اشرار (شیاطین) و اوساط آنها (پریان)، جن گفته میشود[۱۴]. «جانّ» نیز به معنای متواری و پوشیده از حواس است و بر واحدِ نوعیِ جن اطلاق میشود؛ مانند ناطق و عاقل؛ ولی جن به عموم جانّ و نوع آن گفته میشود؛ همچنین «جانّ» در مقابل انس و انسان هر دو و جن فقط در برابر انس بهکار میرود[۱۵]. در تفاوت بین آن دو آرای دیگری نیز مطرح شدهاند؛ نظیر اینکه «جانّ» نوعی از جن است[۱۶]، پدر جن بوده است، چنان که آدم پدر بشر بود[۱۷]، جانّ همان ابلیس[۱۸] یا پدر ابلیس است[۱۹] و جانّ به مسخ شدگان از جن اطلاق میشود[۲۰]. در قرآن کریم افزون بر آنکه سورهای به نام جن وجود دارد ۲۲ بار واژه «جنّ» و ۷ مرتبه لفظ «جانّ» و ۵ بار عبارت «الجِنَّه» که جمع جن است به کار رفته است. تعابیر دیگری نیز هستند که برخی از مفسران آنها را به نحوی با جن مرتبط دانسته و مباحثی را درباره آنها مطرح کردهاند[۲۱]. وجود جن از اصول مسلّم قرآنی[۲۲] و اعتقاد به آن از مصادیق ایمان به غیب است[۲۳]: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾[۲۴][۲۵]. احادیث صحیح نیز بر وجود آن دلالت میکنند[۲۶]. منکران وجود جن دلیلی بر انکار خود ندارند[۲۷] و چنانچه عقل برای اثبات وجود جن راهی نداشته باشد برای انکار آن نیز راهی ندارد. ادعای اینکه میکربها نوعی از جن هستند[۲۸] با تصویری که قرآن از جنّ ارائه میدهد سازگاری ندارد[۲۹].[۳۰]
خلقت و اوصاف جن
در آیات ﴿وَٱلْجَآنَّ خَلَقْنَـٰهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ ٱلسَّمُومِ﴾[۳۱] و ﴿وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ﴾[۳۲] از ماده اولیه آفرینش جن سخن به میان آمده و آن را از جنس آتش معرفی کردهاند. در معنای سموم گفته شده: باد داغی است که اثری سمی دارد[۳۳]، آتشی است که دود ندارد[۳۴] و باد سوزانی است که در روزنههای پوست نفوذ میکند؛ زیرا عرب به سوراخهای ریز بدن «مَسامّ» میگوید[۳۵]. برخی نیز «نارِ السَّموم» را به حرارت خورشید و به جرقه رعد و برق تفسیر کردهاند. مارج در اصل به معنای اختلاط و آمیزش و در اینجا منظور از آن اختلاط شعلههای مختلف آتش با هواست[۳۶] که رنگهای مختلفی از آن پدید میآیند، گرچه برخی نیز گفتهاند: مارج، آتش بیدود است[۳۷]، بنابراین جانّ از ترکیب دو عنصر آتش و هوا آفریده شده، چنانکه آدم از دو عنصر آب و خاک است و از ترکیب آتش و هوا مارج و از ترکیب دو عنصر آب و خاک، طین به دست میآید[۳۸]. از مجموع دو آیه به دست میآید که مبدأ خلقت جن بادی سمّی است که از شدت داغی مشتعل گشته، به صورت مارجی از آتش درآمده است، چنان که خلقت آدم از گلی خشکیده بوده که قبلاً گلی روان و متغیر و متعفّن بوده است[۳۹].[۴۰] برخی نیز در جمع میان سموم و مارج گفتهاند که ماده خلقت ابلیس باد سموم است و جن از مارج خلق شده است[۴۱]. در پاسخ به این پرسش که آیا نسل جن هم از شعلههای آتش آفریده شدهاند یا مانند فرزندان آدم از طریق تولید مثل پدید آمدهاند، در قرآن به صراحت سخن به میان نیامده است؛ لیکن با توجه به اثبات ذریه برای ابلیس: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا﴾[۴۲][۴۳]. و تأیید مرگ جنیان: ﴿وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَآءَ فَزَيَّنُوا۟ لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ ٱلْقَوْلُ فِىٓ أُمَمٍۢ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا۟ خَـٰسِرِينَ﴾[۴۴][۴۵]. میتوان به دست آورد که میان جنّیان هم مانند انسانها تناسل وجود دارد[۴۶]، با این فرق که تناسل در بشر با القای نطفه در رحم و در جن با القای هوا در رحم است[۴۷]. آیه ﴿فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ﴾[۴۸] نیز