سیره امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

"سیره" به معنای شیوه و چگونگی رفتار انسان در زندگی است[۱].[۲] حضرت مهدی (ع)، آخرین امام از سلالۀ پاک پیامبر و تشکیل دهندۀ حکومت عدل اسلامی است. سیرۀ او همانند سیرۀ پیامبر اکرم (ص) و برنامۀ دولتش اجرای نقشه‌های جدش و تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام است[۳].

ابعاد سیره مهدوی

روایات ائمه (ع) سیرۀ امام زمان(ع) را در ابعاد مختلف نمودار ساخته‌اند از جمله:

سیره فردی امام مهدی

زندگی شخصی امام، بسیار ساده و دور از تجمل و اشرافی‌گری است. زندگی آن حضرت از نظر مادی همانند زندگی پایین‌ترین طبقات جامعه است. روایات، امام زمان (ع) را در این عرصه به پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) مانند دانسته‌اند[۴]. آن حضرت لباس کم‌بها می‌پوشد و همانند مستمندان غذا می‌خورد[۵]. این شیوۀ همۀ رهبران و انسان‌های الهی است. آنان زندگی خویش را با نیازمندان و مستمندان همسان می‌کنند تا فقر و تنگدستی بر آنان گران نیاید و محرومیت از مواهب مادی آنان را نیازارد[۶]. برقرار ساختن حکومت عدل جهانی بی‌گمان با رنج‌ها و سختی‌ها همراه است و از این رو، بنابر روایات حتی اصحاب امام زمان (ع) نیز پیش از برپایی این حکومت الهی در دشواری و زحمت زندگی می‌کنند[۷]. از روایات دربارۀ محل سکونت حضرت مهدی (ع) استفاده می‌‌شود که آن حضرت در مسجد سهله سکونت خواهد گزید[۸].[۹]

سیره اخلاقی امام مهدی

سیره عبادی امام مهدی

سیره خانوادگی امام مهدی

سیره تربیتی امام مهدی

نشر دانش و تربیت انسان از نظر روحی و اخلاقی از اهداف پیامبران آسمانی و اولیای الهی (ع) است[۱۰]. روزگار ظهور، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. دانش و تکامل روحی و اخلاقی انسان به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی (ع) است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. از امام علی (ع) نقل است که فرمود: «نهمین فرزند از نسل حسین، قائم است. خدا به دست او زمین را از دانایی پُر می‌کند پس از آنکه از نادانی پر می‌شود»[۱۱]. همچنین از امام صادق (ع) نقل شده است: «دانش را بیست و هفت جزء است. هر چه پیامبران تاکنون آورده‌اند، دو جزء است، چون قائم ما قیام کند، بیست و پنج جزء دیگر آشکار می‌گردد»[۱۲] در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ما قیام کند، دست بر سر بندگان می‌گذارد و به برکت آن، عقل آنان به کمال می‌رسد»[۱۳]. زنان نیز در آن دوران در دانش دینی به مرتبت والایی می‌رسند؛ چنان که امام باقر (ع) فرمود: «در زمان حکومت مهدی (ع) به همه مردم حکمت و علم بیاموزند تا آنجا که زنان در خانه‌ها با کتاب و سنت پیامبر قضاوت کنند» جامعه اسلامی به برکت رهبری امام زمان (ع) در عرصه اخلاق و رفتار می‌شکفد و در فضایل انسانی پیش می‌رود و بنابر روایات، کینه‌ها از دل‌ها برون می‌روند، بی‌نیازی و بزرگواری در جان‌ها می‌نشیند، خُلق و خوی مردم به کمال می‌رسد و یگانگی و برادری میانشان برقرار می‌گردد؛ چونان که اگر کسی نیازمند شود، از جیب برادر خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد[۱۴].[۱۵]

سیره اجتماعی امام مهدی

گسترانیدن عدل و داد از آرمان‌های بنیادی امام زمان (ع) است؛ همان سان که پیامبران (ع) نیز همواره در پی آن بوده‌اند[۱۶]. احادیثی که از قیام امام زمان (ع) سخن می‌گویند، همان قدر بر عدالت پای می‌فشارند که بر توحید و مبارزۀ با شرک. دادگری، آشکارترین صفت نیک امام (ع) است و بدین روی در برخی ادعیه از آن حضرت با عنوان "عدل منتظر" یاد شده است. در روایتی آمده است: "امام موعود، آغاز و انجام عدل است". بدین معنا که عدالت با آن حضرت به کمال و تمام می‌رسد. کم‌تر حدیثی را دربارۀ امام غایب (ع) می‌توان یافت که از یادکرد عدالت تهی باشد و اخبار در این باره به سرحد تواتر رسیده‌اند[۱۷].

