مرجعیت علمی امام رضا
تربیت شاگردان
بخش دیگر از فعالیت علمی و فرهنگی امام رضاS برگزاری جلسههای علمی آن حضرت بوده که در مدینه و در مرو همواره با حضور شمار فراوانی از اصحاب ایشان برگزار میشد؛ و از جمله نتایج این جلسهها پرورش فقیهان و محدثانی و متکلمان و... بوده است که برخی از آنان از نقش بسیار مهمی در حفظ و گسترش تراث اهل بیت(ع) داشته و با تألیفات فراوان این میراث گرانبها را برای نسلهای بعدی به یادگار نهادهاند.
در بخش فقه و حدیث افرادی چند از سرشناسان بودهاند که عبارتاند از: یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی، حسن و حسین برادران حماد اهوازی، حسن بن محبوب، فضاله بن ایوب اهوازی، معروف کرخی، زکریا بن آدم و علی بن میثم.
در میان شاگردان آن حضرت افرادی چون علی بن اسماعیل میثمی، از متکلمان بزرگ شیعه، دیده میشوند که کتاب مجالس هشام بن الحکم را در رد مخالفان شیعه نگاشته و یا بارها به مناظره با ابوهذیل علاف و نَظّام، از برجستهترین دانشمندان معتزله، پرداخت[۱].
تنها در برخی منابع، نام بیش از سیصد شاگرد آن حضرت ذکر شده است[۲] که نشان از میزان بالای تلاش و فعالیت علمی امام رضاS در مدینه دارد. این موضوع از ظهور و بروز عالمان و فرهیختگان تربیت شده امام رضاS که چهره آنان در دوره ولایتعهدی به خوبی دیده میشود، نیز فهمیده میشود[۳].
پاسخ به اشکالات و شبهات مخالفان
خراسان در دوره مأمون از مهمترین مراکز علمی جهان اسلام در حوزه حدیث، کلام و فقه بود و عالمان ایرانی بسیاری، از جمله استادان شخصیتهای برجسته اهل سنت همچون بخاری و مسلم نیشابوری، از مهمترین نویسندگان صحاح سته اهل سنت، در این شهر حضور داشتند[۴]. بنابراین، حضور امام رضاS در مرو و بروز و ظهور دانش حضرت در چنین فضایی دارای اهمیت بسیار بود. به ویژه آنکه ایشان در محافل علمی حضور یافته و به تبیین نظریات امامیه میپرداخت. برای نمونه، در مقابل دیدگاه حنفیان، به اشکالهای استنباط احکام شرعی از راه قیاس پرداختند[۵].
شهرت امامS در آگاهی به معارف قرآن و سنت تا آن پایه بود که مأمون نیز گاه پرسشهای علمی خود را نزد امامS مطرح میکرد. برای نمونه، مأمون از آن حضرت درباره آیه وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى[۶] و چگونگی جمع آن با اعتقاد به عصمت پیامبران(ع) پرسید؛ و امامS با بیانی روشن، عمل حضرت آدمS را ترک اولی خواند و شبهه منافات آن با عصمت پیامبران(ع) را برطرف کرد[۷].[۸]
مناظرههای علمی
از جمله رویدادهای مهم علمی در دوره ولایتعهدی امام رضاS، مناظرههای آن حضرت با علما و دانشمندان ادیان و مذاهب بزرگ بود. افزون بر کتاب عیون اخبار الرضاS که مجموع اخبار دوران ولایتعهدی را به خوبی در خود جای داده است، در کتاب احتجاج اثر شیخ طبرسی (م ۴۵۴ق) نیز به مهمترین این مناظرهها پرداخته شده است.
مأمون که خود به عنوان اهل علم شناخته میشد، مناظراتی میان امامS و برترین دانشمندان عصر ترتیب داد. مقاصد پلید وی از این اقدام را میتوان از برخی اخبار برداشت کرد؛ چنانکه به یکی از افراد تعیین شده برای مناظره با امامS تأکید کرد که از تو میخواهم تا تنها در یک مورد علی بن موسی را مجاب گردانی[۹]. آن حضرت که از اهداف ناصحیح مأمون مطلع بود و به فرستادگان او که حضرت را برای شرکت در مناظرات دعوت کردند، فرمود: به مأمون بگویید آنچه را اراده کرده است فهمیدهام و خواهم آمد[۱۰]. در جای دیگر نیز فرمود: مأمون در نتیجه این امر پشیمان خواهد شد[۱۱]. گفتنی است که برتری امامS در مناظرهها آن قدر اهمیت داشت که بعدها اباصلت هروی (م ۲۳۶ق)، از اصحاب آن حضرت، یکی از دلائل به شهادت رسیدن امامS را همین موضوع دانسته است[۱۲].
