شهادت در راه خدا در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = شهادت در راه خدا | عنوان مدخل = شهادت در راه خدا | مداخل مرتبط = شهادت در راه خدا در قرآن - شهادت در راه خدا در معارف دعا و زیارات - شهادت در راه خدا در فقه سیاسی - شهادت در راه خدا در معارف و سیره حسینی - شهادت در ر...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۷: خط ۷:


== [[شهادت]] در [[زیارتنامه‌ها]] ==  
== [[شهادت]] در [[زیارتنامه‌ها]] ==  
از عناصر بارز و مهمّی که در [[زیارتنامه‌ها]] به چشم می‌خورد، عنصر [[جهاد]] و [[شهادت]] به عنوان دو نمونه از ارزش‌های [[قرآنی]] است. و این دو نیز، جز در سایه [[بیعت]]، فراهم نمی آید. [[بیعت]] هم [[پذیرش]] عملی [[ولایت]] و [[رهبری]] آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در [[زیارت‌ها]]، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله [[جهاد]] و [[شهادت در راه خدا]]، هم اینکه [[ائمه]] {{عم}} و [[اولیای دین]]، از صفات برجسته و [[فضایل]] درخشان و والایشان، [[جهاد]] در [[راه خدا]] و کشته شدن در این مسیر [[مقدس]] است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک [[زائر]]، زیارتش را به عنوان یک [[میثاق]] و [[عهد]] و [[وفای به پیمان]] بشناسد و مطرح کند. [[پیمان]] و [[میثاق]] [[زائر]] با [[امام]]، و اینکه [[زیارت]]، وفای به آن [[عهد]] و [[میثاق]] است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. [[زائر]] تنها به ابراز علاقه و [[محبت]] و اظهار [[ولایت]] نسبت به [[ائمه]] {{عم}} و [[برائت]] از [[دشمنان]] بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و [[استوار]] و [[اهل]] [[جهاد]] است و آرزوی [[جهاد]] و [[شهادت]] در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک [[شیعه]] [[زائر]] و [[مؤمن]] است. طرح این [[شعار]] و [[آرزو]] و [[امید]]، [[انسان]] را در همین خط قرار می‌دهد و این [[فرهنگ]] را در [[دل]] و [[جان]] [[زائر]] [[رسوخ]] می‌دهد. دری را که [[خداوند]] به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، {{عربی|«بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»}}<ref> نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>، به روی [[ائمه]] {{عم}}، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و [[اسوه]] اند، از جمله [[جهاد]]. و [[جهاد]]، تنها به امر آنان و در خطّ [[رهبری]] آنان، [[قداست]] و [[مشروعیت]] و [[ارزش]] می‌یابد. از این رو، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}}، پیشتازان این راهند و [[اسوه]] [[مسلمانان]] در این [[فریضه]] [[عزت]] بخش و [[عظمت]] آفرین.
از عناصر بارز و مهمّی که در زیارتنامه‌ها به چشم می‌خورد، عنصر [[جهاد]] و شهادت به عنوان دو نمونه از ارزش‌های [[قرآنی]] است. و این دو نیز، جز در [[سایه]] [[بیعت]]، فراهم نمی‌آید. [[بیعت]] هم پذیرش عملی [[ولایت]] و [[رهبری]] آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در [[زیارت‌ها]]، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله جهاد و [[شهادت در راه خدا]]، هم اینکه [[ائمه]]{{عم}} و [[اولیای دین]]، از صفات برجسته و [[فضایل]] درخشان و والایشان، [[جهاد در راه خدا]] و کشته شدن در این مسیر [[مقدس]] است و این افتخاری برای این [[دودمان]] است. و نیز، این نکته که یک [[زائر]]، زیارتش را به عنوان یک [[میثاق]] و [[عهد]] و [[وفای به پیمان]] بشناسد و مطرح کند. [[پیمان]] و میثاق زائر با [[امام]]، و اینکه [[زیارت]]، وفای به آن عهد و میثاق است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. زائر تنها به ابراز علاقه و [[محبت]] و اظهار ولایت نسبت به ائمه{{عم}} و [[برائت]] از [[دشمنان]] بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، [[پایدار]] و [[استوار]] و [[اهل]] جهاد است و آرزوی جهاد و شهادت در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک [[شیعه]] زائر و [[مؤمن]] است. طرح این [[شعار]] و [[آرزو]] و [[امید]]، [[انسان]] را در همین خط قرار می‌دهد و این [[فرهنگ]] را در [[دل]] و [[جان]] زائر [[رسوخ]] می‌دهد. دری را که [[خداوند]] به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، {{متن حدیث|بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه}}<ref> نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>، به روی ائمه{{عم}}، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و اسوه‌اند، از جمله جهاد و جهاد، تنها به امر آنان و در خطّ رهبری آنان، [[قداست]] و [[مشروعیت]] و [[ارزش]] می‌یابد. از این رو، [[پیامبر]]{{صل}} و ائمه{{عم}}، پیشتازان این راهند و [[اسوه]] [[مسلمانان]] در این [[فریضه]] [[عزت]] بخش و [[عظمت]] آفرین.


