بحث:آیه تطهیر در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آیه تطهیر در دانشنامه معاصر قرآن کریم

از آنجا که در این آیه از اراده خدا نسبت به تطهیر اهل‌بیت خبر داده، آن را آیه تطهیر نامیده‌اند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱]. "تطهیر" از ریشه "ط ه ر" به معنای پاکی از خون و نقیض حیض و خون ماهانه زنان است[۲]. و نیز به معنای پاکی از هر نجاستی آمده که نقیض آن هر نجاستی است[۳]. همچنین به معنای پاکی از هر قذارت و پلیدی می‌باشد[۴].

واژه طهر با مشتقات آن ۳۱ بار در قرآن استعمال شده است. راغب اصفهانی گوید: طهارت بر دو قسم است: طهارت جسم و طهارت نفس و روح و غالب آیات قرآن ناظر به این دو قسمطهارت است[۵]. نویسنده التحقیق، نیز برای آن یک معنی قائل است و آن پاکی در مقابل هر قذارت و نجسی است اعم از طهارت و پاکی مادی و طهارت معنوی، طهارت و پاکی مادی مانند: ﴿وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ[۶] و طهارت و پاکی معنوی مانند: ﴿يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ[۷] و نیز مانند آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۸].[۹].

پس تطهیر در آیه محل بحث یک تطهیر نفسانی و معنوی است. تطهیر معنوی در قرآن نشانه‌ای از یک مفهوم دینی خاص است که به پیامبران و امامان معصوم اختصاص دارد و آنان بر اثر این تطهیر که همان عصمت باشد، شایستگی رهبری و زعامت مردم را دارند. تطهیر در قرآن با واژه‌هایی همچون "اصطفاء"، "اراده الهی"، "اذهاب رجس"، "اهل البیت" "تفضیل بر عالمین"، ارتباط دارد.

"تطهیر معنوی" به عنوان کلمه کانونی دارای ارتباط طولی با اراده تکوینی خدا، ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ و اصطفاء مطلق دارد و از جهت عرضی با اهل‌بیت از یک‌سوی و اذهاب رجس و عصمت از سوی دیگر ارتباط دارد. دیگر اضلاع آن عبارتند از: "تفضیل بر عالمین"، "زعامت و رهبری جامعه"، "لزوم پیروی مردم از آنان". تطهیر معنوی و نفسانی با توجه به الفاظ مرتبط با آن یک معنای خاص و فراتر از معنای لغوی خود را پیدا می‌کند.

آیه تطهیر، یکی از مهم‌ترین آیاتی است که عالمان شیعه با استناد به متن آن و نیز روایاتی که در تفسیر آن وارد شده بر امامت و عصمت اهل‌بیت(ع) استدلال می‌کنند، لکن بسیاری از عالمان اهل تسنن دلالت این آیه را نپذیرفته‌اند. برای روشن شدن دلالت آیه باید ابتدا مفردات آن را بررسی کنیم. علامه طباطبایی می‌نویسد: شروع این آیه با ﴿إِنَّمَا که برای حصر است، بیانگر انحصار و اختصاص اراده الهی به تطهیر اهل‌بیت است. تقدیم جار و مجرور ﴿عَنْكُمُ بر مفعول ﴿الرِّجْسَ و نیز اعراب نصب ﴿أَهْلَ الْبَيْتِ که برای اختصاص است، بر این تأکید می‌افزاید. تعبیر ﴿َيُطَهِّرَكُمْ به دنبال ﴿لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ تأکید دیگری بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و ﴿تَطْهِيرًا که مفعول مطلق تأکیدی است نیز تأکیدی دیگر برای طهارت به شمار می‌رود. ﴿الرِّجْسَ که با الف و لام جنس آمده، هرگونه پلیدی فکری و عملی، اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را دربر می‌گیرد[۱۰].

