رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[عصر پس از ظهور]] / [[رجعت]] / [[کلیات رجعت]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[رجعت در روایات]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت کبری]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   = [[آثار انتظار]]
| تعداد پاسخ = 2
| مدخل وابسته   = ؟
| پاسخ‌دهنده        =[[مجتبی تونه‌ای]]
| پاسخ‌دهندگان      =  
}}
}}
'''رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[رجعت در روایات]] چه جایگاهی دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1368171.jpg|100px|راست|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


== پاسخ نخست==
«در اینجا نمونه‌ای از مهم‌ترین این [[روایات]] را می‌آوریم:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«روایاتی که بیانگر زنده شدن مردگان، پیش از فرارسیدن رستاخیز باشد، بسیار است و بر سه بخش قابل تقسیم می‌باشند:
:::::#انبوه روایاتی که از زنده شدن مردگان به دست پیامبران گذشته سخن می‌گوید و این دسته بسیار است.
:::::#روایاتی که تصریح می‌کند که به دعای خالصانه [[پیامبر]] {{صل}} و به دست او مردگانی زنده شدند.
:::::#روایاتی که نشانگر آن است که بر اثر دعای برخی از [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} برخی مردگان زنده شدند. این سه دسته روایات، هرکدام دلیل بر امکان رجعت و زنده شدن برخی از مردگان، پیش از روز رستاخیز است و اما روایاتی که از [[رجعت]] سخن می‌گوید، بسیار است و بر دو بخش قابل تقسیم:
:::::##روایاتی که به صراحت از رجعت سخن می‌گوید؛
:::::##زیارت‌هایی که به وسیله آنان، امامان راستین را زیارت می‌کنیم، و نیز دعاهایی که در مناسبت‌های گوناگون خوانده می‌شود که از هردو دسته می‌توان بر مسأله رجعت استدلال کرد.
::::::[[روایات]] که دلالت‌شان روشن است، اما زیارت‌ها و دعاها نیز بدان دلیل که از [[ائمه]] معصومین {{عم}} رسیده است، مانند روایات، دارای پیام است<ref>امام مهدی {{ع}} از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۸۰۰.</ref>. مأمون خلیفه عباسی از حضرت رضا {{ع}} پرسید: در مورد [[رجعت]] چه می‌فرمایید؟ امام فرمود: "رجعت درست است و در میان امّت‌های پیشین بوده است و قرآن از آن سخن گفته و پیامبر {{صل}} فرمود: در این امّت، درست همه آن‌چه در امّت‌های پیشین رخ داده است، بی‌کم‌وکاست، همان‌گونه رخ خواهد داد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۵۹؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۰۱.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: ایام الله سه روز است: روز قیام قائم، روز رجعت و روز رستاخیز"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>.
::::::هر پژوهشگر با انصافی که [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} را درباره [[رجعت]] مورد پژوهش قرار دهد، بدون تردید به متواتر بودن این احادیث معتقد می‌شود. علامه مجلسی در این رابطه می‌فرماید: اگر احادیث رجعت متواتر نباشد، دیگر در هیچ مورد نمی‌توان ادّعای تواتر کرد<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲ و ۱۲۳.</ref>. شیخ حر عاملی در کتاب "ایقاظ‍‌"، ۵۲۰ حدیث پیرامون [[رجعت]] نقل کرده است<ref>ایقاظ، ص ۴۳۰.</ref> و از محدث جزایری در شرح تهذیب نقل شده که ۶۲۰ حدیث در پیرامون رجعت دیده است<ref>بیان الفرقان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۷.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
[[علامه مجلسی]] به [[سند]] خود از [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] کرده است که [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|" أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ اَلْأَرْضُ عَنْهُ وَ يَرْجِعُ إِلَى اَلدُّنْيَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ إِنَّ اَلرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لاَ يَرْجِعُ إِلاَّ مَنْ مَحَضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ اَلشِّرْكَ مَحْضاً"}}<ref>المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.</ref>. نخستین کسی که قبرش شکافته می‌شود و به [[دنیا]] بازمی‌گردد، [[حسین بن علی]] {{ع}} است و [[رجعت]] برای همگان نیست بلکه برای افراد خاصی است؛ آن کسانی که ایمانی [[خالص]] و [[ناب]] دارند و یا کفری عمیق و ریشه دار. و به همین [[سند]] از بکیر بن اعین [[نقل]] شده است که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِيّاً سَيَرْجِعَانِ"}}؛ [[رسول خدا]] {{صل}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [به [[دنیا]]] بازخواهند گشت.


