بحث:آیا زنان هم جزء یاران امام مهدی میباشند؟ (پرسش)
نویسنده: آقای سالاری
پاسخ تفصیلی
سیره اهل بیت(ع) و حضور بانوان در عرصههای گوناگون
- از منظر اسلام، حضورزن در امور اجتماعی، یک مسئلۀ پذیرفته شده است. چنانکه حضرت خدیجه(س)، حضرت زهرا و زینب کبری(س) در امور اجتماعی و سیاسی حضور جدی داشتند؛ همچنین زنان در میان سپاهیان پیامبر اکرم(ص) وظایفی همچون رساندن آب و غذا به رزمندگان، پرستاری مجروحان، تهیه دارو، رساندن مهمات، انتقال شهدا، تشویق رزمندگان و... را برعهده داشتند. در سیرۀ جنگی حضرت امیر(ع)[۱] نیز زنان وظایفی مانند اینرا برعهده داشتند. در سیره امام زمان(ع)، نیز که ادامه سیرۀ پیامبر و امام علی(ع) است، زنان نقش مهم و اثرگذاری دارند[۲].
چهار گروه از بانوان در زمره یاران حضرت ولی عصر(ع)
- براساس روایات چهار گروه از زنان به اصحاب امام زمان(ع) ملحق میشوند:
- زنانی که در عصر ظهور زندگی میکنند: اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان میشتابند، کسانی هستند که در آن ایام زندگی میکنند و همانند دیگر یاران امام(ع) به هنگام ظهور در مکه خدمت امام(ع) میرسند. امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است که فرمود: «در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند، به سوی او جمع میشوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد میآیند که برخی از آنان زن هستند که بر هر جبار و جبارزادهای پیروز میشوند»[۳]. در روایت دیگری اما باقر(ع) در بیان برخی نشانههای ظهور فرمودند: «به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر میآیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد.»..[۴].[۵] دربارۀ روایت دوم توجه به دو نکته ضروری است: اولاً اینکه گفته شده در روایت واژۀ "رجل" به کار رفته و این بدان معناست که یاران خاص حضرت مردان هستند و زنان فقط همراه با اصحاب خاص هستند[۶]؛ باید دانست، تعبیر به رجل به جهت تغلیب است. همان گونه که در آیۀ تطهیر ضمیر "کم" که برای جمع مخاطب مذکر است به کار رفته و به طور حتم حضرت زهرا(س) نیز مشمول آیه است[۷]؛ ثانیاً به تعبیر "فیهم" باید توجه خاصی داشت چراکه اگر بگوییم آنها جزء سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شدهایم و اگر بگوییم در زمرۀ یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند و طبق حدیث، اگر مقصود تنها همراهی زنان بود، امام میفرمود: "معهم"، نه اینکه بفرماید "فیهم"[۸].
- زنان آسمانی: چهارصد بانوی برگزیده ای که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر(ع) در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت همراه حضرت عیسی(ع) به زمین میآیند[۹]. آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر(ص) و معصومین(ع)؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شدهاند و برای عهدهداری منصبی در حکومت حضرت میآیند یا برای مسایل دیگر؟ پرسشهایی است که در روایات در مورد آنها سخن گفته نشده است[۱۰].
- رجعت زنان: سومین گروه از یاوران حضرت بقیة الله(ع) زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان(ع) آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن برده شده است که به هنگام ظهور زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت. مفضل بن عمر از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت فرمودند: «همراه قائم آل محمد(ص) سیزده زن خواهند بود». گفتم آنها را برای چه کاری میخواهد؟ فرمود: «برای مداوای مجروحان و برعهده گرفتن سرپرستی بیماران». عرض کردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: «قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیه»[۱۱].[۱۲] این گروه سیزده نفری رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به برکت امام زمان آنها را زنده خواهد در برخی کتب دیگر به نام "نسبیه"، دختر "کعبه مازینه"، "وتیره" و "أحبشیه" نیز اشاره شده است[۱۳]. اوصاف برخی از این بانوان چنین است:
- "زبیده": وی همسر هارون الرشید و از شیعیان بوده است. هنگامی که هارون از عقیده او آگاه شد، سوگند یاد کرد که او را طلاق دهد، او به انجام کارهای نیک معروف بود. در زمانی که یک مشک آب در شهر مکه یک دینار طلا ارزش داشت، او حجاج و شاید همه مردم مکه را سیراب کرد. او با کندن کوهها و احداث تونلها، آب را از خارج حرم به حرم آورد. زبیده صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند و هرکدام موظف بودند یک دهم قرآن را بخوانند؛ به گونهای که از منزل مسکونی او صدای قرائت قرآن، همانند زنبورهای عسل بلند بود[۱۴].[۱۵]
- "سمیه": مادر عمار یاسر بود. او هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و به همین سبب بدترین شکنجهها را بر او روا داشتند. گاهی که گذر پیامبر(ص) به عمّار و پدر و مادرش میافتاد و میدید که آنان در گرمای سوزان مکه روی زمینهای داغ در حال شکنجه هستند، میفرمود: «ای خاندان یاسر! صبر کنید؛ بدانید که وعدهگاه شما بهشت است». سرانجام سمیه با نیزه ابو جهل، به شهادت رسید و او نخستین زن شهید در اسلام است[۱۶].[۱۷]
- "قنواء": قنواء دختر رشید هجری است و در خصوص شخصیت او در کتب شیعه و سنی، سخنی به میان نیامده است.
