اثبات مرجعیت دینی اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مرجعیت دینی اهل بیت | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[اثبات مرجعیت دینی اهل بیت در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''[[مرجعیت دینی اهل بیت]]{{ع}}''' به معنای محل | '''[[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}}''' به معنای محل رجوع بودن ایشان در [[امور دینی]] است. از آنجا که [[دین اسلام]] آخرین و کاملترین [[ادیان]] است و با توجه به اینکه در زمان حیات پیامبر {{صل}}، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[احکام اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند. براساس ادلۀ عقلی و [[نقلی]]، این [[شأن]] برای [[اهل بیت]] {{ع}} ثابت شده است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از جمله شئونی که برای [[اهل بیت]]{{ع}} مطرح شده است، [[مرجع]] [[دین]] بودن در [[احکام]] و [[معارف اسلامی]] و [[قرآنی]] است که با | از جمله شئونی که برای [[اهل بیت]] {{ع}} مطرح شده است، [[مرجع]] [[دین]] بودن در [[احکام]] و [[معارف اسلامی]] و [[قرآنی]] است که با قطع شدن [[وحی]] و [[رحلت پیامبر]] به ایشان که [[جانشینان]] آن حضرتند، منتقل شده است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref>. | ||
== | == معناشناسی == | ||
[[مرجعیت]] در لغت به معنای محل | [[مرجعیت]] در لغت به معنای محل رجوع بودن است. افراد هر [[جامعه]] با توجه به تخصصهایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. [[پیامبران]] نیز با توجه به ارتباطشان با [[عالم غیب]] از [[طریق وحی]]، محل رجوع دیگران در [[امور دینی]] هستند که از آن به مرجعیت دینی تعبیر میشود و گفته ایشان در [[ابلاغ]] و [[تبیین آموزههای دینی]] [[حجت]] بر دیگران است و بعد از ایشان به [[دلیل]] [[جلوگیری از انحراف در دین]] و آموزههای آن کسانی که همچون [[پیامبران]]، [[معصوم]] بوده و همچنان ارتباطشان با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، برقرار است میتوانند عهده دار این مسؤولیت باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳.</ref>. | ||
==[[دلایل مرجعیت دینی اهل بیت]]== | == [[دلایل مرجعیت دینی اهل بیت]] == | ||
===[[دلیل عقلی]] ([[تبیین معارف]])=== | === [[دلیل عقلی]] ([[تبیین معارف]]) === | ||
از آنجایی که [[پیامبر اسلام]] [[خاتم پیامبران]] و [[شریعت]] وی خاتم [[شرایع]] هست، بنابراین باید [[دین]] وی تمام آنچه را که [[بشر]] تا دامنه [[قیامت]] برای رسیدن به | از آنجایی که [[پیامبر اسلام]] [[خاتم پیامبران]] و [[شریعت]] وی خاتم [[شرایع]] هست، بنابراین باید [[دین]] وی تمام آنچه را که [[بشر]] تا دامنه [[قیامت]] برای رسیدن به سعادت دنیا و [[آخرت]]، نیاز دارد بیان کرده باشد. با توجه به [[عمر]] کوتاه حضرت نسبت به سایر [[پیامبران]] و فضای [[جامعه جاهلی]]، بیشتر عمر ایشان صرف تبیین عقاید [[دینی]] و [[جنگ]] با [[قدرت]] طلبان شد و در نتیجه فرصت تبیین تمام [[آموزههای دین]] را پیدا نکردند. با توجه به اقتضائات [[خاتمیت]] که بیان شد، باید کسانی عهده دار تبیین آموزه ای دین در حوزههای مختلف میشدند تا این خلأ را جبران کنند و از آنجایی ایشان مثل [[پیامبر]] باید [[مصون از خطا]] میبودند تا باعث [[گمراهی]] [[مردم]] نشوند، [[علم]] خویش را از وی و یا از طریق ارتباط با [[غیب]] البته نه از [[طریق وحی]] بلکه از طریق [[الهام]] دریافت میکردند و ایشان [[جانشینان]] حضرت یعنی [[ائمه]] {{ع}} هستند<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی ج۲]]، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۶ ـ ۲۴.</ref>. | ||