==[[:رده:آثار مهدویت|منبع‌شناسی جامع مهدویت]]==
در [[روایت]] دیگری [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیه‌ {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا}}<ref>سوره النمل، آیه ۸۳.</ref> (و آن روز از هر امتی، گروهی را محشور می‌کنیم) فرمود: {{عربی|"لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ قُتِلَ إِلاَّ سَيَرْجِعُ حَتَّى يَمُوتَ وَ لاَ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَاتَ إِلاَّ يَرْجِعُ حَتَّى يُقْتَلَ"}}<ref>المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.</ref>. هیچ [[مؤمن]] شهیدی نیست مگر آن که به [[دنیا]] بازمی‌گردد تا [به [[مرگ]] طبیعی‌] از [[دنیا]] برود و هیچ مؤمنی [به [[مرگ]] طبیعی‌] نمی‌میرد مگر آن که بازمی‌گردد تا [[شهید]] شود. در سخن دیگری [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: {{عربی|"فَلَمْ يَبْعَثِ اَللَّهُ نَبِيّاً وَ لاَ رَسُولاً إِلاَّ رَدَّ جَمِيعَهُمْ إِلَى اَلدُّنْيَا حَتَّى يُقَاتِلُوا بَيْنَ يَدَيْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ "}}<ref>المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.</ref>. [[خداوند]] هیچ یک از [[انبیا]] و [[رسولان]] را [[مبعوث]] نکرده مگر آن که همگی را به [[دنیا]] بر می‌گرداند تا در رکاب [[امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] {{ع}} پیکار نمایند. حمران نقل کرده است که [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يَرْجِعُ لَجَارُكُمُ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ، فَيَمْلِكُ حَتَّى تَقَعَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ اَلْكِبَرِ"}}<ref>المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۱.</ref> نخستین کسی که بازمی‌گردد [[حسین بن علی]] {{ع}} است و آن [[قدر]] [[حکومت]] خواهد کرد که از کهنسالی، ابروانش روی چشمانش قرار می‌گیرد... [[عبد]] الکریم خثعمی از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است: {{عربی|"إِذَا آنَ قِيَامُ اَلْقَائِمِ مُطِرَ اَلنَّاسُ جُمَادَى اَلْآخِرَةِ وَ عَشْرَةَ أَيَّامٍ مِنْ رَجَبٍ مَطَراً لَمْ تَرَ اَلْخَلاَئِقُ مِثْلَهُ فَيَنْبُتُ اَللَّهُ بِهِ لُحُومَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أَبْدَانَهُمْ فِي قُبُورِهِمْ..."}}<ref>المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۲۳.</ref>. زمان [[ظهور قائم]] {{ع}} که فرا رسد در ماه [[جمادی]] الآخر و ده روز از [[ماه رجب]]، چنان بارانی بر سر [[مردم]] فرو ریزد که تا آن زمان مانند آن را ندیده باشند. به دنبال آن [[خداوند]] گوشت [[بدن]] [[مؤمنان]] را در قبرهایشان می‌رویاند... [[علامه مجلسی]] پس از [[نقل]] این [[اخبار]] می‌افزاید: "برادرم، گمان نمی‌کنم پس از توضیحاتی که برایت درباره [[رجعت]] - که [[شیعه]] بر آن [[اجماع]] دارد و شهرت آن هم چون [[آفتاب]] در نیمه روز است - دادم، در آن [[شک]] و [[تردید]] روا داری... و چگونه می‌شود مؤمنی که به [[حقیقت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} باور دارد، به دویست [[حدیث]] که [[چهل]] و دو نفر از [[راویان]] مورد اعتماد و [[عالمان]] سرشناس در بیش از پنجاه کتاب خود آورده‌اند، با دیده [[تردید]] بنگرد".
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
بر این سخن [[علامه]] اشکالاتی وارد است از جمله اینکه:
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مهدویت]]
'''الف).''' [[اجماع]] [[شیعه]] در موضوع [[رجعت]] برای [[عالمان]] اسلامی به طور کلی ثابت نشده است، بلکه مورد [[اختلاف]] می‌باشد. کسانی که در میان آنان اهل احتیاطاند می‌گویند: [[رجعت]] نه از [[اصول دین]] است و نه از [[فروع]] آن و [[اعتقاد]] به آن نیز [[واجب]] نیست بلکه باید [[دانش]] آن را به [[خداوند]] سپرد. ولی عده‌ای به استناد روایاتی که [[علامه مجلسی]] ادعای [[تواتر]] آنها را دارد، [[معتقد]] به [[رجعت]] شده و آن را به عنوان یک اصل پذیرفته‌اند؛ در واقع نوعی باور عمومی - و نه [[اجماع]] - در نتیجه این [[روایات]] پدید آمده است که نباید در حد یک "اصل مسلم" به آن بها داد.
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
 