دلالت بر آمیزشِ جنسی جنیان دارد[۴۹]؛ زیرا «طَمْث» به معنای ازاله بکارت است[۵۰] و از آیه ﴿وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٌۭ مِّنَ ٱلْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍۢ مِّنَ ٱلْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًۭا﴾[۵۱] هم با توجه به اینکه رجال در برابر اناث است میتوان استفاده کرد که اگر در میان جنیان مردانی هستند، پس بین آنها اناث هم باید وجود داشته باشند[۵۲]. خلقت جن پیش از خلقت انسان و پس از آفرینش ملائکه بوده است[۵۳] و به گفته برخی مراد از خلیفه در آیه ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَـٰٓئِكَةِ إِنِّى جَاعِلٌۭ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِيفَةًۭ قَالُوٓا۟ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّىٓ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾[۵۴] آمدن انسان بعد از جن در زمین است[۵۵]. جن قبل از هبوط آدم در زمین زندگی میکرده و فساد و خونریزی مورد اشاره در آیه یاد شده فساد جنیان است[۵۶]. در روایت آمده است که طوایف جن قبل از انسان ساکن زمین بودند و در زمین فساد و خونریزی کردند. خداوند ابلیس را با جمعی از ملائکه به سوی آنها فرستاد و ابلیس و لشکریانش آنها را کشتند و باقیمانده آنها را به سوی جزیرهها و اطراف کوهها راندند. با خلقت آدم خداوند انسانها را در زمین ساکن کرد[۵۷]. بر اساس آیه ﴿وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ﴾[۵۸]زمین محلّ زندگی جن و انس است،؛ چراکه مراد از «انام» خلق است و خلق شامل جن و انس هر دو میشود[۵۹]. به هر حال جنیان دارای زندگی زمینی بوده، قدرت حضور در آسمانها را نیز دارند[۶۰] و بر اساس آیه ۲۵ فصلّت[۶۱] از زندگی دستهجمعی و طایفهای برخوردار هستند؛ زیرا امم جمع امت و به معنای گروه و جماعتی است که غرض واحد آنها را گرد هم آورده باشد[۶۲]، چنانکه در آیه ﴿وَإِذْ صَرَفْنَآ إِلَيْكَ نَفَرًۭا مِّنَ ٱلْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ ٱلْقُرْءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓا۟ أَنصِتُوا۟ فَلَمَّا قُضِىَ وَلَّوْا۟ إِلَىٰ قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ﴾[۶۳] به جن «نَفَر» گفته شده، در حالی که نفر به مردانی گفته میشود که قدرت جنگی داشته باشند[۶۴] و نیز از ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ * قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ * يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۶۵] بر میآید گروهی که برای شنیدن قرآن به سوی پیامبر(ص) روانه شده بودند از اشراف و بزرگان طایفههای مختلف جن بودهاند و در روایت نیز چنین آمده است که آنها ۹ نفر[۶۶] از اشراف جن بودند که یکی از جن نصیبین (سرزمینی در مسیر موصل و شام)[۶۷] و بقیه از طایفه بنیعامر بودند[۶۸]. در میان قبایل مختلف جن و همچنین میان افراد یک قبیله گاهی جنگ و خونریزی پیش آمده است، چنان که بر پایه روایتی طایفهای از جن از پیامبر(ص)وسلم خواستند تا میانشان داوری کند که به اعزام علی(ع) به میان آن طایفه و در نهایت به جنگ انجامید و علی(ع) به نفع گروه محق با کافران آنان جنگید[۶۹]. جنیان مانند انسان ابزار فهم و درک نظیر قلب، گوش و چشم دارند: ﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌۭ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌۭ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌۭ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَآ أُو۟لَـٰٓئِكَ كَٱلْأَنْعَـٰمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْغَـٰفِلُونَ﴾[۷۰]، از این رو آنان نیز همانند انسان وقتی از قلب، چشم و گوش خود برای درک حقیقت استفاده نکنند از حیوان پستتر میشوند[۷۱]. بر اساس آیات ۲۹ - ۳۰ احقاف و نیز آیه ۱۳ جنّ[۷۲] آنها قدرت فهم کلام بشر را نیز دارند[۷۳]، چنانکه از آیات ﴿قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا * يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا﴾[۷۴] برمیآید که جن قدرت فهم قرآن و تشخیص کلام خارقالعاده از کلام عادی را دارد[۷۵]، از این رو وقتی قرآن تحدی میکند گروه جنّیان را نیز مانند انسانها به مبارزه میطلبد: ﴿قُل لَّئِنِ ٱجْتَمَعَتِ ٱلْإِنسُ وَٱلْجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأْتُوا۟ بِمِثْلِ هَـٰذَا ٱلْقُرْءَانِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِۦ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍۢ ظَهِيرًۭا﴾[۷۶] در روایتی ادب جن هنگام شنیدن سوره الرحمن ستوده شده است. پیامبر اکرم(ص) هنگامی که این سوره را برای مردم قرائت میفرمود مردم ساکت بودند. آن حضرت فرمود: من این سوره را برای جن خواندم و آنها بهتر از شما شنیدند؛ زیرا وقتی آیه «فَبِاَیِّ ءالاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان» را شنیدند چنین پاسخ دادند: «ا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ»[۷۷]، همچنین آنان وقتی شگفتی خود را از شنیدن قرآن بیان کردند، اراده شرّ را به صورت مجهول آورده و به فاعل مشخصی نسبت ندادهاند؛ ولی اراده خیر را به خدا نسبت دادهاند و بدین ترتیب ادب سخن گفتن درباره خدا را مراعات کردند[۷۸]: ﴿وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا﴾[۷۹] زندگی جن به طور معمول از دیدگاه انسانها مخفی است: ﴿يَـٰبَنِىٓ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيْطَـٰنُ كَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ ٱلْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَٰتِهِمَآ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا ٱلشَّيَـٰطِينَ أَوْلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۸۰]؛ لیکن جن میتواند به شکلهای مختلف مانند انسان یا حیوان مانند مار، عقرب، و پرندگان ظاهر شود[۸۱]، چنان که از آیه ﴿وَلِسُلَيْمَـٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌۭ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌۭ وَأَسَلْنَا لَهُۥ عَيْنَ ٱلْقِطْرِ وَمِنَ ٱلْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِۦ وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ﴾[۸۲] و نیز آیه ﴿وَحُشِرَ لِسُلَيْمَـٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ وَٱلطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ﴾[۸۳] با توجه به معنای حشر (بیرون بردن جمعیت از قرارگاه)[۸۴] برمیآید که کار کردن در حضور سلیمان و حضور در لشکریان وی باید نشان از تجسم داشته باشد[۸۵]؛ همچنین کارهای سخت و دور از طاقت بشر که در زمان سلیمان از خود به نمایش گذاشتند همه حکایت از تجسم آنان دارند. نمونه کارهای جن در زمان وی عبارتاند از:
۱. ساختمانسازی و معماری: جنیان در ساختن خانههای با شکوه و مساجد و نیز شهرسازی ماهر بودند: ﴿وَٱلشَّيَـٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٍۢ وَغَوَّاصٍۢ﴾[۸۶] آنها هر کاری را که سلیمان(ع) از آنها میخواست انجام میدادند: ﴿يَعْمَلُونَ لَهُۥ مَا يَشَآءُ مِن مَّحَـٰرِيبَ وَتَمَـٰثِيلَ وَجِفَانٍۢ كَٱلْجَوَابِ وَقُدُورٍۢ رَّاسِيَـٰتٍ ٱعْمَلُوٓا۟ ءَالَ دَاوُۥدَ شُكْرًۭا وَقَلِيلٌۭ مِّنْ عِبَادِىَ ٱلشَّكُورُ﴾[۸۷] محراب به قصرهای محکم و خانههای مجلل و مساجد و مکان مخصوص در مساجد و نیز مسکن گفته میشود[۸۸]. سلیمان(ع) برای تکمیل بنای مسجد بیتالمقدس و ساختن شهر بیتالمقدس از پریان و شیاطین کمک گرفت و آنها را به استخراج سنگهای مرمر و شفاف و نیز استخراج طلا و یاقوت و سنگهای گرانبها از معدنها واداشت و عدهای را برای تهیه مشک و عنبر و دیگر مواد خوشبو کننده و دستهای را برای غواصی و استخراج دُرّ و مروارید از دریاها مأمور ساخت. آنها مصالح ساختمانی و اشیای قیمتی بیشماری فراهم آوردند. سپس به عدهای از مهندسان و طراحان جنی دستور داد آن سنگها و اشیای قیمتی را برش داده، در جای مناسب خود نصب کنند[۸۹]. از جمله قصرهایی که بدین ترتیب ساخته شد میتوان به قصری شیشهای اشاره کرد که سلیمان(ع) از بلقیس در آن پذیرایی کرد: ﴿قِيلَ لَهَا ٱدْخُلِى ٱلصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةًۭ وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُۥ صَرْحٌۭ مُّمَرَّدٌۭ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَـٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ﴾[۹۰].[۹۱].
۲. نقاشی و مجسمهسازی: تماثیل در آیه ۱۳ سبأ[۹۲] به معنای چهرهها و مجسمههایی است که جنیان از سنگهای مرمر، مس و دیگر فلزها میساختند[۹۳]. ساختن دیگهای بزرگ غذا که برخی از آنها به سبب بزرگی و سنگینی قابل حمل و نقل نبودند و حوضهای بزرگِ آب که از نظر وسعت در حدی بود که همزمان ۱۰۰۰ نفر میتوانستند از آن آب بیاشامند[۹۴] و نیز ساختن حمام، داروی نظافت (نوره)، آسیا، ظرفهای بلورین و صابون از دیگر کارهای جن در عصر سلیمان(ع) بود[۹۵]. جن دارای سرعت فوق العادهای است و در مدت زمانی کوتاه میتواند عرض و طول زمین را بپیماید، چنانکه عفریت جنی در برابر درخواست احضار تخت بلقیس توسط سلیمان(ع) گفت: من بر آوردن تخت بلقیس پیش از آنکه از جایگاه خود برخیزی، قادرم: ﴿قَالَ عِفْرِيتٌۭ مِّنَ ٱلْجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّى عَلَيْهِ لَقَوِىٌّ أَمِينٌۭ﴾[۹۶]، با اینکه میان سبأ (محل حکومت بلقیس) و شام (محل حکومت سلیمان(ع)) بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر فاصله بود[۹۷]. درباره خوردن و آشامیدن جن اختلاف است؛ برخی معتقدند جن نه میخورد و نه میآشامد. برخی معتقدند هم میخورد و هم میآشامد. برخی هم میان اصناف جن به تفصیل روی آوردهاند[۹۸]. غذای جن بازمانده غذای انسان و مغز استخوان است[۹۹]. برپایه روایتی گروهی از طایفه جن نزد پیامبر(ص) آمدند و عرض کردند: ای رسول خدا! چیزی برای خوردن به ما عطا فرما. حضرت استخوان و بازمانده غذا به آنها داد[۱۰۰]؛ و نیز در روایتی آمده که در صدر اسلام عرب با استخوان استنجا میکرد و در پی شکایت جنیان به رسول خدا آن حضرت از این کار نهی فرمود[۱۰۱]. استخوانهایی که از حیوانات ذبح شده باشد غذای مو ٔ نان جن است و کافران آنها از استخوان حیوان ذبح نشده و مردار تغذیه میکنند[۱۰۲]. میان جنیان افراد سفیه و کمخرد نیز هستند: ﴿وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا﴾[۱۰۳] در روایتی درباره نگهداری کبوتر در خانه گفته شده که سفیهان جن در خانه بازی میکنند و اگر در خانه کبوتری باشد با دیگران کاری ندارند[۱۰۴].[۱۰۵]
تکلیف، پاداش و کیفر جن