=== | === دلایل قرآنی === | ||
آیاتی از [[قرآن کریم]] دلالت بر مرجعیت دینی [[ائمه]]{{ع}} بعد از [[رسول اکرم]]{{صل}} دارند؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: | آیاتی از [[قرآن کریم]] دلالت بر [[مرجعیت دینی]] [[ائمه]] {{ع}} بعد از [[رسول اکرم]] {{صل}} دارند؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: | ||
# '''[[آیه تطهیر]]''' | # '''[[آیه تطهیر]]:''' از جمله آیاتی که دلالت بر [[عصمت]] و [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} میکند [[آیۀ تطهیر]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. باتوجه به [[روایات]] ذیل [[آیه]] روشن میشود، اولا: "[[أهل]] البیت" کسانی هستند که با ارادۀ [[تکوینی]] [[خداوند]]<ref>ارادۀ خداوند بر ایجاد فعل و تحقق آن در خارج.</ref> و به [[دلیل]] زمینهای که در خودشان وجود داشته، از هرگونه [[پلیدی]] در [[افکار]]، گفتار و [[رفتار]]، منزّه و [[پاک]] بوده و ثانیا: ایشان، [[رسول اکرم]] {{صل}}، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]]، [[امام حسن]] و [[حسین]] {{ع}} هستند. باید توجه داشت به دلیل دور بودن [[أهل بیت]] از [[رجس]] و به [[دلیل]] [[طهارت]] ایشان، [[أهل بیت]]، [[معصوم]] هستند و لذا سنتّشان [[حجّت]] است. از آنجا که میان مراتب بالای تطهیر و عصمت با مراتب بالای [[علم]] ملازمه وجود دارد به [[دلیل]] آنکه هر چقدر علم بیشتر باشد [[شناخت]] [[گناهان]] و دوری از آنها هم بیشتر است، پس أهل [[بیت]]، [[بهترین]] و بالاترین [[مرجع]] [[علمی]] و [[دینی]] در میان مردم هستند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۲۰؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۴۱ ـ ۴۵.</ref>. | ||
# '''[[آیه اولی الامر]]''' | # '''[[آیه اولی الامر]]:''' آیۀ دیگری که میتواند [[شأن مرجعیت دینی]] را [[اثبات]] کند، آیۀ [[اولیالامر]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. اولیالامر به معنای [[صاحبان امر]] است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۳۷۰. نیز ر.ک: فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۳.</ref>؛ بدین معنا که آنها امر و مسئولیتی بر عهده دارند. چنین حقیقتی گویای آن است که از جانب [[خداوند]]، [[مسئولیت]] با مسئولیتهایی بر عهدۀ ایشان نهاده شده است؛ وگرنه [[فرمان]] به [[اطاعت]] از ایشان [[بیهوده]] بود. این استظهار با توجه به مقارنت امر به [[اطاعت از اولیالامر]] با [[اطاعت]] از [[حضرت رسول]] {{صل}} روشنتر میشود؛ چراکه ایشان نیز از سوی [[خداوند]] مسئولیتهایی بر عهده دارند که [[مردم]] در آن حوزه [[مأمور]] به [[اطاعت]] از آنها هستند. از همین جا میتوان به این [[گمان]] نزدیک شد که چون امر به [[اطاعت]] از این دو در کنار هم و تنها با یک امر بوده، مسئولیتهای آن دو نیز یکسان است؛ مگر آنکه از خارج، دلیلی بر استثنای برخی [[مسئولیتها]] اقامه شود. ازاینرو، مسئولیتهای [[پیامبر]] متوجه [[اولیالامر]] نیز میشود. [[رسول اکرم]] {{صل}} مسئولیتهای متعددی داشته مانند: [[تبیین معارف]] [[دینی]] یا همان [[مرجعیت دینی]]. در اینکه مقصود از [[اولیالامر]] چه کسانی هستند، میان عالمان شیعه و [[سنی]] [[اختلاف]] وجود دارد. دانشمندان [[شیعی]] براساس [[روایات]]، [[اولی الامر]] را بر [[ائمه اطهار]] {{ع}} منطبق کردهاند<ref>برای نمونه، ر.ک: ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۹۳؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۲۳۶؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۱۳؛ عماد الدین حسن بن علی طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ج۱، ص۱۳۱؛ سید عمیدالدین عبیدلی، اشراق اللاهوت فی شرح الیاقوت، ص۴۷۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۱، ص۴۹۵؛ سید محمد حسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۷، ص۳۲۴؛ ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۱۱</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۲۳ ـ ۲۵.