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
'''ب).''' بدیهی است [[نقل]] [[روایت]] به خودی خود به معنی پذیرش محتوای آن از سوی روایت‌کننده آن نیست؛ در نتیجه نمی‌توان آن [[چهل]] [[راوی]] را در زمره معتقدان به [[رجعت]] به شمار آورد.
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
'''ج).''' [[چهل]] و دو نفر [[راوی]] که [[مجلسی]] آنها را بر شمرده است معاصر یکدیگر نیستند. در حالی که اگر [[اخبار]] [[رجعت]] از سوی [[چهل]] [[راوی]] در هر نسلی تا زمان [[معصومین]] {{عم}} [[روایت]] می‌شد، این [[اخبار]] [[متواتر]] می‌بود اما از سخن خود [[علامه مجلسی]] پیداست که همه [[راویان]] [[اخبار]] [[رجعت]] از همه نسل‌های اسلامی تا عصر او، بیشتر از [[چهل]] و اندی نیست؛ در نتیجه میانگین [[راویان]] [[اخبار]] [[رجعت]] در هر نسلی [[حدود]] یازده نفر است و این برای [[تواتر]] کافی نیست.
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
 
'''د).''' هویت نویسندگان تعدادی از کتاب‌هایی که [[مجلسی]] از آنها یاد کرده معلوم نیست به [[دلیل]] آن که یا از طریق کاملا درستی به دست ما نرسیده، یا اینکه اساسا [[روایت]] آن از مؤلفش ضعیف می‌باشد؛ مانند [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]].
 
'''ه).''' همه روایاتی که اینان [[نقل]] کرده‌اند، مفهومی صریح و روشن ندارد. برخی از آنها اصلا دلالتی بر [[رجعت]] ندارد. برخی نیز بر [[رجعت]] به معنی عام آن‌که مشترک بین معانی سه‌گانه پیش گفته است، دلالت می‌کند و... در این صورت [[تواتر]] ادعا شده، مفهوم مشخصی ندارد. این بدان معنی است که این [[اخبار]] بر مدلول مشخصی [[تواتر]] ندارند. بنابراین سخن [[مجلسی]] برای اثبات [[تواتر]] این [[روایات]]، دست کم دارای نوعی مبالغه است.
 
اینک به اشکالاتی که به این [[روایات]] شده است می‌پردازیم و مهم‌ترین آنها را می‌آوریم:
* '''اشکال نخست:''' مضامین این [[روایات]]، بسیار مختلف و پراکنده بوده تا آنجا که تقریبا نمی‌توان در میان آنها دو خبر با مضمونی همسان را یافت. مضامین این [[روایات]] را در زیر دسته‌بندی نموده‌ایم:
# [[بازگشت مؤمنان خالص و کافران محض]]؛
# [[بازگشت همه مؤمنان]] (آن که مرده است بازمی‌گردد تا [[شهید]] شود و آن که [[شهید]] شده است بازمی‌گردد می‌گردد تا بمیرد.)؛
# [[بازگشت همه پیامبران]] {{عم}}؛
# [[بازگشت پیامبر اکرم]] {{صل}}؛
# [[بازگشت امیر المؤمنین]] {{ع}}؛
# [[بازگشت امام حسین]] {{ع}}؛
# [[بازگشت گروهی از هر امت]]؛
# [[بازگشت شماری از مؤمنان]]؛
# [[بازگشت بعضی از امامان معصوم]] {{عم}}.
 
هیچ یک از این مضامین در میان [[روایات]] [[متواتر]] نیست. تنها مضمون مشترک و اجمالی بین همه این مضامین عبارت است از: "بازگشت بعضی از اموات به [[دنیا]] پیش از [[روز قیامت]]".. بیشتر [[روایات]] در این مضمون مشترک بوده و از این نظر قابلیت اثبات تاریخی را دارند ولی به هر روی فایده‌ای به حال معتقدین به [[رجعت]] ندارد.
 
اشکال دوم: پذیرش صحت این مضامین (یعنی [[اعتقاد به رجعت]] به طور کلی)، به [[دلیل]] ضعف بیشتر این [[اخبار]] ممکن نیست. البته پذیرش اجمالی آن نیز به معنایی که گفتیم سودی به حال معتقدین به [[رجعت]] ندارد. البته مضامینی در این [[اخبار]] تکرار شده است که روشن‌ترین آن، بازگشت [[امیر المؤمنین]] {{ع}} می‌باشد که به تعبیر [[قرآن کریم]] "[[دابة الارض]]" هموست. این اشکال بر این مضمون وارد نبوده و در محل خود قابل اثبات می‌باشد.
 
اشکال سوم: باورمندان به [[رجعت]] آن را امری [[اعتقادی]] به حساب می‌آورند. حال آن که [[عالمان]] اسلامی بر آنند که [[عقاید]]، با [[خبر واحد]] هر چند نیز درست و متعدد باشد، ثابت نمی‌گردد و دانستیم آن [[روایات]] در مضامین نه‌گانه خود [[متواتر]] نمی‌باشند. حتی اگر آن مضامین در [[روایات]] تکرار هم شده باشند تا وقتی که به حد [[تواتر]] نرسند آن [[روایات]] قابلیت اثبات تاریخی را ندارند. البته هم چنان که گفته شد مضمون اجمالی [[روایات رجعت]]، [[متواتر]] می‌باشد ولی این موضوع سودی به حال معتقدان به [[رجعت]] ندارد.
 
اشکال چهارم: بازگشت [[امامان معصوم]] {{عم}} پس از [[امام مهدی]] {{ع}} از [[امام یازدهم]] به قبل، از معروف‌ترین برداشت‌ها درباره [[رجعت]] است که در اذهان بسیاری وجود دارد اما دلیلی که آن را تأیید نماید و یا [[خبر واحد]] ضعیفی بلکه حتی روایتی که از بازگشت همه [[امامان]] هر چند بدون ترتیب گزارش دهد، وجود ندارد. بلکه دلایلی بر نفی این باور عمومی وجود دارد هم چون این خبر که: "[[قبر امام حسین]] {{ع}} می‌شکافد و به [[دنیا]] بازمی‌گردد" زیرا اگر باور پیش گفته درست باشد، باید نخستین کسی که بازمی‌گردد [[امام حسن عسکری]] {{ع}} باشد، نه [[امام حسین]] {{ع}}»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۵۴۲-۵۴۶.</ref>.
 
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت
| تصویر = 13681078.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«روایاتی که بیانگر زنده شدن مردگان، پیش از فرارسیدن [[رستاخیز]] باشد، بسیار است و بر سه بخش قابل تقسیم می‌باشند:
# انبوه روایاتی که از زنده شدن مردگان به دست [[پیامبران]] گذشته سخن می‌گوید و این دسته بسیار است.
# روایاتی که تصریح می‌کند که به دعای خالصانه [[پیامبر]] {{صل}} و به دست او مردگانی زنده شدند.
# روایاتی که نشانگر آن است که بر اثر دعای برخی از [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} برخی مردگان زنده شدند. این سه دسته [[روایات]]، هرکدام [[دلیل]] بر [[امکان رجعت]] و زنده شدن برخی از مردگان، پیش از [[روز رستاخیز]] است و اما روایاتی که از [[رجعت]] سخن می‌گوید، بسیار است و بر دو بخش قابل تقسیم:
## روایاتی که به صراحت از [[رجعت]] سخن می‌گوید؛
## زیارت‌هایی که به وسیله آنان، [[امامان]] [[راستین]] را [[زیارت]] می‌کنیم، و نیز دعاهایی که در مناسبت‌های گوناگون خوانده می‌شود که از هردو دسته می‌توان بر مسأله [[رجعت]] [[استدلال]] کرد.
 
[[روایات]] که دلالت‌شان روشن است، اما زیارت‌ها و [[دعاها]] نیز بدان [[دلیل]] که از [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} رسیده است، مانند [[روایات]]، دارای [[پیام]] است<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۸۰۰.</ref>. [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] از [[حضرت رضا]] {{ع}} پرسید: در مورد [[رجعت]] چه می‌فرمایید؟ [[امام]] فرمود: "[[رجعت]] درست است و در میان امّت‌های پیشین بوده است و [[قرآن]] از آن سخن گفته و [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: در این امّت، درست همه آن‌چه در امّت‌های پیشین رخ داده است، بی‌کم‌وکاست، همان‌گونه رخ خواهد داد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۵۹؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۰۱.</ref>.
 
[[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: [[ایام الله]] سه روز است: روز [[قیام قائم]]، روز [[رجعت]] و [[روز رستاخیز]]"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>.
 