در [[زیارتنامه‌ها]]، هم درباره [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و هم [[ائمه]] {{عم}}:، موضوع "[[جهاد فی سبیل الله]]" یکی از کارهای برجسته و [[فضایل]] درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک [[شهادت]] و [[گواهی]]. [[زائر]]، [[باور]] و [[اعتقاد]] و [[شناخت]] خویش را اینگونه بیان می‌کند که: [[گواهی]] می‌دهم که تو، یا شما [[ائمه]] {{عم}}، در [[راه خدا]] و با [[انگیزه]] [[الهی]] [[جهاد]] کردید، از [[اسلام]] و [[حق]] [[دفاع]] نمودید، پاسدار [[دین]] [[خدا]] بودید، با برخورداری از [[ایمان]] و [[یقین]]، در [[راه خدا]] کشته شدید، و... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن [[زیارت]] آمده است. در مورد [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، و [[امام علی]] {{ع}} و [[حمزه]] [[سیدالشهدا]]، و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و شهدای [[احد]]، و شهدای [[کربلا]] و... تعبیر [[جهاد]] به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: {{عربی|«جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین»}}(درباره [[سیدالشهدا]] {{ع}}). درباره شهدای [[احد]]، در زیارتشان می‌خوانیم: {{عربی|«جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله»}}<ref>من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص ۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.</ref>. شما در [[راه خدا]]، جهادی [[شایسته]] و بایسته کردید و از [[دین]] [[خدا]] و پیامبرش [[دفاع]] کردید و [[شهادت]] می‌دهم که شما بر راه و [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} کشته شدید. درباره [[حضرت عباس|عباس بن علی]] {{ع}} می‌گوییم: [[گواهی]] می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که [[مجاهدان]] [[راه خدا]] در [[بدر]] رفتند و با [[دشمنان خدا]] جنگیدند و از [[دوستان]] [[خدا]] [[حمایت]] و [[یاری]] و [[دفاع]] کردند...<ref>{{عربی|«انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله»}} مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۲۷۸.</ref> [[پیوستگی]] [[جهاد]] عاشوراییان با [[بدریون]] به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[جهاد]] در رکاب او و به امر او.
در [[زیارتنامه‌ها]]، هم درباره [[رسول خدا]]{{صل}} و هم [[ائمه]]{{عم}}:، موضوع "[[جهاد فی سبیل الله]]" یکی از کارهای برجسته و [[فضایل]] درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک [[شهادت]] و [[گواهی]]. [[زائر]]، [[باور]] و [[اعتقاد]] و [[شناخت]] خویش را اینگونه بیان می‌کند که: گواهی می‌دهم که تو، یا شما ائمه{{عم}}، در [[راه خدا]] و با [[انگیزه الهی]] [[جهاد]] کردید، از [[اسلام]] و [[حق دفاع]] نمودید، پاسدار [[دین خدا]] بودید، با برخورداری از [[ایمان]] و [[یقین]]، در راه خدا کشته شدید، و... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن [[زیارت]] آمده است. در مورد [[حضرت رسول]]{{صل}}، و [[امام علی]]{{ع}} و [[حمزه سیدالشهدا]]، و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و [[شهدای احد]]، و [[شهدای کربلا]] و... تعبیر [[جهاد]] به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: {{متن حدیث|جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین}} (درباره [[سیدالشهدا]]{{ع}}). درباره شهدای احد، در زیارتشان می‌خوانیم: {{متن حدیث|جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله}}<ref>من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.</ref>. شما در راه خدا، [[جهادی]] شایسته و بایسته کردید و از دین خدا و پیامبرش [[دفاع]] کردید و شهادت می‌دهم که شما بر راه و [[سنت پیامبر]]{{صل}} کشته شدید. درباره [[عباس بن علی]]{{ع}} می‌گوییم: گواهی می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که [[مجاهدان]] راه خدا در [[بدر]] رفتند و با [[دشمنان خدا]] جنگیدند و از [[دوستان]] [[خدا]] [[حمایت]] و [[یاری]] و دفاع کردند...<ref>{{متن حدیث|انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله}} مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۲۷۸.</ref> [[پیوستگی]] جهاد [[عاشوراییان]] با [[بدریون]] به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} و جهاد در رکاب او و به امر او.


