اثبات نصب الهی امام در قرآن
ادله قرآنی
- خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۱]. محدثان و مفسران شیعه اجماع دارند که این آیه درباروی اعلان امامت علی بن ابی طالب(ع) و وجوب انتصاب وی سخن میگوید[۲]. برخی از علمای اهل سنت نیز در این آیه همسو با اهل بیت(ع) میاندیشند؛ همانند فخررازی: «این آیه درباره علی بن ابی طالب نازل شده است. هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر دست علی را گرفت و گفت: "هر کس که من مولای او هستم، این علی هم مولا و رهبر اوست. پروردگارا! کسانی که ولایت علی را پذیرفتهاند دوست بدار و کسانی را که با او به دشمنی برخاستهاند، دشمن بدار!" سپس عمر با علی دیدار کرد و گفت: ای فرزند ابوطالب! بر تو مبارک باد. تو از امروز مولای من و همه مردان و زنان مسلمان شدی»[۳]. حاکم حسکانی، محدث و مفسر اهل سنت نیز همین عقیده را نشر داده[۴]. افزون بر آنکه اهل بیت(ع) به این آیه استناد کرده، مردم را به جهت ترک این حکم الهی سرزنش نمودهاند.
- آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۵] به اتفاق همه مفسرین امامیه و برخی از علمای عامه، درباره امامت علی(ع) نازل شده؛ چنانکه حاکم حسکانی باور دارد[۶].
- مستندات تاریخی و روایی، آیه ولایت را نیز بیانگر امامت امام اول میدانند: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۷] به گزارش منابع روایی و تفسیری و تاریخی، افزون بر این آیه، آیات متعدد دیگری نیز بر انتصاب علی بن ابی طالب به ولایت و وصایت پس از رسول دلالت دارد که در مباحثات میان متکلّمین شیعه با علمای اهل سنت به تفصیل طرح شدهاند[۸].[۹]
دلیل کلامی قرآنی نصب الهی امام
خداوند در آیات آغازین سوره بقره، به یک اصل مسلم و مشترک میان همه انسانها اشاره مینماید؛ اینکه همه انسانها، مانند سایر خلایق، دائماً طالب رسیدن به کمال خود هستند و اگر در این باره اختلافی دارند، در سه بخش تعریف کمال، مصداق کمال انسانی و راه نائل شدن به آن است. خداوند با عباراتی کوتاه و پرمغز، چنان که روش همیشگی قرآن است، در آیه دوم، کمال انسانی را تقوا معرفی میکند و میفرماید: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۰]. بنابراین، سیر به سوی کمال، با تحصیل تقوی حاصل میشود. خداوند سپس متقین را با بیان سه صفت بارز آنان توصیف میفرماید که عبارت است از: ایمان به غیب، امتثال فرامین الهی در عبادت و نیز حساسیت نسبت به امور اجتماعی، یعنی رسیگی به فقرا: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۱۱].
خداوند در آیه بعد، راه نائل شدن به کمال تقوا را ایمان و عمل به قرآن و کتب آسمانی که در حقانیت آنها هیچ عقل سلیمی تردید ندارد و نیز یقین به آخرت و عوالم غیب بیان میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۱۲].
در عین حال، سیاق آیه اخیر اشاره به نکته ظریف دیگری نیز دارد و آن، شرط لازم برای بهرهمندی از تعالیم الهی و هدایت خداوند به تقوی است و اینکه قرآن، هدایت برای کسانی است که حریم حدود الهی را با ادب بندگی حفظ نمایند.
سیر برهان در چهار آیه اول، قیاسی منطقی را تشکیل میدهد؛ به این ترتیب که:
اولاً، همه انسانها به لحاظ فطری طالب کمال خویش هستند.
ثانیاً، کمال انسانی منحصر در ایمان به غیب و عمل به فرامین الهی است.
نتیجه آنکه، در فرهنگ قرآن، همه انسانها از جهت فطری، طالب آگاهی و ایمان به غیب و عمل صالح هستند.
آیه پنجم اشاره به نتیجه قیاس دومی دارد که صغرای آن، نتیجه قیاس اول است که از چهار آیه اول سوره بقره به دست آمد؛ به این ترتیب که: اگر همه انسانها طالب آگاهی از عالم غیب و ایمان به آن هستند و راه رسیدن به آن نیز از طریق علم و آگاهی از کتب آسمانی و عمل به آنها است، کشف این امور، منحصر در برخورداری از هدایت هادیان الهی(ع) است: ﴿أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۳].
نکات آیه پنجم، با ظرافت خاصی، بیانگر سیر برهانی است که ضرورت وجود دائمی هادیان الهی(ع) را در طی مقدمات ذکر شده بیان میدارد؛ به این ترتیب که: اولاً، حکمت بالغه پروردگار ایجاب میکند که همه انسانها دائماً از فیض رحمت هدایت الهی (رحمت رحیمیه خداوند) برخوردار باشند.
