مساجد مکه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

زمانی که رسول خدا(ص) نخستین بار در قبا مسجدی بنا کرد و پس از آن در مرکز مدینه مسجد النبی(ص) را ساخت، مسلمانان به دلیل آنکه رسول خدا(ص) در این مساجد نماز گزارده‌اند، به جایگاه نماز آن حضرت توجه و اعتنای کامل داشتند. پس از آن، هر قبیله‌ای وقتی اراده ساختن مسجدی را داشت، از آن حضرت دعوت می‌کرد تا در محلی از محدوده قبیله آنان نماز بخواند. پس از آن قبیله مزبور همان نقطه را به عنوان مکانی متبرک مسجد می‌کردند. حتی خانه‌هایی که به دلیلی رسول خدا(ص) در آنها نماز گزارده بودند برای مسلمانان به عنوان محلی متبرک شناخته شد و مورخان و محدثان کوشیدند تا فهرست کاملی از مکان‌هایی که رسول خدا(ص) نماز خوانده، به دست آورند. این کار دشواری نبود؛ زیرا از ابتدا، تقریباً تمامی این مکان‌ها به صورت مسجد در آمده بود.

جالب است بدانیم که در صدر اسلام، کسانی از زائران، در زیارت از مسجد قبا، درست همان کوچه‌ها و راه‌هایی را طی می‌کردند که رسول خدا(ص) پیموده بود. صحابه و تابعین نیز کوشیدند تا فهرست محل‌هایی را که رسول خدا(ص) قدم در آنجا گذاشته بود ثبت کنند. فاکهی در قرن سوم، با اتکا به دانشی که از صحابه و تابعین به یادگار مانده بوده، فهرستی از این اماکن را با عنوان المواضع التي دخلها رسول الله(ص) در کتاب خود آورده است[۱]. اکنون مساجد متبرک و تاریخی مکه را نام می‌بریم. درباره هر کدام از این مساجد در مدخلی جداگانه توضیحاتی آورده‌ایم: مسجد جن، (بیعت، حرس) مسجد الاجابة، مسجد المتکا، مسجد شجره، مسجد رَدم الأعلی، مسجد غَنَم، مسجد مختفی، مسجد حمزه، مسجد بلال، مسجد ذی طوی، مسجد ابوبکر، مسجد انشقاق القمر، مسجد ابراهیم. مسجد بیت (عقبه)، مسجد تنعیم (عمره)، مسجد حدیبیه، مسجد خیف (منی)، مسجد رایت، مسجد صفایح، مسجد غدیر خم، مسجد کبش، مسجد کوثر، مسجد مزدلفه، مسجد نمره.[۲].

مسجد تنعیم: تنعیم یکی از نقاط آغازین حرم است، مکانی است در شمال غربی مکه در سر راه مدینه به مکه. در این مکان مسجدی به نام «تنعیم» وجود دارد که از آن به بعد کسی بدون احرام برای ورود به مکه نمی‌تواند از آن عبور کند. دیوارهای سفید اطراف این مسجد که آن را محاصره کرده‌اند این مرز را مشخص‌تر می‌سازد. در روایات شیعه و سنی آمده است که عایشه به دستور پیامبر(ص) در این مکان محرم شده و عمره مفرده به جا آورد. به روایت فاکهی وجه تسمیه این مکان به تنعیم این است که سمت راست این مکان کوهی به نام «ناعم» و در سمت چپ آن کوهی به نام «مُنعم» قرار داشته و نام این سرزمین نیز «نعمان» است. به روایت دیگری، نام این سرزمین «تنعیم» است. مکان مسجد تنعیم به «خیمه جمانه» نیز معروف بوده است،؛ چراکه «جمانه» دختر ابی طالب (خواهر علی(ع)) در این محل فرزندی برای سفیان بن حارث به دنیا آورد[۳]. مسجد دیگری به نام «خَرَب» در کنار آن قرار داشته که به حرم نزدیک‌تر بوده است. برخی می‌گویند تنعیم نام درختی است که در بادیه شناخته شده است. مسجد تنعیم را «ابوالعباس عبدالله بن محمد بن داوود» والی مکه در سال ۲۴۰ ق ترمیم و بر چاه آن گنبدی ساخت. بعدها نیز تعمیراتی در آن صورت پذیرفت[۴]. این مسجد اکنون در جاده اصلی مدینه به مکه قرار دارد و کسانی که از مسجد شجره محرم می‌شوند از این مکان عبور می‌کنند. مسجد یاد شده در سال‌های ۶۴۵، ۹۸۱، ۶۷۸، ۱۰۱۱، ﻫ. ق[۵] و نیز در دوران سعودی تعمیر و بازسازی شده است. مسجد تنعیم، میقات عمره مفرده است برای کسی که بخواهد از مکه عمره مفرده به جا آورد؛ لذا به آن «مسجد عمره» هم می‌گویند. مسجد دیگری بین راه مکه و مدینه به همین نام وجود داشته است. این مسجد از مساجد عصر پیامبر(ص) بوده که به مرور زمان از بین رفته است[۶].[۷].