</ref> | ||
# '''[[آیه | # '''[[آیه اهل الذکر]]:''' از [[آیات]] دیگری که قابل تطبیق بر [[اهل بیت]] {{ع}} و [[مرجعیت دینی]] آنهاست آیۀ اهل الذکر است: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>. در [[آیه]] به طور مطلق [[دستور]] داده شده در تمام اموری که نمیدانید موظف هستید از [[اهل ذکر]] که آگاهان به امور هستند [[کسب علم]] کنید و چون کسب علم برای بهکارگیری آن در مقام عمل هست بنابراین باید اهل ذکر [[معصوم]] باشند تا دیگران با کسب علم از ایشان و به کارگیری آن در مقام عمل دچار [[گمراهی]] نشوند. [[روایات]] متعددی [[اهل ذکر]] را [[ائمه]] {{ع}} دانستهاند<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۷۹ و ۸۵.</ref>. | ||
# '''[[آیه | # '''[[آیه صادقین]]:''' یکی دیگر از آیاتی که میتوان از آن [[امامت]] و [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} را استفاده کرد آیۀ صادقین است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. از آنجا که «صادق» به صورت مطلق ذکر شده است و مقید به قیدی نیست، همۀ ابعاد و مراتب آن مقصود است، یعنی [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] و در هر یک از این زمینهها به صورت کامل مراد است. بدیهی است کسی که در [[عقیده]]، گفتار و رفتارش در همۀ زمانها، مکانها و مراتب و حالات صادق باشد، از صفت [[عصمت]] برخوردار است<ref>مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۵۰، ص ۴۴، سال سیزدهم، قم، مؤسسه امام صادق، علی ربانی، گلپایگانی.</ref>. مستفاد از [[آیه]] [[نیازمندی]] [[جامعه]] به افرادی است که [[مرجع]] و [[رهبر]] [[علمی]] و [[سیاسی]] آنها باشند و [[مشکلات]] [[علمی]] و [[دینی]] آنها را حل نمایند و این افراد غیر از [[ائمه معصومین]] {{ع}} اشخاص دیگری نیستند<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۸۶ و ۹۳.</ref>. | ||
# '''[[آیه مباهله]]:''' از [[آیات]] دیگری که میتواند دلالت بر [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} داشته باشد [[آیۀ مباهله]] است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. این [[آیه]] دربارۀ مجادلۀ [[مسیحیان]] [[نجران]] با [[رسول خدا]] {{صل}} نازل شده است. براساس روایات شیعه و [[اهل سنت]]<ref>واحدی نیشابوری، الخطط الساسیّة لتوحید الأمّة الإسلامیّه، ص ۶۷ و ۶۸؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فـی الآیـات النازلة فی أهل البیت، ج ۱، ص ۱۵۸ و ۱۵۹ و ص ۱۵۵ و ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۶۲-۱۶۷؛ سیوطی، الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج ۲، ص ۳۸ و ۴۰ و....</ref> مراد از "أبناءنا" در [[آیه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و مراد از "نساءنا"، [[فاطمه زهرا]] {{س}} و مراد از "أنفسنا"، [[امام علی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۲۱ ـ ۲۲.</ref>. | |||
و [[ | === دلایل روایی === | ||