ثانیاً، چون انسان موجودی عاقل است، رحمت هدایت الهی از طریق دو حجت باطن و ظاهر بر او سرازیر میگردد. مراد از حجت باطن، عقل انسان است که راه صلاح و فساد و خیر و شر را به طور کلی ابراز میدارد؛ اما این حجّت، در عین ضرورت و نیازی که به آن است، دو نقص در هدایت آدمی دارد: اولاً، تنها میتواند در حد کلّی هدایتگر انسان به فلاح و رستگاری باشد؛ ثانیاً، همیشه احتمال خطا در هدایت او وجود دارد. در نتیجه، برای تکمیل نقص حجت باطنی، همه انسانها دائماً نیازمند حجت ظاهر و منصوص از طرف خداوند هستند.
از این دو مقدمه روشن میگردد که هادیان الهی(ع) کسانی هستند که اولاً، هدایت آنان مستقیماً از طرف پروردگار است و ثانیاً، امکان خطا و جهل و نسیان در آنان وجود ندارد. از این رو، ایشان میتوانند از یک سو، نقص عقل را در خطاها جبران نمایند و از سوی دیگر، جزئیات راه هدایت وفلاح انسانی را به طور کامل و جامع، برای انسانها بیان نمایند.
نتیجه آنکه: فلاح و رستگاری حقیقی انسان، به معنای شکافتن و عبور از ظاهر حیات دنیا ووصول به باطن عالم است و به تعبیر قرآن، درک حقیقت آیات آفاقی و معرفت به توحید است. در سیر آیات انفسی نیز، فلاح به معنای عبور از حجاب جسمانیت و مرتبه مادی انسان و معرفت به مقام ولایت و خلافت انسانی است. بر این اساس، هر چند مراتبی از این هدایت به مدد عقل امکانپذیر است، ولی طیّ همه راه، منحصر در هدایت هادیان الهی(ع) است؛ آنان که هدایتشان مستقیماً از طرف خداوند است؛ چنانکه این سیر برهانی در سوره مبارکه بقره، در سوره لقمان نیز بیان شده است: ﴿الم * تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ * هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۴].[۱۵]
آیات دال بر نصب امام
- قرآن کریم با آیات متعددی بر انتصابی بودن امامت حضرت علی(ع) دلالت میکند که به برخی اشاره میشود:
نخست: آیه تطهیر
دوم: آیه منذر و هادی
سوم: آیه ولایت
چهارم: آیه تبلیغ
پنجم: آیه اکمال دین
ششم: آیه اولی الأمر (رابطه نصب امام و وجوب اطاعت)
هفتم: آیه مع الصادقین (رابطه نصب امام و تبعیت از امام)
هشتم:آیه سأل سائل
نهم: آیه ابتلا
آیه ولایت
آیه ابتلا
آیه تبلیغ
آیه اکمال
آیه شهادت
آیه نور
آیه مباهله
آیه بینه
آیه تطهیر
آیه تزکیه
آیه اهل ذکر
آیه صادقین
آیه بیت الله الحرام
آیه ملک عظیم
آیه امر به معروف
آیه صله رحم
آیه استقامت
آیه اقامه وجه
آیه تکریم والدین
آیه بصیرت
آیه سفیران الهی
آیه نفر
آیه رؤیت اعمال
آیه اعتصام
آیه سلام
آیه علم الکتاب
آیه تأویل
آیه امانت
آیه ردالامور
آیه نعیم
آیه مودت
سوره قدر
در شب قدر، بنا بر آیات سوره دخان و قدر، اوّلاً، قرآن بر زمین نازل میشود و ثانیاً، تفصیل و تقدیر امور تا سال آینده در قالب همین امر توسط ملائکه بر عالم دنیا واقع میگردد و قلب مطهّر امام هر زمان، ظرف نزول ملائک و ابلاغ امور عالم در آن سال است. به این ترتیب، میتوانیم قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم: اگر در شب قدر قرآن توسط ملائکه الهی بر زمین نازل میشود، تنها ظرف قلب مطهّر امام معصوم است که تحمل دریافت و حمل آن را دارد.
ولکن بنا بر آیات سوره دخان و قدر، قطع قرآن توسط ملائکه الهی در شب قدر بر عالم دنیا نازل میشود.
در نتیجه: در همه زمانها باید امامی معصوم در میان امّت باشد تا ظرف نزول قرآن و دریافت تفصیل امور در شب قدر وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، مخاطبی برای نزول ملائک و ظرفی برای دریافت تفصیل امور در عالم دنیا حاضر باشد.[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۵۰؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ۱۶ ۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۲۴؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ المسترشد، ص۴۶۵؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۵، الأمالی (للصدوق)، ص۳۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۵۸۸؛ البرهان، ج۱، ص۷۹؛ تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲؛ تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص۱۴۳؛ تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۵۸۸؛ المیزان، ج۵، ص۱۹۳ و ۱۹۴.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۴۰۱.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ۱۹۱.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ ر.ک: آیات الولایة فی القرآن.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰.
- ↑ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
- ↑ «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ «الف، لام، میم * این آیات کتاب حکیم است * در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران * آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند * آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره لقمان، آیه ۱-۵
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ ص ۲۲.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۴۸۰.