بحث:آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
نویسنده: آقای واثق
پاسخ تفصیلی
انتظار موعود اعتقادی جهانی
- انتظار و عقیده به آینده مسألهای جدید از پدیدههای قرن ما و هزاره ما نیست. امری نیست که با ظهور اسلام و تشیع رخ نموده باشد بلکه سابقهای دارد بس دراز و شاید به پیدایش دومین نسل انسان در کرۀ زمین برگردد. این سابقه نزد اقوام گوناگون، فرهنگها، مکاتب و مذاهب، از زرتشتی، یهود و مسیحیت و... دیده میشود. اسلام به عنوان دین خاتم با نظری وسیعتر و عمیقتر به این مسأله نگریسته و ابعاد و جوانب آن را نیکوتر مورد بررسی قرار داده است[۱]. عمومیت این اعتقاد در نزد همۀ اقوام و مذاهب، نشانۀ فطری، اصیل و واقعی بودن انتظار است؛ زیرا ویژگی خاص مسایل فطری، عمومیت آن بوده و همۀ اینها نشانه آن است که عواطف و سرشت آدمی، ظهور مصلح عدالت گستر را نوید داده است و این رمز، وجود انتظار در نزد هم، اقوام، ادیان و... است[۲]. انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، داشتن رهبری پاک، حاکمیت قانون، امید به آینده و استقرار صلح و عدالت جاویدان، تشکیل حکومت جهانی واحد، مرهمگذاری بر زخمهای جانکاه بشریت، نابودی ظلم، اصلاح جامعۀ بشری، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قومی و ملتی اختصاص ندارد. و از دوران کهن تا کنون، آرزوی فلاسفه، مصلحان، انقلابیون و همۀ اقوام و ملل دینی و غیردینی بوده است. از اینرو همۀ افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریت در پرتو ظهور و رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان میپذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و ناامنی و تیرهروزی جدا میشوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانهای که انسان است، نایل آیند[۳].
- بنابراین ایدۀ ظهور منجی بزرگ که با خروج خود عدل و قسط و گشایش و آسایش را در مقطع پایانی تاریخ حیات انسانی، به ارمغان خواهد آورد و به ستم و تجاوز ظالمان در پهنه کره خاکی پایان خواهد بخشید، عقیدهای جهان وطنی است. همۀ ادیان و بسیاری از ملل و حتی جنها و ملائکه در انتظار مصلح کبیری هستند که سر رشته امور را به دست خواهد گرفت و جامعه بشری را زیر یک پرچم و به دنبال یک هدف، گرد خواهد آورد[۴].
انتظار نزد اقوام و ملل مختلف
- اندیشه انتظار به عنوان یک طرز فکر در نزد بسیاری از جوامع قدیمی دیده میشود. حال این مسأله که آیا این امر نیز زمینۀ عقیدتیشان بوده و از مذاهبشان سرچشمه گرفته شده است یا نه، امری است که درباره آن میبایست، تحقیق شود. تاریخ نشان میدهد آنان نه تنها این طرز فکر را در بین خود داشتهاند بلکه به عنوان فلسفه و عقیدهای آن را به فرزندان خود آموزش میدادند. جنگها و درگیریهایشان بر اساس نگرشی که به مسأله داشتهاند صورت میگرفته و دلگرمیشان در پیوستن به آن امید بوده است. در بررسی تاریخ بابلیان قدیم، هندیها، اقوام سلت، مردم چین، اقوام ایرانی این مسأله به حدی است که میتوان گفت وجه مشترک طرز فکرهایشان است. آنان اندیشیدند که بر هم خوردن نظام حق و عدل و غلبه باطل استمرار و دوام ندارد، در فرجام حیات نسل تحولی عظیم در جهان به وقوع خواهد پیوست و در سای، آن جهان رنگ و صورتی مطلوب پیدا خواهید نمود. رواج اینگونه فکرها از مسلمیات تاریخ و حتی مترادف با زمینۀ اعتقادی و ایدئولوژیکی است. نگاهی به تاریخ ادیان و سرگذشت حیات جوامع اولیه این امر را به اثبات میرساند[۵].