مسجد جِعرانه: یکی از مساجدی که در آغاز حد حرم قرار دارد، «مسجد جِعرانه» است. کسانی که می‌خواهند عمره انجام دهند می‌توانند در آن محرم و به این فضیلت نایل آیند. در فضیلت جعرانه روایات بسیاری است: می‌گویند سی پیامبر در این مکان مُحرم شده‌اند. فاکهی روایات بسیاری از احرام پیامبر(ص) در این مکان نقل کرده است، از جمله این که: نزدیک صبح از جِعرانه با احرام خارج و پس از انجام حج نزدیک شب برگشته و تا صبح در جعرانه بیتوته داشتند؛ آن‌گاه پس از طلوع خورشید از جعرانه خارج و به سرزمین «سَرِف» و سپس به مدینه بازگشته‌اند. همچنین پیامبر(ص) به هنگام بازگشت از «جنگ حنین» در جعرانه محرم شده و عمره انجام داده‌اند[۸]. البته ما روایاتی جز آنکه پیامبر(ص) یک بار و آن هم پس از غزوه حنین در این جا محرم شده باشند در دست نداریم. آن حضرت در این مکان غنیمت‌های جنگ حنین را نیز تقسیم کرده‌اند که در آن هنگام یکی از حریصان و به عبارتی دیگر، منافقان به آن حضرت گفت: «اعْدِلْ يَا مُحَمَّدُ» (ای محمد عدالت کن)، اصحاب خواستند او را مجازات کنند ولی پیامبر(ص) فرمودند او را رها کنید که از نسل او کسانی خواهند آمد که علیه اسلام شمشیر خواهند کشید. این فرد «ذوالخویصره» بود. مسجدی که در مکان احرام رسول خدا(ص) ساختند، بسیار ساده و به عبارتی دیواری گرد آن کشیده و سپس ابن زبیر در تکمیل بنای آن کوشید[۹]. در ادوار بعدی نیز مورد ترمیم و توسعه قرار گرفت و اکنون نیز مساحت آن افزایش یافته است. همچنین مسجدی به همین نام (جعرانه) از مساجد عصر پیامبر(ص) است که میان راه مکه و مدینه قرار داشته و و به مرور زمان از بین رفته است[۱۰].[۱۱].

مسجد جنّ: مسجد جن از مساجد کهن و شناخته شده مکه است. این مسجد در پایین کوه حجون، به سمت حرم، حدود پنجاه متر پس از پل حجون و در حاشیه قبرستان حجون واقع است. خیابان کوچکی در کنار و غرب این مسجد با نام «شارع مسجد الجن» وجود دارد که هنوز تابلوی قدیمی آن بر دیوار نصب است. شرق آن نیز خیابان مسجدالحرام است و مسجد جن تقریباً در محل تلاقی این دو خیابان واقع شده است. از نام‌های دیگر این مسجد، «مسجد الحَرَس» است. این نام به نقل از ازرقی است و از آن بابت است که صاحب الحرس که در مکه گشت شبانه داشته، به این نقطه می‌آمده و در آنجا با عرفا- چهره‌های شناخته شده و برگزیده قبایل - حُرّاس دیگر از شِعب عامر و ثنیة المدنیین دیدار می‌کرده است.

