نماز جمعه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

نماز جمعه یکی از فرائض معنوی است که در زمان حضور معصوم واجب است. این نماز از زمان پیامبر اکرم(ص) و در زمان ائمه(ع) اقامه می‌شده است. بر اساس نظر برخی از فقها با ۵ نفر می‌‌توان نماز جمعه را برگزار کرد. عقل، ایمان، حلال‌زاده‌ بودن، عدالت، بلوغ و مرد بودن (ذکورت) از شرایط امام جمعه است.

مقدمه

در قرآن، خداوند از مؤمنان می‌خواهد که هنگام «نماز جمعه» به سوی ذکر خدا بشتابند و خرید و فروش را رها کنند. امام خمینی در عصر غیبت قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است.

امام خمینی برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی ذکر کرده چون: اسلام، بلوغ، وقت و دو خطبه و نماز جمعه را بر مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم واجب دانسته و خواندن خطبه‌ها را پیش از ظهر شرعی جایز می‌داند و شرایط امام جمعه را عبارت می‌داند از: عقل، ایمان، حلال‌زاده‌ بودن، عدالت، بلوغ و مرد بودن. امام خمینی، بر نقش ولی امر مسلمین در برپایی نماز جمعه تأکید کرده و آن را از شئون حاکم شمرده و تصریح کرده بدون نصب از سوی ولی امر، تصدی و برپایی نماز جمعه از سوی دیگران جایز نیست، از این‌رو سیدمحمود طالقانی نخستین امام‌ جمعه‌ای بود که ایشان تعیین کرد. امام خمینی نماز جمعه را دارای اهمیت سیاسی دانسته که متأسفانه مسلمانان از آن غافل‌اند و تأکید کرده نماز جمعه محلی برای طرح مباحث سیاسی و هدایت جمعی و فرصتی برای آگاهی‌بخشی به مسائل اجتماعی است و بر این باور بود که امامان جمعه عامل تهذیب افراد و جامعه‌اند[۱].

معناشناسی

«جُمعه» از ریشه «جمع» به معنای ضمیمه‌کردن چیزی به چیز دیگر[۲] و نام یکی از روزهای هفته است[۳] که در عرب جاهلی به آن «یوم العَرُوبه» می‌گفتند.[۴] بنا به نقلی کعب‌بن‌لوی از اجداد پیامبر(ص) نخستین کسی بود که آن را به «یوم الجمعه» تغییر داد[۵] و طبق نقل دیگری مردم مدینه پیش از هجرت پیامبر(ص) این روز را برای عبادت و تجمع انتخاب کردند و آن را به روز جمعه تغییر نام دادند.[۶] نماز جمعه در اصطلاح، نمازی دو رکعتی همراه با دو خطبه است که در روز جمعه و به جای نماز ظهر به جماعت و با شرایطی خوانده می‌شود.[۷].[۸]

پیشینه

وجود روزی از هفته برای استراحت و رسیدگی به امور عبادی و اجتماعی در ادیان، همچون شنبه بر اساس ده فرمان در یهود[۹] و یکشنبه در مسیحیت[۱۰] دارای سابقه‌ای طولانی است. در میان مسلمانان نیز روز جمعه برترین روز و روز استجابت دعا و بخشش گناهان است، هر کس در این روز بمیرد شهید است[۱۱] و خداوند و رسولش این روز را بزرگ شمرده و آن را عید قرار داده‌اند.[۱۲]

در قرآن کریم، خداوند از مؤمنان می‌خواهد که هنگام نماز جمعه به سوی ذکر خدا بشتابند و خرید و فروش را رها کنند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۳] بنا به نقلی نخستین نماز جمعه را سعد بن‌ابی‌ زراره در مدینه خواند و خداوند آیه نماز جمعه را نازل فرمود[۱۴] و سپس نخستین نماز جمعه پیامبر اکرم(ص) در آغاز ورود ایشان در میانه راه قبا به مدینه به همراهی قبیله بنی‌سالم برپا شد.[۱۵] امروزه در آن مکان مسجد الجمعه بنا شده است.[۱۶] با گسترش اسلام به سرزمین‌های دیگر، پیامبر(ص) علاوه بر آنکه خود به برپایی نماز جمعه می‌پرداخت، برخی از صحابه را نیز برای برپایی نماز جمعه به شهرها می‌فرستاد.[۱۷] پس از رحلت پیامبر(ص) نماز جمعه و نماز عید را حاکمان و منصوبان آنان برپا می‌کردند[۱۸] امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در دوره زمامداری خود نماز جمعه برپا می‌کرد.[۱۹] و امامان معصوم(ع) در نمازهای حاکمان شرکت[۲۰] و یاران خود را نیز به شرکت در آن توصیه[۲۱] می‌کردند.

