آداب زیارت امام حسین در معارف و سیره حسینی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تشرف به دیدار امام معصوم چه در حال حیات و چه پس از شهادت و هنگام زیارت قبور ائمه (ع) آدابی دارد که آن را از دیدارهای معمولی جدا می‌کند رعایت طهارت، ادب، متانت، توجه، حضور قلب از جمله این آداب است.

مقدمه

زیارت قبر سید الشهدا (ع) آداب ویژه‌ای دارد، از قبیل: نماز خواندن، حاجت خواستن، بی آلایش و غمگین و غبار آلود، راه زیارت را پیمودن، پیاده رفتن، غسل زیارت کردن، تکبیر گفتن، وداع کردن[۱]. شهید ثانی در کتاب دروس، چهارده آداب برای زیارت می‌شمارد که خلاصه آنها چنین است: اول: غسل، پیش از ورود به حرم، با طهارت بودن و با لباس تمیز و خشوع وارد شدن. دوم: بر آستانه حرم ایستادن، دعا خواندن و اذن ورود‌طلبیدن. سوم: کنار ضریح مطهر ایستادن و خود را به قبر نزدیک ساختن. چهارم: رو به حرم و پشت به قبله ایستادن در حال زیارت، سپس صورت بر قبر نهادن سپس به بالای سر رفتن. پنجم: زیارت‌های وارده را خواندن و سلام گفتن. ششم: پس از زیارت، دو رکعت نماز خواندن. هفتم: پس از نماز، دعا کردن و حاجت خواستن. هشتم: کنار ضریح مقداری قرآن خواندن و ثواب آن را هدیه به امام کردن. نهم: در همه حال، حضور قلب داشتن و استغفار کردن از گناه. دهم: به نگهبانان و خادمان حرم احسان و احترام کردن. یازدهم: پس از بازگشت به خانه، دوباره به حرم و زیارت رفتن و در آخرین زیارت، دعای وداع خواندن. دوازدهم: پس از زیارت، بهتر از قبل از زیارت بودن. سیزدهم: بعد از تمام شدن زیارت، زود از حرم بیرون آمدن تا شوق، افزون‌تر شود، وهنگام خروج، عقب عقب بیرون آمدن. چهاردهم: صدقه دادن به نیازمندان آن شهر و آستانه، به‌ویژه به تنگدستان از دودمان رسول خدا احسان کردن.[۲] رعایت این آداب، قرب روحی و معنوی می‌آورد و سازندگی زیارت را افزون می‌سازد و فلسفه تشریع زیارت نیز، همین بهره‌وری از معنویات مزارات اولیاء خداست[۳].[۴]

آداب باطنی زیارت

  1. شناخت: در کتاب عیون أخبار الرضا از امام باقر (ع) نقل است: هر کس قبر حسین بن علی (ع) را با شناخت حقّ او زیارت کند، خداوند، او را در عِلّیّین[۵]، جای می‌دهد[۶]. صالح نیلی از امام صادق (ع) نقل می‌کند: هر کس با شناخت حقّ حسین (ع) به زیارت قبرش بیاید، خداوند، برایش پاداش آزاد کردن هزار بنده را می‌نویسد و مانند کسی است که هزار سوارکار را با اسبِ زین کرده و لگام زده، به جنگ در راه خدا، روانه بدارد[۷].
  2. اخلاص: از صفوان بن مهران جمال نقل شده است: هر کس قبر حسین (ع) را به خاطر خدا زیارت کند، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، او را تا بازگشت به خانه‌اش بدرقه می‌کنند[۸].
  3. حضور قلب و تسلیم: صفوان بن مهران از امام صادق (ع) نقل کرده است: برو و در حالی که دلت مُطیع و چشمت گریان است، تکبیر و تهلیل و ثنای خداوند عز و جل و درود بر پیامبر (ص) و به‌ویژه درود بر حسین (ع) و... را فراوان بگو.... پس اگر دلت نرم شد و اشکت سرازیر شد، نشانه اذن است[۹].
  4. اشتیاق: ابواسامه زید شحام از امام صادق (ع) نقل می‌کند: هر کس با اشتیاق به حسین (ع)، نزد قبرش بیاید، خداوند، او را جزو ایمن شدگانِ روز قیامت می‌نویسد و نامه عملش به دست راستش داده می‌شود و زیر پرچم حسین (ع) است تا به بهشت در آید و او را در مرتبه‌اش جای دهند، که خداوند، شکست ناپذیر و داناست[۱۰].
  5. اندوه: کرام بن عمرو از امام صادق (ع) نقل کرده است که: هنگامی که قصد زیارت قبر حسین (ع) را کردی، دل شکسته، اندوهگین، ژولیده و غبارآلوده[۱۱]، او را زیارت کن که حسین (ع)، دل‌شکسته و اندوهگین، پریشان و غبار آلوده، و گرسنه و تشنه، به شهادت رسید[۱۲].[۱۳]