جنیان موجوداتی با شعور و اراده[۱۰۶] و صاحب اختیار در انجام کارهای خیر و شرّ[۱۰۷] و یکی از دو موجود گرانمایه نظام هستی معرفی شدهاند که متحمل بار سنگین تکلیفاند[۱۰۸] و در قیامت باید پاسخگوی اعمال خود باشند[۱۰۹]: ﴿سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ﴾[۱۱۰] استفهام تقریری در آیه ﴿يَـٰمَعْشَرَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌۭ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ ءَايَـٰتِى وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا قَالُوا۟ شَهِدْنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا وَشَهِدُوا۟ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا۟ كَـٰفِرِينَ﴾[۱۱۱] بر اقرار گرفتن از جن و انس درباره فرستاده شدن پیامبرانی به سوی آنان جهت ابلاغ رسالت الهی دلالت دارد[۱۱۲]. از آیه ﴿وَمَا خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَٱلْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۱۱۳] با توجه به اینکه «لام» در «لِیَعبُدون» برای غایت است، استفاده میشود که غایت از خلقت جن و انس در معرض ثواب قرار دادن آنان[۱۱۴] و آن متفرع بر تکلیف است، چنانکه جنیان به ایمان آوردن به پیامبر خدا دعوت شدهاند: ﴿يَـٰقَوْمَنَآ أَجِيبُوا۟ دَاعِىَ ٱللَّهِ وَءَامِنُوا۟ بِهِۦ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍۢ﴾[۱۱۵] و آنان نیز مانند انسانها در معرض امتحان قرار میگیرند[۱۱۶]: ﴿لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا﴾[۱۱۷] وجود افراد مؤمن و کافر میان جنیان و پاداش هر یک: ﴿وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا * وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا﴾[۱۱۸] و نیز ثمربخش بودن استقامت آنان بر طریقه ایمان[۱۱۹]: ﴿وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا﴾[۱۲۰] از دیگر ادله تکلیف آنان است، چنانکه آیه ﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا﴾[۱۲۱] نیز مؤید ایمان آنان است.
جنیان همانگونه که به اصول دین مکلفاند به فروع دین هم تکلیف دارند[۱۲۲]: ﴿قَالُوا۟ يَـٰقَوْمَنَآ إِنَّا سَمِعْنَا كِتَـٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعْدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقًۭا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِىٓ إِلَى ٱلْحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِيقٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ﴾[۱۲۳] گفته شده: ﴿يَهْدِىٓ إِلَى ٱلْحَقِّ﴾ درباره اصول اعتقادی و ﴿طَرِيقٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ﴾ درباره فروع دین است[۱۲۴]. بر اساس روایتی حضرت محمد(ص) از جنیان بیعت گرفته که نماز، روزه، زکات، حج و جهاد را انجام داده، خیرخواه مسلمانان باشند[۱۲۵]. به گفتهای جنیان در جنس تکلیف با انسان مشترکاند؛ ولی نوع تکلیف آنها متفاوت است[۱۲۶]. برخی هم گفتهاند که آنان در کارهای خویش مجبورند و از خود اختیاری ندارند[۱۲۷]، بنابراین مکلف نیستند.
در آیه ۳۱ الرحمن که خطاب به ثقلان یعنی جن و انس است از ثواب و عقاب آن دو سخن گفته شده و نسبت به پیامدهای گناهانشان بیم داده شده است. خطاب ﴿فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ﴾[۱۲۸] ضمن ۳۱ بار تکرار در همان سوره متوجه جن و انس بوده، درباره چگونگی برخورد آنان با نعمتها و کیفرهای الهی است[۱۲۹]. بر اساس آیات، جن مانند انسان در قیامت محشور خواهد شد و پاداش و کیفر عمل خود را خواهد دید.[۱۳۰]
منابع
پانویس
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند * گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتابهای آسمانی) که پیش از آن بوده است راست میشمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی میکند * ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۲۹-۳۱.