نامگذاری آن به مسجد جن، بنا به نقل برخی از روایات، به سوره جن مربوط می‌شود. خداوند در این سوره فرموده است که جن‌ها آیات الهی را شنیدند و به آنها ایمان آوردند. گویا این آیات در محلی که به نام مسجد جن شهرت دارد، نازل شده است. برخی نامیده شدن آن را به «مسجد البیعه» به دلیل بیعت جن با آن حضرت دانسته‌اند. برخی روایات تاریخی به این نکته اشاره دارد که رسول خدا(ص) محل مسجد را برای عبدالله بن مسعود مشخص و معین کرد.

از تاریخ بنای اولیه این مسجد اطلاعی در دست نیست، اما می‌دانیم که مسجد در قرن دوم و پس از آن سرپا بوده، به همین نام شناخته می‌شده و مورخان در طول قرون مختلف از آن یاد کرده‌اند. محل فعلی مسجد، در محل قبلی آن است و در بازسازی جدید مساحت آن به ۶۰۰ متر مربع رسیده است. بنای مسجد محکم است و مناره‌ای در رکن شمال شرقی دارد. گفتنی است که مسجد یاد شده، از سال ۱۴۲۰ بار دیگر تخریب و بازسازی شده است. خداوند متعال آیات سوره جن را در این مکان بر پیامبر(ص) نازل فرمود. آن حضرت در حال بازگشت از طائف پس از طی مسیری طولانی با قلبی شکسته و ناامید در مکان این مسجد که به «نخله» معروف بود، کنار نخل خرمایی نشسته و نیمه شب به عبادت و تلاوت قرآن می‌پرداختند. در این حال هفت نفر از جنیان با شنیدن صدای قرآن متوقف شده و آیات آن را به گوش سایر جنیان رسانیدند؛ پیامبر(ص) بعدها نیز چندین بار همراه «عبدالله بن مسعود» به این مکان آمده و آیات قرآن را بر جنیان می‌خواندند در شبی سوره جن بر پیامبر(ص) نازل گردید و خداوند آن حضرت را از اسلام جنیان خبر داد[۱۲].[۱۳].

مسجد حُدیبیه: از مساجد منطقه حرم مکه است. پیامبر اکرم(ص) در ذی‌القعده سال ششم هجری همراه تعدادی از مسلمانان، برای انجام فریضه حج از مدینه خارج شده و به سمت مکه رهسپار گشتند. ابتدا در مسجد شجره محرم شده و هفتاد شتر برای قربانی همراه آوردند. در بین راه، کفار قریش به هراس افتاده و با اعزام سپاهیانی مسلح، تصمیم گرفتند تا از ورود آن حضرت به مکه جلوگیری کنند. به رغم این که پیامبر(ص) به نمایندگان مشرکان اظهار داشتند که بدون قصد جنگ و تنها برای انجام حج آمده‌اند، آنان نپذیرفته و تهدیداتی علیه آن حضرت به عمل آوردند و حتی عثمان را که نماینده ایشان برای گفتگو با سران مکه بود اسیر کردند. وقتی نماینده رسول خدا(ص) یعنی عثمان اسیر شد و از او خبری نیافتند گمان کردند او را کشته‌اند و چون صحابه به نیات پلید مشرکان واقف نبودند، در کنار درختی به نام «سمره» تا پای جان با پیامبر(ص) پیمان بستند. چون این پیمان زیر درخت بسته شد به بیعت «رضوان» مشهور گردید. پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ یک از کسانی که در کنار این درخت با من پیمان بستند به آتش جهنم نخواهند سوخت». در این حین خداوند نیز با نزول آیاتی به مسلمانان وعده پیروزی داد: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ[۱۴].