اراده الهی بر دو قسم تکوینی و تشریعی است. اراده تکوینی از مراد تخلف نداشته و حتماً متعلّق اراده الهی فوراً محقّق می‌شود: ﴿إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۱] لکن در اراده تشریعی خدا، وقوع مراد، ضروری نیست؛ اراده تشریعی خدا همان دستور به انجام واجبات و پرهیز از محرمات است که شاید مکلف معصیت کند و اراده خدا را محقق نسازد. اراده در این آیه، اراده تکوینی است؛ نه اراده تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده که اهل‌بیت از هرگونه پلیدی و رجس دور باشند، پس او آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است. دلیل بر این که این اراده تکوینی است نه تشریعی این است که اولاً اراده تشریعی خدا و امر به دوری از پلیدی‌ها و امر به تحصیل پاکی، اختصاص به اهل‌بیت(ع) ندارد، بلکه خدا اراده تشریعی دارد و به همه انسان‌ها دستور داده که از پلیدی‌ها دوری کنند، نظیر امر به همه مردم به غسل و وضو که سبب طهارت است: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ[۱۲]. ثانیاً به استناد روایات فراوان این آیه در شأن اهل‌بیت و در مدح آنان نازل شده است و اگر اراده تشریعی باشد، دیگر اختصاص به آنان نخواهد داشت و منقبتی برای آنان نخواهد بود، زیرا این اراده، برای همه، وجود دارد. ممکن است گفته شود اراده تکوینی موجب یک نوع جبر است، ولی در پاسخ به طور خلاصه می‌توان گفت: معصومان دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار تا بتوانند الگو و اسوه مردم باشند. به تعبیر دیگر معصومان به خاطر تأییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار برای گناه کردن به سراغ گناه نمی‌روند درست همان‌گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بردارد و به دهان خویش بگذارد با اینکه نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، این حالتی است که از درون وجود خود انسان، بر اثر آگاهی‌ها و مبادی فطری و طبیعی می‌جوشد، بی‌آنکه جبر و اجباری در کار باشد[۱۳].

مصداق اهل بیت چه کسانی هستند؟ در این زمینه سه دیدگاه وجود دارد:

  1. دیدگاهی شاذ از عکرمه و عروه نقل شده که مقصود از اهل بیت را فقط همسران پیامبر دانسته‌اند. این نظر، صحیح نیست، زیرا همه ضمایر در جمله‌های قبل و بعد از این جمله، مؤنث است و ضمایر فقط در این بخش از آیه تغییر یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب مخصوص به همسران بود، تغییر در ضمیر و سیاق وجهی نداشت.
  2. این که اهل‌بیت، افزون بر همسران، شامل پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نیز می‌شود. شاهد این نظر، سیاق آیات است با این بیان که آیات پیش از آیه تطهیر و آیه پس از آن به همسران پیامبر(ص) مربوط است در عین حال، ضمیر ﴿عَنْكُمْ نشان می‌دهد که تعدادی از مردان نیز در اهل‌بیت داخل‌اند برخی از اهل تسنن این نظر را برگزیده‌اند[۱۴].
  3. دیدگاه و باور شیعیان و عده‌ای از محققان اهل سنت می‌باشد آن است که مراد از اهل‌بیت(ع) در این آیه، فقط پیامبر، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند و همسران پیامبر(ص) به هیچ وجه در آن داخل نیستند، زیرا چنان که گفته شد از این آیه، عصمت و مصونیت تکوینی اهل‌بیت از گناه استفاده می‌شود و فقط خمسه طیبه چنین‌اند؛ ولی کسی درباره همسران پیامبر، چنین ادعایی نکرده است[۱۵]. مهم‌ترین دلیل این قول، روایات فراوانی است که از طریق شیعه و اهل سنت گزارش شده که در آنها "اهل بیت" به خمسه طیبه تفسیر شده است.

حسکانی از عالمان اهل تسنن در شواهد التنزیل پانزده تن از صحابه را نام می‌برد که این حدیث را نقل کرده‌اند. این صحابه عبارت‌اند از: علی(ع)، فاطمه(س)، حسن بن علی(ع)، انس بن مالک، براء بن عازب انصاری، جابر بن عبدالله انصاری، سعد بن ابی وقاص، سعد بن مالک، عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر طیار، عایشه، ام‌سلمه، عمر بن ابی‌سلمه، واثلة بن اسقع و ابی‌الحمراء در منابع اهل سنت، [۱۶] این روایات آمده و سیوطی نیز آنها را آورده است[۱۷].

این روایات به قدری فراوان است که بسیاری از پژوهشگران، آن را متواتر می‌دانند[۱۸]. بر اساس بسیاری از این احادیث، پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را زیر کسا (عبا و پوشش) قرار داد و آیه تطهیر نازل شد. طبق برخی دیگر از این احادیث، رسول خدا(ص) پس از نزول این آیه، آنان را گرد آورد و بر آنان کسایی قرار داد و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَيْتِيَ‏» به همین جهت این روایات به حدیث کسا شهرت یافته‌اند و مضمون آن به صورت دعایی به عنوان دعای حدیث کساء نقل شده است. در پاره‌ای از آن روایات آمده که برخی همسران پیامبر(ص) همچون ام‌سلمه و عایشه از پیامبر(ص) پرسیدند: آیا ما زنان شما نیز جزو اهل‌بیت(ع) هستیم؟ و حضرت در پاسخ، آنان را مشمول آیه ندانست[۱۹]. در شماری از این احادیث نیز، آمده است که پس از نزول این آیه، پیامبر(ص)، به مدت شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه(س) می‌گذشت، صدا می‌زد: «الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا‏» این مدت، شش ماه، هفت ماه، هشت ماه، نُه ماه و حتی هفده ماه نیز نقل شده است[۲۰]. به سبب فراوانی و اعتبار روایات یاد شده، بیشتر مفسران اهل سنت نیز این بخش از آیه را مربوط به علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) دانسته‌اند[۲۱].