- ↑ «بگو: به من وحی شده است که دستهای از پریان (به قرآن) گوش فراداشتهاند آنگاه گفتهاند: ما قرآنی شگفتانگیز را شنیدهایم * که به سوی راهدانی رهنمون میگردد، بنابراین به آن ایمان آوردهایم و هیچگاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۱-۲.
- ↑ «و اینکه ما چون رهنمود را شنیدیم بدان ایمان آوردیم پس هر کس به پروردگارش ایمان آورد از هیچ کاستی و ستمی نمیهراسد» سوره جن، آیه ۱۳.
- ↑ «و اینکه چون بنده خداوند محمد به خواندن او برخاست نزدیک بود که بر سر او بریزند» سوره جن، آیه ۱۹.
- ↑ «و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد * و اینکه ما درنمییابیم که آیا برای کسانی که در زمیناند بدی خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان رهیافتی خواسته است» سوره جن، آیه ۹.
- ↑ «بگو: به من وحی شده است که دستهای از پریان (به قرآن) گوش فراداشتهاند آنگاه گفتهاند: ما قرآنی شگفتانگیز را شنیدهایم * که به سوی راهدانی رهنمون میگردد، بنابراین به آن ایمان آوردهایم و هیچگاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۱-۲.
- ↑ «ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند» سوره احقاف، آیه ۲۹.
- ↑ «که به سوی راهدانی رهنمون میگردد، بنابراین به آن ایمان آوردهایم و هیچگاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۱۷.
- ↑ مفردات، ص۲۰۳؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۱۳۹، «جنّ».
- ↑ لغتنامه، ج ۵، ص۷۸۶۱، «جن».
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۱۲۴، «جن».
- ↑ مفردات، ص۲۰۴، «جنن».
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۱۲۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص۱۵۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۳۵.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص۳۷۵.
- ↑ فتح القدیر، ج ۳، ص۱۳۲.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص۳۱۲؛ ج ۵، ص۱۴۸؛ ج ۶، ص۲۲۸؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۹۰.
- ↑ جن و شیطان، ص۱۵
- ↑ الجن فی القرآن والسنه، ص۲۷.
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ تفسیر منسوب به امام عسکریع، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۲۰ - ۱۲۱.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص۹۶؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص۴۲-۱۳۰؛ شرح اصول کافی، ج ۶، ص۴۱۳ـ۴۱۷.
- ↑ عالم الجن، ص۸۶.
- ↑ المنار، ج ۳، ص۹۶.
- ↑ جن و شیطان، ص۲۳.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «جن»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۲۸.
- ↑ «و پیشتر پری را از آتشباد آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۷.
- ↑ «و پری را از زبانهای از آتش پدید آورد» سوره الرحمن، آیه ۱۵.
- ↑ مفردات، ص۴۲۴، «سهم».
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۵۱۶.
- ↑ عالم الجن، ص۱۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۰۴؛ رحمة من الرحمن ج ۴، ص۲۴۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۰۴.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج ۴، ص۲۴۲؛ تفسیر خسروی، ج ۸، ص۱۴۷ - ۱۴۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص۱۵۳.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَـٰنَ مِن صَلْصَـٰلٍۢ مِّنْ حَمَإٍۢ مَّسْنُونٍۢ﴾ «و به راستی ما آدمی را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۳۲۱؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۵۱۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید! (همه) فروتنی کردند جز ابلیس که از پریان بود و از فرمان پروردگارش سر پیچید؛ با این حال آیا شما او و فرزندانش را به جای من به سروری برمیگزینید با آنکه آنان دشمن شمایند؟ بد جایگزینی برای ستمگرانند» سوره کهف، آیه ۵۰.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۵، ص۳۰۴.
- ↑ «و سببساز همنشینانی برای آنان شدیم که آنچه را در پیش و پس آنان بود در چشم آنها آراستند و فرمان عذاب بر آنان در زمره امتهایی از پریان و آدمیان که پیش از ایشان بودند به حقیقت پیوست؛ بیگمان آنان زیانکار بودند» سوره فصّلت، آیه ۲۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ص۵۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص۱۵۳.
- ↑ الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۱۳۲؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص۵۳؛ منهج الصادقین، ج ۹، ص۱۲۱.