هر پژوهشگر با انصافی که [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} را درباره [[رجعت]] مورد [[پژوهش]] قرار دهد، بدون [[تردید]] به [[متواتر بودن]] این [[احادیث]] [[معتقد]] می‌شود. [[علامه مجلسی]] در این رابطه می‌فرماید: اگر [[احادیث]] [[رجعت]] [[متواتر]] نباشد، دیگر در هیچ مورد نمی‌توان ادّعای [[تواتر]] کرد<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲ و ۱۲۳.</ref>. [[شیخ حر عاملی]] در کتاب "ایقاظ‍‌"، ۵۲۰ [[حدیث]] پیرامون [[رجعت]] [[نقل]] کرده است<ref>ایقاظ، ص ۴۳۰.</ref> و از [[محدث]] جزایری در شرح [[تهذیب]] [[نقل]] شده که ۶۲۰ [[حدیث]] در پیرامون [[رجعت]] دیده است<ref>بیان الفرقان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۷.</ref>.
}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان رجعت}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:پرسمان رجعت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶

رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت / کلیات رجعت
مدخل اصلیرجعت در روایات
تعداد پاسخ۲ پاسخ

رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:

«در اینجا نمونه‌ای از مهم‌ترین این روایات را می‌آوریم:

علامه مجلسی به سند خود از محمد بن مسلم روایت کرده است که حضرت صادق (ع) فرمود: " أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ اَلْأَرْضُ عَنْهُ وَ يَرْجِعُ إِلَى اَلدُّنْيَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ إِنَّ اَلرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لاَ يَرْجِعُ إِلاَّ مَنْ مَحَضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ اَلشِّرْكَ مَحْضاً"[۱]. نخستین کسی که قبرش شکافته می‌شود و به دنیا بازمی‌گردد، حسین بن علی (ع) است و رجعت برای همگان نیست بلکه برای افراد خاصی است؛ آن کسانی که ایمانی خالص و ناب دارند و یا کفری عمیق و ریشه دار. و به همین سند از بکیر بن اعین نقل شده است که امام باقر (ع) فرمود: "إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِيّاً سَيَرْجِعَانِ"؛ رسول خدا (ص) و علی بن ابی طالب (ع) [به دنیا] بازخواهند گشت.

در روایت دیگری امام صادق (ع) در تفسیر آیه‌ ﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا[۲] (و آن روز از هر امتی، گروهی را محشور می‌کنیم) فرمود: "لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ قُتِلَ إِلاَّ سَيَرْجِعُ حَتَّى يَمُوتَ وَ لاَ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَاتَ إِلاَّ يَرْجِعُ حَتَّى يُقْتَلَ"[۳]. هیچ مؤمن شهیدی نیست مگر آن که به دنیا بازمی‌گردد تا [به مرگ طبیعی‌] از دنیا برود و هیچ مؤمنی [به مرگ طبیعی‌] نمی‌میرد مگر آن که بازمی‌گردد تا شهید شود. در سخن دیگری امام صادق (ع) فرموده است: "فَلَمْ يَبْعَثِ اَللَّهُ نَبِيّاً وَ لاَ رَسُولاً إِلاَّ رَدَّ جَمِيعَهُمْ إِلَى اَلدُّنْيَا حَتَّى يُقَاتِلُوا بَيْنَ يَدَيْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ "[۴]. خداوند هیچ یک از انبیا و رسولان را مبعوث نکرده مگر آن که همگی را به دنیا بر می‌گرداند تا در رکاب امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع) پیکار نمایند. حمران نقل کرده است که حضرت باقر (ع) فرمود: "إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يَرْجِعُ لَجَارُكُمُ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ، فَيَمْلِكُ حَتَّى تَقَعَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ اَلْكِبَرِ"[۵] نخستین کسی که بازمی‌گردد حسین بن علی (ع) است و آن قدر حکومت خواهد کرد که از کهنسالی، ابروانش روی چشمانش قرار می‌گیرد... عبد الکریم خثعمی از امام صادق (ع) روایت کرده است: "إِذَا آنَ قِيَامُ اَلْقَائِمِ مُطِرَ اَلنَّاسُ جُمَادَى اَلْآخِرَةِ وَ عَشْرَةَ أَيَّامٍ مِنْ رَجَبٍ مَطَراً لَمْ تَرَ اَلْخَلاَئِقُ مِثْلَهُ فَيَنْبُتُ اَللَّهُ بِهِ لُحُومَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أَبْدَانَهُمْ فِي قُبُورِهِمْ..."[۶]. زمان ظهور قائم (ع) که فرا رسد در ماه جمادی الآخر و ده روز از ماه رجب، چنان بارانی بر سر مردم فرو ریزد که تا آن زمان مانند آن را ندیده باشند. به دنبال آن خداوند گوشت بدن مؤمنان را در قبرهایشان می‌رویاند... علامه مجلسی پس از نقل این اخبار می‌افزاید: "برادرم، گمان نمی‌کنم پس از توضیحاتی که برایت درباره رجعت - که شیعه بر آن اجماع دارد و شهرت آن هم چون آفتاب در نیمه روز است - دادم، در آن شک و تردید روا داری... و چگونه می‌شود مؤمنی که به حقیقت امامان معصوم (ع) باور دارد، به دویست حدیث که چهل و دو نفر از راویان مورد اعتماد و عالمان سرشناس در بیش از پنجاه کتاب خود آورده‌اند، با دیده تردید بنگرد".

