آیا آیه ۴۷ و ۴۹ سوره یونس خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
آیا آیه ۴۷ و ۴۹ سوره یونس خاتمیت را نفی میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ ختم نبوت |
مدخل بالاتر | نبوت |
مدخل اصلی | ختم نبوت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا آیه ۴۷ و ۴۹ سوره یونس خاتمیت را نفی میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث ختم نبوت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی ختم نبوت مراجعه شود.
آیه مورد اشاره پرسش
- ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ رَّسُولٌۭ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمْ قُضِىَ بَيْنَهُم بِٱلْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۱]؛
- ﴿قُل لَّآ أَمْلِكُ لِنَفْسِى ضَرًّۭا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَـْٔخِرُونَ سَاعَةًۭ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴾[۲].
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل» در این باره گفته است:
«مسلمانان ادعا میکنند که آیین اسلام ابدی و احکام آن تا روز رستاخیز باقی است در صورتی که از دو آیه، و یک روایت، استفاده میشود که دین اسلام هم مانند سایر ادیان عمر محدودی دارد، و پس از سپری شدن مدت آن، پیامبر و امت دیگری خواهند آمد و آن دو آیه و روایت این است:
- ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۳].
- ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴾[۴].
- در حدیثی چنین وارد شده است، هنگامی که دومین آیه بر پیامبر نازل شد، از اجل و مدت امت اسلامی سؤال شد، حضرت در پاسخ سؤال کننده چنین گفت:
«إن صلحت أمتي فلها يوم و إن فسدت فلها نصف يوم»[۵]. «اگر امت من راه صلاح پیش گیرند، اجل آنان یک روز و اگر راه فساد در پیش گیرند، اجل آنان نیم روز خواهد بود». لازم است درباره این دو آیه و روایت مقداری توضیح دهیم تا ببینیم چگونه با هدف نویسنده ارتباط دارد.
توضیح آیه اول: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ...﴾ ترجمهاش این است: برای هر امتی پیامبری هست (خداوند برای هر امتی مانند امت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی پیامبری فرستاده است که هر کدام امت خود را به دین حق و راه راست راهنمایی کنند) هنگامی که پیامبر هر امتی به سوی آنان میآمد، به عدالت میان آنان داوری میشد و هرگز آنان مورد ظلم و تعدی واقع نمیشدند. ناگفته پیداست این آیه به هیچ وجه دلالت بر محدودیت و یا دوام و پیوستگی رسالت پیامبران ندارد، پس چه مانعی دارد که یکی از پیامبران، خاتم پیامبران بوده، و شریعت او ابدی و همیشگی باشد، قرآن مجید هم تصریح میکند که رسول گرامی اسلام خاتم پیامبران و شریعت او خاتم شرایع آسمانی میباشد چنان که دلایل آن از قرآن و روایات از نظر خوانندگان گرامی گذشت.
و به عبارت روشنتر مفاد آیه این است که: برای هر امتی پیامبری هست و اما این که عمر رسالت تمام پیامبران که تا وقت نزول این آیه آمده بودند محدود است یا این که یکی از آنها دایمی و جاودانی است هرگز از آیه استفاده نمیشود، در این قسمت «محدود بودن همه یا جاودانی بودن یکی از آنها» باید به آیات دیگر قرآن مجید، مراجعه شود. و ما پس از مراجعه به آیات دیگر به روشنی دریافتیم که رسالت پیامبر اسلام جاودانی و آیین او خاتم ادیان و خود او خاتم پیامبران است. و در حقیقت آیه ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ...﴾ شبیه آیه ۳۶ سوره نحل است: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ...﴾[۶]. آیا از این آیه استفاده میشود که بعد از اسلام دین دیگری خواهد آمد؟ تصدیق میکنید که نه، بلکه فقط از این قبیل آیات استفاده میشود که هر امتی پیامبری داشتهاند و موظف بودهاند که پیرو دستورات او باشند.