- ↑ «در آن (بهشت)ها زنان چشم فرو هشته اند که پیش از آن (شوی)ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۱۵؛ عالم الجن، ص۴۳.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۹، ص۱۳۴.
- ↑ «و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جنّ، آیه ۶.
- ↑ عالم الجن، ص۴۴.
- ↑ روح البیان، ج ۴، ص۵۸۷.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ روح البیان، ج ۱، ص۱۲۸.
- ↑ همان؛ التبیان، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۲۸۸.
- ↑ «و زمین را برای آفریدگان پدید آورد» سوره الرحمن، آیه ۱۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۹۰.
- ↑ ﴿وَأَنَّا لَمَسْنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدْنَـٰهَا مُلِئَتْ حَرَسًۭا شَدِيدًۭا وَشُهُبًۭا﴾ «و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم» سوره جنّ، آیه ۸.
- ↑ ﴿وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَآءَ فَزَيَّنُوا۟ لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ ٱلْقَوْلُ فِىٓ أُمَمٍۢ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا۟ خَـٰسِرِينَ﴾ «و سببساز همنشینانی برای آنان شدیم که آنچه را در پیش و پس آنان بود در چشم آنها آراستند و فرمان عذاب بر آنان در زمره امتهایی از پریان و آدمیان که پیش از ایشان بودند به حقیقت پیوست؛ بیگمان آنان زیانکار بودند» سوره فصلّت، آیه ۲۵.
- ↑ مفردات، ص۸۶، «امّ».
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند» سوره احقاف، آیه ۲۹.
- ↑ روح البیان، ج ۸، ص۶۵۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند * گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتابهای آسمانی) که پیش از آن بوده است راست میشمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی میکند * ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۲۹-۳۱.
- ↑ زادالمسیر، ج ۷، ص۳۹۰؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص۵۶.
- ↑ معجم البلدان، ج ۵، ص۲۸۸.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۱۵۶؛ نور الثقلین، ج ۵، ص۲۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۱، ص۱۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۸، ص۸۷.
- ↑ «و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۴۰۱.
- ↑ ﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا ٱلْهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦ فَمَن يُؤْمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا يَخَافُ بَخْسًۭا وَلَا رَهَقًۭا﴾ «و اینکه ما چون رهنمود را شنیدیم بدان ایمان آوردیم پس هر کس به پروردگارش ایمان آورد از هیچ کاستی و ستمی نمیهراسد» سوره جنّ، آیه ۱۳.
- ↑ همان، ج ۶، ص۳۲۷۱.
- ↑ «بگو: به من وحی شده است که دستهای از پریان (به قرآن) گوش فراداشتهاند آنگاه گفتهاند: ما قرآنی شگفتانگیز را شنیدهایم * که به سوی راهدانی رهنمون میگردد، بنابراین به آن ایمان آوردهایم و هیچگاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۵۴؛ زبدة التفاسیر، ج ۷، ص۲۰۵.
- ↑ «بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج ۴، ص۲۴۵.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۹، ص۲۳۱.
- ↑ «و اینکه ما درنمییابیم که آیا برای کسانی که در زمیناند بدی خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان رهیافتی خواسته است» سوره جن، آیه ۱۰.
- ↑ «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر میکند تا شرمگاههایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمیبینید میبینند؛ بیگمان ما شیطانها را سرپرست کسانی کردهایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.
- ↑ عالم الجن، ص۱۸.
- ↑ «و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار میکردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر میپیچید بدو از عذاب آتش میچشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.
- ↑ «و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.
- ↑ نمونه، ج ۱۵، ص۴۳۲.
- ↑ از جن چه میدانید، ص۹۲.
- ↑ «و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص» سوره ص، آیه ۳۷.
- ↑ «هر چه میخواست از محرابها و تندیسها و کاسههای بزرگ حوضمانند و دیگهای استوار (جابهجا ناشدنی) برای او میساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
- ↑ زاد المسیر، ج ۶، ص۴۳۹؛ روح المعانی، ج ۲۲، ص۱۷۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص۵۹۸ - ۵۹۹؛ التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص۲۶۶.