# '''[[حدیث ثقلین]]''': از جمله احادیثی که بر [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} و حجیت سنت آنان دلالت دارد، [[حدیث ثقلین]] است. در این [[حدیث]] [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ}}<ref>"میان شما دو چیز سنگین و گرانبها مى گذارم، اگر بدان چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: قرآن و عترت من أهل بیتم و این دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند"؛ کمال الدین، ج۱، ص ۲۳۴؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱، ص ۱۸۵ و ۱۸۶ و... .</ref>. مراد از"عترت"، "[[اهل بیت]]" است، زیرا رسول خدا {{صل}} فـرمود: {{متن حدیث|عترتی أهل بیتی}} بیتردید از برجستهترین مصادیقِ اهل بیت {{ع}}، أمیرمؤمنان {{ع}} است. رسول خدا {{صل}} به دستور خداوند متعال، [[قرآن]] و [[سنّت]] را [[مرجع]] فکری و تشریعی برای [[جامعۀ اسلامی]] قرار داد و از آنجا که این مرجعیّت به ضمانت اجرایی نیاز داشت، اهل بیت خویش را حافظ و [[امین]] [[قرآن]] و سنّت خویش و مرجع برای [[هدایت]] [[امّت]] قرار داد<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۲۸ و ۳۰؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳۷ ـ ۱۳۹.</ref>. | |||
# '''[[حدیث سفینه]]''': [[حدیث]] دیگری که دال بر [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} است [[حدیث سفینه]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} است که فرمودند: {{متن حدیث|مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا و من تخلّف عنها غرق}}<ref>" اهلبیت من همانند کشتی نوحاند که هر کس بر آن سوار شد از طوفان نجات یافت و هر کس از آن روی برگرداند غرق شد"؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۳۴۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۳۰۶؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۳.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} را به کشتی [[نوح]] تشبیه کرده و با این تشبیه، [[امّت]] را متوجه کرده همانگونه که [[کشتی نوح]]، سوارانش را از غرق شدن [[نجات]] داده است، [[اهل بیت]] نیز [[پیروان]] خود را از [[گمراهی]] و هلاکت نجات میدهند بنابراین کسی که سوار کشتی [[اهل بیت]] نگردد، هلاک خواهد شد<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۳۰ و ۳۱؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۲۱۶؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref>. | |||
# '''[[حدیث منزلت]]''': از [[احادیث]] دال بر مرجعیت دینی اهل بیت {{ع}} حدیث منزلت است. در این [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی}}<ref>الکافی، ج۸، ص۱۰۷.</ref>. این [[حدیث]] به طور مطلق [[حضرت علی]] {{ع}} را مانند [[پیامبر]] توصیف میکند و اطلاق آن شامل تمام مواردی است که پیامبر دارا بود و از جملۀ آنها [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]] است و تنها مسألۀ [[وحی]] و [[نبوت]] را استثنا کرده است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref>. | |||
=== واقعیات [[تاریخی]] === | |||
بعد از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} همان کسانی که [[جانشین]] آن حضرت را از صحنه [[خلافت]] و [[سیاست]] کنار گذاشته بودند، در [[مشکلات]] [[علمی]] و [[اعتقادی]] و [[سیاسی]] به ایشان پناه آورده و پاسخ خود را دریافت میکردند، این ادعا چنان روشن است که جایی را برای [[انکار]] باقی نگذاشته است، تا آنجا که میگویند: [[عمر بن خطاب]] در بیست و سه مسأله به [[علی]] {{ع}} رجوع کرد<ref>ابن شهرآشوب، محمد، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۹؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج ۱، باب ۱۴، ح، ص ۲۲۷؛ امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، ج ۳، ص ۹۷.</ref> و هر بار اظهار میداشت {{عربی|"لولا علی لهلک عمر"}} یعنی اگر [[علی]] {{ع}} نبود [[عمر]] هلاک میشد. همین روش در میان [[امامان]] ادامه داشت تا جایی که [[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[اهل سنت]] میگوید: «اگر آن دو سال شاگردی در خدمت [[امام صادق]] {{ع}} نبود من هلاک میشدم»<ref>مختصر التحفه الاثنی عشریه، محمود الآلوسی، ص ۸؛ الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۱۰؛ سبحانی، جعفر، الاعتصام بالکتاب والسنة، ص ۳۴۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | |||
