تفرقه در جامعهشناسی اسلامی
پرهیز از اختلاف و تفرقه
اسلام با اعطای جهانبینی واقعبینانه، طرح نظام اعتقادی، ارزشی و هنجاری مشترک، تعیین هدفها، طراحی مکانیسمهای لازم ارجاع مستمر به اصول مشترک، و ایجاد انگیزه کافی برای وحدت؛ زمینه بسیاری از اختلافها و رقابتهای ویرانگر را از میان برده و انسانها - به ویژه مؤمنان - را به نقش اتحاد به عنوان ضرورتترین نیاز جامعه توجه داده و متقابلاً با طرح و پیامدهای تفرقه، اختلاف و دشمنی، ایشان را از کشانده شدن به طرح هر آنچه پایههای وحدت اجتماعی را متزلزل میسازد، برحذر داشته است. قرآن کریم در آیه ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۱]، اختلاف و منازعه را عامل زوال عزت، شوکت و قدرت جامعه اسلامی معرفی کرده است. بیشک، توجه به اصول و غایتهای مشترک و محوریت آنها در ساحتهای مختلف جامعه مؤمنان، زمینه اختلاف و تفرقه را تا حد زیاد از میان میبرد. علامه طباطبایی در ذیل آیه ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۲] مینویسد: قرآن میخواهد بفرماید: شما مسلمانان مثل آن امتها نباشید که در آغاز بدنهایشان از یکدیگر جدا شد و از جماعت خارج شدند و در آخر این جدایی از اجتماع، سبب شد که آرا و عقایدشان هم مختلف گردد. میبینیم که خدای تعالی این اختلاف را در مواردی از کلامش به بغی نسبت داده، با اینکه مسئله ظهور اختلاف در آرا و عقاید امری ضروری است و جلوگیری افراد از آن ممکن نیست، چون درک و فهم افراد مختلف است؛ لکن همان طور که این بروز اختلاف ضروری است، بر طرف شدن آن هم به وسیله اجتماع ضروری است و خلاصه اگر جامعه مستقیماً نتواند اختلاف را برطرف سازد، با یک واسطه میتواند و آن هم این است که بدنها را به هم متصل و مرتبط سازد، پس با این حال، اگر امتی نخواهد این کار را بکند امتی یاغی و ستمگر است و خودش به دست خود اختلاف راه انداخته است. ما مکرر خاطرنشان ساختهایم که از دأب قرآن میفهمیم هرگاه در تحذیر و هشدار دادن از خطری و نهی از نزدیک شدن به آن بسیار تأکید میکند، نشانه این است که این خطر پیش میآید[۳]. در موضعی دیگر مینویسد: گویا کسی میگوید: ای امت اسلام! در زیر لوای توحید گرد آمده و در پیروی از کلمه حق اتفاق کنید، و گرنه هیچ تأمینی از عذابی که از بالا یا پایین یا از ناحیه اختلاف کلمه بر شما مسلط شود، و بین شما کار را به شمشیر و تازیانه کشد، نخواهید داشت[۴]. از آیه ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[۵] و برخی دیگر از آیات چنین بر میآید که سرچشمه بسیاری از اختلافها و کشمکشهای مذهبی و غیرمذهبی، نه جهل و بیخبری، بلکه بیشتر سرکشی، هواپرستی، زیادهخواهی، تعصبورزی، کینهتوزی، خرافهپرستی، سنتگرایی، تنگنظری، سلیقهورزی و امثال آن است. برای آگاهی بیشتر از زمینههای منازعه و کشمکش و انواع و آثار آن[۶].[۷]
آیات قرآنی مرتبط
- نهی از تفرقه بعد از بینه: ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۸].
- نهی مؤمنان از تفرقهجویی و تکروی: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا...﴾[۹].
- نهی مؤمنان از تفرقهافکنی در دین: ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ...﴾[۱۰].
- توجه دادن به پیامدهای سوء تنازع: ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ...﴾[۱۱].
- برخی آیات نیز منافقان را به سبب فعالیتهای تفرقهافکنانه در صفوف مؤمنان[۱۲] و ساحران را به سبب تفرقهافکنی میان زن و شوهرها[۱۳] مورد نکوهش قرار داده و تفرقهافکنان در دین و فرقهسازان را به عذاب دنیایی[۱۴] و عذاب سهمگین اخروی[۱۵] تهدید کرده است[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۷۹.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۹۶.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ ر. ک: مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۱۰۱.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۹.
- ↑ «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.
- ↑ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ﴾ «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.
- ↑ ﴿وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ﴾ «و (یهودیان) از آنچه شیطانها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) میخواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطانها کافر شدند که به مردم جادو میآموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچکس آموزشی نمیدادند مگر که میگفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میافکنند -در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمیرساندند- چیزی را میآموختند که به آنان زیان میرسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب میدانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهرهای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر میدانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴾ «تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد» سوره انعام، آیه ۱۵۹.
- ↑ ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۹.