توضیح آیه دوم: آیه دیگری که دستاویز خود قرار دادهاند این است: ﴿...لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴾[۷]. برای روشن شدن مطلب بهتر است که قبلاً درباره کلمه «امت» مقداری بحث شود. راغب اصفهانی مینویسد: به هر جمعیتی که در جهتی از جهات با هم مشترک باشند امت گفته میشود، خواه قدر مشترک میان آنها دین آنان باشد یا زمان و مکانی که در آن به سر میبرند و خواه این وجه اشتراک به اختیار آنان باشد و خواه خارج از اختیار[۸].
معنایی که راغب اصفهانی برای «امت» ذکر کرده است همان معنایی است که از قرآن مجید و روایات و گفتار بزرگان علم لغت استفاده میشود. اینک گفتار راغب را با استفاده از آیات قرآن مجید توضیح میدهیم: گاهی به گروهی «امت» گفته میشود از این نظر که دارای آیین واحدی هستند مانند: ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ...﴾[۹]. ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ...﴾[۱۰] «کلمه امت در این دو آیه در مورد جمعیتی که وجه اشتراک دینی دارند به کار برده شده است».
گاهی امت بر گروهی گفته میشود که قدر مشترک میان آنان زمان و مکانی است که آنها را در برگرفته است و در حقیقت اتحاد زمان و مکان سبب میشود که این افراد تحت یک عنوانی گرد آیند، و استعمال «امت» در قرآن روی این ملاک فراوان است مانند: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴾[۱۱]. کلمه امت در این آیه به معنای جمعیتی است که در یک عصر و زمان زیست میکنند. ﴿وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ...﴾[۱۲].
در این آیه «امت» به معنای جمعیتی که در یک مکان جمع شدهاند آمده است. گاهی ملاک برای به کار بردن این لفظ پیوندهای خویشاوندی است که در یک جمعیت موجود است مانند: ﴿وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا...﴾[۱۳]. همگی میدانیم که ریشه همه بنیاسرائیل یکی است و همه شاخههای یک درخت میباشند، اما چون هر دسته از این گروه از یکی از دوازده فرزند یعقوب به وجود آمدهاند هر کدام از فرزندان یعقوب با فرزندان خود امتی به شمار میروند. قرآن مجید گاهی کلمه امت را در مورد یک نفر هم استعمال میکند اما فردی که شخصیت دینی داشته باشد، به تنهایی به منزله یک امت باشد چنانچه درباره ابراهیم(ع) میگوید: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا...﴾[۱۴]. یعنی عبادت و بندگی ابراهیم به تنهایی مانند عبادت و بندگی یک جمعیت و امت میباشد. و نیز قرآن مجید گاهی واژه «امت» را در مورد انواع جانداران که با هم وجه مشترکی دارند به کار میبرد مانند: ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ...﴾[۱۵].
قرآن در این آیه هر دستهای از جنبندگان و پرندگان را امت مینامد زیرا هر نوعی از جانداران برای خود گروهی مخصوص هستند و هر کدام دارای امتیاز خاصی میباشند، دستهای کارشان تنیدن است (عنکبوت) و دسته دیگر کارشان ذخیره کردن است (مورچه)، دسته دیگر فقط به فکر غذای یک روز بیشتر نیستند (گنجشک و کبوتر) و.... بنابراین میتوان گفت واژه امت در تمام این موارد یک معنا بیشتر ندارد و هر کدام از این موارد مصداقی از آن معنا هستند نه این که معناهای متعددی باشند، و آن یک معنا این است: جماعتی از انسان یا حیوان که در امری از امور با هم مشترک باشند مانند: دین، زمان، مکان، اصل و نسب، اخلاق و غیره.
معنای دیگر امت: امت یک معنای دیگر هم دارد و آن طریقه و دین است، قرآن مجید میگوید: ﴿...إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ﴾[۱۶]. کلمه امت در این آیه به معنای دین آمده است. و جوهری در «صحاح اللغة» و فیروز آبادی در «قاموس» هر دو این معنا را برای «امت» ذکر کردهاند. خلاصه این بحث این شد که واژه امت در قرآن در دو معنا استعمال شده است:
- جماعتی که با هم نقطه مشترکی داشته باشند.
- دین و طریقه، اگر دقت شود معلوم میگردد که معانی دیگری که برای این کلمه ذکر شده است به همین دو معنا برمی گردد.