آداب ظاهری زیارت

  1. غسل: رفاعه نخاس از امام صادق (ع) اینگونه نقل کرده است: پدرم امام باقر (ع) به من خبر داد که: «هر کس با شناخت حقّ حسین (ع) و بدون تکبّر، به سوی قبرش برود و به فرات برسد و در آب فرات، فرو رود و بیرون بیاید، مانند کسی است که از گناهان، بیرون می‌آید»[۱۴]. یونس بن عمار از امام صادق (ع) نقل می‌کند: هنگامی که به نزدیکی قبر حسین (ع) رسیدی، اگر [به آب] رسیدی، غسل کن، و گرنه، وضو بگیر و سپس به زیارتش برو[۱۵].
  2. پوشیدن پاکیزه‌ترین لباس: در کتاب بحار الأنوار به نقل از امام صادق (ع) آمده است: هنگامی که به فرات رسیدی، غسل کن و پاکیزه‌ترین لباسی را که می‌توانی، بپوش و سپس، پا برهنه و با آرامش و وقار، به سوی قبر برو...[۱۶].
  3. پرهیز از به کار بُردن عطر و روغن و سرمه و خودداری از شوخی و بگومگو: ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می‌کند:... و چون خواستی به سوی او گام برداری، غسل کن، و خود را خوش‌بو مکن و روغن مزن و سرمه مکش تا به نزد قبر در آیی[۱۷]. ابو حمزه ثمالی از امام صادق (ع) نقل کرده است:... و روغن مزن و سرمه مکش تا آنکه به رود فرات برسی، و از سخن گفتن و شوخی، بکاه و بر ذکر خدای متعال، بیفزای و از شوخی و بگو مگو، پرهیز کن[۱۸].
  4. کوتاه برداشتن گام‌ها: صفوان بن مهران از امام صادق (ع) نقل می‌کند: چون از نمازت فارغ شدی، به سوی مرقد، روی بیاور و با آرامش و وقار و گام‌های کوتاه، راه برو که خدای متعال، برایت در برابر هر گام، یک حج و یک عمره می‌نویسد[۱۹].
  5. آرامش و وقار: یونس کناسی از امام صادق (ع) اینچنین نقل کرده است که: هنگامی که نزد قبر حسین (ع) آمدی، به فرات برو و رو به روی قبر حسین (ع)، غسل کن و با آرامش و وقار، به سوی آن، رو کن تا داخل شوی...[۲۰].
  6. اِذن ورود خواستن: در کتاب المزار الکبیر نقل است: عالم شریف و بزرگوار، ابوالمکارم حمزة بن علی بن زهره، با دهان خود برای ما املا کرد که: هنگامی که زیارت هر یک از امامان (ع) را اراده کردی، بر درگاهش بِایست و بگو: خدایا! بر درگاه خانه‌ای از خانه‌های پیامبرت و خاندان پیامبرت - که بر او و بر ایشان، سلام باد – ایستاده‌ام و تو از ورود به خانه‌های پیامبر، بدون اجازه وی، منع کرده‌ای و فرموده‌ای: «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر، وارد نشوید، جز آنکه اجازه یابید». خدایا! من، حُرمت پیامبرت را در نبودش باور دارم، همان‌گونه که در حضورش اعتقاد دارم، و می‌دانم که پیامبرانت و جانشینانت، زنده‌اند و نزد تو روزی می‌خورند، جایگاه مرا هم اکنون می‌بینند، و سخن مرا می‌شنوند، و تو، مانع رسیدن سخن ایشان هستی [،وگرنه، پاسخ هم می‌گفتند]. پس برای ورود در این لحظه، اول از تو - ای خدا - اجازه می‌خواهم و سپس، از فرستاده‌ات - که درودهای تو بر او و خاندانش باد - و آن گاه، از جانشینت، امامی که اطاعتش بر من واجب است، و نیز از فرشتگانِ گمارده شده بر این جایگاه مبارک که مطیع و گوش به فرمان تو هستند. سلام و رحمت و برکات خدا بر شما فرشتگانِ گمارده شده بر این بارگاهِ مبارک! به اذن خدا و اذن پیامبر و اذن جانشینانش و اذن این امام، و به اذن شما فرشتگان - که درودهای خدا بر همگی شما باد - و به قصد تقرّب به خدا و به وسیله خدا و پیامبرش محمّد و خاندان پاکش، به این خانه وارد می‌شوم. پس - ای فرشتگان خدا - یاوران من باشید و یاران من باشید تا این که به این خانه در آیم و خدا را با همه‌گونه دعا بخوانم و به بندگیِ خویش برای خدا و نیز به اطاعتم از این امام و پدرانش - که درودهای خدا بر همه آنان باد - اقرار نمایم. سپس با مقدّم داشتن پای راست، داخل شو و با صد بار تکبیر گفتن، خدای متعال را بزرگ بدار و ضریح را جلوی روی خود، قرار ده...[۲۱].
  7. زیارت کردن، با زیارت‌های روایت شده: زیارت‌نامه‌های کوتاه و بلند متعددی در کتب ادعیه و مزار گردآوری شده‌اند. ما به منظور پرهیز از طولانی شدن این گزیده از نقل آنها صرف‌نظر کردیم. علاقه‌مندان به کتاب‌های مربوط و متداول‌ترین آنها یعنی مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی مراجعه نمایند[۲۲].