در عصر ظهور، تربیت دینی و اخلاقی مردم، زمینه‌های برپایی عدالت را در همۀ ابعاد فردی و اجتماعی فراهم می‌سازد. در روایتی از امام رضا (ع) دربارۀ برپایی عدالت به دست امام زمان (ع) آمده است: «خداوند زمین را به دست او از هر ستمی می‌پیراید و از هر گونه کژی می‌زداید و... آن گاه که او خروج می‌کند، میزان عدل را میان مردم برمی‌نهد و بدین‌سان، کسی نتواند به دیگری ستم روا دارد»[۱۸] این بدان معناست که در روزگار ظهور، میزان و معیار عدالت مشخص می‌شود و به دست مردم می‌افتد و زمامداران وظیفۀ خویش را می‌شناسند و مردم رفتار خود را به صلاح می‌آورند. در روایتی دیگر پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «مهدی ثروت را عادلانه میان مردم تقسیم می‌کند و خدای متعال قلب امت اسلام را از بی‌نیازی سرشار می‌کند و آنان را از عدالت خویش بهره‌مند می‌سازد»[۱۹] بدین ترتیب، رشد روحی و عقلی مردم در آن عصر، زمینه‌ساز عدالت جهانی می‌شود و قاطعیت در اجرای احکام و قوانین عدالت محور اسلام نیز چاشنی آن می‌گردد و دادگری به هر خانه‌ای پا می‌نهد؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «مهدی عدالت را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و گرما به هر خانه‌ای راه می‌یابد، و دادگری او همه جا را در بر می‌گیرد»[۲۰] و در روایتی از امام علی (ع) آمده است: «برده‌ای نمی‌ماند مگر مهدی او را می‌خرد و آزاد می‌کند و بدهکاری نمی‌ماند مگر بدهی‌اش را می‌پردازد و حقی بر گردن کسی نمی‌ماند مگر به صاحب حق باز می‌دهد و کسی کشته نمی‌شود مگر دیه او را می‌پردازد و کسی به کام مرگ نمی‌افتد مگر بدهی او را ادا می‌کند و... زمین را از داد پُر می‌سازد پس از آنکه از بیداد پر می‌شود»[۲۱].

جامعۀ انسانی در روزگار ظهور برای نخستین بار به گونه‌ای بی‌همتا بر عدالت و درستی استوار می‌شود و روایات بزرگان معصوم برای به تصویر کشاندن آن، به فراخور حال مخاطبان، حتی از جزئیات نظم و عدل اجتماعی روزگار حکومت جهانی امام زمان (ع) سخن گفته‌اند. به عنوان مثال، در پاره‌ای روایات آمده است که در آن زمان، پنجره‌هایی که به معابر عمومی باز شده‌اند و برای مردم مایه زحمت‌اند، بسته می‌شوند و ناودان‌هایی که به راه مردم آب می‌ریزند، از میان می‌روند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ظهور می‌کند، راه‌های بزرگ را توسعه می‌دهد و... مساجدی را که میان راه مردمان‌اند، ویران می‌کند»[۲۲] همچنین در روایت آمده است هنگام حج، کسی از سوی امام خطاب به حاجیان بانگ برمی‌آورد: «هر کس نماز طواف واجب را گزارده است، کنار رود تا دیگران نیز نماز واجب طواف خویش را بگزارند و نماز نافله مانع انجام نماز واجب نگردد»[۲۳] هدف این روایات آن است که دقت و جدیت امام (ع) را در برقراری عدالت نشان دهند.