همانگونه که [[جهاد]]، ارزشی [[اسلامی]] است و اولیای [[دین]]، [[پیشگامان]] این راه، [[شهادت]] هم [[لباس]] کرامتی جاودان و رتبه ای والا در [[مکتب]] ماست، و [[ائمه]] {{ع}} و اصحابشان، پیشاهنگان این خط [[خون]]، از این رو، عنصر [[شهادت]] هم در [[زیارتنامه‌ها]] فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ [[قتل]] و کشته شدن در [[راه خدا]]، و چه با صفت [[شهید]] و [[شهداء]]. درباره شهدای [[احد]]، می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»<ref>مفاتیح الجنان</ref> درباره [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} در زیارتی منقول از [[امام هادی]] {{ع}} می‌گوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»<ref>مفاتیح الجنان</ref> تو درحالی [[خدا]] را [[ملاقات]] کردی که [[شهید]] گشتی. درباره [[شهدای کربلا]] تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: {{عربی|«یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»}}، درباره [[امام حسن|امام حسن مجتبی]] {{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید»}}. درباره [[امام حسین]] {{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید»}}. گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با [[تبلیغات]] [[مسموم]] [[دشمن]] و نوعی [[مبارزه]] به حساب می‌آمد. در مورد [[امام حسین]] {{ع}} که [[حماسه]] کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به [[خروج]] از بیعتِ [[خلیفه]] و [[شورشی]] کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از [[خلیفه]]، با چنین جوّی تأکید روی [[شهید]] شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ [[مسموم]] است.
همانگونه که [[جهاد]]، ارزشی [[اسلامی]] است و [[اولیای دین]]، [[پیشگامان]] این راه، [[شهادت]] هم [[لباس]] کرامتی جاودان و رتبه ای والا در [[مکتب]] ماست، و [[ائمه]]{{ع}} و اصحابشان، پیشاهنگان این خط [[خون]]، از این رو، عنصر شهادت هم در [[زیارتنامه‌ها]] فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ [[قتل]] و کشته شدن در [[راه خدا]]، و چه با صفت [[شهید]] و [[شهداء]]. درباره [[شهدای احد]]، می‌خوانیم: {{متن حدیث|السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ}}<ref>مفاتیح الجنان</ref> درباره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در زیارتی منقول از [[امام هادی]]{{ع}} می‌گوییم: {{متن حدیث|لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید}}<ref>مفاتیح الجنان</ref> تو درحالی [[خدا]] را [[ملاقات]] کردی که شهید گشتی. درباره [[شهدای کربلا]] تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: {{متن حدیث|یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء}}، درباره [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}: {{متن حدیث|أَیُّها الشَّهید}}. درباره [[امام حسین]]{{ع}}: {{متن حدیث|أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید}}. گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن [[زمان]]، نوعی مقابله با [[تبلیغات]] [[مسموم]] [[دشمن]] و نوعی [[مبارزه]] به حساب می‌آمد. در مورد امام حسین{{ع}} که [[حماسه]] کربلایش و [[خروش]] خدایی عاشورایش را به خروج از بیعتِ [[خلیفه]] و [[شورشی]] [[کور]] و [[اخلال گری]] منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از خلیفه، با چنین جوّی تأکید روی شهید شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ مسموم است.