در منابع متقدم، نام دانشمندانی که برای مناظره با امام رضاS حضور یافتند ذکر نشده و تنها به القابی چون جاثلیق که عنوان مقام سراسقفی مسیحیان بود، و یا رأس الجالوت که لقب رئیس یهودیان بود، اشاره شده است. اهمیت مناظرههای صورت گرفته با اهل کتاب، به ویژه با تسلطی که امامS بر کتابهای تورات، انجیل و زبور از خود نشان داد، زمانی به خوبی روشن میشود که بر شرایط حاکم بر منطقه خراسان بزرگ از نظر تنوع فرقهها و نحلههای دینی و مذهبی و چالشهایی که از این ناحیه متوجه اسلام و جامعه مسلمانان بود، توجه شود؛ زیرا در این دوره پیروان فرقههای گوناگون مسیحی، یهودی، مانویان، مزدکیان، بودائیان و بسیاری دیگر از فرقههای دینی و مذهبی در این منطقه آزادانه زندگی میکردند و حتی به تبلیغ دین و آیین خود میپرداختند.
در این مناظرهها دو موضوع به بهترین صورت برای حاضران روشن شد؛ نخست چیرگی و استواری بیانات امام رضاS بود که با بررسی و تحلیل اخبار مناظرات اهمیت آن روشن میشود. امامS دیگران را دعوت به پرسشگری میکرد و اصرار داشت از هرگونه مجامله و تکلف در طرح مسائل علمی پرهیز شود[۱۳]. همچنین در ورود به بحث و انتخاب موضوع به طرف مقابل میدان میداد تا مطالب خود را با صورت و ساختاری مورد پسند مخاطبان و البته همراه با نظم منطقی، مطرح کند[۱۴]. امام رضاS در مباحثه به منابع مورد توافق و آنچه از مسلمات طرف مقابل بود ارجاع میداد[۱۵] و به اصطلاح با ایجاد «زبان مشترک» با آنان مناظره میکرد و بیانات خود را در قالبهای قابل فهم برای همگان چون تمثیل بیان میکرد[۱۶]. افزون بر این موارد، امامS برای مناظره کننده احترام قائل بود و تنها به نقد نظریات آنها میپرداختند و از هر تحریف و مغالطهای دوری میکرد. این ویژگیها در روش مناظرات امامS، سبب شد تا مفاهیم و مباحث مطرح شده ایشان تأثیرگذار باشند.
اقرار پیاپی مناظره کنندگان به اعتقادات امامS و برتری آن حضرت، مقام علمی ایشان را بیش از گذشته نمایان میکرد. جاثلیق در پایان مناظره اعلام کرد که به مسیح سوگند در میان دانشمندان مسلمان مانند تو نیست[۱۷]. رأس الجالوت و بزرگ زرتشتیان نیز با سکوت خود از ادامه بحث سرباز زد و عمران صابی در نهایت به وحدانیت خدا و نبوت پیامبر اکرمa اقرار کرد و مسلمان شد. مناظره امامS با وی تا جایی مؤثر بود که خود عمران به مبلغ دین اسلام تبدیل شد و بعدها با بزرگان ادیان مختلف بحث و مناظره میکرد[۱۸]. بیتردید مأمون گمان نمیکرد فضای مناظرات این گونه به محبوبیت امامS ختم شود[۱۹].
میراث علمی امام رضاS
میراث علمی امام رضاS معارف و آموزههای گران بهایی است که امروزه به وسیله منابع کهن در اختیار شیعیان قرار گرفته است. با بررسی نام راویان سخنان امامS میتوان به این نتیجه دست یافت که مراجعات علمی به آن حضرت از شهرهای مختلفی چون اهواز، نهاوند، همدان، قم، ری، دیلم، طبرستان، گرگان، نیشابور، هرات، بلخ و فارس بوده است. باید توجه داشت که میراث علمی امام رضاS افزون بر آنکه نقش مهمی در پیشبرد علوم اسلامی دارد، امروزه در مطالعات علوم انسانی نیز اهمیت یافته است.