سؤالی که در اینجا مطرح است این است که چرا در اثنای آیات مربوط به زنان پیامبر اکرم(ص) مطلبی گفته شده که آنان را در بر نمی‌گیرد؟ طبرسی گفته است: این گونه سخن گفتن در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن کریم آیات فراوانی است که در کنار هم قرار دارند؛ ولی از موضوع‌های گوناگون سخن می‌گویند [۲۲].

علامه طباطبایی نیز در پاسخ سؤال یاد شده گفته است: ما هیچ دلیلی نداریم که جمله ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات استفاده می‌شود که این بخش، جداگانه فرود آمده، ولی هنگام گردآوری قرآن به دستور پیامبر(ص) یا بعد از او در کنار هم قرار داده شده‌اند؛ حتی در یک روایت هم نیامده که این آیه در ضمن آیات مربوط به زنان پیامبر(ص) نازل شده است[۲۳].

پاسخ سومی که می‌توان از سؤال فوق داد این است که قرآن می‌خواهد به همسران پیامبر(ص) بگوید: شما در میان خانواده‌ای قرار دارید که گروهی از آنان معصومند و کسی که در زیر سایه درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده‌ای که پنج معصوم پاک در آن وجود دارد مسئولیت‌های سنگینی برایش ایجاد می‌کند و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند[۲۴].

در یک جمع‌بندی می‌توان گفت دلالت آیه تطهیر با توجه به آنچه گذشت بر عصمت و طهارت پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی و امام حسن و امام حسین و حضرت زهرا(ع) روشن و بدون ابهام است. بر این اساس پیروی از سیرة علمی و عملی و تقریری آنان امری ضروری است.[۲۵]

مروری بر آیات پیرامون آیه تطهیر

از جمله حوادث این سال‌ها که خود مقدمه‌ای بسیار اساسی برای آینده اسلام بود، نزول آیه تطهیر در شأن خاندان رسالت است که مجموعاً نقطه عطف مهمی در تاریخ اسلام محسوب می‌شود.

خطابات و دستورات خاص برای همسران پیامبر

آیه تطهیر در میان آیاتی که در مورد زوجات پیامبر نازل شده‌اند قرار دارد. آنها می‌توانند مقدمه‌ای باشند تا آیه تطهیر بتواند در جایگاه اصلی خود قرار گیرد. این آیات را می‌خوانیم: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۲۶].

﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۲۷]. ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا[۲۸].

﴿وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا[۲۹]. ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا[۳۰].

﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۳۱]. آیات فوق در مورد زنان پیامبر است؛ زیرا همه چیز در این آیات در مورد «زنان پیامبر» است و با عبارت ﴿قُلْ لِأَزْوَاجِكَ شروع شده است.[۳۲]

تغییر خطاب، لحن و موضوع بحث

آیات با خطابی از نوع تهدید نسبت به آنان آغاز می‌شود و به آنان می‌گوید که اگر دنیاطلب باشید و زیاده‌خواهی کنید، از پیامبر جدا خواهید شد و ایشان شما را طلاق خواهد داد. این عتاب، مربوط به زمانی است که خدای متعال از فتوحات خیبر و بنی قریظه و بنی نظیر از نظر مالی گشایشی برای مسلمانان پیش آورده بود. اینجا بود که زنان پیامبر به گمان آنکه پیامبر به ثروت و غنائم زیادی دست پیدا کرده، دور پیامبر نشسته به پیامبر گفتند: ببین زنان قیصر و کسری چگونه در ناز و نعمت زندگی می‌کنند، اما ما هنوز در فقر و فاقه به سر می‌بریم! آنان از ایشان خواسته‌های مالی بیشتری طلب کردند و ایشان را به این خاطر تحت فشار قرار دادند. آنها می‌خواستند پیامبر همان طور که ملوک و سلاطین زندگی می‌کنند، زندگی کند و با ایشان همان طور که زنان ملوک و سلاطین برخورد می‌کنند، برخورد شود. به این دلیل پیامبر یک ماه تمام از همه زنانش کناره گرفت.