بر این سخن علامه اشکالاتی وارد است از جمله اینکه:

الف). اجماع شیعه در موضوع رجعت برای عالمان اسلامی به طور کلی ثابت نشده است، بلکه مورد اختلاف می‌باشد. کسانی که در میان آنان اهل احتیاطاند می‌گویند: رجعت نه از اصول دین است و نه از فروع آن و اعتقاد به آن نیز واجب نیست بلکه باید دانش آن را به خداوند سپرد. ولی عده‌ای به استناد روایاتی که علامه مجلسی ادعای تواتر آنها را دارد، معتقد به رجعت شده و آن را به عنوان یک اصل پذیرفته‌اند؛ در واقع نوعی باور عمومی - و نه اجماع - در نتیجه این روایات پدید آمده است که نباید در حد یک "اصل مسلم" به آن بها داد.

ب). بدیهی است نقل روایت به خودی خود به معنی پذیرش محتوای آن از سوی روایت‌کننده آن نیست؛ در نتیجه نمی‌توان آن چهل راوی را در زمره معتقدان به رجعت به شمار آورد.

ج). چهل و دو نفر راوی که مجلسی آنها را بر شمرده است معاصر یکدیگر نیستند. در حالی که اگر اخبار رجعت از سوی چهل راوی در هر نسلی تا زمان معصومین (ع) روایت می‌شد، این اخبار متواتر می‌بود اما از سخن خود علامه مجلسی پیداست که همه راویان اخبار رجعت از همه نسل‌های اسلامی تا عصر او، بیشتر از چهل و اندی نیست؛ در نتیجه میانگین راویان اخبار رجعت در هر نسلی حدود یازده نفر است و این برای تواتر کافی نیست.

د). هویت نویسندگان تعدادی از کتاب‌هایی که مجلسی از آنها یاد کرده معلوم نیست به دلیل آن که یا از طریق کاملا درستی به دست ما نرسیده، یا اینکه اساسا روایت آن از مؤلفش ضعیف می‌باشد؛ مانند تفسیر علی بن ابراهیم.

ه). همه روایاتی که اینان نقل کرده‌اند، مفهومی صریح و روشن ندارد. برخی از آنها اصلا دلالتی بر رجعت ندارد. برخی نیز بر رجعت به معنی عام آن‌که مشترک بین معانی سه‌گانه پیش گفته است، دلالت می‌کند و... در این صورت تواتر ادعا شده، مفهوم مشخصی ندارد. این بدان معنی است که این اخبار بر مدلول مشخصی تواتر ندارند. بنابراین سخن مجلسی برای اثبات تواتر این روایات، دست کم دارای نوعی مبالغه است.

اینک به اشکالاتی که به این روایات شده است می‌پردازیم و مهم‌ترین آنها را می‌آوریم:

  • اشکال نخست: مضامین این روایات، بسیار مختلف و پراکنده بوده تا آنجا که تقریبا نمی‌توان در میان آنها دو خبر با مضمونی همسان را یافت. مضامین این روایات را در زیر دسته‌بندی نموده‌ایم:
  1. بازگشت مؤمنان خالص و کافران محض؛
  2. بازگشت همه مؤمنان (آن که مرده است بازمی‌گردد تا شهید شود و آن که شهید شده است بازمی‌گردد می‌گردد تا بمیرد.)؛
  3. بازگشت همه پیامبران (ع)؛
  4. بازگشت پیامبر اکرم (ص)؛
  5. بازگشت امیر المؤمنین (ع)؛
  6. بازگشت امام حسین (ع)؛
  7. بازگشت گروهی از هر امت؛
  8. بازگشت شماری از مؤمنان؛
  9. بازگشت بعضی از امامان معصوم (ع).

هیچ یک از این مضامین در میان روایات متواتر نیست. تنها مضمون مشترک و اجمالی بین همه این مضامین عبارت است از: "بازگشت بعضی از اموات به دنیا پیش از روز قیامت".. بیشتر روایات در این مضمون مشترک بوده و از این نظر قابلیت اثبات تاریخی را دارند ولی به هر روی فایده‌ای به حال معتقدین به رجعت ندارد.

