نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۱۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۱۸ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
« این واژه در عربی به معنای "در" ( محل ورود و خروج) به کار میرود. راغب اصفهانی میگوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می خوانند؛ مانند باب المدینه یا باب البيت و قرآن کریم نیز آن را در این معنا به کار برده است.[۱]. بنابراین، باب به معنای چیزی است که با آن میتوان به چیز دیگر رسید؛ برای مثال: "« هذا العلم باب الى علم كذا أى به يتوصّل اليه"[۲]حدیث: " أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا " بدان معناست که به وسیله على(ع) میتوان به شهر علم دست یافت.[۳] آنچه گذشت، نشان میدهد هر گاه کسی را "باب" شخصی معرفی میکنند، مقصود آن است که "دربان دعوت آن شخص" است. معنای "باب" در اصطلاح چنین است: کسی که به معصومان(ع) بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، نماینده مخصوص آنان شمرده میشود. بنابراین، میتوان وکیل یا نماینده شخص دیگر را "باب" نامید. در گذشته تمام وکیلان و سفیران ائمه(ع) را باب میخواندند. به تدریج این واژه با سوء استفاده مدعیان دروغینبابیت روبه رو شد و بار ارزشیاش را از دست داد. باب در روایات متعدد بر معصومان(ع) اطلاق گردیده است؛ مانند: "باب الحوائج الى اللّه"، "باب حِطَّه"، "باب مَدينة علم النبی(ص)"، "باب الحکمه" و "باب الله"[۴]. افزون بر این، چنان که ابن شهر آشوب مینویسد، جمعی از اصحابائمه(ع) باب آن بزرگواران بودهاند؛ مانند: رشید هجری ( باب سيد الشهدا(ع)[۵]، یحیی بن ام الطويل مطعمی ( باب حضرت سجاد(ع))، [۶]جابر بن یزید جعفی ( باب امام باقر(ع))[۷] و محمد بن سنان (باب امام صادق(ع))[۸]. علامه مجلسی نیز "باب الائمه (ع)" دانسته شده است.[۹] ادعاهای نادرست کسانی چون سید علی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعیاش دور و متروک ساخت؛ به گونهای که امروزه کمتر به کار میرود و اغلب برای اشاره به کسانی که به دروغ خود را نمایندهمعصومان(ع) معرفی میکنند، استفاده میشود»[۱۰].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«باب در لغت محل ورود به خانه یا مکانی را گویند، جمع آن ابواب است؛ به نگهبان و ملازم و دربان بواب گویند[۱۱]، طبق همین معنی به حاجبان و دربانان ائمه نیز باب اطلاق شده است اما در اصطلاح مباحث مهدویت به گروهی از وکلای خاص ائمه بهکار میرود، در عصر غیبت صغری بر نواب اربعه و برخی دیگر از وکلای سرشناس که واسطه صدور توقیعات بودند اطلاق میشد[۱۲]. مرحوم طبرسی درباره نواب اربعه میفرمایند: "الأبواب المرضيون و السفراء الممدوحون في زمان الغيبة"[۱۳].
واژه "باب" را برخی از دانشمندانشیعی و غیر شیعی و برخی فرق وابسته به شیعه همچون نصیریه، بر گروهی از وکلای خاص و برجسته ائمه در عصر پیش از غیبت صغری نیز اطلاق کردهاند کسانی چون جابر بن زید جعفی، محمد بن سنان، مفضل بن عمر و غیر آنان باب امامانباقر، صادق و کاظم (ع) و… معرفی شدهاند، چون آنان مانند مدخل و دروازهای برای ورود دیگران به شهر دانشاهل بیت بودند و مانند ستر و مانعی برای دسترسی بیگانگان به ائمه بودند، در بیشتر اوقات نیازمندان مادی و معنوی به باب امامان مراجعه میکردند.
مقامبابیتجایگاه بزرگی بود که به اصحاب سرّ و وسایط اتصال ائمه به دیگران اطلاق میشد لذا برخی از منحرفین وسوسه میشدند تا خود را باب امام (ع) معرفی کنند[۱۴]. از آنجا که نواب خاصحضرت حجت (ع) مصداق بارز بابیت هستند و از طرفی بعد از غیبت صغری برخی به دروغ ادعای چنین مقامی را کردند تا کار به پیدایش گروهی بابیه رسید لذا مسأله باب و بابیت ارتباط نزدیکی با مباحث مهدویت پیدا میکند.