نامی از برخی زنان در پاره‌ای از تفاسیر آمده است. طبری در نقل‌های متعدد تفسیرش می‌گوید: این آیات وقتی نازل شد که عایشه از پیامبر زیادتی در نفقه و چیزهای دیگر را طلب کرد و پیامبر به خاطر این زیادت‌طلبی از ایشان کناره‌گیری اختیار کرد[۳۳]. در اینجا بود که این آیات با تهدید به طلاق و جدایی نازل شد[۳۴].

سپس در ادامه آیات با توصیه‌هایی به رعایت تقوا و اقامه نماز ادامه می‌یابد، دوباره لحن آیه سخت می‌شود، ایشان را از هرگونه خودنمایی و جلوه‌گری در جامعه برحذر می‌دارد. سیاق آیات به روشنی معلوم می‌کند که زنان پیامبر با دیگر زنان فرقی ندارند و همچون زنان دیگر در معرض خطرند، احتمال گناه و معصیت در مورد ایشان به هیچ وجه منتفی نیست. رعایت تقوا، اقامه نماز، دل نبستن به دنیا و موارد دیگر از جمله اموری است که بین زنان پیغمبر و سایر زنان مشترک است. پس از اینجا می‌فهمیم که آوردن جمله «شما مثل سایر زنان نیستید» برای تأکید است، می‌خواهد این تکالیف را از آنان به تأکید بخواهد، امر می‌کند در امتثال این تکالیف کوشش و رعایت بیشتری بکنند، در دین خدا بیشتر از سایر زنان احتیاط به خرج دهند. مؤید و بلکه دلیل بر اینکه تکلیف همسران آن جناب سخت‌تر و شدیدتر است، این است که پاداش و کیفرشان دو چندان است، از همین روست که تکلیف آنان مؤکد، مسئوولیتشان سنگین‌تر است. دیگر اینکه علو مقام، رفعت منزلت همسران رسول خدا (ص) که ابتدا به نظر می‌رسد، تنها به خاطر انتسابشان به آن جناب باشد مشروط به تقوی و پرهیزگاری آنهاست، فضیلت آنان تنها به خاطر انتسابشان به رسول خدا (ص) نیست، بلکه این انتساب با شرط تقوی، ملاک و معیار است.

در بین این توصیه‌ها و عتاب‌ها که همگی با ضمائر مؤنث بیان شده است، به یک باره لحن و سیاق آیه تغییر کرده و آیه تطهیر با ضمائر مذکر بیان می‌شود. گویی یک پرانتز در میان آیاتی که مربوط به زنان پیامبر بوده باز شده و آیه تطهیر را که از قبل و بعد آن متمایز است در میان آن جای داده‌اند. به نحوی که اگر آیه تطهیر را از بین این آیات جدا کنیم، آیات معنای کاملاً مستقلی خواهد داشت. نتیجه اینکه در ظاهر این یک جمله معترضه است که به دلیلی که خواهیم آورد آن را طبق دستور پیامبر (ص) در اینجا جای داده‌اند. ما معتقدیم و اثبات شده است که تمام آیات طبق دستور پیامبر و فرمان الهی در جایی که امروز قرار دارد جای داده شده‌اند. و ذره‌ای کم و زیاد در آن راه ندارد[۳۵][۳۶]

بیت

﴿...إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۳۷].

آیه تطهیر

بیت در این آیه مضاف الیه بر اهل است و با شناخت اهل خانه می‌توان محل قرار‌گیری خانه را روشن ساخت. این آیه به آیه تطهیر شهرت دارد و در این مجال ما قصد داریم هم خانه و هم اهل آن خانه‌ای را که در این آیه از آن سخن رفته است روشن سازیم.

تبیین مفهوم اهل بیت

«ال» در واژه البیت، ال جنس یا استغراق نیست، بلکه اشاره به یک بیت معهود که مورد عنایت آیه است می‌باشد؛ زیرا اگر مقصود آیه خانه‌های همسران پیامبر(ص) بود، لازم بود بگوید اهل البیوت، و لذا آنجا که درباره آنان سخن می‌گوید، صیغه جمع به کار می‌برد، نه صیغه مفرد و می‌فرماید: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۳۸] در این آیه هر اتاقی از اتاق‌های زنان رسول خدا بیتی محسوب شد که متعلق به یکی از همسران او بود، در حالی که در آیه، یک بیت مشخص مطرح است و طبعاً باید این یک بیت را معین کنیم.