در نهایت، قریش پس از اطمینان از این که پیامبر(ص) به قصد درگیری ندارد به نمایندگی «سهیل بن عمرو» با آن حضرت صلحی بستند، بدان شرط که امسال بازگشته و سال دیگر برای انجام حج به مکه بیایند؛ لذا پیامبر(ص) و همراهان ایشان شتران را قربانی کرده و پس از آنکه سرخود را تراشیدند بازگشتند[۱۵]. این صلح که به «حدیبیه» مشهور شد در تاریخ اسلام اهمیت خاصی دارد. مدت آن ده سال بود ولی دو سال بعد، از سوی مشرکان نقض و در نتیجه، پیامبر(ص) به عزم تسخیر مکه سپاهی عظیم فراهم و به سوی این شهر حرکت فرمودند. در حقیقت یکی از نتایج پرثمر این صلح «فتح مکه» بود. درخت مذکور تا دوران خلافت «عمر بن خطاب» مورد توجه مردم بود. خلیفه دوم دستور داد آن را قطع و به جای آن مسجدی ساختند تا یادآور خاطره این حادثه عظیم باشد. مسجد مذکور نام «مسجد رضوان» نیز بر خود گرفت. هم اکنون در محل حدیبیه که کمی پایین‌تر از مسجد تنعیم است (در بیست کیلومتری شرق مکه به طرف جده) مسجدی به نام «حدیبیه» ساخته شده و در مجاورت آن، بنای قدیمی «مسجد رضوان» نیز دیده می‌شود.[۱۶].

مسجد خیف: یکی از مساجد بزرگ و با اهمیت در منی، «مسجد خَیف» است. خَیف به زمینی می‌گویند که میان دو کوه بوده و یا از زمین مرتفع باشد[۱۷]؛ چون این مسجد میان دو کوه قرار دارد به آن «خَیف» گفته‌اند. بر اساس گفته مورخان در این مسجد هفتاد از جمله حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) نماز گزارده‌اند و به روایتی دیگر قبر هفتاد پیامبر از جمله حضرت آدم(ع) در آنجا است[۱۸]. پیامبر(ص) در مواقع حج در این مسجد حضور یافته و نماز می‌گزارده‌اند. از مجاهد نقل شده است که هفتاد و پنج پیامبر برای زیارت بیت الله آمده و همه در مسجد منی (خیف) نماز گزارده‌اند؛ پس اگر توان خواندن نماز در مسجد منی داری از آن غفلت نکن[۱۹]. از «سعد بن ابی وقاص» نقل شده است که اگر من اهل مکه بودم جمعه‌ای نبود که در مسجد خیف نماز نخوانم و برای من نماز در این مسجد بهتر از اقامه نماز در مسجد الاقصی است. محل نماز رسول خدا(ص) در این مسجد، جلو مناره کنونی بوده و در دوران گذشته گنبدی بزرگ بر آن مکان قرار داده و محرابی ساخته بودند تا علامت خیمه و نمازگاه پیامبر(ص) باشد. مکان مورد نظر را مسجد «عَیثُومَه» می‌گفتند. در نوسازی‌های اخیر این مکان کمتر قابل تشخیص است. بعضی گفته‌اند آرامگاه حضرت آدم(ع) در این جا است. مسجد خیف در گذشته از بزرگ‌ترین مساجد موجود در شبه جزیره و از مسجدالحرام نیز بزرگ‌تر بوده است. در سال ۲۵۶ ق پس از آنکه به وسیله سیل تخریب شد، تعمیراتی در آن صورت گرفت. رسول خدا(ص) یکی از خطبه‌های مشهور خود در «حجة الوداع» را در این مسجد قرائت فرموده‌اند.

طول مسجد تا قرن سوم ۲۳۷ ذراع (۱۱۶ متر) و عرض آن ۱۴۰ ذراع (۵۵ متر) بوده که مجموعاً مساحت آن بالغ بر ۶۳۸۰ متر مربع می‌‌شده است. در آن هنگام حدود ۱۸۶ ستون و بیست در ورودی و خروجی داشته است[۲۰]. در قرون بعد نیز تعمیرات اساسی و گسترده‌ای در آن صورت پذیرفته و مساحت آن افزایش یافته است. تا دوران عثمانی تنها نمازگاه پیامبر(ص) و برخی از دیوارهای مسجد دارای سقف و شبستان بوده، ولی در دوران اخیر همه آن مسقف شده و مساحت آن به حدود چهار برابر قبل یعنی ۲۵ هزار متر مربع رسیده که نزدیک به ۳۰ هزار نمازگزار را در خود جای می‌دهد. درباره فلسفه پیدایش این مسجد، روایت جالبی وجود دارد. می‌دانیم که در سال پنجم هجرت، مشرکان مکه به تحریک یهودیان، پیمان اتحادی را با برخی از قبایل عرب امضا کردند تا به مدینه حمله کنند و ریشه اسلام را از اساس برکنند. محلی که آنان برای امضای این پیمان انتخاب کردند، جایی بود که بعدها مسجد خیف در آنجا بنا گردید. در روایات پیشوایان توصیه شده است کسی که در منا است، بکوشد تا نمازهایش را در مسجد خیف بخواند،؛ چراکه در آن هفتاد پیامبر نماز خوانده‌اند. در دعای سمات نیز به این مسجد اشاره شده است. آخرین باز‌سازی مسجد در سال ۱۳۹۲ قمری در دوره سعودی با بنایی بزرگ و رواق‌های متعدد و مساحتی حدود ۲۳۶۶۰ متر مربع انجام گرفته است. طول این مسجد ۱۸۲ و عرض آن ۱۳۰ متر است. درِ مسجد تنها در ایام بیتوته در منی باز است و در طول سال مسدود می‌باشد. متأسفانه در آن ایام هم، محل استراحت افراد بی‌سرپناه بوده و هیچ جای عبادت در آن نیست. تنها در وقت نماز، امکان خواندن نماز در آن هست[۲۱].[۲۲].