منابع

پانویس

  1. بحار ج۹۸ ص ۱۴۰.
  2. بحار ج۹۷ ص ۱۳۴
  3. در این زمینه ر.ک: زیارت به قلم مؤلف.
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۲۵.
  5. علّیّین، جایگاهی والا و محلّ حضور مقرّبان درگاه الهی در بهشت است.
  6. «إِنَّ مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ عِلِّيِّينَ‏» (عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۴۴، ح۱۵۹).
  7. «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَ‏ اللَّهُ‏ لَهُ‏ أَجْرَ مَنْ‏ أَعْتَقَ‏ أَلْفَ نَسَمَةٍ وَ كَمَنْ حَمَلَ عَلَى أَلْفِ فَرَسٍ مُسْرَجَةٍ مُلْجَمَةٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (الکافی، ج۴، ص۵۸۱، ح۵؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۴۴، ح۹۴).
  8. «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) وَ هُوَ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ شَيَّعَهُ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ حَتَّى‏ يُرَدَّ إِلَى‏ مَنْزِلِهِ‏» (کامل الزیارات، ص۲۷۴، ح۴۲۷؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۲۰، ح۷).
  9. «وَ سِرْ خَاشِعاً قَلْبُكَ بَاكِيَةً عَيْنُكَ‏ وَ أَكْثِرْ مِنَ التَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ (ص) وَ الصَّلَاةِ عَلَى الْحُسَيْنِ خَاصَّةً... فَإِنْ‏ خَشَعَ‏ قَلْبُكَ‏ وَ دَمَعَتْ عَيْنُكَ فَهُوَ عَلَامَةُ الْإِذْنِ» (مصباح المتهجّد، ص۷۱۷).
  10. «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) تَشَوُّقاً إِلَيْهِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْآمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ أُعْطِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ وَ كَانَ تَحْتَ لِوَاءِ الْحُسَيْنِ (ع)حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ فَيُسْكِنَهُ‏ فِي‏ دَرَجَتِهِ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (کامل الزیارات، ص۲۷۰، ح۴۱۸؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۲۶، ح۳۱).
  11. ظاهراً این جمله به استحباب اجتناب از آراستگی و زینت در زیارت ایشان، اشاره دارد. بنا بر این، میان این‌گونه احادیث و آن چه بر استحباب غُسل و پوشیدن پاکیزه‌ترین لباس‌ها دلالت دارد، تعارضی نیست.
  12. «إِذَا أَرَدْتَ أَنْتَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ‏ كَئِيبٌ حَزِينٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ فَإِنَّ الْحُسَيْنَ (ع) قُتِلَ وَ هُوَ كَئِيبٌ حَزِينٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ‏ عَطْشَانُ‏» (کامل الزیارات، ص۲۵۲، ح۳۷۷؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۴۲، ح۱۲).
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۸۷۵ ـ ۸۷۶.
  14. «أَخْبَرَنِي أَبِي أَنَّ مَنْ خَرَجَ إِلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ (ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ غَيْرَ مُسْتَكْبِرٍ وَ بَلَغَ الْفُرَاتَ وَ وَقَعَ فِي الْمَاءِ وَ خَرَجَ مِنَ الْمَاءِ كَانَ‏ مِثْلَ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏» (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۵۲، ح۱۲۵).
  15. «إِذَا كُنْتَ مِنْهُ قَرِيباً يَعْنِي الْحُسَيْنَ (ع) فَإِنْ‏ أَصَبْتَ‏ غُسْلًا فَاغْتَسِلْ وَ إِلَّا فَتَوَضَّأْ ثُمَّ ائْتِهِ» (کامل الزیارات، ص۳۴۸، ح۵۹۴؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۴۵، ح۲۵).
  16. «إِذَا وَصَلْتَ إِلَى الْفُرَاتِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ‏ ثَوْبٍ‏ تَقْدِرُ عَلَيْهِ ثُمَّ صِرْ إِلَى الْقَبْرِ حَافِياً وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ...» (بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۲۳۰، ح۳۷).