نمی‌توان گفت این بیت یکی از بیت‌های متعلق به همسران رسول خدا(ص) است زیرا در این صورت مفهوم آیه کاملاً در ابهام فرو رفته و مجمل خواهد بود، گذشته از این دلیل ندارد ما یکی از بیت‌ها را بر هشت بیت دیگر ترجیح دهیم. از این جهت باید این بیت، جدا از بیوت ازدواج رسول خدا باشد. کلمه اهل البیت در عرف قرآن اسم خاص است[۳۹].

«بیت» گر چه به صورت مطلق در اینجا ذکر شده، اما به قرینه آیات قبل و بعد، منظور از آن، بیت و خانه پیامبر است[۴۰]. بنا به روایات متواتر از فریقین اهل بیت و عترت پیامبر ثقل دیگر قرآن‌اند. برخی اهل بیت را ثقل اصغر یا نقل کبیر می‌دانند ولی به اعتقاد همه، قرآن ثقل اکبر است. بنابراین امانت را در اختیار امت گذاشت و روز قیامت از آنها درباره ثقلین بازخواست خواهد کرد»[۴۱].[۴۲]

مراد از اهل بیت

اکنون وقت آن رسیده است که مراد از اهل بیت را روشن سازیم. مفسر بزرگ المیزان می‌نویسد: منظور پنج تن‌اند، یعنی رسول خدا(ص) و علی و فاطمه و حسنین(ع) و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمی‌شود هرچند که از خویشاوندان و اقربای آن جناب باشد، البته این معنا معنایی است که قرآن کریم لفظ نامبرده را بدان اختصاص داده و گرنه به حسب عرف عام، کلمه نامبرده بر خویشاوندان نیز اطلاق می‌شود[۴۳]. برای اثبات صحت این قول می‌توان به احادیث بی‌شماری که از صحابه و تابعین در کتب اهل سنت نقل شده است مراجعه کرد[۴۴].[۴۵]

سخن پایانی

آنچه از مجموع یادداشت‌های مذکور به دست می‌آید این است که سوره احزاب مدنی است. مراد از کلمه بیت به کار رفته در آیه ۳۳ سوره احزاب «خانه پیامبر در مدینه» است و اهل آن خانه حضرت پیامبر، حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین(ع) می‌باشند.[۴۶]

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. العین، ج۴، ص۱۸.
  3. لسان العرب، ج۴، ص۵۰۴.
  4. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۲۸؛ مصباح المنیر، ج۲، ص۳۷۹.
  5. مفردات، ص۵۲۵.
  6. «و از آسمان آبی فرو می‌باراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند» سوره انفال، آیه ۱۱.
  7. «ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  8. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  9. التحقیق، ج۷، ص۱۲۷.
  10. المیزان، ج۱۶، ص۳۱۲.
  11. «چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  12. «خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند» سوره مائده، آیه ۶.
  13. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۲.
  14. التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۶۸؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.
  15. التبیان، ج۳، ص۴۱۸.
  16. صحیح مسلم، ۸، ۲۷۶-۲۷۷؛ سنن الترمذی ۶، ۲۸۹؛ مسند الامام احمد، ۱، ۵۴۴؛ جامع البیان، ۹، ۲۲؛ شواهد التنزیل، ۳، ۱۸.
  17. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۵.
  18. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۰۲؛ اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۰۱.
  19. مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹.
  20. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
  21. آیه‌های نامدار، ص۵۹.
  22. مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۰؛ الصافی، ج۴، ص۱۸۷.
  23. المیزان، ج۱۶، ص۳۱۲-۳۱۱.
  24. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۵.
  25. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
  26. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  27. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  28. «ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.
  29. «و هر یک از شما که در برابر خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کند و کاری شایسته انجام دهد پاداش او را دوبار می‌دهیم و برای او روزی ارجمندی آماده می‌داریم» سوره احزاب، آیه ۳۱.
  30. «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.
  31. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  32. جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۲۸۹.
  33. تفسیر الطبری، ج۲۰، ص۲۵۱؛ امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۶۴.
  34. تفسیر البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۱؛ شرح الزرقانی، ج۷، ص۱۲۷.
  35. المسند، ج۱، ص۳۳۴؛ ج۱، ص۳۷۸ (ط. شاکر)؛ و همچنین نک: راز ماندگاری قرآن، فصل سوم، کتابت قرآن.
  36. جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۲۹۰.
  37. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  38. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  39. تفسیر المیزان، ج۶، ص۴۸۷.
  40. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۱۶.
  41. اطلاعات قرآنی، ص۱۳۲؛ و ر.ک: دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ص۳۲۴.
  42. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۵۷.
  43. تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۸۸.
  44. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ص۸۴.
  45. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۵۸.
  46. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۵۹.