اشکال دوم: پذیرش صحت این مضامین (یعنی اعتقاد به رجعت به طور کلی)، به دلیل ضعف بیشتر این اخبار ممکن نیست. البته پذیرش اجمالی آن نیز به معنایی که گفتیم سودی به حال معتقدین به رجعت ندارد. البته مضامینی در این اخبار تکرار شده است که روشن‌ترین آن، بازگشت امیر المؤمنین (ع) می‌باشد که به تعبیر قرآن کریم "دابة الارض" هموست. این اشکال بر این مضمون وارد نبوده و در محل خود قابل اثبات می‌باشد.

اشکال سوم: باورمندان به رجعت آن را امری اعتقادی به حساب می‌آورند. حال آن که عالمان اسلامی بر آنند که عقاید، با خبر واحد هر چند نیز درست و متعدد باشد، ثابت نمی‌گردد و دانستیم آن روایات در مضامین نه‌گانه خود متواتر نمی‌باشند. حتی اگر آن مضامین در روایات تکرار هم شده باشند تا وقتی که به حد تواتر نرسند آن روایات قابلیت اثبات تاریخی را ندارند. البته هم چنان که گفته شد مضمون اجمالی روایات رجعت، متواتر می‌باشد ولی این موضوع سودی به حال معتقدان به رجعت ندارد.

اشکال چهارم: بازگشت امامان معصوم (ع) پس از امام مهدی (ع) از امام یازدهم به قبل، از معروف‌ترین برداشت‌ها درباره رجعت است که در اذهان بسیاری وجود دارد اما دلیلی که آن را تأیید نماید و یا خبر واحد ضعیفی بلکه حتی روایتی که از بازگشت همه امامان هر چند بدون ترتیب گزارش دهد، وجود ندارد. بلکه دلایلی بر نفی این باور عمومی وجود دارد هم چون این خبر که: "قبر امام حسین (ع) می‌شکافد و به دنیا بازمی‌گردد" زیرا اگر باور پیش گفته درست باشد، باید نخستین کسی که بازمی‌گردد امام حسن عسکری (ع) باشد، نه امام حسین (ع)»[۷].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«روایاتی که بیانگر زنده شدن مردگان، پیش از فرارسیدن رستاخیز باشد، بسیار است و بر سه بخش قابل تقسیم می‌باشند:

  1. انبوه روایاتی که از زنده شدن مردگان به دست پیامبران گذشته سخن می‌گوید و این دسته بسیار است.
  2. روایاتی که تصریح می‌کند که به دعای خالصانه پیامبر (ص) و به دست او مردگانی زنده شدند.
  3. روایاتی که نشانگر آن است که بر اثر دعای برخی از امامان معصوم (ع) برخی مردگان زنده شدند. این سه دسته روایات، هرکدام دلیل بر امکان رجعت و زنده شدن برخی از مردگان، پیش از روز رستاخیز است و اما روایاتی که از رجعت سخن می‌گوید، بسیار است و بر دو بخش قابل تقسیم:
    1. روایاتی که به صراحت از رجعت سخن می‌گوید؛
    2. زیارت‌هایی که به وسیله آنان، امامان راستین را زیارت می‌کنیم، و نیز دعاهایی که در مناسبت‌های گوناگون خوانده می‌شود که از هردو دسته می‌توان بر مسأله رجعت استدلال کرد.

روایات که دلالت‌شان روشن است، اما زیارت‌ها و دعاها نیز بدان دلیل که از ائمه معصومین (ع) رسیده است، مانند روایات، دارای پیام است[۸]. مأمون خلیفه عباسی از حضرت رضا (ع) پرسید: در مورد رجعت چه می‌فرمایید؟ امام فرمود: "رجعت درست است و در میان امّت‌های پیشین بوده است و قرآن از آن سخن گفته و پیامبر (ص) فرمود: در این امّت، درست همه آن‌چه در امّت‌های پیشین رخ داده است، بی‌کم‌وکاست، همان‌گونه رخ خواهد داد"[۹].

امام صادق (ع) نیز فرمود: ایام الله سه روز است: روز قیام قائم، روز رجعت و روز رستاخیز"[۱۰].

هر پژوهشگر با انصافی که روایات اهل بیت (ع) را درباره رجعت مورد پژوهش قرار دهد، بدون تردید به متواتر بودن این احادیث معتقد می‌شود. علامه مجلسی در این رابطه می‌فرماید: اگر احادیث رجعت متواتر نباشد، دیگر در هیچ مورد نمی‌توان ادّعای تواتر کرد[۱۱]. شیخ حر عاملی در کتاب "ایقاظ‍‌"، ۵۲۰ حدیث پیرامون رجعت نقل کرده است[۱۲] و از محدث جزایری در شرح تهذیب نقل شده که ۶۲۰ حدیث در پیرامون رجعت دیده است[۱۳]»[۱۴].