اکنون که معنای «امت» روشن گردید ببینیم در آیه مورد بحث کلمه امت در کدام یک از این دو معنا به کار رفته است. وقتی دقت میکنیم میبینیم «امت» در این آیه نمیتواند به معنای طریقه و شریعت و دین باشد زیرا پس از آنکه میگوید: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ﴾: «برای هر امتی اجلی مقرر شده است» بلافاصله «ضمیر جمع» به کار میبرد و میفرماید: ﴿فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ﴾: «هنگامی که اجل آنان رسید». و اگر مقصود از «امت» طریقه و آیین بود لازم بود بفرماید: فإذا جاء أجلها یعنی به جای ضمیر جمع ضمیر مفرد مؤنث بیاورد. از این رو معلوم میگردد که مقصود از «امت» در این آیه همان جمعیت و گروه است. بنابراین معنای آیه این میشود: «هر دسته و جمعیتی از مردم هنگامی که عمرشان به سر آید، دیگر به آنها مهلتی داده نمیشود، و اجل آنان پس و پیش نمیگردد. فرشتههایی که مأمور قبض ارواح هستند میآیند و به حیات و زندگی آنان خاتمه میدهند».
پس آیه یک مطلب تکوینی و طبیعی که خدای جهان آن را مقرر ساخته است بیان میکند که «هر کسی چند روزه نوبت اوست» و چون هنگام مرگش رسید به هیچ وجه به او مهلت داده نمیشود. و هرگز این آیه در صدد این مطلب نیست که بگوید: همه شرایع الهی از نظر زمان محدود هستند، تا گفته شود از این آیه میفهمیم که عمر شریعت اسلام هم محدود است و پس از تمام شدن مدت آن، شریعت دیگری خواهد آمد. ممکن است گفته شود مقصود از امت در این آیه گروهی است که وجه مشترک آنها دین باشد مانند امت موسی، عیسی و محمد(ص)؛ بنابراین از آیه فهمیده میشود که هر امتی برای خود عمر محدودی دارد و در این صورت باید گفت که امت اسلام هم حد و عمر معینی دارد و از این که عمر امت اسلامی محدود است میتوان نتیجه گرفت که آیین آنان نیز محدود است. ولی این گفتار صحیح نیست زیرا چنان که گفته شد امت به جمعیتی گفته میشود که از نظر زمان و یا مکان و یا شغل و حرفه و یا ریشه و اصل و نسب یا آیین و غیره با هم مشترک باشند و تعیین یکی از اینها خصوصاً گروهی که وجه مشترک آنان دین باشد، نیاز به قرینه و دلیل دارد و در آیه مورد بحث قرینهای که بتواند این گفتار را تأیید کند وجود ندارد. ولی استفاده معنایی که ما گفتیم با در نظر گرفتن آیاتی که مشابه این آیه است بسیار روشن است زیرا مضمون آیه مورد بحث در چند آیه از آیات وارد شده است و در هیچکدام از آن آیات مقصود از امت گروهی که وجه مشترک دینی داشته باشند نیست، مانند:
- ﴿وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَعْلُومٌ﴾[۱۷].
- ﴿مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ﴾[۱۸].
- ﴿وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا...﴾[۱۹].
در تمام این آیات که یکی از آنها هم آیه مورد بحث ما است منظور این است که عمر هر شخصی و جمعیتی که به سر آمد، فرشتگان قبض روح، روح آنان را قبض میکنند و مرگ آنان به تأخیر نمیافتد.
یک سؤال: فرض کنید که قبول کردیم که معنای آیه این است که هر امتی از امتهای پیامبران اجل و عمر محدود و معینی دارند که با فرا رسیدن اجل آنان عمر شریعت آنان هم سپری میگردد، اکنون جای این پرسش است که استدلال کننده از کجا فهمیده است که عمر و اجل اسلام به سر آمده است زیرا ممکن است بگوییم اسلام اجل محدود و معینی دارد اما آن اجل با اجل انسانها امتداد دارد یعنی با از بین رفتن همه انسانها و برپا شدن قیامت شریعت اسلام هم عمرش به پایان میرسد. و به بیان دیگر اگر از این آیه استفاده شود که اسلام هم عمر و اجل معینی دارد به ضمیمه آیه ﴿وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ﴾[۲۰] و آیات دیگر میفهمیم که مدت عمر اسلام با عمر نسل انسان امتداد دارد و هنگامی که اجل نسل انسان سرآمد اجل اسلام هم به سر خواهد آمد.