===واقعیات [[تاریخی]]=== | |||
بعد از [[رحلت پیامبر اسلام]]{{صل}} همان کسانی که [[جانشین]] آن | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[مرجعیت دینی]] | * [[مرجعیت دینی]] | ||
* [[مرجعیت دینی پیامبر]] | |||
* [[مرجعیت دینی امام]] | |||
* [[مرجعیت دینی اهل بیت]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]. | # [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]. | ||
# [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]. | # [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۰: | ||
# [[پرونده:11131.jpg|22px]] [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]. | # [[پرونده:11131.jpg|22px]] [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]. | ||
# [[پرونده:11126.gif|22px]] [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]. | # [[پرونده:11126.gif|22px]] [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]. | ||
{{پایان | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مرجعیت دینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴
مرجعیت دینی اهل بیت (ع) به معنای محل رجوع بودن ایشان در امور دینی است. از آنجا که دین اسلام آخرین و کاملترین ادیان است و با توجه به اینکه در زمان حیات پیامبر (ص)، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید مرجع و راهنمای معصوم وجود داشته باشد تا احکام اسلامی را برای مردم بیان کرده و آنان را هدایت کند. براساس ادلۀ عقلی و نقلی، این شأن برای اهل بیت (ع) ثابت شده است.
مقدمه
از جمله شئونی که برای اهل بیت (ع) مطرح شده است، مرجع دین بودن در احکام و معارف اسلامی و قرآنی است که با قطع شدن وحی و رحلت پیامبر به ایشان که جانشینان آن حضرتند، منتقل شده است[۱].
معناشناسی
مرجعیت در لغت به معنای محل رجوع بودن است. افراد هر جامعه با توجه به تخصصهایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. پیامبران نیز با توجه به ارتباطشان با عالم غیب از طریق وحی، محل رجوع دیگران در امور دینی هستند که از آن به مرجعیت دینی تعبیر میشود و گفته ایشان در ابلاغ و تبیین آموزههای دینی حجت بر دیگران است و بعد از ایشان به دلیل جلوگیری از انحراف در دین و آموزههای آن کسانی که همچون پیامبران، معصوم بوده و همچنان ارتباطشان با عالم غیب از طریق الهام و نه وحی، برقرار است میتوانند عهده دار این مسؤولیت باشند[۲].
دلایل مرجعیت دینی اهل بیت
دلیل عقلی (تبیین معارف)
از آنجایی که پیامبر اسلام خاتم پیامبران و شریعت وی خاتم شرایع هست، بنابراین باید دین وی تمام آنچه را که بشر تا دامنه قیامت برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت، نیاز دارد بیان کرده باشد. با توجه به عمر کوتاه حضرت نسبت به سایر پیامبران و فضای جامعه جاهلی، بیشتر عمر ایشان صرف تبیین عقاید دینی و جنگ با قدرت طلبان شد و در نتیجه فرصت تبیین تمام آموزههای دین را پیدا نکردند. با توجه به اقتضائات خاتمیت که بیان شد، باید کسانی عهده دار تبیین آموزه ای دین در حوزههای مختلف میشدند تا این خلأ را جبران کنند و از آنجایی ایشان مثل پیامبر باید مصون از خطا میبودند تا باعث گمراهی مردم نشوند، علم خویش را از وی و یا از طریق ارتباط با غیب البته نه از طریق وحی بلکه از طریق الهام دریافت میکردند و ایشان جانشینان حضرت یعنی ائمه (ع) هستند[۳].