پرسش‌های وابسته

  1. درباره رجعت چه دیدگاه‌‏هایی وجود دارد؟ (پرسش)
  2. آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟ (پرسش)
  3. آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت عمومی و همگانی است؟ (پرسش)
  5. آیا رجعت پس از ظهور امام مهدی با تکلیف سازگار است؟ (پرسش)
  6. مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش)
  7. رجعت چند مرحله دارد؟ (پرسش)
  8. آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟ (پرسش)
  9. اهمیت رجعت به چه اندازه است؟ (پرسش)
  10. منظور از عذاب ادنی که در قرآن آمده چیست؟ (پرسش)
  11. آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند حتما رجعت می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیات و سوره مؤمنون با مسئله رجعت منافات ندارد؟ (پرسش)
  13. چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین وجود دارد؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ (پرسش)
  15. چگونه رجعت ائمه پس از ظهور امام مهدی انجام می‌گیرد؟ (پرسش)
  16. آیه‌‏ای از قرآن رجوع مرده را به دنیا ممتنع می‌‏داند آیا این آیه با مسأله رجعت سازگاری دارد؟ (پرسش)
  17. آیا پیامبران در زمان رجعت حضور دارند؟ (پرسش)
  18. رجعت در ادعیه و زیارات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  20. کدام یک از علما در کتاب‌هایشان از رجعت بحث کرده‌اند؟ (پرسش)
  21. چه ارتباطی بین رجعت و قیامت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟ (پرسش)
  2. چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است؟ (پرسش)
  4. آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟ (پرسش)
  5. آیا در رجعت مردگان توسط امام مهدی زنده می‌‏شوند و آیا این قضیه پشتوانه عقلی روایی قرآنی دارد؟ (پرسش)
  6. چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟ (پرسش)
  7. رجعت در متون دینی چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  1. منظور از رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. مترادف‌های واژه رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. رجعت چیست و ادله آن کدام است؟ (پرسش)
  1. سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانی است؟ (پرسش)
  2. آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش)
  4. چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح می‏‌کنند؟ (پرسش)
  1. فایده رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. هدف از رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. چه آثاری بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟ (پرسش)
  4. فلسفه و فوائد رجعت چه می‌باشند؟ (پرسش)
  5. رجعت امامان برای چیست؟ آیا آنان حکومت خواهند کرد؟ (پرسش)

  1. چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می‌توان اقامه کرد؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)
  3. آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگاری دارد؟ (پرسش)
  5. آیا دلیل قرآنی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. ویژگی‌های رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت اختیاری است؟ (پرسش)
  4. آیا «رجعت» برای مؤمنان و کافران اختیاری است؟ (پرسش)
  1. رجعت چه زمانی تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  2. رجعت‏‌کنندگان چقدر در دنیا باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  3. آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
  1. چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)
  2. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند و امام مهدی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  4. رجعت کنندگان چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  5. ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ (پرسش)
  6. اولین رجعت کننده از امامان کیست؟ (پرسش)
  7. برنامه‌های امام حسین در رجعت چیست؟ (پرسش)
  8. برنامه‌های امام علی در رجعت چه می‌باشد؟ (پرسش)
  9. آیا بانوان رجعت می‌کنند؟ (پرسش)
  10. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  11. آیا پس از رحلت امام مهدی اولیاء صالح خدواند حکومت می‌کنند؟ (پرسش)
  12. آیا در عصر حکومت اولیای صالح احتمال نافرمانی و شورش وجود دارد؟ (پرسش)
  1. مخالفان رجعت چه می‌گویند و چگونه به آنها پاسخ داده می‌شود؟ (پرسش)
  2. مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا اهل سنت رجعت را نمی‌پذیرند؟ (پرسش)
  1. نحوه حکومت ائمه بعد از رجعت چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.
  2. سوره النمل، آیه ۸۳.
  3. المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.
  4. المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۰.
  5. المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۱۱.
  6. المجلسی، محمد باقر، همان؛ ج ۱۳، ص ۲۲۳.
  7. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۵۴۲-۵۴۶.
  8. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۸۰۰.
  9. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۵۹؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۰۱.
  10. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.
  11. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲ و ۱۲۳.
  12. ایقاظ، ص ۴۳۰.
  13. بیان الفرقان، ج ۵، ص ۲۸۸.
  14. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۵۷.