فقیهان شیعه همواره در مباحث نماز به بررسی احکام شرعی و شرایط نماز جمعه پرداخته‌اند[۲۲] و رساله‌های متعددی نیز نگاشته‌اند.[۲۳] امام خمینی نخست در تعلیقه بر کتاب وسیلة النجاة[۲۴] و تعلیقه بر عروة الوثقی[۲۵] اصل وجوب تخییری نماز جمعه را در عصر غیبت پذیرفته و سپس در کتاب تحریر الوسیله به صورت مفصل شرایط و احکام نماز جمعه و فروع آن را در باب مستقلی ذکر کرده است. ایشان پس از انقلاب اسلامی نیز در استفتائات به پرسش‌های متعددی در این زمینه پاسخ داده[۲۶] و در سخنرانی‌ها بر آن تأکید کرده است.[۲۷]

در عصر غیبت به دلیل نبود حکومت شیعی، شیعیان از اقامه این فریضه جز در موارد خاص محروم بودند [۲۸] اما با رسمیت‌ یافتن مذهب شیعه در زمان صفویه، نماز جمعه نیز به امامت عالمانی همچون محقق کرکی برپا گردید.[۲۹] با روی کار آمدن قاجار در بیشتر شهرهای مهم ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز، قم و مشهد نماز جمعه اقامه شد؛ اما اینکه خطیب جمعه را پادشاه و افراد دربار برمی‌گزیدند، سبب شد از اهمیت نماز جمعه کاسته شود.[۳۰] در دوران رژیم پهلوی، نماز جمعه به صورت نیمه‌ تعطیل درآمد و تنها در برخی نقاط خوانده می‌شد[۳۱]؛ اما پس از برپایی نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی با فرمان ایشان نماز جمعه در سطح وسیعی احیا شد[۳۲].

جنبه‌های شرعی و فقهی

حکم نماز جمعه

وجوب اقامه نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم(ع) یا نایب خاص ایشان، مورد اتفاق فقیهان شیعه و از ضروریات دین شمرده شده است[۳۳]؛ اما درباره استمرار این حکم در عصر غیبت، اتفاق نظری وجود ندارد. در قرن چهارم شیخ مفید،[۳۴] قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه بوده که این نظر تا قرن دهم طرفداری نداشته است. بیشتر فقها در این قرون وجوب تعیینی نماز جمعه را مشروط به برپایی سلطان عادل (امام معصوم(ع)) و از شئون ویژه او دانسته‌اند که برخی از این فقها عبارت‌اند از:

سید مرتضی،[۳۵] شیخ طوسی،[۳۶] ابن‌ادریس،[۳۷] محقق حلی[۳۸] و علامه حلی.[۳۹] از قرن دهم فقها از شرط سلطان عادل عدول کرده و عالمانی همچون شهید ثانی،[۴۰] سید محمد عاملی[۴۱] و محدث بحرانی[۴۲] و دیگران[۴۳] قائل به مشروعیت آن در عصر غیبت و وجوب تعیینی آن شدند. این فقها برای اثبات آن به امر به نماز جمعه در قرآن کریم در قالب واژه ﴿فَاسْعَوْا و تلقی وجوب از آن و به روایت متواتر نیز[۴۴] استناد کرده‌اند.[۴۵] در این میان برخی از فقها در قرن سیزدهم و چهاردهم، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده‌اند.