شایان ذکر است که، اصطلاح باب دو کاربرد عام و خاص دارد، در کاربرد عام شامل باب پیامبر اکرم (ص) و بابهای امامان پس از او میشود و در کاربرد خاص تنها بابهای حضرت حجت (ع) مراد است، همان وکلاء خاصِ سرشناس که علاوه بر داشتن صفات یک وکیل از ویژگیهای لازم برای باب را نیز برخوردار بودند. به نظر میرسد واژه باب در فرهنگتشیع، برگرفته از برخی احادیثنبوی باشد که در آنها امام علی (ع) باب پیامبر (ص) معرفی شده است، "أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا"[۱۵]روایات زیادی گواهی میدهند که نزدیکترین صحابی، صاحب سرّ و محرمرازپیامبر (ص) جز علی (ع) کسی دیگر نبود[۱۶].
جمعبندی: برخی از یارانائمهصاحب سرّ و باب بودهاند اما وکیل نبودهاند و برخی دیگر سمت وکالت را داشته ولی باب نبودهاند، و برخی دیگر هم باب امام و هم وکیل او بودهاند»[۱۸].
«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و حاجب است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و خروج" به کار میرود. راغب اصفهانی میگوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب میخوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"[۱۹].
در روایات فراوانی، از پیشوایانمعصوم(ع) با عنوان "باب اللّه" یاد شده است[۲۰]. در دعای ندبه میخوانیم:" أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى "[۲۱] بنابراین باب، یعنی چیزی که میتوان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. حدیث" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا "[۲۲]؛ بدان معنا است که به وسیله حضرت علی(ع) میتوان به شهر علم دست یافت. از دیگر موارد، میتوان به "باب الحوائج"، "باب حطه"، "باب مدینة علم النّبی(ص)"[۲۳] ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.
↑ يوسف، آیه ۲۵ : ﴿« وَاسْتَبَقَا الْبَابَ ... وَأَلْفَيا سَيدَهَا لَدَى الْبَابِ » ﴾؛ و هر دو به سوی در دویدند ... و آقای آن زن را نزدیک در یافتند، و انعام، آیه ۴۴ ﴿« فَتَحْنَا عَلَيهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيءٍ »﴾؛ درهای همه چیز از نعمتها) را به روی آنها گشودیم
↑ این علم، وسیله به سوی فلان علم است؛ یعنی به وسیله این علم به آن علم دست مییابد.
↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۲ و جواد سلیمانی، «پژوهشی پیرامون مقوله باب های اهل بیت لايت»، نشریه تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۳۸
↑زبیدی، تاجالعروس، ۳۷۰،۳؛ ابن فارس، معجم المقاییساللغة، ۳۱۴،۱.
↑احمد دینوری در پاسخ به درخواست مردم از او که وجوهات را به امام (ع) برساند، گفت: "يَا قَوْمِ، هَذِهِ حَيْرَةٌ، وَ لَا نَعْرِفُ الْبَابَ فِي هَذَا الْوَقْتِ" مجلسی، بحارالانوار، ۳۰۰،۵۱.
↑طبرسی، الاحتجاج، ۵۵۴،۲: بابهای مورد رضایت و سفیران مورد مدح در عصر غیبت.
↑جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲؛ اعتقاد به باب برای تمام ائمه و نیز اعتقاد به باب حی و حاضر، از عقاید محوری علویهای سوریه و ترکیه است، از نظر آنان سلسله بابهای ائمه قرار ذیل است: سلمان فارسی باب امیر المؤمنین، قیس بن ورقه معروف به سفینه باب امام مجتبی، رشید هجری باب امام حسین، عبد الله بن غالب کابلی باب امام سجاد، یحیی بن محمد بن أم طویل باب امام باقر، جابر بن یزید جعفی باب امام صادق، محمد بن ابی زینب کاهلی باب امام کاظم، مفضل بن عمر باب امام رضا، محمد بن مفضل باب امام جواد، عمر بن فرات مشهور به کاتب باب امام هادی، ابو شعیب محمد بن نصیر باب امام حسن عسکری. امام مهدی بابی نداشته. (ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۱۹۲).
↑حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.
↑ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.