مذهب زیدیه در معارف مهدویت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«زید بن علی» فرزند امام سجاد (ع) بود. او در زمان امام باقر (ع) به خونخواهی امام حسین (ع) قیام کرد و سرانجام به شهادت رسید. گروهی که او را در این قیام همراهی می‌‌کردند و او را امام خود می‌‌پنداشتند، پس از او نیز به سوی ائمه هدی إ (ع) نیآمدند و معتقدند که هر فرد فاطمی نسب که قیام کند و علم و شجاعت داشته باشد و دعوت به خود نماید با او باید بیعت کرد و او را به رهبری و امامت خود می‌‌پذیرند. حضرت زید (ع) از نظر ائمه (ع) مردی نیک سرشت معرفی شده است، هر چند از طرف اهل بیت به او گفته شده بود که شهید خواهد شد و قیامش به سرانجام نخواهد رسید.[۱]

نظریه زیدیه در باب مهدویت

پیروان زید به خاطر جلب‎‌توجه توده‎‌ها و تسخیر عواطف و احساسات مذهبی و انگیزه‎‌های نفسانی با تمسک به روایتی از پیامبر (ص) که فرمودند: «مهدی از فرزندان حسین (ع) است، او با شمشیر به پا می‏‌خیزد و مادرش بهترین کنیزان خواهد بود» مدعی شدند چون زید از نسل حسین (ع) است و بر ضد ظالمان با شمشیر قیام کرده و از سویی فرزند کنیز است، مهدی موعود است[۲].[۳] با این عقاید مذهب "زیدیه" به وجود آمد[۴] و از زیدیه به "چهار امامی" نیز یاد می‌‌شود؛ زیرا آنان تنها به امامت امام علی، امام حسن، امام حسین (ع) و زید بن علی معتقدند و دیگر ائمه (ع) را تنها به عنوان پیشوایان علم و معرفت می‌‌دانند[۵].

اما براساس روایتی از خود زید عقیدۀ صحیح او در امر مهدویت روشن می‌‌شود: «پدرم علی بن حسین (ع) از پدرش حسین بن علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده است: «ای حسین! تو امامی و نه تن از فرزندان تو امینان و امامان معصوم‎‌اند و نهمین آنان، مهدی ایشان است»[۶].[۷]

نقش زیدیه در آخرالزمان

زیدیان تا زمان ما نیز وجود دارند و اکثراً در یمن زندگی می‌‌کنند. زیدیه دچار‌ تحول‌های بزرگی شده‌اند و دچار عقیده‌های سلفی و اکثراً تابع مذهب شافعی اهل‌ تسنن هستند. در روایتی امام صادق (ع) زیدیه را سپر بلای شیعه معرفی می‌‌نماید[۸]؛ زیرا آنان به‌ واسطه نسبت ظاهری با شیعه و همچنین افراطی‌گری، همیشه دشمنان را متوجه خود‌ می‌‌ساختند.

در حدیثی امام صادق (ع) به مفضل فرمود: سید حسنی از طرف دیلم قیام می‌‌کند و‌ با لشکری انبوه به حضرت مهدی (ع) ملحق می‌‌شود. او حضرت را شناخته ولی برای‌ اطمینان خاطر باران خود از حضرت معجزات و نشانه‌هایی را می‌‌خواهد و حضرت همه‌ را انجام می‌‌دهد. سید حسنی دست می‌‌گشاید و با حضرت بیعت می‌‌کند و سایر لشکر‌ او نیز با حضرت بیعت می‌‌کنند. اما در میان سپاه او چهل هزار نفر زیدی مذهب هستند‌ که قرآن حمایل کرده‌اند. آنها می‌‌گویند معجزات حضرت جملگی سحر است و از‌ بیعت سرباز می‌‌زنند. درگیری میان دو دسته ایجاد می‌‌شود. حضرت رو به زیدیان کرده‌ و آنها را موعظه می‌‌کند و تا سه روز به آنها مهلت می‌دهد که در عقیده خود تجدید‌ نظر کنند. اما آنان روز به روز یاغی‌تر می‌‌شوند. سپس حضرت دستور می‌‌دهد که همه را‌ بکشند و با قرآنهایشان دفن کنند تا روز قیامت بیشتر حسرت بخورند. شاخه‌ای از زیدیه، فرقه‌ای به نام "بتریّه" هستند که در آخرالزمان با حضرت‌ خواهند جنگید. امام باقر (ع) می‌‌فرماید: هنگامی که حضرت قائم (ع) قیام می‌‌کند به‌ سوی کوفه رفته و در آنجا با شانزده هزار عالم دینی از فرقه بتریه روبرو می‌‌شود، آنان‌ قاریان قرآنند و پیشانی‌هایشان از کثرت سجده پینه بسته است، اما نفاق سرتاسر وجود آنان را گرفته است. این فرقه در حالی که غرق در سلاح هستند با حضرت روبرو‌ می‌شوند. همه آنان حضرت را انکار می‌‌کنند و می‌‌گویند: ای فرزند فاطمه! از همان‌ راهی که آمده‌ای بازگرد، زیرا به تو نیازی نداریم. حضرت مهدی (ع) نیز شمشیر‌ کشیده و آنان را یکسره از دم تیغ می‌‌گذراند. آنان همگی در پشت شهر نجف، در یک‌ نیم‌روز دوشنبه مانند شترِ قربانی کشته می‌‌شوند، و حتی یک نفر از یاران حضرت هم‌ آسیبی نمی‌بیند[۹].[۱۰]

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۳۴۶.
  2. ر.ک: محمد جعفری، سید حسین، تشیع در مسیر تاریخ، ص ۲۹۰ـ۲۹۳؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۵۶۸.
  3. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۵۴ ـ ۲۵۵.
  4. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۹۱.
  5. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۱.
  6. خزاز رازی قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصوص علی الائمة الاثنی عشر، ص ۳۲۷.
  7. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۰۴ـ ۱۰۵.
  8. کافی: ج ۲، ص ۲۲۵.
  9. اثبات الهداة: ج ۳، ص ۵۱۶.
  10. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۳۴۶.