امام خمینی در تحریر الوسیله قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است[۴۶]. این نظر مطابق با آرای جمعی از فقهای گذشته مانند سید محمد جواد عاملی،[۴۷] کاشف‌ الغطاء[۴۸] و محقق نجفی[۴۹] است. اینان در پاسخ به استدلال قائلان به وجوب تعیینی، استفاده وجوب از آیه ﴿إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ[۵۰] را متوقف بر تحقق ندا و فراخوانی برای برپایی نماز جمعه دانسته‌اند و استفاده وجوب ابتدایی را از آیه منتفی شمرده‌اند. علاوه بر این، امر در این آیه، ظهور در وجوب ندارد، بلکه دلالت بر استحباب می‌کند؛ زیرا در صورت پذیرش ظهور در وجوب، مکلف باید از آغاز خطبه‌ها تا پایان نماز حضور داشته باشد؛ در حالی‌که به اجماع فقها حاضرشدن در هنگام خطبه‌ها واجب نیست.[۵۱] روایات[۵۲] نیز در مقام بیان اصل وجوب نماز جمعه می‌باشند نه بیان شرایط و اجزای آن[۵۳]؛ بنابراین وجوب مردد میان تعیینی و تخییری می‌شود و شواهد متعددی ذکر شده که وجوب تعیینی مراد نیست، مانند ترک نماز جمعه از سوی یاران امامان(ع) که خود راویان این احادیث بودند؛ همچنین احادیثی وجود دارد که نماز جمعه را بر کسانی که در فاصله بیشتر از دو فرسخ زندگی می‌کنند، یا خطیب ندارند، واجب نمی‌دانند[۵۴]. از این شواهد استفاده می‌شود نماز جمعه وجوب تعیینی ندارد[۵۵].[۵۶]

شرایط و احکام نماز جمعه

فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کرده‌اند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و بلوغ، عقل، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحت‌اند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن (برده‌ نبودن)، حاضر بودن (مسافر نبودن)، عاجز نبودن و زمین‌گیر نبودن از شرایط وجوب‌اند[۵۷]. امام خمینی نیز همچون دیگر فقها[۵۸] برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل (۵۵۴۴ متر) است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران[۵۹].

امام خمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امام جمعه، مانند بیشتر فقها[۶۰] پنج نفر را کافی دانسته است،[۶۱] ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانسته‌اند.[۶۲] منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین روایات است.[۶۳] فقها راه حل‌های مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کرده‌اند.[۶۴] امام خمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است.[۶۵] همچنین نماز جمعه بر کسی واجب است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است.[۶۶]

یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است امام رضا(ع) در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب می‌کند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه می‌سازد[۶۷]. امام خمینی همسو با اجماع فقها،[۶۸] خواندن دو خطبه را واجب می‌شمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمی‌داند.[۶۹] ایشان همانند دیگر فقها[۷۰] بر این باور است که حمد خداوند در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از حمد، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب باید سوره‌ای در پایان آنها خوانده شود.[۷۱] افزون بر این شرایط، فقها پاره‌ای از امور را در خواندن خطبه‌ها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانسته‌اند[۷۲].[۷۳]

وقت نماز جمعه

فقها در تعیین وقت خواندن خطبه‌ها اختلاف نظر دارند[۷۴]. امام خمینی مانند برخی از فقها، خواندن خطبه‌ها را پیش از زوال (ظهر شرعی) جایز شمرده است؛ هرچند احتیاط مستحب دانسته پس از زوال خوانده شود[۷۵]. برخی دیگر تأخیر خطبه‌ها را تا پس از زوال واجب دانسته‌اند. آخرین فرصت برپایی نماز جمعه نیز تا رسیدن سایه شاخص به اندازه دو قدمِ متعارف است[۷۶]. امام خمینی تصریح می‌کند در صورت فوت وقت، نماز ظهر واجب می‌شود و نماز جمعه قضا ندارد[۷۷].[۷۸]

شرایط امام جمعه

امام جمعه دارای شرایطی است. امام خمینی شرایط امام جمعه را همان شرایط امام جماعت می‌داند که عبارت‌اند از:

عقل، ایمان، حلال‌زاده‌ بودن و عدالت؛ چنان‌که بلوغ و مرد بودن (ذکورت) نیز شرط است و امامت کودکان و زنان در نماز جمعه صحیح نیست؛ گرچه کسی امامت آنها را در نماز جماعت بی‌اشکال بداند[۷۹]. فقیهان پیشین نیز به این شرایط تصریح کرده‌اند[۸۰].[۸۱]

نصب امام جمعه

در عصر حضور برپایی نماز جمعه به امامت سلطان عادل از شرایط نماز و از شئون امامت است[۸۲]. وحید بهبهانی معتقد است دراین‌باره حدود چهل ادعای اجماع وجود دارد.[۸۳] عمده دلیل آنان ضرورت اجتماعی و جلوگیری از اختلال نظام است که در فلسفه امامت دخالت دارد و نمی‌توان چنین امری را در برپایی نماز جمعه نادیده انگاشت[۸۴]. علاوه بر آن احادیث متعددی نیز دراین‌باره وجود دارد[۸۵].