- مسألۀ عقیده به ظهور آمدن مصلحی جهانی در آخرالزمان، امری عمومی و همگانی است و اختصاص به هیچ قوم و ملتی ندارد. ریشه این اعتقاد علاوه بر اشتیاق درونی و فطری که هر کسی خواهان عدل و برقراری نظام صلح در سرتاسر جهان است، نویدهای الهی در طول تاریخ بشریت به انسانهای آزادیخواه است. سیری کوتاه در افکار و عقاید ملل مختلف جهان مانند: مصر باستان، هند، چین، یونان، ایرانیان باستان، اهالی صربستان، برهماییان، اقوام آمریکای مرکزی، اروپای مرکزی، اسکاندیناوی و... بیانگر این حقیقت است که همه اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف عقاید و اندیشههای متضادی که با هم دارند، در انتظار مصلح جهانیاند[۶].
- اسپانیاییها منتظر بزرگ خود، "رودریک" هستند، اقوام مغول منتظر نجاتبخشی چنگیزند و او را منجی بزرگ میشمرند، آنها معتقدند: چنگیزخان پیش از مرگ خود وعده کرده است که در هشت یا نه قرن دیگر از نو باز در زمین ظاهر خواهد شد و مغولان را از زیر یوغ چینیان نجات خواهد داد[۷]. همچنین ایده ظهور منجی در مصر باستان هم رواج داشته، همانگونه که چنین انتظاری درمتون کهن چینی دیده میشود[۸]. در فرهنگ و اندیشه یونان باستان نیز سخن از صلح و آرامش در پس جنگها، و نوید حکومت جهانی مردی بوده است که خواهد آمد تا بر همۀ بشریت فرمان براند. در سالهای ۱۶۵ تا ۱۶۸ پیش از میلاد، پیشگویان پیامبر گونه یونانی از شاهزادهای مقدس سخن میگویند که بر همه جهان تا ابد حکم خواهند راند و در جایی دیگر از پادشاهی خبر میدهند که در مشرق قیام میکند و صلح را برای همه بشریت به ارمغان میآورد.
- در میان قبایل سرخ پوست آمریکایی این عقیده رایج است که روزی "گرد" سرخپوستان، ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد ساخت. در میان اقوام و نژادهای غربی نیز اندیشه ظهور منجی و انتظار آن وجود داشته و دارد چنان که: نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین، یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد سازد و آنها را بر دنیا مسلط گرداند. اهالی صربستان، انتظار ظهور "مارکوکرالیویچ" را داشتند. ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند و منتظرند که "آرتور" از جزیره آلون، ظهور کند و نژاد ساکسون را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آنها گردد. آسنها معتقدند؛ پیشوایی در آخرالزمان ظهور کرده، دروازههای ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود. اقوام اسکاندیناوی بر این باورند که؛ برای مردم دنیا بلاهایی میرسد و جنگهای جهانی اقوام را نابود میسازد؛ آنگاه «"اودین" با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره میشود. اقوام اروپای مرکزی، در انتظار "بوخص" هستند[۹].
بنابر اعتقاد هندوییزم، "ویشنو" در پایان دورۀ کنونی جهان به عنوان "کال کی" ظاهر خواهد شد و سرزمین آریا را از دست ستمگران غاصب (که منظور اقوام فاتح مسلمانند) رهایی خواهد بخشید. میان اقوام شرقی و غربی ـ حتی میان سرخپوستان آمریکا ـ پندارهای مشابهی دربارۀ بازگشت یا ظهور منجی موعود پدید آمده است[۱۰]. عبرانیان، منتظر قدوم مبارک "مسیح" نسلاً بعد نسل بودند و وعدۀ آن وجود مبارک مکرراً در زبور و کتب انبیاء ـ به ویژۀ در اشعیا ـ داده شده است. در کتب مقدس هندوان "باسک"، "شاکمونی"، "ریک ودا"، "دید"، "وشن جوک"، "دادتک" و "پاتیکل" از ظهور منجی موعود با نامهای مختلف همچون "کشن"، "ویشتو" نام برده شده است. در کتب مقدس زرتشتیان، همچون "زند"، "جاماسبنامه" و "یسنا" نیز از انتظار آمدن "خورشید جهان"، سوشیانس گفتوگو شده است. سایر ملل همچون اسنها، سلتها، اقوام اسکاندیناوی، یونانیان و... نیز گفته میشود که چشم به انتظار ظهور مصلحی بزرگ به سر میبرند.روح و جان انتظار ظهور منجی، در این گفتار عیسی(ع) انعکاس یافته است. کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد؛ بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد!... پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید، پسر انسان میآید[۱۱].