- "صیانه ماشطه": صیانه همسر حزقیل و آرایشگر دختر فرعون بوده است و شوهرش حزقیل، پسرعموی فرعون و گنجینهدار وی بوده است. به گفته او، حزقیل، مؤمن خاندان فرعون است و به حضرت موسی(ع)ایمان آورد[۱۸]. پیامبر(ص) فرمود: «در شب معراج، در سیر میان مکه و مسجد الاقصی، ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید که هرگز مانند آن را نبوییدهام. از جبرئیل پرسیدم این بوی خوش چیست؟ گفت: ای رسول خدا! همسر حزقیل به حضرت موسی بن عمران ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان میکرد. عمل او آرایشگری در حرمسرای فرعون بود. روزی مشغول آرایش دختر فرعون بود که ناگهان شانه از دست او افتاد و بیاختیار گفت: "بسم الله" دختر فرعون گفت: آیا پدر مرا ستایش میکنی؟ گفت: نه؛ بلکه کسی را ستایش میکنم که پدر تو را آفریده است و او را از بین خواهد برد. دختر فرعون شتابان نزد پدر رفت و گفت: صیانه به موسی ایمان دارد. فرعون او را احضار کرد و به او گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ صیانه گفت: هرگز، من از خدای حقیقی دست نمیکشم و تو را پرستش نمیکنم. فرعون دستور داد، تنور مسی را برافروختند و چون آن تنور سرخ شد، همه بچههای آن زن را در حضور او در آتش انداختند. زمانی که خواستند بچه شیرخوارش را که در بغل داشت، بگیرند و در آتش بیندازند، صیانه منقلب شد و خواست با زبان، از دین اظهار برائت کند که ناگاه به امر خدا، آن کودک به سخن آمد و گفت: "مادر! صبر کن تو راه حق را میپیمایی". فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را نیز در آتش افکندند و سوزاندند و خاکسترشان را در این زمین ریختند و تا روز قیامت این بوی خوش، از این سرزمین استشمام میشود»[۱۹]. صیانه از زنانی است که زنده میشود و به دنیا باز میگردد و در رکاب حضرت مهدی(ع) انجام وظیفه میکند[۲۰].
- "برکه": مشهور به امّ ایمن و ام الظباء است، ولی کنیهاش بر اسم وی غلبه دارد. وی دختر ثعلبة بن عمرو، از اصحاب رسول اکرم(ص) و کنیز حضرت آمنه و یا عبد الله بن عبد المطلب بود که ارثا به پیغمبر(ص) رسید و دایه رسول اکرم(ص) شد و در کودکی، آن حضرت را پرورش داد. لذا مورد محبتهای بسیار پیغمبر بود و پیامبر میفرمود: «ام ایمن، بعد از مادرم در حکم مادر من است» و نیز میفرمود: «او جزو اهل بیت من است». پیامبر(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه، ام ایمن را آزاد کرد و او با "عبید بن حارث خزرجی"ازدواج نمود و پسرش "ایمن" متولد گشت و شهرت او از نام همین پسر است. او زنی شجاع بود و در جنگ حنین، و احد و خیبر شرکت کرد[۲۱]. امّ ایمن، شخصیتی است که وقتی در راه مکه و مدینه تشنگی بر او غلبه کرد و نزدیک بود از پای درآید، دلو آبی از آسمان بر او فرود آمد و از آن نوشید و هرگز پس از آن تشنه نشد[۲۲]. وی احادیثی از رسول اکرم(ص) روایت کرده و در هنگام رحلت پیغمبر(ص)، بیش از اندازه میگریست و میگفت گریه من فقط برای انقطاع وحی الهی از خانه ماست و نیز حضرت زهرا(س) در حادثه فدک، وی را شاهد خود معرفی فرمود. فرزند وی یکی از ده تنی است که هنگام متفرق شدن لشکر اسلام در جنگ حنین، شجاعانه مقاومت نمود و در رکاب رسول اکرم(ص) به شهادت رسید[۲۳].[۲۴]