در عصر غیبت در اینکه آیا فقها می‌توانند نماز جمعه برپا کنند تردید شده[۸۶] و برخی از فقها برپایی نماز جمعه را حرام دانسته‌اند[۸۷]. در برابر آنان، بسیاری از فقها قائل به جواز برپایی آن و نصب عام فقها درباره آن شده‌اند[۸۸] و محقق کرکی به‌تفصیل به این مطلب پرداخته و نتیجه گرفته است مشروعیت نماز جمعه در عصر غیبت برای فقیه، نظر بزرگانِ فقهای شیعه است[۸۹]. امام خمینی مانند جمعی از فقها[۹۰] قائل به جواز برپایی نماز جمعه در عصر غیبت شده و بر نقش ولی امر مسلمین تأکید کرده است[۹۱]. ایشان هرچند در تحریر الوسیله به این ویژگی اشاره نکرده است، ولی در جای دیگر آن را از شئون حاکم شمرده و تصریح کرده است بدون نصب از سوی ولی امر، تصدی و برپایی نماز جمعه از سوی دیگران جایز نیست[۹۲] و این خود حاکی از بُعد حکومتی نماز جمعه است. گسترش نماز جمعه و اهمیت آن در میان مردم، باعث شده است که بیشتر استفتائات از امام خمینی ناظر به مسائلی مانند منصب امامت جمعه[۹۳] و برپایی جانشین امامت جمعه[۹۴] و حضور زنان[۹۵] و اهتمام به بهره‌وری از خطبه‌ها[۹۶] بوده است[۹۷].

بُعد سیاسی

بسیاری از مسائل نماز جمعه که امام خمینی در تحریر الوسیله به آنها پرداخته، در دیگر کتاب‌های فقهی شیعه نیز دیده می‌شود؛ اما نکته مهمِ دیدگاه ایشان در تحریر الوسیله، توجه به بعد سیاسی نماز جمعه و خطبه‌های آن است. ایشان نماز جمعه را مانند حج از مواقف بزرگ و مراسم عبادی آن را دارای اهمیت سیاسی دانسته که متأسفانه مسلمانان از آن غافل‌اند و سپس تأکید کرده است اگر کسی اندک تأملی در احکام اسلامی کند درمی‌یابد اسلام دین سیاست است و هر کس خیال کند اسلام از سیاست جداست، ناآگاه است و از اسلام و سیاست اطلاع ندارد. ایشان همچنین تأکید کرده است امام جمعه باید ضمن خطبه‌اش مردم را به آنچه در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به مصلحت دین و دنیای مردم است، مطلع سازد و از امور سیاسی و اقتصادی که در استقلال و آزادی آنان دخالت دارد، سخن گوید و آنان را از مداخله دولت‌های ظالم و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی که منجر به استعمار و استثمار آنان است، آگاه گرداند[۹۸].[۹۹]

احیای نماز جمعه

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بحث از نماز جمعه در آثار امام خمینی منحصر در آثار مکتوب ایشان بود؛ اما پس از انقلاب اسلامی، این بحث روح تازه‌ای گرفت و امام خمینی آن را احیا کرد. نخستین امام جمعه‌ای که ایشان در تهران تعیین کرد، سید محمود طالقانی بود. طالقانی در روز پنجم مرداد ۱۳۵۸ در ماه مبارک رمضان نخستین نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه کرد.[۱۰۰] در مراکز استان‌ها و برخی شهرها نیز امامان جمعه را امام خمینی منصوب کرده است.[۱۰۱].[۱۰۲]