انتظار در مکاتب گوناگون
- با توجه به اظهارات برتراند راسل در مسأله انتظار نه تنها ادیان بلکه مکاتب هم شرکت دارند، خواه مکاتب مادی و خواه مکاتب الهی. او میگوید انتظار مارکس در جهان به حقیقت همان انتظار مسیحیت با اندک تفاوت است و انتظار تولستوی و دیگران همان است که انتظار انبیای الهی. اینان سخن مذهب را با چهره و صورتی دیگر بیان میدارند. اینان هم معتقدند پیشرفت و تمدن بشر بسته به توسعه و گسترش وسایل بادی، توسعه و تکثیر وسایل آسایش و رفاه جسمانی نیست. بلکه آنچه مهم است رسیدن به آرامش است که در سایۀ گسترش امنیت، دادگری و دادبخشی و در عین حال فراخی و رفاه عمومی به دست میآید. اگر این امر امروزه در جهان وجود ندارد روزی واقعشدنی و قابل تحقق خواهد بود. بدینسان انتظار صاحبان مکاتب و عقول اثبات میشود. بر این اساس آنها نیز در این امر با ما شرکت دارند. حتی برخی از آنان با دورنمائی این چنین طرح مکتب و نظر خود را ریختهاند و با همۀ کوششی که در تکیه بر واقعیتهای ملموس داشتهاند دید ایدهآلیستی خود را به مراتب بیشتر از مذهب عرضه کردهاند[۱۲].
- برخی از فیلسوفان و دانشمندان غربی نیز آشکارا عقیده انتظار خود را ابراز نمودهاند. چنانچه دانشمند بزرگ، انیشتین میگوید: روزی که سراسر جهان را صلح و صفا فراگیرد و مردم با یکدیگر دوست و برادر باشند، دور نیست[۱۳] و برتراند راسل نیز میگوید: "دنیا چشم به راه مصلحی است که همگان را در سایه یک پرچم و یک شعار متّحد سازد".[۱۴]
انتظار در ادیان جهان
- در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد و شالودۀ حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان نویدهایی دادهاند[۱۵].
- انبیا و امتهای پیشین در انتظار مصلحی بزرگ و نجات بخشی جهانی به سر میبردند تا زحمات پیامبران را به ثمر رساند و آن امری حتمی است[۱۶].
- کتب مذهبی بسیاری در این زمینه بحث کردهاند، از آن جمله: زبور، زند، شاکمونی، دیدز، باکتیل، انجیل، جاماسب نامه، تورات، قرآن. این مسأله در ادیان آن چنان مورد بحث قرار گرفته که به نظر میرسد نقطه مشترک همه ادیان و مذاهب باشد. طرفداران مذهب یهود، مسیحی، اسلام، و حتی زرتشتی مسأله انتظار و ظهور مهدی را تقریباً به یک گونه مورد بررسی قرار دادهاند. در کتب زردشتی بحث از جنگ و نزاع دائمی بین لشکریان اهورمزدا واهریمن از ابتدای آفرینش است. میگویند این درگیریها و تصادم همچنان تا فرجام حیات بشر ادامه مییابد ولی انتظار بر آن است سرانجام روزی رسد و در آن اهورمزدا پیروزی یابد[۱۷].