نکتۀ پایانی در سیرۀ سیاسی حضرت کارگزاران عصر ظهور هستند، کسانی که در حکومت عدل حضرت مهدی (ع) وظیفه‌ای بر عهده می‌گیرند، نمونه‌های راستی و دادگری و درستی‌اند و از قید امیال نفسانی‌ و شهوت‌ها رسته‌اند. حضرت مهدی (ع) بر کارگزاران خویش بسیار سختگیر است و مراقب است تا مبادا به کژی و ناراستی گرایند[۲۴].

سیره علمی امام مهدی

سیره تبلیغی امام مهدی

سیره سیاسی امام مهدی

سیره اقتصادی امام مهدی

سیره فرهنگی امام مهدی

سیره مدیریتی امام مهدی

سیره نظامی امام مهدی

سیره قضایی امام مهدی

از موضوعاتی که روایات پرشماری دربارۀ آن نقل شده است، چگونگی قضاوت امام زمان (ع) میان مردم و حل مشکلات قضائی انسان است. شیوۀ قضاوت حضرت مهدی (ع) با آنچه در نظام‌های قضائی بشری مرسوم است، تفاوت بنیادی دارد. آن حضرت (ع) با شواهد و دلایل ظاهری قضاوت نمی‌کند؛ بلکه معیار قضاوت مهدوی، علم باطنی است. امام (ع) با دیدن هر کس، به درون او راه می‌یابد و می‌داند چه کس بر حق است و چه کس بر باطل. حضرت مهدی (ع) از دانشی الهی بهره‌مند است که از گذر آن حتی میان اهل کتاب به کتاب ایشان قضاوت می‌کند[۲۵]. در روایتی از امام صادق (ع) نقل است: «قائم به حکم داوود و آل داوود و سلیمان داوری می‌کند و بینه طلب نمی‌کند»[۲۶]

خداوند به او الهام می‌کند و بر اساس علم خویش به داوری برمی‌خیزد و هر قومی را به آنچه پنهان می‌دارند، آگاه می‌سازد. دوست را از دشمن، به چهره بازمی‌شناسد[۲۷]. از برخی روایات برمی‌آید امام (ع) برای قضاوت نمایندگانی به این سوی و آن سوی جهان می‌فرستد و آنان با تعالیم و به یاری آن حضرت (ع) از گونه‌ای علم غیبی برخوردارند و در قضاوت از آن بهره می‌گیرند[۲۸].[۲۹]

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج ۱۶ ص ۵۰.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷.
  3. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۱۹.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰ و ۳۶۰
  5. «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ(ع)إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب»؛‏ بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۵۴، ۳۵۹ و ۳۵۸.
  6. نهج البلاغه خ ۲۰۹
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰.
  8. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰ و ۳۶۰
  9. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷-۲۸۸.
  10. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  11. «تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا»؛ کمال الدین ج ۱ ص ۲۶۰.
  12. «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۶.
  13. «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  14. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  16. ﴿قَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌ کند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  17. مکیال المکارم، ج ۱ ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹.
  18. «یُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهَا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ‏ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَیْنَ النَّاسِ فَلَا یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۲۲.
  19. «یَقْسِمُ الْمَالَ بِالسَّوِیَّةِ وَ یَجْعَلُ اللَّهُ الْغِنَی فِی قُلُوبِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَیَمْلِکُ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ الْمَهْدِیِّ»؛ بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۸۴.
  20. «أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.
  21. «فَلَا یَتْرُکُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَی دَیْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا یَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّی ثَمَنَهُ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ لَا یُقْتَلُ قَتِیلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَیْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِیَالَهُ فِی الْعَطَاءِ حَتَّی یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَاناً»؛ بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۲۲۴ ـ ۲۲۵.
  22. «یُوَسِّعُ الطَّرِیقَ الْأَعْظَمَ فَیَصِیرُ سِتِّینَ ذِرَاعاً وَ یَهْدِمُ کُلَّ مَسْجِدٍ عَلَی الطَّرِیقِ»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.
  23. بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.
  24. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۸-۲۹۰.
  25. بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۲۹.
  26. «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ(ع)حَکَمَ بَیْنَ النَّاسِ بِحُکْمِ دَاوُدَ لَا یَحْتَاجُ إِلَی بَیِّنَة»؛ بحارالانوار، ج، ۵۲، ص ۳۳۹.
  27. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
  28. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
  29. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰.