از امامتپدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ تفصیلی
زندگی با یاد امام (ع): شناخت امامت اعتقاد به حضور امام را در همۀ عرصهها به دنبال دارد و به تبع آن زندگی را با یاد او رقم میزند. وقتی منتظر از چنین بینشی برخوردار باشد، حضور امام را در همۀ لحظههای زندگی احساس خواهد کرد. در این صورت است که زندگی برای منتظر معنا و مفهومی قدسی پیدا میکند و افراد با این نگاه تربیت میشوند. یک منتظر واقعی همواره به یاد حضرت مهدی (ع)، هر روز برای سلامتی و فرج او دعا میکند و یاد و نام حضرت را در هر محفل و مجلسی زنده نگه میدارد، همانطور که حضرت میفرماید: «برای تعجیل در امر فرج ، بسیار دعا کنید زیرا گشایش شما در آن است»[۹] . در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده است نظیر: دعای: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی...» ، دعای ندبه ، دعای: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ...» ، دعای عهد ، دعای صاحب الامر ، زیارت آل یاسین ، زیارت جامعه ...[۱۰] .
احساس نظارت دائمی امام (ع) در زندگی : یکی از آثار معرفت و شناخت امام ، احساس نظارت امام بر زندگی است که باعث میشود منتظر هیچ گاه از او غفلت نکرده و در تمام مراحل زندگی با او و در حضور او قرار داشته باشد و جامعهای که از چنین بینشی برخوردار باشد، روابط مختلف سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی را با شاخص و معیار الهی تنظیم میکند. دیگر خطر انحرافات و شبهات او را مورد تهدید قرار نمیدهد[۱۱] .
احساس حضور امام در میان مردم : یکی دیگر از آثار معرفت و شناخت امام ، احساس حضور امام در میان مردم است. وقتی چنین شناختی از امام حاصل شود، زندگی معنویت بیشتری خواهد یافت. بر این مطلب نیز روایاتی چند دلالت دارند. امام زینالعابدین (ع) دربارۀ جایگاه و منزلت ائمه (ع) میفرماید: «ما پیشوایان مسلمانان و حجتهای خداوند بر اهل عالمیم. از زمانی که خداوند حضرت آدم (ع) را خلق کرده، زمین هرگز خالی از حجت الهی نبوده است. یا این حجت ظاهر و مشهور بوده و یا غایب و مستور و همچنین تا قیامت نیز خالی از حجت نخواهد بود»[۱۲] . این اعتقاد موجب میشود تا حضور امام در همۀ عرصهها به خوبی احساس شود[۱۳] .
پذیرش استمرار وجود امام در جهان هستی : اعتقاد به استمرار وجود امام یکی دیگر از آثار شناخت او به حساب میآید. طبق چنین شناختی فرد همواره خود را در معرض هدایت امام میبیند. روایات بسیاری بر این مطلب دلالت دارند. طبق این روایات ، وجود امام بر روی زمین لازم و ضروری است. امام صادق (ع) میفرماید: «آخرین فردی که از دنیا میرود، امام خواهد بود»[۱۴] . مادامی که موجودی به نام انسان در زمین است، ممکن نیست زمین از وجود امام خالی شود[۱۵] .
پذیرش ولایت امام بر باطن افراد: یکی دیگر از آثار شناخت و معرفت امام پذیرش ولایت اوست. با شناخت امام است که فرد برای هدایت باطنی آماده میشود؛ زیرا امام علاوه بر ارائۀ طریق از راه نصحیت و موعظه حسنه ، هدایت باطنی نیز دارد که هدایت به امر الهی است. یعنی امام هدایتکنندهای است که با امر ملکوتی که در اختیار دارد، هدایت میکند. پس امامت از نظر باطن یک نحوه ولایتی است که امام در اعمال مردم دارد. هدایت امام یعنی دست خلق را گرفتن و به راه حق رساندن، قرآن کریم هدایت به امر خدا را ایجاد هدایت دانسته است که با هدایت انبیا و رسل و مؤمنین که صرف نشان دادن راه سعادت و شقاوت است تفاوت دارد[۱۶] .
آثار عاطفی و انگیزشی
برخی دیگر از آثار شناخت امام ، عاطفی و انگیزشی است. مهمترین این آثار عبارتاند از:
محبت و عشق به امام : یکی از آثار شناخت امام و معرفت به او محبت و عشق به اوست. زمانی که امام را درست بشناسیم و به نقش او و جایگاهش در هدایت باطنی و ارائۀ طریق پی ببریم، خودبهخود عشق و محبت او در دل ما زنده خواهد شد؛ زیرا محبت به امام ، محبت خداوند را به دنبال دارد و امام کسی است که غرق در محبت خداوند است. در دعا خطاب به امام میخوانیم: «وَ التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ» ؛ "سلام بر شما که در محبت خداوند کامل شدهاید...". امام در محبت خداوند کامل شده است و کسی که در محبت خداوند کامل شده باشد، مورد محبت مردم است. این شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت آنان فزونتر میشود و هرقدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است. در دعایی خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما کینه ورزد، با خدا کینه ورزیده است»[۱۷] .[۱۸] این محبوبیت و مقبولیت به خاطر آن است که مردم جهان دولت مهدی (ع) را نماد تحقق آرزوهای خود میدانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی میآورند. در روایت آمده است: «شور و علاقه و دلبستگی مردم به رهبر حکومت جهانی امام مهدی (ع) بهگونهای است که مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکۀ آن، علاقهمندند و به او پناه میآورند»[۱۹] . محبوبیت مردمی، یکی از ویژگیهای حکومت مهدوی است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمیشود[۲۰] .
ایجاد حالت انگیزشی قوی برای پیروی از امام : شناخت و معرفت امام ، دوستی و محبت وی را به دنبال دارد و دوستی و محبت به امام زمان (ع) موجب میشود انگیزۀ لازم در افراد برای پیروی از آن حضرت به وجود آید؛ زیرا بر اثر دوستی و محبت ، ارتباط عمیق و صمیمی با امام زمان (ع) برقرار میشود و با ایجاد چنین ارتباطی، فرد به وجود امام (ع) احساس نیاز بیشتری میکند و غیبت او به حضور تبدیل خواهد شد. در روایتی آمده است کسانی که غیبت امام زمان (ع) نزد آنان "به منزله مشاهده" باشد، همیشه امام را حاضر و ناظر میبینند. امام سجاد (ع) در این زمینه میفرماید: «مردم زمان غیبت حضرت مهدی (ع) که معتقد به امامت اویند و در انتظار ظهور او نشستهاند، با فضیلتترین مردم دنیایند؛ زیرا خداوند عقل و فهمی به آنان عطا کرده که غیبت نزد آنان به منزلۀ ظهور و مشاهده گشته است. آنان همانند مجاهدانِ در رکاب پیامبرند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خدای تعالی در نهان و آشکارند»[۲۱] .[۲۲]
محبت به دوستان و پیروان امام : همانطور که شناخت امام (ع) دوستی و محبت ایشان را به دنبال دارد، محبت و دوستی به دوستان آن حضرت را نیز در پی خواهد داشت. در این زمینه نیز روایات بسیاری نقل شده است. در روایتی امام (ع) معیار دشمنی با خود را دشمنی با دوستان خود میداند. راوی میپرسد چگونه با شما دشمنی میورزیم، بعد از اینکه مقام و منزلت شما را نزد خدا شناختهایم؟ امام (ع) فرمودند: «اینگونه که دشمنی کنید با دوستان ما و دوست بدارید دشمنان ما را. به خدا پناه برید از دوست داشتن دشمنانمان و دشمنی دوستانمان..».[۲۳] . در دعایی خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «با شما و دوستان شما دوستم..».[۲۴] . بنابراین همانطور که دوستی و ولایت با خود امام (ع) لازم و ضروری است، ولایت و دوستی با دوستان و محبان آن حضرت ضروری و لازم است[۲۵] .
بغض و نفرت از دشمنان امام : همانطور که شناخت امام (ع) دوستی و محبت وی را به دنبال دارد، بغض و نفرت از دشمنان آن حضرت را در پی خواهد داشت. در این زمینه نیز روایات بسیاری نقل شده است. امام صادق (ع) فرمودند: «دروغ میگوید کسی که مدعی است ما را دوست دارد، ولی از دشمنان ما بیزاری نمیجوید»[۲۶] . از حضرت رضا (ع) روایت شده است: «کمال دین با ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست»[۲۷] . همچنین در دعا خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «با دشمنان شما دشمنم و معاند ایشانم. با هر که با شما بر سر آشتی باشد، در آشتی به سر میبرم و با هر که با شما سر جنگ دارد در حال جنگم..».[۲۸] . در حقیقت دوستی با امام ، دوستی با خدا را به دنبال دارد و دشمنی با او دشمنی با خداوند را. در همان دعا میخوانیم: «هر که شما را دوست داشت، خدا را هم دوست خواهد داشت و هر که شما را دشمن دارد، با خدا نیز دشمن است. هر کس که محبت شما را در دل داشته باشد، محبت خدا را در دل دارد و هر کس که با شما کینه بورزد. با خدا کینه ورزیده است»[۲۹] .