بررسی حدیثی که از پیامبر(ص) نقل شده است: صاحب فرائد مینویسد: هنگامی که آیه ﴿...لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ...﴾ نازل شد یاران رسول اکرم(ص) از آن حضرت پرسیدند: اجل امت اسلامی تا چه زمانی خواهد بود؟ حضرت در جواب فرمودند: «إن صلحت أمتي فلها يوم و إن فسدت فلها نصف يوم». «اگر مسلمانها صلاح و شایستگی داشته باشند «یک روز» و اگر فساد و تباهی را پیشه کنند «نصف روز» عمر خواهند کرد»[۲۱]. خوب است از این شخص بپرسیم که این روایت را که به پیامبر اسلام نسبت دادهاید با این خصوصیات که ذکر کردهاید در کدام مدرک از مدارک اسلامی دیدهاید؟ ایشان این مطلب را از کتاب «الیواقیت و الجواهر شعرانی» نقل کرده است و اتفاقاً وقتی که به آن کتاب مراجعه میکنیم میبینیم در آن کتاب فقط جمله «إن صلحت أمتي...» آمده است و جملههای قبل، یعنی جملهها «هنگامی که آیه ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ...﴾ نازل شد یاران پیامبر از اجل امت اسلامی پرسیدند پیامبر در جواب آنان گفت.».. همه از اضافاتی است که صاحب فرائد افزوده است. فرض کنید که این جمله «إن صلحت أمتي فلها يوم وإن فسدت فلها نصف يوم» روایت بوده و پیامبر نیز این جمله را به عنوان تحدید اجل امت اسلامی بیان کرده باشد جای این سؤال است که بپرسیم «یوم» و «نصف یوم» یعنی چه؟ ایشان از شعرانی و او از تقی الدین نقل میکند که منظور از «یوم» هزار سال است به دلیل آیه: ﴿وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾[۲۲].
در این موقع نتیجه میگیرد که عمر شریعت اسلام فقط هزار سال است. واضح است که تفسیر «یوم» به هزار سال ادعای بیدلیل است زیرا اگر آیه: ﴿وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾[۲۳] دلیل بر این باشد که منظور از «یوم» هزار سال است پس آیه ﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾[۲۴] هم دلیل این میشود که منظور از «یوم» پنجاه هزار سال است به چه دلیل شما به آن آیه تمسک میکنید و این آیه را نادیده میگیرید؟!. و نیز جای این سؤال است که بر فرض اینکه منظور از «یوم» هزار سال باشد مبدأ این هزار سال چه سالی خواهد بود؟ واضح است که مبدأ آن باید سال بعثت یا هجرت و یا وفات رسول اکرم(ص) و یا سالی باشد که این حدیث را به عقیده آنها رسول اکرم(ص) فرموده است چنان که خود تقی الدین که این حدیث از او نقل شده است همینطور معنا کرده است نه سالی که غیبت امام زمان(ع) شروع شد ولی آنان برای این که پایان هزار سال را با خروج «باب» تطبیق دهند آغاز آن را غیبت آن حضرت (۲۶۰ هجری) حساب کردهاند تا با سال ۱۲۶۰ هجری که «علیمحمد باب» ادعای خود را آغاز کرده است تطبیق نماید تا شاید بتوانند با این مغالطه کاری به ادعای «باب» سر و صورتی بدهند.