- قاموس کتاب مقدس درباره شیوع این اشتیاق در میان قوم یهود چنین مینویسد: "عبرانیان منتظر قدوم مبارک مسیح نسلاً بعد نسل بودند و وعده آن وجود مبارک مکرراً در زبور و کتب انبیاء علی الخصوص در اشعیا داده شده است تا وقتی که یحیی تعمید دهنده آمده، به قدوم مبارک وی، بشارت داد، لکن یهود آن نبوات را نفهمیده با خود همی اندیشیدند که مسیح سلطان زمان خواهد شد و ایشان را از دست جورپیشگان و ظالمان رهایی خواهد داد و به اعلی درجه مجد و جلال ترقی خواهد کرد[۱۸]. نویسنده کتاب قاموس مقدس از یهودیان زبان به شکایت میگشاید که دعوت عیسی مسیح را بعد از آن همه اشتیاق و انتظار سرانجام نپذیرفتند و او را (مسیح واقعی) نپنداشتند و او را با مسیح موعود که سلطان زمان خواهد بود و منجی واپسین و مژدهاش را کتاب مقدسشان داده بود، و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظهشماری میکردند، مطابق نیافتند، از اینرو با او به دشمنی برخاستند حتی وی را خیانتکار به ملت اسرائیل و تعالیمش را ضد آرمان اساسی کتب مقدس عهد عتیق دانستند، ناچار به محاکمهاش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند و همچنان با احساس غبن، مجدداً در انتظار مسیح موعود و رهاییبخش از رنج و ستم نشستند. مسیحیان با اینکه حضرت عیسی را مسیح موعود یهودیان میدانستند ولی چون نسبت به پیروی او احساس ناتمامی کردند، یکباره امیدشان از زمان حال برکنده شده، حماسه انتظار را از سر گرفتند، در انتظار مسیح و بازگشت وی از آسمان، در پایان جهان نشستند. آری، امید به بهروزی و انتظار فردایی نکوتر حدیث نفس انسانهاست و خواست مشترک همه بشرها، که زمان و مکان نمیشناسند و به هیچ قوم و گروهی هم اختصاص ندارد و آن را همهوقت، در همهجا، در میان تمام اقوام و ملل میتوان شناخت[۱۹].
- در ادیان سامی پیروان مذاهب را عقیده بر این است که انبیای الهی برای استقرار حق و عدل و آشنا کردن مردم به وظیفه آمدهاند. پیروزی آنها بر لشکریان کفر و شیطان در متن عقاید آنها و از نوامیس ثابت مذهبشان است، اگر چه این امر در روزگارانی به تاخیر افتد. و در کتاب عهد عتیق، از کتاب مزامیر داود، مزمور ۳۷ آمده است: "به سبب شریران خویشتن را مشوش مساز... زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند شد... آنانکه لعن شدهاند روی زمین پراکنده خواهند شد... صالحان وارث زمین خواهند بود... (در آن) تا همیشه ساکن خواهند بود... از فراوانی سلامت بهره خواهند برد...".
- بنابراین تصویر شد مسأله انتظار در ادیان گذشته سابقه دارد و اینان همان سخنی را میگویند که مسلمانان میگویند و این در متن مذاهب و در طبیعت ادیان است. بعضی از ادیان به گونههائی دیگر زمینۀ انتظار را برای اقوام آینده و پیروان خود فراهم کرده و بدان مژده دادهاند. آن روز که کشتی نوح در دریا دچار طوفان شده بود سرنشینان به انتظار لحظات را گذراندهاند. حتی نوح پیامبر به ظهورات بعدی را خبر داد و راز بقای ادیان را مایه گرفته از آن ذکر نمود[۲۰].