دلایل قرآنی
آیاتی از قرآن کریم دلالت بر مرجعیت دینی ائمه (ع) بعد از رسول اکرم (ص) دارند؛ برخی از این آیات عبارتاند از:
- آیه تطهیر: از جمله آیاتی که دلالت بر عصمت و مرجعیت دینی اهل بیت (ع) میکند آیۀ تطهیر است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۴]. باتوجه به روایات ذیل آیه روشن میشود، اولا: "أهل البیت" کسانی هستند که با ارادۀ تکوینی خداوند[۵] و به دلیل زمینهای که در خودشان وجود داشته، از هرگونه پلیدی در افکار، گفتار و رفتار، منزّه و پاک بوده و ثانیا: ایشان، رسول اکرم (ص)، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و حسین (ع) هستند. باید توجه داشت به دلیل دور بودن أهل بیت از رجس و به دلیل طهارت ایشان، أهل بیت، معصوم هستند و لذا سنتّشان حجّت است. از آنجا که میان مراتب بالای تطهیر و عصمت با مراتب بالای علم ملازمه وجود دارد به دلیل آنکه هر چقدر علم بیشتر باشد شناخت گناهان و دوری از آنها هم بیشتر است، پس أهل بیت، بهترین و بالاترین مرجع علمی و دینی در میان مردم هستند[۶].
- آیه اولی الامر: آیۀ دیگری که میتواند شأن مرجعیت دینی را اثبات کند، آیۀ اولیالامر است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۷]. اولیالامر به معنای صاحبان امر است[۸]؛ بدین معنا که آنها امر و مسئولیتی بر عهده دارند. چنین حقیقتی گویای آن است که از جانب خداوند، مسئولیت با مسئولیتهایی بر عهدۀ ایشان نهاده شده است؛ وگرنه فرمان به اطاعت از ایشان بیهوده بود. این استظهار با توجه به مقارنت امر به اطاعت از اولیالامر با اطاعت از حضرت رسول (ص) روشنتر میشود؛ چراکه ایشان نیز از سوی خداوند مسئولیتهایی بر عهده دارند که مردم در آن حوزه مأمور به اطاعت از آنها هستند. از همین جا میتوان به این گمان نزدیک شد که چون امر به اطاعت از این دو در کنار هم و تنها با یک امر بوده، مسئولیتهای آن دو نیز یکسان است؛ مگر آنکه از خارج، دلیلی بر استثنای برخی مسئولیتها اقامه شود. ازاینرو، مسئولیتهای پیامبر متوجه اولیالامر نیز میشود. رسول اکرم (ص) مسئولیتهای متعددی داشته مانند: تبیین معارف دینی یا همان مرجعیت دینی. در اینکه مقصود از اولیالامر چه کسانی هستند، میان عالمان شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. دانشمندان شیعی براساس روایات، اولی الامر را بر ائمه اطهار (ع) منطبق کردهاند[۹].[۱۰]
- آیه اهل الذکر: از آیات دیگری که قابل تطبیق بر اهل بیت (ع) و مرجعیت دینی آنهاست آیۀ اهل الذکر است: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[۱۱]. در آیه به طور مطلق دستور داده شده در تمام اموری که نمیدانید موظف هستید از اهل ذکر که آگاهان به امور هستند کسب علم کنید و چون کسب علم برای بهکارگیری آن در مقام عمل هست بنابراین باید اهل ذکر معصوم باشند تا دیگران با کسب علم از ایشان و به کارگیری آن در مقام عمل دچار گمراهی نشوند. روایات متعددی اهل ذکر را ائمه (ع) دانستهاند[۱۲].
- آیه صادقین: یکی دیگر از آیاتی که میتوان از آن امامت و مرجعیت دینی اهل بیت (ع) را استفاده کرد آیۀ صادقین است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۳]. از آنجا که «صادق» به صورت مطلق ذکر شده است و مقید به قیدی نیست، همۀ ابعاد و مراتب آن مقصود است، یعنی صدق در عقیده، گفتار و رفتار و در هر یک از این زمینهها به صورت کامل مراد است. بدیهی است کسی که در عقیده، گفتار و رفتارش در همۀ زمانها، مکانها و مراتب و حالات صادق باشد، از صفت عصمت برخوردار است[۱۴]. مستفاد از آیه نیازمندی جامعه به افرادی است که مرجع و رهبر علمی و سیاسی آنها باشند و مشکلات علمی و دینی آنها را حل نمایند و این افراد غیر از ائمه معصومین (ع) اشخاص دیگری نیستند[۱۵].
- آیه مباهله: از آیات دیگری که میتواند دلالت بر مرجعیت دینی اهل بیت (ع) داشته باشد آیۀ مباهله است: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۱۶]. این آیه دربارۀ مجادلۀ مسیحیان نجران با رسول خدا (ص) نازل شده است. براساس روایات شیعه و اهل سنت[۱۷] مراد از "أبناءنا" در آیه، امام حسن و امام حسین (ع) و مراد از "نساءنا"، فاطمه زهرا (س) و مراد از "أنفسنا"، امام علی (ع) است[۱۸].
دلایل روایی
- حدیث ثقلین: از جمله احادیثی که بر مرجعیت دینی اهل بیت (ع) و حجیت سنت آنان دلالت دارد، حدیث ثقلین است. در این حدیث رسول اکرم (ص) فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»[۱۹]. مراد از"عترت"، "اهل بیت" است، زیرا رسول خدا (ص) فـرمود: «عترتی أهل بیتی» بیتردید از برجستهترین مصادیقِ اهل بیت (ع)، أمیرمؤمنان (ع) است. رسول خدا (ص) به دستور خداوند متعال، قرآن و سنّت را مرجع فکری و تشریعی برای جامعۀ اسلامی قرار داد و از آنجا که این مرجعیّت به ضمانت اجرایی نیاز داشت، اهل بیت خویش را حافظ و امین قرآن و سنّت خویش و مرجع برای هدایت امّت قرار داد[۲۰].
- حدیث سفینه: حدیث دیگری که دال بر مرجعیت دینی اهل بیت (ع) است حدیث سفینه از رسول اکرم (ص) است که فرمودند: «مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا و من تخلّف عنها غرق»[۲۱]. رسول خدا (ص)، اهل بیت (ع) را به کشتی نوح تشبیه کرده و با این تشبیه، امّت را متوجه کرده همانگونه که کشتی نوح، سوارانش را از غرق شدن نجات داده است، اهل بیت نیز پیروان خود را از گمراهی و هلاکت نجات میدهند بنابراین کسی که سوار کشتی اهل بیت نگردد، هلاک خواهد شد[۲۲].
- حدیث منزلت: از احادیث دال بر مرجعیت دینی اهل بیت (ع) حدیث منزلت است. در این حدیث پیامبر اکرم (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی»[۲۳]. این حدیث به طور مطلق حضرت علی (ع) را مانند پیامبر توصیف میکند و اطلاق آن شامل تمام مواردی است که پیامبر دارا بود و از جملۀ آنها مرجعیت علمی و دینی است و تنها مسألۀ وحی و نبوت را استثنا کرده است[۲۴].