در زیارتی که [[امام هادی]] {{ع}} [[آموزش]] داده است، این تعبیر وجود دارد: {{عربی|«أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»}}<ref>مفاتیح الجنان</ref> [[گواهی]] می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، [[شهیدان]] زنده [[اید]]. وقتی [[جهاد]] و [[شهادت]] در [[زیارتنامه‌ها]]، از فضایلی [[ارزشمند]] محسوب می‌شود که [[زائر]]، [[امام]] را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این [[ارزش‌ها]] در [[حیات]] و حرکت [[ائمه]] {{عم}} پای می‌فشارد، روشن است که راه [[جهاد]] و [[شهادت]] را به [[زائر]] می‌آموزد و خط [[جهاد]] را ترسیم می‌کند و [[مکتب]] [[خون]] و [[شهادت]] را و رنگ خدایی و [[صبغه]] [[الهی]] دادن به [[قیام]] و [[شهادت]] را<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
در زیارتی که امام هادی{{ع}} [[آموزش]] داده است، این تعبیر وجود دارد: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ}}<ref>مفاتیح الجنان</ref> [[گواهی]] می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، [[شهیدان]] زنده‌اید. وقتی جهاد و شهادت در زیارتنامه‌ها، از فضایلی [[ارزشمند]] محسوب می‌شود که [[زائر]]، [[امام]] را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این [[ارزش‌ها]] در [[حیات]] و حرکت ائمه{{عم}} پای می‌فشارد، روشن است که راه جهاد و شهادت را به زائر می‌آموزد و خط جهاد را ترسیم می‌کند و [[مکتب]] [[خون]] و [[شهادت]] را و رنگ خدایی و [[صبغه]] [[الهی]] دادن به [[قیام]] و شهادت را<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۲

شهادت در زیارتنامه‌ها

از عناصر بارز و مهمّی که در زیارتنامه‌ها به چشم می‌خورد، عنصر جهاد و شهادت به عنوان دو نمونه از ارزش‌های قرآنی است. و این دو نیز، جز در سایه بیعت، فراهم نمی‌آید. بیعت هم پذیرش عملی ولایت و رهبری آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در زیارت‌ها، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله جهاد و شهادت در راه خدا، هم اینکه ائمه(ع) و اولیای دین، از صفات برجسته و فضایل درخشان و والایشان، جهاد در راه خدا و کشته شدن در این مسیر مقدس است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک زائر، زیارتش را به عنوان یک میثاق و عهد و وفای به پیمان بشناسد و مطرح کند. پیمان و میثاق زائر با امام، و اینکه زیارت، وفای به آن عهد و میثاق است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. زائر تنها به ابراز علاقه و محبت و اظهار ولایت نسبت به ائمه(ع) و برائت از دشمنان بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و استوار و اهل جهاد است و آرزوی جهاد و شهادت در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک شیعه زائر و مؤمن است. طرح این شعار و آرزو و امید، انسان را در همین خط قرار می‌دهد و این فرهنگ را در دل و جان زائر رسوخ می‌دهد. دری را که خداوند به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، «بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»[۱]، به روی ائمه(ع)، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و اسوه‌اند، از جمله جهاد و جهاد، تنها به امر آنان و در خطّ رهبری آنان، قداست و مشروعیت و ارزش می‌یابد. از این رو، پیامبر(ص) و ائمه(ع)، پیشتازان این راهند و اسوه مسلمانان در این فریضه عزت بخش و عظمت آفرین.