انتظار موعود در اسلام و شیعه
- اسلام به عنوان آئین آسمانی و کاملترین و آخرین آن، مسألۀ انتظار را در سطحی وسیع مورد بحث و تحلیل قرار داد. شاخهها و ابعاد مسأله در این آئین پربار و نظرات روشنتر و حتی موعود امم معرفی شده است. زیرا اسلام به عنوان دین خاتم با نظری وسیعتر و عمیقتر به این مسأله نگریسته و ابعاد و جوانب آن را نیکوتر مورد بررسی قرار داده است. از همان آغاز اسلام و حتی از همان سالهای اول ظهور پیامبر، درباره آن سخن گفته شده و رسول خدا مردم را متوجه آن کرد. پیامبر در عصر غربت خود، در دوران تنهائی و رنج خویش، در حالی که معدودی بیش آئین او را نپذیرفته بودند با امید به ظهور منتظر میفرمود دین من همه جا را فرا خواهد گرفت، عدالت اجتماعی در جهان محقق خواهد شد، ظلم و تیرگی و تبهکاری از جهان رخت برخواهند بست و دین آینده مردم دین توحید خواهد بود. چه بسیاری از آیات قرآن که مسأله انتظار را بالصراحه و یا بالتضمن ذکر کردهاند و چه بسیار احادیث و روایات که در این زمینه از پیامبر و حضرات ائمه آمده است. احادیث و روایات در این زمینه به حدی است که حتی میتوان گفت درباره کمتر حکم و قاعدهای در اسلام بدین اندازه بحث شده است. ما دارای دهها سخن از پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستیم. در این روایات سخن از نام و نشان مهدی(ع) ویژگیهای تولدش، خصایص رفتارش، دولت و حکومتش، حیاتبخشی مکتب او و... است و این موضوع حتی به حد تواتر رسیده و متفق علیه علمای اهل سنت و تشیع است[۲۱].
- در مورد دیدگاه شیعه هم باید دانست دیدگاه شیعه در انتظار همان دیدگاه پیامبر اسلام است و نظرات او از کانالی پاک و مشخص به دست ما رسیده است. احادیث و روایات اسلامی در این زمینه آنچنان دارای صراحت و قطعیت است که در صدور آن شکی نمیتوان روا داشت. دیدگاه وحی (قرآن) و عترت در هم آمیخته و مسأله را بگونهای صریح و روشن کرده است. انتظار شیعه هم چون دیگر انتظارها، امید به فتح و پیروزی نهائی و امید به ظفر اهل حق است. امید آن است که تعالیم قرآن به رهبری امام حق و عدل در سراسر جهان گسترش پیدا کند و آینده از آن حق، زمین میراث تودههای مستضعف و غلبه بر استثمارگران باشد[۲۲]. البته در مذهب شیعه این اعتقاد بسیار عمیقتر و جدیتر عنوان شده است به نحوی که انتظار فرج در مذهب شیعه برترین عبادتها شمرده شده است، و پیامبر اکرم(ص) فرمود: «برترین عبادت، انتظار فرج است»[۲۳]؛ در حدیث دیگر میفرماید: «انتظار فرج عبادت است، و برترین و باارزشترین عمل امت من انتظار فرج از خدای عزوجل است»[۲۴].[۲۵]
پانویس
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶؛ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۹۷ و ۹۸.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۱-۷۴.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۶۷.
- ↑ العمیدی، سید ثامر هاشم حبیب، در انتظار ققنوس، ص ۴۳ ؛ المهدی الموعود و دفع الشبهات عنه، سید عبدالرضا شهرستانی، ص ۶ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۵.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۱-۷۴؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶ ؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۶۷ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۳۷ ـ ۳۹؛ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۹۷ و ۹۸.
- ↑ ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۴-۱۸۸
- ↑ ر.ک. العمیدی، سید ثامر هاشم حبیب، در انتظار ققنوس، ص ۴۳؛ المهدیة فی الاسلام منذ اقدم العصور حتی الیوم، صص ۴۳ ـ ۴۴ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۳۷-۳۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۳۳؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۳۷-۳۹.
- ↑ ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۴-۱۸۸.
- ↑ ر.ک. نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۹۷ و ۹۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۳۳ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۳۷-۳۹.
- ↑ العمیدی، سید ثامر هاشم حبیب، در انتظار ققنوس، ص ۴۳ ؛ المهدی الموعود و دفع الشبهات عنه، سید عبدالرضا شهرستانی، ص ۶ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۵.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۶۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۱-۷۴؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶ ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۳۷ ـ ۳۹؛ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۴-۱۸۸.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، در انتظار رؤیت خورشید، ص۱۰.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶ ؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۶۷.
- ↑ هاکس، قاموس کتاب مقدس، طبع بیروت، ص۸۰۶.
- ↑ ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۴-۱۸۸
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶ ؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۶۷.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۲-۲۶.
- ↑ «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحار، ج۵۲، ص۲۵ - ینابیع المودة، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرْجِ عِبَادَةٌ، أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ بحار، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۴-۱۸۸.