الگو گرفتن از امام : از جمله آثار شناخت امام ، باور به الگوبودن آن حضرت برای جامعه است؛ زیرا معرفت به امام موجب میشود فرد به متعالی و بزرگ بودن امام بیشتر پی ببرد. از طرفی الگو قرار دادن انسانهای متعالی و اسوهپذیری از جمله ویژگیهای مشترک میان همۀ انسانهاست. خداوند متعال با توجه به همین نکته است که پیامبران را اسوۀ بشریت معرفی کرده است. این نکته در حقیقت از معنای واژۀ "امام " نیز به دست میآید؛ زیرا امام باید به گونهای باشد که دیگران بتوانند به او اقتدا و از او متابعت کنند. یعنی گفتار و کردار خود را مطابق کردار او بیاورند[۳۰] . امامان معصوم (ع) الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت میکشانند. امام صادق (ع) در بیان آیه ﴿ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى ﴾ [۳۱] هدایت ویژهای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از امامان (ع) معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی ، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمیکنند: «کسی که قائل به امامت ائمه (ع) بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد»[۳۲] .[۳۳]
عمل به دستورهای امام در زندگی : یکی دیگر از آثار رفتاریِ شناخت امام این است که افراد سعی خواهند کرد در مسیر امام حرکت کنند و زندگیشان را طبق معیارها و ملاکهای امام تنظیم کنند و در آن مسیر گام نهند؛ زیرا معرفت به امام موجب میشود امام را مصداق اتم انسان کامل و مظهر اسماء و صفات الهی بدانیم. به دنبال همین شناخت است که مردم اطمینان مییابند رفتار و منش و دستورهای امام غیر از دستور خداوند نیست. در نتیجه تلاش خواهند کرد دستورهای امام با جان و دل بپذیرند. در دعا خطاب به امام (ع) میخوانیم: «من به شما و آنچه شما به آن ایمان دارید ایمان دارم»[۳۴] .[۳۵] . تاریخ شهادت میدهد انسانهایی که امام خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپردۀ اوامر و نواهی ایشان شدند به خیر و سعادت نایل گشته و کسانی که از امام نور فاصله گرفتند، گرفتار امام نار شدند[۳۶] . در نامه حضرت صاحب الامر (ع) به شیخ مفید آمده است: «تنها چیزی که میان ما و شیعیان فاصله انداخته است، همانا اعمال و رفتار ناخوشایندی که از آنان انتظار نمیرود، از آنان سر میزند و ما آن را نمیپسندیم»[۳۷] ؛ ازاینرو، پیروی از خواستههای امام (ع) و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست ، لازمۀ معرفت و محبت صادقانه نسبت به امام (ع) است[۳۸] .
یاری امام و پیروان امام : یکی دیگر از رفتارهای کسی که امام را بشناسد، این است که در مسیر امام حرکت میکند و برای یاری امام و یاران آن حضرت آمادگی کامل دارد؛ زیرا او با آگاهی از مقام و منزلت ائمه (ع)، دوستدار امام و راه امام میشود. سپس در راه حفظ دین و مکتب به آنان یاری میرساند و با دشمنانشان دشمنی خواهد کرد. در دعای یاد شده میخوانیم: «دوست شما و دوستان شما، کینهورز به دشمنان شما و معاند ایشانم، با هر که با شما بر سر آشتی باشد در آشتی به سر میبرم و با هر که با شما سر جنگ دارد در حال جنگم. قلبم تسلیم اراده شما و رأیم تابع رأی شما و یاریام برای شما آماده است، تا آنکه خدا دینش را به وسیله شما زنده سازد..».[۳۹] .[۴۰]
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ یَرُدَّ إِلَیْهِ وَ یُسَلِّمَ لَهُ» ؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
↑ «عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً قَالَ نَعَمْ قُلْتُ جَاهِلِیَّةً جَهْلَاءَ أَوْ جَاهِلِیَّةً لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ قَالَ جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ» ؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
↑ غیبة نعمانی، ص ۶۲.
↑ کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.
↑ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴.
↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
↑ ر.ک: عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۹۴ – ۹۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶؛ کرمی، رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.
↑ «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ» ؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴؛ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴؛ کرمی، رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
↑ «لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ» ؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱۷.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
↑ «إِنَّ آخِرَ مَنْ یَمُوتُ الْإِمَام» ؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۰.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
↑ «وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۷.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
↑ «تَأْوِی إِلَیْهِ أَمَتَهُ کَمَا تَأْوِی النِّحْلَةُ إِلَی یعسوبها» ؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴.
↑ «...یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰، ح۳.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸.
↑ «وَ کَیْفَ نُبْغِضُکُمْ بَعْدَ مَا عَرَفْنَا مَحَلَّکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتَکُمْ قَالَ (ص) بِأَنْ تُبْغِضُوا أَوْلِیَاءَنَا وَ تُحِبُّوا أَعْدَاءَنَا فَاسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنَ مَحَبَّةِ أَعْدَائِنَا وَ عَدَاوَةِ أَوْلِیَائِنَا...» ؛ مجلسی، محمدباقر، ج۲۷، ص۵۹، ح۲۰.
↑ «مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸.
↑ «کَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا» ؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۸.
↑ «کَمَالُ الدِّینِ وَلَایَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا» ؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۹.
↑ «مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.
↑ «هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه میگردد و نه در رنج میافتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
↑ «مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّةِ وَ اتَّبَعَ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ یَجُزْ طَاعَتَهُمْ» ؛ کافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.
↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۵۹-۶۲.
↑ «أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.
↑ ر.ک: موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، ص۶۲-۶۵.
↑ «فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ» ؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
↑ «وَ قَلْبِی لَکُمْ سِلْمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِکُمْ...» ؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.