- ↑ «به او گفتند به کاخ در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساقهایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی از بلور است؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردهام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۵۱؛ التحریر و التنویر، ج ۱۹، ص۲۷۵.
- ↑ ﴿يَعْمَلُونَ لَهُۥ مَا يَشَآءُ مِن مَّحَـٰرِيبَ وَتَمَـٰثِيلَ وَجِفَانٍۢ كَٱلْجَوَابِ وَقُدُورٍۢ رَّاسِيَـٰتٍ ٱعْمَلُوٓا۟ ءَالَ دَاوُۥدَ شُكْرًۭا وَقَلِيلٌۭ مِّنْ عِبَادِىَ ٱلشَّكُورُ﴾ «هر چه میخواست از محرابها و تندیسها و کاسههای بزرگ حوضمانند و دیگهای استوار (جابهجا ناشدنی) برای او میساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۵۹۹ ـ ۶۰۰.
- ↑ تفسیر ثعالبی، ج ۴، ص۳۶۶؛ فتح القدیر، ج ۴، ص۳۱۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۰۴.
- ↑ «دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۳۷۶؛ الانسان و عالم الجن، ص۲۵؛ الفرقان، ج ۱۹، ص۲۱۵.
- ↑ عالم الجن، ص۴۶.
- ↑ جن و شیطان، ص۵۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۳۵۸.
- ↑ المجموع، ج ۲، ص۱۱۶.
- ↑ مسند احمد، ج ۱، ص۴۳۶؛ صحیح البخاری، ج ۴، ص۲۴۱؛ بحاراالانوار، ج ۶۳، ص۴۲۶.
- ↑ «و اینکه (فردی) نادان (از) ما درباره خداوند سخنانی پریشان میگفت» سوره جن، آیه ۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۶۲، ص۱۸.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «جن»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۲۹.
- ↑ حیوة الحیوان، ج ۱، ص۱۹۶؛ روح البیان، ج ۳، ص۳۵۷.
- ↑ عالم الجن، ص۱۷۵.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۳۳۷ ـ ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص۵۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۱۰؛ روح البیان، ج ۹، ص۳۵۴ ـ ۳۵۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص۱۰۶.
- ↑ «به زودی به حساب شما ای دو گروه گرانسنگ (آدمی و پری) میپردازیم» سوره الرحمن، آیه ۳۱.
- ↑ «ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیآمدند که آیات مرا برایتان میخواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار میدادند؟ میگویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی میدهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند» سوره انعام، آیه ۱۳۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۱۸۳.
- ↑ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ مجمع البیان ج ۹ ص۲۴۳.
- ↑ «ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۶۰۲.
- ↑ «تا آنان را در آن بیازماییم و هر کس از یاد پروردگارش روی گرداند او را به عذابی بسیار دشوار گمارد» سوره جن، آیه ۱۷.
- ↑ «و اینکه برخی از ما فرمانبردارند و برخی رویگردان از راه درست، پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند * و اما رویگردانان از راه درست، هیزم دوزخاند» سوره جن، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۵۹؛ المیزان، ج ۲۰، ص۴۶.
- ↑ «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.
- ↑ «و اینکه ما چون رهنمود را شنیدیم بدان ایمان آوردیم پس هر کس به پروردگارش ایمان آورد از هیچ کاستی و ستمی نمیهراسد» سوره جن، آیه ۱۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۱۶۹.
- ↑ «گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتابهای آسمانی) که پیش از آن بوده است راست میشمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی میکند» سوره احقاف، آیه ۳۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۱۸۳؛ روح المعانی، ج ۲۶، ص۴۹.
- ↑ الاحتجاج، ج ۱، ص۳۳۱.
- ↑ عالم الجن والشیاطین، ص۵۳.
- ↑ فتح الباری، ج ۶، ص۲۴۵؛ الجن و علاقتهم بالانس، ص۱۰۰.
- ↑ «پس کدام نعمت پروردگارتان را دروغ میشمارید؟» سوره الرحمن، آیه ۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص۹۸ ـ ۹۹؛ الضوء المنیر، ج ۶، ص۱۹۸.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «جن»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۳۴.