گذشته از این جای این پرسش است که به نظر شما منظور از صلاح و فساد در جمله «إن صلحت أمتي فلها يوم وإن فسدت فلها نصف يوم» چیست؟ آیا مسلمانها در این هزار سال صالح و شایسته بودند؟ آیا فسق و فجور و فساد بین آنان حکم فرما نبود؟ با مختصر تأمل در تاریخ اسلام معلوم میشود که پس از رحلت رسول اکرم(ص) ظلم و ستم و حق کشی و فساد بین مسلمانان رایج بود کدام فسادی بالاتر از این که حق اهل بیت پیامبر را پای مال کردند. کدام فسادی بالاتر از این که پس از رحلت پیامبر اسلام، به نام اسلام، اسلام کوبیده شد و مقام خلافت به دست کسانی چون خلفای بنیامیه و بنیعباس افتاد که جز ظلم و ستم و فسق و فجور کاری نداشتند و... بنابراین، طبق این حدیثی که شما به آن اعتقاد دارید، عمر امت اسلام باید پانصد سال باشد نه هزار سال پس چگونه با سال ادعای «باب» تطبیق میشود؟ و اما مطلبی که علامه مجلسی از کعب الاخبار نقل کرده است که او میگوید: امت اسلامی «یک روز» یا «نصف روز» عمر خواهد کرد و منظور از «یک روز» هزار سال میباشد[۲۵] اولاً کعب الاخبار این مطلب را به پیامبر نسبت نداده است و از گفتههای خود اوست و واضح است که گفتار غیر پیامبر و امام برای ما حجیت ندارد. و ثانیاً بر فرض این که به پیامبر نسبت داده باشد باز ارزشی نخواهد داشت زیرا همانطور که علمای «رجال» نوشتهاند کعب الاخبار مردی دروغگو و جاعل حدیث بوده است که قسمتی از «اسرائیلیات» و مطالب خرافی هم به وسیله او در روایات اسلامی وارد شده است و اصولاً میتوان گفت این مرد مسلمان نما در واقع هنوز یهودی بوده و مقصدی جز نشر روایات دروغ و خرافی نداشته است.».[۲۶]
پرسشهای مصداقی همطراز
- آیا آیه ۳۵ سوره اعراف خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۵ سوره غافر خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۲ سوره بقره خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۰ سوره احزاب تنها بر ختم نبوت پیامبر اسلام دلالت دارد نه ختم رسالت؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۵ سوره نور خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۷ و ۴۹ سوره یونس خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۵ سوره سجده خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۸ سوره رعد خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ «و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری میشود و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه 47.
- ↑ «بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند» سوره یونس، آیه 49.
- ↑ «و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری میشود و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۴۷.
- ↑ «بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند» سوره یونس، آیه ۴۹.
- ↑ فرائد ابوالفضل گلپایگانی، ص۱۷.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ «بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند» سوره یونس، آیه ۴۹.
- ↑ مفردات راغب، ص۲۳.
- ↑ «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید.».. سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و هر امّتی را زمانهای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس میروند و نه پیش میافتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.
- ↑ «و چون به آب مدین رسید بر آن، گروهی را دید که (گوسفندان خود را) آب میدادند.».. سوره قصص، آیه ۲۳.
- ↑ «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم.».. سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
- ↑ «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود.».. سوره نحل، آیه ۱۲۰.
- ↑ «و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند.».. سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ «(نه،) بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم» سوره زخرف، آیه ۲۲.
- ↑ «و ما هیچ شهری را نابود نکردیم مگر که سرنوشتی معیّن داشت» سوره حجر، آیه ۴.
- ↑ «هیچ امّتی از زمانه خود نه پیش و نه واپس میافتد» سوره حجر، آیه ۵.
- ↑ «و خداوند (مرگ) هیچ کس را چون اجلش در رسد پس نمیافکند.».. سوره منافقون، آیه ۱۱.
- ↑ «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.
- ↑ فرائد ابوالفضل گلپایگانی.
- ↑ «و از تو به شتاب، عذاب میخواهند و هرگز خداوند در وعده خود خلاف نمیورزد و همانا یک روز نزد پروردگارت برابر هزار سال است از آنچه شما برمیشمارید» سوره حج، آیه ۴۷.
- ↑ «و همانا یک روز نزد پروردگارت برابر هزار سال است از آنچه شما برمیشمارید» سوره حج، آیه ۴۷.
- ↑ «فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا میروند» سوره معارج، آیه ۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۵۱، ص۶۶.
- ↑ سبحانی، جعفر؛ خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل ص ۱۶۴-۱۸۰.