نجاشی در کتاب رجال خود از کتابهایی با عنوان «مسائل» یا «کتاب عن الرضا» نام میبرد که مشتمل بر پرسشهایی است در موضوعات مختلف دینی از امام رضاS شده و آن حضرت پاسخهایی به آنها داده است[۲۰]؛ چنان که در مورد از این رسالهها که از سوی محمد بن سنان و فضل بن شاذان نیشابوری تهیه شده، در کتاب عیون اخبار الرضاS نقل شدهاند[۲۱]. افزون بر معارف یادشده که از گفتار و رفتار امام رضاS قابل استفاده است، شرح حال نویسان، تألیفاتی را در موضوعات فقه، حدیث و طب به آن حضرت نسبت دادهاند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود.
فقه الرضاS و جوامع الشریعه، دو کتاب مشتمل بر مباحث فقهی و اخلاقیاند. کتاب نخست در زمان علامه مجلسی (م ۱۱۱۱ق) شهرت یافت و مورد تأیید ایشان قرار گرفت[۲۲]؛ اما برخی چون شیخ حر عاملی (م ۱۱۰۴ق) آن را کتابی مجهول المؤلف خوانده و روایات آن را مرسل دانستهاند[۲۳]. بررسیها نشان میدهند که بیشتر روایات این کتاب، همان اخباری هستند که بدون سند در کتاب من لایحضره الفقیه، اثر شیخ صدوق ذکر شدهاند. صحیفة الرضا اثری دیگر و حاوی روایات امام رضاS از رسول اکرمa و پدران ایشان است که به آن حضرت نسبت داده شده است و سلسله سند آن به احمد بن عامر طایی باز میگردد[۲۴].
طب الرضا یا رساله ذهبیه نیز کتابچهای در موضوعات پزشکی است؛ که گفته میشود به درخواست مأمون از سوی امامS نگاشته شده است. مأمون بعدها دستور داد تا آن را با آب طلا بنویسند[۲۵]. البته مطابق آنچه در این خبر گزارش شده، امام و مأمون هر دو در نیشابور حضور داشتهاند. این در حالی است که امام رضاS تنها یکبار از نیشابور عبور نمودند و آن هم در هنگام مهاجرت به سوی مرو بود؛ و منابع تاریخی تصریح نمودند که مأمون در مرو به استقبال امامS آمد و یا از همسفران امام رضاS درباره آنچه در مسیر بر ایشان گذشته، پرسش نمود.
به هر ترتیب، این رساله که هماهنگ با شرایط همان زمان نگاشته شده به مباحثی چون بهداشت، پیشگیری از بیماریها و راههای علاج آنها میپردازد[۲۶]. افزون بر آثار یادشده، برخی اشعار نیز به امام رضاS منتسباند که بسیاری از آنها در کتاب عیون اخبار الرضاS آورده شدهاند[۲۷].[۲۸]
منابع
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲
پانویس
- ↑ نجاشی، رجال، ص۲۵۱.
- ↑ طوسی، رجال، ص۳۶۶.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۱۲.
- ↑ حمیری، حورالعین، ص۳۵۶-۳۵۷.
- ↑ «آنگاه، (هر دو) از آن خوردند و شرمگاههاشان بر آنان نمایان شد و آغاز کردند به نهادن برگ (درختان) بهشت بر خودشان و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۱۰.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۶۲.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۱۴.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۱۶.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۵۸۵.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۵۸۵.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۵۸۵.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۳۶.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۱۰.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۲۳، ۴۰، ۱۷۴ و....
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۱، ص۹۵-۱۲۸.
- ↑ برای مشاهده مجموعهای از اخبار در این باره، ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۱-۱۲.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۱۹۴.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۱۰۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۱، ۵۹ و ۳۵۶.
- ↑ طوسی، رجال، ص۲۲۳.
- ↑ برای نمونه، ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضاS، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۱۲.