- "حبابه والبیه": او را از اصحاب هشت امام معصوم ـ تا امام رضا(ع)ـ شمردهاند. امام رضا(ع)، ایشان را در پیراهن شخصی خود کفن کرد. او به هنگام مرگ، بیش از ٢۴٠ سال داشت. دوبار به دوران جوانی بازگشت که یک بار با معجزه امام سجاد(ع) و بار دوم با معجزه امام رضا(ع) بود[۲۵]. حبابه والبیه میگوید:... به امیر مؤمنان(ع) عرض کردم: خدا تو را مشمول رحمت خود قرار دهد. دلیل امامت چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: «آن سنگریزه را نزد من بیاور» آن را به حضور حضرت آوردم، علی(ع) با انگشتر خود بر آن مهر زد، بهگونهای که آن مهر بر آن سنگ، نقش بست و به من فرمود: «ای حبابه! هرکس مدّعی امامت شد و توانست مانند من این سنگ را مهر کند، او امامی است که پیروی از او واجب است. امام کسی است که هر چیز را بخواهد میداند». من پی کار خودم رفتم، تا امیر مؤمنان(ع) از دنیا رفت. آنگاه خدمت امام حسن(ع) آمدم که بر جای علی(ع) نشسته بود و مردم از او سؤال میکردند. چون مرا دید، فرمود: «ای حبابه والبیه!» عرض کردم: بلی سرور من! فرمود: «آنچه همراه داری بیاور» من آن سنگ کوچک را به آن حضرت دادم. ان بزرگوار مانند علی(ع) با انگشتر خود بر آن مهر زد؛ بهگونهای که جای مهر بر آن نقش بست. سپس به حضور امام حسین(ع) که در مسجد رسول خدا بود آمدم. مرا نزد خود خواند و خوشآمد گفت و فرمود: «دلیل آنچه میخواهی موجود است. آیا نشانه امامت را میخواهی؟» گفتم: آری، ای آقای من! فرمود: «آنچه با خود داری بیاور»؛ من آن سنگ کوچک را به او دادم، انگشترش را بر آن زد و مهرش بر آن نقش بست. پس از امام حسین(ع)، خدمت امام سجاد(ع) رسیدم و به قدری پیر شده بودم که رعشه بر اندامم مستولی شده بود و صد و سیزده سال داشتم. آن حضرت در رکوع و سجود بود و به من توجّهی نداشت. از دریافت نشانه امامت ناامید شدم. آن حضرت با انگشت سبابه خود به من اشاره کرد و به اشاره او جوانیام برگشت. گفتم: ای آقای من! از دنیا چه اندازه گذشته و چه اندازه مانده است؟ فرمود «نسبت به آنچه گذشته است، آری و آنچه مانده است نه». یعنی ما به گذشته علم داریم؛ اما آینده از غیب است که غیر خدا آن را نمیداند و یا مصلحت نیست بگویم. آنگاه به من فرمود: «آنچه با خود داری بیاور». من آن سنگ را به حضرت دادم و حضرت مهر بر آن زد. پس از گذشت زمانی، به حضور امام باقر(ع) آمدم، ان حضرت نیز بر آن سنگ، مهر زد. بعد از او نزد امام صادق(ع) آمدم و آن جناب نیز آن را مهر کرد. پس از طی شدن سالها به حضور امام کاظم(ع) شرفیاب شدم، ان بزرگوار نیز بر آن مهر زد و بعد از او خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم، مهر آن حضرت نیز بر آن نقش بست. حبابه پس از آن، نُه ماه زنده بود»[۲۶].[۲۷]
- رجعت بانوان پرهیزکاری که خود را با شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد(ع) تطبیق میدهند؛ این نوع رجعت، مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی خود را با خواستهها و شرایط زندگی در حکومت حضرت تطبیق دهد، ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهرهمند گشته، برای یاری امام زنده شود[۲۸].[۲۹]
وظیفۀ حساس زنان در دوران پیش از ظهور
- اکنون که حضور بانوان در زمرۀ یاران اصلی امام عصر(ع) قطعی است؛ توجه به این نکته ضروری است که به رغم تأکید آموزههای وحیانی بهویژه در دین مقدس اسلام زنان که در طول تاریخ، از حقوق خویش محروم بوده و شخصیت آنان تحقیر شده است؛ در دوران آن انقلاب بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز مییابند و به عنوان کارگزاران اصلی آن تحول عظیم، در جامعه جهانی شرکت میکنند. این موضوع، اهمیت ویژهای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را مشخص میسازد. همچنین باید توجه داشت یاری رساندن زنان به حضرت، به جبهه جنگ منحصر نیست، بلکه عرصههای مختلفی چون: حوزه فرهنگ و سیاست، امور اجتماعی و تربیتی را نیز دربر میگیرد[۳۰].