آثار فردی و اجتماعی

امام خمینی نماز جمعه را محلی برای طرح مباحث سیاسی و هدایت جمعی[۱۰۳] و فرصتی برای آگاهی‌بخشی به مسائل اجتماعی، رفع اختلاف‌های مسلمانان و گرفتاری‌های آنان[۱۰۴] و موجب آشنایی مردم با وظایف خویش[۱۰۵] می‌دانست و بر این باور بود که امامان جمعه عامل تهذیب افراد و جامعه‌اند[۱۰۶]. ایشان از نماز جمعه با تعابیری همچون «دژ محکم»، «سنگر اسلامی»، «نمایش قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام»،[۱۰۷] «اجتماع سیاسی»[۱۰۸]، «فریضه الهی»[۱۰۹]، «امر مهم»،[۱۱۰] «در رأس همه امور»،[۱۱۱] «پایگاه بزرگ سعادت و سیاست اسلام»[۱۱۲] و «یکی از برکات بسیار عظیم اسلام»[۱۱۳] یاد کرده است. ایشان نماز جمعه را محل طرح مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی مربوط به کشور و منطقه می‌دانست و معتقد بود برای حل این مشکلات باید راهکارهای آن نیز در نماز جمعه مطرح شود[۱۱۴]. ایشان نماز جمعه را پشتوانه محکم و عامل پیشبرد انقلاب اسلامی و بیداری مردم معرفی می‌کرد.[۱۱۵] این اهتمام ویژه ایشان به نماز جمعه و احیای مجدد آن و راهنمایی‌های ایشان که به تناسب اقتضائات زمان مطرح می‌شد، در بالندگی نماز جمعه و بیداری مردم، نقش ویژه‌ای داشت و ضامن بقای انقلاب اسلامی گردید؛ همچنین موجب شد تا اندیشمندان آثار مختلفی را در خصوص تبیین اهمیت نماز جمعه تألیف کنند[۱۱۶].[۱۱۷]