مسجد عُمَر بن خطاب: چند مسجد در مدینه منوره به این نام است. یکی از آنها که در جنوب «مسجد غمامه» قرار دارد، محل خانه «عبدالله بن درَّة المزنی» بوده است. پیامبر(ص) در سال سوم هجری نماز عید را در آن اقامه فرمودند. مسجد یاد شده اکنون نزدیک پل «المدرّج» پا برجاست. بنای آن از دوران عثمانی است که در سال ۱۲۶۷ ق، توسط سلطان عبدالمجید تعمیر گردیده و امام جماعت و مؤذنی نیز برای آن معین و سپس مناره‌ای در آخر آن ساخته شد. در دوران سعودی نیز تعمیراتی بر آن انجام گردیده است[۲۳]. همچنین یکی از مساجد سبعه در منطقه جنگ خندق مسجد عمر بن خطاب است. این مسجد کمی پایین‌تر از مسجد ابوبکر به سمت جنوب واقع شده است بعضی مانند سمهودی از این مسجد نامی نبرده‌اند، ظاهراً در آن دوران خراب شده بوده است.

مسجد غَنَم: مسقله محلی است که رسول خدا(ص) پس از فتح مکه در آنجا نشست و مسلمان شده‌های شهر مکه با آن حضرت بیعت کردند. ازرقی آنجا را مسجدی می‌داند که پیامبر(ص) پس از فتح مکه در آنجا با مردم بیعت کردند. این مسجد در محله قرن مسقله بوده است. وی می‌افزاید: این مسجد در قسمت بالای مکه، نزدیک سوق الغنم، در قرن مسقله بوده است[۲۴]. محقق کتاب اخبار مکه از ابن ظهیره نقل کرده است که گفت: و هذا المسجد لا يعرف الآن[۲۵]. اما همو در مورد دیگری در پاورقی نوشته است: سوق الغنم در قدیم، داخل وادی‌ای در شرق کوه الرقمتین قرار داشت و اکنون سوق الجودریه - یا بازار ابوسفیان!- نام دارد. در آنجا مسجد کوچکی وجود دارد با نام مسجد الغنم که بعید نمی‌نماید، این همان مسجدی باشد که ازرقی از آن یاد کرد و گفت در محله قرن مسقله است. گفتنی است در ابتدای بازار مزبور، از سمت حرم به سمت بالا و دست چپ، زاویه کوچکی حدود دوازده متر وجود داشته که مصلّی بوده و حدود سال‌های ۱۳۷۴ یا ۱۳۷۵ تخریب و در جایش مغازه‌ای با نام «السریحی للخردوات و الهدایا» ساخته شده است. در جستجوی محدود ما، مسجد دیگری در این منطقه شناخته نشد. شخصی از مغازه‌داران آن حدود می‌گفت: نام این زاویه«زاویة الامام الطبری» بوده است. از این مسجد با عنوان «مسجد البیعه» هم یاد شده که عبدالملک بن دهیش معتقد است این مسجد از میان رفته است. عاتق بن غیث بلادی متخصص تاریخ مکه گفت: مسجد البیعه یا مسجد الغنم همان است که روبروی اداره تلفنخانه، پایین‌تر از پل حجُون است. او می‌گفت قرن مسقله دقیقا همان‌جاست. بدین ترتیب به طور دقیق نمی‌توان درباره محل این مسجد نظریه‌ای داد[۲۶].