- درواقع زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر مسئولیتها و سازندگیها، میتوانند مشارکت کنند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی و آموزش معارف الهی میتوانند کارآمد باشند و نقش برجستهای ایفا کنند. در مسائل پشت جبهه، طبق حدیث مفضل از قول امام صادق(ع)، وظیفه اصلی آنان، مداوای مجروحان و مراقبت از بیماران دانسته شده است که در این صورت، قابل تشبیه به نقش زنان شرکت کننده در غزوات پیامبر(ص) و جنگهای امام علی(ع) است[۳۱]، لذا زنان بایستی ضمن بازشناسی توانمندیها و بازیابی شخصیت خویش، به شناخت دقیق و درست اسلام بپردازند و در تربیت خویش بکوشند، تا پیش از ظهور، در جرگه زنان منتظر قرار گیرند، و پس از آن شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند[۳۲].[۳۳]
پانویس
- ↑ داستان حضور زنی بهنام سوده حمدانی در جنگ صفین که رزمندگان را علیه معاویه تشویق میکرد.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص ۳۶۸؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲۳.
- ↑ مؤسسه معارف اسلامی، معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۵۰۰.
- ↑ «وَ یَجِیءُ وَ اللَّهِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلَی غَیْرِ مِیعَاد»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۷۹.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴؛ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۵؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص ۳۶۸؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۸ – ۲۳۹؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۴۵، ۱۴۶؛ یوسفیان، مهدی، رخدادهای ظهور، ص ۳۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۲۱۰ – ۲۱۱؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۶ – ۱۴۸؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۲۰ -۲۲۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۹۳، ۵۹۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲۳.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۲۰ -۲۲۱
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۹۳، ۵۹۴.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۲۰ -۲۲۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۹۳، ۵۹۴.
- ↑ ابو هریره از پیامبر(ص) روایت کرده که: «عیسی بن مریم(ع) به همراه هشتصد مرد و چهار صد زن از بهترین و شایستهترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد».
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴.
- ↑ «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) یَقُولُ: یُکَرُّ مَعَ الْقَائِمِ(ع) ثَلَاثَ عَشْرَةَ امْرَأَةً. قُلْتُ: وَ مَا یَصْنَعُ بِهِنَّ؟ قَالَ: یُدَاوِینَ الْجَرْحَی، وَ یَقُمْنَ عَلَی الْمَرْضَی، کَمَا کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص). قُلْتُ: فَسَمِّهِنَّ لِی. فَقَالَ: الْقِنْوَاءُ بِنْتُ رُشَیْدٍ، وَ أُمُّ أَیْمَنَ، وَ حَبَابَةُ الْوَالِبِیَّةُ، وَ سُمَیَّةُ أُمُّ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ، وَ زُبَیْدَةُ، وَ أُمُّ خَالِدٍ الْأَحْمَسِیَّةُ، وَ أُمُّ سَعِیدٍ الْحَنَفِیَّةُ، وَ صُبَانَةُ الْمَاشِطَةُ، وَ أُمُّ خَالِدٍ الْجُهَنِیَّةُ»؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، ص۲۵۹؛ حرعاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۵؛؟؟؟، ص ۲۹۸، ح ۱۶۰۷.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴؛ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۵؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص ۳۶۸؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۸ – ۲۳۹؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۴۵، ۱۴۶؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۶ – ۱۴۸؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۲۰ -۲۲۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۹۳، ۵۹۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴.
- ↑ مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۰.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۷۵.
- ↑ جزری شیبانی(عزالدین بن اثیر)، علی بن محمد، اسد الغابه، ج ۵، ص ۴۸۱.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۹.
- ↑ محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۱۵۳؛ کجوری مازندرانی، محمدباقر، خصائص فاطمیه، ص ۳۴۳.
- ↑ قرنی گلپایگانی، علی، منهاج الدموع، ص ۹۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۶۳.
- ↑ حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۳.
- ↑ صنعانی، عبدالرازق، مصنف عبدالرزاق الصنعانی، ج ۴، ص ۳۰۹؛ عسقلانی، ابن حجر، الإصابة، ج ۴، ص ۴۳۲.
- ↑ ر.ک: حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۴.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۱۲۰.
- ↑ مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج ۲۳، ص ۷۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۴۶؛ مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۶۶.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۲۷، ص ۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۸۴.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۲۳.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص ۳۶۸.
- ↑ حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۷۵- ۷۶.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۲۱۰ - ۲۱۱.