دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اسماعیلیه در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اسماعیلیه در باره علم غیب چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره علم غیب چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اسماعیلیه در باره علم غیب چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
پاسخ نخست
آیتالله مکارم شیرازی در «وبگاه رسمی خود» در اینباره گفته است:
«در نگاه اسماعیلیه، امام (ع) از هرگونه خطا، اشتباه و گناه مصون است، چه در مقام دریافت حقایق و چه در ضبط و نگه داری آنها، و نیز در عمل و به کارگیری و اجرای قوانین و احکام. علم غیب و دانستن اسرارِ بواطن انسانها از ویژگیهای دیگر امام (ع) در نگاه اسماعیلیه است»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین فرمانیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرمانیان و خانم هاشمی در مقاله «نظریه امامت در اسماعیلیه» در اینباره گفتهاند:
«اثبات وصایت امام از طریق نص و عصمت و علم امام از جمله ویژگیهایی است که مورد توجه اسماعیلیه بوده است. ایشان در مورد علم غیب ائمه، شفاعت و عدم غلو در شأن ایشان، مرجع بودن ائمه در امر دین، اختصاصی بودن علم ائمه و انتقال آن از امامی به امام دیگر و انتساب امامت به خاندان پیامبر (ص) دارای نظری اعتدالی بودند؛ هر چند در طول تاریخ اسماعیلیه غلو در شأن برخی امامان اسماعیلی به تدریج رخ داده و تغییراتی در نگرش ایشان روی داده است. اسماعیلیان قائلند در هر عصری باید امام هدایتگر معصومی باشد، اما بسیاری از امامان اسماعیلی با استدلالهای پیشینیان خود مبتنی بر عصمت امام مطابق نبودهاند و یا علم آنان شامل علم غیب نبوده و تنها ایشان با ارائۀ تفسیری باطنی سعی در قانع نمودن پیروان خود داشته اند»[۲].
|
۲. آقای دکتر خادمی و خانم بختیاری؛ |
---|
آقای دکتر عینالله خادمی و خانم صدیقه بختیاری در مقاله «جایگاه و ضرورت امامت از منظر اسماعیلیه» در اینباره گفتهاند:
«فاطمیان، پیامبر را در مرتبه اول قرار میدادند و از دیدگاه آنها امام پیشرو خلق، ترجمان کتاب خدا و خزانهدار علم خداوندی بود[۳]. مهمترین وظیفه امام (ع)، تأویل و تفسیر شریعت است. این وظیفهیی است که بر عهده ائمه (ع) اسماعیلی است. زیرا امام (ع)، مؤید به تأیید الهی است. چنانکه سجستانی آورده است: "دعوت پیامبر (ص)، تنزیل و شریعت است و دعوت وصی، تأویل و حقیقت"[۴]. بنابراین تأویل، مهمترین وظیفه امام (ع) است که از سویی به شریعت و تنزیل جان میبخشد و از سوی دیگر موجب هدایت مردم میگردد. تأویل قرآن را کسی نمیداند؛ مگر خداوند و راسخان در علم و شاهد آن از قرآن این آیه شریفه است: ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۵][۶] بنابراین، راسخان در علم، تأویلگران قرآن هستند. سرآغاز صاحبان این تأویل، علی بن ابیطالب (ع) است و تأویل در سلسله امامانی که از نسل اویند ادامه دارد. در دور اسلام، حضرت محمد (ص) مسئولیت ابلاغ وحی یا تنزیل را برعهده داشت. حال آنکه علی (ع) مسئولیت تأویل آن را عهده دار بود. این وظیفه پس از علی (ع) به ائمه (ع) علوی بعدی منتقل شد[۷]. تأویل، بهعنوان یکی از وظایف امام (ع)، سرچشمه زنده دانش است؛ زیرا بدون تأویل هرگز نمیتوان از شریعت به حقیقت رسید و غیر از امام (ع) کسی نمیتواند به تأویل بپردازد. زیرا وظیفه تأویل بر عهده "راسخون" است، بنابراین مردم بدون اینکه خود دست به تأویل بزنند، باید آن را از منبع و مرجع آن بجویند و این همان نقطه احتیاج مردم به امام (ع) است و آنگونه که در "نظریه تعلیم" خواهد آمد، احتیاج به امام (ع) موجب اثبات امامت نیز میشود. تأویل، با وجود امام است که علمی زنده و پویا میماند و مردم با پویایی همین علم به حقیقتی میرسند که با روشن شدن معانی دین، رستگاری را در پی خواهد داشت. در غیر اینصورت اسیر ظواهر خواهند ماند و این زیانکاری است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: "آن کسی که در میان شماست با شما در تأویل قرآن، همچنان شمشیر زند که من بر تنزیلش زدم"[۸]. ناصر