واقعیات تاریخی
بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) همان کسانی که جانشین آن حضرت را از صحنه خلافت و سیاست کنار گذاشته بودند، در مشکلات علمی و اعتقادی و سیاسی به ایشان پناه آورده و پاسخ خود را دریافت میکردند، این ادعا چنان روشن است که جایی را برای انکار باقی نگذاشته است، تا آنجا که میگویند: عمر بن خطاب در بیست و سه مسأله به علی (ع) رجوع کرد[۲۵] و هر بار اظهار میداشت "لولا علی لهلک عمر" یعنی اگر علی (ع) نبود عمر هلاک میشد. همین روش در میان امامان ادامه داشت تا جایی که ابوحنیفه، یکی از امامان اهل سنت میگوید: «اگر آن دو سال شاگردی در خدمت امام صادق (ع) نبود من هلاک میشدم»[۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
منابع
- قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت.
- امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی ج۲.
- فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
- رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات.
- رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت.
- سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان.
پانویس
- ↑ ر.ک: سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۱۳.
- ↑ ر.ک: امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی ج۲، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۱۶ ـ ۲۴.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ارادۀ خداوند بر ایجاد فعل و تحقق آن در خارج.
- ↑ ر.ک: رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه اندیشه تقریب، ص ۲۰؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۴۱ ـ ۴۵.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۳۷۰. نیز ر.ک: فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۳.
- ↑ برای نمونه، ر.ک: ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۹۳؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۲۳۶؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۱۳؛ عماد الدین حسن بن علی طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ج۱، ص۱۳۱؛ سید عمیدالدین عبیدلی، اشراق اللاهوت فی شرح الیاقوت، ص۴۷۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۱، ص۴۹۵؛ سید محمد حسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۷، ص۳۲۴؛ ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۱۱
- ↑ ر. ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه اندیشه تقریب، ص ۲۳ ـ ۲۵.
- ↑ «اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۷۹ و ۸۵.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۵۰، ص ۴۴، سال سیزدهم، قم، مؤسسه امام صادق، علی ربانی، گلپایگانی.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۸۶ و ۹۳.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ واحدی نیشابوری، الخطط الساسیّة لتوحید الأمّة الإسلامیّه، ص ۶۷ و ۶۸؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فـی الآیـات النازلة فی أهل البیت، ج ۱، ص ۱۵۸ و ۱۵۹ و ص ۱۵۵ و ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۶۲-۱۶۷؛ سیوطی، الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج ۲، ص ۳۸ و ۴۰ و....
- ↑ ر.ک: رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه اندیشه تقریب، ص ۲۱ ـ ۲۲.
- ↑ "میان شما دو چیز سنگین و گرانبها مى گذارم، اگر بدان چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: قرآن و عترت من أهل بیتم و این دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند"؛ کمال الدین، ج۱، ص ۲۳۴؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱، ص ۱۸۵ و ۱۸۶ و... .
- ↑ ر.ک: رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه اندیشه تقریب، ص ۲۸ و ۳۰؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۱۳۷ ـ ۱۳۹.
- ↑ " اهلبیت من همانند کشتی نوحاند که هر کس بر آن سوار شد از طوفان نجات یافت و هر کس از آن روی برگرداند غرق شد"؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۳۴۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۳۰۶؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۳.
- ↑ ر.ک: رفیعی، محسن و شریفی، معصومه، مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه اندیشه تقریب، ص ۳۰ و ۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات، ص۲۱۶؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۱۰۷.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط.
- ↑ ابن شهرآشوب، محمد، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۹؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج ۱، باب ۱۴، ح، ص ۲۲۷؛ امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، ج ۳، ص ۹۷.
- ↑ مختصر التحفه الاثنی عشریه، محمود الآلوسی، ص ۸؛ الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۱۰؛ سبحانی، جعفر، الاعتصام بالکتاب والسنة، ص ۳۴۸.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سیدمحمد جعفر، مرجعیت علمی امامان، فصلنامه صراط.