  17. «فَإِذَا أَرَدْتَ الْمَشْيَ إِلَيْهِ فَاغْتَسِلْ وَ لَا تَطَيَّبْ وَ لَا تَدَّهِنْ‏ وَ لَا تَكْتَحِلْ‏ حَتَّى‏ تَأْتِيَ الْقَبْرَ» (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۷۶، ح۱۵۰؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۴۸، ح۳۸).
  18. «وَ لَا تَدَّهِنْ وَ لَا تَكْتَحِلْ حَتَّى تَأْتِيَ الْفُرَاتَ‏ وَ أَقِلَّ مِنَ الْكَلَامِ وَ الْمِزَاحِ وَ أَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ إِيَّاكَ وَ الْمِزَاحَ‏ وَ الْخُصُومَةَ» (کامل الزیارات، ص۳۹۳، ح۶۳۹؛ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۷۳، ح۳۰).
  19. «فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ‏ صَلَاتِكَ‏ فَتَوَجَّهْ‏ نَحْوَ الْحَائِرِ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ وَ قَصِّرْ خُطَاكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَكْتُبُ لَكَ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةً وَ عُمْرَةً» (مصباح المتهجد، ص۷۱۷).
  20. «إِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) فَائْتِ الْفُرَاتَ وَ اغْتَسِلْ‏ بِحِيَالِ‏ قَبْرِهِ‏ وَ تَوَجَّهْ إِلَيْهِ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّى تَدْخُلَ إِلَى الْقَبْرِ...» (الکافی، ج۴، ص۵۷۲، ح۱).
  21. «أَمْلَاهَا عَلَيْنَا الشَّرِيفُ‏ الْجَلِيلُ‏ الْعَالِمُ أَبُو الْمَكَارِمِ حَمْزَةُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زُهْرَةَ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّهُ مِنْ فَلْقِ‏ فِيهِ، قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ أَحَدٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ (ع) فَقِفْ عَلَى بَابِهِ وَ قُلِ: اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ وَقَفْتُ عَلَى بَابِ بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ نَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، وَ قَدْ مَنَعْتَ الدُّخُولَ إِلَى بُيُوتِهِ إِلَّا بِإِذْنِ نَبِيِّكَ، فَقُلْتَ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِيِّكَ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُ فِي حَضْرَتِهِ، وَ أَعْلَمُ أَنَّ رُسُلَكَ وَ خُلَفَاءَكَ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَكَانِي فِي وَقْتِي هَذَا، وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ كَلَامَهُمْ. فَإِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلًا، وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِياً، وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمُفْتَرَضَ عَلَيَّ طَاعَتُهُ فِي الدُّخُولِ فِي سَاعَتِي هَذِهِ، وَ أَسْتَأْذِنُ مَلَائِكَتَكَ الْمُوَكَّلِينَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ الْمُطِيعَةِ لَكَ السَّامِعَةِ، السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمَلَائِكَةُ الْمُوَكَّلُونَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ الْمُبَارَكِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. بِإِذْنِ اللَّهِ وَ إِذْنِ رَسُولِهِ وَ إِذْنِ خُلَفَائِهِ وَ إِذْنِ هَذَا الْإِمَامِ وَ بِإِذْنِكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ، أَدْخُلُ هَذَا الْبَيْتَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ، بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، فَكُونُوا مَلَائِكَةَ اللَّهِ أَعْوَانِي، وَ كُونُوا أَنْصَارِي حَتَّى أَدْخُلَ هَذَا الْبَيْتَ. وَ أَدْعُوَ اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَوَاتِ، وَ أَعْتَرِفَ لِلَّهِ بِالْعُبُودِيَّةِ، وَ لِهَذَا الْإِمَامِ وَ لِآبَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ بِالطَّاعَةِ. ثُمَّ ادْخُلْ مُقَدِّماً رِجْلَكَ الْيُمْنَى، وَ كَبِّرِ اللَّهَ تَعَالَى مِائَةَ تَكْبِيرَةٍ، وَ اسْتَقْبِلِ الضَّرِيحَ بِوَجْهِكَ» (المزار الکبیر، ص۵۵۵، ح۱؛ مصباح الزائر، ص۴۴).
  22. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۸۷۷ ـ ۸۸۰.