منابع

پانویس

  1. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۴۷۹.
  3. فیومی، المصباح المنیر، ۱۰۹.
  4. فراهیدی، کتاب العین، ۲/۱۲۸؛ زمخشری، الکشاف، ۴/۵۳۲؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ۱/۲۷۸.
  5. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۵۹۳.
  6. طبرسی، جوامع الجامع، ۴/۳۹۲.
  7. نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.
  8. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  9. کتاب مقدس، خروج، ب۱۶، ۲۹، ب۲۰، ۸–۱۱ و ب۳۵، ۲–۳.
  10. بطرس، قاموس، ۳۹۶.
  11. کلینی، الکافی، ۳/۴۱۴.
  12. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۷۶.
  13. «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
  14. ابوحیان، البحر المحیط، ۱۰/۱۷۴.
  15. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱/۴۲؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۴/۳۰۲؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۲/۴۲۲.
  16. صدر، ماوراء الفقه، ۲/۲۴۷.
  17. ابن‌ماجه، سنن، ۱/۳۴۴؛ شوکانی، نیل الأوطار، ۳/۲۸۳.
  18. ابن‌سعد، ترجمة الامام‌الحسین، ۳۸؛ جعفریان، دوازده رساله، ۲۲–۲۳.
  19. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۴/۹۲؛ طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ۲۸۷.
  20. ابن‌سعد، ترجمة الامام‌الحسین، ۳۸.
  21. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۹–۳۱۰.
  22. طوسی، النهایه، ۱۰۳؛ حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۹–۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۳۰.
  23. آقابزرگ، الذریعة، ۱۵/۶۳.
  24. امام خمینی، وسیلة النجاة، ۱۲۳ و ۲۲۲.
  25. امام خمینی، التعلیقة، ۲۷۲.
  26. امام خمینی، استفتائات، ۱/۲۶۷–۲۶۸.
  27. امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳، ۴۹۲ و ۱۰/۱۶، ۳۴۱.
  28. جعفریان، دوازده رساله، ۲۷–۲۸.
  29. الگار، حیاء نماز جمعه، ۲/۴۳۱.
  30. جعفریان، صفویه، ۱/۲۷۰–۲۷۲.
  31. یزدی، نقش روحانیت، ۸۴.
  32. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  33. شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۱۳–۱۴.
  34. مفید، المقنعه، ۱۶۳.
  35. سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۲۶۵.
  36. طوسی، المبسوط، ۱/۱۴۳.
  37. ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۲۹۲.
  38. حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۴.
  39. حلی، علامه، منتهی المطلب، ۵/۳۳۴.
  40. شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳.
  41. عاملی، سید محمد جواد، مفتاح الکرامة، ۴/۸.
  42. بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۵۵–۳۵۶ و ۳۷۸.
  43. فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ۱/۱۷–۱۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۳۹ و ۱۴۳.
  44. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۳۰۱.
  45. مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۲۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۹۸.
  46. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۱.
  47. عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۰۸–۲۰۹.
  48. کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء، ۳/۲۵۰–۲۵۱.
  49. نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۱۱/۱۸۷.
  50. «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
  51. خویی، موسوعه، ۱۱/۱۵–۱۷.
  52. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۳۰۱.
  53. خویی، موسوعه، ۱۱/۱۷–۱۸.
  54. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۲۹۷.
  55. خویی، موسوعه، ۱۱/۲۴–۲۵.
  56. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  57. کرکی، جامع المقاصد، ۲/۴۱۶.
  58. طوسی، الخلاف، ۱/۶۱۵ و ۶۲۶؛ کرکی، جامع المقاصد، ۲/۴۱۶؛ عاملی، سید محمد جواد، مفتاح الکرامة، ۸/۱۷۲.
  59. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۹.
  60. مفید، المقنعه، ۱۶۴؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۴؛ سلار، المراسم العلویة، ۷۷؛ ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۳۰۳.
  61. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.
  62. طوسی، المبسوط، ۱/۱۴۳؛ ابن‌زهره، غنیة النزوع، ۹۰؛ سیستانی، رساله، ۱۶۱.
  63. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۴–۳۰۷.
  64. نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۹۸.
  65. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.
  66. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۳.
  67. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۴۴.
  68. حلی، محقق، المعتبر، ۲/۲۸۳؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۱.
  69. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸؛ بنی‌هاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۶–۸۴۸.
  70. حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۲–۳۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۲۰۸.
  71. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۰.
  72. حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۵–۳۶؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۴–۸۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱.
  73. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  74. طوسی، النهایه، ۱۰۵.
  75. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱؛ بنی‌هاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۹.
  76. حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۵؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۲۹؛ سیستانی، رساله، ۱۶۱.
  77. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۴–۲۲۵.
  78. حسین علی برزگران|برزگران، حسین، نماز جمعه (مقاله)|مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  79. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۶.
  80. حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۷۶؛ شهید اول، نیل الأوطار، ۱/۱۸۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۲۹۶–۲۹۹.
  81. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  82. حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۰؛ کرکی، رسائل، ۱/۱۹۴ و ۲۰۴.
  83. وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۹۳.
  84. وحید بهبهانی، مصابیح، ۱/۳۹۳–۳۹۷.
  85. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۵–۳۰۶.
  86. وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۸۱، عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۲۲–۲۲۶.
  87. نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۶۷.
  88. طوسی، الخلاف، ۱/۶۲۶؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۳۸–۳۹.
  89. کرکی، رسائل، ۱/۱۴۴–۱۴۵ و ۱۶۰.
  90. حلی، علامه، مختلف الشیعه، ۲/۲۳۸–۲۳۹؛ شهید اول، نیل الأوطار، ۱/۱۸۶؛ فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱/۲۳۱؛ ابن‌فهد، المهذب البارع، ۱/۴۱۴؛ میرزای قمی، غنائم الأیام، ۲/۲۸–۲۹.
  91. امام خمینی، استفتائات، ۱/۲۶۸.
  92. امام خمینی، استفتائات، ۱/۲۶۸؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۸۰.
  93. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۸.
  94. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۹.
  95. امام خمینی، صحیفه، ۳/۶۲۷.
  96. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰.
  97. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  98. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱.
  99. حسین علی برزگران|برزگران، حسین، نماز جمعه (مقاله)|مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  100. میرابوالقاسمی، طالقانی فریادی در سکوت، ۲۱۰ و ۲۱۱.
  101. امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۵۷، ۲۶۶، ۳۱۹، ۴۹۲ و...
  102. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.
  103. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۵۲.
  104. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷.
  105. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷.
  106. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۴.
  107. امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲.
  108. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۵.
  109. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۵.
  110. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۲.
  111. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۹۵.
  112. امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸۷.
  113. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۴.
  114. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷؛ ۹/۳۳۳ و ۱۰/۱۶.
  115. امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲ و ۱۶/۱۸۸.
  116. فیاضی، نماز جمعه؛ خسروی، اهمیت نماز جماعت؛ محمودی، اهمیت نماز و عالم برزخ.
  117. برزگران، حسین، مقاله «نماز جمعه»، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۱۱–۱۱۹.