در زمان قیام سلاح و مرکب امام مهدی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
در زمان قیام سلاح و مرکب امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر ظهور امام مهدی / قیام امام مهدی / ابزار جنگی امام مهدی
مدخل اصلیمربوع
تعداد پاسخ۳ پاسخ

در زمان قیام سلاح و مرکب امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب

حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«نظر به روایات زیادی که در این مورد آمده است گرچه ظاهر این است که حضرت با شمشیر و اسب قیام می‌کنند اما چنین برداشتی بدون هیچ توضیح و تفسیری درست نیست یعنی در صورتی که بپذیریم اسلحه حضرت شمشیر و مرکب وی اسب است باید بگوییم در آنها ویژگی‌هایی است که ما از آن خبر نداریم به عنوان مثال درباره شمشیر یاران ولی عصر (ع) می‌گویند به گونه‌ای است که کوه‌ها را به دو نیم خواهد کرد آیا شمشیرهای مورد نظر ما چنین قدرتی را دارند؟ که به طور یقین جواب منفی است.

بنابراین احتمال اول این است شمشیر و اسب امام از نوع معمولی و متداول نیست احتمال دوم این است که مراد و مقصود چیز دیگری است یعنی به صورت کنایه استفاده شده است و این مطلب را می‌رساند که حضرت مأمور به جهاد هستند و تنها به تبلیغ زبانی اکتفا نمی‌کنند بلکه برای اجرای احکام الهی و دستورات قرآنی به اسلحه و دیگر تجهیزات جنگی متوسل می‌شوند و تنها امامی است که برای رسیدن به حکومت عدل جهانی از قدرت و امکانات لازم برخوردار هستند.

احتمال سوم اینکه ابا صالح المهدی (ع) با همین شمشیر و اسب قیام می‌کند که در این صورت باید بگوییم وضعیت سلاح در آن زمان تغییر می‌کند زیرا به دور از ذهن نیست که لشکرکشی‌های حکومت‌های زورگو و به دنبال آن از بین رفتن بسیاری از انسان‌ها سبب شود تا مسئله صلح جهانی و خلع سلاح‌ها به مرور زمان واقعیت پیدا کند و در نتیجه تمامی این تجهیزات از میان برداشته شود.

حضرت آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در کتاب پاسخ ده پرسش می‌نویسد: منظور از خروج به شمشیر مأموریت جهاد، و توسل به اسلحه برای اعلاء کلمه حق است.

ثانیاً از کجا معلوم که در زمان ظهور آن حضرت این اسلحه‌های مهیب در اختیار بشر باقی باشد و شاید کسی باقی نباشد که بتواند از این اسلحه استفاده کند یا آنها را تهیه کند[۱].

البته این توضیح لازم است که مراد از اینکه کسی باقی نباشد یعنی اینکه افرادی که قابلیت استفاده از این سلاح را داشته باشند وجود ندارند نه اینکه اصلا کسی نباشد تا اشکال شود پس قیام به شمشیر معنا نخواهد داشت زیرا چنانچه خلع سلاح جهانی شود نسل‌های بعدی از این پیشرفت علمی و تسلیحات بهره‌ای ندارند و نیازی به فراگیری آن علم نخواهد بود.

در خصوص احتمال اول به طور قطع نوع سلاحی که حضرت قائم در نبرد به کار می‌گیرد با دیگر سلاح‌های آن روزگار تفاوت اساسی دارد[۲].

در خصوص احتمال دوم محمد صدر در کتاب تاریخ الغیبة الکبری می‌نویسد در روایات از این جهت تعبیر به سیف کرده‌اند که مردم آن زمان تنها با شمشیر آشنایی داشته‌اند و اطلاعی از اسلحه‌های امروزی نداشته‌اند و ما باید مصادیق آن را در هر عصری توسعه بدهیم.

فیکون المراد بالسیف سلاح الامام المهدی (ع)[۳]. بنابراین مراد از سیف اسلحه امام مهدی (ع) است.

اکثر فرهیختگان احتمال دوم را پذیرفته‌اند زیرا در روایاتی که در خصوص علامت‌های قبل از ظهور آمده است از شمشیر به عنوان اسلحه و وسائل جنگی یاد شده است. پس می‌توان گفت مقصود از شمشیر همین تجهیزات پیشرفته است از جمله در روایتی آمده که: "از امام باقر (ع) نقل شده است که گروهی از مشرق برای رسیدن به حق خود قیام می‌کنند که حقوقشان به آنها داده نمی‌شود باز دوباره قیام می‌کنند تا حق خود را بگیرند باز داده نمی‌شود بنابراین شمشیرهایشان را برمی‌‌‌دارند"[۴].

پس با توجه به آینده‌‌‌نگری امام نسبت به خبر از حوادث آینده و این‌که مردم در حال حاضر و بعد از آن با فن‌‌‌آوری جدید و با اسلحه‌های مدرن و پیشرفته روی می‌آورند لذا منظور روایت قیام مردم مشرق با اسلحه پیشرفته است اما با این وجود در روایات استفاده از شمشیر یاد شده است.

دلیل دیگری که برای تقویت احتمال دوم مناسب است این است که برای گشودن سرزمین‌ها سلاحی مناسب لازم است که از همه آنها پیشرفته‌تر باشد به ویژه آنکه حضرت مهدی (ع) در بسیاری از فعالیت‌ها از طریق عادی عمل می‌کنند.

نتیجه آنکه مقصود از شمشیر جهاد و جنگ با کفار است به طوری‌‌‌که حضرت بسیاری از آنها را از بین می‌برد که در روایتی داریم وقتی افراد نادان اینها را می‌بینند چنین می‌گویند: اگر این مرد از فرزندان حضرت محمد (ص) بود مهربانی داشت[۵]»[۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین یوسفیان؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی یوسفیان، در کتاب «رخدادهای ظهور» در این‌باره گفته است:

«مسلماً در این که قیام حضرت، مسلحانه و همراه با جنگ و درگیری خواهد بود، شک و تردیدی وجود ندارد؛ اما آن چه محل بحث و گفتگو واقع شده، این است که سلاح حضرت چیست؟ آیا همان شمشیر و سلاح‌های جنگیِ دورانِ ابتداییِ اسلام خواهد بود یا حضرت از سلاح و ادوات روز بهره خواهند برد؟

برخی معتقدند روایاتی که اسلحه حضرت را شمشیر، معرفی کرده‌اند، همه، سمبلیک هستند و در واقع، پیام آن دست روایات، این است که حضرت در قیام خود از اسلحه و ادوات جنگی روز و حتی پیشرفته‌تر از آن، بهره خواهد برد. در مقابل، عده‌ای بر این باورند که باید ظاهر روایات را حفظ نمود. به اعتقاد آنان، با توجه به مجموع روایات، می‌توان دریافت که شمشیر، جایگاهی حقیقی و اصلی در جنگ‌های حضرت خواهد داشت و جنگ ایشان، واقعاً همان جنگ با شمشیر و سلاح‌های زمانِ گذشته است. اینان در توجیه این نکته که چگونه می‌توان با شمشیر در برابر انواع سلاح‌های مدرن که می‌توانند از راه دور، افراد و مکان‌های زیادی را نابود کنند؛ چند دسته شده‌اند. عده‌ای سخن از اعجاز به میان می‌آورند. بعضی دیگر با عنایت به خبر وقوع جنگ‌های قبل از ظهور در روایات، بر این باورند که آن جنگ‌ها باعث نابودی سلاح‌ها و بلکه، صنعت سلاح سازی می‌شود. به اعقتاد آنان، این جمله معروف که اگر جنگ سوم جهانی اتفاق بیفتد، پس از آن، جنگ‌ها با سنگ و چوب خواهد بود کنایه از آن است که طی جنگ‌های آخرالزمانی، علاوه بر نابودی حدود دو سومِ جمعیت بشر، سلاح‌ها نیز از بین خواهد رفت.

از نظر گروهی دیگر، حضرت از جانب خدا با افتادن رعب در دل دشمنان، یاری خواهد شد. به عبارت دیگر، هراس از ایشان باعث می‌شود که دشمنان نتوانند از سلاح خود استفاده کنند. به نظر می‌آید در این باره، اظهار نظر دقیق و قطعی، امکان ندارد. لذا بهتر است در عین حالی که وقوع جنگ‌های پس از ظهور را می‌پذیریم، نسبت به نوع سلاح حضرت، سکوت کنیم. چرا که اساساً این بحث، فاقد نتیجه قابل اعتنا، و بدون ارزش است»[۷].
۲. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است: «"مربوع" نام اسب حضرت رسول (ص) است که امام زمان (ع) هنگام ظهور آن را همراه دارند[۸]»[۹].
۳. آقای حکیمی؛
آقای محمد رضا حکیمی، در کتاب «خورشید مغرب» در این‌باره گفته است:

«از حضرت امام محمد باقر (ع) رسیده است، و بیشتر از ۱۲۹۰ سال از صدور آن می‌گذرد، توجه کنید:مهدی، بر مرکب‌های پرصدایی، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است، سوار می‌شود، و به آسمان‌ها، همه آسمان‌ها، سفر می‌کند[۱۰].

در روایت دیگری -از روایات معراجیه- خطاب به پیامبر اکرم (ص)، چنین آمده است: ای محمد! من به دست آخرین وصی تو، زمین را از وجود دشمنان خود پاک خواهم ساخت. و حکومت شرق و غرب عالم را به او خواهم داد. بادها را مسخر او خواهم کرد. ابرهای تندرآگین سخت را رام او خواهم نمود. و او را از طریق اسبابی (که برای سفر به آسمان‌ها هست)، به سفر کردن به آسمان‌ها موفق خواهم داشت[۱۱].

در متن روایت اول، چنین تعبیر شده است که مهدی، به وسیله ابر سختی که رعد و برق و صاعقه دارد، به آسمان‌ها خواهد رفت. در روایت معراجیه نیز سخن از ابر آمده است. بسیار مناسب است که این تعبیر کنایه باشد از مرکبی از نوع مرکب‌های فضاپیمای جدید، یا مرکبی مهم‌تر که بعدها پیدا شود، و یا خود امام دستور ساختن آن را بدهد. اگر خود ابر طبیعی هم منظور باشد، اهمیت خارق عادت بودن آن روشن است. تعبیر "اسباب السماوات" نیز، که در هر دو روایت آمده است، شایسته دقت بسیار است[۱۲]. "اسباب سماوات" چیست؟ آیا راه‌هایی است برای پیمودن آسمان؟ آیا ابزار و وسایلی است در زمین، که باید شناخت و مورد استفاده قرار داد، و با آنها، به آسمان‌ها رفت؟. از آن روزگار، که این روایات گفته شده است، ۱۲۹۰ تا ۱۴۰۰ سال می‌گذرد. آن روز، آنچه در میان دانایان و فیلسوفان بشری وجود داشته است، این بوده است که، سفر به آسمان محال است. فلاسفه یونان معتقد بوده‌اند که سفر به آسمان‌ها موجب شکافتن و پیوستن اجسام فلکی می‌شود، و این امر (خرق و التیام)، در اجسام آسمان محال است. از نظر کیهان‌شناسی، اطلاعات آن روز، همان هیئت بطلیموسی بوده است. باید گفت اصلاً آنان فضا و کیهان را چیزی نمی‌دانسته‌اند که قابل مسافرت باشد.

با این‌همه، آنچه هم گفتیم، اطلاعات مراکز تمدن آن روز بوده است، نه جاهایی مانند شبه جزیرة العرب. با این حساب، این چه علمی، و چه اطلاعی، و چه فرهنگی است، که در چنان جوی، مسئله "سفر به آسمان"، و مسئله "ابزار و اسباب سفر به آسمان" را، و رفتن به کرات دیگر را، بسادگی و صراحت، مطرح می‌سازد؟ در روایت امام باقر (ع) گفته شده است که بیشتر آسمان‌ها آباد و محل سکونت است. البته این آسمان‌شناسی اسلامی، که از مکتب ائمه طاهرین (ع) استفاده می‌شود، ربطی به آسمان‌شناسی یونانی و... ندارد. و هرچه در آسمان‌شناسی یونانی، محدودیت افلاک و ستارگان مطرح است، در آسمان‌شناسی اسلامی، درست به عکس است، و سخن از ابعاد عظیم، و ستارگان بی‌شمار، و اقمار فراوان، و منظومه‌های متعدد است[۱۳]. و ابراز این‌گونه مطالب، در آن روزگاران، ممکن نیست جز با علم به غیب، و اطلاع از واقعیت بزرگ عوالم هستی. و این علم نیست مگر علمی که از سوی خدا، به هادیان راه خدا، عنایت شده است»[۱۴].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. کتاب پاسخ ده پرسش، چاپ مهر قم، سال ۱۳۵۷، ص ۹۶، آیت اللّه صافى.
  2. کتاب چشم‌‌‌اندازى به حکومت مهدى، چاپ دفتر تبلیغات، سال ۱۳۸۰، چاپ سوم، طبسى.
  3. الزام الناصب، ج ۲، چاپ امیر چاپ دوم مؤلف شیخ على یزدى حائرى، ص ۱۶۰.
  4. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) أَنَّهُ قَالَ: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ...»؛ تاریخ الغیبة الکبرى، چاپ اول، سال ۱۳۹۵، چاپ دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ۴۴۸، محمد صدر.
  5. کتاب الغیبة، مؤلف شیخ طوسى، چاپ مؤسسه معارف اسلامى، چاپ دوم، سال ۱۴۱۷، ص ۱۸۸.
  6. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۸۷-۱۹۱.
  7. یوسفیان، مهدی؛ رخدادهای ظهور، ص ۹۴ - ۹۶.
  8. نجم الثاقب، باب دوم.
  9. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.
  10. بصائر الدرجات؛ الاختصاص؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۲۱.
  11. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۶۲–۲۶۴؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵-۷؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۲.
  12. زیرا که تعبیر «اسباب السماوات»، در مورد سفر به آسمان به کار می‌رود، چنان‌که در «قرآن کریم» آمده است: سوره حج، آیه ۱۵؛ سوره ص، آیه ۱۰؛ سوره غافر، آیه ۳۶-۳۷.
  13. در این باره، از جمله، رجوع کنید به کتاب «الهیئة و الاسلام» تألیف علامه سید هبة الدین شهرستانی، و ترجمه فارسی آن: «اسلام و هیئت».
  14. حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۳۹-۴۰.