فجور

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

“فجر” گشودن در چیزی را می‌گویند. انفجر الماء یعنی گشوده شد. این معنا گسترش یافت و در مورد برانگیختن و گشودن در معاصی (فجور) به کار رفت؛ از این‌رو دروغ را فجور دانستند. این کاربرد باز هم گسترش یافت تا آنجا که هر تمایل و رویگردانی از حق را “فاجر” نامیدند[۱]. “فجور” در آیاتی در مقابل تقوا، خروج از حد اعتدال و مجریان طبیعی قرار می‌گیرد که به فسق و طغیان منجر شود؛ مانند ﴿أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ[۲] فجور انشقاق و جدایی از حالت تقوا و عدالت، و ظهور فسق و دشمنی است، لذا در آیاتی[۳] مقابل تقوا و متقی قرار گرفته است[۴]. طبق آیه ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، خداوند تقوا و فجور (قدرت تشخیص کار خوب و بد یا میل به انجام خوبی و اجتناب از بدی) را به نفس انسان الهام کرده است. علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور می‌نویسد: فجور - به طوری که راغب گفته - به معنای دریدن پرده حرمت دین است. در حقیقت، وقتی شریعت الهی از عمل یا از ترک عملی نهی می‌کند، این نهی پرده‌ای است که بین آن عمل و ترک عمل و بین انسان زده شده و ارتکاب آن عمل و ترک این عمل دریدن آن پرده است. اجتناب از فجور، دوری از هر عملی است که با کمال نفس منافات داشته باشد و در روایت هم به ورع و پرهیز از محرمات الهی تفسیر شده است. کلمه الهام به معنای آن است که تصمیم یا آگهی و علمی از خبری در دل آدمی بیفتد و این خود افاضه‌ای الهی است و صور علمیه یا تصور یا تصدیقی است که خدای تعالی به دل هر کس که بخواهد می‌اندازد. منظور از الهام این است که خدای تعالی به انسان شناسانده که فعلی که انجام می‌دهد فجور است یا تقوا و برایش مشخص کرده که تقوا چگونه اعمالی و فجور چگونه اعمالی است. الهام فجور و تقوا همان عقل عملی است که از نتیجه‌های تسویه نفس است؛ پس الهام مذکور از صفات و خصوصیات خلقت آدمی است[۵].

آیات قرآنی مرتبط

  1. تمایز پرهیزکاران و بدکاران در پیشگاه حق: ﴿أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ[۶].
  2. وعده عذاب جهنم به بدکاران: ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ * وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ[۷].[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۴۷۵.
  2. «یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.
  3. ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸؛ ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۳۳.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۴۹۹-۵۰۰.
  6. «یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.
  7. «بی‌گمان نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمارند * و به راستی گنهکاران در دوزخ‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۳-۱۴.
  8. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۸۲.