خسرو در کتاب "خوان الاخوان" مینویسد: "باطن و ظاهر را امام (ع) نگاه میدارد و خلق را باندازه طاقت ایشان از علم تأویل بهره دهد" [۹]. بنابراین امام، باندازه معرفت هر کس پنجره یی از تأویل میگشاید. کسانی که به دعوت و جامعه اسماعیلی مشرف شده بودند، میتوانستند حقایق باطنی را از مرجع و سرچشمه این حقایق، یعنی ائمه (ع) دریافت کنند، بنابراین امامان (ع) اسماعیلی سرچشمههای علم و راهنمایان مشروع و اهل تأویل بودهاند. این تعالیم، نقش امام (ع) اسماعیلی و سلسله مراتب تعلیم دینی در سازمان دعوت که بهوسیله امامان (ع) اسماعیلی بوجود آمده بود را بخوبی روشن میگرداند. زیرا بسیاری از کتب اسماعیلیه بر اساس تأویل است و افرادی که تازه به دین اسماعیلی میپیوستند، با انجام سوگند میثاق در واقع متعهد میشدند که باطن را که بهوسیله یکی از حدود، یعنی معلم منصوب از جانب امام به او تعلیم داده میشد سری نگه دارند، بنابراین باطن هم سری و پنهان بود و هم علم آن از عوام الناس غیر اسماعیلی پوشیده میماند[۱۰]»[۱۱]. |
۳. پژوهشگران وبگاه اسماعیلیه نیوز؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه اسماعیلیه نیوز، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«اسماعیلیه بر این باورند که امام باید به تمام امور دینی واحکام ومعارف شرعی علم وآگاهی کامل داشته باشد؛ تا بتواند هدایتگر امت به سوی خیر و سعادت باشد. زیرا علم امام یک علم حضوری است که به عنایت و موهبت الهی به او عطا شده است از این رو امام (ع) نیاز به معلّم ندارد و دیگران نمیتوانند آن را کسب کنند. ناصر خسرو میگوید: "بر خداوند واجب است علومی را که عقلهای بشری به آن نیازمند است به شخصی امام عطا کند و این علم اعطایی لدنی است؛ نه اکتسابی؛ زیرا اگر اکتسابی بود فضیلتی برای امام نبود و هر کس میتوانست به آن دست یابد"[۱۲]. احمد بن ابراهیم نیشابوری حضوری و لدنی بودن علم امام را بر اساس بطلان تسلسل این گونه بیان میکند: چون مردم محتاج آموختن از یکدیگرند باید مراحل تعلیم و تعلّم به کسی برسد که او از کسی نیاموخته باشد و دانش را به وسیله تأیید الهی پذیرفته باشد نه به وسیله تعلیم شخص دیگر...و چنین کسی که لایق دریافت علم از خداست پیامبر اسلام (ص) و امامان روزگار هستند[۱۳]»[۱۴].
|
۴. پژوهشگران وبگاه پرسمان. |
---|
پرسشهای مصداقی همطراز
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- غیب در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- حقیقت غیب چیست؟ (پرسش)
- جهان غیب چیست؟ (پرسش)
- قرآن در مورد جهان غیب چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد جهان غیب وجود دارد؟ (پرسش)
- جهان شهادت چیست؟ (پرسش)
- قرآن در مورد جهان شهادت چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد جهان شهادت وجود دارد؟ (پرسش)
- ایمان به غیب به چه معناست؟ (پرسش)
- علم غیب چیست؟ (پرسش)
- فرق بین کارهای خارقالعاده و علم غیب چیست؟ (پرسش)
- فرق بین پیشگویی و علم غیب چیست؟ (پرسش)
- آگاه از غیب کیست؟ (پرسش)
- بحث از علم غیب چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا انسان نیازی به ارتباط با جهان غیب دارد؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان اصول دین اسلام در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ وبگاه پاسخدهنده.
- ↑ نظریه امامت در اسماعیلیه.
- ↑ عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۷.
- ↑ الافتخار، ص ۷۱.
- ↑ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات محکماند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر آیات متشابهاند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران ، آیه ۷.
- ↑ تصورات، ص ۱۴۵؛ سنتهای عقلانی در اسلام، ص ۱۰۳.
- ↑ سنتهای عقلانی در اسلام، ص ۱۰۲.
- ↑ تصورات، ص ۱۴۵.
- ↑ خوان الاخوان، تصحیح علی اکبر قویم، ص ۸۶.
- ↑ سنتهای عقلانی در اسلام، ص ۱۰۳.
- ↑ جایگاه و ضرورت امامت از منظر اسماعیلیه.
- ↑ وجه دین، ص۸ -۹.
- ↑ إثبات الإمامة، ص۵۷.
- ↑ وبگاه اسماعیلیه نیوز
- ↑ وبگاه پرسمان