زینب بنت جحش
زینب بنت جحش یکی از زنان مشهور صدر اسلام و از همسران رسول خدا(ص) بود که بعد از جدا شدن از شوهر اولش یعنی زید به ازدواج رسول اکرم(ص) درآمد. او زنی پارسا و بخشنده بود که در سال بیست هجری در مدینه وفات کرد و در بقیع به خاک سپرده شد.
مقدمه
زینب بنت جحش، مکنّی به امالحکم[۱]، یکی از زنان مشهور صدر اسلام و از همسران رسول خدا (ص) بود. او پیش از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) "بره" نام داشت؛ اما پس از آن، حضرت، وی را زینب نام نهاد[۲]. او، زنی زیبا[۳]، پارسا و بخشنده بود. وی در سال بیست هجری در مدینه وفات کرد و در بقیع به خاک سپرده شد[۴].
نسب ایشان
نسب کامل او، "زینب بنت جحش بن رئاب بن قیس بن یعمر بن صبره بن مره بن کبیر بن غنم بن دودان بن اسد بن خزیمه" است[۵]. مادرش نیز امیمه دختر عبدالمطلب و عمه پیغمبر (ص) بود[۶].[۷]
ازدواج با رسول خدا (ص)
او از متقدمان اسلام و از اول مهاجران به شمار میرود[۸]. پیامبر او را که از خانوادهای متمول و بزرگ در مکه بود برای پسر خواندهاش، زید بن حارثه خواستگاری کرد؛ اما وی از ازدواج با زید امتناع ورزید؛ تا اینکه آیه ۳۶ سوره احزاب نازل شد[۹]. پس از نزول این آیه، زینب به ازدواج با زید رضایت داد؛ اما اختلاف و مشاجرههایشان، زندگی را به کام آنان تلخ کرد. گویا منشأ این اختلاف، تفاخر زینب و تکبر و زباندرازی و بداخلاقی او بود[۱۰]. سرانجام در پی این ناسازگاریها، زید، صلاح خویش و زینب را در جدایی دانست؛ از اینرو، او را طلاق داد. پس از پایان عِدّه زینب، رسول خدا (ص) به فرمان الهی برای از بین بردن این رسم جاهلی از زینب خواستگاری کرد. آن رسم، این بود که همسر پسر خوانده را عروس شخص میشمردند؛ از اینرو، او را به پدر شوهر محرم میدانستند[۱۱].
زینب، همواره به ازدواجش با رسول خدا (ص) افتخار میکرد. او گاهی خطاب به پیامبر (ص) میگفت: "من به سه جهت مثل دیگر زنانت نیستم: اول اینکه جد من و تو یکی است؛ دوم اینکه عقد من و تو را خداوند در آسمان بسته است و سوم اینکه جبرئیل، فرستاده این امر بود"[۱۲]. او به زنان دیگر پیامبر (ص) نیز میبالید و میگفت: "شما را پدرانتان به مَهر به ازدواج حضرت در آوردند؛ اما مرا خدا به مِهر"[۱۳].[۱۴]
اوصاف اخلاقی حفصه
او زنی کریم، شریفالنسب، پارسا و پاکدامن و به جود و بخشش شهره بود؛ به همین لحاظ از کریمترین زنان پیامبر (ص) شمرده میشود[۱۵]؛ طوری که گفتهاند: هنگام مرگ، دینار و درهمی از خود به جا نگذاشته و همه را در راه خدا صدقه داده بود[۱۶].
به نقل از امسلمه، حضرت رسول خدا (ص) از حالات و اخلاق زینب خوشش میآمد و فراوان، پیش او میرفت[۱۷]. آن حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ أَوَّاهٌ» مردی پرسید: "اوّاه چیست؟" فرمود: "خاشع و متضرع" و سپس قسمتی از آیه ۷۵ سوره هود را خواند: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ﴾[۱۸].[۱۹]
با این حال او از عیوب و نواقص اخلاقی مبرا نبوده است. گفتهاند که در جریان نفقه خواستن زنان پیامبر (ص)، وی سخنانی گفت که خاطر رسول خدا (ص) را آزرد. او به آن حضرت گفت: "تو رسول خدایی و حال آنکه عدالت نمیورزی"[۲۰]. سپس او و به نقلی حفصه بنت عمر بن خطاب ادامه داد: "اگر طلاقمان دهی، امید است از قوم خود کفوهایی بیابیم"[۲۱]. این سخنان، ناراحتی و تأثر شدید حضرت را در پی داشت؛ طوری که مدتی از زنان خود کناره گرفت؛ تا اینکه آیات نخست سوره تحریم نازل شد[۲۲].[۲۳]
وفات
زینب سرانجام در تابستان سال بیست هجری در سن ۵۳ سالگی در مدینه درگذشت[۲۴]. عمر بن خطاب بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپرد[۲۵]. او نخستین زن از زنان رسول خدا (ص) بود که پس از ایشان رحلت کرد[۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
- بنی اسد بن خزیمه (قبیله)
- بنی جحش (خاندان)
- جحش بن رئاب اسدی (پدر)
- امیمه دختر عبدالمطلب (مادر)
- پیامبر خاتم (همسر)
- عبدالله بن جحش (برادر)
- عبیدالله بن جحش (برادر)
- عبد بن جحش (برادر)
- حمنه بنت جحش (خواهر)
- حبیبه بنت جحش (خواهر)
منابع
پانویس
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۰۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۶۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۷؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۶۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «زینب بنت جحش»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۵؛ ابوجعفر محمد ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۸۵؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۴۹۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «زینب بنت جحش»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۲۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۲۵.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا﴾ «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۴۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «زینب بنت جحش»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۲۹.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲.
- ↑ «ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبهکاری بود» سوره هود، آیه ۷۵.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۲؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۱.
- ↑ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.
- ↑ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «زینب بنت جحش»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۵.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۱۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۹-۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «زینب بنت جحش»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۵.