مسجد کَبش: از مساجد مکه است. هنگامی که ابراهیم(ع) مأمور شد تا اسماعیل(ع) را در راه خدا قربانی کند، خداوند پس از سربلندی او در این آزمایش بزرگ به جای فرزند دلبند او، قوچ یا کبشی را هبوط داد. می‌گویند قوچ مذکور در این مکان ظاهر و سپس قربانی شد. به همین مناسبت مسجدی ساختند که به «مسجد الکبش» یا «مسجد النَّحر» معروف شد[۲۷]. ابو الولید از ابن عباس روایت می‌کند که صخره‌ای که در منی بر دامنه کوه «ثبیر» است، همان جایی بوده که ابراهیم(ع) قوچ را بر آن قربانی کرد. ابن جبیر نیز می‌گوید اثر پاهای کوچکی بر صخره نمایان است که گویند جای پای آن قوچ است[۲۸]. رفعت پاشا این صخره را کنار کوه دیده و ارتفاع آن را چهار متر و عرض آن را ۵ / ۲ متر ذکر کرده است. این صخره نیز در دوران سعودی به علت ازدحام بیش از حد مردم برای مسح و لمس کردن و زیارت آن تخریب شد. سازنده مسجد یادشده را «لُبابه» دختر علی بن عبدالله بن عباس ذکر کرده‌اند[۲۹]. مکان دقیق آن بین «جمره اُولی» و «جمره وُسطی» (در شمال جمره عقبی در دامنه کوه ثبیر) واقع بوده، ولی در جریان احداث پل هوایی «جمرات ثلاثه» در دوران سعودی تخریب شده است. می‌گویند رسول خدا(ص) در این مسجد نماز ظهر را به جا آورد و قربانی خود را در کنار مسجد ذبح کرد[۳۰]. این مسجد به «مسجد صخره» هم معروف است به خاطر ذبح قوچ (کبش) در جوار صخره‌ای. صخره در جوار مسجد به دلیل لمس و مسح توسط مردم تخریب شد.


مسجد کوثر: این مسجد در وسط «منی» قرار داشته و بعضی گفته‌اند سوره «کوثر» در این مکان بر پیامبر(ص) نازل شده است. به گفته رفعت پاشا «مسجد الکوثر» بسیار کوچک و در چهل متری سمت راست جاده اصلی بوده است. وی در این مسجد کتیبه‌ای به خط مغربی دیده است[۳۱]. مسجد یاد شده در دوران سعودی، هنگام احداث پل‌های هوایی مسیر منی - عرفات تخریب گردید.

منابع

پانویس

  1. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۹۱.
  2. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۷۷.
  3. اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۶۰.
  4. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۴۷۰.
  5. مرآة الحرمین، رفعت پاشا، ج۱، ص۳۴۲ و ۳۴۳.
  6. وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۷.
  7. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰۳.
  8. اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۶۲ و ۶۳.
  9. اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۶۶.
  10. وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۷.
  11. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰۵.
  12. تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، ص۱۲۲.
  13. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰۷.
  14. «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند» سوره فتح، آیه ۱۸.
  15. اخبار مکه فاکهی، ج۴، ص۷۴ و ۷۵.
  16. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰۸.
  17. علل الشرایع، صدوق، ج۲، ص۴۳۶.
  18. من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج۲، ص۱۳۶؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۶۶.
  19. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۶۸.
  20. شفاء الغرام، فاسی المکی، ج۱، ص۴۲۷.
  21. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۱۴۰.
  22. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰۷.
  23. تاریخ معالم المدینه المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۰۰ - ۱۰۱.
  24. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۰۱.
  25. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۰۱.
  26. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۱۲۳.
  27. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۱۸.
  28. الرحله، ابن جبیر، ص۱۳۲.
  29. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۴۴۲.
  30. التاریخ القدیم، ج۶، ص۲۸.
  31. مرآة الحرمین، رفعت پاشا، ج۱، ص۳۲۶.