در زیارتنامه‌ها، هم درباره رسول خدا(ص) و هم ائمه(ع):، موضوع "جهاد فی سبیل الله" یکی از کارهای برجسته و فضایل درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک شهادت و گواهی. زائر، باور و اعتقاد و شناخت خویش را اینگونه بیان می‌کند که: گواهی می‌دهم که تو، یا شما ائمه(ع)، در راه خدا و با انگیزه الهی جهاد کردید، از اسلام و حق دفاع نمودید، پاسدار دین خدا بودید، با برخورداری از ایمان و یقین، در راه خدا کشته شدید، و... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن زیارت آمده است. در مورد حضرت رسول(ص)، و امام علی(ع) و حمزه سیدالشهدا، و امام حسن و امام حسین(ع) و شهدای احد، و شهدای کربلا و... تعبیر جهاد به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: «جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین» (درباره سیدالشهدا(ع)). درباره شهدای احد، در زیارتشان می‌خوانیم: «جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله»[۲]. شما در راه خدا، جهادی شایسته و بایسته کردید و از دین خدا و پیامبرش دفاع کردید و شهادت می‌دهم که شما بر راه و سنت پیامبر(ص) کشته شدید. درباره عباس بن علی(ع) می‌گوییم: گواهی می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که مجاهدان راه خدا در بدر رفتند و با دشمنان خدا جنگیدند و از دوستان خدا حمایت و یاری و دفاع کردند...[۳] پیوستگی جهاد عاشوراییان با بدریون به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا قیام حضرت مهدی(ع) و جهاد در رکاب او و به امر او.

همانگونه که جهاد، ارزشی اسلامی است و اولیای دین، پیشگامان این راه، شهادت هم لباس کرامتی جاودان و رتبه ای والا در مکتب ماست، و ائمه(ع) و اصحابشان، پیشاهنگان این خط خون، از این رو، عنصر شهادت هم در زیارتنامه‌ها فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ قتل و کشته شدن در راه خدا، و چه با صفت شهید و شهداء. درباره شهدای احد، می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»[۴] درباره امیرالمؤمنین(ع) در زیارتی منقول از امام هادی(ع) می‌گوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»[۵] تو درحالی خدا را ملاقات کردی که شهید گشتی. درباره شهدای کربلا تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: «یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»، درباره امام حسن مجتبی(ع): «أَیُّها الشَّهید». درباره امام حسین(ع): «أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید». گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با تبلیغات مسموم دشمن و نوعی مبارزه به حساب می‌آمد. در مورد امام حسین(ع) که حماسه کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به خروج از بیعتِ خلیفه و شورشی کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از خلیفه، با چنین جوّی تأکید روی شهید شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ مسموم است.

در زیارتی که امام هادی(ع) آموزش داده است، این تعبیر وجود دارد: «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»[۶] گواهی می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، شهیدان زنده‌اید. وقتی جهاد و شهادت در زیارتنامه‌ها، از فضایلی ارزشمند محسوب می‌شود که زائر، امام را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این ارزش‌ها در حیات و حرکت ائمه(ع) پای می‌فشارد، روشن است که راه جهاد و شهادت را به زائر می‌آموزد و خط جهاد را ترسیم می‌کند و مکتب خون و شهادت را و رنگ خدایی و صبغه الهی دادن به قیام و شهادت را[۷].

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
  2. من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.
  3. «انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله» مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۲۷۸.
  4. مفاتیح الجنان
  5. مفاتیح الجنان
  6. مفاتیح الجنان
  7. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۰۹-۳۱۲.